|
|
 |
 |
 |
|
روانشناسى و فقه الحديث
دكتر محمود گلزارى
پنجمين نشست حديث پژوهى, با عنوان «روانشناسى و فقه الحديث» به همّت مركز تحقيقات دارالحديث, به تاريخ 20/3/1378 در مدرسه عالى دارالشفا برگزار گرديد. ميهمان اين نشست, دكتر محمود گلزارى, روانشناس بالينى و عضو هيئت علمى دانشگاه علامه طباطبايى بودند.
متن حاضر, حاصل اين نشست است, با اندكى تلخيص و ويرايش.
بسم اللّه الرحمن الرحيم.
خدمت سروران و عزيزان, درباره ارتباط روانشناسى و حديث, يا بهتر بگويم استفاده اى كه روانشناسى مى تواند از حديث بكند, و نيز اين كه چگونه مى توانيم از طريق قرآن و حديث بر غناى علوم انسانى جديدْ بيفزاييم, نكاتى عرض مى كنم.
در مورد حديث و فقه الحديث, از ارائه تعريف و بحث درباره آنها مستغنى هستيم. به هر صورت, همه ما به عنوان شيعه مسلمان, معتقديم كه اگر ثابت بشود گفتارى از پيشوايان معصوم است ـ و حتّى بالاتر و وسيع تر از گفتار, آنچه در تعريف سنّت مى گويند: قول و فعل و تقرير معصوم(ع) كه قطعى الصدور باشد ـ, عِدلِ قرآن كريم است و براى ما حجّيت دارد.حديث, نه فقط در حوزه مسائل فقه, اگر حجيّت داشته باشد, در همه زمينه ها راهگشاى انسان در شناخت خود, هستى و ارتباطش با آنهاست.فقه الحديث هم به عنوان قسمتى از علوم حديث, به همين بررسى متن حديث و دلالات حديث, عنايت دارد. بحث در اين است كه ما حالا از روانشناسى چه استفاده اى مى توانيم بكنيم؟
در دايره بحث روانشناسى, لازم است كه توضيح بيشترى بدهم؛ چون حديث و فقه الحديث, در تخصّص علماى حديث است؛ امّا در مورد روانشناسى, هر چند كه احتمالاً عدّه زيادى از شما از آن آگاهى هايى داريد, امّا توضيحات مختصرى لازم است.
ما سال ها قبل, درسى را در دانشگاه داشتيم به نام «تاريخچه مكاتب روانشناسى». بنده براى دانشجويان ترم هاى سوم كارشناسى, پرسش نامه اى را تنظيم كرده بودم كه ده سؤال داشت و به دانشجويان گفتم كه علاوه بر اين كه خودشان جواب مى دهند به حدّاقلْ بيست نفر از مردم عادى, چه تحصيل كرده و چه غير تحصيلكرده, بدهند و اين كار را جزئى از درس و تكليف آنها قرار دادم.
يكى از اين سؤال ها اين بود كه: «با شنيدن كلمه روانشناسى, ياد چه مى افتيد؟» و سؤال هاى ديگر, اينها بود كه:
ـ روانشناسى, در چه موردى بحث مى كند و موضوع آن چيست؟
ـ سه روانشناس معروف دنيا را نام ببريد.
ـ چند روانشناس معروف كشور را كه مى شناسيد, نام ببريد.
ـ و آيا تا به حال به روانشناس, مراجعه كرده ايد؟ براى چه؟
عدّه قابل توجّهى از مردم, حتى بعضى از خود اين دانشجويان, در جواب اين سؤال كه با شنيدن نام روانشناسى, ياد چه مى افتيد, گفته بودند: ياد ديوانگى و بيمارى هاى روانى! البته در غرب هم كه همين پرسش مطرح شده بود, مردم, جواب هاى مشابه همين داده بودند و در جواب اين كه روانشناسْ چه كار مى كند, گفته بودند: بيمارى روانى را تشخيص مى دهد و براى درمان آن, اقدام مى كند.
در جواب پرسش از روانشناسان خارجى, بيشتر از همه, فرويد را نام برده بودند و تقريباً همه مردم عادى هم او را مى شناختند. از روانشناسان ايرانى, مردم, آنهايى را كه در صدا و سيما مطرح بودند, مى شناختند؛ چه باسابقه بودند و چه نبودند. اين, نشان دهنده آن بود كه تأثير رسانه هاى ارتباط جمعى, خيلى زياد است.
از معروف ترين روانشناسان معاصر, دانشمند انگليسى است به نام آيزِنك. امروزه در دنياى غرب, روانشناسان بسيارى وجود دارند. مثلاً فقط در امريكا, بيش از هفتاد هزار دكتر روانشناس بالينى هست. از ميان همه روانشناسان غربى شايد كمتر از ده نفر, صاحب مكتب و صاحب نظر باشند. آيزنك, يكى از اينهاست كه سه چهارتا كتاب درباره روانشناسى دارد كه در آنها سعى كرده موضوعات روانشناسى را كمى براى همگان تبيين كند. يكى از كتاب هاى او كه به فارسى هم ترجمه شده, درست و نادرست در روانشناسى است.
|
| نظرات: 0 بازدید شده: 1153 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.30 بیشتر بخوانید |
|
|
 |
|
 |
|
|
|
|
امام خمينى(ره) و فقه الحديث
مهدى مهريزى
شخصيت هاى بزرگ كه از جامعيت علمى و عملى برخوردارند, به سختى شناخته مى شوند؛ زيرا غالباً يك جنبه از علوم يا رفتار و خصلت هايشان, سبب پنهان ماندن ديگر زوايا و ابعاد شخصيتى آنان مى گردد.
امام خمينى(ره) در دوران معاصر از معدود انديشمندان, نظريه پردازان و مصلحانى است كه بُعد سياسى او حجاب ديگر ابعاد شخصيت وى شده است. بسيارى از پيروان ايشان در داخل كشور و نيز ارادتمندان وى در فراسوى مرزها و همچنين بسيارى مراكز علمى, از افكار و انديشه هاى او بى خبرند و او را تنها سياستمدار و يا حدّاكثر مصلحى مى دانند كه در بيدارى مسلمانان كوشيد و توانست با همدلى و همراهى امّتى غيور و فهيم, نظامى ريشه دار را سرنگون سازد.
يكصدمين سال ميلاد امام كه «سال امام خمينى» نامگذارى شد, فرصتى بود تا اندكى از زواياى علمى آن بزرگمرد, نمايانده شود.فصلنامه علوم حديث نيز به پاس ارج نهادن به خدمات امام(ره) به سنّت و حديث, شماره اى را به ديدگاه هاى حديثى ايشان اختصاص داد, بدان اميد كه در معرّفى چهره علمى آن عالم حديث شناس, سهيم باشد.
امام خمينى علاوه بر شرحهايى كه بر احاديثْ نگاشت (از قبيل: چهل حديث, شرح حديث جنود عقل و جهل, شرح دعاى سَحر), ديدگاه هاى ارزنده اى نيز در زمينه علوم حديث, در لابه لاى نوشته هاى اصولى, فقهى, عرفانى و حتى سخنرانى هاى خويش مطرح ساخته است كه گردآورى آنها مى تواند درآمدى بر مكتب حديثى او باشد. در اين ويژه نامه, همكاران علمى مجلّه تلاش كرده اند هر كدام به گوشه اى از اين ديدگاه ها بپردازند, مانند:
1ـ ديدگاه هاى فقه الحديثى امام(ره),
2ـ آراى رجالى امام(ره),
3ـ نگاه امام(ره) به كتابهاى حديثى,
4ـ معرّفى شرحهاى امام(ره) بر روايات,
و…
اين مقاله عهده دار مبحث اوّل است و مى كوشد فقه الحديث را از نگاه امام خمينى بكاود و با ارائه نمونه هاى عينى از لابه لاى آثار و گفته هاى ايشان به معرّفى روش تحقيق او در دانش فقه الحديث بپردازد.
سردبير
قواعد فقه الحديث در نگاه امام(ره)
فقه الحديث كه همان دانش فهم روايات و شرح و تفسير آنهاست, اصول و قواعدى دارد. هر كس كه به شرح و تفسير رواياتْ رو كند, مى بايد بر اين قواعدْ واقف باشد؛ گرچه آن را مدوَّن نكرده و در آغاز اثر علمى خويش, بدان نپرداخته باشد. بدين جهت, ما بر اين باوريم كه مى توان مسلك شارحان حديث را در فقه الحديث, از شروح آنان به دست آورد؛ چنانكه مى توان مسلك فقها را در فقه الحديث, از كتب فقهى و اصولى آنان استخراج نمود.
بر اين پايه, با مرورى اجمالى بر كتب فقهى, اصولى, عرفانى و شرح الحديث امام(ره) اصول و قواعدى را در فقه الحديث به دست آورديم, بدين شرح:
1. فهم حديث برپايه فهم محاورات عرفى؛
2. قاعده وضع الفاظ براى روح معنا؛
3. توجه به بُعد اجتماعى پيامبر(ص) و ائمه(ع)؛
4. ارشاد روايات به امور عقلايى؛
5. توجه به نقد محتوايى حديث؛
6. پرهيز از جمود در فهم اخبار؛
7. توجه به تحولات زمانى و مكانى در فهم حديث؛
8. شناخت روش هاى جمع بين اخبار متعارض.
اينك به شرح هر يك از اصول ياد شده با ذكر نمونه ها و تبيين تأثير هريك در فقه الحديث مى پردازيم.
يك. فهم حديث برپايه فهم محاورات عرفى
امام(ره) بر اين باور است كه محاورات كتاب و سنّت, بر پايه عرف است و شارع, جز عرف, رويّه اى در القاى سخن خود ندارد. از اين رو, فقيه و مجتهد, براى آنكه بتواند مرادِ كتاب و سنّت را به درستى فهم كند, بايد با اين محاورات, آشنايى و انس داشته باشد:
و منه الأنس بالمحاورات العرفية و فهم الموضوعات العرفية مما جرت محاورة الكتاب والسنة على طبقها والاحتراز عن الخلط بين دقائق العلوم والعقليات الدقيقة و بين المعانى العرفية العادية, فانّه كثيراً ما يقع الخطاء لأجله كما يتفق كثيراً لبعض المشتغلين بدقائق العلوم, حتى أصول الفقه بالمعنى الرائج فى أعصارنا, الخلط بين المعانى العرفية السوقية الرائجة بين أهل المحاورة ـ المبنى عليها الكتاب والسنّة ـ والدقائق الخارجة عن فهم العرف, بل قد يقع الخلط لبعضهم بين الاصطلاحات الرائجة فى العلوم الفلسفية أو الأدقّ منها و بين المعانى العرفية فى خلاف الواقع لأجله. [1]
يكى از شرايط اجتهاد, انس با محاورات عرفى و فهم موضوعات آن است؛ چرا كه روش كتاب و سنّت, محاوره بر طبق آن است. همچنين از ديگر شرايط اجتهاد, پرهيز از اختلاط بين مفاهيم عقلى دقيق و معانى عرفى است؛ چرا كه از اين راه, خطاى بسيار رُخ مى دهد؛ چنانكه براى بسيارى از دانش آموختگان مباحث عقلى و حتى اصول فقه (با معناى امروزى اش), خلط ميان معانى عرفى متداول ميان مردم (كه مبناى كتاب و سنت است) با دقت هاى بيرون از فهم عرف, اتفاق افتاده است؛ بلكه برخى با خلط اصطلاحات فلسفى و عرفانى با معانى عرفى, به همين اشتباه دچار شده اند.
ايشان در جاى ديگر گفته است:
إنّ الشارع لايكون فى القاء الأحكام على الأمّة الاّ كسائر الناس و تكون محاوراته و خطاباته كمحاورات بعض الناس بعضاً, فكما أنّ المقنّن العرفى اذا حكم بنجاسة الدم لا يكون موضوعها إلا ما يفهمه العرف مفهوماً و مصداقاً, فلا يكون اللون دماً عنده و ليس موضوعاً لها, كذلك الشارع بالنسبة الى قوانينه الملقّاة الى العرف فالمفهومات عرفية, و تشخيص مصاديقها أيضاً كذلك. [2]
شارع در القاى احكام بر امّت, مانند يكى از مردمان است. محاوره و خطاب او مانند محاوره مردمان با يكديگر است؛ همان گونه كه قانونگذار عرفى اگر به نجس بودن خونْ حكم راند, موضوع آن سخن در مفهوم و مصداق, همان است كه عرفْ داورى مى كند. از اين رو, رنگ را خون نمى داند و رنگ, موضوع نجاست قرار نمى گيرد. همچنين است شارع در قوانينى كه به عرف القا كرده است؛ مفاهيم احكامش عرفى است و شناسايى مصداقش نيز موكول به عرف است.
ايشان اين مطلب را در موارد ديگر نيز گوشزد كرده است. [3]
تأثير اين قاعده در فهم روايات فقهى, جاى ترديد ندارد؛ گرچه بعيد به نظر مى رسد غرض ايشان, تعميم اين اصل به روايات اعتقادى و معارف هم باشد.
|
| نظرات: 0 بازدید شده: 1247 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.30 بیشتر بخوانید |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در جمع امدادگران مورخه 8/7/88
نقش مهم امداد و امدادگران از نظر قرآن و روایات
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در جمع امدادگران مورخه 8/7/88
نقش مهم امداد و امدادگران از نظر قرآن و روایات
نقش امدادگر در لحظات اولیه حوادث یک نقش واقعا ممتاز و برجسته و حیاتی است. وقتی به آیات و احادیث مخصوصا آیات قرآن نگاه می کنیم. نجات فرد آسیب دیده ، مصدوم را ، نجات نسبت به خود مصدوم مطرح نیست. بلکه دید خیلی بالاتری را مطرح می کند. « ومن احیاها فکانما احی الناس جمیعاً » نجات یک مصدوم و مجروح و آسیب دیده به منزله نجات همۀ بشریت و انسانیت است. و فرد آسیب دیده تنها نیست. کسی حیات و زندگی می بخشد مثل اینکه انسانیت را احیاء کرده است. پس نقش مهم امدادگر دمیدن روح حیات به انسانیت و بشریت است. این دیدگاه قرآن است. تنها یک فرد و دو فردی که دچار حادثه شده مطرح نیست. دین و علم همیشه با هم هستند. به موازاتی که دین رشد می کند علم هم رشد کند . هر چه علم دارد پیشرفت می کند باید دینداری هم پیشرفت کند. « العلم و الدین توأمان» در روایات است که علم و دین مؤید هم هستند. «اذافترقا احترقا» افترقا یعنی جدایی. احترقا یعنی سوزندگی. اگر علم و دین از هم جدا شد مثل گازی سوزنده است. ثمر بخش نیست. مثل آب که از دو گاز تشکیل شده جدا کنیم هر دو گاز است. و هر دو بسیار سوزان هستند وقتی با هم ترکیب می شود آب گوارا تشکیل می دهد.علم ودین همچین نقشی دارند. اگر این دو با هم شدند می توانند در اجتماع مایه خیر و برکت باشند. من در روزنامه خواندم انیشتن مسلمان شده بود و شیعه و آیت الله بروجردی اجازه نداده بودند که اظهار کند اعتقادش را . علم دارد پیشرفت می کند. دینداری هم پیشرفت کند تواضع و خدمت بوجود می آید. عالمانی در خدمت ظلم و ستم و استکبار قرار می گیرند، یکی بمب اتم می سازد. این نتیجه علم تنها منهای دین است. ما وقتی به تمدن اسلامی هم نگاه می کنیم می بینیم که پیغمبر خدا (ص) نقشی که داشتند در جامعه عرب بدوی و کسانی که دختران خودشان را زنده بگور می کردند، ارزشی اصلا برای زن قائل نبودند، علم و دانش در بین آنها نبود، از آبهای گندیده مصرف می کردند و بین مارها زندگی می کردند. خوراکشان حتی سوسمار و ملخ بوده ببینید چه تمدنی ساخته چقدر مشعشع و نورانی. ایران را نگاه کنیم قبل از اسلام و بعد از اسلام . خدماتی که اسلام به ایران کرده و ایران به اسلام کرده . کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده است. خود شهید مطهری نوشتند. آقای ولایتی در این زمینه کتاب نوشته اند. شما همین انقلاب خودمان را در نظر بگیرید. به موازات دینداری در بین مردم پیشرفت علم و آگاهی چقدر بیشتر شده است. ما قبل از انقلاب دانشگاهها را در نظر بگیریم با بعد از انقلاب دانشجوها را در نظر بگیریم . مراکز آموزشی ، خدمات علمی را نگاه کنیم. این نشان می دهد که علم و دین مؤید هم هستند و هر کجا جامعه متدین شد پیشرفت علم هم حاصل می شود. |
| نظرات: 0 بازدید شده: 2024 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.26 بیشتر بخوانید |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی حجة الاسلام والمسلمین حاج آقا ابراهیمی درباره بازگشایی
مدارس مورخه1/7/1388
قال رسول الله (ص): « اقرب الناس من درجة النبوه اهل علم و الجهاد»
بهار تعلیم و تربیت ، آغاز سال تحصیلی ، مثل جریان خون در بدن و مثل دمیدن حیات و زندگی در طبیعت برهمه شما علاقمندان به علم و دانش ، دانش آموزان عزیز ، همه عزیزان در آموزش و پرورش ، همه مسئولین عزیز ، برادران ، خواهران مبارک باشد. از همه مسئولین بزرگوار نظامی و انتظامی، همه مسئولین عزیز، از ریاست محترم آموزش و پرورش و همه همکارانشان تشکر و قدردانی می کنم. چهارنکته کوتاه خدمت شما بزرگواران در آغاز سال تحصیلی عرضه می دارم. نکته اول تشکر و قدردانی ، واقعاً از دولت جناب آقای دکتر احمدی نژاد ، که یکی از شاخصه های این دولت و رویکردشان رفع محرومیت است و امروز هم اینجا ایستادیم یکی از برکات دولت خدمتگزار است. جای تشکر و قدردانی دارد که در حوزه آموزش و پرورش فقط 13 میلیارد تومان دولت کریمه هزینه کرده ، تشکر و قدردانی می کنیم از زحمات و همینطور از بخشهای دیگر، البته محرومیت در شهرستان بافت خیلی زیاد است. ان شاء الله که به کمک همه مدیران ، دستدانکاران قدم به قدم در رأس محرومیت موفق باشیم.
نکته دوم آغاز سال تحصیلی مصادف است با شروع جنگ تحمیلی بر علیه نظام جمهوری ، هفته دفاع مقدس را هم گرامی می داریم. دانش آموزان عزیز ، مسئولین بزرگوار ، بسیجیان ، رزمندگان امروز من وشما هر چه داریم از برکت رزم ، رزم آوران، از برکت خون شهدا داریم. اگر نفس می کشیم از برکت خون شهداست. ما مدیون حضرت امام (ع) و شهدا هستیم. « لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمّت صوامع و بیعٌ و مساجد» اگر رزم ، رزم آوران نبود تمام مراکز توحیدی از بین می رفت. حتی اگر یهودی در کلیسه خود عبادت می کند، مسیحی در کلیسای خود عبادت می کند مسلمان در مسجد خود خدا را عبادت می کند ، آنها مدیون رزم ، رزم آوران ، مدیون خون شهداهستند. همین عزیزانی بودند که از کلاس های درس ، دانشگاهها ، کارخانه ها ، از مزارع و از جای جای ایران اسلامی حرکت کردند به جبهه ها شتافتند. بیش از 140تا 150 هزار رزمنده از استان کرمان با اینکه هیچ آسیبی به این استان صدامیها نمی توانستند برسانند و ما در منطقه امنی بودیم، نه ترکش آنها ، نه هواپیمایی آنها ولی همین احساس تکلیفی که نسبت به امام و کشور داشتند بیش از 140تا 150 هزار رزمنده و صدها و هزاران شهید دادند. و چه خوب است که شهرستان ما کتابی را تدوین کنند در باب نقش بافت در دفاع مقدس. حداقل خود فرهنگیان ، آموزش و پرورش بیایند اقدام کنند نقش آموزش و پرورش بافت در دفاع مقدس که ما چقدر رزمنده ، چقدر شهید ، چقدر جانباز تقدیم کردیم . کتابی تدوین نشده ، ما که نسل اولیم ، فراموش کردیم تا نسلهای آینده چگونه بیاد بیاورند. در جلسه ای که تعدادی دانش آموز بودند من سؤال کردم که فلان فوتبالیست برزیلی ، آمریکای و.... را همه بچه ها می شناختند می دانستند. ولی سؤال کردم سردار شهید را نمی دانستند آن سردار شهید را آنها نمی شناختند. ما کم کار کردیم ستارگان درخشانمان را نتوانستیم به نسلی که بعد از ما هستند معرفی کنیم چگونه نسلهای آینده بیایند این فداکاری ها را باخبر شوند به نظر من یک تکلیف است زنده نگه داشتن دفاع مقدس ، آثار دفاع مقدس ، نقش آفرینی های که مردم ، خانواده ها در این دفاع مقدس داشتند لازم است وقتی یک نوجوانی در جبهه اینطور ره صد ساله را یک شبه طی کرده و خطاب می کند : ای حسین (ع) فاطمه (س) من خجالت می کشم روز قیامت در عرصه محشر بیایم در حالیکه تو سر به بدن نداری ولی من با سر در محشر حاضر شوم من شرمنده هستم . و در وصیت نامه اش می نویسد من اگر شهید شدم من را در حسینۀ المهدی (عج) در شیراز دفن کنید. در عملیات فتح المبین به شهادت می رسد و مدتی جنازه اش در زیر آتش بود. بعد می روند و می گردند ولی نمی دانستند قبرش کجاست و بدست خودش کنده شده است. وقتی که قبرش را پیدا می کنند می بینند که این قبر خیلی کوچک است . وقتی این جنازه اش را می آورند می بینند این شهید سر به بدن ندارد و اگر سر به بدن داشت این قبر اندازه اش نبود.
ازحسن روی یوسف(ع) دستها بریده باشد از حسن دلبر ما سرها بریده باشد
|
| نظرات: 0 بازدید شده: 768 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.26 بیشتر بخوانید |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی حجةالاسلام والمسلمین حاج آقا ابراهیمی به مناسبت بازگشایی
مدارس در دبیرستان نمونه دولتی علامه طباطبایی مورخه 4/7/88
تقارن ماه مهر و محبت و علم و دانش با هفته دفاع مقدس
ماه مهر و محبت ماه علم و دانش و تقارن با هفته دفاع مقدس آن هم شروع اولین جلسه ما در جمع شما نخبگان بسی مایه مباهات است برای اینجانب. از مدیریت خوب این آموزشگاه و دبیرستان جناب آقای شیبانی و همه همکاران سخت کوش و زحمت کش و پر تلاش و متدین و جناب سرهنگ طغرلی مسئول بسیج فرهنگیان که شرف حضور دارند دراین آموزشگاه تشکر و قدردانی می کنم.
عدم جدایی علم و دین
حدیث ارزشمند و گهرباری از معصومین (ع) به مارسیده «العلم والدین توأمان اذاافترقا احترقا»علم و دین توأم با هم هست . جدا از هم نمی شود عالم اگر عالم باشد حتما هم متدین می شود . هر چه بیشتر رموز طبیعت را کشف می کند بیشتر در مقابل این خدای هستی بخش که این همه رموز و نظم را در طبیعت گذاشته بیشتر سر تسلیم در مقابلش فرود می آورد . اگر بین علم و دین جدایی افتاد اینها هر دو سوزنده می شوند . اگر عالمی پیدا شد بی دین ، سازنده بمب اتم می شود و جهان را به آتش می کشد و اگر دینداری پیدا شد بدون عقل و علم و دانش جامعه را دچار جهالت می کند این همه فرقه های پیدا شده فرقه های منحرف، فرقه هایی که جامعه را به آتش کشیدند . اینها همه مال دیندارانی بودند که دنبال علم نرفتند . دو برادربودند یکی اهل علم و دانشمند و دیگری رفته بود به کوهسار برای عبادت، وقتی این برادر عالم رفت پیش برادرش دید چشمش بسته با یک چشم نگاه می کرد . گفت: چرا چشمت را بستی . گفت :این چشم برای من کفایت می کند با آن یکی دیدن اسراف است من او را بسته ام که با آن چشم دیگه ببینم نماز هم می خوانی ؟ بله .وضو هم می گیری ؟ بله . چطوری ؟ همین طوری وضو می گیرم . آب به صورت نمی رسد وضوش باطل است . علم و دین مانند گاز اکسیژن و هیدروژن است که این وقتی ترکیب می شوند با هم آب گوارا را تشکیل می دهد.سوزنده اند وقتی که این دو با هم ترکیب می شوند آب گوارا و لذت بخش بوجود می آید. اگر علم و دین با هم باشند خوشبختی می آورد،سعادت می آورد. جامعه را به حرکت در می آورد.ولی اگر هر کدام جدا شوند نه تنها نفعی برای بشریت ندارد بلکه در خدمت ظلم و ستم قرار می گیرد.
راه موفقیت در تحصیل
آغاز سال تحصیلی است یکی از رازهای موفقیت دانش آموزان علاوه بردرس و تلاش، مباحثه ،پیش مطالعه، پس مطالعه، پس خطاب یک روشی هست .
|
| نظرات: 0 بازدید شده: 634 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.26 بیشتر بخوانید |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در مسجد حضرت ابوالفضل (علیه السلام)
بازارمیثم مورخه 15/7/88
ان شاء الله خدای متعال نماز جماعت و همه نمازهای جماعت را از ائمه جماعات و همه شرکت کنندگان در نماز جماعت به آبروی امام زمان (عج) قبول بفرماید. من به سهم خودم تشکر و قدردانی می کنم از شما بزرگواران و مومنین و متدینین و شیعیان و علاقه مندان و ارادتمندان به آقا امیرالمومنین علی (ع) و ارادتمندان به حضرت زهرا (س) و بازاریها و کسبه و هیئت امناء مسجد واز حجت الاسلام حاج آقا حسنی مسئول سازمان تبلیغات، تشکر می کنم از جناب حجت الاسلام حاج آقا محمدی که محبت کردند ، پذیرفتند امامت این پایگاه دینی و مسجد را به عهده بگیرند از ایشان تشکر وقدردانی می کنم. ان شاءالله از امروز کارشان را شروع کنند. و شما بزرگواران هم همکاری وهمراهی بکنید وحضور داشته باشید . خیلی معطل نکنید وقتی که اذان گفته می شود به سرعت نماز برگزار شود و بعد از نمازهر که دوست دارد مساله ای ، احکامی بشنود بنشیند .
آبادی شهرستان در پرتو آبادانی معنویت
حقیقتاً برادران و خواهران مکرمه اگر شهری بخواهد آباد بشود از هر جهت آباد شود اول باید مساجدش آباد شود. نمازش آباد بشود. تا نماز آباد نشود کارهای دیگر آباد نمی شود. ما باید کاری بکنیم که جریان دینی در شهر جایگاه واقعی خودش را پیدا کند . مردم همه متدین ، مسجدی زمینه اش را باید فراهم کنیم. الحمدلله با صحبتهایی که با حجت الاسلام حاج آقا حسنی و روحانیون که انجام دادیم کم کم کارها دارد سامان پیدا می کند. زشت است در شهری نماز جماعت ظهر و عصر نباشد . واقعا قابل قبول نیست. شهری از جهت انقلابی ، از جهت شهید ، از جهت پیشروی در مراسمات مذهبی حرف اول را بزند اما در نماز جماعت حرف آخر را باعث این کارچیست؟ واقعا چقدر کم کاری است مومنین هم ناراحت هستند. چرا باید اینگونه باشد شاید تقصیر ماها باشد ، تقصیر ما که نتوانستم زمینه را فراهم کنیم ولی الحمدلله به لطف الهی الان زمینه اش دارد فراهم می شود با تدبیری که اندیشه شده چهارگوشه شهر نماز جماعت ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء که قبلاً بوده برگزار می شود. تقاضا دارم از هیئت امناء که ان شاءالله اذان را سه وعده مرتب پخش کنند اذان باید پخش کنیم بله حالا چند دقیقه قبلش قرآن بگذاریم و بعدش مناجات بخواهیم بگذاریم یا صدای بلندگو خیلی بخواهیم زیاد کنیم نه مردم آزاری است خدا چنین نمی پسندد.ان شاءالله نمازهای جماعت را با شکوه برگزار کنیم. یک حدیثی که درقسمتی از حرم حضرت معصومه (س) از پیغمبرخدا(ص) بر روی دیوار نصب شده این است. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: یک رکعت نماز جماعت ارزشش از 40 سال نماز خواندن در منزل بالاتر است. شما این حدیث را حفظ کنید و همیشه زمزمه کنید. خوب ما اگر نمازهای جماعت را از دست بدهیم ، مگر ما چقدر عمر می کنیم ، از کجا معلوم ما سال دیگررا درک کنیم ، اگر خدای متعال در قیامت از ما بپرسد از نماز جماعت ما چه بگوییم؟ ما باید زمینه اش را فراهم کنیم ان شاءالله شما به خواست خدا حضور پیدا کنید. من همیشه عقیده داشتم وبارها گفتم اگر کسی به مسجد ونمازش به اندازه ای که پفکی برای نوه و بچه اش می خرد برای مسجد و نمازش هزینه کند همه چیز درست می شود. البته خدا خیری به جناب آقای دکتر احمدی نژاد بدهد که بخشی از هزینه را متقبل و کمک می کنند. وقتی که صحبت می شود که آقا مگر می شود مسجد را دولتی کنیم، به حوزه ها کمک کنیم؟ ایشان از آن طرف گفتند: حوزه دولتی نه ، مسجد دولتی نه، ولی دولت در خدمت مسجد و حوزه بالاخره هست، دولت باید در خدمت مسجد باشد، دولت باید در خدمت دین و دینمداری باشد. الحمدلله کمک شد و باز کمک خواهد شد. ولی به اندازه ای نیست که جواب گو باشد. حال در این شهر نگاه کنید در شهر 9 تا مسجد داریم شهری 40 هزار نفری 9 تا مسجد! آیا به نظر شما مسجد کافی است؟ این 9 تا مسجدش هم آباد نیستند نماز ظهر ندارند. خیلی آدم ناراحت می شود. در بعضی از شهرها برای هر 500 نفری ما یک روحانی داریم ولی شهرهای جنوبی و اینجا برای هر 12 هزار نفری یک روحانی، خیلی فاصله است. ما 9 تا مسجد داریم همین 9 تا نماز جماعت ظهرش هم لنگ است. آقایان قبول دارند من به عنوان روحانی ، طلبه خودم را قانع کنم که دراین شهر نماز جماعت ظهر برگزار نشود. حتی نماز جماعت صبح ما باید داشته باشیم. سخت است عمل به جریان دینداری اگر درست شود برادری در شهر پیدا می شود. نماز جماعت اگر درست رونق پیدا کرد توسعه در شهرستان پیدا می شود . |
| نظرات: 0 بازدید شده: 722 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.26 بیشتر بخوانید |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در نهمین جشنواره شعر رضوی 15/7/88
نقش شعراء دفاع از اهل بیت (علیهم السلام)
بنده در باب نقش شعرای اهل بیت (ع) که درماندگاری مکتب حق و حقیقت و مکتب اهل بیت (ع) دارند چند کلامی را خدمتتان عرض می کنم. به عنوان مقدمه:
هرکجا سلطان بود دورش سپاه و لشکر است
پس چه را سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشید ای چشم انتظاران ظهور
بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
********
برای آمدنت انتظار کافی نیست
دعا و اشک و دل بی قرار کافی نیست
خودت دعا کن این نازنین که برگردی
دعای این همه شب زنده دار کافی نیست
عالم از برکت فیض حضرت صاحب الامر(عج) و با اجازه حضرت است
همه این عالم از برکت فیض حضرت صاحب الامر (عج) است. مرحوم شیخ رجب علی خیاط می گوید مدتی من مریض شدم بعد دکتر دارو به من تجویز کرد من این دارو را بخورم تا خوب شوم. همین که دارو را بدستم گرفتم که بخورم ملکوت عالم را دیدم و این دارو به زبان آمد و گفت : ای حضرت صاحب الامر (عج) اجازه به من می دهید تا با اجازه شما درد شیخ را آرام کنم . آنوقت فهمیدم که همه چیز به اذن امام زمان (عج) است. حالا چه بدانند و چه ندانند. امیدواریم که امام عصر (عج) از این محفل و مجلس ان شاءالله راضی و خشنود باشند.
|
| نظرات: 0 بازدید شده: 770 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.26 بیشتر بخوانید |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| مجموع 9857 پست فعال - 986 صفحه و 10 پست در هر صفحه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
