مطالب

سخنرانی امام جمعه محترم در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) در فاطمیه چترود

ارسال شده توسط: مدیریت سایت	بازدید شده: 79 مرتبه
دسته: سخنرانی	تاریخ: 1401.05.12
سخنرانی حجت الاسلام علی ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) در فاطمیه چترود مورخه 1401/05/11 اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین. قال الإمامُ الباقرُ عليه السلام : « بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : عَلى الصَّلاةِ ، و الزَّكاةِ ، و الصَّومِ ، و الحَجِّ ، و الوَلايةِ ، و لَمْ يُنادَ بِشَيْءٍ كَما نُودِيَ بالوَلايةِ »(1) خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان ، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والامقام بخش ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در این مجلس حضور دارند ، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات. گرامی میداریم مقدم همه دوستداران اهل بیت (ع)، از برادر عزیز و مداح اهل بیت جناب حاج محمدی، هیئت امنای فاطمیه و همه دست اندرکاران برگزاری این جلسه عزا صمیمانه تشکر و قدردانی می کنم. از حضور جناب حجت الاسلام ربانی و همه شما بزرگواران و عزاداران سیدالشهدا هم تشکر می کنم. ان شاءالله خدای متعال ثوابی از این مجلس به همه ما عنایت به گرداند و هرکس به هر امید و نیتی در این مجلس ارزشمند شرکت کرده است، حاجت روا شود. خدا دوستداران حسین(ع) را دوست دارد: هرچه بیشتر درباره ماه محرم و عظمت سیدالشهدا فکر کنیم به این مطلب می رسیم که اباعبدالله الحسین(ع) متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش است و شهید شده اند ولی اینگونه دل ها را دگرگون کرده است؛ افراد زیادی ،کوچک و بزرگ ،زن و مرد در مجالس او شرکت می کنند و همه را تحت تاثیر قرار داده است. اباعبدالله الحسین کشتی نجات است و همه را در بر گرفته است، کسانی که در ماه های دیگر ، طور دیگر رفتار می کردند ولی در ایام محرم همه دلباخته ، والا و شیدای اباعبدالله الحسین هستند. ان شاءالله خدای متعال نعمت ولایت ، نعمت ارزشمند عشق و علاقه به سید شهدا را از ما نگیرد . رسول خدا می فرماید «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ » یعنی ماندگاری دین من هم از ناحیه حسین(ع) است و « أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً » هر کس حسین را دوست بدارد، خداوند را دوست می‌دارد(2). امروز که شما که در این فاطمیه و در مجلس عاشورا و در جوار شهدای گمنام جمع شده اید، خداوند شما را دوست دارد برای اینکه پیامبر خدا فرمود: « أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً » شما به عشق امام حسین و محبت سیدالشهدا به اینجا آمده اید و خداوند هم محب امام حسین را دوست دارد. ان شاءالله در دوستی با پروردگار پایدار بمانید . پنج پایه دین اسلام ، طبق فرمایش امام باقر(ع) : امام باقر علیه السلام می فرماید : « بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ » پایه های اسلام و دین خدا بر پنج پایه اساسی بنا شده است: 1- نماز (عَلى الصَّلاةِ) : اولین پایه دین خدا نماز است، بعد از ایمان و باور به خداوند نوبت به عمل است، اولین پایه دین خدا برای داشتن ایمان صلاه و نماز است . نماز جماعت، نماز جمعه و... . به نمازهای جماعت اهمیت بدهید، روايتست از انس بن مالك از رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)كه فرمود: « صَلاَةُ اَلرَّجُلِ فِي جَمَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ صَلاَتِهِ فِي بَيْتِهِ أَرْبَعِينَ سَنَةً » (1) یک رکعت نماز جماعت، با ارزش تر از ۴۰ سال نماز فرادی بخوانند بیشتر است . نماز جمعه هم که سرآمده همه نماز هاست.نماز جمعه، یک نماز عادی نیست، کسانی که بیشترین حضور را در نماز جمعه داشته باشند در پرونده اعمال خود در قیامت به رحمت ، عنایت و مغفرت پروردگار نزدیک تر هستند . امام صادق علیه السلام هم می فرماید: «ما مِنْ قَدَمٍ سَعَتْ‏ اِلَی الْجُمُعَةِ اِلاّ حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَها عَلَی النّارِ »(4) هیچ قدمی نیست که در راه نماز جمعه برداشته شود مگر آنکه خدا بدن آن را بر آتش حرام می‏ سازد. اینها واقعیت است ، انسان باید اینها را باور کند ونماز جمعه اهمیت بدهد . 2- زکات (و الزَّكاةِ) : دومین پایه دین خدا بر پایه انفاق وکمک به فقرا و نیازمندان است. انسان باید از مالی که نتیجه خداوند نصیب او کرده است، انفاق کند. انفاق در بعضی از صورت های آن واجب است مانند خمس که هر مومنین و دوستداران خدا باید حساب سال داشته باشند و هر سال خمس مال خود را پرداخت کنند. اهمیت پرداخت خمس : هر سال ،سرسال خمسی باید حساب و کتاب مالی کنیم و اگر قرار باشد که خمس پرداخت کنیم، حتما آن را پرداخت کنیم. کارمندان چه زن و چه مرد، کشاورزان، تاجران و همه حقوق بگیران و کسانی که درآمدی دارند باید حساب سال داشته باشند ولی اگر درآمدی ندارد ، پرداخت خمس بر او واجب نیست . کسی که سر کار می رود، اولین روزی که حقوق می گیرد شروع سال خمسی اوست، سال بعد همان تاریخ باید خمس مال خود را حساب کند و هرچه در منزل دارد اعم از خوراکی و مواد مصرفی باید آن را قیمت دربیاورد و یک پنجم آن را به عنوان خمس بپردازد. پرداخت خمس برای زنده نگه داشتن دین خدا است. خمس از خَمسه به معنای یک پنجم می آید، از این یک پنجم، نصف آن سهم امام زمان و نصف دیگر آن سهم سادات فقیر است. خداوند برای سادات (ذریه حضرت زهرا (س)) از خمس قرار داده است و برای بقیه فقرا از زکات قرار داده است. دادن صدقه به سادات حرام است ، وقتی اسرای کربلا را به شهر کوفه آوردند، مردم به آنها خرما و نان می دادند ولی حضرت زینب(س) آن ها را پس داد و گفتند صدقه بر ذریه پیامبر خدا (ص) حرام است ، خدای متعال از خمس، یک سهمی برای آنها و سهمی برای امام زمان (عج) قرار داده است که باید به مرجع تقلید خود بپردازید. تفاوت خمس و مالیات : برخی افراد می‌گویند: ما مالیات را پرداخت می‌کنیم چه لزومی دارد که خمس هم پرداخت کنیم؟ جواب این است که با پرداخت مالیات شهر آباد می شود ولی با پرداخت زکات، دین خدا آباد می شود ، با مالیات بیمارستان ومدرسه می سازند، جاده آسفالت میکنند، شهر ها آباد می شود، کشور آباد می شود ولی پرداخت خمس برای این است که دین خدا زنده بماند، پرداخت خمس مهمتر از هزینه کردن برای امام حسین است، برخی از افراد میلیونها تومان برای امام حسین خرج می‌کند ولی خمس واجب مال خود را به حساب نمی کنند و اهمیت نمی دهند. انسان باید به تمام معنا مسلمان باشند و نمی توان برخی از دستورات را قبول داشته باشد، برخی دیگر را قبول نداشته باشد. جایی که برایش خرج ندارد قبول کندو جایی که هزینه دار است را رد کند.امام باقر(ع) می فرماید: پایه دوم دین خدا بعد از نماز، اهمیت دادن به مسائل مالی شرعی است که شامل خمس است. اگر کسی گندم ، جو ، خرما ، کشمش ،طلا،نقره،گاو،گوسفند وشتر داشته باشد و به حد نصاب شرعی برسند، به آنها زکات تعلق می گیرد.اما اگر هیچکدام نباشد، انسان باید اهل انفاق مستحبی باشد و به فقرا و نیازمندان کمک کند. انفاق، زکات و خمس دربهای رزق و روزی را به روی انسان باز میکند . هیچکس با پرداخت واجبات مالی فقیر نشده است. 3- روزه (الصَّومِ) : سومین پایه دین خدا روزه است، روزه واجب ماه مبارک رمضان 4- حج (و الحَجِّ): چهارمین پایه دین خدا حج است، کسی که مستطیع است و امکانات مالی دارد حتماً باید به حج برود برخی می‌گویند :چرا پولمان را به عربها بدهیم ؟ بدانید حج واجب است و اگر از دنیا بروی و حج به گردنت باشد و ادا نشود، مسلمان از دنیا نرفته ای. حج دستور خداست . 5- الوَلايةِ (ولایت): پنجمین پایه دین خدا ولایت است، یعنی انسان معتقد به ولایت امیرالمومنین علی (ع) باشد و از دوستدار و پیرو حضرت باشد. ولایت یعنی پیرو اهل بیت بودن ، پیرو خدا و پیغمبر خدا بودن. بعد از پیغمبر هم پیرو امیرالمومنین و فرزندانش باش که به این ولایت می گویند . همین که شما امروز آمده اید و در مجلس عزای سیدالشهدا شرکت کرده‌اید نشانه ولایتمداری شماست ، نشان پیرو اهل بیت بودن شماست . روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: « شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا و یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا»(5) شیعیان ما از بقیه خمیرمایه اولیه آفریش ما آفریده شده اند ولایت ما در سرشت آنان عجین گشته است و آنان با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند. این علامت مومن واقعی است، این ایام امام زمان عزادار جدشان هستند، شیعیان و دوستداران اهل بیت هم برای سیدالشهدا مجلس عزادار برپا کرده اند. ولایت مهمترین رکن دین : امام باقر (ع) در ادامه حدیث بعد از بیان پایه پنجم دین، می فرماید: ««... وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ »آنگونه که به ولایت ندا شده، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم به چهار رکن اخذ کردند ولی این ولایت را رها کردند. (6) پس اگر کسی اهل نماز زکات و روزه بود اما پیرو اهل بیت نبود، او مهم ترین رکن دین را از دست داده است و باید بداند دین او ناقص است ، خداوند این چنین اسلامی را از او نمی پذیرد.چنانچه در روز عید غدیر خداوند فرمود: « اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً...»(7) با ولایت امیرالمومنین علیه السلام دین کامل شد.بایستی مردم بعد از پیغمبر خاتم پیرو امیرالمومنین(ع) باشند ، سرپرست همه آنها امیرالمومنین باشد و در عصر غیبت امام زمان وزمانی که حضرت در پس پرده غیبت هستند و دست ما در ظاهر به امام زمانی نمیرسد سرپرستی جامعه اسلامی بر عهده جانشین امام زمان ولی فقیه است که باید اداره جامعه را به عهده بگیرد . این معنای این حدیث است، امروز ولی فقیه حاکمیت دارد و باید حکومت کند . پیامبران برای برقراری حکومت عدل در جامعه آمدند، نظام اسلامی ایران ادامه راه پیامبر خدا و ادامه راه غدیر است و این پرچم ان شاءاالله به دست صاحب پرچم آن یعنی حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار خواهد گرفت . مثل پیرمرد قفل ساز دینداری کنید تا امام زمان(عج) به سراغ شما بیایند: امام زمان (عج) در بین ما زندگی می کنند ولی ما آنها را علنی نمی بینیم و ممکن است بارها امام زمان را دیده باشیم ولی ایشان را نشناخته باشیم ،امام زمان در بین ماست و حضور دارد ولی ناشناخته است اما هستند افرادی که توفیق زیارت ایشان را دارند و به چشم حضرت را می بیند و با ایشان در ارتباط هستند، امام زمان را دوست داشته باشیم و در دل محبت حضرت را داشته باشیم. کارهای که حضرت دوست دارد انجام بدهیم و از کارهایی که دوست ندارند پرهیز کنیم. همین برای ما کافیست، اصراری بر اینکه حتماً حضرت را ببینیم نداشته باشیم، البته اگر بتوانیم حضرت ملاقات کنیم که باعث افتخار است. بسیاری از افراد در فراق حضرت می سوزند و عاشق و شیدا او هستند و از ندیدن حضرت آشفته می شوند . داستان های متعددی هم از کسانی که توفیق شرفیابی به محضرامام زمان پیدا کرده اند،نقل شده است. ان شاءالله شما دوستان و دوستداران اباعبدالله الحسین توفیق زیارت امام زمان را پیدا کنید. می گویند شخصی بود که چله های متعدد می گرفت و هر روز را به دعا می کرد تا به محضر امام زمان مشرف شود. روز چهلم به او گفته شد امام زمان کنار یک قفل ساز در بازار، نشسته است . مرد به آنجا رفت و قفلساز را زیر نظر گرفت دید پیرزنی یک قفل خراب را آورد که به او فروشد، همه می خواستند قفل او را به قیمت پایین بخرند ولی این قفل ساز به پیرزن گفت اگر میخواهی قفل تو را به قیمت اندک برایت درست کنم ، اگر هم نمی‌خواهی، قفل تو صد دینار می ارزد و چون من کاسب هستم آن را ۹۰ دینار از تو می خرم. پیرزن فکر کرد او را مسخره می کند ،چون قفل این ارزش را نداشت و کسی در بازار بیشتر از ۲۰ دینار نمی پرداخت . امام زمان رو به این مردی که برای دیدن حضرت چله نگه داشته بود کرد و فرمود: نیاز به چله ندارد شما مانند این پیرمرد باشید کارهایتان درست باشد ما خودمان به شما دیدار شما می آییم. من مرتب به قفلساز سر میزنم. اگر کارها و اخلاق و رفتار ما هم درست و خدایی باشد، همسرداری، رفتار با پدر و مادر، دوری از گناه و معصیت در زندگی و رفتن در مسیر راه خدا باشد ،مورد شفاعت و عنایت امام زمان قرار می‌گیریم ولی اگر خلاف عمل کنیم و گناه و معصیت در زندگی باشد، زندگی مالی ما پاک نباشد از دیدار امام زمان محروم می شویم. توفیق دیدار حضرت زندگی پاک و عمل پاک می خواهد، راه درست و صحیح را می‌طلبد. تا انسان مورد توجه خدا قرار گرفته و زیارت امام زمان نصیب شود، ایمانی که گفت شد بسیار مهم است چند پایه دارد، یکی از پایه های آن این است که انسان اهل نماز باشد و اگر نماز قضا شد قضا را به جا آورد . در امور مالی ، حق امام زمان را از مال خود جدا کند و به پردازد .حق سادات را بپردازد ، و هر سال ، حساب مال خود را بکند .پرداخت خمس و زکات و انفاق از مال انسان کم نمی کند بلکه مانند دانه های گندم است که می کاری و از هر یک دانه هفت خوشه گندم و هر خوشه صد دانه می روید یعنی یک دانه به ۷۰۰ دانه تبدیل میشود و برکت می کند . با پرداخت خمس، برکت در زندگی زیاد میشود، اگر هم حج به گردن انسان است حتما آن را ادا کند، اگر روزه ماه مبارک رمضان قضا شده است و انسان سالم است قضای آن را به جا بیاورد،و از همه مهمتر از نظر اعتقادی باید ولایت امیرالمومنین علیه السلام را قبول داشته باشد و پیرو اهل بیت باشد این اسلام جامع و ارزشمند خواهد بود. اشکهای ارزشمند : امام صادق علیه السلام به «مسمع» که از سوگواران و گریه کنندگان بر عزای حسینی بود، فرمود: خدای، اشک تو را مورد رحمت قرار دهد.آگاه باش، تو از آنانی که از دلسوختگان ما به شمار می آیند، و از آنانی که با شادی ما شاد می شوند و با اندوه ما غمگین می گردند .آگاه باش! تو هنگام مرگ، شاهد حضور پدرانم بر بالین خویش خواهی بود.(8) شما هم که امروز در مجلس عزای سیدالشهدا حضور پیدا کرده اید و با احترام نشسته اید ،اگر از دنیا رفتید، اهل بیت بالای سر شما می آید و به جناب عزراییل سفارش می کنند که از مادر نسبت به شما مهربان تر باشد، برادرم چه خوب است لحظه ای که انسان می خواهد جان بدهد، چشمانش به جمال سید شهدا روشن شود و آقا امیرالمومنین را ببیند و آنها سفارش او را بکنند . هر قدمی در راه خدا و برای اهل بیت بردارید ، بی جواب نخواهد ماند. امروز روز چهارم محرم و روضه فرزندان مسلم و حرّ خوانده می شود . بنده چند جمله ای راجع به حرّ خدمت شما عرض می کنم : مانند حرّ باشیم: واقعا انسان در زندگی باید مانند حرّ باشد، اگر گناه و یا خطایی و معصیتی انجام داد توبه کند خداوند توبه پذیر است و خوشحال میشود که انسان از شیطان بگریزد، اولین کسی که در کربلا راه را بر سیدالشهدا بست ، حر بود بود که با هزاران سرباز جلو حضرت ایستاد ولی حرّ یک خصوصیت داشت و آن این بود که خیلی ادب داشت در عین حال که تابع حکومت بود و فرد معمولی بود ولی یک خوبی در وجود او بودکه اهل ادب بود و امام حسین و حضرت زهرا را دوست می داشت و نسبت به مادر امام حسین ادب داشت .وقتی که اجازه نداد امام به سمت کوفه حرکت کند ، امام فرمود: حرّ مادرت به عزایت بنشیند ،چرا جلوی مرا سد کرده‌ای. حرّ گفت آقا هر کس جز شما نام مادرم را می برد، من جواب او را می دادم و با او برخورد میکردم ولی چه کنم که مادر شما فاطمه است و ما باید نسبت به ایشان ادب داشته باشند . حرّ وقتی دید بین دنیا و آخرت قرار گرفته است و گریز از مرگ نیست، به همه چیز پشت پا زد و راه درست را برای خودش انتخاب کرد . مهم این است که اگر انسان در زندگی خطایی از او سر زد، اصرار بر ادامه آن خطا و گناه نداشته باشد ، وقتی فهمید گناه است دست از آن بردارد و برگردد . بین خود و خدا درست تصمیم بگیرد و خطا هایش را متوجه شود و توبه کند. روز عاشورا وقتی حرّ متوجه شد قصد آنها کشتن سیدالشهدا است،از کرده خود پشیمان شد، یکی از او پرسید : تو خیلی پهلوانی چرا می لرزی، هیچ وقت تو را اینگونه ندیده ام . گفت من خودم را بین بهشت و جهنم میبینم و هیهات که حرّ جهنم و شیطان را انتخاب کند، اسبش را به سمت امام حسین حرکت داد و کفش هایش را از پا درآورد و بر گردن انداخت و سر به زیر نزد امام حسین آمد. امام به او سلام کرد و گفت : حرّ سر خود را بالا بگیر، کسی پیش ما سر به زیر نیست تو سر بلند شدی و به او خوشآمد گفت . حرّ گفت من اولین کسی بودم که راه را بر شما بستم اجازه بدهید اولین کسی باشم که در راه شما شهید می شود و از شما دفاع می‌کنم .امام اجازه داد وقتی حر مجروح بر زمین افتاد ، امام بالای سر اومد و دستمالی را بر سر حرّ بست تا از خونریزی جلوگیری شود. ان شاءالله کربلا نصیبتان شد به زیارت قبر حرّ هم بروید که برای او گنبد و ضریح درست کردند . زیارت حرّ دلچسب است هنوز بعد از هزاران سال این دستمال صحیح و سالم است. دستمال را از سر حرّ که باز می کردند خون فوران می کرد و هر دستمال دیگری آوردند جواب نمی داد، همان دستمال را که بستند خون م یایستاد. امام حسین فرمودند: واقعا تو هستی حر هستی همانگونه که مادرت نام تو را حر گذاشت ، شما هم هر خطا و گناهی کرده اید ، بگویید: خداوندا به حق امام حسین ، خطا های ما را ندیده بگیر،ما می خواهیم از این به بعد در زندگی راه درست را انتخاب کنیم. خدایا به حق محمد و آل محمد(ص) عاقبت همه ما را ختم بخیر بگردان پی نوشت: 1- الكافي : 2 / 18 / 3 . 2- ابن قولویه، چ1356، نص، ص52 3- جامع الأخبار ؛ ج 1 , ص 77 4- وسائل الشیعه: ج ۵، ص ۳ 5- امالي شيخ طوسي - ص 299 6- کلینی، ح۱ و ۳ 7- آیه اکمال/سوره مبارکه مائده آیه 3 8- وسائل الشیعه، ج 10، ص .397