سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

سخنرانی امام جمعه محترم در مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س)

ارسال شده توسط: مدیریت سایتبازدید شده: 82 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1400.10.21
 
سخنرانی حجت الاسلام ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا (س)در فاطمیه چترود در مورخه 14 دی 1400


http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین .

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله یا اباصالح (ع)، ادرکنا و اغثنا.

السلام علیک یا فاطمة الزهرا سيدة النساء العالمين، السلام علیکم یا شهدا یا سعدا یا نجبا

قال مولانا صادق(ع) لفضیل: « تجلسون و تحدثون؟ قال نعم: جعلت فداك، قال: إن تلك المجالس أحبها فأحیوا أمرنا »(1)

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان ، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والامقام بخش ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در این مراسم بزرگداشت حضرت زهرا(س) حضور دارند ، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.

اولا از همه دست اندرکاران فاطمیه ، خاصه برادر عزیز و گرانقدرم حجت الاسلام ربّانی وهمه شما برادران و خواهران که گرمابخش مجلس اهل بیت و مجلس حضرت زهرا(س) هستید تشکر و قدردانی می کنم، ان شاءالله به هر نیت و حاجت به این مجلس پا گذاشته اید،همه حاجت روا شوید.

اهمیت حضور در مجالس اهل بیت(ع) :

از امام صادق(ع) روایت شده است كه به فضیل فرمودند: «تجلسون و تحدثون؟ » آیا شما گرد هم می‌آیید و با هم حديث و سخن میگوييد؟(در مجالسی که برای ما برگزار می شود، شرکت می کنید؟) فضیل جواب داد: «جُعِلتُ فداك» بله فدایت گردم( ادب را ببینید ، بله ما مجلس می گیریم و یاد ونام شما را گرامی می داریم و احادیث شما را دراین مجالس ذکر می کنیم). آن حضرت فرمودند: « إن تلك المجالس أحبها » به درستی كه من این مجالس را دوست دارم؛ «فأحیوا أمرنا یافضیل» پس ای فضیل! امر ما را زنده بدارید، « فرحم الله من أحیی أمرنا، » خداوند رحمت كند كسی را كه امر ما را زنده می‌دارد (1) حضور شما در مراسمات ایام فاطمیه و محرم و صفر باعث شده است امر اهل بیت زنده بماند و احیا شود. شرکت در این مجالس مهم است، باعث می شود وجود انسان هم احیا شود ، مجالس اهل بیت آرامبخش قلب و روح انسان است.

عوامل رسيدن به خير دنيا و آخرت :

در روایتی از امیرالمومنین امام على (ع) آمده است(2) :« جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِيِّ صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله فَقالَ» شخصی نزد آن حضرت آمد و عرضه داشت : یا رسول الله! « عَلِّمْنِي عَمَلًا »عملی را به من یاد دهید که وقتی انجام دادم « يُحِبُّنِي اللَّهُ عَلَيْهِ » خداوند مرا دوست بدارد، « وَ يُحِبُّنِي الْمَخْلُوقُونَ »مردم نیز مرا دوست داشته باشند، « وَ يُثْرِي اللَّهُ مَالِي » اموالم زیاد شود، « وَ يُصِحُّ بَدَنِي »بدنم سالم باشد، « وَ يُطِيلُ عُمُرِي » عمرم طولانی شود و« وَ يَحْشُرُنِي مَعَكَ » در روز قیامت نیز با شما محشور شوم.
« فَقالَ: هذِهِ سِتُّ خِصالٍ، تَحتاجُ إلى سِتّ خِصالٍ» حضرت فرمودند: این خواسته ی تو به شش خصلت نیاز دارد : (ان شاءالله ما هم بتوانیم در زندگی به این نسخه نورانی عمل کنیم)

1- تقوای الهی

« إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يُحِبَّكَ اللَّهُ فَخَفْهُ وَ اتَّقِهِ »اگر می خواهی خدا تو را دوست بدارد از خدا بترس و با تقوا باش
ترس از خدا یعنی از انجام کار بد بترسی زیرا خداوند " أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ " است و هم " أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ" خداوند مهربانترین مهربانان است ولی جهنم هم دارد، در زندگی کاری نکنید که جهنمی شوید. خاوند مهربان است و موجود ترسناکی نیست که ما از او بترسیم ولی کارهای ما طوری نباشد که ما با دست خودمان، خودمان را تباه کنیم، بترسیم و خشیت داشته باشیم از اینکه معصیت خدا را بکنیم.اگر بخواهید در یک بیابان پر ازخار وخاشاک قدم بردارید وکفش به پا نداشته باشید، چگونه راه می روید؟ با احتیاط قدم بر می دارید و جلوی پای خود را نگاه می کنید تا مبادا خار به پای شما برود ، در زندگی هم باید مراقب بود و احتیاط کرد ، به هر مالی چنگ نندازید، عواقب کارها را در نظر بگیریر و هر حرفی را نزنید. اگر میخواهی خدا تو را دوست داشته باشد،توهم خدارا دوست داشته باش و با اوامر الهی مخالفت نکن تا خدا دوستت داشته باشد.

2- نیکی به مردم و طمع نداشتن به مال آنها :

« وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يُحِبَّكَ الْمَخْلُوقُونَ فَأَحْسِنْ إِلَيْهِمْ وَ ارْفُضْ مَا فِي أَيْدِيهِمْ » اگر می خواهی مردم تو را دوست بدارند به آن ها نیکی کن و چشم خود را از مال مردم بردار.
انسانها تشنه محبت و خوبی هستند هنر نیست که انسان در مقابل خوبی خوبی کند، اخلاق کریمانه این است که در مقابل بدی خوبی کنی و تحمل ناسزا را داشته باشی و در جواب بدی ، احسان کنی و انتقام نگیری، این اخلاق کریمانه و بزرگ منشانه است.

برخورد کریمانه امام حسن (ع) با کسی که اهانت کرد:

مردی از اهل شام وارد شهر مدینه شد. به خاطر تبلیغات سوء معاویه و دیگر دشمنان اهل بیت، آن مرد کینه ای عمیق از امام علی علیه السلام و فرزندانش در دل داشت. یک روز که امام حسن علیه السلام را سوار بر مرکب دید، زبان به ناسزا گشود و با صدای بلند به لعن و نفرین آن حضرت پرداخت؛ اما امام در برابر این یاوه گویی ها سکوت کرد. وقتی مرد شامی به سخنان زشت و ناپسندش پایان داد، امام حسن علیه السلام نزد او رفت و لبخند زنان سلام کرد و مهربانانه فرمود: «جناب آقا! به گمانم (در این شهر) غریبی و گویا سوء تفاهمی پیش آمده است. اگر بخواهی خشنودت کنیم، چنین می کنیم و اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم و اگر راهنمایی بخواهی راهنماییت می کنیم و اگر در بردن بار یاری بجویی، بارت را می بریم و اگر گرسنه باشی سیرت می کنیم و اگر بی لباس باشی لباست می دهیم و اگر نیازمند باشی ثروتمندت می سازیم و اگر فراری باشی پناهت می دهیم و اگر حاجتی داشته باشی آن را برآورده می کنیم. حالا خوب است اسباب و وسائلت را برداری ونزد ما بیایی و تا هنگام رفتنت (از مدینه) مهمان ما باشی که این برای تو بهتر است؛ زیر ما خانه ای بزرگ و آبرو و احترامی زیاد و مالی فراوان داریم (و به خوبی می توانیم از تو پذیرائی کنیم)» مرد شامی از شنیدن این سخنان محبت آمیز و جوانمردانه درگرگون شد و از برخورد نادرستش پشیمان گشت و در حالی که از ندامت می گریست گفت: «گواهی می دهم که تو جانشین خدا در زمینی. خدا بهتر می دانست که رسالت خویش را به عهده چه کسی قرار دهد. تو و پدرت علی منفورترین مردم نزد من بودید و اکنون محبوب ترین مردم نزد من هستید». آنگاه دعوت امام علیه السلام را پذیرفت و تا وقت رفتنش مهمان آن حضرت بود. (3)

پاسخ بدی دیگران را با خوبی دادن از مکارم اخلاق است:

هنر این نیست که در مقابل خوبی ، خوبی کنی، اخلاق بزرگ منشانه و کریمانه این است که در مقابل بدی، بتوانی خوبی کنی. رسول خدا(ص) می فرمایند: « إِنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلاقِ»(4) من مبعوث شدم تا شرافت‌های اخلاقی را کامل و تمام کنم (و به مردم بیاموزم).مسلمان باید اخلاق والا داشته باشد،این است که نباید در مقابل بدی بدی کنید، بلکه باید خوبی کنید. رسول خدا (ص) همواره با مردم مدارا می کرد ، مردی یهودی بود که شکمبه شتر روی سر رسول خدا(ص) خالی میکرد، چند روزی از او خبری نشد ، پیامبر(ص)از احوالشان سوال کردند ،گفتند بیمار شده است ،پیامبر به عیادت او رفتند ،آیا ما این رفتار را در زندگی خودمان داریم که در مقابل بدی خوبی کنیم؟ یا مقابله به مثل می کنیم؟ یکی گفت ده تا جواب او را می دهیم؟ مشکلات امروز ماهم بخاطر همین است، مراجعات زیاد به دادگاه و پاسگاه به همین علت است وگرنه اگر انسان تصمیم بگیرد در مقابل بدی خوبی و احسان کند، خیلی از مشکلات حل می شود و خودش هم آرامش پیدا می کند وگرنه اگر قرار باشد هرکس سخنی تندی به ما گفت ماهم سریع پاسخ بدهیم ،زندگی سخت می شود.بنابراین اخلاق کریمانه داشته باشیم، سینه ما مثل کوه استوار باشد و سعی کنیم در زندگی صبر و تحمل داشته باشی . صبر و گذشت در زندگی بسیار مهم است. قرآن می فرماید « «والیعفوا و الیصفحوا» (5) ببخش و نادیده بگیر ، این اخلاق کریمانه است یعنی در مقابل بدی گذشت کردن و بدی را بدی ندیدن و با خوبی و احسان جواب دادن. اگر کسی این اخلاق را داشته باشد،مردم هم او را دوست خواهند داشت و محبوب دل مردم خواهد بود.
خدا رحمت کند شهید سلیمانی را ، چرا ایشان این قدر در دنیا محبوب شدند؟ چون از همه چیز خود در راه خدا گذشت، حتی از نام خودش هم گذشت. انسان باید در دنیا بنده باشد، در دنیا خدایی کار کند،چنانچه شهید سلیمانی وصیت کردند: روی قبر من بنویسید : سرباز قاسم سلیمانی .از القاب گذشت، انسان اگر از خودش بگذرد به همه چیز می رسد ، خود را دوست داشتن و خود را بالاتر از دیگران دانستن باعث می شود انسان بجایی نرسد.پیامبر می فرماید: ای مرد عرب، اگر میخوای مردم تو را دوست داشته باشم به مردم خوبی کن و جواب بدی را با خوبی بده؛ همین یک مورد را امشب از کلام رسول خدا یاد بگیریم که در مقابل بدی خوبی کنیم، عالی است و این درسی باشد از محضر رسول خدا (ص) تا جامعه گلستان شود. چشم طمع به مال مردم نداشته باشید و در زندگی قانع باشید. قناعت کردن واحساس بی نیازی در زندگی داشتن بسیار مهم است.

3- تزکیه مال

« وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يُثْرِيَ اللَّهُ مَالَكَ فَزَكِّهِ » اگر می خواهی مالت زیاد شود زکات مال خود را پردخت کن!
واجبات مالی خودت اعم از خمس و زکات را ادا کن تا مالت پاک شود، چند سال قبل در یک مصاحبه تلویزیونی از یکی از بازاریان اصیل تهران سوال شد که می توانید یک مثال را برای خمس وزکات بزنید ؟ گفت : بله ، اگر هر سال شاخ وبرگ اضافه درخت انگور را بزنی ،آن درخت پر بار می شود و محصول بیشتر می دهد ولی اگر آن را هرس نکنی ،محصولی نخواهی داشت. مال را حسابرسی و پاک کنید، در زندگی حقی را ناحق نکنید، در معامله فریب و دروغ نداشته باشید ، گران‌فروشی نکنید، فروش به قیمت عادلانه بازار، سر سال هم که شد، حساب مالی خودرا بکنید و خمس مال خود را حساب و پرداخت کنید تا مال شما نمو پیدا کند و زیاد شود.در این صورت خداوند به شما توفیق سفر کربلا و مکه خواهد داد و می توانید کار خیر انجام بدهید و منشأ کار خیر می شوید، مدرسه ،بیمارستان، و پل بسازید، به خانواده های نیازمند کمک کنید و از زندگیتان لذت ببرید و احساس رضایت نسبت به خودتان داشته باشید، از اینکه گره گشایی می کنید و مشکلات زندگی دیگران را حل میکنید، وقتی از دنیا رفتید همه برای شما دعای خیر میکنند که خدا او را بیامرزد ، آدم خیری بود و منشا خیر و برکات بود.پیامبر فرمود: ای مرد عرب اگر میخواهی در زندگی مال فراوان وبا برکت داشته باشی، زات مالت را بپرداز. خبری را شنیدم که از صحت و سقم آن خبر ندارم، یک شخص ژاپنی ثروت فراوانی دارد، حتی به دولت ژاپن هم وام می دهد چون از اول نیت کرده است یک پنجم مالش را خیرات کند و امروز دارای چنین ثروتی شده است. انسان کار خدایی بکند، خداوند هم برای او جبران می کند.

آنچه درباره خمس باید بدانیم :

برای تعیین سال خمسی ، کارمند وکارگر اولین حقوقی را گرفتند، شروع سال خمسی آنهاست ، کشاورز اولین محصولی را که برداشت، شروع سال خمسی اوست، مغازه دار اولین روزی که مغازه را باز کرد، شروع سال خمسی اوست؛ تا یکسال هر چه خرج کردید ، هر جا خواستید مسافرت بروید و هزینه کنید ولی در پایان یکسال باید آنچه برای شما باقی مانده است، را حساب کنید . حتی باقیمانده خوراکی های منزل را حساب کنید، اگر کشاورز است کود و سمی که بعد یکسال اضافه آمده است را باید حساب کند، یک پنجم آن را به عنوان خمس بپردازد . خمس دو قسمت می شود: بخشی سهم امام زمان و بخشی سهم سادات است . به مردم عادی فقیر ، می توان صدقه داد ولی صدقه به سادات فقیر حرام است او هم نیاز مالی دارد ، بنابراین ذریه حضرت زهرا را خداوند احترام گذاشته است و از خمس سهمی برای آنها قرار داده است، وقتی شما خمس نمی‌دهید، به سادات فقیر هم نمی توان کمک کرد، اگر شما به دفتر امام جمعه بیایید و خمس خود را حساب کنید ، سادات فقیر شهر که به دفتر مراجعه می کنند ،می توانند سهم سادات خود را دریافت می کنند . سهم امام را هم باید به دفتر مرجع تقلید بفرستید و رسید آن دریافت کنید. سهم امام برای زنده ماندن دین اسلام و تشیع خرج می شود. توجه کنید پرداخت مالیات برای آبادانی شهر است و با آن کوچه و خیابان را آسفالت می کنند، مدرسه و بیمارستان می سازند ولی خمس در راه احیای و حفظ دین خدا خرج می شود. شما باید با میل قلبی خمس را بپردازید و بگویید بسم الله الرحمن الرحیم سهم خمس خودم را می پردازم قربت الی الله ، پرداخت خمس باید با قصد قربت باشد ، نمی توان خمس واجب را نپرداخت و گفت من برای امام حسین خرج می کنم. خرج برای امام حسین بسیار خوب است ولی مستحب است و پرداخت خمس واجب ، مهمتر است . در قیامت ودر عالم قبر از شما سوال میکنند، میگویی من برای امام حسین خرج کردم، سوال میشود: از مال پاک یا ناپاک این کار را انجام دادی؟ تو اول باید مالت را پاک میکردی وسهم امام زمان را پرداخت میکردی بعد در راه امام حسین خرج میکردی چون آن مستحب است ولی پرداخت خمس واجب است،بنابراین تا زنده اید ، واجبات مالی خود را ادا کنید. چنانچه در روایتی پيامبر (ص) فرمود: « یا علیُّ إذا رَأیتَ الناسَ یَشتَغِلُونَ بالفَضائلِ فاشتَغِلْ أنتَ بِإتمامِ الفَرائضِ» (6) ای علی هرگاه دیدی مردم به فضایل و مستحبات می‎پردازند، تو به کامل کردن واجبات بپرداز. این خواست خدای تبارک و تعالی است. خانمها هم اگر برای خودشان حقوق و درآمدی دارند، آنها هم باید خمس بدهند، خمس از منفعت کسب و درآمد است و بعد از یکسال انسان باید آن را حساب کند تا مالش پاک شود. در نمازجمعه هم گفتم: اینقدر بودند افرادی که خمس مالشان را حساب کردند و چک دادند تا بعد پرداخت کنند ولی یک ریال هم پرداخت نکردند.هنگام سفر حج ، گیر هستند و چک می دهند ولی هیچ وقت چک را پاس نمی کنند، بدانید اینگونه حج درست نمی‌شود اول ادای واجبات ،بعد حج است. ولی عده ای حج هم می روند ولی خمس مال را حساب نمی‌کنند.وقتی پدر از دنیا می رود، اول واجب او را ادا کن ، اگر نماز و روزه ای به گردن دارد وخمسی نپرداخته است را رسیدگی کن ، او در عالم قبر گرفتار است.

4- صدقه دادن

« وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يُصِحَّ اللَّهُ بَدَنَكَ فَأَكْثِرْ مِنَ الصَّدَقَةِ » اگر می خواهی بدنت سالم باشد زیاد صدقه پرداخت کن!

شیطان را گریان کنید!!

روزی پیامبر صلی اله علیه و آله از شیطان پرسید: ای ملعون! چرا مانع از صدقه دادن می‌شوی؟ عرض کرد: یا رسول الله! اگر ارّه‌ای بر سر من بگذراند و مانند درخت و چوب سرم را ارّه کنند، برای من راحتتر از صدقه دادن اشخاص است. آن حضرت پرسیدند: چرا صدقه چنان ناراحتت می‌کند. در جواب گفت: در صدقه دادن پنج خصلت است: مال را زیاد می‌کند - مریضان را شفا می‌دهد - بلاها را دفع می‌کند -صدقه دهندگان، به سرعت برق از پل صراط می‌گذرند - بدون حساب داخل بهشت می‌شوند و برای ایشان عذابی نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا عذابت را زیاد کند. کسانی که اهل صدقه و کار خیر هستند و واجبات خود را ادا می کنند، بدون حساب کتاب وارد بهشت میشوند. شیطان ازصدقه دادن شما گریان میشود و شما را می ترساند و می گوید نده فقیر میشوی ولی خدای متعال وعده غنا ولی نیازی داده است.

5- صله رحم

« وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يُطِيلَ اللَّهُ عُمُرَكَ فَصِلْ ذَوِي أَرْحَامِكَ » اگر می خواهی عمرت طولانی شود با بستگانت صله ی رحم کن! (سرکشی و ارتباط با فامیل واحترام به آنها عمر را طولانی می کند)

6- سجده طولانی

« وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يَحْشُرَكَ اللَّهُ مَعِي» اگر می خواهی خداوند تو را با من محشور نماید ، « فَأَطِلِ السُّجُودَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ »در محضر خدا سجده ی طولانی کن!

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

پی نوشت:

1- بحار،ج 44 ، ص 289

2- أعلام‌الدين،ص 268- المواعظ العدديّه،ص 291 - بحارالأنوار جلد85 صفحه164

3- بحارالانوار، ج 43، ص 344

4- بحار الانوار، ج 68، ص 382

5- سوره مبارکه نور، آیه ۲۲

6-تحرير المواعظ العددية، ص: 431


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.