السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س) ،السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله یا اباصالح (ع)، ادرکنا و اغثنا.
قال رسول الله (ص) : « يَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِي فَهُوَ فِي الْجَنَّةِ مَعِي »(1)
جلسه بسیار با عظمتی است مخصوصا با حضور نوجوانان و جوانان؛ ان شاءالله خدای متعال بالا ترین خیرات و برکات را به بانیان این جلسه وهمه شما خواهران و برادران عنایت بفرماید. از هیئت امنای این مکان مقدس ،سروان عزیز روحانی که شرف حضور دارند، برادر عزیزی که زیارت عاشورا را خواندند و عزیز دلمان که تلاوت بسیار زیبایی داشتن نیز تشکر می کنم، از دست اندرکاران برگزاری صمیمانه تشکر میکنم. ایامی که می گذرانیم، سه مناسبت بسیار مهم دارد، اول شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) ،دوم سالگرد سیدالشهدای مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وهمراهان و سوم یوم الله نهم دی روز بصیرت و آگاهی است . من برای اینکه بتوانم حق سه مطلب را ادا کنم ناچاریم مقدمه ای از تاریخ اسلام رادر جمع شما جوانان عرض کنم تا از بخشی از تاریخ اسلام که زمینه ساز شهادت حضرت زهرا (س) شده است،آگاه شوید.
دو هدف اصلی حَجَّةُ الوِداعِ پیامبر(ص) :
در سال دهم بر پیامبرخدا(ص) وحی نازل شد که یا رسول الله زمان رفتن شما از این دنیا، نزدیک شده است و دو مطلب دیگر باقی مانده است : یکی برگزاری حج و تبیین حج تمتع و مطلب دوم مسئله امامت و ولایت، تعیین جانشینی پیامبر خدا و سرپرستی اسلام بعد از ولایت رسول خدا ؛ هرچند رسول خدا مسئله امامت و ولایت را از روز اولی که مسئله پیامبری را اعلام کردند و از ساعت اول جانشینی را مطرح کردند ،جریان آن به این شرح است:
مسئله جانشینی حضرت امام علی(ع) اولین بار در چه زمانی مطرح شد؟
پیامبرخدا(ص) از طرف خدا مامورشد تا اقوام خویش را به اسلام دعوت کند،سران بني هاشم را دعوت نموده و تصميم گرفت در ضمن پذيرايي از مهمانان آن ها را به آيين خود بخواند. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پس از صرف غذا، رو به سران بني هاشم نمود و سخن خود را با ستايش خدا و وحدانيت وي آغاز كرد و سپس انذارشان كرد و فرمود: اي بني عبد المطلب من خودم از ناحيه خداي عز و جل به عنوان نذير به سوي شما فرستاده شده ام، اسلام بياوريد و مرا اطاعت كنيد، تا هدايت شويد ( احمد امین نویسنده مصری ،یک دانشمند اهل سنت است ، درچاپ اول کتابی که درمورد پیامبر(ص) نوشته است ، این قصه را نقل کرده است،منتهی در چاپ های بعدی این داستان را حذف کرده اند ) . سپس پیامبرخدا(ص) فرمود: هيچ كس از مردم براي كسان خود چيزي بهتر از آن چه من براي شما آورده ام، نياورده است. من براي شما خير دنيا و آخرت را آورده ام، خدايم به من فرمان داده كه شما را به جانب او بخوانم. كدام يك از شما پشتيبان من خواهد بود، تا برادر و وصي و جانشين من ميان شما باشد. وقتي سخنان حضرت به اين جا رسيد سكوت مطلق مجلس را فرا گرفت يك مرتبه علي ـ عليه السلام ـ سكوت مجلس را در هم شكست و برخاست و عرض كرد: «اي پيامبر خدا من آماده پشتيباني از شما هستم، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ دستور داد تا بنشيند و سپس گفتار خود را تا سه بار تكرار نمود و جز علي ـ عليه السلام ـ كسي پرسش پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را پاسخ نگفت. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رو به خويشان خود نمود و فرمود: «مردم! اين جوان برادر و وصي و جانشين من ميان شما است! به سخنان او گوش دهيد و از او پيروي كنيد».(2)
حج الوداع پیامبر خدا (ص):
گرچه پیامبر (ص) در اینجا مسئله جانشینی امیرالمومنین (ع) را مطرح کردند ولی نیاز به حضور همگامی و بیعت عمومی همه مردم بود. بنابراین پیامبر (ص) تصمیم به برگزاری سفر حج گرفتند تا در پایان سفر، مسئله امامت وجانشینی علی (ع)را مطرح کنند. پیامبر (ص) برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف از سفر حج، قاصدانی را به آن شهرهای دیگر فرستادندو اعلام نمودند، این پیام را به مردم برسانید که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم (ص) را در این سفر همراهی نماید. جمعیت زیادی در مدینه جهت همراهی با رسول خدا (ص) و بجای آوردن اعمال حج، گرد آمدند. برخی تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بیشتر از 120هزار نفر نقل نموده‌اند.(3) اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا (ص) را همراهی نمودند. امام علی، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به یمن فرستاده شده بودند؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عده‌ای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول اکرم (ص) ملحق شدند.(4) پیامبر خدا (ص) حجه الاسلام را که از عمره تمتع و حج تمتع تشکیل شده بود را در این سفر به طور کامل و عملی به مسلمانان آموزش دادند وفرمودند : « و خذوا عنّي مناسككم» مناسك خود را از من فرا گيريد(5). پیامبر گرامی اسلام(ص) بنیانگذار حج تمتع و حجه الاسلام بودند.
پیامبر خدا(ص) و فرصت طلایى حج برای بیان وصایت علی (ع):
موضوع دوم که به مراتب اهمیت بالاتری داشت، بحث امامت و ولایت امیرالمومنین بود که اتمام نعمت ، کمال دین و مسئله اسلام ناب بود و باید مطرح می شد. البته رسول خدا(ص) بارها و در مکانهای مختلف مسئله امامت و ولایت امیرالمومنین را مطرح کردند. پیامبر(ص) در حجه الوداع و در عرفات، مشعر و منا بارها مسئله امامت و ولایت امیرالمومنین را مطرح کردند. در مسجد خیف که مسجدی در منا است،جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» وپیامبر خطبه مفصلی را خواندند و ولایت امیرالمومنین را اعلام کردند(6)، منتهی پیامبر منتظر بودند تا شرایطی مهیا شود تا این مسئله را کامل بر مردم بیان کنند، در مکه چنین شرایطی نبود ،زیرا همه زائران مشغول اعمال حج بودند و فرصت بیان و پرداختن به مسئله ای این چنین مهم، فراهم نبود. باید در مکانی این امر واقع می شد که زائران اعمال حج را تمام کرده باشند و با فراغ بال آماده پذیرش مسئله امامت و ولایت علی (ع) می شدند. به فرمان پیامبر خدا (ص) ، مسلمانان اعمال پس از منا را به سرعت انجام دادند و به سمت مدینه حرکت کردند تا و در بین راه در محلی به نام غدیر خم توقف و اجتماع کنند که پیامبر قصد دارند تا مطلب مهمی را به سمع و نظر آنها برسانند. غدیر در 3 - 4 کیلومتری جُحفه واقع شده و جُحفه در 64 کیلومتری مکه قرار داردکه یکی از میقاتهای پنجگانه می‌باشد. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا می‌شود.(7) غدیر خم به علت وجود آبگیرها و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع می‌شد.
توطئه های منافقین در غدیر :
منافقین که می دانستند پیامبر(ص) چه قصدی دارد ، تصمیم گرفتند تا عبور دادن مردم از غدیر، طوری عمل کنند که پیامبر(ص) موفق به سخنرانی نشود. هنگامی پیامبر به غدیر رسیدند، پیشتازان کاروان و افرادی که جلوتر حرکت می‌نمودند، حوالی جحفه رسیده بودند. رسول اکرم (ص) ، دستور توقف کاروانیان را صادر نمودند و امر فرمودند تا آنانی که پیشاپیش حرکت می‌نمودند، به محل غدیر بازگردند و افرادی که در پس قافله، عقب مانده بودند، سریعتر به کاروان در این وادی، ملحق شوند.(8) واین توطئه شکست خورد.
اعلام امامت امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) :
سپس حضرت(ص) به چند تن از صحابه دستور دادند تا فضای زیر چند درخت کهنسال را که در آن محل قرار داشتند، آماده نمایند؛ خارها را از زمین برکنند و سنگهای ناهموار موجود در زیر آن درختان را جمع‌آوری نمایند. در این هنگام، زمان به جای آوردن نماز ظهر فرارسید و رسول اکرم (ص) فریضه ظهر را به همراه جمعیت کثیر حاضر، ادا نمودند. هنگامی که حضرت از نماز فارغ گشت، از جهاز شتران، در همان محلی که به فرمان رسول خدا توسط صحابه آماده شده بود، منبری ساختند و وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) بر فراز آن در آمدند تا خطبه بخواند، منافقین باز توطئه ای چیدند وبرای اینکه پیامبر(ص) موفق به خواندن خطبه نشود تصمیم گرفتند تا در صفوف اول بنشینند و هنگامی که پیامبر شروع به صحبت کردند، بلند شوند و با رفتن خود هم نظم جلسه را بهم بزنند و باعث از هم پاشیدن جمعیت بشوند، که این توطئه آنها هم به اذن خدا و عکس العمل به موقع پیامبر (ص) شکست خورد.
پیامبر خدا(ص) هنگامی که بر روی منبر قرار گرفتند از امیر المومنین علی(ع) خواستند تا در کنار ایشان و یک پله پایین تر بایستد و همگان را امر به سکوت کردند، وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) شروع به ایراد خطبه، با صدایی بلند و رسا نمودند؛ در حالیکه جمعیت فراوان همراه پیامبر، بر گرداگرد حضرت جمع گشته بودند و به سخنان نبی‌اکرم (ص) گوش فرا می‌دادند و برخی از افراد نیز برای آنکه همگان از کلام رسول خدا (ص) مطلع گردند، سخنان آن حضرت را با صدایی بلند برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار می‌نمودند. بچه های صدا و سیما که برای فیلمبرداری به منطقه غدیر رفته بودند ، می گفتند این سرزمین حالتی دارد که هر کس آهسته هم صحبت کند، صدای او تا 200-300 متر دورتر از آن نیز پخش می شود .
پیامبر(ص) بعد از حمد و ثنای پروردگار چنین می فرمایند:
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،»«به نام خداوند بخشنده مهربان « یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ » ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباره ی علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن « وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ «وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ» و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد. ... در ادامه فرمود : «وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ » و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. « - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ» زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ در اینجا ترس پیامبر(ص) از جان خودش نبود بلکه از این بود که ولایت علی (ع) را نپذیرند و به جاهلیت برگردند.در اینجا پیامبرخدا(ص) به فرمان خدا مسئله امامت و ولایت علی (ع) را مطرح کردند وعلی را به عنوان جانشین بعد از خود معرفی کردند.
بیعت همگانی در غدیر با امیرالمؤمنین علی (ع) :
بعد از خطبه غدیر، پیامبر(ص) دستور داد تا همه مردم با علی(ع) بیعت کنند و مردم نیز به سوی پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) هجوم آوردند و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند و به پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) تبریک می گفتند . از جمله کسانی که پیشاپیش سایر صحابه، به امام علی تهنیت گفتند، ابوبکر و عمر بودند. عمر پیوسته خطاب به امیر مؤمنان می‌گفت: « بخٍ بخٍ یَابنَ ابی طالب ، أَصبَحتَ مَولای و مولی کلِّ مؤمنٍ و مؤمنةٍ » بر تو گوارا باد ای پسر ابی طالب، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی . (9) و زنان نیز با حضرت بیعت کردند به این صورت که پیامبر اکرم(ص) دستور دادند تا ظرفی آوردند و پرده ای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر در آن سوی دیگر قرار بگیرد و زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، وامیرمؤمنان در سوی دیگر، با آن حضرت بیعت نمایند و می گفتند السلام علیک یا امیرالمومنین(ع). با ولایت علی(ع) دین کامل شد.
پیامبر سه روز در غدیر ماندند و جشن گرفتند و فرمودند این روز (مسئله امامت علی و یازده فرزندش) را باید گرامی بدارید و هرساله برگزار کنید. در خطبه غدیر چهار مرتبه نام امام زمان(عج) آورده است واز مردم نه تنها برای امامت امیرالمومنین علی(ع) بلکه برای یازده امامت فرزند او هم بیعت گرفته شد.
توطئه های منافقین برای فراموشی غدیر:
منافقین که در توطئه های خود مبنی بر جلوگیری از ایراد خطبه غدیر رسول خدا(ص) ناکام ماندند، جلسه ى مهم ديگرى تشكيل دادند كه در آن سى و چهار نفر از بزرگان منافقين و همانهايى كه اغلب پس از رحلت حضرت در رأس امور قرار گرفتند، شركت داشتند و در آن طومار چنین نوشتند : پیامبر انسان خوبی بود ، از دنیا رفت و دین و دیانت را به ما رساند و لی هیچ کس را به عنوان جانشین بعد از خودش ، معرفی نکرد و امر امت را به خود امت واگذار کرده است . در حالیکه پیامبر خدا مولا امیرالمومنین را به عنوان جانشین بعد خود معرفی کرده است و بیش از 120 هزار نفر در غدیر با او و پیامبرخدا بیعت کردند، بعد از غدیر هم منافقین تصمیم گرفتند پیامبر را در مسیر مدینه ترور کنند که پیامبر فرمودند تا مدینه هیچ دو نفر نباید با هم گفتگو کنند .
رحلت پیامبر(ص)و آشکار شدن توطئه ها:
رسول خدا 70 روز بعد از اینکه به مدینه رسیدند، از دنیا رفتند، قاعدتاً مردم باید به سراغ امیرالمومنین علی(ع) به عنوان امام بروند ولی این چنین نشد، روز رحلت پیامبر (ص) هنوز کفن پیامبر خشک نشده بود ،تعدادی از انصار (مردم مدینه) در محلی بنام سقیفه بنی ساعده جمع شدند ، سقیفه ساختمانی بوده است که مردم مدینه(یثرب) قبل از اسلام در آن محل می نشستند و برای حل مشکلات مشورت می کردند . مردم مدینه ، آن زمان دوقبیله بودند . یکی قبیله اوس و دیگری قبیله خزرج، که بسیار باهم دشمن بودند و پیامبر(ص) بین آنها صلح و سازش کردند، بعد از رحلت پیامبر(ص)، خزرجی ها جمع شدند و گفتند پیامبر (ص)از دنیا رفته و ما باید جانشین او را تعیین کنیم و به بزرگ قوم شان بنام سَعد بن عُباده گفتند: تو جانشین پیامبر (ص)باش و ما با تو بیعت می کنیم . آن پیرمرد به قدری مریض بود که او را در گلیم گذاشته بودند و آورده بودند ، در همین حین قبیله اوس متوجه شدند و به عُمَر، ابوبکر و ابوعبیده جدّار خبر دادند که چرا نشسته اید مردم مدینه برای خودشان رهبر تعیین می کنند که اینها بلافاصله خودشان را رساندند و گفتند : چه می کنید گفتند : پیامبر (ص)از دنیا رفته و می خواهیم جانشین تعیین کنیم و آنها گفتند : صبر کنید مردم مدینه حق ندارند که جانشین باشند . پیامبر (ص)از قریش است و جانشین او هم باید از قریش باشد و شما حق انتخاب خلیفه را ندارید .ابوبکر وعمر در آن مجلس به هم تعارف کردند و عُمر گفت : الان جای تعارف نیست دستت را بده و من بعنوان خلیفه و جانشین پیامبر (ص)می خواهم با تو بیعت کنم که جنجال شد و از آنجا بیرون آمدند. اولین اقدام یک حکومت جدید بعد از کودتا این است که رسانه را می گیرند و اینها هم اولین کاری که کردند این بود که مسجد پیامبر (ص)را گرفتند ، این مسجد رسانه پیامبر (ص)بود وبدون آن کار پیش نمی رفت . آن زمان قبیله ای بنام اَسلَم به مدینه آمده بود که اینها سالی یک بار از بیرون مدینه می آمدند و نیرو هم داشتند وبرای تهیه آذوقه به شهر می آمدند . عمر و ابوبکر به اینها گفتند : اگر کمک کنید تا خلافت ما پا بگیرد ، هر چه که بخواهید به شما می دهیم و دومی می گوید : من گمان نمی کردم خلافت ابوبکر شکل بگیرد تا اینکه قبیله اَسلم به کمک آمد و ما نیرو پیدا کردیم و اعلام کردند تا مردم در مسجد پیامبر (ص)جمع شوند و رسانه پیامبر (ص) را گرفتند و آنجا بود که ابوبکر به عنوان خلافت انتخاب شد . در این جا بود که هیچ حامی بجز حضرت زهرا(س) برای امیرالمؤمنین(ع) نماند .
حضرت زهرا(س) یگانه حامی و فدایی ولایت :
نقش حضرت زهرا (س) و خدمتی که زهرا (س) به رسالت ،امامت و ولایت و به جامعه انسانی کرده است، ممتاز است، اگر خطبه ها و سخنرانی فاطمه(س) نبود،امشب ما برای امیرالمومنین علی(ع) و حضرت زهرا (س) جلسه نمی گرفتیم، چون در ظاهر کار تمام شده بود و حکومت کودتا برپا شده بود. امیرالمومنین(ع) بی یاور شده بود و کسی همراهی نمی کرد. هفتاد روز قبل همه بیعت کرده بودند و امروز بیعت را شکسته بودند، ارتداد از ولایت و امامت امیرالمومنین پیدا شده بود و حضرت زهرا(س) یگانه حامی امیرالمومنین است، امامت و رسالت را احیا کرده است، انسانیت را فاطمه(س) احیا کرده است ، غیر از حضرت فاطمه (س)کسی نبود یاوری کند، او فدایی امیرالمومنین(ع) و فدایی امامت و ولایت است، این نقش بزرگ حضرت زهرا(س) در روشنگری ، تبیین غدیر و جلوگیری از تحریف است. در خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) ، سخنرانی او درجمع بانوان مدینه ، امامت وولایت امیرالمومنین را تبیین کرده است.شبها در خانه انصار را می زد و می فرمود :علی را یاری کنید ،ولی آنها گفتند : کار تمام شده است و ما نمی توانیم کاری انجام بدهیم. نقش حضرت زهرا (س)در نگهبانی واحیای امامت ویژه است. خطبه های حضرت زهرا(س)، از طریق حضرت زینب (س) به ما رسیده است، با اینکه کم سن و سال بودند ولی سخنان مادر را حفظ کرده است و به ما رسیده است ، حتما این خطبه و دیگر سخنرانی های حضرت زهرا را مطالعه کنید ؛ یک زمانی ما دانشجو از ایران به مکه و مدینه می بردیم .در آنجا وهابیت کتابهای بسیار زیبایی چاپ کرده بودند و دراختیار دانشجویان قرار می دادند که بعد از خواندن آنها دانشجوی شیعه ما سنی می شد، چون آگاهی از تاریخ اسلام و مسئله امامت و ولایت نداشت، حتما مطالعه در مسئله غدیر و خواندن خطبه های حضرت زهرا را به جوانان و نوجوانان خود توصیه کنید، زیرا بخش مهمی از تاریخ اسلام درآن قرار گرفته است، حضرت زهرا (س) تابلو هدایت و مرکز هدایت است. یکی از بزرگان اهل سنت کتاب نوشته است و شیعه شده است ودر آن آورده است که من با نور فاطمه هدایت شدم. این امر نشان عظمت حضرت زهرا(س) است .
شهید سلیمانی رهرو راه حضرت زهرا(س) :
چند جمله از شهید سلیمانی ، رهرو راه حضرت زهرا (س) خدمت شما عرض کنم، از سخنرانی او در ایام فاطمیه است که می گفتند: گاهی دیپلماسی جواب نمی دهد ، دشمن برای نابودی نظام جمهوری اسلامی برنامه ریزی کرده است، داعش تشکیل شده است تا نظام جمهوری اسلامی و شیعه را نابود کند، حال شما می خواهید با کسی گفتگو کنید که شما را واجب القتل می داند، دیپلماسی و صحبت اثر ندارد ،هدف اصلی آنها از اشغال سوریه و عراق ،نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران است. نقش شهید سلیمانی نقش ممتازی است ، او شیعه و اسلام را نجات داد، ایران را نجات داد، با فداکاری ، بصیرت، شجاعت، تدبیر ، عقل ، منطق و با اخلاص عمل می کرد، همه دیدید که داعش در سوریه چه کرد! این خونخواران سر جوانان شیعه را که سربند یا فاطمه ویا زهرا داشت را بریدند و ماشین های خودشان را با سرهای بریده شیعیان تزیین کردند، و دیدید که با زنان ایزدی چه کردند، هدف اینها نابودی اسلام و نظام جمهوری اسلامی با کمک آمریکایی ها بود. آمریکایی ها اعلام کردند ما داعش راه اندازی کردیم . شهید سلیمانی خطر بزرگی را از ایران اسلامی ، مردان و زنان آن، خصوصا زنان برداشت .همه ما مدیون این بزرگوار هستیم، بصیرت و آگاهی را ببینید، این طور نبود که بتوانند کسی را مجبور کنند تا در سوریه بجنگد ، جوانان خودشان با بصیرت و آگاهی از اهل بیت دفاع کردند . گروههای فاطمیون، زینبیون ، حیدریون و... دست به دست هم دادند تا به لطف الهی ، داعش نابود شد و توطئه استکبار جهانی در نطفه خفه شد ولی بدانید دشمن دست بردار نیست، امروز جنگ روایتهاست، مثالی زده از جنگ روایت ها را خدمت شما عرض می کنم:
جنگ روایت ها :
در یکی از پارک های نیویورک سگی به کودکی حمله می کند و خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز آنجا بوده است یک نفر خودش را می رساند و بچه را نجات می دهد ولی سگ کشته می شود، تیتر اول این است یک مرد نیویورکی جان کودکی را نجات داد. بنده خدا می گوید اهل نیویورک نیستم .گفت می نویسم یک قهرمان آمریکایی جان کودک را نجات داد ، مرد گفت من آمریکایی نیستم ، من مسلمان پاکستانی هستم. خبرنگار نوشت: یک انسان متعصب ، سگی را در پارک نیویورک کشت و FBI اعلام کرد او جز القاعده است این جنگ روایت روایتهاست، امروز هم دشمن در ایران جنگ روایتها راه انداخته است تا قدرت نظام جمهوری اسلامی را در شبکه های ماهواره ها و موبایل ها هیچ نشان بدهد، از آن طرف قدرت دشمن را برجسته کند و زمان شاه را به رخ بکشند و بگویند آن موقع بهتر بوده است، فراوانی بوده است در حالیکه در زمان طاغوت هیچ چیز نبود، آب آشامیدنی ، بهداشت ،جاده ،خیابان، آسفالت ،مدرسه ،برق ، گاز ، دانشگاه در همه در دسترس نبوده است ولی امروز به مراتب وضع مردم از گذشته بهتر است ، هرچند گرانی الان را کسی منکر نیست، توقع بیش از این بوده است ولی آنجایی که به مدیریت مستقیم مقام معظم رهبری بوده است،عالی عمل شده است، هفت دقیقه طول میکشد تا موشک های ایران، تلاویو را باخاک یکسان کنند. دشمن جرات نمیکند به جمهوری اسلامی نگاه چپ کند امروز صهیونیست ها هارت و پورت می کنند ولی کاری نمی‌تواند انجام دهند. بن سلمان از وزیر امورخارجه آمریکا پمپئو سوال کرده بود چرا به ایران حمله نمی کنید؟ او در جواب گفته بود: اگر ما به ایران حمله کنیم ، آنها، شما را نابود می کنند و شما حتی فرصت نمی کنید گوشی تلفن را بردارید و به ما زنگ بزنید وکمک بخواهید . از راه نظامی نمی توانیم ایران راشکست بدهیم ولی از راه تغییر افکار وشبکه های ماهواره ای می توانیم. بدبین کردن و ناامید کردن جوانان و نوجوانان از برنامه دشمن است ، آنها همه تلاش خود را می کنند تا همه را از ایران و اسلام ناامید بگرداند ولی این جمله را عرض کنم نظام جمهوری اسلامی به لطف امام زمان علی رغم همه نامردیهایی که وجود دارد و دزدی هایی که می شود واینکه برخی از مسئولین خائن از کار درآمدند، علی رغم همه اینها این پرچم به دست صاحب آن می رسد پرچم جمهوری اسلامی به دست امام زمان می رسد این نظام جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور امام زمان است.
امام باقر(ع) بعد از اینکه در روایتی مراحل انقلاب را بیان می کنند ، بشارت می دهند : «وَ لايدفَعونَها إِلا إِلي صاحِبِكُم » پرچمی که درایران برافراشته شده است، زمین گذاشته نمی شود مگر اینکه به دست صاحب آن برسد(10). دشمن می خواهد مردم ایران را ناامید کند، بزرگترین جهاد امروز امید دادن است، باید تلاش بکنیم تا تولید رونق بگیرد، مدیران و مسئولان باید کمک کنند تا زندگی مردم روبراه شود، دنیا به جمهوری اسلامی نگاه می کند که اگر دنیای مردم را آباد کرد، خودبخود همه جذب اسلام ومکتب اهل بیت می شوند. از حضور همه شما صمیمانه تشکر می کنم.
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج٢٧، ص١١۶
2- علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: درگاهی، حسین، ص 40 - 42، وزارت ارشاد، تهران، چاپ اول، 1411ق.
