مطالب

مهدویت و حکومت امام زمان(عج) از دیدگاه قرآن/ وظایف ما در قبال حضرت صاحب الامر(عج) /چگونه شاهزاده روم مادر امام زمان(ع) شد؟

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 420 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعه	تاریخ: 1398.01.31
خطبه نماز جمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه98/01/30 خطبه اول اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین . قال الله الحکیم فی کتابه : « يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ » (1) السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله یا اباصالح (ع)، ادرکنا و اغثنا. اُوصیکُم عِبادَالله وَ نَفسی بِتَقَوَیَ الله خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ، سلامتی رهبر عزیز و بزرگوار مان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای بسیج ، شهدای سپاه ، شهدای ارتش، شهدای مدافع حرم، یگانه شهید مدافع حرم شهرستان شهید سرافراز علی عظیمی ، شادی دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، شادی ارواح مطهر شهدای گمنام شهرستان ،شهدای خدمت، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات. امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه شما عزیزان را در نماز جمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را در نماز جمعه ، از همه ما قبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد (ص). از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه ، نمازگزاران عزیز در نمازجمعه ، از مدیران و مسئولین محترم ، دانش آموزان مدارس ، اقشار مختلف ، ستاد برگزاری نماز جمعه ، فرماندهان محترم نظامی و انتظامی، سروران معظم روحانی ، از هیأت امنای مسجد جامع ، از قاری محترم، مجری محترم و مؤذن محترم ، از سخنران قبل از خطبه ها برادر عزیز و گرانقدرمان ، جانباز شصت درصد نظام جمهوری اسلامی جناب حجه الاسلام قاسمی مدیر عامل بنیاد مهدویت که مطالبی را راجع به حضرت صاحب الامر(عج) بیان کردند، صمیمانه تقدیر و تشکر می کنیم. در اینجا از خدمات ارزشمند جناب حجه الاسلام والمسلمین موحدنیا که قبلا مدیریت مهدویت شهرستان را برعهده داشتند و خدمات ارزشمندی را انجام دادند، تشکر می کنم. ما در آستانه نیمه شعبان و عید پر از خیر و برکت حضرت مهدی (عج) قرار داریم، در خطبه اول و دوم امروز مطالب مهمی را درباره مهدویت و حکومت امام زمان(عج) از دیدگاه قرآن ، شیوه بهره مندی ما در عصر غیبت از امام زمان (عج) همین طور وظایف ما در قبال حضرت و نحوه تولد شان و مسائل سیاسی روز به اختصار خدمت شما برادران و خواهران عرض می کنم. در خواست پیامبر ازمسلمانان: پیامبر خدا (ص) از همه مسلمانان تا روز قیامت خواسته اند تا در هر زمانی که هستند امام حی و امام زمان(عج) خود را بشناسند و اگر خدای نکرده معرفت به امام زمان خودشان پیدا نکنند و از دنیا رفتند به مرگ مسلمانی و مؤمن از دنیا نرفته اند، بلکه به مرگ جاهلیت از دنیا رفته اند. اهل سنت، حکومت آل سعود را امام زمان شان می دانند و می گویند ما نسبت به آنها باید شناخت پیدا کنیم ولی پیامبر خدا(ص) این را نخواستند و منظور شناخت آن امامی است که از طرف خدا تعیین شده و مردم هر عصر و زمان باید او را بشناسند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «من مات »کسی بمیرد «و هو لایعرف امام زمانه» عرفان و معرفت به امام عصر(عج) خودش پیدا نکند « مات میتة جاهلیة »اگر از دنیا رفت جاهل از دنیا رفته است ومسلمان نرفته است (2)مباحث در باب حضرت ولی عصر (عج) خیلی متنوع و جالب است. آیاتی از قرآن که در مورد امام زمان(عج) است: یکی از موضوعاتی که بنده انتخاب کردم تا در این فرصت اندک خدمتتان عرض کنم این است اگر از ما بپرسند درباره امام زمان (عج) آیاتی در قرآن مجید هست یا نه؟ از ما که شیعه امام زمان(عج) هستیم سؤال کنند آیا در قرآن آیاتی در مورد امام زمان(عج) هست یا نه؟ آیا می دانیدکه بیش از 250 آیه در قرآن مجید درباره امام زمان(عج) است؟یک سری از آیات که شکل و شمایل واحدی دارد و از یک مطلب بسیار مهم حکایت می کند و در سوره های مختلف تکرار شده است، در مورد امام زمان (عج) است ، یکی در سوره توبه و دیگری در سوره الصف آمده است و در چند سوره دیگر هم هست که شکل و شمایل آیات یکی است . کافران می خواهند نور خدا ر اخاموش کنند: چند آیه را به عنوان تبرک خدمتتان عرض می کنم ، روز جمعه است و به تلاوت قرآن توجه کنید تا ان شاءالله ثواب مضاعف ببرید. در سوره الصف چنین آمده است : «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ » کافران مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ( آنها می خواهند با فوت نور خورشید را خاموش کنند، یعنی با دهان و حرف زدن و با کارهایشان می خواهد نور اسلام را خاموش کنند و کاری کنند اسلام ناب، عالم گیر نشود ،آنها می خواهند نور خدا را خاموش کنند تا اسلام محمدی و علوی به امریکا ، اروپا ، قلب فرانسه و به روسیه و چین نرسد. می خواهند کاری کنند تا اسلام بدنام شود ونور خدا و اسلام ناب به دنیا نرسد. ) در ادامه آیه خداوند می فرماید: «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ »و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد نور خود را كامل خواهد گردانيد. هرچه پا روی نور خورشید بگذارند، نور روی آن قرار می گیرد و زیر نمی رود ، نور خورشید همه جا هست نه تنها نمی توانند جلوی نور را بگیرند بلکه خداوند این نور را کامل می کند و سرانجام دلهای مردم سراسر دنیا به نور اسلام روشن خواهد شد، هرچند کفار دوست ندارند، این اتفاق بیفتد. خداوند پیامبررا برای هدایت انسانها فرستاد: در آیه بعدی می فرمایند: « هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ » اوست كسى كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد (خداوند قرآن و اسباب هدایت را به همراه پیامبر خود فرستاده است )« لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ » تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند (اسلام بر همه ادیان غلبه پیدا کند. امروز در دنیا انواع و اقسام مذاهب داریم ، شرک و کفر دنیا را فرا گرفته است و خداوند می فرماید: ما پیامبر را فرستادیم تا دین خدا و اسلام غلبه پیدا کند. « وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ » هر چند مشركان را ناخوش آيد.(3) این سری آیات در چند جای قرآن تکرار شده است که بگوید : غلبه و پیروزی با اسلام ناب است. برادران و خواهران یک بحثی است که آینده این جهان چه می شود. بعضی می گویند آینده جهان تیره و تار است و ظلمت و فسق و فجور همه جارا فرا می گیرد. آمریکائیها می خواهند آینده با لیبرال دموکراسی باشد: امریکایی ها در صدد این هستند که آینده با لیبرال دموکراسی غربی باشد و حکومت امریکایی جهانی شود ،آنها می گویند تفکر همه مردم باید مطابق خواست آنها باشد و غلبه با لیبرال دموکراسی است یعنی حکومت اقلیت بر اکثریت؛ ولی تفکر اسلام ناب این است که همه شکست می خورند و نابود می شوند. این امید بخش است حکومت نظام جمهوری اسلامی ما زمینه ساز ظهور است شهدای ما زمینه ساز ظهور هستند، این پرچم اسلام ناب که بردوش رهبر ما و بر دوش ملت ایران است. در سوره توبه نیز چنین آمده است: « هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي‏ وَ دينِ الْحَقِّ » اوست آن کسى که پیامبرش محمّد را با هدایت و دین حق به رسالت فرستاد «لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ » این پرچم روی کره خاکی به اهتزاز در می آید. «وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» هر چند مشركان را ناخوش آيد(4) (مانند امریکایی ها که مشرک هستند. در آیه قبل داشتیم « وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ » گر چه كافران را ناخوش افتد. ) این آیه شریفه، هم در سوره توبه و هم در سوره صف آمده است . مشابه این در سوره فتح نیز ذکر شده است. با این تفاوت که در آن «ولوکره المشرکون » تعبیر به «وکفی بالله شهیدا» شده است : « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ » اوست آنکه پیامبرش را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب سازد «وَ کَفى بِاللّهِ شَهِیداً» و این گواهی خدا کفایت می کند(5). او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند! شاهد فقط خداست. بهترین شاهدی که خالق و هستی بخش انسانهاو آفریننده و نظم دهنده انسانهاست ، او شاهد است که اسلام همه جا فراگیر می شود. پس یکی از آیاتی که در باب امام عصر(عج) است که با «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ » شروع شده است. پیروزی همه جانبه دین خدا واسلام بر زمین : محمد بن فضیل می گوید: «از امام کاظم (علیه السلام) درباره قول خداوند «لیظهره علی الدّین کلّه» پرسیدم ، حضرت فرمودند: «لیظهره علی جمیع الادیان عند قیام القائم» یعنی خداوند به هنگام ظهور قائم ما دین حق را بر همه ادیان باطله پیروز می گرداند. چنان که خود فرموده: «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» یعنی خداوند نور خود را با ولایت قائم آل محمد تمام می‌کند «وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» یعنی هر چند دشمنان علی این را نخواهند.(6)از این روایت استفاده می شود که مراد از پیروزی دین اسلام، پیروزی همه جانبه وحاکمیت این دین بر زمین است. برای همین امریکا ،سوئیس و کشورهای اروپایی داعش را درست کردند تا مردم را از اسلام ناب بترسانند و اسلام را خشن جلوه بدهند و در این راه پول های هنگفت خرج می کنند تا مسلمانان را بد جلوه بدهند و جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند و مردم دنیا را به اسلام بدبین کنند . با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) مردم سراسر دنیا به اسلام عشق و علاقه نشان دادند و این عصر به عصر امام خمینی معروف شد. حضرت امام جهان را به سمت خدا دعوت کرد. بُرد یک طلبه و روحانی ممکن است در روستا، شهر، استان و یا حتی کشور باشد ولی امام(ره) دنیا را به سمت خدا دعوت کرد و مسلمان مسلمان تر شد، یهودی ها یهودی تر شدند و پرفروش ترین کتاب قرآن شد. برای اینکه اسلام را بدبین کنند و جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند، انواع و اقسام دسیسه ها را درست کردند و سلمان رشدی ها را تربیت کردند وکتب مختلفی بر علیه پیامبر در سراسر دنیا چاپ کردند وتوهین کردند.گروههای تروریستی طالبان و القاعده و داعش را راه انداختند تا مردم دنیا را از اسلام بترسانند و در فیلمها بیشترین چیزی از شیعیان پخش می شد، قمه زنی بود .آن هم لحظه ای که خون سر وصورتش را پُر می کرد، او که قمه می زند به عشق امام حسین(ع) می زند و جای آن هم خوب می شود ولی آثار بدی دارد و به مردم می گویند مسلمانان خودزنی می کنند وخودشان را نابودمی کنند و به خودشان رحم نمی کنند، چطور توقع دارید زندگی شما را درست کنند و تبلیغات سوء دیگری که علیه اسلام راه می اندازند. ولی علی رغم همه این مسائل که می خواهند نور خدا خاموش کنند، خداوند به ما امید می دهد که «کَفي‏ بِاللَّهِ شَهيداً » خدا شاهد و گواه شکست کفار و پیروزی اسلام ناب و اسلام علوی و فاطمی است که خدا رضایت داده است و اسلام تمام دنیا را فرا می گیرد. بشارت ظهور امام زمان(عج) از بیان امام حسین(ع): روایت بعدی مرحوم شیخ صدوق از امام حسین(ع) نقل می کند: امام حسين عليه السّلام فرمود:« مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً » از ما خاندان دوازده‏ مهدىّ‏ خواهد بود «أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ » كه اوّلين آنها امير المؤمنين عليّ بن أبى طالب است «وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي» و آخرين آنها نهمين از فرزندان من است « وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ» و او امام قائم به حقّ است « يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها » و خداى تعالى زمين را به واسطه او پس از موت زنده كند «وَ يُظْهِرُ بِهِ دِيْنَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ » و دين حقّ را به دست او بر همه اديان چيره نمايد «وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» گرچه مشركان را ناخوش آيد، « لَهُ غَيْبَةٌ» او را غيبتى كه (طولانی است )« يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ » اقوامى در آن مُرتدّ شوند( از غیبت طولانی عده ای به شک می افتند و انکار می کنند و به امام عصر(عج) پشت می کنند.) «وَ يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الدِّينِ آخَرُونَ» و ديگرانى در آن پابرجا باشند (بر دین خود ثابت قدم می مانند)« فَيُؤْذَوْنَ» و اذيّت شوند « وَ يُقَالُ لَهُمْ» و به آنها بگويند: «مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ » اگر راست مى‏گوئيد اين وعده چه وقت عملى شود؟ «أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ» بدانيد كسى كه در دوران غيبت او بر آزار و تكذيب صابر باشد (چرا امریکایی ها از آن سر دنیا همه جا را رها کردند و تمام دشمنی شان علیه ایران است . چرا با ما دشمن هستند؟ بخاطر اسلام ناب ؛ برای اینکه ما شیعه و عاشق امیرالمومنین هستیم و پیرو ولی فقیه هستیم و زیر بار ظلم نمی رویم. بخاطر اینکه ما عاشق حق هستیم، ملت ایران از اول حق طلب و ثابت قدم بوده است ،کشور ایران در تاریخ ریشه دارد ولی امریکا ریشه ندارد، 400-300 سال است که به وجود آمده است ولی ایران همیشه ریشه دار است و همواره هم دنبال حق بوده است،اسلام را هم مردم ایران را به زور نپذیرفتند بلکه وقتی اسلام عرضه شد، آن را با عشق پذیرفتند. وقتی هم پذیرفتند اسلام علوی و فاطمی را پذیرفتند. امیرالمومنین در مدینه بودند مردم ایران عاشق علی شدند چرا؟ چون امیرالمومنین(ع) همه خوبی ها را دارد ، ایرانی ها هم همه خوبی و انسانیت و فضایل انسانی در رخ علی(ع) دیدند، برای همین عاشق و دلداده علی(ع) شدند. امروز هم همین است، چون ما عاشق حق و عاشق علی و عاشق رهبر و عاشق فضایل انسانی هستیم وهم از ظلم و ستم بیزار هستیم و تا جایی بتوانیم هم جلوگیری می کنیم.حضرت می فرمایند: که کسانی که صبور باشندو با اعتقاد ثابت قدم بمانند )« بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص » مانند مجاهدى است كه با شمشير پيشاروى رسول خدا (ص)مجاهده كرده است. (7)چنین مدال افتخاری را امام حسین(ع) به ملت ایران داده است، اینها به منزله رزمندگانی هستند که در رکاب رسول خدا و همراه پیامبر خدا با ظلم و شرک نفاق مبارزه کردند. این نتیجه اعتقاد و ثابت قدم بودن در بحث مهدویت است. منتهی ما چگونه از وجود امام زمان بهره ببریم ، ایشان که غیبت طولانی دارند، ما چگونه از وجودشان استفاده کنیم؟ از خود امام عصر (عج ) در این باره سؤال شد، بهترین و شیرین ترین و پر جاذبه ترین مثال را خود حضرت زدند. نحوه بهره بردن از وجود مقدس امام زمان (عج) در عصر غیبت: اسحاق بن يعقوب در مورد نحوه بهره بردن از وجود مقدس امام زمان (عج) سوال کردند که امام حضرت صاحب الامر(عج) فرمودند: « ... و أما وجه الانتفاع بي في غيبتي » و اما کيفيت نفع بردن به وسيله ي من در زمان غيبتم «فکالانتفاع بالشمس» به مانند نفع بردن به واسطه ي خورشيد است « إذا غيبها عن الأبصار السحاب » هنگامي که ابرها او را از ديدگان مستور مي نمايند . (8) حتی اگر ابرها جلوی خورشید را بگیرند ولی با زهم مردم از وجود خورشید بهره می برند. اگر خورشید نباشد، زمین یخبندان می شود و همه موجودات می میرند . ولو امام زمان را نبینیم، برکات زمین و آسمان از اوست او که قطب عالم وجود و متصل بین ارض و سماست. همانطور که تمام افلاک دور خورشید می چرخند، این جهان دور محور حضرت صاحب می چرخد و همانطور خورشید پشت ابر است موجودات از آن بهره می برند ، از وجود امام زمان هم پشت ابر غیبت بهره می برند. توجّه امام مهدی(علیه السلام) به شیعیان خویش اما زمان می فرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ » ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم « وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ » و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، « وَ لَوْ لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّواهُ» که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می آورد « وَ اصْطَلَمَکُمُ الاْعْداءُ. » و دشمنان، شما را ریشه کن میکردند. (9) شاید ما یک روز فراموش کنیم و حتی آن روز به امام زمان سلام هم ندهیم. ولی امام زمان هیچگاه ما را فراموش نمی کنندو همیشه به یاد ما هستند و برای ما دعا می کنند . با که توان گفت این سخن که نگارم شاهد هر جائی است و پرده نشین است. امام زمان (عج)همه جا را می بیند ولی پرده نشین است ، امیدواریم همانطور که حضرت همواره به یاد ما هستند،ماهم سعی کنیم همیشه به یاد حضرت باشیم. خطبه دوم اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین. اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله. در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی . در توصیه به تقوی ان شاءالله نام و یاد امام زمان را همیشه در دل زنده نگه داریم، امام زمان در روز جمعه 15 شعبان سال 255 هجری قمری مصادف با 11 یا 12 مرداد سال 248 شمسی پا به جهان گشودند. چون سال شمسی روزهایش بیشتر است ،حساب کردند به شمسی تولد ایشان مرداد ماه است. مادر بزرگوارشان نرجس خاتون است که نام دیگر او ملیکا ، نوه قیصر روم و از خاندان شمعون، وصى بلا فصل حضرت مسیح است. چگونه شاهزاده روم مادر امام زمان(ع) شد؟ مادر امام زمان (عج) کیست؟ خلاصه سرگذشت ایشان بدین شرح است:ملیكه با اینكه در كاخ می‌زیست و با خاندان امپراطوری زندگی می‌كرد، اما آن چنان پاك و باعفّت بود كه گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلكه به مادر و خانوادة‌ مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویت و پاكی خاصّی برخوردار بود. از این رو نمی‌خواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلكه دوست داشت و هدفش این بود كه در یك خانواه پاك خداپرست، زندگی كند، خداوند او را در این هدف كمك كرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند. خواستگاری و مجلس عقد حضرت نرجس «علیها السلام» ملیكه وقتی كه به سنّ ازدواج رسید، جدّش قیصر امپراطور روم، خواست او را به همسری برادرزاده‌اش درآورد. با توجه ‌به اینكه كسی نمی‌توانست از فرمان امپراطور سرپیچی نماید، امپراطوری از طرف برادرزاده‌اش، از ملیكه خواستگاری كرد و سپس مجلس عقد بسیار باشكوهی ترتیب داد كه در آن مجلس سیصد نفر از برگزیدگان روحانیون و كشیشان مسیحی و هفتصد نفر از افسران و فرماندهان ارتش و چهار هزار نفر از اشراف و معتمدین و ثروتمندان شركت داشتند.مجلس در كاخ با شكوه امپراطور برگزار شد، تخت بزرگی را كه با انواع جواهرات و طلا و نقره و یاقوت و عقیق، آراسته شده بود، در جای مخصوص كاخ گذاشتند، برادرزاده امپراطور روی آن تخت نشست، تشریفات مراسم عقد فراهم شد، دربانان و خدمتگزاران با لباسهای مخصوص خدمت هر یك در جایگاه خود ایستادند، در اطراف كاخ قندیلها و چهل چراغها، مجلس را جلوه خاصّی داده بود، ناقوس نواخته شد، روحانیون برجستة مسیحی كنار تخت با عبا و كلاه و لباس مخصوص، شمعدان به دست در دو طرف به صف ایستادند و كتاب مقدّس انجیل در دست داشتند، همین كه انجیل را گشودند كه آیات آن را تلاوت كنند، ناگهان زلزله آمد، كاخ لرزید، و هر كسی كه روی تخت نشسته بود بر زمین افتاد، خود امپراطور و برادرزاده‌اش نیز از تخت بر زمین افتادند، ترس و لرز حاضران را فراگرفت، یكی از كشیشان بزرگ به حضور امپراطور آمد و عرض كرد: «این حادثه عجیب، نشانه ‌بلا و خشم خدا و علامت پایان یافتن آیین و مراسم است، ما را مرخص فرمایید برویم» . امپراطور اعلام ختم مجلس كرد، و همه رفتند، سپس دستور داد آنچه كه از تخت و قندیل و چراغ و چیزهای دیگر كه درهم ریخته و افتاده بود همه را به جای خود گذاشتند.این بار امپراطور تصمیم گرفت كه «ملیكه» را به همسری برادرزاده دیگرش درآورد، و با خود گفت شاید این حادثه زلزله، برای آن بود كه «ملیكه همسر برادرزاده اوّلی نگردد بلكه همسر برادرزاده دوّمی شود. دستور داد مجلس را در كاخ مثل مجلس سابق آراستند، دربانان و خدمتكاران در جایگاهی مخصوص قرار گرفتند، تخت مخصوص را نیز در جای خود گذاشتند روحانیون برجسته مسیحی را بادست گرفتن شمعدانها و با لباسهای مخصوص در كنار تخت قرار گرفتند، برادرزاده دوّمی بر تخت مخصوص نشست، همین كه مراسم عقد شروع شد، و كشیشان خواستند عقد بخوانند، بار دیگر حادثه زلزله رخ داد و همة‌ حاضران پریشان شدند و رنگها پرید و مجلس به هم ریخت و تختها واژگون شد، امپراطور و برادرزاده دوّمی، از تخت بر زمین افتادند و همه وحشت زده از كاخ بیرون آمدند و به خانه‌های خود رفتند. امپراطور، بسیار ناراحت شد، در اندوه و غم و فكر فرو رفت و لحظه‌ای این دو حادثه عجیب را فراموش نمی‌كرد. خواب عجیب نرجس«علیها السلام» آن شب ملیکه در عالم خواب دید، جدّش شمعون همراه حضرت مسیح «علیه‌السلام» و عدّه‌ای از یاران مخصوص حضرت مسیح(ع) وارد كاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شكوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر كه مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد كاخ شدند، در عالم خواب به ملیكه گفته شد، اینها كه وارد شدند، پیامبر اسلام(ص) و علی، حسن و حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام كاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسكری(ع) هستند.ناگهان مشاهده كرد كه پیامبر اسلام(ص) به حضرت مسیح(ع) رو كرد و گفت: ما به اینجا آمده‌ایم تا «ملیكه» را از شمعون برای فرزندم «حسن عسكری» خواستگاری كنیم.حضرت مسیح(ع) به شمعون گفت: به به، سعادت به تو رو كرده، خود را با دودمان محمد«صلی الله علیه و آله» پیوند بده، شمعون از این پیشنهاد بسیار خوشحال شد. آنگاه حضرت محمد(ص) به منبر رفت و خطبة عقد را خواند و «ملیكه» را به عقد امام حسن عسكری «علیه‌السلام» در آورد، و سپس حضرت مسیح و شمعون و یاران مسیح(ع) به این عقد گواهی دادند. پذیرفتن اسلام در عالم خواب «ملیكه» می‌گوید‌: از خواب بیدارشدم ولی ماجرای خواب را به هیچ كس و حتّی جدم امپراطور روم، نگفتم، تا مبادا به من آسیبی برسانند، ولی شب و روز در فكر این خواب عجیب بودم، و با خود می‌گفتم من در اینجا، و امام حسن عسكری(ع) در شهری بسیار دور از اینجا، چگونه به خانة ‌او راه می‌یابم، محبّت امام حسن عسكری(ع) سراسر دلم را گرفته بود تنها به او می‌اندیشیدم تا اینكه بیمار و رنجور شدم، تمام پزشكان روم را به بالین من آوردند، ولی معالجه آنها بی‌نتیجه ماند، چرا كه بیماری من، بیماری جسمی نبود! تا با معالجة آنها خوب شوم.روزی پدرم كه از من ناامید شده بود، به من گفت: آیا هیچ آروزیی داری تا آن را برآورم،‌ گفتم‌: آرزویم این است كه به زندانیان مسلمان كه در جنگ اسیر و دستگیر شده‌اند، سخت نگیرید، و آنها را از شكنجه معاف دارید تا شاید به خاطر این كار خوب، خداوند حال مرا نیك كند و سلامتی مرا به من بازگرداند، و حضرت مسیح(ع) و مادرش مریم(ع) بر این كار نیك به من لطف و مرحمت كنند.پدرم خواستة مرا برآورد، عدّه‌ای از زندانیان مسلمان را آزاد كرد، و مجازات و شكنجة بعضی را بخشید، بسیار خوشحال شدم، از آن به بعد روز به روز حالم بهتر می‌شد، همین موضوع باعث شد كه پدرم دستور داد تا بیشتر از زندانیان مسلمان، دلجویی كنند و آنها را ببخشند و خوشنودی آنها را به دست آورند.چهارده شب از این جریان گذشت، شبی خوابیده بودم،‌ در خواب دیدم فاطمه زهرا(س) بانوی بزرگ دنیا و آخرت، همراه مریم(علیها السلام) و بانوان دیگر نزد من آمدند، حضرت مریم به من گفت كه این بانو مادر همسر توست. بی اختیار به یاد همسرم امام حسن عسكری(ع) افتادم، و قلبم فرو ریخت و به حضرت فاطمه «علیها السلام» عرض كردم از حسن عسكری گله دارم كه سری به من نمی‌زند دیگر گریه امانم نداد، زار زار گریستم.فاطمه(س) فرمود: تا تو مسیحی هستی، فزندم به سراغ تو نمی‌آید، اگر می‌خواهی خدا و حضرت مسیح(ع) از تو خشنود شوند، دین اسلام را بپذیر تا چشمت به جمال امام حسن عسكری روشن شود.گفتم: ای بانوی بزرگ! با تمام وجودم حاضرم كه اسلام را بپذیرم. فرمود: بگواَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللهٌ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداَ رَسُولُ اللهِ؛ گفتم: «گواهی می‌دهم به یكتایی خدا و پیامبری حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»».آنگاه فاطمه زهرا «علیها السلام» مرا به آغوش محبتش گرفت و نوازش داد و فرمود: خوشحال باش! به تو مژده می‌دهم كه از این به بعد امام حسن عسكری «علیه‌السلام» به دیدارت خواهد آمد و تو به زیات او موفّق می‌شوی!از خواب بیدار شدم بسیار خوشحال بودم و همواره شهادت به یكتایی خدا و پیامبری محمد(ص) را به زبان می‌گفتم، و در انتظار دیدار امام حسن عسكری(ع) بودم تا شب بعد شد، در همین فكر و اندیشه خوابیدم، در خواب دیدم امام حسن عسكری(ع) به دیدار من آمد، از دیدار او بسیار خوشحال شدم، گله كردم كه چرا به دیدار من نمی‌آمدی با اینكه دلم غرق محبّت تو بود!فرمود: علت جدایی این بود كه تو در دین اسلام نبودی، از این به بعد به دیدار تو خواهم آمد،‌ تا روزی كه خداوند تو را در ظاهر همسر من گرداند.از خواب بیدار شدم، هر شب آن بزرگوار را می‌دیدم، از آن به بعد حالم رو به بهبود می‌رفت و به لطف خدا سلامتی خود را باز یافتم. جنگ مسلمانان با رومیان «ملیكه» همچنان آروز می‌كرد كه روزی بیاید و از میان خاندان امپراطور روم دور شود، و از آلودگی دنیا پرستی این خاندان نجات یابد تا به افتخار و سعادت خدمت در خانه امام حسن عسكری برسد.در یكی از مسافرتها كه «ملیكه» با عدّه‌ای از بانوان همراه امپراطور بود، به لشكر اسلام برخوردند، سپاه روم با سپاه اسلام درگیر جنگ شد، در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، عده‌ای از زنان از جمله«ملیكه »‌اسیر مسلمانان شدند، اسیران را بوسیله كشتی از راه رودخانه دجله به بغداد برای فروش آوردند، یكی از فروشندگان، برده فروش معروفی بنام«عمرو یزید» بود. تعیین نماینده امام هادی«علیه‌السلام» برای خریداری روزی امام هادی(ع) پدر بزرگوار امام حسن عسكری(ع) یكی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را كه در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامه‌ای كه به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا كرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: «می‌خواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، كنیزی را خریداری كنی و به اینجا بیاوری».بشر بن سلیمان گفت: بسیار خوب، هر امری بفرمایی اطاعت می‌كنم. امام هادی(ع) فرمود: حال بشنو تا توضیح دهم كه چگونه كنیزی را خریداری می‌كنی؟ فلان روز از اینجا به طرف بغداد حركت می‌كنی، سعی كن اوّل صبح فلان روز در كنار پل رودخانة معروف بغداد باشی، وقتی به آنجا رسیدی می‌بینی چند كشتی كنار آب می‌آیند تا بار خود را خالی كنند، در این میان می‌بینی زنانی را كه اسیر كرده‌اند، از كشتیها پیاده می‌كنند و به عنوان كنیز در معرض فروش قرار می‌دهند.مشتریها می‌آیند و كنیزها را می‌خرند و با خود می‌برند، همچنان نگاه كن یك وقت می‌بینی در یكی از این كشتیها «عمرو بن یزید» دختری را در معرض فروش قرار می‌دهد، با اینكه پرده‌داران می‌خواهند كنیزان را به خریداران نشان دهند، آن دختر، خود را نشان نمی‌دهد، حجاب و عفّت خود را حفظ می‌كند، ‌او دو لباس حریر پوشیده و یك لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.خریداران متوجّه او می‌شوند، و اصرار می‌كنند كه او را خریداری كنند، او ناراحت می شود و به زبان رومی‌ می‌گوید :‌«وای كه حجابم آسیب دید» یكی از خریداران می‌گوید: من این كنیز را به سیصد دینار خریدارم. آن دختر به او می‌گوید: «اگر به اندازة ملك سلیمان دارایی داشته باشی، حاضر نیستم كنیز تو شوم.» عمرو بن یزید به آن دختر می‌گوید: چاره‌ای نیست، باید تو را فروخت.او می‌گوید: شتاب نكن، آن خریداری كه من می‌خواهم پیدا می‌شود، مگر نه این است كه معامله باید از روی رضایت باشد. در این موقع نزد «عمر بن یزید» برو؛ بگو نامه‌ای برای این بانو دارم كه به زبان رومی نوشته شده است، این نامه را به آن بانو بده بخواند اگر راضی شد، او را برای صاحب نامه كه اوصاف و نشانه‌های صاحب نامه در آن نوشته شده، خریداری می‌كنم، وقتی كه نامه را به او دادی او راضی می‌شود آنگاه او را خریداری كن و به اینجا بیاور.«ملیكه» وقتی كه همراه عدّه‌ای از بانوان اسیر شد، برای اینكه كسی او را نشناسد، خود را نرگس نامید (كه تلفّظ عربی‌اش همان نرجس است). بشر بن سلیمان طبق پیشنهاد امام هادی«علیه‌السلام» همان روز معین به بغداد آمد، صبح زود كنار پل بغداد رفت، دید كشتیها رسیدند، و كنیزها را در معرض فروش قرار دادند، در این هنگام كنیزی را دید كه دارای آن اوصافی است كه امام هادی«علیه‌السلام» فرموده بود، خریداران اصرار دارند كه او را بخرند، ولی او مایل نیست كنیز آنها شود.بُشر جلو آمد و با اجازة فروشنده، نامة امام هادی«علیه‌السلام» را به «نرجس» داد، نرجس تا آن را گشود و خواند، بی‌اختیار منقلب شد و اشك در چشمانش حلقه زد، در حالی كه گریة شوق گلویش را گرفته بود به صاحبش عمرو بن یزید گفت: مرا به صاحب این نامه بفروش، و اصرار و تأكید كرد كه مرا حتماً به صاحب این نامه بفروش.عمرو بن یزید، گفت: ‌بسیار خوب، مانعی ندارد، آنگاه در مورد قیمت او با بُشر بن سلیمان صبحت كرد، او به همان مقدار پولی كه در همیان بود و امام هادی«علیه‌السلام» فرستاده بود، راضی شد. بُشر می‌گوید: همیان را دادم و كنیز را خریدم و با او از آنجا حركت كردیم. او همواره نامه را بیرون می‌آورد و می‌بوسید و به چشم می‌كشید، من از روی تعجب گفتم تو كه هنوز صاحب نامه را نمی‌شناسی چرا این قدر نامه را می‌بوسی؟گفت: «معرفت و شناخت تو اندك است، اگر پیامبر «صلی الله علیه و آله» و جانشینان آنان را می‌شناختی چنین نمی‌گفتی!»آنگاه داستان خود را از اوّل تا آخر برای من بیان كرد، من به پاكی و شخصیت معنوی و فكر بلند و عالی حضرت نرجس«علیها السلام» پی بردم، و از آن پس بیشتر احترامش كردم تا رسیدیم، به سامّرا، و او را به حضور امام هادی علیه‌السلام بردم.در این وقت امام هادی(ع) به او خوش آمد گفت، و احوالپرسی كرد، و سپس خواهر حكیمه خاتون را خبر كرد، و به او فرمود:‌ این است آن بانوی محترمه‌ای كه در انتظار او بودی، حكیمه او را در آغوش گرفت، و خوش آمد و تبریك به او گفت، امام هادی«علیه‌السلام» به او فرمود: «عزّت اسلام و ذلّت نصرانیت را چگونه دیدی؟» او عرض كرد: «چگونه چیزی را بیان كنم كه شما بهتر از من می‌دانید.»سپس امام هادی علیه‌السلام به خواهرش حكیمه فرمود: او را به خانه ببر و دستورات اسلامی را به او بیاموز، او همسر فرزندم حسن، و مادر مهدی آل محمد(ص) خواهد بود. مژده امام هادی«علیه‌السلام» به نرجس«علیها السلام» امام هادی «علیه‌السلام» به «نرجس» رو كرد و گفت: «مژده باد تو را به فرزندی كه سراسر جهان را با نور حكومتش پر از عدالت و دادگری كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد.»خواهر امام هادی«علیه‌السلام» حكیمه، او را به عنوان سیده (خانم) می‌خواند. آن بانوی با سعادت در سال 261 هجری و به روایتی قبل از شهادت امام حسن عسكری«علیه‌السلام» از دنیا رفت، قبر شریفش در سامّرا كنار قبر منوّر امام حسن عسكری «علیه‌السلام» است.این است لیاقت و استعداد یك زن كه شخصیتش به جایی می‌رسد كه قائم آل محمد«علیه‌السلام» منجی جهان بشریت، از دامن پاك او برمی‌خیزد.عباسیان مانند زمان فرعون همه چیز را زیر نظر گرفته بودند تا هیچ فرزند پسری ازامام حسن عسکری(ع) به دنیا نیاید و تعداد زیادی جاسوس تحت عنوان خدمتکار در خانه حضرت بودندو طوری شده بود که امام حتی نمی توانستند ازدواج رسمی داشته باشند و طاغوتیان شرایط سختی را در سامرا لشکر و باوجود جاسوس های متعدد ایجاد کرده بودند. خبر و نحوه ولادت امام زمان(عج) موسى بن محمد بن قاسم بن حمزه فرزند امام موسى کاظم«ع» مى گوید : «حکیمه دختر امام جواد«ع» گفت : امام حسن عسکرى«ع» کسى را به دنبال من فرستاد ؛ وقتى به خدمتش رسیدم، فرمود : عصر امشب افطار نزد ما بمان ؛ امشب ، شب نیمه شعبان است و خداوند امشب، حجّتش را ظاهر خواهد فرمود. او حجّت خدا در زمین است. حکیمه گفت : عرض کردم : مادرش کیست؟ فرمود : نرجس ؛ گفتم : قربانت شوم، اثرى از حمل در او نمى بینم! فرمود : همان است که گفتم.حکیمه گوید : به منزل مولا وارد شدم، سلام کردم و نشستم. نرجس جلو آمد تا کفش مرا از پایم در آورد، به من گفت : سرورم حالت چطور است؟ گفتم : به عکس، تو سرور من و سرور خاندانم هستى. نرجس حرف مرا رد کرد و گفت : این چه حرفى است عمه!؟ به او گفتم : دختر عزیزم! خداوند امشب به تو پسرى عطا خواهد کرد که آقا و سرور دنیا و آخرت است. نرجس با اظهار حیا و خجالت نشست. حکیمه گفت : وقتى نماز عشا را خواندم، افطار کردم و به رختخواب رفتم ؛ خوابم برد. نیمه شب براى نماز برخاستم، نمازم تمام شد ؛ دیدم نرجس خوابیده و هیچ تغییرى در وضع او ایجاد نشده است. نشستم و به تعقیبات مشغول شدم ؛ باز دراز کشیدم و دوباره با نگرانى بیدار شدم، نرجس خوابیده بود که بلند شد و نماز خواند.حکیمه گوید : دچار تردید شدم، ناگاه صداى امام حسن عسکرى«ع» از همان محلّى که نشسته بود، بلند شد که : «اى عمه! شتاب مکن، نزدیک است». پس سوره «سجده» و «یس» را خواندم ؛ در همین اثنا نرجس به نگرانى بیدار شد، به سوى او از جا پریدم و گفتم : «سلام الله علیک»؛ و سپس گفتم : آیا چیزى احساس مى کنى؟ گفت : آرى عمه! گفتم : خیالت راحت و دلت آرام باشد، همان است که گفتم.مرا رخوت و آرامش فرا گرفت و به نرجس حالت ولادت دست داد، با احساس وجود مولایم (مهدى«ع») به خود آمدم، پارچه را از رویش کنار زدم، دیدم اعضاى هفتگانه را بر زمین نهاده، سجده مى کند. او را در بغل گرفته، به خود چسباندم. پاک و پاکیزه بود. بلافاصله امام عسکرى«ع» صدایم زد : «عمه! پسرم را بیاور». او را به نزدش بردم، امام دو دست خود را زیر بدن و پشت نوزاد نهاد و دو پاى او را روى سینه خویش گذاشت. زبانش را در دهان طفل فرو برد، دست خود را بر چشم و گوش و اعضاى فرزند کشید. سپس فرمود : «فرزندم! سخن بگو ؛ نوزاد گفت : «اشهد انّ لا اله الاّ اله وحده لا شریک له و اشهد انّ محمداً رسول اللَّه»؛ آن گاه بر امیرمؤمنان و سایر امامان درود فرستاد و بعد از سلام بر پدرش، سکوت کرد. (10)میلاد امام زمان(عج) را خدمت همه شما بزرگواران تبریک عرض میکنم وظیفه ما در مقابل حضرت چیست؟ این است که نباید غیبت و نبود حضرت برای ما عادی شود باید به یاد داشته باشیم امام(ره) در پس پرده غیبت است و ان شاءالله با ظهورش همه چیز درست می شود و ما الان مانند یتیم هستیم که پدر و مادرش را از دست داده ا ست ، این چاه غیبت را دنیا درست کرده نه خداوند. مردم جهان باید آمادگی ظهور و پذیرش حضرت را داشته باشند، وظیفه ما این است که اولا نام و یاد حضرت را دردل زنده نگه داریم. فرزندان خودمان را به عشق امام زمان تربیت کنیم و دوم اینکه زمینه را برای حضور و ظهورشان فراهم کنیم ؛ خوب باشیم و کار خوب انجام بدهیم. انقلاب اسلامی ایران زمینه حرکت جهان به سمت تمدن اسلامی را فراهم می کند تا پرچم این نقلاب به دست حضرت صاحب الامر(عج) برسد. این شهدای ما زمینه ساز هستند ، مهمترین وظیفه ما این است که در عصر غیبت گوش به حرف جانشین امام زمان(عج) بدهیم. بزرگترین کار ما در عصر غیبت انتظار فرج: امام حسین(ع) مسلم را به عنوان جانشین خود به کوفه فرستاد و بزرگترین کار کوفیان این بود که به حرف مسلم گوش بدهند. بزرگترین کار ما در زمان غیبت ، انتظار فرج است وانتظار فرج این است که گوش ما به دهان ولی باشد. هر کس هر سلیقه سیاسی داشته باشد محترم است( چپ راست تند کند میانه) ولی ما همه شیعه علی هستیم و شیعه گری ما اقتضا میکند مانند مردم کوفه نباشیم که جانشین امام را تنها بگذاریم. جهان به سمت ظهور پیش می رود منتهی ما خودمان را دریابیم و در این مسیر امام زمان(عج) قرا ر بدهیم.صدقه می دهیم به یاد امام زمان(عج) باشیم و هر کاری انجام بدهیم به یاد امام زمان(عج) باشیم. چند نکته عرض کنم و خطبه را جمع کنم. احیاء شب نیمه شعبان: یکی از وظایف ما این است که شب نیمه شعبان را احیا بگیریم . هر حاجتی باشید برآورده می شود، خدا به عزتش قسم خورده که حوائج حاجتمندان را در شب نیمه شعبان ، حتی اگر به عدد باران ها باشد، برآورده می کند. به شرطی گناه و معصیت درخواست نکند. این خیلی مهم است. امسال هم در سقاخانه مراسم احیا برگزار می شود که می توانید شرکت کنید، البته در کل شهر مراسم برگزار می شود، می توانید شرکت کنید. احیای شب نیمه شعبان یک دعاهایی هم دارد که بسیار عالی و انسان ساز است ، در اینجا فرصت نیست تا عرض کنم ولی بسیار تاثیرگذار هستند با خواندن این دعاها، انسان عاشقانه با خدا نجوا می کند ،حتما آنها را از مفاتیح بخوانید و ببینید چقدر مفاهیم بلند و خوبی دارد، اصل دعای کمیل که ما در شب های جمعه می خوانیم ، برای شب نیمه شعبان است. پیاده روی حرم تا حرم: ساعت 7 روز نیمه شعبان یک کاروان پیاده روی از امامزاده حمزه(ع) به سمت امامزاده عبدالله (ع) راه می افتد و ان شاءالله حتما در این برنامه هم شرکت کنید. کمک به مردم آسیب دیده در سیل اخیر: نکته بعدی این است که خدا را شکر می کنیم باران رحمت خوبی بارید و خسارت هم نداشت و سالها بود چنین باران پربرکتی را ندیده بودیم، به شکرانه باران سلامتیت هر مقدار می توانید به مردم آسیب دیده کمک کنید و دلسوز و غمخوار باشید. سالروز سربازان گمنام امام زمان(عج) روز ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) ، روز مستضعفان و روزسربازان گمنام امام زمان نامگذاری شده است. روز بچه های اطلاعات که گمنام کار می کنندو زحمت می کشند و چشم و چراغ نظام اسلامی هستند و توطئه ها را خنثی می کنند . خدا ان شاءالله این عزیزان را حفظ کند، فرصت نیست از زحمات طاقت فرسا و جانفشانی های این عزیزان در هر شهرو منطقه و استان و کشور و دنیا انجام می دهند، خداوند بالاترین اجر را به این عزیزان عنایت کند؛ سالروز تشکیل سپاه پاسداران به فرمان امام خمینی: در این هفته سالروز تشکیل سپاه پاسداران به دست حضرت امام (ره) را داریم، واقعا همه کارهای امام، امامانه است. یکی از نهادهایی که درست کرده است سپاه پاسداران است که چه خیر و برکتی را داشته است. رهبر انقلاب فرمودند:سپاه پاسداران در خط مستقیم مبارزه با دشمن یعنی اولین خطی که با دشمن درگیر می شود ، قرار دارد .در جریان سیلاب اخیر هم دیدید که سپاه و ارتش دست در دست هم به کمک مردم سیل زده شتافتند .امریکایی ها را هم دیدید که بدترین کینه و دشمنی را با سپاه دارند و سپاه را به عنوان تروریست معرفی کردند. اگر ما می خواستیم کاری کنیم تا سپاه محبوب مردم شود ، چقدرباید هزینه می کردیم ولی با این کار ترامپ ، سپاه بیش از پیش در نزد مردم عزیز شد و امریکایی ها خوار و ذلیل تر شدند. امریکایی ها به دنبال تجزیه منطقه بودند و داعش را آوردند ولی به لطف الهی سپاه جلوی تمام توطئه های آن ایستاد و برنامه های آنها را یکی پس از دیگری با شکست روبرو کرد . این روز را هم به همه پاسداران عزیز تبریک عرض میکنم. روز زمین پاک: روز زمین پاک را هم در پیش داریم ما باید طبیعت را حفظ کنیم. هفته سلامت را در همین هفته داریم ، که از مرکز بهداشت پیام دادند که به مردم بگویید مصرف قند و نمک و چربی را در زندگی را کم کنید. حرف درستی است، منشأ آن زیاد روی در مصرف قند و شکر و چربی است. مواد قندی را کمتر مصرف کنیم: یک روز آقای باصره ،مسئول اقتصادی شهر اعلام کردند: ما یک روز 720 تن شکر آوردیم و همه آن همان روز به فروش رفت وتمام شد!! با این همه مصرف بالای شکر ما در دنیا حرف اول را می زنیم ! چقدر مریضی ها به دنبال آن می آید، سعی کنیم کمتر مصرف کنیم و به خودمان رحم کنیم . عمر آدم که خدا آفریده هزار سال است منتهی ما به دست خودمان عمرهای خودمان را کوتاه می کنیم ، قدیمی ها که کمتر می خوردند و بیشتر کار می کردند ، سالمتر بودند.متاسفانه امروزه مصرف مواد قندی ، نوشابه ها و فست فود زیاد شده است، که می تواند خطر آفرین باشد . یک لیوان نوشابه حاوی حدود 20 قند است ! ولی متاسفانه ما عادت کردیم تا نوشابه نباشد نهار نخوریم، بدن ما به سم و غذای سمی عادت کرده و طلب می کند،عذرخواهی می کنم ولی حیوانها هم آب سرد نمی خورند ولی ما می خوریم. مقداری پرهیز کنیم. حفظ جان از هرچه بگویید واجب تر است ، طبق روایات در اموری که به سلامت باز می‌گردد ، اسراف وجود ندارد. بنابراین برای سلامتی هرچه خرج کنید، اسراف محسوب نمی شود .باید قدر سلامتی را بدانید و در باب سلامتی نباید کم بگذاریم. شخصیت والای شهید سپهبد قرنی: سپهبد شهید سید محمد قرنی رئیس ستاد اول انقلاب بود که توسط منافقین و گروه فرقان به شهادت رسید، انسان عجیبی بود در زمان طاغوت این مرد مبارز ، سالها زندان رفت و از ارتش اخراج شد ،به او حقوق نمی دادند و بیچاره اش کردند، شاه چند میلیون پول برای او فرستاد ولی قبول نمیکرد ، بعد از انقلاب حضرت امام اورا رئیس ستاد مشترک قرار داد . امام (ره) چون نسبت به این مرد بزرگ شناخت داشت، او را به این سمت انتخاب کرد و منافقین چون دریافته بودند او چه شخصی والایی دارد، او را به شهادت رساندند. او کسی بود که ا جازه نداد تا ارتش از هم پاشیده شود. آنهایی که سن بالا دارند، می دانند که همه تمام تلاش منافقین این بود که ارتش از هم پاشید شود. که این مرد بزرگوار نگذاشت ، خداوند روحش را شاد کند . دشمن آخرین نفسهای دشمنی خود را می کشد: جهان و امریکا روبه افول است ، نظام اسلامی رو به پیشرفت است. پیروزی از آن ملت بزرگ ایران است. رهبر معظم انقلاب فرمودند: دشمن آخرین نفس های دشمنی خود را می کشد. ظاهرا دشمنی آنها بیشتر شده است ولی عن قریب است که از هم پاشیده شوند. « الغريق يتشبث بکل حشيش» غريق، به هر شاخه ي خشکيده اي چنگ مي زند. دشمنان هم در حال غرق شدن هستند برای هیمن سروصدای آنها زیاد شده است. روز به روز امریکا از هم پاشیده می شود، ان شاءالله آن روز به زودی می رسد. خدایا به حق محمد و آل محمد ملت بزرگ ایران را بر تمام دشمنانش پیروز بگردان. پی نوشت: 1- سوره مبارکه الصف،آیه 8 2- بحارالانوار: ج 8 ص 368 / الافصاح: چاپ بنیاد بعثت، ص 28. 3- سوره مبارکه الصف،آیه 9 4- سوره مبارکه التوبة، آیه ۳۳ 5- سوره مبارکه فتح، آیه 28 6- کافی، ج  ١ ، ح  ٩ ، ص  ۴٣٢ 7- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۷، ح۳. 8- بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 180 ، ح 10. 9- الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص 497 10- بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲، ح ۳ ؛ براى مطالعه روایات مربوط به تولد حضرت مهدى ر.ک : کتاب الغیبة صغرى، ص ۲۳۷ ؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹ ؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱ ؛ منتخب الاثر، ص ۳۲۱ - ۳۲۴.