مطالب

در مادیات به پایین تر از خود نگاه کنید /حماسه نهم دیماه امتحان بزرگ ملت ایران

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 445 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعه	تاریخ: 1397.10.08
خطبه نماز جمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه زرند مورخه 97/10/07 خطبه اول اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین . السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله یا اباصالح (ع)، ادرکنا و اغثنا. اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ، سلامتی رهبر عزیز و بزرگوار مان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والامقام شهرستان، شهدای مدافع حرم، یگانه شهید مدافع حرم شهرستان شهید سرافراز علی عظیمی ، شادی دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، شادی ارواح مطهر شهدای گمنام شهرستان ، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان ، اجماعاً صلوات. اولاً از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه ، نمازگزاران عزیز در نماز جمعه ، از مدیران و مسئولین محترم ، دانش آموزان مدارس ، اقشار مختلف ، ستاد برگزاری نماز جمعه ، از عزیزانمان در مصلی ، فرماندهان محترم نظامی و انتظامی، سروران معظم روحانی ، از قاری محترم، مجری محترم و مؤذن محترم ، از سخنران قبل از خطبه ها مدیر عامل واگن سازی جناب آقای مهندس امام که فردی مؤمن، متعهد، متدین ، باتجربه و متخصص هستند،صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. در خطبه دوم بازدیدی که در هفته ای گذشت از کارخانه داشتم ومشاهدات خودم را خدمت شما عرض می کنم ، از همه دست اندرکاران تشکر میکنم. "در مادیات به پایین تر از خود نگاه کنید" در خطبه های گذشته یکی از مهمترین نامه های امیرالمومنین(ع) مورد بحث قرار گرفت که در باب صفات شیعه و توصیه امیرالمومنین(ع) به صحابی خودشان بود که چگونه زندگی مؤمنانه ای داشته باشد. مطالبی را بیان کردیم. امروزهم یکی دیگر از فراز های این جملات نورانی امیرالمؤمنین(ع) را خدمتتان عرض می کنم که بسیار مهم است، حضرت می فرمایند: « وَ أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَيْهِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّكْرِ » (1) در توضیح این فراز انسان باید در زندگی از قرآن و روایات مهارت زندگی را بیاموزد. زندگی کردن خود یک مهارت است، بعضی ها چنان عاشق زندگی و دنیا می شوند که دنیا پرست می شوند همه چیزشان این دنیا می شود. برخی هم زندگی ستیز هستندو با دنیا به طور کلی مقابله میکنند. نه این گروه نه آن گروه ؛" پسندم آنچه را جانان پسندد " ببینیم نظر قرآن در این باره چیست و قرآن چگونه مارا راهنمایی می کند. روایات اهل بیت در این باره چه می گوید،این موضوع در بحث مهارت زندگی بسیار مهم است، قرآن مجید و روایات در بحث رضایتمندی از زندگی ما را راهنمایی کرده است، چه کنیم از زندگی خودمان راضی باشیم و با آرامش وسکینه زندگی کنیم ، بدون هیچگونه اضطراب ، استرس ، نگرانی و افسردگی. متاسفانه امروز زندگی ها مملو از اضطراب و نگرانی شده است. در برخی کشورها بیشترین قرصی که مردم استفاده می کنند، قرص اعصاب است. حرص و طمع و ناسپاسی و نارضایتی از زندگی روح و روان انسانها را خراب کرده است. در این میان قرآن مجید و روایات اهل بیت و همین دو سه جمله ای که از نامه امیرالمؤمنین خدمتتان عرض کردم راه را نشان می دهد که چه باید کرد.یک عده حسرت زندگی های قارونی را می خورند. خدای تبارک و تعالی در باب زندگی قارون می فرماید: « فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ » پس (قارون) با كوكبه خود بر قومش نمايان شد (قارون یک زندگی تجملاتی و ثروت فراوانی داشت وهمیشه با زینت خارج می شدو به میان مردم می رفت.) «قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ » كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما (هم) داده مى ‏شد واقعا او بهره بزرگى ( از ثروت) دارد . (و حسرت زندگی مرفه هارون را می خورند.ای کاش ما هم وضع زندگی مان خوب می شد و میلیاردر می شدیم. قارون خوب از زندگی بهره می برد.در مقابل اینها یک گروهی بودندکه « وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ» و كسانى كه دانش (واقعى) يافته بودند گفتند واى بر شما براى كسى كه گرويده و كار شايسته كرده پاداش خدا بهتر است و جز شكيبايان آن را نيابند. فکر شما که حرص می زنید و طمع دارید و می خواهید مانند او باشید ، درست نیست. وای برشماکار برای خدا کردن و تلاش دراه خدا خیلی بهتر است برای کسانی که اهل ایمان و عمل صالح هستند. وقتی زمین (قارون) را با خانه‏ و تمام اموالش بلعید و گروهى نداشت كه در برابر (عذاب) خدا او را يارى كنند و (خود نيز) نتوانست از خود دفاع كند. همان كسانى كه تا ديروز آرزو داشتند به جاى او باشند صبح مى گفتند واى مثل اينكه خدا روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا تنگ مى‏ گرداند و اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ما را (هم) به زمين فرو برده بود واى گويى كه كافران رستگار نمى‏ گردند .(2)این مطالبی را خدمتتان عرض می کنم در باب مهارت زندگی و چگونه در زندگی رضایتمند باشیم، است. خوب گوش بدهید ،مطالب بسیار مهم و حساب شده و مورد نیاز من و جامعه امروز است.آنچه از سخنان خدای تبارک و تعالی و روایات اهل بیت بر می آید این است که : در زندگی تلاش کنید ولی مقایسه با بالاتر از خودتان در امور مادی نداشته باشید، مقایسه کردن در امور مادی با بالادست ، نتیجه اش حرص و طمع و نارضایتی از زندگی و ناسپاسی و ناشکری و ندیدن نعمت هایی است که خداوند به ما داده است، آیه مرتبط با آن را هم خدمتتان عرض کردم : دنیا طلبان وقتی ثروت و جاه ومقام هارون را دیدند گفتند خوشا به حال هارون کاش ماهم جای هارون بودیم، وقتی انسان داشته ها و نعمت هایی را که خداوند به انسان داده را ندیده بگیرد و کفران نعمت کند ،دچار حرص و طمع و چشم و هم چشمی و حسادت می شود. این رذایل نتیجه مقایسه با بالاتر از خود در امور مادی است. راه اینکه به این صفات دچار نشویم این است که به پایین تر از خود نگاه کنیم.دوای درد این ناسپاسی و حرص و طمع و ولع این است که در زندگی پا روی همه چیز بگذارد و در امور مادی نگاه به بالا دست خودش نکند. اینکه فلانی چه ملک و ماشین و خانه ای دارد، اینها جز رنج و غصه و بی ثباتی زندگی و عدم رضایت از زندگی و بیچاره شدن هیچ نتیجه ای را ندارد و روز به روز هم خواهران و برادران نعمت از انسان گرفته می شود. وقتی انسان ناسپاسی و ناشکری کند روز به روز نعمتها از دست انسان خارج می شودو اوضاع بهتر که نمی شود هیچ، بدتر هم می شود. راه درمان آن هم همین جمله امیرالمومنین است، چقدر نامه حساب شده و عالمانه است. چقدر کلمات امیرالمومنین راهگشاست، می فرمایند: ای حارث! « وَ أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَيْهِ » و به افراد پايين تر از خود توجه داشته باش، اینکه او چه چیزی را کم داردو تو چه چیز بیشتر از او داری. اگر این نگاه را داشته باشیم نتیجه اش می شود: «فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّكْرِ » در شکرگزاری را به روی تو باز می کند. چه زیبا گفت سعدی: مسکینی دیدم با کفش پاره شکر می کرد خدا را ؛ گفتم کفش پاره که شکر ندارد ! گفت یکی شکر می کرد دیدم که پا ندارد ! این نشانه نگاه به پایین دست است، راه سلامت عبور کردن از دنیاست، وقتی چشم و هم چشمی نباشد، آرامش و رضایتمندی از زندگی حاصل می شود. حالا روایاتی را که در این رابطه و همین طور فضیلت شکرگزاری است را خدمتتان عرض میکنم.انسان باید در زندگی نعمت هایی را که خداوند به او داده است، ببیند وبه قول معروف و امروزی ها تنها نیمه خالی لیوان را نبیند و نیمه پر را هم ببیند. تفاوت خشیت وخوف: در روایت آمده است : خدای تبارک و تعالی پیامبرخود حضرت عیسی مسیح را نصیحت کرد و فرمود: «أدب قلبک بالخشیة» (3) قلب خودت را در مقابل من ذلیل و خاشع گردان، یک خوف داریم یک خشیت ! که با مثال تفاوت این دو را مشخص میکنم. خوف یعنی ترس برخی از مار ،موش و سوسک می ترسند که به این خوف و ترس می گویند. اما اگر انسان بالای قله کوه برود، عظمت این قله را در نظر بگیرد. دره عمیقی که کنار این قله بزرگ است را از بالا که نگاه می کنیم این بزرگی و این عظمت یک ترسی در دل انسان ایجاد می کند این ترس،ترس از درک بزرگی خداوند است که به آن خشیت می گویند انسان وقتی عظمت و بزرگی پروردگار را که خالق کوی و مکان است را درک کند،خاشع می شود. خداوندی که اگر یک آن اراده کند نه من می توان صحبت کنم و نه شما می توایند اینجا بنشینید، مانند اینکه لامپ کلید بزنیم ، برق قطع می شود.وقتی انسان عظمت و بزرگی پروردگار را در نظر بگیرد و در مقابل به یاد معصیت ها و گناهان خودش بیفتد، یک خوفی در دل انسان ایجاد می شود که به آن تواضعی که در دل انسان از ناحیه بزرگی خداوند ایجاد می شود، خشیت می گویند؛ خدای متعال می فرماید ای عیسی قلبت را برای من خاشع کن و بزرگی مرا درک کن. همه کاره عالم خداست ، این را باور کنیم، قلب خاشع می شود. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید : «وَ أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَيْهِ » و به افراد پايين تر از خود توجه داشته باش. کاری که حضرت موسی(ع) را از پیامبری خلع می‌کرد! در روایتی نقل شده است: خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) وحی کرد این بار که به مناجات آمدی، کسی که تو از او بهتر هستی را با خودت بیاور موسی (ع)هر چه در میان مردم گشت کسی را نیافت که بتواند بگوید من از او بهتر و بالاتر هستم، به سراغ حیوانات رفت، سگی مریض حال و بدشکلی را دید، برای امتثال امر خداوند آن سگ را با خود به سوی کوه طور برد. در راه با خود گفت از کجا که من بر این سگ شرف داشته باشم؟ لذا او را رها کرد و با دست خالی به کوه طور آمد.خداوند فرمود مگر من امر نکردم که کسی را که از او بهتری با خودت بیاور؟ حضرت موسی (ع) عرض کرد: هر چه تفحص کردم، موجودی را که از او بهتر باشم نیافتم. خداوند فرمود که به عزت و جلالم قسم که اگر کسی را با خودت می‌آوردی تو را از نبوت خلع می‌کردم.(4) تکبر و خود بزرگ بینی انسان را بیچاره می کند، شیطان با اینکه سالها عبادت کرده بود چون یک لحظه خودش را بالاتر از آدم دید، از درگاه خدارانده شد.به قول شاعر " افتادگی آموز گر طالب فیضی * هرگز نخورد آب زمینی که بلند است" به پايين تر از خود نگاه كن : در كلمات قصار حضرت امیر (علیه السّلام) آمده است كه مى فرماید: « أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ (5) به پایین دست خود نگاه كن، نه به بالا دست خود. درست است كه در بعضى مادّیات و ثروتها بالاتر از تو هستند، امّا آیا عُمر او، صحّت او، توسعه ى او از لحاظ اولاد و... او هم از تو بیشتر است، یا این كه تو در این امور و امور دیگر از نعمتهاى ظاهرى و باطنى از او برترى؟! امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: « إِیاكُمْ أَنْ تَمُدُّوا أَطْرَافَكُمْ إِلَى مَا فِی أَیدِی أَبْنَاءِ الدُّنْیا » و بپرهیزید از چشم داشت بدان‎چه دنیاداران دارند ،« فَمَنْ مَدَّ طَرْفَهُ إِلَى ذَلِكَ طَالَ حُزْنُهُ » كه هر كه بر آن چشم دوزد، اندوهش دراز شود .(حرص می خورید که او دارد شما ندارید.)« وَ لَمْ یشْفَ غَیظُهُ » و خشمش فرو نكشد « وَ اسْتَصْغَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عِنْدَهُ » و نعمت خدا در در نزدش اندك نماید « فَیقِلُّ شُكْرُهُ لِلَّهِ » و شكرش براى خدا كم شود،«وَ انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ » به زیردستت نگر «فَتَكُونَ لِأَنْعُمِ اللَّهِ شَاكِراً » تا قدر نعمت خدا را بشناسى «وَ لِمَزِیدِهِ مُسْتَوْجِباً وَ لِجُودِهِ سَاكِبا» و فزونیش را بایست شوى و جودش بر تو ببارد. (6) شکر چیست که تا این حد مهم است ؟ در روایت داریم:امام صادق عليه السلام می فرمود: « لَو كانَ عندَ اللّه ِ عِبادَةٌ تَعَبَّدُ بها عِبادَةُ المُخلِصينَ أفضَلَ مِن الشُّكرِ على كُلِّ حالٍ» اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارىِ در همه حال وجود داشت كه بندگان مخلصش با آن عبادتش كنند ، « لَأطلَقَ لَفظَهُ فيهِم مِن جَميعِ الخَلقِ بها » هر آينه آن كلمه را درباره همه خلقش به كار مى برد ؛ « فَلمّا لَم يَكُن أفضَلُ مِنها خَصَّها مِن بَينِ العِباداتِ و خَصَّ أربابَها » اما چون عبادتى بهتر از آن نبود ، از ميان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ويژه گردانيد .( آن عبادت برگزیده که خداوند متعال به بندگان خاصش عنایت کرده است، شکرگزاری است.) فقالَ : « و قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ»(7) و فرمود : « و اندكى از بندگان من سپاس گزارند » .(8) پیداست که شکرگزاری نعمت بسیار والایی است ، اینکه انسان شکرگزار نعمت های خداوند باشد. رسول خدا(ص) در باب اهمیت شاکر بودن، می فرماید: پاداش کسي که غذا مي خورد و شکر بجا آورد، مانند روزه دار صبور است. (9)امام صادق (عليه السلام) نیز به نقل از پدرانش مي فرمايد: پاداش طعام خور سپاسگزار (انسان سیری که شاکر است)، همانند پاداش روزه دار در راه خداست و پاداش انسان سالم سپاسگزار مثل پاداش گرفتار صبور است و اجر توانگر سپاسگزار همانند اجر انسان محروم قناعت پيشه است. (10) شکر نعمت، زمینه ساز نعمت دیگری است، شکر نعمت ،راه را برای نعمت دیگر برای انسان باز می کند. این بخشی از روایاتی بود که در باب شکرگزاری است. یک حدیث دیگر نیز خدمتتان عرض می کنم و خطبه را تمام می کنم.امام صادق (ع) فرمود: « أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع» خداى تعالى به موسى عليه السلام وحى فرمود كه : « يَا مُوسَى اشْكُرْنِي حَقَّ شُكْرِي » اى موسى مرا چنان كه بايد شكر كن .(حق شکر را بجا آور) «فَقَالَ» موسى عرض كرد : « يَا رَبِّ وَ كَيْفَ أَشْكُرُكَ حَقَّ شُكْرِكَ » پروردگارا چگونه تو را چنان كه بايد شكر گويم ( و حق شکر را به جا آورم) «وَ لَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أَشْكُرُكَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ» حال آن كه هر شكرى كه تو را مى گويم خود نعمتى است كه تو به من ارزانى داشته اى؟ « قَالَ يَا مُوسَى الْآنَ شَكَرْتَنِي حِينَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِكَ مِنِّي» فرمود : اى موسى حال كه دانستى توفيق آن شكر را هم من به تو داده ام ، شكر مرا ادا كرده اى .(11)همین که نماز می خوانیم و کار خیر انجام می دهیم و به نماز جمعه می آییم، منتی بر خدانیست، همین هم نعمتی از طرف خداوند است که به ما ارزانی داشته است.همه چیز از ناحیه پروردگار است.این بخشی بود از کلمات امیرالمومنین(ع) در باب رضایت مندی از زندگی؛ بحثی است که روانشناسان امروز در باب مهارت زندگی ، چگونه بهتر زندگی کنیم و از زندگی رضایت داشته باشیم مطرح می کنندو در این زمینه کتابها نوشته اند ولی اساس آن قرآن و روایات اهل بیت است که امیرالمومنین در چند کلمه می فرماید: همیشه در زندگی و امور مالی به پایین تر از خودت نگاه کن. این اسباب شکرگزاری ورضایت مندی است و باعث می شود که انسان دیگر حرص نخورد و در زندگی طمع نداشته باشد. شکر بر نعمت ،نعمت دیگری بر انسان ارزانی می کندو زندگی گوارا می شود. خدایا به حق محمدو آل محمد * عاقبت همه ما را ختم بخیر بگردان خطبه دوم اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین. اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله. در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی؛ در توصیه به تقوی ان شاءالله که همه مؤمنین و متدنین کوشش کنیم نماز جمعه را باشکوه برگزار کنیم. همسایه هایی که ماشین ندارند را برای آمدن به مسجد کمک کنیم و آنها را هم سرسفره خیر دعوت کنیم . مناسبتها ور ویدادهای هفته را به اختصار خدمتتان عرض می کنم. رحلت عالم جلیل القدر آیت الله هاشمی شاهرودی: اولین نکته ارتحال مرجع دینی، فقیه عالی قدر حضرت آیت الله عظمی شاهرودی (اعلی الله مقامه شریف) در این هفته داشتیم خداوند روح شان را شادگرداند و بالاترین اجر را به ایشان عنایت بگرداند و اجداد طاهرینش محشور بفرماید. نبوغ سرشاری را خدای تبارک تعالی خداوند به ایشان عنایت کرده بود ، در سن کم یک فقیه و یک مجتهد بودند چون حاصل دو حوزه بزرگ علمی یکی حوزه علیمه نجف، یکی هم حوزه علمیه قم است. هم شاگرد مبارز حضرت امام و هم شاگرد مبارز آیت الله شهید صدر و آیت الله عظمی خویی رحمه الله علیه بودند، یک شخصیت همه جانبه، حافظ نظام اسلامی و یاور رهبر وحلال مشکلات . متاسفانه بزرگان را وقتی می شناسیم که آنها را از دست بدهیم تا وقتی که زنده هستند باید قدر بدانیم. ایشان برادر بزرگوار سه شهید بودندو علیرغم همه مشکلات مدیریتی که داشتند، درس و بحث را در حوزه علمیه قم تعطیل نکردند و شاگردان بزرگی را تربیت کردند . حوزه درسی خوبی داشتند وکتابهای مهمی را نوشتند چون امام(ره) اشاره فرموده بودند: در مسئولیت ها درس و بحث حوزوی را تعطیل نکنید. ایشان یک استاد مسلم فقیه، اصولی و رجالی در حوزه علمیه قم بودندکه مدت طولانی با بیماری طی کردند و چند روز پیش به لقاء الله پیوستند، خدای متعال روح شان را شاد بگرداند. حماسه نهم دیماه امتحان بزرگ ملت ایران: ما در آستانه یوم الله بسیار مهم نهم دی قرار گرفته ایم.بنده از این دید به این یوم الله نگاه میکنم که این حماسه یک ابتلا و یک امتحان بزرگ بود. خداوند هرسال، یکی دوبار همه را امتحان عمومی می کنیم تا مشخص بشود که به حرفهایی که میزنیم، اعتقاد داریم و پایبند هستیم یا نه. در زمان رسول خدا همه می گفتند ما مؤمن به پیامبرخدا هستیم و خبیث و طیب از هم شناخته نمی شد. و مشخص نبود که چه کسی واقعاً راست می گفت و چه کسی دروغ میگفت و چه کسی حقیقتاً پیرو رسول خدا است و چه کسی دنیا طلب است و دروغ می گوید. ولایت امیرالمومنین(ع) نیز یک امتحان بود. بعد از رحلت حضرت امام(ره) خیلی ها مدعی پیرو خط امام بودند که باید غربال می شدند و امتحان پس بدهند. مردم هم باید امتحان پس بدهند همانگونه که مردم زمان سیدالشهدا باید امتحان پس می دادند تا صداقت ، راستی و درستی ، بصیرت و آگاهی آنها باید به محک زده شود. بعد از ارتحال حضرت امام مدعیان فراوان بودند. فتنه سال88 یک امتحان بود تا خبیث از طیب مشخص شود. چه کسانی درست می گویند و ولایت مدارند و چه چه کسانی دنیاطلب هستند و چه کسانی حافظ واجب ترین واجبات هستند، حضرت امام(ره) فرمودند: حفظ نظام جمهوری اسلامی از اوجب واجبات است، تبعیت از ولی فقیه رکن اساسی تشیع است. شیعه بودن با تبعیت از جانشین معصوم نبودن سازگاری ندارد. شیعه یعنی تابع اهل بیت تابع امام زمان و درعصر غیبت تابع فقیه جامع الشرایط بودن.این شیعه واقعی است. بزرگواران انقلاب اسلامی آینه تمام نمای حدیث رسول خداست که فرمود من از دنیا می روم و دوچیز را بین شما امانت می گذارم که مایه خوشبختی شماست به آن چنگ بزنید و جدا نشوید و آن دو قرآن و عترت هستند(12) . انقلاب اسلامی نتیجه قرآن و عترت است. امام بزرگوار قرآن و عترت و اسلام ناب را برای ما به ارمغان آورد، امیرالمومنین فرمودند: «همانا اين دين پيش از اين، اسير دست اشرار و وسيله هوس رانى و دنياطلبى گروهى بوده است.»(13)همانطور که امیرالمومنین(ع) ، دین اسلام را نجات داد .امام هم جان ما را نجات داد و هم اسلام را نجات داد ، از دهه شصت توطئه گران و لیبرال ها نشستند وبرنامه ریختند که چگونه این نظام اسلامی را نابود کنند. در حلقه کیان نشستند؛عده ا ی از راههای سیاسی وارد شدند، در ریاست جمهوری آن زمان ،جلساتی با ریاست حجاریان برگزار می شد و برنامه ریزی می شد که ما چکار کنیم به عنوان توسعه سیاسی برنامه ریزی کردند و نتیجه اش این شد که با انقلاب مخملی نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند و تصمیم گرفتند با انقلاب رنگین خون شهدا را پایمال کنند. بعد از انتخابات در شوری سابق وقتی می خواستندکودتا کنند و انقلاب شان را از بین ببرند از طریق انقلابهای رنگین این کار را انجام دادند. هرجایی یک رنگ را انتخاب کرده بودند تا مردم را به صحنه بکشند و با دست خودشان حکومت خودشان را ساقط کنند. در انتخابات سال88 مردم ایران به صحنه آمدند و حداکثر حضور را داشتند ولی میر حسین موسوی که نخست وزیر حضرت امام بود و مدعی خط امام بودوقتی نتوانست حائز بیشترین آراء شود و پیروز انتخابات شود، نظام جمهوری اسلامی را متهم به تقلب در انتخابات کرد و اینکه آرا من بیشتر از طرف مقابل بود و طرفداران خودرا تحریک به شورش کردند. هر چیزی راه دارد امام فرمودند باید قانون گرا باشید؛آنها علاوه بر متهم کردن نظام به تقلب ، اتهام دوم این بود که قانون گریزی کردند و مطالبات خودرا به جای قانون به کف خیابان اوردندو مردم را جمع کردندو گفتند رو در روی نظام بایستید تاجایی که در روز عاشورا قرآن و مسجد را آتش زدند و کف و سوت زدند. بعد موسوی اطلاعیه داد که اینها امت خداجو بودند که اینکارها را انجام دادند. تمام دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی نیز از اینها حمایت کردند. منافقینی که در ابتدای انقلاب ، 17 هزار نفر از بزرگان و مردم عادی ما را به شهادت رسانده بودند، هم از اینها حمایت کردند.اسرائیلی ها و سعودی ها نیز از این حرکت حمایت کردند . همه دشمنان وقتی دیدند فضایی ایجاد شده است تلاش کردندتا تمامی زحمات انبیاء و تلاشهای ائمه و زحمات علمایی که خون دادندو جان دادند تا انقلاب اسلامی به نتیجه برسد را به هدر دهند و انقلاب را سرنگون کنند و ایران اسلامی را تسخیر کنندو نوک تمام حملات هم متوجه شخص ولی و رهبری بود. با قانون گریزی و آشوب چندماه کشور را ناامن کرده بودند ولی مدیریت الهی بود که فتنه در هم کوبیده شد، رهبر معظم انقلاب فرمودند: من دست خدا را دیدیم، این معجزه خداوند بود. امام (ره) هم بارها فرمودند: من دست خدا را در این انقلاب دیدم و در این جریان نیر دست خدا را دیدیم. مردم و حتی کسانی که به موسوی رای داده بودند ، وقتی دیدندکه اینها می خواهند نظام دینی را از بین ببرندو زحمات امام را هدر بدهدو رو در روی نظام واسلام و انقلاب ایستاده اند،از آنها اعلام برائت کردند، کسانی را می شناختم که رئیس ستاد موسوی بودند ولی بعد از این جریان از اوبریدند و اعلام برائت کردند. گفتند درست است ما به موسوی رای دادیم ولی اسلام و انقلاب برای ما یک اصل است.اینها فهیمدندو مردم هم فهمیدندو رهبر هم بصیرت افزایی کردند و مردم در نهم دی کاری کردند کارستان و اسلام و کشور را نجات دادند. این باطل السحر بود. برخی می گفتند این اختلافات سیاسی بوده است که بعد از انتخابات 88 رخ داده است. نه اینها برای چنین روزی سالها کار کرده بودندوبرنامه ریخته بودند ،قطعاً آیندگان در این باره بیشتر خواهند نوشت وافشاگری می کنندو دستهای پشت پرده را برملا خواهند کرد واینکه چه توطئه هایی علیه اسلام و انقلاب و نظام اسلامی تدارک دیده شده بود. آنها وقتی از طریق جنگ نظامی وفشار اقتصادی و تحریم نتوانستند کاری از پیش ببرند، راه حل انقلاب مخملی را در پیش گرفتند تا نظام اسلامی را سرنگون کنند. دشمنان طرح این توطئه را ریخته بودند و مخارج آن را داده بودند و حمایت و پشتیبانی و همفکری داشتند. عوامل نفاق نیز قصد داشتند در داخل کشور کار را تمام کنند و نظام ولایت علوی را سرنگون کنند.عمل آنها مانند خوارج بود که در مقابل علی ایستادند و خواهان ساقط شدن حکومت عدل علی(ع) شدند. اینها هم خوارج زمان هستند ولی تفاوت مردم زمان امیرالمومنین با مردم امروز ،در ایمان، بصیرت و بیداری مردم امروز است. در نهم دیماه 1388 مردم خودجوش به میدان آمدند و طومار فتنه را در هم پیچیدند، در صورتی که فتنه گران هنوز قصد داشتند تا در شهرهای کوچک و بزرگ شورش راه بیندازند و مردم را به خیابانها بکشانند و کار نظام را تمام کنند ولی به لطف الهی با حضور مردم، این فتنه و توطئه شکست خورد و ناکام ماند و شاخ فتنه شکسته شد. خدا را براین نعمت بیداری ملت ، شکرگزاریم. توطئه های دشمن تمامی ندارد: برادران و خواهران این همه کار نیست دشمن ما از پای ننشسته است و روزبه روز توطئه های جدیدی را تدارک می بیند، آنها با مادشمن هستند و اسلام ناب را نمی خواهند باید این را با تمام وجود درک کنیم. سعودی ها و استکبارجهانی و صهیونیست ها که پیروزی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی را نمی خواهند، دائما علیه ما توطئه می کنند. ما باید حواس خودمان را جمع کنیم.ممکن است فتنه ای دوباره تدارک ببینند.هر کجا مردم بیدار آماده و به موقع در صحنه بودند، دشمنان ناکام ماندند؛ این وقت شناسی بسیار مهم است، شهدای کربلا 72 نفر بودند ولی چون به موقع امام را همراهی کردند، اثرگذار شدند، ولی سلیمان بن صرد با اینکه لشکر5000 نفری را برای خونخواهی امام حسین رهبری می کرد وهمه شهید شدند ولی اثر زیادی نداشت چون به هنگام و به موقع نبود وحکم نوشداروی بعداز مرگ سهراب را داشت. اگر این 5000 نفر آن زمان که باید، در رکاب سیدالشهدا بودند شاید نتیجه جنگ کاملا متفاوت می شد و چه بسا دشمن شکست می خورد و امام پیروز می شدند، به موقع در صحنه بودن بسیار مهم است. نعمت بزرگ ولایت: برادران و خواهران نعمت بزرگی که ما داریم این است که طبق قانون اساسی یک فقیه که جانشین امام زمان است برما حاکم است.این خیلی نعمت بزرگی است او که شجاعانه سینه سپر می کند،دشمن را عقب می راند و توطئه های آنها را خنثی می کند.این نعمت ولایت ونعمت امیرالمومنین بعد رسول خداو نعمت امام زمان و نعمت رهبری حکیم و عزیز و نعمت خامنه ای کبیر (حفظ الله تعالی) است که باید قدردان آن وبد و گوش به فرمان رهبر فرزانه انقلاب باشیم. انقلاب ما، زمینه ساز ظهور حضرت صاحب الامر(عج) است و جهان را برای ظهور آماده می کند. در نهایت پرچم انقلاب ما به دست امام زمان قرار می گیرد و هیچ شکی در آن نیست ولی بیداری مردم و بیداری مسئولین، اتحاد و همدلی ما ، انسجام ما زمینه ساز است. ان شاءالله همه در این راه کمک رسان باشیم. تلاش برای جهانی شدن فرهنگ علوی وفاطمی: ارزشهای اسلام ناب برای هر حزب و جناحی سیاسی اعم از اصلاح طالب و اصول گرا ، چپ و راست ، قابل احترام است، همه باید دنبال این باشیم تا فرهنگ امیرالمؤمنین جهانی شود. فرهنگ فاطمی و فرهنگ قرآنی باید در دنیا حرف اول را بزند. باید با همکار کنیم و با تلاش و کوشش شهر ، استان و کشورمان را با هم بسازیم تا دشمن نتواند نفوذ کند. امروز معضل بیکاری یک ناهنجاری است و نقطه آلوده ای است که دشمنان مگس صفت بر روی آن می نشیند. دشمن با سوءاستفاده از بیکاری و گرانی ها و صحبت هایی که در فضای مجازی گفته می شود،دنبال این است تا اعتماد مردم را از نظام سلب کند ولی راز و رمز پیروزی گوش به فرمان ولی سپردن و توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب است، این تنها راه عزت و سرافرازی ماست. ایران امروز بربال ملائکه نشسته است ، کشور ما امروز گلستانی است در میان جهنمی که اطراف ماست این نعمت بزرگ از برکت امام و شهدا ایجاد شده است که باید آن را قدر بدانیم وکمک کنیم تا ماندگار بماند و سالم به نسل بعد بسپاریم. اینها وظایفی است که بردوش ما گذاشته شده است. مطالب دیگری راهم مختصر عرض کنم: شهادت آیت الله غفاری (ره) را هم در پیش داریم، خداوند این مرد بزرگ را رحمت کند ماجرای نامه امام به گورباچف به قلم آیت الله جوادی آملی در اولین روز سال 1989 میلادی ـ 11 دی 1367 ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رییس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکاء به غرب انتشار یافت. امام خمینی در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرت های برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود.نامه تاریخی امام خمینی(س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت‌الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده‌چی‌ دباغ، 13دی 1367در مسکو به گورباچف تحویل داده شد. مضمون اصلی و اصیل این پیام، «دعوت به اسلام» بود. امام فرموده بوددند: پیام به آقای گورباچف تسلیم نشود، بلکه جمله به جمله برای او خوانده و ترجمه شود و بعد از پایان قرائت و ترجمه، تسلیم او گردد، تا نگوید در فرصت بعد پیام را مطالعه میکنم، و اگر احتیاج به توضیح یا استدلال داشت، همانجا توضیح داده شود.در مدتی که نمایندگان ایرانی این نامه را برای گورباچف می خواندند، او در کمال ادب گوش می‏داد و تنها در دو جای پیام، رنگ چهره‏اش تغییر کرد و صورتش سرخ شد؛ یک مورد آن در قسمتی از پیام بود که امام می‏فرماید: دیگر کمونیست را باید در موزه‏های تاریخی جهان بنگریم و... پیام اصلی حضرت امام(قدس سره) دعوت به اسلام بود که برای جلوگیری از هم پاشیده شدن کشورتان به اسلام روی بیاورید .مبادا به سمت غرب و امریکایی ها بروید وگرنه کشورتان نابود خواهد شد. (14) صدای شکستن استخوانهای غرب به گوش می رسد: همین چند روز پیش در امریکا شاهد اختلاف بین ترامپ و کنگره اختلاف بودیم که دولت تعطیل شدو این شکستن استخوان های امریکاست. آنها از سوریه فراری شدندو از افغانستان فراری می شوند. هر چند توطئه های خود را رها نمی کنند ولی در خاورمیانه شکست خوردند چون اینها آمده بودند تا بمانند . همه اینها از برکت امام و انقلاب است. بزرگواران همین که ما زنده ایم ودر ایران اسلامی نفس می کشیم یعنی آمریکا روز به روز ضعیف تر شده است، چون نفس آنها کشیدن ما را نمی خواهند. همین که زنده ایم و کار وتلاش می کنیم و کشور را پیش می بریم یعنی پیروزی.آن چیزی که دشمن نمی خواهد، این مایه افتخار است ، اینها را باید قدرشناس بود. پیشرفت خوب کارخانه واگن سازی: در این هفته بازدیدی از کارخانه واگن سازی داشتیم. واقعا بسیار کار شده است و چه امکانات خوبی در شهرستان فراهم شده است و این کارخانه قطعات متعدد می سازد، کاری که سالها خارجی ها می کردند و امروز به دست جوانان زرندی و به دست مدیریت مؤمن کارخانه اتفاق می افتد. سالن های مسافربری مترو و قطارهایی مثل رجا و همین طور واگن های باری که تا دیروز خارجی ها می ساختند ولی امروز به دست پُرتوان همین جوانان و با طرح هایی بهتر از آنها ساخته می شود.سیستمهای پیچیده ای که آنها داشتند مانند تهویه، امروز درهمین زرند این سیستم با همه پیچیدگی و ابزارش ساخته می شود که مایه افتخار است ؛ چه خوب است مراکز صنعتی شهرستان دست در دست هم دهند، فولاد دست در دست واگن سازی و دانشگاه نهد. فولاد ما به هزاران قطعه نیاز دارد و همه امکانات آن امروز در شهرستان فراهم است و می توانند به جایی اینکه این قطعات را از جای دیگر تهیه کنند، در همین زرند بخرند.برادران و خواهران نمازگزار، بنده عِرق زیادی به پیشرفت شهرستان دارم و تمام تلاشم این است که شهرمان پیشرفت کند و تا امروز اجازه نداده ام ،سرسوزنی اختلاف بیفتد که مبادا در این موقعیت شهرستان ضرر کند. و با هر زحمتی بوده است، تلاش می کنیم تا با وحدت و همدلی، زیر ساخت پیشرفت این شهرستان فراهم شود. مردم زرند شایستگی های بسیار زیادی دارند. اتحاد علم وصنعت در جهت پیشرفت شهرستان: فولاد باید دست در دست واگن سازی و همین طور دست در دست دانشگاه بگذارد تا شهرستان ما پیشرفت کند. علم و صنعت اگر در خدمت کارخانه و کارخانه در خدمت علم و صنعت باشد ، با این مغزهای الهی که جوانان ما دارند ، همه چیز گلستان می شود. این را باید قدربدانیم و شکرگزار باشیم. واگن های خوبی در شهرستان ساخته می شود ولی متاسفانه برخی مدیران عالی ما واگن دست دوم بُنجل را از کشورهای دیگر وارد می کنند واین واگن های تمیز ساخته شده به دست جوانان ایرانی را نمی خرند. من نمی دانم اینها عِرق ملی ندارند ویا چه دستهایی در کار است ؟ باید به این جوانان میدان بدهیم تا کاری کنند کارستان! فعالیت خوب جهاد کشاورزی در زمینه احیاء قنوات: چند روز پیش با مدیر محترم جهاد کشاورزی دیدار داشتم تا از نزدیک ببینم که چقدر در این زمینه کار شده است، فعالیت های بسیار خوبی انجام شده بود، در بحث حفظ قنوات انصافا کار کردند. قنواتی که در اثر حفر چاه خراب شده بودند و نمی توانستند درست کنند. با یک مهندس جوان وباتجربه با برنامه ریزی کردند و قنات هایی که 13-14 متر عمق داشتندرا با وسایل و امکانات روز خاک برداری کردندو کف آن را بتون کردند و درست کردندو نامگذاری کردند و آبی را که رفته بود، احیا کردند. یکی ازروستاهایی که ده سال آب نداشتند را احیا کردند و آب را به انجا برگرداندند که جای تشکر دارد، اینها ازبرکت انقلاب و از برکت نظام است که خدا را بر این نعمت شکرگزاریم. پیچیدگی وسختی صنعت برق: از کارخانه برق هم بازدید داشتم، واقعاً صنعت برق پپیچیده وکار سختی است . من از مدیر کارخانه سوال کردم با این همه پیچیدگی وسختی کار ،آیا شما اسراف هم می کنید؟ گفتند : اجازه نمی دهم حتی یک لامپ روشن بماند و اسرف شود. نمی دانید چه سرمایه ای هدر می رود و سوخت می شود تا این برق تولید می شود. اگر یک روز از کارخانه برق، بازدید کنید متوجه می شوید که چقدر کار سختی است و چه مدیریت و برنامه ریزی نیاز دارد . همین جا را روسها اداره می کردند ولی امروز همین جوان متدین و متخصص اینجا را اداره می کنند، آن هم با حقوق کم و سختی و پیچیدگی زیادی که دارد ولی با عشق و علاقه کار را پیش می برند. اینها نعمت های خداوند است قدردان آن باشیم. اهداء خون دمیدن حیات در دیگران: آخرین کلام راهم عرض کنم: سازمان انتقال خون به خون نیاز دارد، هر بسته خون را تنها یک ماه می توان نگه داشت وبیشتر از این زمان خراب می شود. دوشنبه ها این عزیزان می آیند و هر کس توان دارد ، خون بدهد. سوال کردم و گفتند در شهرستان واقعاً کمبود خون داریم .مثلا از بیمارستان زنگ می زنند و صد واحد خون نیاز دارند ولی ما چهل واحد بیشتر نداریم و یک عده از بیماران می مانند. هرکسی می تواند در این زمینه کمک کند. اهدای خون، دمیدن حیات در دیگران است قدر بدانیم. آخرین کلام هم اینکه برای مهدویت وکارهای مربوط به اما زمان (عج) نیاز به یک خانه داریم. اگر کسی چندتا خانه دارد یکی از آنها را برای کارهای مروبط به مهدویت وقف کند. یادواره شهدا هم باشکوه برگزارشد، از سپاه ، بسیج و همه دست اندرکاران تشکر می کنم . بسیار عالی واثرگذار بود. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته پی نوشت: 1- شرح نامه ۶۹ نهج البلاغه ـ نامه به حارث همدانى 2- سوره مبارکه القصص ،آیه 79 تا 82 3- تحف‏العقول، ص 500 4- عدةالداعی و نجاح الساعی، ص ۲۱۸ 5- ر.ك: بحارالانوار، ج 67، ص 173 و 318؛ ج 69، ص 42؛ ج 75، ص 198 و... 6- بحار الأنوار، ج‏72، ص367. 7- سوره مبارکه سبأ ،آیه ۱۳ 8 - بحار الأنوار: ۷۱/۵۲/۷۷ 9- نهج الفصاحه، حديث 885 10- بحارالانوار، ج 71، ص 54 11- کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 98 ، ح 27 12- حدیث ثقلین ، کمال الدین وتمام النعمة، ج1، باب22، ص233 13- نامه ۵۳ نهج البلاغه / الکامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۱۶۵ و۱۶۶ 14- کتاب بنیان مرصوص امام خمینی در بیان و بنان آیت الله جوادی آملی، فصل هفدهم ص۳۱۰ تا ۳۱۴