سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

حضور وسخنرانی امام جمعه محترم د مراسم شهادت امام حسن مجتبی(ع)

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 292 مرتبه
دسته: گزارش تصويريتاریخ: 1397.07.29
 
حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم در مراسم شهادت امام حسن مجتبی(ع) که مورخه97/07/24 با حضورجمعی از مسئولین وطلاب حوزه های علمیه شهرستان در محل حوزه علمیه حجت برگزار شد.




سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در مراسم شهادت امام حسن مجتبی(ع) در محل حوزه علمیه مورخه97/07/24


الحمدلله،الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله ال الله

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)،یا بقیة الله ، یا اباصالح، ادرکنا واغثنا، السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)، السلام علیک یا کریم اهل بیت، یا حسن ابن علی(ع).

خوش آمد عرض می کنم خدمت همه شما دوستداران کریم اهل بیت، برادران، خواهران ،طلاب و روحانیون عزیز وتقدیر و تشکر می کنم از این مدرسه وحوزه جناب حجت الاسلام آقای عرب زاده که برنامه ریزی کردند تا به مناسبت شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) در جمع سربازان حضرت ولی عصر (عج)اقامه عزا بر سبط اکبر برگزار شود که انصافاً جای تقدیر و تشکر دارد و از حضور سروران عزیز روحانی ریاست محترم اداره اوقاف وامور خیریه ، ریاست محترم اداره تبلیغات اسلامی و همینطور عزیزان بزرگوار روحانی که دراین جلسه نورانی شَرَفِ حضور دارند ان شاء الله خدای متعال این جلسه را مورد قبول درگاه خودش قرار بدهد، صلواتی را مرحمت بفرمائید.

دو نقل از شهادت امام حسن مجتبی(ع):

درباب شهادت امام مجتبی (ع) دو نقل داریم .تعدادی از علمای بزرگ از جمله مرحوم شیخ عباس قمی هفتم ماه صفر را اعلام می کنند وتعدادی از علما هم بیست وهشتم ماه صفر را شهادت این امام بزرگوار اعلام می کنند منتهی آن که متقن تر است و در بین علما ومراجع بیشتر بر آن تکیه می کردند هفتم ماه صفر می دانند ولی دربین ما مرسوم بوده که بیست وهشتم ماه صفر هم رحلت جانگداز پیغمبر خدا(ص) وشهادت امام حسن مجتبی(ع) است حالا اشکالی ندارد که ما مثل ایام فاطمیه هر دو وقت را عزاداری کنیم اینکه فقط اکتفا کنیم به روز بیست وهشتم ودر آن ایام حق امام حسن(ع) ادا نمی شود، برای اینکه آن روز ارتحال جانگداز پیامبراکرم (ص)است و زیارت پیامبر از راه دور خوانده ومصائب آن حضرت گفته می شود وکمتر به سبط اکبر پرداخته می شود وابتکاری که جناب آقای عرب زاده از سال قبل شروع کرده اند و به آن روایتی که متقن است وهفتم ماه صفر مراسم عزاداری را برپا می کنند کار پسندیده ای است وچه خوب است که در سراسر شهرستان حداقل سه روز را برای سبط اکبر اقامه عزا کنند وبتوانیم حق مطلب را نسبت به امام مجتبی(ع) ادا کنیم.

در این مجلس باشکوه من یکی از وصایای امام حسن (ع) وبعد هم گوشه ای از دوران زندگی آن امام بزرگوار ودرسی که ما باید از زندگی ایشان بیاموزیم را خدمت شما بزرگواران عرض می کنم .

موعظه امام حسن مجتبی(ع) برای جناده :

جنادة بن ابی امیه یکی از یاران امام حسن (ع) است نقل می کند: « دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ »زمانی که من شنیدم امام حسن(ع) در بستر بیماری هستند به عیادت ایشان رفتم « وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ (لَعَنَهُ اللَّهُ) » و در پیش روى او طشتى بود که در آن خون ریخته بود، و جگر حضرت در اثر زهرى که معاویة بن أبى سفیان- خدایش‏ لعنت کند- به آن حضرت خورانده بود قطعه قطعه بیرون مى‌‏آمد.« فَقُلْتُ یَا مَوْلَایَ مَا لَکَ لَا تُعَالِجُ نَفْسَکَ » اى مولاى من! چرا دردتان مداوا نمی کنید ؟(چون چندین مرتبه به امام حسن(ع) زهر دادند ولی این دفعه این زهر خیلی قوی بود نقل می کند که طشت را جلوی امام گذاشته بودند تا لخته های خون در آن بریزند) « فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ » امام فرمودند: اى ابا عبد اللَّه مرگ را به چه چیز علاج کنم ؟( یعنی این زهری که به امام خوراندند در تمام زوایای وجود امام اثر گذاشته ودیگر درمان ندارد ) « قُلْتُ‏ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ »گفتم: انّا للَّه و انّا الیه راجعون. « ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ وَ قَالَ » سپس حضرت به سوی من توجه کرد و فرمود: « وَ اللَّهِ إِنَّهُ لِعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ یَمْلِکُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ ع وَ فَاطِمَةَ ع مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ » به خدا سوگند این پیمانى است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با من فرموده که این امر (امامت) را 12 نفر پیشوا و امام از فرزندان على و فاطمه برعهده می گیرند و هیچ یک از ما نیست جز این که یا به زهر و یا به شمشیر کشته شود (و به مرگ عادى از دنیا نخواهیم رفت وهمه به شهادت می رسند). « ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّشْتُ وَ اتَّکَأَ ص » سپس طشت را از نزد حضرت برداشتم و حضرت تکیه فرمود. « فَقُلْتُ عِظْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ » جناده‏ گوید: به ایشان عرض کردم: اى فرزند رسول خدا مرا موعظه فرما. (موعظه آن هم از امام معصوم خیلی موثر است. امام حسن (ع) با اینکه حالشان مناسب نبود ، پذیرفتند که جناده را موعظه کنند اولین جمله که حضرت فرمودند این بود :) «قَالَ نَعَمْ اسْتَعَدَّ لِسَفَرِکَ‏ » فرمود: آرى، مهیاى مسافرت (آخرت) شو،( باید فرض کنی که در این دنیا مسافر هستی و استعداد و آمادگی این سفر را برا ی خودت فراهم کنی) «وَ حَصِّلْ زَادَکَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِکَ » و توشه‏ آن را پیش از رسیدن اجل فراهم نما،(برای سفر آخرت که در پیش داری باید زاد و توشه ات را با خود برداری و برای این سفر آمادگی داشته باشی، برادران وخواهران مخصوصاً در این زمان ما که مرگها ، فاجعه و ناگهانی است وآمار سکته و مرگهای ناگهانی بالارفته است و بیشتر مرگها قشرجوان را درمی یابد امام می فرمایند: این دنیا را مثل یک مسافر برای خودت فرض کن واین مسافر یک سفرمهمی را در پیش دارد و باید آماده باشد. جناده می گوید: من فکر کردم که این آمادگی سفر چگونه حاصل می شود؟ انسان چگونه باید آماده باشد؟ امام دراین بخش نفرمودند چگونه باید آماده باشد، البته بعداً فرمایشاتی را دارند که عرض می کنم.

ضرورت نوشتن وصیت نامه:

یکی از مسائلی که انسان باید به آن توجه کند و در جامعه روایی ما هم وجود دارد، بحث وصیت است ، در راویتی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) داریم که حضرت(ص) فرمودند: « ما ینبغی لامرئ مسلم أن یبیت لیلة إلا و وصیته تحت رأسه.»(1) بر هیچ مسلمانی سزاوار نیست که شبی را سپری کند، مگر این که وصیتش زیر سرش باشد. خصوصاً در سفر مکه نوشتن وصیت نامه الزامی است، برخی زائران ،می ترسند که وصیت نامه بنویسند ومی گویند اگر وصیت نامه بنویسیم زود می میریم . در حالی که شایسته است هر کسی یک وصیت نامه برای خودش تنظیم کند. بنده وقتی که این بحث را نگاه می کردم دیدم که اتفاقاً چند راویت داریم از جمله مرحوم «شیخ طوسی» فرموده است: مستحب است برای انسان که وصیّت کند و نسبت به آن بی توجّهی ننماید; زیرا روایت شده است که «سزاوار است برای انسان شب را به صبح نیاورد، مگر آن که وصیّتش زیر سرش (و کنار بسترش) باشد».

تنظیم وصیتنامه:


حالا چگونه باید برای این سفر آماده باشیم ؟ یکی از راههایش این است که انسان برای خودش وصیت نامه تنظیم کند چون مرگ خبر نمی کند ، تنها چیزی که به انسان خبر نمی دهند مرگ است وانسان نمی داند که چه زمانی اتفاق می افتد . فردی بوده که روی همین منبر در حال سخنرانی و یا در حال نماز از دنیا رفته است ،چون لحظه مُردن و مرگ مشخص نیست ، انسان باید وصیت نامه اش را آماده کند . بعضی روایات را مرحوم شیخ طوسی نقل می کنند که خیلی جالب است می فرماید: از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «هر کس به هنگام مرگش وصیّت خوبی نکند، نشانه کاستی در عقل و مروّت او است».( انسان عاقل باید وصیت نامه بنویسد، انسانی که بی اعتناست معلوم می شود که عقلش کم دارد و واقعاً هم کم داردکه به فکر مرگش نیست ،مرگ به سراغش می آید واموالی از مردم در دستش است و تکلیف نماز و روزه وخمس وحجش را معلوم نمی کند.

نحوه تنظمی وصیت نامه:

وصیت نامه یک عهد وپیمان است وباعث رفع عذاب می شود. متن سفارش امام حسن(ع) به جناده هم بر همین اساس است که می فرمودند: جناده برای سفر آخرتت مهیا باش و اولین راه مهیا شدن هم این است که انسان برای خودش وصیت نامه بنویسد تا اگر مرگ به سراغش آمد ، بدانند که باید چکار کنند وچیزی بر گردن او نماند) در ادامه مرحوم شیخ طوسی می گوید: از رسول خدا سوال شد: چگونه باید وصیّت کرد؟ فرمود: «وقتی که نزدیک است مرگش فرا رسد و مردم نزد او جمع شدند(مقدّمتاً)، بگوید: « اَللّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ، اَلرَّحْمنَ الرَّحیمَ، »خدایا ای آفریننده آسمان‌ها و زمین و دانای غیب و شهود و بخشاینده مهربان « اِنّی اَعْهَدُ اِلَیْکَ اَنّی اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ،» من عهد می‌کنم با تو که براستی گواهی دهم که معبودی نیست جز تو یگانه ای که شریک نداری « وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ، وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ » و به این که محمّد صلی الله علیه و آله بنده و رسول توست و به این که قیامت خواهد آمد « لارَیْبَ فیها، وَ اَنَّکَ تَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، وَاَنَّ الْحِسابَ حَقٌّ، وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ، » شکّی در آن نیست و به یقین تو می‌انگیزی هر که در گور است و حساب حق است و بهشت حق است « وَ ما وَعَدْتَ فیها مِنَ النَّعیمِ مِنَ الْمَـأْکَلِ وَالْمَشْرَبِ وَ النِّکاحِ حَقٌّ،» و هر چه نوید داده ای از نعمت‌ها از خوراکی و نوشیدنی و ازدواج حق است «وَ اَنَّ النّارَ حَقٌّ، وَ اَنَّ الاْیمانَ حَقٌّ، وَ اَنَّ الدّینَ کَما وَصَفْتَ، وَاَنَّ الاِْسْلامَ کَما شَرَعْتَ،» و دوزخ حق و ایمان حق است و دین همان است که تو وصف کرده و اسلام چنان است که تو مقرّر داشته ای «وَ اَنَّ الْقَوْلَ کَما قُلْتَ، وَ اَنَّ الْقُرآنَ کَما اَنْزَلْتَ،» و گفته همان گفته توست و قرآن همان گونه است که تو نازل کرده ای « وَ اَنَّکَ اَنْتَ اللهُ الْحَقُّ الْمُبینُ، وانی اَعْهَدُ اِلَیْکَ فی دارِ الدُّنْیا، اَنّی رَضیتُ بِکَ رَبّاً،» و به یقین تو خدای بر حق و آشکاری. و من عهد کنم با تو در دنیا که من خشنودم به پروردگاری تو « وَبِاْلإِسْلامِ دیناً،وَبِمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نَبِیّاً، وَبِعَلِیٍّ وَلِیّاً، وَبِالْقُرْآنِ کِتاباً،» و به دین اسلام و به پیامبری محمّد صلی الله علیه و آله و به ولایت علی و به کتابم قرآن « وَ اَنَّ اَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ اَئِمَّتی، اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی » و به این که خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد امامانند خدایا تویی تکیه گاهم « عِنْدَ شِدَّتی، وَ رَجائی عِنْدَ کُرْبَتی، وَعُدَّتی عِنْدَ الاُْمُورِ الَّتی تَنْزِلُ بی،» در سختی و امیدم در گرفتاری و ذخیره‌ام در پیش آمدها «فَاَنْتَ وَلِیّی فی نِعْمَتی، وَ اِلهی وَ اِلهُ آبائی، صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ،» پس تویی ولی نعمت من و معبود من و معبود پدرانم درود فرست بر محمّد و آلش «وَلاتَکِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَةَ عَیْن اَبَداً،وَانِسْ فی قَبْری وَحْشَتی،» و مرا به خودم وامگذار چشم برهم زدنی هرگز و در وحشت قبرم انیس من باش « وَاجْعَلْ لی عِنْدَکَ عَهْدَاً یَوْمَ اَلْقاکَ مَنْشُوراً.» و قرار ده برایم در پیش خود پیمانی گسترده در روز دیدارت. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در ادامه فرمود: « این عهد و پیمان میّت است با خدا، در روزی که می‌خواهد، وصیّت کند و وصیّت بر هر مسلمانی لازم است»(2)(سپس وصیت‌های خود را بگوید).

چه چیزی در وصیت نامه بنویسیم:

باید توجّه داشته باشد بیش از ثلث اموال خود وصیّت نکند، زیرا فقط حق دارد که یک سوم مال خودش را وصیت کند و دو ثلث مال او برای ورثه است .خوب حالا به چه چیزی باید وصیت کند؟ اول باید ببیند چه بدهی و واجباتی دارد و اولاً انسان تا زنده است باید اگر نماز و روزه قضایی دارد ادا کند و وظایف خودش را انجام بدهد،همانطور که ما نسبت به گذشتگان مان بی اعتنا هستیم فرزندان ما هم نسبت به مابی اعتنا هستند انسان تا وقتی که زنده است خودش باید چراغی جلوی پای خودش روشن کند و بفرستد وکار وبار خودش را درست کند، این یکی از راهها بود .یکی دیگر ازاین راهها این است که مالش را حساب کند و حسابرسی مالش را داشته باشد و واجبات مالی خودش را اداکند وخمس مالش را پرداخت کند .

نتیجه بد اخلاقی بادیگران:

سومین نکته ای که من برای آمادگی یک انسان یادداشت کرده ام این است که اخلاق خودش را درست کند چون اخلاق باعث می شود که انسان درهمان شب اول به او خوش یا بد بگذرد و دلیلش هم این است که سعد ابن معاذ شهیدی که پیامبر (ص) چهار طرف تابوت او را گرفته بود ودر تشیع جنازه او که با آن عظمت برگزار شده بود ، پاورچین پاورچین راه می رفتند و اصحاب فرمودند : آقا چرا اینگونه راه می روید ؟ فرمودند از بس که ملائک وفرشتگان در این تشیع جنازه حضور دارند وبعد که می خواستند او را درقبر بگذارند شخص پیامبر (ص) او را در قبر گذاشتند وسنگ لحد را هم خودِ ایشان گذاشتند وبعد که مادر او گفت: «يا سعد، هنيئاً لَکَ الجَنَّةُ» فرزندم، بهشت گواراي وجودت باد! و رسول خدا(ص) فرمودند: . پيامبر با شنيدن اين جمله چهره درهم کشيد و با ناراحتي و عتاب فرمود: مادر سعد! درباره امر پروردگار اين گونه با قاطعيت سخن مگو! هم اينک قبر، چنان فشاري بر فرزندت سعد وارد ساخت که شيري که در دوران کودکي از سينة تو نوشيده بود، از سر انگشتانش خارج شد. بعد که سوال کردند چرا اینگونه است؟ فرمودند: چرا که او درخانه بداخلاقی می کرد(3) پس یکی از راههای آماده شدن واستعداد پیدا کردن برای این سفر این است که انسان اخلاق و رفتارخودش را درست کند بنابراین اخلاق خیلی موثر است .

اخلاق ورفتار خود را درست کنید:

یک سال یک روحانی برای تبلیغ به روستای سیریز آمده بود و خیلی هم انسان صالحی بود ودرماه مبارک هر زمان که من نزد او می رفتم می دیدم که در حال نماز خواندن است واز بس که دعا ونماز می خواند زانوانش می لرزید ولبانش خشک شده بود و من هم درآن زمان به نزد او می رفتم وایشان به من فرمودند: یک روز به نزدیک عالمی در اصفهان رفتم گفتم من را چگونه می بینید ؟ یک نگاهی به من کرد وگفت: من تورا بصورت یک حیوان درنده می بینم گفتم چرا؟ گفت: چون تو درمنزل بر سر زن وفرزندانت فریاد می زنی و پرخاشگری داری ،در روز قیامت هرکسی به حقیقت وجودی خودش محشورمی شود. طبق روایات در قیامت ده گروه هستند که به شکل انسان محشور نمی شوند(4) ،اینها یک حقایقی است، پس یکی از راههای آماده شدن برای قیامت این است که انسان اخلاق و رفتار خودش را درست کند ، این همه پرونده در دادگاهها تشکیل می شود که عمده دلیل آن بداخلاقی است .

هر کسی در رهن اعمال خودش است:

این بحث معاد خیلی مهم است و هر مقدار که عمق داشته باشد جامعه پاک می شود ، تبهکاری و معصیت وگناه که منشأ همه اینها غفلت از قیامت است ونمی شود که برای هر پلیسی یک پلیس دیگر گذاشت، این ضامن اجرا باید در درون انسان درست باشد وانسان باید باور داشته باشد که به ریز ودرشت اعمالش رسیدگی می شود و باید باور داشته باشد که عمل از عامل جدا نمی شود یعنی هر کاری که انسان انجام بدهد از او جدا نمی شود و انسان باید این را باور کند ، هر عمل وکلامی وهر قدمی که برمی دارد از او جدا نمی شود ، اگر کار بدی باشد باید توبه کند والّا او را رسوا می کند .« كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ » (5) هر کسی در رهن اعمال خودش است، ما فکر می کنیم کارهایی را که انجام می دهیم تمام می شود ومی رود ولی قرآن می فرماید: نه جدا نمی شود واز بین نمی رود وهمیشه با انسان است ، این غیبت وتهمت ودروغ همیشه وجود دارد واین کار خیر هم همیشه به جان انسان می چسبد مگر خودش ان را باطل کند ویا گناه رامگر اینکه توبه کند پس یکی از راههای آماده شدن برای سفر آخرت بعد از تنظیم وصیت نامه و حسابرسی به مال این است که انسان اخلاقش را دست کند .

توبه خود را به تأخیر نیاندازید:

یکی دیگر از راهها این است که انسان واقعاً توبه کند ، وقتی که آیه نازل شد که خدا فرمود من می بخشم ، شیطان فریاد زد وگفت بدبخت شدیم این همه زحمت می کشین وانسانها راگول می زنیم ولی آنها توبه می کنند و بخشیده می شوند چه کاری باید انجام بدهیم؟ یکی از دست پروده های شیطان گفت: باید کاری کنیم تا انسانها توبه خودشان تاخیر بیاندازند تا یک مرتبه مرگ به سراغشان بیاید، تسویف این است که انسان توبه اش را به تاخیر بیاندازد ومرتب امروز وفردا کند و یکی دیگر از راههای آمادگی این است که انسان امروز وفردا نکند چون ممکن است که دیگر فردایی وجود نداشته باشد مثل خیلی از کسانی که در قبرستان خوابیده اند هیچگاه فکر نمی کردند که روزی بمیرند و فکر می کردند فردایی برایشان وجوددارد ولی دیگر فردایی نیست پس یکی ازبرنامه های شیطان این است که انسانها توبه خود را به عقب بیاندازند.

اندوه وغصه روزی را که نیامده نخور:

امام حسن(ع) در ادامه توصیه خودشان به جناده فرمودند: «وَ اعْلَمْ أَنَّهُ تَطْلُبُ الدُّنْیَا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُکَ » و بدان که تو دنیا را طلب نمایى و مرگ تو را مى‌‏طلبد، «وَ لَا کمل [تَحْمِلْ هَمَ‏] یَوْمِکَ الَّذِی له باب [لَمْ یَأْتِ‏] عَلَى لومک [یَوْمِکَ‏] الَّذِی أَنْتَ فِیهِ » و اندوه و غصه روزى را که نیامده در روزى که در آن هستى به خود راه مده،( این خیلی نکته مهمی است واصلاً یک بحث راونشناسی دارد ، همین امروز عمرت را چگونه میگذارنی وممکن است که فردایی در کار نباشد ولی امروز که هستی غصه امروز را بخور) «وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَا تَکْسِبُ مِنَ الْمَالِ شَیْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إِلَّا کُنْتَ فِیهِ خَازِناً لِغَیْرِکَ »و بدان که در آنچه بیش از قوت خود مال فراهم کنى خزینه‏‌دار دیگران خواهى بود؛(6) همین طور امام وصایای دیگری را ذکر کردند که همین مقدار در این جلسه ،کفایت می کند .

دوران سخت زندگی امام حسن مجتبی(ع):

امام حسن مجتبی(ع) واقعاً دوران زندگی سختی را گذراندند اولاً که همیشه همراه پیامبر(ص) بودند دربیعت رضوان حضرت زهرا(س) امام حسن(ع)، امام حسین(ع) همراه پیغمبر(ص) بودند وبا ایشان بیعت کردند و در مباهله امام حسن(ع)هم حضور داشتند وهمراه رسول خدا(ص) وپدرشان بودند ولی بعد از شهادت آقا امیرالمومنین (ع) زندگی بر امام خیلی سخت شد یعنی دوران امامت امام در دورانی واقع شدند که خدعه و فریب و نیرنگ جامعه را فرا گرفته بود ومعاویه از راه فریب ودروغ و شایعات مسلط شد همان چیزی که امروز به آن فضای مجازی می گویند وشما تاثیر آن را درجامعه می بینید ، در همین زرند اعلام کردند که بنزین نیست ودیدیدکه یک دفعه همه هجوم آوردند ؛ هرچه تمام شود، بنزین تمام نمی شود ما روی معدن نفت نشسته ایم یک نفر برای من تعریف کرد که شخصی با ماشینش در صف ایستاده بودوتنها سه لیتر بنزین کم داشت ولی آمده بود تا همان سه لیتر را هم پُرکند پس این تاثیر شایعات است ، در دوران زندگی امام حسن(ع) معاویه از راه شایعات تسلط پیدا کردوکار به جایی رسید که یاران نزدیک امام را فریب داد.عباس عموی پیغمبر (ص) واز اقوام امام حسن(ع) است ، عموی پیامبر دو پسر داشت یکی عباس ودیگری هم عبیدالله که سردار سپاه امام حسن(ع) است ، امام ایشان را زودتر فرستاد تا برای مقابله با معاویه آمادگی پیدا کند وجنگ کرد وسپاه معاویه را شکست داد ومعاویه دید که اینطوری نمی شود وبعد امد وشبانه عبیدالله را دعوت کرد وگفت بیا که با توکار دارم وبه دروغ به او گفت: ببین امام حسن(ع) صلح می کند تو برای چه خودت را به کشتن می دهی ، اگر بیایی ومن راهمراهی کنی یک میلیون درهم به تو می دهم ویا تو را در فلان ناحیه رئیس می کنم وهم به تو پول وهم پست وهم دخترم را به عقد تو درمی اورم برای چه دنبال امام هستی، عبیدالله فرمانده سپاه ومورد اعتماد امام، نتوانست در برابر پیشنهادهای معاویه مقاومت کند و به راحتى فریب خورد و با عده ای زیادى از زیردستان خود در حدود هشت هزار نفر شبانه به اردوگاه معاویه پیوست و سپاهیان امام را بدون فرمانده رها کرد.(7) صبح لشکر برای نماز بیدار شدند ودیدند که فرمانده ای درکارنیست. این دوران سخت امامت امام حسن(ع) بود.امام خطبه خواندند وسخنرانی کردند وبعد از خطبه همین شیعیان به چادر امام حمله کردند وسجاده ای که امام روی آن نماز می خواندند را از زیر پای امام کشیدند و بردند و کار به جایی رسید که یکی از این خوارج با یک خنجر وشمشیر پای امام را مجروح کرد، گرچه امام مقاومت زیادى کرد، ولى آن حضرت موقعى تن به صلح داد که یارانش از پیرامونش متفرق شدند و او را تنها گذاشتند.(8)در اینجا مجالی برای بازگو کردن نیست می خواهم این مطلب را بگویم درسی که ما باید از زندگی امام حسن(ع) بگیریم این است که جامعه ومردم نباید اعتمادشان را نسبت به ولِّی از دست بدهند امروز دشمن اولین حمله اش به شخص مقام معظم رهبری وبازوان ولایت است و اینها را مورد حمله قرارمی دهد ، تا ما تحت تاثیر این شایعات قرار بگیریم .

تلاش استکبار جهانی برای شکست انقلاب اسلامی:

برادران وخواهران استکبار جهانی و آمریکائیها این خبیث ترین دشمنان ما برنامه ریزی کردند که ما چهل سالگی این انقلاب را نبینیم وجشن نگیریم وگفته اند نباید اجازه بدهیم که انقلاب اسلامی ایران به مرز چهل سالگی برسد واگر رسیدند دیگر هیچ کس نمی تواند جلو دارشان باشد پس باید کاری کنیم به جشن چهل سالگی انقلاب نرسد ،الان برای چه اینقدر بازار شایعات داغ شده است؟ تحریمها برای چه اینقدر زیاد شده است ؟ وقتی که نگاه می کنیم عده ای هم در داخل تا دیروز مرگ بر امریکا می گفتند واستکبار ستیز وپیرو امام بودند ولی امروز آمریکا را ستایش می کنند ودست از اهداف امام برداشته اند ومنافقین هم از طرف دیگر هستند وفشار دشمن هم از طرف دیگر است و برنامه ریزی آنها این است که مردم ایران شورش کنند وخون شهداء هَدَر برود واسلام وتشیع شکست بخورد ،شیعه بعد از هزار وچهارصد سال سر راست کرده واینها بزرگان شیعه را سربریدند و در چاه ریختند و یا لای دیوراها گذاشتندوهزاران مصیبت بر سر شیعه وارد شد تا امام بزرگوار شیعه را دوباره زنده کردند ، برنامه ریزی دشمن این است که تمام زحمات هَدَر برود همان کاری که در دوران امام حسن(ع) کردند وطوری که که خودِ شیعیان چادر امام را پاره کردند وهمان پیروان امام را از بین ببرند ودشمن دوباره می خواهد این فضا را تدارک ببیند آیا واقعاً موفق می شود؟ خیر دشمن هرگز موفق نخواهد شد وبه قول یکی از دوستان توده مردم خیلی از مسئولین ما جلوتر هستند وفهم سیاسی آنها خیلی بالاتر است واین انقلاب شکست نمی خورد تا ان شاء الله این پرچمی که امام حسن وامام حسین (ع) برداشتند وامروزه این پرچم به دست حضرت صاحب که در پس پرده غیبت هستند وجانشین ایشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) است و این پرچم زمین گذاشتنی نیست .

پیشگویی رسول خدا(ص)از آینده ملت ایران:

یکی از صحابه رسول خدا(ص) نقل می کند: نزد رسول خدا (ص) بودیم که عده ای از جوانان بنی هاشم آمدند، پیامبر چون آنها را دید، رنگ چهره اش تغییر کرد و چشمانش پُر از اشک شد، گفتم: چهره شما را به گونه ای می بینم که خوشایند نیست، پیامبر (ص) فرمود: «انا اهل بیت اختار الله لنا الاخره علی الدنیا » همانا ما اهل بیت هستیم که خداوند آخرت را برای ما بر دنیا ترجیح داده و اختیار کرده است « و ان اهل بیتی سیلقون بعدی بلائا و تشریدا » و اهل بیت من بعد از من مصیبت ها می بینند و آواره می گردند « حتی یاتی قوم من قبل المشرق معهم رایات سود، فیسالون الحق فلایعطون »تا این که قومی از جانب مشرق(ملت ایران) با پرچم های سیاه می آیند و حق را طلب می کنند. این حق را به آن ها نمی دهند « فیقاتلون فینتصرون فیعطون ما سالوا فلایقبلون »آن ها می جنگند و پیروز می شوند، آن گاه آنچه را بخواهند به آن ها می دهند اما آنان نمی پذیرند « حتی یدفعوها الی رجل من اهل بیتی فیملاها قسطا کما ملووها جورا »و کار را به مردی از اهل بیت من واگذار می کنند. او زمین را همان گونه که از ظلم و جور پر شده، از عدل و داد پر می کند. « فمن ادرک ذلک منکم فلیاتهم ولو حبوا علی الثلج فانّه المهدى »هر کدام از شما آن روز را درک کند، اگر مجبور باشد چهار دست و پا بر روی برف حرکت کند باید به او بپیوندد ،چون او مهدى(ع) است.(9)

امیدواریم که خدای تبارک و تعالی توفیق بدهد که بتوانیم دین و وظیفه خودمان را با اخلاق و رفتار خودمان انجام بدهیم تا هم دنیای آبادوهم اخرت آبادی داشته باشیم .

*خدایا چنان کن سرانجام کار* تو خشنود باشی وما رستگار*


پی نوشت:

1- بحار الأنوار، ج 103، ص 194

2- مصباح المتهجّد، صفحه 15

3- علامه مجلسي، بحارالانوار، ج6، ص220، ح14 / شيخ طوسي، الأمالي، ص427، ح955 / شيخ صدوق، الأمالي، ص315، ح2.

4- تفسیر مجمع‌البیان و نور الثقلین و صافی، ذیل آیه 18 سوره نبأ

5- سوره مبارکه مدثر،آیه 38

6- بحارالانوار،ج44،ص138-140— الانصاف ،ص121

7- تاریخ یعقوبى، محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى فرهنگى، چاپ هشتم، 1378، ج2، ص141

8- تاریخ الامم و الملوک، محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالثراث1378، ج5 ص195

9- سنن ابن ماجه، ج2، ص 1366، حدیث 4082


http://yascms.ir/emam/gozaresh/u1512.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/u1513.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/u1514.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/u1515.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.