مطالب

سخنرانی امام جمعهو محترم در جمع زائران حج تمتع کاروان معراج نور کرمان(6) مردادماه97

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 621 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص حج	تاریخ: 1397.06.05
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در جمع زائران حج تمتع کاروان معراج نور کرمان(6) مردادماه97 الحمدلله، الصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ادرکنا واغثنا استفاده کردیم از صحبتهای جناب حجت الاسلام حاج آقای حسینی مدیر محترم واز اینکه به این جلسه مناسک اهمیت می دهید،احکام ومکه شناسی وعرفان حج صمیمانه تقدیر وتشکر می کنم .من امروز دو ذکر برای حاجت روا شدن خدمت شما عرض می کنم وبعد اماکنی را که در اطراف مسجدالحرام هستند توضیح می دهم تا آشنایی داشته باشید . علاقه خاص آیت الله خزعلی به حضرت امام: یک سال ما با عمره دانشجویی دختران دانشجو به مکه آمدیم وبنده آیت الله خزعلی رابه جلسه دعوت کردم وایشان آمدند وگفتند من خیلی به حضرت امام علاقه داشته و دارم، وقتی که امام از دنیا رفتند من به مدت یک سال تمام زیارت جامعه کبیره را هر شب برای ایشان خواندم وقتی که یک سال تمام شد یک شب در عالم خواب حضرت امام به من گفتند خزعلی تذکره کربلا را برایت گرفتم وآن زمان هنوز هیچ کس به کربلا نرفته بود وبعد از آن از سفارت عراق به سفارت جمهوری اسلامی نامه نوشتند و خواستند که یکی از علمای خودتان را به کربلا بفرستید وایشان حتی قبر آقا حضرت اباالفضل(ع)را که در سرداب است نیز زیارت کرده اند. توسل به حضرت زهرا(س): بعد خواب دومی را تعریف کردند وگفت که من چهار حاجت داشتم و هر کاری که می کردم مستجاب نمی شد ویک روز یکی از طلبه ها من را به منزلش دعوت کرد ویک جایی را هم به استراحت من اختصاص داد وبعد از ناهار آمدم بخوابم دیدم که عکس حضرت امام پایین پای من قرار دارد ومن به احترام حضرت امام در آن اتاق نخوابیدم و به جای دیگر رفتم وخوابیدم وقتی که ان طلبه آمد گفت: آقا چرا در جایی که من برای شما تدارک دیدم نخوابیدید گفت: دیدم که بالای پای من عکس حضرت امام است وبه همین دلیل در جای دیگری خوابیدم وهمان موقع خوابیدم ودر عالم خواب دیدم که امام یک دستشان به آسمان ویک دستشان به زمین است وسه مرتبه گفت: الهی به حق فاطمه الزهرا، الهی به حق فاطمه الزهرا، الهی به حق فاطمه الزهرا،و من برای حاجتی که داشتم به حضرت زهرا(س)متوسل شدم واز آن چهار حاجت سه حاجت آن برآورده شد . همین طور در آن کاروان یک دانشجویی داشتیم که از همسرش بدگویی می کرد ومی گفت: ما با هم توافق نداریم و وقتی که من به دانشگاه که رفتم استادی داشتم که از من خواستگاری کرد ومن گفتم ازدواج کرده ام وشوهر دارم وبعد از یک مدتی دست بردار نبود وگفت بیا با هم دوست باشیم گفتم من همسر دارم چطور با شما دوست باشم وبعد شروع به پیامک دادن کرد واز یک طرف در منزل مشکل داشتم واز طرفی هم این استاد دست بردار نبود وچند پیامک به من نشان داد گفت: حالا من باید چکار کنم ؟گفتم اولاً که این فرد شیطان است تو اگر هم خواستی بروی بطور رسمی باید طلاقت را بگیری وبعد بصورت حلال ازدواج می کنی ومبادا که با نامحرم بروی خودت را نابود کنی واگر با نامحرم ارتباط داشته باشی زندگیت از هم پاشیده می شود وعذاب الهی برای همیشه شامل حالت می شود این یک نکته وبعد هم بدان که این فرد منبع شهوت وگناه است گفت: حالا باید چکار کنم ؟ گفتم می روی وپرده خانه خدا را محکم می گیری ومی گویی الهی به حق فاطمة الزهرا(س) گِره از کارمن باز کن ود روز بعد نزدمن آمد وگفت: حاج آقا من یک خواب دیده ام ومی خواهم برای شما تعریف کنم گفتم تعریف کن گفت: اول این استاد راخواب دیدم ومرتب او را بوسیدم وهمینطور که او را می بوسیدم دیدم که او تغییر می کند و رنگ او سیاه شد وتبدیل به یک حیوان وحشتناکی شد ومن ازخواب بیدار شدم گفتم که دیدی حضرت زهرا(س) حقیقت را به تو نشان داد این فردی که به تو ابراز دوستی می کند در واقع انسان نیست وخداوند در اینجا باطن این انسان نا پاک را که در واقع یک حیوانی است به تو نشان داد و دیگربعد از آن به لطف الهی زندگی آنها خوب شد واین از برکت توسل به حضرت زهرا(س) بود . توسل به امام زمان(عج): یکی از توسلات دیگر توسل به امام زمان(عج) است که هفتاد مرتبه می گوئیم وآن ذکر این است « یا فارِسَ الْحِجازِ اَدْرِکنی یا اَبا صالِحُ الْمَهْدی اَدْرِکْنی یا اَبا الْقاسِمِ اَدْرِکْنی وَ لا تَدَغْنی اِنّی عاجِزٌ ذَلیلٌ » این توسل به امام زمان(عج) است و واقعا هم جواب می دهد. محمد ابن عثمان یکی از نواب خاص حضرت می گوید: "الله الله" به خدا سوگند که امام زمان (عج) هر سال در موسم حج حاضرمی شوند ومردم را می بینند ومردم هم امام را می بینند ولی ایشان را نمی شناسند ، امام زمان غایبی نیستند که روی کره خاکی نباشند امام زمان(عج) ظاهر است ولی ما ایشان را نمی بینیم وان شاء الله که به آبروی حضرت زهرا(س) در این سفر زیارت بامعرفت امام زمان(عج) را با این دو چشم نصیب همه ما بگرداند .خوب حالا اماکن اطراف مسجد الحرام را خدمت شما عرض می کنم . معرفی سرزمین ابواء: وقتی که از مدینه بعد از مسجد شجره حرکت کردیم وسط راه یک سرزمینی بنام ابواء است در این مکان مادر پیامبر حضرت آمنه از دنیا رفتند ،پیامبرکوچک بودند که آمنه به مدینه تشریف فرما شدند تا هم قبر شوهرشان عبدالله را زیارت کنند وهم اینکه به فامیل خودشان سر بزنند وهمراه خودشان یک کنیزی بنام ام ایمن داشتند وقتی که برمی گشتند در وسط راه آمنه مریض شدند واز دنیا رفتند ودر همان مکان هم دفن شدند ودیگر پیامبر هم از مادر و هم از پدر یتیم شدند والان جای آن هم وجود دارد ولی ما نمی توانیم برویم وتخریب کرده اند. محل دفن میمونه همسر پیامبر(ص): در آن مکان که استقبال از حجاج بود وبه شما آب زمزم دادند واین محله را استقبال از حجاج می گویند وبعد یک مقدار کم که از اینجا می آئیم درهمین اتوبان اصلی هنگام آمدن در سمت راست یکی از همسران پیامبر (ص) به نام میمونه در یک چهار دیواری دفن هستند که ما برنامه ریزی کرده ایم تا یک زیارت دوره ای را از این نقطه شروع کنیم ، این میمونه دو خواهر هستند والبته ایشان دو ازدواج قبلی هم داشته اند یک خواهر با عباس عموی پیامبر ازدواج کرده است ومیمونه آمد وبه عباس عمویم پیامبر گفت که من خیلی دوست دارم که همسرپیامبر بشوم ودر قرآن این آیه « وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ »(1) خانمی که خودش را هبه کرده وبه پیامبر(ص) بخشیده است واین آیه در مورد این خانم است وبعد عباس مقدمات ازدواج را فراهم کرد ودر همین منطقه صَرِف ( که حدود دو فرسخی مکه است)ازدواج کردند وحدود هشت سال در مدینه زندگی کردند وقتی که پیغمبر(ص) از دنیا رفتند به همین منطقه ای که محل سکونتش بود برگشت ودرهمین مکان هم از دنیا رفته و همین جا هم دفن شده است واین خانم هفتاد و پنج روایت هم از پیامبر (ص) نقل کرده است همسران پیغمبر(ص)ام المومنین ، مادران همه ما محسوب می شوند ودیگر با کس دیگری نمی توانند ازدواج کنند واختصاصاتی دارند وقتی که پیغمبر پدر این امت است همسر ایشان هم مادراین امت محسوب می شود وکسی هم با مادر خودش نمی تواند ازدواج کند وکسی که همسر پیامبر شد جزء ام المومنین می شود ودیگر حق ازدواج با کس دیگری را ندارد وبعد از آن مسجد تنعیم است وبعد شارع شهداء وشهدای فخراست که دیگر بیان نمی کنیم ومکانهای اطراف را بیان می کنم . ماجرای کوه ابوقبیس: فضای بازی را که ما با ماشینها رفتیم وپیاده شدیم و اولین جلسه که حاج آقای حسینی رفتند و صحبت کردند این صحن که اینجا قرار دارد وقتی که بایستید در سمت راست شما دارالضیافه قرار دارد که جای آن یک کوه بنام کوه ابوقبیس قرار داشته است که این کوه چند ماجرا دارد یکی ازماجراهای مهم آن این است که محل مهمترین معجزه پیغمبرخدا(ص) بنام شق القمر( یعنی شکافته شدن ماه )بوده است که مشرکین به پیامبر(ص) گفتند اگر دستور بدهی تا ماه شکافته شود ما به شما ایمان می آوریم وبعد حضرت اینها را خواستند ودر روی این کوه ماه به دو نیم شد وامروز هم از نظر علمی ثابت شد ه است که ماه دو نیم شده و بعد به هم چسبیده است وحضرت آیت الله مکارم یک کتابی دارند و این قضیه را در آن کتاب نوشته اند وبعد اینجا یک مسجدی ساخته بودند بنام مسجد بلال ودر سال 62 که ما به مکه آمدیم هم این کوه وهم مسجد وجود داشت ودریک روز عید غدیر بود وتوفیقی شد که ما به آنجا رفتیم ونماز خواندیم وهم اینکه یک مقدار شرینی خریده بودیم وحجاج هم همه را بردند ولی الان این کوه تخریب شده است و از بیخ و بن کنده شده است وبعد وقتی که حضرت آدم از دنیارفت بدنش را در این کوه دفن کردند وبعد حضرت نوح وقتی که کشتی ساخت.از نجف « وَ فارَ التَّنُّورُ» ومسجد کوفه آب از آنجا شروع به جوشیدن کرد وکشتی از آسمان به حرکت در آمد حضرت نوح برای طواف به کنار خانه خدا آمد وبعد کشتی کنارهمین کوه ابوقبیس پهلو گرفت وبعد از طواف استخوانها وهمه آنچه که از پدر ما حضرت ادم باقی مانده بود همه را جمع کرد وبا خودش به نجف برد ودر نجف که قبر امیرالمومنین(ع) است درآنجا دفن کرده است ویک قبری هم برای خودش است وحضرت علی(ع)جایی دفن شده است که قبرش را حضرت نوح کنده بوده است پس حضرت نوح پیغمبر قبر حضرت علی(ع) رادر نجف آماده کرده بود وبعد ما در زیارت امیرالمومنین (ع)سلام می دهیم « السلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح علیهما السلام. » سلام برشما وکسانی که دراین مکان دفن هستند . کوه صفا ومروه : پایین این کوه ،کوه صفا قرار دارد که الان یک مقدار از آن باقی مانده است واگر کسی حاجت داشته باشد روی این کوه می رود وخیلی آرام بخش است ، پیغمبرخدا(ص) وقتی که می خواست مردم را دعوت کند بالای همین کوه آمد وگفت توجه توجه و اسلام را از همین کوه عرضه کردند وحضرت آدم روی این کوه فرود آمد وبعد این کوه صفا نامیده شد وچون آدم برگزیده بود این کوه هم برگزیده شد ومقابل آن کوه مروه قرار دارد وقبلاً کنار این کوه مروه یک ستونی بنام ستون ساعت قرار داشت و روبروی کوه مروه بازار ابوسفیان قرار داشت ولی در اصل اسم این بازار جُودریه بود وما ایرانیها بازار ابوسفیان می گوییم.و از کنار همین کوه مروه به سمت صفا حدود پانزده کیلومتر که حرکت کنیم خانه حضرت خدیجه قرار دارد .حضرت خدیجه از زنان بزرگ وخیلی با عظمت است وموحد وپیرو حضرت ابراهیم هم بوده اند وحتی یک لحظه هم مشرک نبوده اند ویک زنی بوده که ثروت بسیار زیادی داشته و اصلاً اهل ربا نبوده و تجارت حلال ومضاربه داشته است ، مضاربه چیست؟یعنی سرمایه از شما وکار ازیک نفر دیگر باشدوایشان به این نحو تجارت می کردند و رسول خدا(ص) هم دو مرتبه اموال ایشان را گرفته وبا انها تجارت انجام داده است. خوب برای امروز کافی است وادامه جلسه برای بعد باشد. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته پی نوشت: 1- سوره مبارکه الاحزاب،آیه 50