قال الله الحکیم فی کتابه : « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»(1)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)، یا اباصالح، یا بقیة الله ادرکنا واغثنا
اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله
خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ، سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والا مقام شهرستان ، دو شهید گرانقدر مهمان امروز نماز جمعه ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یا حضور پیدا می کنند ، شادی ارواح مطهر دو شهید گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی ،سلامتی خودتان وخانواده وفرزندانتان اجماعاً صلوات.
امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه ، این نمازجمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را از همه ما قبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد(ص).
اولاً از حضور مؤمنانه همه شما برادران و خواهران مکرمه در نماز جمعه این هفته تقدیر وتشکر می کنم. از مسئولین محترم ،ستاد برگزاری نماز جمعه ،سروران معظم روحانی، از هیأت امنای مسجد جامع ،قاری محترم، مجری محترم ونیز از سخنران قبل ازخطبه ها جناب حجه الاسلام پورحبیبی صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.ان شاء الله خدای متعال این سعی و کوشش همگانی را نسبت به برپایی نماز جمعه به نحو احسن از همه ما قبول بگرداند.
علی محورحق:
در ادامه خطبه های گذشته بحث تاریخ صدر اسلام و نحوه برخورد افراد مختلف با مسئله امامت و اهل بیت را در مورد بررسی قرار دادیم. همانگونه که قبلا گفته شد،اهل بیت محور هستند، چنانچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :« عَلِی مَعَ الحَقَّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی»علی با حق است و حق نیز با علی است« اللّهُمَّ أدِرِ الحَقَّ مَعَ عَلِی حَیثُما دارَ» خدایا! حق را همیشه بر مدار على بگردان! (2) علی(ع) میزان است،پس وفاداری ،بصیرت و آگاهی افراد و جریانات، نسبت به میزان وفاداری و همراهی آنها با امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت(ع) سنجیده می شوند.
دوجریان صدراسلام نسبت به اهل بیت:
همانطور که گفته شد، در صدر اسلام دو جریان نسبت به اهل بیت و امیرالمؤمنین وجو داشت.. یکی دوستدار اهل بیت بود و جریان دیگر که راه دشمنی اهل بیت را در پیش گرفتند. دوستداران اهل بیت هم دو گروه شده بودند: گروه اول با دوستداران بصیر و عالم که تا آخر عمر به اهل بیت وفادار بودند، و هر لحظه بر محور امیرالمومنین می چرخیدند و نگاهشان به دهان مولا علی(ع) بود.گروه دوم با اینکه دوستدار حضرت علی بودند ولی نظرات خودشان را هم اعمال می کردند و در مسائلی که پیش می آمد، تشخیص خودشان را ملاک قرار می دادند و نظر خود را بر نظر امیرالمومنین ترجیح می دادند. هر دو این گروهها شاخص ها و افرادی داشتند، از میان دوستداران آگاه حضرت می توان سلمان را نام برد که وقتی در کوچه پشت سر امیرالمومنین راه می رفت ،قدم جا پای مولا می گذاشت بطوری که یک رد پا بیشتر نبود،سوال کردند یا سلمان رد پای تو کجاست؟ گفت من در راه رفتن هم به مولا علی اقتدا می کنم. هرکجا مولا علی پا گذاشت من هم جا پای او می گذارم. در خطبه گذشته به شخصیت والای عمّار پرداختیم.
عمار معیار وشاخص حق:
روایتی را از رسول خدا خدمتتان عرض کردم که در آن حضرت رسول (ص) ، عمار را معیار و شاخص حق معرفی می کنند و می فرماید: «عَمَّارُ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَمَّار یَدُورُ مَعَ الحَقِّ حَیثُ مَا دَارَ» (3) عمار با حق است و از آن جدا نمى شود. خدایا عمار را بر محور حق (یعنی امیرالمومنین علی (ع) )بچرخان . هر کجا علی هست، عمار از علی جدا نیست،و رسول خدا بشارت دادند در بروز فتنه ها وقتى کار بر مردم مشتبه مى شد, نگاه کنند عمار در کدام طرف است, همان جبهه را جبهه حق بدانید.
مالک اشتر بازوی قدرتمند امیرالمومنین(ع):
یکی دیگر از چهره های ماندگار، ولایت مدار ، وفادار ،علی مدار ، دشمن شناس و دشمن ستیز جناب مالک اشتر نخعی است. بازوی قدرتمند امیرالمؤمنین (ع) که شهادتش مردم عراق را به روز سیاه نشاند که تا زنده بود شام سیاه بود،مالک نقش بسیار برجسته ای داشت.مالک بن الحارث از خانواده‌های اصیل و برومند طایفه نخع و مذحج یمن بود.(4) قبیله مذحج از قبایل نام آور و پر افتخار در تاریخ اسلام است.یک شاخه آن طایفه نخع است که مالک از این قبیله و طایفه هستند،در روایتی هم از پیامبر(ص) داریم که فرمودند:« ... اکثر قبائل دخول الجنة یوم القیمة مذحج »(5) بیشترین طایفه ای که روز قیامت به بهشت روند مذحج (قبیله ای یمنی که مالک اشتر از آن قبیله بود) باشند. مالک در چنین خاندان نام آوری زندگی می کرد، مالک در جنگ ها پیامبر خدا را همراهی کرده است و حدود ده سال از امیرالمومنین علی (ع) بزرگ تر هستند و زمان امامت حضرت علی (ع) را نیز درک کرده است ویاران صدیق مولا بوده است.مالک بن حارث به اشتر معروف بود، اَشتر در زبان عربی به کسی می گویند که گوشه لب یا پلک چشمش شکاف برداشته است. در فتوحات روم، مالک بسیار جانفشانی کرد و پهلوانان روم را به درک واصل کرد، در همین جنگ تیری بر چشمش خورده و رگ چشمش را پاره کرد و پلک چشمش شکافته می شود و بر می گردد، از آن روز به بعد به وی مالک اشتر می‌گفتند.(6)
جایگاه مالک اشتر نزد امیرالمومنین(ع):
مالک در نزد امیرالمؤمنین (ع) از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است .بطوری که وقتي خبر شهادت مالک در راه مصر به حضرت علی رسيد، ايشان خيلي ناراحت شدند و فرمودند: « کانَ لي کما کُنتُ لِرَسولِ‌الله » منزلت مالک اشتر نسبت به من، مثل منزلت من نسبت به پيامبر خدا (ص) بود.(7)مالک شخصی وفادار ،دوستدار امیرالمومنین (ع) ، اهل علم و دانش، دشمن شناس وبصیر اهل بینش بود.او تابع محض امیرالمومنین بود و همیشه دستورات حضرت را در اولویت قرار می داد به این علت رشد کرده و چنین شخصیت برجسته شده است.از نظر جسمی نیز مالک بسیار قوی هیکل و تنومند بود.او فردی شجاع، شمشیر زن و اسب سواری ماهر بود. شمشیر مالک به نام لج (درخشنده همچون آب روان) معروف بود.(8)
ایمان وتقوای مالک اشتر از بیان رسول خدا(ص):
در خصوص ایمان و تقوای مالک به حدیثی از پیامبر اشاره شده است که نشانگر مومن بودن قطعی مالک می باشد. در این حدیث پیامبرخدا(ص) پیشگویی کرده است که گروهی از مومنین بر جنازه ابوذر حاضر می‌شوند. معاویه در زمان عثمان ، ابوذر را به ربذه تبعید کرد، ابوذر در آنجا كم كم قواي بدني خود را از دست داد و در بستر بيماري افتاد، او واپسين دقايق عمر پرفراز و نشيب خود را سپري مي‌كرد، به دخترش وصیت کرد : پس از مرگ من، سر راه حجاج عراق بنشين، طولي نمي‌كشد كه گروهي از مؤمنان مي‌آيند، آنان را از مرگ من آگاه ساز. (9) از آنجا که مالک اشتر در میان گروهی بود که بر جنازه ابوذر در تبعیدگاه ربذه حاضر شدند و به غسل وکفن و دفن ابوذر پرداختند، ابن ابی الحدید این حدیث را شهادت قطعی از پیامبر(ص) بر مومن بودن مالک اشتر می‌داند و نتیجه می‌گیرد که مالک اشتر، طبق آنچه پیامبر(ص) فرموده است مومن است.(10) این گروه در نماز بر ابوذر، مالک را امام قرار داده و به وی اقتدا کردند.(11)اگر بخواهیم در این خطبه به شخصیت مالک بپردازیم چاره ای نیست جز اینکه استمداد بجوییم به کلمات امیرالمومنین علی (ع) .
رابطه خوب محمد ابن ابوبکر با حضرت علی(ع):
در عهد نامه مكتوب آن حضرت است براى مالك اشتر نخعى- رحمه اللّه- زمانى كه او را به امارت مصر و مناطق تابعه آن انتخاب نمود، شیوه حکومت داری را کامل برای مالک شرح دادند.حاکمیت اسلامی را تشریح کردند.که حاکم و مردم و دستگاههای مختلف هر کدام چه وظیفه ای دارند. در آن زمان، محمد بن ابوبکر استاندار مصر بود. محمد بن ابوبکر ، فرزند ابوبکر(خلیفه اول) و مادرش اسماء بنت عمیس است. اسماء بنت عمیس، ابتدا با جعفر بن ابیطالب ازدواج کرد. بعد از شهادت جعفر، به همسری ابوبکر در آمد. ثمره این ازدواج، تولد محمد بود. محمد در دوران کودکی پدرش را از دست داد. اسماء پس از مرگ ابوبکر به عقد امام علی(ع) در آمد و اینگونه محمد به خانه علی(ع) راه یافت.(12) از آنجا که تربیت محمد در دامان علی(ع) بود، افکار و عقاید محمد نیز به امام علی(ع) نزدیک‌تر شد. محمد در اعتقاد و عمل از علی(ع) پیروی می‌کرد و رابطه خوبی با آن‌حضرت داشت و در جنگ‌هایی؛ مانند جمل و صفین نیز در رکاب آن‌حضرت جنگید. امام علی(ع) بعد از جنگ صفین، ولایت مصر را به محمد سپرد و او والی یکی از بزرگ‌ترین ولایت‌های اسلامی شد.(13) امام در نامه‌ای که برای محمد بن ابوبکر فرستادند ، کلیات و اصول حکومت اسلامی و حاکم اسلامی را گوشزد کرده بودند.(14) اما مصر نقطه‌ای حساس و کلیدی در جامعه آن زمان بود و برای معاویه نیز بسیار اهمیت داشت؛ لذا مشکلات و درگیری‌هایی در آنجا به وجود آمد.که محمد بن ابوبکر قدرت دفع آن را نداشت.
عهد نامه مالک اشتر:
امام در نهایت مالک بن اشتر نخعی از بزرگ‌ترین و کارآمد‌ترین افراد خود را به جای محمد در حکومت مصر فرستاد و دستور العمل بلند و بالایی برای او نوشت و شیوه حکومت را به وی یادآور شد. آن منشور مقدس و پُربار که به نام عهد نامه مالک اشتر، معروف است، در دست مالک بود تا به مصر برود و طبق آن عمل کند.امام علی(ع) هنگام فرستادن مالک اشتر به مصر، در نامه‌ای خطاب به مصریان مالک را برای این مردم چنین توصیف می‌کند: « ... من بنده‌ای از بندگان خدا را به سوی شما فرستاده‌ام (در اولین بیان،امام علی(ع) ، مالک را عبد و بنده خداوند معرفی می کند.) سپس امام می فرمایند: « که او (مالک) در ایام ترس چشم بر هم نمی‌نهد (یعنی عافیت طلب نیست) و از بیم مصائب، از دشمن نمی‌هراسد (یعنی شجاع و دلیر است
قاطعیت مالک اشتر در دفاع از ولایت:
در جنگ جمل، مالک سه روز غذا نخورده بود، و روزه بود و ضعف بر او مستولی شده بود. ولی باز هم در آن حال نیزه ای به عبداللَّه بن زبیر زد، و او را از اسب انداخت و پیاده شد و خود را بر رویش انداخت که سرش را ببرد . عبداللَّه زبیر زیر دست مالک فریاد زد که ای اهل جمل مرا و مالک را با هم بکشید (15)، از هر طرف لشکر دور مالک را گرفتند و هجوم آوردند و او از زیر دست مالک فرار کرد . بعد از مدتی که از قضیه گذشت و جنگ جمل خاتمه پیدا کرد، یک روز مالک با عایشه که خاله عبدالله بود ملاقات می کند. عایشه از روی گله و شکایت می گوید: تو آن روز با خواهرزاده من چنین و چنان کردی. مالک گفت : «اعایش لو لا اننی کنت طاویاً - ثلثاً لا لقیت ابن اختک هالکاً» ای عایشه اگر نبود گرسنگی سه روز من، هر آینه پسر خواهرت را کشته و هلاک شده ملاقات می کردی (16) . شیعه علی نیز باید این گونه باشد. این برای مدیران ما یک درس است. قوام نظام اسلامی به وجود چنین مدیرانی است.
اجرای احکام خدا در هر شرایطی توسط مالک:
شخصی علاقه فراوانی به امام حسین(ع) داشت و همواره می گفت کاش در کربلا بودم تا در رکاب حضرت می جنگیدم و به ایشان کمک می کردم، او می گوید: یک شب خواب دیدم که در کربلا هستم و مامور محافظت جان حضرت هستم تا ایشان نماز بخوانند ولی هر تیری که دشمن به سمت ما می زد، خود را کنار می کشیدم تا تیر دشمن به من نخورد و آن تیر به امام اصابت می کرد و هنگامی که تیرباران دشمن شدیتر شد، سوار بر اسب شدم و از کربلا فرار کردم.وقتی همسرم مرا بیدار کرد، گفت خدا را شکر بیدار شدم وگرنه در کربلا کشته می شدم.حکایت امروز بعضی از ماست که در ایام ترس، صحنه را خالی می کنیم و فرار را بر قرار ترجیح می دهیم. ولی مالک اشتر اینگونه نبود وتا آخرین نفس در مقابل دشمن ایستادگی می کرد.) و بر تبهکاران از آتش سخت‌تر است ؛(یعنی از مجرمین نمی گذرد، ما نیز باید این گونه باشیم، مثلا امروز دولت اعلام کرده است که با خاطیان فیش های نجومی ،برخورد می کنیم.آنها خیانت در امانت کردند و بیت المال را چپاول کردند .در حالی که حقوق های اندک کارگران ما پرداخت نمی شود و زندگی مردم به سختی می گذرد. ما انتظار داریم تا هر چه زودتر با این افراد برخورد شود و طبق قانون آنها هم باید شلاق بخورند و هم رد مال کنند .مالک بر تبهکاران چون آتش است. یعنی احکام خدا را در هر شرایطی اجرا می کرد.) در ادامه حضرت خطاب به مردم فرمودند: « او مالک بن حارث از تبار مذحج است، به او گوش فرا دهید و از فرمانش اطاعت کنید، چه او شمشیری از شمشیرهای خداوند است. قوی ضربت و تیز دم است. اگر گسیل‌تان دارد بکوچید و اگر فرمان به ماندن دهد بمانید؛ چرا که اگر اقدام کند یا از اقدام دست بدارد به امر من است. من شما را بداشتن او بر خود مقدم داشته‌ام. چه از خلوص او به شما و سرسختی او در برابر دشمن شما آگاهم... »(17)
شهادت مالک اشتر در راه مصر:
مالک اشتر در ذیقعده سال 38 از کوفه خارج شد و راه مصر را در پیش گرفت. چون جاسوس‌های معاویه خبر استاندار مصر شدن مالک را به وی رساندند، دانست که اگر پای مالک اشتر به مصر برسد فتح مصر دشوارتر می‌شود. لذا وی برای یکی از خراج دهندگان پیغام فرستاد که مالک اشتر فرماندار مصر شده است و اگر او را بکشی تا زنده‌ام و زنده‌ای از تو خراج نمی‌گیرم. وقتی مالک اشتر به قلزوم رسید آن مرد با لباسی مندرس به استقبال مالک اشتر آمد و او را دعوت به اقامت و استراحت در آنجا کرد و غذایی برایش آورد. چون اشتر غذا خورد، شربت عسلی را که در آن زهر ریخته بود به او نوشاند و به این ترتیب مالک اشتر در اثر نوشیدن شربت زهرآگین به شهادت رسید. (18)
تلخی مرگ مالک بر امیرالمومنین(ع):
شهادت او بر امام علی (ع) بسیار سنگین و تلخ بود. سخنانی که امام در سوگ مالک اشتر بیان کرد، عمق تأثّر و اندوه آن حضرت را در فقدان او می رساند.وقتی خبر شهادت مالک اشتر در مسیر عزیمت به مصر به امام علی (ع) رسید، با اندوه و تأسف چنین فرمود: «خداوند، مالک را پاداشی نیکو دهد! اگر کوه بود، کوهی عظیم و با صلابت بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و استوار بود... خدا مالک را رحمت کند. به عهد و پیمانش وفا کرد و سرانجام به دیدار خدا رفت. با این که پس از رحلت رسول خدا (ص) تعهّد کرده بودیم که بر هر مصیبتی صبر کنیم، ولی مصیبت مالک، بسی عظیم است.»(19)شهادت مالک اشتر، معاویه را بسیار خرسند ساخت. شادی معاویه از کشته شدن مالک، جایگاه رفیع او را در دفاع از امام می رساند. معاویه گفت: علی، دو دست و بازو داشت. یکی را در صفّین قطع کردم (منظورش شهادت عمار یاسر بود)، دیگری هم امروز قطع شد.(20)
شخصیت عجیب مالک اشتر:
مالک اشتر شخصیتی بسیار عجیب داشت در کنار هم شجاعت ، بسیار تنومند و قدرتمند بود و در عین حال بسیار رئوف و مردم دار بود و از بزرگان شیعه بود که در دوستی و یاری امیرالمومنین (ع)، ثابت قدم بود.(21)مالک نرمش را با خشونت جمع می‌کرد. در جای سخت‌گیری، سخت می‌گرفت، و در جای نرمی، مدارا می‌کرد(22)
مالک اشتر رحمه الله و اهانت مرد بازاری
روزى مالك اشتر از بازار كوفه مى گذشت . در حاليكه عمامه و پيراهنى از كرباس بر تن داشت . مردى بازارى بر در دكانش نشسته بود و به عنوان اهانت، زباله اى (كلوخ ) به طرف او پرتاب كرد.مالك اشتر بدون اين كه به كردار زشت بازارى توجهى بكند و از خود واكنش نشان دهد، راه خود را پيش گرفت و رفت .مالك مقدارى دور شده بود. يكى از رفقاى مرد بازارى كه مالك را مى شناخت به او گفت : - آيا اين مرد را كه به او توهين كردى شناختى ؟ مرد بازارى گفت : نه ! نشناختم . مگر اين شخص كه بود؟ دوست بازارى پاسخ داد: - او مالك اشتر از صحابه معروف اميرالمؤمنين بود. همين كه بازارى فهميد شخص اهانت شده فرمانده و وزير جنگ سپاه على عليه السلام است ، از ترس و وحشت لرزه بر اندامش افتاد. با سرعت به دنبال مالك اشتر دويد تا از او عذرخواهى كند. مالك را ديد كه وارد مسجد شد و به نماز ايستاد. پس از آن كه نماز تمام شد خود را به پاى مالك انداخت و مرتب پاى آن بزرگوار را مى بوسيد.مالك اشتر گفت : چرا چنين مى كنى ؟ بازارى گفت : از كار زشتى كه نسبت به تو انجام دادم ، معذرت مى خواهم و پوزش مى طلبم . اميدوارم مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داده از تقصيرم بگذرى . مالك اشتر گفت : هرگز ترس و وحشت به خود راه مده ! به خدا سوگند من وارد مسجد نشدم مگر اين كه درباره رفتار زشت تو از خداوند طلب رحمت و آمرزش نموده و از خداوند بخواهم كه تو را به راه راست هدايت نمايد.(23)
دو فرزندد برومند مالک اشتر:
مالک اشتر دو فرزند پسر داشت؛ یکی به نام اسحاق و دیگری به نام ابراهیم. اسحاق در کربلا از یاران با وفای امام حسین (ع) بود و پس از حبیب بن مظاهر به میدان جنگ رفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد.(24)ابراهیم فرزند برومند مالک اشتر، فردی شجاع و یکه‌تاز میدان نبرد، شیعه و دوستدار اهل بیت بود. وی در شیعه بودنش محکم و مطمئن بود و نه تنها از لحاظ روحیات و اخلاقیات شبیه پدرش بود، بلکه در ظاهر و صورت نیز مانند مالک بود.(25) ابراهیم در قیام خون‌خواهانه مختار ثقفی شرکت کرد و به عنوان سردار رشید سپاه مختار منصوب شد. وی با شجاعت و یکه‌تازی بی‌مانندش توانست بر دشمنان اهل بیت پیروز شود و بسیاری از قاتلان امام حسین (ع) را به سزای اعمالشان برساند. وی شخص ابن زیاد را در روز دهم محرم الحرام سال 67ق به هلاکت رساند.(26)مالک اشتر نخعی از یاران ویژه و از فرماندهان لشکر امام علی(ع) بود که با زبان و شمشیر خود جانانه از امیرالمومنین دفاع می کرد.
ولایتمداری مالک اشتر:
یکی از چهره های قهرمان که در جنگ صفّین، به حمایت امام وارد صحنه شد و در حساس ترین لحظات، بیش ترین فداکاری ها را از خود نشان داد و تا آخر جنگ، یک لحظه در ادامه نبرد با آن تبه کارانِ آشوب گر تردیدی به دل راه نداد، مالک اشتر بود. مالک، یکی از فرماندهان شجاع سپاه علی (ع) در این جنگ عظیم بود. در سخت ترین روز جنگ صفین یعنی (یوم الهریر) ،در گرماگرم نبرد صفّین، زبان پر توان و حنجره پر خروش مالک، در تحریک و تشجیع یاران علی (ع) برای جنگ با متجاوزان شام، بسیار مؤثّر بود. خطبه ها، رجزها و شعرهای او، روح شجاعت و رزم آوری را در سربازان جبهه حق می دمید.هنگامی که وی به قلب لشکر معاویه رسید و پیروزی لشکر امام علی(ع) مشخص شده بود یاران معاویه، به نیرنگ قرآن‌ها را بر سر نیزه کردند و یاران امام(ع) را به حکمیت قرآن فراخواندند. عده‌ای از لشکریان امام علی(ع) که شمار آنها را قریب۲۰۰۰۰ نفر نوشته‌اند فریب آنها را خوردند و دور امام(ع) حلقه زدند و از او خواستند که از اشتر بخواهد برگردد و گرنه امام(ع) را می‌کشند. هرچه امام(ع) آنها را نصیحت کرد که اینها نیرنگ و فریب است و اندکی مهلت دهید که پیروزی نزدیک است نپذیرفتند و اصرار کردند که بگو مالک برگردد. مالک اشتر در آستانه یک پیروزی بزرگ و وارد کردن شکست نهایی به سپاه شام بود و حاضر نبود جنگ را متوقف کند و می دانست که آن یک فریب است و قرآن ناطق، علی (ع) است و باید تا شکست دشمنان به نبرد ادامه داد. پس برای حضرت پیغام فرستاد که : اندکی به من فرصت بدهید تا با کشتن معاویه برای همیشه شرّ او را از سر اسلام کوتاه کنم. وقتی پیغامش را به امام(ع) رساندند. عده ای از معترضان به امام(ع) بدبین شدند و سوگند خوردند که تو پیغام داده‌ای که مالک به جنگ ادامه دهد. این فشار ها بر آن حضرت تا حدّی بود که امام مجبور شد به مالک اشتر پیغام دهد که دست از جنگ بکشد و عقب نشینی کند. مالك به‌خوبي و با اعتقاد كامل مي‌دانست كه اين‌ها دشمن اسلام‌اند واین فریبی بیشش نیست ولی اطاعت فرمان امام را بر خود لازم دید و دست از جنگ کشید.(27) این نشان از اخلاص و بصيرت و دشمن شناسی و اطاعت از رهبري مالک است که درس بزرگی برای همه ماست که نسبت به ولی امر مسلمین و رهبر فرزانه خود چه وظیفه ای داریم. آیا تابع و پیرو خواست ایشان هستیم ؟ تاریخ و حق و باطل در حال تکرار است ،ما باید از آنچه در گذشته رخ داده است،عبرت بگیریم و تجربیات تاریخ را چراغ راه خود قرار دهیم تا بتوانیم جایگاه خود را به خوبی تشخیص بدهیم.
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی ؛ درتوصیه به تقوی سعی کنیم مطیع رهبر باشیم، خداوند در آیه ای که در ابتدای خطبه اول خدمتتان عرض کردم، می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» (1) اى کسانى که ایمان آوردهاید! مطیع دستورات خداوند، مطیع پیامبر خدا ، امامان معصوم و در عصر غیبت مطیع فرمایشات ولی فقیه باشید.
مطلب اول:
برگزاری یادواره شهدائ روحانی زرند:
در روز گذشته به لطف الهی یادمان 24 شهید روحانی شهرستان زرند برگزار شد. در استان کرمان بیش از هزار نفر از طلاب و روحانیون به جبهه ها اعزام شدند، و حدود 138 نفر از آنها شهید شدند که 13 درصد می شود ،بنابراین روحانیت بیشترین شهید را در بین اقشاری که جبهه رفتند،دارا می باشد و جلودار میدان مبارزه علیه دشمنان بودند. خداوند همه آنها را قرین رحمت کند. در شهر کرمان 38 روحانی شهید شدند، رتبه بعد از آن زرند است که 24 روحانی در شهرستان زرند به شهادت رسیدند. البته اگر از نظر جمعیتی حساب کنیم، شهرستان زرند بیشترین شهید روحانی را تقدیم کرده است، این نشان ولایت مداری مردم شریف شهرستان است.امروز هم همین گونه است، بیشترین حضور در نماز جمعه و بیشترین لبیک به ندای رهبری جهت شرکت در انتخابات را مردم شهرستان زرند دارند.بنا شده است که ان شاءالله در سالهای آینده در سالروز شهادت رئیس مذهب امام صادق(ع) یادواره شهدای روحانیت را برگزار کنیم.
شهید مهدیزاده طلبه مبارز زرندی:
نکته ای که می خواستم خدمتتان عرض کنم این است که طلبه مبارز شهیدی را در شهرستان داریم که بسیار غریب است.روحانی شهید حجه الاسلام مهدی مهدیزاده اهل یکی از روستاهای زرند. این عزیز در فاصله ها سالهای 47 تا 54 در حوزه علمیه تحصیل می کرده است. در سال 53 که آیت الله غفاری به شهادت می رسد،ایشان با وجود خفقان در تشییع جنازه این یار امام شرکت می کند.ساواکی تعدادی از افرادی که در تشییع شرکت کرده بودند را دستگیر می کنند، از جمله شهید مهدیزاده.و همه را داخل سردخانه می اندازند ، تعدادی از آنها داخل سردخانه خشک می شوند وشهید مهدیزاده چون جسم قوی داشته است، طاقت می آورد ولی علیل وسخت بیمار می شود که بعد از چندماه تحمل رنج و مصیبتی که ساواک به او تحمیل کرده بود،فوت می کند و شهید می شود.امروز حدود 41 سال از شهادت این عزیز می گذرد ولی کسی از رنج هایی که او کشیده خبر نداشت وبرای اولین بار است که این موضوع مطرح می شود.خداوند این طلبه شهید را که نام و یادی از او نیست را رحمت کند.شادی روح همه شهدا خصوصا این شهید غریب مظلوم صلواتی رامرحمت بفرمایید.درس بزرگ شهدای روحانی به ما این بود که آنها به ندای امام بزرگوار لبیک گفتند و ما نیز امروز باید به ندای رهبر فرزانه مان لبیک بگوییم .
مطلب دوم:
بزرگداشت دهه کرامت:
دهه کرامت و سالروز ولادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه و ولادت با سعادت امام هشتم علی بن موسی الرضا و ولادت احمد بن موسی شاهچراغ را در پیش داریم.این دهه به دهه کرامت نامگذاری شده است.مردم شهر ما به شادی حلال و جشن نیاز دارند. الحمدالله به همت شهردار و شهرداری در این دهه جشن باشکوهی در پارک شهید برگزرا می شود که جای تشکر و قدردانی دارد. منتهی در مساجد و حسینیه ها و تکیه ها و... مداحین و مومنین خودشان نیز برنامه داشته باشند. مخصوصا شهر ما که نیاز به شادی حلال نیاز داریم .چه خوب است که مومنین و متدینین به این امر توجه ویژه داشته با شند. حضرت معصومه سرمشق و الگوی خوبی برای دختران و بانوان ما هستند که همانند حضرت زینب مدافع برادر خود، امام هشتم علی بن موسی الرضا بودند. حضرت معصومه از مدینه با تحمل سختی ها بسیار عازم قم می شوند مأمون که از عزیمت سادات به ایران هراسان می شود و می داند که که با آمدن آنها با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد، دستور می دهد تا حضرت معصومه را در نزدیکی ساوه مسموم کنند .حضرت به قم می روند و 17 روز در قم در محله ای زندگی کردند که به ستیه معروف شد. منزلی را که حضرت اسکان داشتند امروز مسجد شده است و اتاقی در آن قرار دارد که محل عبادت حضرت معصومه است که امروز مردم جهت گرفتن حوائج و راز نیاز به این مسجد می روند.
روز خبرنگار:
یکشنه 17 مرداد سالروز شهادت خبرنگاران را داریم که روز خبرنگار نامیده شده است،در اینجا جا دارد از همه خبرنگاران عزیز شهرستان،جناب آقای نجف پور و همکاران محترمشان ، دست اندرکاران سایت های خبری صبح زرند، صدای زرند و زرند نیوز و ... نیز تقدیر و تشکر می کنم.از دیدگاه حضرت امام (ره) خبرنگاران وظیفه سنگینی دارند، رسانه های یک کشور مربی آن کشور هستند و باید ملت و کشور را تربیت کنند . رسانه ها نباید به اسم آزادی قلم برخلاف مسیر و انقلاب ملّت عمل کنند و مدیران رسانه ها و مطبوعات ، خود را از معرکه ها و معرکه آفرینی ها دور کنند. قلم خودشان جامعه را تربیت کنند و از کشور حمایت کنند.خبرنگاران نباید مسائل را بزرگ نمایی نکنند،گاهی یک مطلب کوچکی را بزرگ می کنند .یک خبرنگار نباید آلت دست افکار تند و افراطی قرار بگیرند وهمواره باید مصلحت ها و انصاف را در نظر بگیرند. و باید توجه داشته باشند که اگر هم می خواهند انتقادی کنند، درست و سازنده باشد ،متاسفانه گاهی انتقادها به انتقام تبدیل می شود.
روشن شدن وضعیت حقوقهای نجومی برخی مدیران:
مطلب بعدی اینکه ان شاءالله تکلیف حقوق های نجومی هرچه زودتر مشخص شود. من تعجب می کنم ،آن روز که ماهیانه و میلیاردی از بیت المال دزدی می شد، دستگاههای نظارت ، حراست ،دیوان محاسبات ،سازمان بازرسی کجا بودند؟ یا خواب بودند یا دست در دست هم داشتند ، حال که افشا شده است ،چرا کاری را انجام نمی دهند. ما این همه خون ندادیم که امروز خائنین چنین آزادانه اموال ملت را چپاول کنند ، خواست همه مردم این است که هر چه زودتر با این متخلفین برخورد شود.
برجام تجربه بزرگ ملت ایران:
صحبت های مقام معظم رهبری را هم شنیدید که فرمودند برجام تجربه بزرگی برای ملت ما بود که با امریکا این دشمن مکار نمی شود مذاکره کرد و مذاکره با آنها چیزی جز خسارت محض نیست. امریکاییها خائن هستند و بارها تعهدات خود را در برجام را نقض کرده اند. همه ما منتظریم تا شورای نظارت بر برجام ،این نقض را اعلام کند و در مقابل زیاده خواهی های امریکایی ها بایستد. آنها نه تنها تحریمها را کامل و یک جا برنداشته اند بلکه تحریمهای بیشتری را هم علیه ایران وضع کرده اند. امریکایی ها نه تنها پولهای بلوکه شده ما را برنگرداندند ،بلکه دو میلیارد از دارایی ما را نیز به تاراج بردند. این انقلاب به آسانی به دست نیامده است، فرزندان ما در زندانهای ساواک قلب هایشان سوراخ سوراخ شده است و خون دلها خورده اند، چه بسیار جوانان ما در این راه شهید شدند تا این کشور حفظ شود.حال نباید در مقابل دشمن کوتاه آمد، آنها بسیار پر حیله و فریبکار هستند.محال است که دشمن با مذاکره دست از دشمنی با ما بردارد و زندگی ما رونق بگیرد. آنها در واقع دشمن اسلام و شیعه هستند و از امام سیلی خورده اند.به گفته امام راحل امریکا شیطان اکبر است .پس بدانیم آنها هیچگاه با ما آشتی نمی کنند.الحمدالله مردم ما بیدار هستند و همه متوجه شدند که برجام بی فرجام است و هیچ نتیجه مثبی نداشته و نخواهد داشت و تاریخ هم نشان داده است که در طول سالها ما هر کشوری که به سوی امریکا دست دوستی دراز کرده است،سیلی خورده است و جز بدبختی و جنگ چیزی عایدش نشده است. مثلا مرسی که با انقلاب مصر روی کار آمد و به جای برقرای ارتباط با کشورهای اسلامی چون ایران ، سوریه، طرح دوستی با امریکا ریخت و امروز می بینیم که امریکایی ها در مصر کودتا کردند ورئیس جمهور جنایتکار قبلی آن را آزاد و مرسی داخل زندان و منتظر اعدام است. یا رئیس جمهور ترکیه که با امریکایی ها طرح دوستی و با همکاری آنها چه خیانتهایی را در سوریه کردند. همین که اردوغان کمی تغییر موضع داد تا با ایران و سوریه رابطه بهتری ، امریکاییها ها در ترکیه کودتا کردند تا او را برکنار کنند و مردم ترکیه او را نجات دادندو به صحنه آمدند و جلوی کودتا را گرفتند.باید مانند شمشیر مالک اشتر در مقابل امریکایی ها ایستادگی کنیم.امریکا روبه ضعف است.بزرگان آنها نیز چنین نوشته اند که امریکا در آینده دیگر، جایگاهی نخواهد داشت.آینده از آن ایران است. ایران ماندگار است . آینده از آن امام زمان است و خون شهدای ما هرگز هدر نخواهد رفت.
این هفته، هفته حج نیز می باشد، خدا لعنت کند آل سعود را که سد عن سبیل الله کردند و مانع اجرای این فریضه الهی توسط ایرانی ها شدند.
پی نوشت:
1- سوره مبارکه نساء، آیه59.
2- الجمل، ص ۸۱ / الفصول المختارة، ص ۱۳۵ و ۹۷ و ۲۱۱ و ۲۲۴ و ۳۳۹ / إعلام الورى، ج ۱، ص ۳۱۶
3- بحار الانوار، العلامه المجلسی، ج۴۴، ص۳۵
4- الاعلمی الحائری، محمدحسین، دائرة المعارف الشیعة العامة، ج 16، ص 40، چاپ دوم، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1413؛ الامین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج 9، ص 38، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1403 ؛ العطار، قیس، مالک الاشتر، خطبه و آرائه، ص13، چاپ اول، موسسة الفکر الاسلامی، ایران، 1412.
25- الاعلمی الحائری، محمدحسین، دائرة المعارف الشیعة العامة، ج 2، ص 131.
26- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 264، به نقل از نظری منفرد، علی، قصه کربلا، ص670، چاپ ششم، انتشارات سرور، قم، 1379.
27- اعیان الشیعه، ج 9، ص 39.
