مطالب

مصاحبه حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی با نشریه آینده ما اسفندماه 94

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 451 مرتبه
دسته: مصاحبه	تاریخ: 1394.12.28
مصاحبه حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی با نشریه آینده ما اسفندماه 94 از اینکه وقت گرانبهایتان را در خدمت نشریه آینده ما گذاشته اید تشکر می کنم . سوال : همیشه در آستانه سال نو بر کنار گذاشتن رفتار های احساسی تاکید می شود ، شما در این زمینه چه توصیه ای دارید ؟ بنده هم از مدیر مسئول این نشریه با ارزش و همچنین حضرتعالی تشکر می کنم. در بهار، طبیعت مرده زنده می شود و رویش حیات را در طبیعت می بینیم جا دارد که همگام با رویش طبیعت و زندگی دل ها هم نو شود. یک رویشی در قلب و دل مردم ایجاد شود و کینه ها و کدورت ها را کنار بگذارند از طرفی ایام نوروز رسم ما ایرانی ها است همه خانواده ها دور هم جمع شوند و هم مورد تایید اسلام قرار گرفته است که همه با هم صفا و محبت و دوستی و با آشتی کامل خانواده ها دور هم جمع شوند و از شروع زندگی جدید لذت ببرند . سوال: قهر و کدورت چه تبعات اجتماعی می تواند به دنبال داشته باشد؟ قهر کردن یعنی با صحبت نکردن ؛ در این مواقع انسان با کسی که قهر است حالا چه در خانواده ،چه در جامعه با فردی که قهر است، قطع ارتباط می کند و این خود باعث آثار منفی است وموجب از هم پاشیدگی و اختلاف می شود وسبب می شود انسان آسایش روحی و روانی نداشته باشد و این نا آرامی در وجودش یک انرژی منفی تولید می کند. بالاخره کسی که می خواهد خون به دل دیگری کند ،صد برابر خودش اذیت می شود . بنابراین هم از نظر جسمی و هم روحی ضرر دارد و هم از لحاظ خانوادگی تبعاتی در بردارد و از نظر اجتماعی نیز صلح و صفا از جامعه برداشته می شود .چه بسا این کینه ها به دادگاه کشیده شود. از نظر دیدگاه دینی هم این کار مذمت شده است، وقتی بین دو خانواده کدورت ایجاد شده است به جدایی تبدیل می شود و از هم پاشیدگی و اختلاف را در پیش دارد . سوال: در دین اسلام به آشتی و رفع کدورت ها چه توصیه ای شده که در کوتاه ترین زمان ممکن قهر و کینه را کنار بگذارند؟ دین اسلام می خواهد که یک خانواده و اجتماع با صلح و صفا با هم زندگی کنند، جامعه استحکام داشته باشد و پیوسته باشد. افراد خانواده فریاد رس و کمک حال هم باشند .وقتی کینه و کدورت و درگیری باشد دیگر آبادانی صورت نمی گیرد جامعه ای که اختلاف داشته باشد پیشرفتی ندارد و خانواده ای که قهر و کینه دارد آسایش زندگی ندارند .خداوند متعال می خواهد که مردم با آسایش و سلامتی و صلح و صفا زندگی کنند خیر خواه همدیگر باشند روی این جهت در روایات خیلی تاکید شده که صلح رحم داشته باشیم، خیلی تاکید شده به این که افراد با هم قهر نکنند .امام حسین (علیه السلام) در سخنی با اشاره به پیش دستی شخص در عفو و گذشت و درخواست آشتی در مرافعات و نزاعات می فرماید: « أیُّما إثْنَیْنِ جَرى بَیْنَهُما کَلامٌ» چنانچه دو نفر با یکدیگر نزاع و اختلاف نمایند « فَطَلِبَ أَحَدُهُما رِضَى الاْخَرِ» و یکى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پیشقدم شود، «کانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّةِ» همان شخص سبقت گیرنده، جلوتر از دیگرى به بهشت وارد مى شود. (1) قهروقطع رحم از بیان رسول خدا(ص): این نشان سلامت روح و عمل می شود ، حضرت محمد (ص) در جایی دیگر می فرمایند: از برای مسلمانان، حلال نیست که بیش از سه روز از برادر خود دوری و قهر کنند.(2) همچنین پیامبر اکرم(ص) قهر کردن را به معنای قتل و در حکم آن دانسته و می فرماید: « من هجر أخاه سنة فهو کسفک دمه»(3)هر کس یک سال از برادر خویش قهر کند چنانست که خون وى را ریخته است ، در آیات قرآن نیز بر این مطلب تاکید شده است که کسانی که قطع رحم می کنند و اختلاف دارند هر دو متضرر می شوند: « هم الخاسرون» دچار خسران می شوند . خداوند قهر کردن را عامل خسران ابدی انسان و ورود به دوزخ و آتش آن معرفی می کند.(4). همچنین داریم کسانی که قطع رحم می کنند خدا آنها را لعن می کنند و از رحمت و برکت الهی این ها دور می مانند و اسلام بر صله رحم تکیه بسیار می کند و بسیار سفارش به وحدت و انسجام و برادری می کند. همانطور که مقام معظم رهبری نیز سال 94 را سال همزبانی و همدلی نام گذاشتند ،و در پایان این سال هستیم و اما همیشه باید این برادری و محبت حاکم باشد . سوال: وظیفه دیگران در قبال این کینه و کدورت چیست؟ دیگران چه کاری باید انجام دهند تا این قهر و کینه به وجود آمده کنار گذاشته شود؟ به نظر بنده کینه و اختلاف مثل این است که در خانه ای آتش بگیرد و اگر همه کوشش نکنند این آتش را خاموش کنند این آتش همه گیر می شود و دامن همه را می گیرد. نمی توان گفت که حالا که این مکان آتش گرفت به جای دیگری سرایت نمی کند نه ! آتش که ایستایی ندارد و هر لحظه وارد مکان دیگری می شود و دامن همه را می گیرد یا مثل این است که یک نفر در کشتی جای خودش را سوراخ کند بگوید من اختیار جای خودم را دارم بالاخره آب وارد کشتی می شود و همه غرق می شوند اگر همه بنشینند همه نابود می شوند ، بنابراین همه باید سعی کنند هرچه زودتر این کینه ها را رفع کنند تا عمیق تر نشود؛ بزرگان یک فامیل باید درجهت برقراری ارتباط صلح آمیز میان دونفری که با هم کینه و کدورت دارند ،زن و شوهر ، همسایه ها ، فامیل تلاش کنند. مسائل سیاسی و اجتماعی فرق نمی کند .حضرت علی علیه‏السلام در وصیت نامه خود چنین سفارش و توصیه می‏کند: « أُوصِیکمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کتَابِی» شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من به او می رسد سفارش می‏کنم « بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِکم‏» به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر (5) که من از جد شما شنیدم که می‏گفت: آشتی دادن میان مردمان، بهتر است از نماز و روزه سالیان. برای اینکه این قطع رحم ضرر زیادی دارد و کینه و کدروت اولاً طبق روایات برکت را از زندگی می برد ثانیاً عمر را کوتاه می کند. چه بسا یک دعوا و یک اختلاف بیست سال عمر انسان را کوتاه می کند. در روایت داریم خانواده هایی که خیلی پایبند دین نیستند اما به هم سر می زنند وصله رحم می کنند و غمخوار هم هستند، در مشکلات از همدیگر گره گشایی می کنند اینها رزق و روزیشان فراوان است واز سلامت جسم برخوردارند و عمرشان طولانی است .امام علی علیه السلام: «پیوند با خویشان، ثروت ها را بارور می سازد و مرگ ها را به تاخیر می اندازد.»(6) درکنار آن خانواده هایی که مؤمن و متدین هستند و اهل صله رحم نیستند گرفتاری و رزق و روزیشان کم می شود و به اجل و مرگ های ناگهانی مبتلا می شوند. این ها تاثیر صله رحم و رفع کدورت در جامعه است در قرآن توصیه شده است : « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ... »(7) در حقیقت مؤمنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید. بین دو برادر را اصلاح کنید ، نه اینکه یک عده ای آتش بیار معرکه باشند و یا هنگام اختلاف دو نفر سکوت کنند این گناه است و وظیفه این است که مخصوصاً در آستانه سال جدید با هم آشتی کنند و آرامش و صلح و صفا برقرار باشد، دوستی و رفت و آمد و صله رحم می تواند در ایام نوروز سال خوبی را برای ما رقم بزند .افرادی بودند که با پدر و مادر قهر بودند این ها گرفتار عاق والدین شدند . هر چند پدر و مادر رفتار صحیحی با فرزند نداشته باشند، فرزند موظف به احترام به والدین و کسب رضایت آنان است و نمی تواند مقابله به مثل نماید. فردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت : پدر و مادری دارم که با آن‌ها رابطه خوبی دارم، ولی آن‌ها مرا با حرف و طرز برخوردشان می آزارند. پاسخ آنان را نمی دهم، ولی می خواهم آنان را ترک کنم و مدتی نزدشان نروم. حضرت فرمود : در این صورت خداوند تو را فراموش خواهد کرد. مرد عرض کرد: پس چه کنم؟ حضرت فرمود: به کسی که تو را محروم ساخت، ببخشای و با کسی که با تو قطع رابطه کرد، پیوند برقرار کن و از کسی که به تو ستم کرد، درگذر. اگر چنین کنی، خداوند سبحان پشتیبان تو خواهد بود.(8) روایت مرد مغربی وامام موسی کاظم(ع): علي بن ابوحمزه (ره) از شاگردان امام كاظم (ع) بود، روزي امام كاظم (ع) به او فرمود: بزودي شخصي از مردم مغرب ، با تو ملاقات مي كند، و از تو درباره من سوالي مي كند در پاسخ بگو؛او امام ما است كه امام صادق (ع) او را به امامت بعد از خود تعيين نموده است ، و مسائلي از حلال و حرام مي پرسد، جواب مسائل او را بده . علي بن ابوحمزه گفت : نشانه آن مرد مغربي چيست ؟ امام كاظم (ع) فرمود: او بلند قامت و تنومند است و نامش يعقوب بن يزيد مي باشد كه رئيس قوم خود است ، اگر خواست ، نزد من بيايد، او را نزد من بياور. علي بن ابوحمزه (ره) مي گويد: كنار كعبه رفتم و مشغول طواف بودم ، ناگاه مرد بلند قامت و تنومندي نزد من آمد و گفت : مي خواهم درباره صاحب تو، سؤال كنم . گفتم : درباره كداميك از اصحاب ؟گفت : درباره موسي بن جعفر (ع) گفتم : نامت چيست ؟ گفت : يعقوب بن يزيد گفتم : اهل كجا هستي ؟ گفت : اهل مغرب گفتم : چگونه مرا شناختي ؟ گفت : در عالم خواب ديدم ، شخصي به من گفت : با علي بن ابوحمزه ملاقات كن ، آنچه سؤال كردي ، از او بپرس ، جوياي حال تو شدم سرانجام در اينجا تو را پيدا كردم . گفتم : همين جا اندكي بنشين تا من طواف خود را تمام كنم و سپس نزد تو مي آيم ، طواف را به پايان رسانيدم و نزد يعقوب آمدم و با او مقداري گفتگو نمودم ، فهميدم كه مردي خردمند و هشيار است ، از من خواست او را به حضور امام كاظم (ع) ببرم ، او را به محضر امام ع آوردم . وقتي كه امام كاظم (ع) او را ديد، فرمود: اي يعقوب بن يزيد، ديروز آمدي ، و در فلان محل بين تو و برادرت ، درگيري شد و به همديگر ناسزا گفتيد، چنين برخورد و روش از دين من و دين پيروانم نيست ، و ما به هيچيك از شيعيان خود نگفته ايم كه رفتارشان چنين باشد، از خدا بترس ، بين شما بزودي (به خاطر قطع رحم) بر اثر مرگ جدايي مي افتد، برادرت در همين سفر، قبل از آنكه به وطن برسد مي ميرد، و تو از كرده خود پشيمان مي شوي ، شما قطع رحم نموده ايد و نسبت به همديگر قهر هستيد، خداوند عمر شما را كوتاه نمود. يعقوب گفت : اي پسر رسول خدا! تكليف من چه مي شود، و مرگ من كي فرا مي رسد؟ اما كاظم (ع) فرمود: مرگ تو نيز (به خاطر قطع رحم) فرا رسيده بود، ولي تو در فلان منزل ، نسبت به عمه ات صله رحم كردي ، خداوند بيست حج (سال) عمر تو را تاءخير انداخت . علي بن حمزه مي گويد: سال بعد، يعقوب را در مكه ديدم و به من خبر داد كه برادرم قبل از رسيدن به وطن از دنيا رفت و در همان راه ، او را دفن كردم.(9) آثار وفواید صله رحم برای انسان: به طور خلاصه به برخی از آثار و فواید ارزنده‌ صله رحم براى انسان از دیدگاه روایات اشاره می کنم: 1- طول عمر: یكى از مهم‌ترین آثار صله رحم، طولانى‌شدن عمر است. امام رضا علیه السلام در این باره فرمود: «یَكُونُ الرَّجُلُ یَصِلُ رَحِمَهُ فَیَكُونُ قَدْ بَقِىَ مِنْ عُمْرِهِ ثَلاثُ سِنینَ فَیُصَیِّرُهَا اللَّهُ ثَلاثینَ سَنَةً وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ »(10) چه بسا مردى كه تنها سه سال از عمرش باقى مانده است، امّا خدا به خاطر صله رحم، باقى‌مانده عمرش را به سى سال مى‌رساند و خدا آنچه را مى‌خواهد، انجام مى‌دهد. 2- فراوانى روزى: حضرت سجّاد علیه السلام فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَمُدَّ اللَّهُ فى عُمْرِهِ وَ أَنْ یَبْسُطَ لَهُ فى رِزْقِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ ... » (11)هر كس دوست دارد، خدا عمرش را طولانى و روزى‌اش را افزایش دهد، باید صله رحم كند. 3- حُسن خلق: امام صادق علیه السلام فرمود: «صِلَةُ الْأَرْحامِ تُحْسِنُ الْخُلْقَ »(12) رسیدگى به خویشان، اخلاق را نیكو مى‌كند. 4- پاكى اعمال و دفع بلا: امام باقر علیه السلام فرمود: «صِلَةُ الْأَرْحامِ تُزَكِّى الْأَعْمالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوى‌ ... «(13) رسیدگى به خویشان، اعمال را پاك مى‌كند و بلا را دور مى‌سازد. 5- آسانى حساب: امام صادق علیه السلام فرمود: «صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسابَ یَوْمَ الْقِیامَةِ ... وَ تَقى مَصارِعَ السُّوءِ »(14) رسیدگى به خویشان حساب روز قیامت را آسان كرده و از مرگ بد جلوگیرى مى‌كند. 6- آبادى شهرها: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «صلة الرحم تعمر الدیار و تزید فی الأعمار و إن کان اهلُها غیر أخیارٍ»(15) یعنی پیوند با خویشان، شهرها را آباد می‌کند و بر عمرها می‌افزاید. اگر چه انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند. سوال: چرا هنگام تحویل سال دعای حول حالنا الا احسن الحال را می خوانیم؟ به نظر بنده در بهار ، طبیعت مرده ، زنده می شود و رویش پیدا می کند این کار از ناحیه خداوند تبارک و تعالی و این قدرت خداوند است که طبیعت مرده را حیات می پوشاند ، درخت خشک را لباس سبز می پوشاند وشادابی ایجاد می کند . برای همین دستور دادند که هنگام تحویل سال ما متوسل به قدرت خدا شویم خدایی که زمین مرده را حیات می بخشد باید دعا کنیم حال ما را احسن کند کینه ها و کدورت ها را از دلها بیرون کند و گناهان را پاک کند. قدرت الهی که قدرت برتر هست طبیعت را رویش می دهد دل ما را هم رویش دهد چون ما مخلوق خدا هستیم ، خدای متعال خالق و هستی بخش ما است ما به ذات پاک باری تعالی متوسل می شویم و دعا می کنیم. مستحب است که حتی هنگام تحویل سال به عدد تمام روز های سال این دعای « یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ »گفته شود. سوال: یکی از کارهایی که در سال جدید توصیه می شود دستگیری از فقرا و محرومین است در این خصوص شما چه توصیه ای به شهروندان دارید؟ شاد کردن دل یک مؤمن در همه وقت امر پسندیده ای است و وقتی دل یک فقر و مستمند شاد می شود خدا هم خشنود می گردد و راضی می شود مخصوصا در آغاز سال جدید، بالاخره فقرا و نیازمندان هم آرزو دارند همانگونه که طبیعت رویش پیدا می کند سرزنده می شود زندگی آنها هم سرزنده می شود، آن ها هم نیاز هایی دارند آنها هم لباس نو می خواهند در این جهت باید کوشش کنیم و به نیازمندان کمک کنیم و به آن ها هم دید و بازدید داشته باشیم فقرای محل را شناسایی کنیم به اندازه توانمان کمک کنیم. رسول خدا (ص) فرمودند: « الدال على الخير كفاعله » (16) كسى كه بر كار خيرى راهنمائى كند ، همانند انجام دهنده آن است. اگر خودمان هم نمی توانیم کمک کنیم از موقعیت و مقام و جایگاهی که داریم استفاده کنیم و کوشش کنیم غمی را از دلی برداریم و گره ای را باز کنیم و خدمتی ارائه کنیم تا خدا را خشنود کنیم . رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) ارزش اين کار را برابر با مسرور کردن خدا و رسولش دانسته و مي فرمايد:« مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ» (17) كسي كه مومني را شاد كند، مرا شاد كرده و كسي كه مرا شاد كند خدا را شاد كرده است. مردی از اهالی سیستان تعریف می کند که: در سال اوّل خلافت معتصم، من با امام نهم(ع) همسفر شدم و در همه موارد با هم بودیم.سر سفره غذا نشسته بودیم که عرض کردم: «فدایت شوم! فرماندار شهر ما یکی از دوستان و شیفتگان شما اهل بیت است. مأموران او برای من مالیات نوشته اند؛ اما پرداختن آن برایم سنگین است. شما لطف کنید و به او نامه ای بنویسید که با من مدارا کند.» (یکی از کارهای امام جواد انجام داده بودند، این بود که به اصحاب خاص خودشان دستور داده بودند تا در مَنسب های مختلف حضور پیدا کنند و با در دست گرفتن پست های حساس به شیعیان کمک کنند. استاندار سیستان زمان مأمون هم از شیعیان امام جواد (ع) بود ولی کسی نمی دانست امام هم برای حفظ جان استاندار تقیه کردند) و فرمودند: «من او را نمی شناسم.» گفتم: «فدایت شوم! همانگونه که عرض کردم او از دوستداران شما اهل بیت است. نامه شما برای من، خیلی کارساز و مشکل گشا خواهد بود. امام کاغذی را برداشتند و چنین نوشتند: « بسم اللّه الرحمن الرحیم. حامل این نامه به تو، نکته زیبایی را یادآور شد که تو به آیین پسندیده ای گرایش داری! مطمئناً تو در مقابل اعمال نیک، پاداش نیکی خواهی داشت. به برادرانت احسان کن و بدان، خداوند عزیز و جلیل از ریزترین اعمال و رفتارت سؤال خواهد کرد.» مرد سیستانی در پایان می گوید: «قبل از رسیدن من به سیستان، حسین بن عبد اللّه نیشابوری، فرماندار سیستان از نامه امام باخبر شده بود و هنگامی که من به شهرم نزدیک می شدم، هنوز دو فرسخ مانده بود که به استقبالم آمد. نامه را به او دادم. او آن را بوسید و روی دو چشمانش گذاشت و به من گفت: «چه می خواهی؟» گفتم: «در دفتر محاسبات شما برای من مالیاتی نوشته اند که توان پرداخت آن را ندارم.» دستور داد آن را برای من ببخشند و اضافه کرد: «تا زمانی که من فرماندار شهر شما هستم تو را از خراج و مالیات معاف کردم.» سپس از خانواده ام پرسید و من وضعیت اقتصادی خود و خانواده ام را برایش شرح دادم. او دستور داد که در باره مشکل معیشتی من، کارهایی انجام شود و مقداری هم به صورت نقدی به من کمک کرد. تا او زنده و در منصب فرمانداری سیستان بود، از من مالیات و خراج نگرفتند و عطایش را تا آخر از من قطع نکرد.(17)سال بعد که این فرد باز هم به سفر حج مشرف شد، خدمت امام جواد(ع) رفت و جریان را بازگو کرد که حضرت بسیار خوشحال شدندو فرمودند: نه تنها من که پیامبر خدا(ص) هم خیلی خوشحال شدند و خدا را خشنود کردند. سوال: افرادی هستند که بخاطر نپرداختن مهریه، دیه و یا ورشکستگی دچار مشکل شدند و متاسفانه در زندان به سر می برند برای دستگیری از آنها چه باید کرد و چه توصیه ای به خیرین در جهت آزادی زندانیان دارید؟ عده ای هستند که بخاطر جرائم غیر عمد گوشه زندان هستند و توانایی در پرداخت بدهی های خود ندارند، برنامه ای را درنظر بگیریم خیرین شرکت کنند و به همه کسانی که نیاز دارند کمک کنیم.این گونه کارها و خدمت ها باعث خوشنودی خدا می شود.و این از اداب اسلام است که ما کمک کنیم. در واقع وقتی یک نفر گرفتار می شود ، مانند این است که عضوی بدن انسان بیمار شده است و دیگر اعضا کمک می کنند تا این بیماری را از بدن دفع کنند ما هم باید تلاش کنیم تا این گرفتاری ها رفع شوند. این افرادی که سالها در زندان بودند ما هم کمک کنیم ,پیشنهاد بنده این است که تعدادی از خیرین جمع شوند و صندوق قرض الحسنه راه بیاندازند و بعد که از زندان بیرون آمد خرد خرد بدهی اش را بپردازد این خیلی ثواب دارد و خدمت بزرگی می شود و دم عید است . بالاخره همشهریان عزیز روی این قصه هم یک توجه ویژه ای داشته باشند چند نفری متولی این کار شوند و از این امکاناتی که در اختیارشان است ، حسن استفاده را بکنند، چه بسا با اندک پولی یک مسلمانی را از زندان می توانند نجات دهند رفع گرفتاری ثواب دارد اهل بیت خیلی سفارش می کنند که گره ای را بتوانیم از کسی باز کنیم . سوال: یکی از مشکلاتی که در سال نود و چهار شاهد آن بودیم عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران بود، چه توصیه ای به مسئولین دارید که ان شالله سال آینده شاهد این چنین مسائلی نباشم؟ متاسفانه به خاطر رکود اقتصادی که ما دچار آن هستیم حتی شهرداری، زغالسنگ,ذوب آهن و... هم چند ماهی حقوق کارگرانش عقب افتاده است و این برای خانواده ها تبدیل به غصه شده است. همه در تلاش هستند تا یک لقمه حلالی برای خانواده خود بیاورند و این خیلی مشکل و ناهنجاری بزرگی است و من توقع دارم که مدیران و مسئولین ,فرماندار و نماینده محترم همگی بیش از پیش کوشش کنند و طبق فرمایش مقام معظم رهبری در بحث اقتصاد ما نگاهمان به خارج از کشور نباشد و ما باید به نیروها و امکانات درونی اکتفا کنیم و همه امکانات خدادادی را خدای متعال به ما داده است .در همین بحث زغالسنگ طبق نظریه کارشناسان تا هفتاد سال اگر بخواهند زغال را استخراج کنند ما در معادنمان زغال داریم کوشش کنیم تا این اقتصاد پویا شود و تولید ملی شکل بگیرد و در بحث یارانه به نیازمندان واقعی یارانه پرداخت شود و بیشتر هم پرداخت می شود ،کسی که چهار پنج میلیون حقوق دریافت می کند کجای عقل و انصاف حکم می کند که به او هم یارانه داده شود او الحمدالله نیازی به این مقدار نداد و اگر ما برویم به سمتی که یارانه ها را هدفمند کنیم و برویم در بخش تولید مصرف کنیم گرفتاری حل می شود و توصیه بنده این است که لااقل سال جدید بدهی به کارمندان و کارگران نداشته باشیم.توصیه دیگر بنده این است که کسانی که به شهرداری بدهکار هستند بدهی اشان را پرداخت کنند، شهروندان عوارضشان را پرداخت کنند و در این هنگام است که شهردار توانا می شود و می تواند حقوق کارگران و کارمندان خود را بپردازد هر چند عوارض کم باشد این جمع می شود و می تواند حقوق کارمندان رو پرداخت کند و شهر را تمیز کند، اگر می خواهیم شهرمان تمیز باشد و زباله ها از شهر و خانه ما دور شود ما هم باید عوارض هر چند اندک را بپردازیم با این کار ما به خودمان کمک کرده ایم. توصیه دیگر عوامل شهرداری مراقب باشند که کم و کسری نسبت به بیت المال صورت نگیرد، حراست شهرداری نیز با کسانی که حق و حقوق مردم را چپاول می کند برخورد کند تا آنها را ریشه کند و اگر کسی به اموال بیت المال دست درازی می کنند دستشان را قطع کنند تا شهردار محترم بتواند حق و حقوق کارگر و کارمندش را بدهد و هم بتواند به آبادانی شهر کمک کند. به نظر بنده هر جدولی که در شهر رنگ می شود امید به زندگی افزایش پیدا می کند هر درختی که شهرداری می کارد امید به زندگی در شهر به وجود می آید و همه ما سهیم هستیم و همه باید کمک کنند . بنده پیشاپیش عید نوروز را خدمت مقام معظم رهبری ، خدمت دولتمردان ، خدمت مردم بزرگوار ایران اسلامی و مردم بزرگوار استان کریمان مخصوصاً مردم خوب و نجیب و مومن و متدین شهرستانمان تبریک عرض می کنم. ان شالله سالی پر از خیر و برکت برای همه ما باشد. والسلام علیکم و رحمه الله برکاته. پی نوشت: 1- محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۲۲۸ 2- محجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۲ 3- بحار الانوار،‌ ج‏۷۲ ، ص ۱۸۴ و ج‏۷۴، ص ۷۲/ نهج الفصاحه، ص ۷۴۷ 4- سوره مبارکه بقره، آیه ۲۷ 5- نهج البلاغه، نامه ۴۸ 6- سفینة البحار، ج 1، ص 411 7- سوره مبارکه حجرات ، آیه ۱۰ 8- بحارالانوار ج71، ص 100. 9- داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی 10- اصول كافى ، ج 2 ، ص 150 . 11- اصول كافى ، ج 2 ، ص 156 12- بحارالانوار ، ج 74 ، ص 114 13- اصول كافى ، ج 2 ، ص 152 14- بحارالانوار ، ج 71 ، ص 104 . 15- سفینه البحار، ماده رحم. 16- الكافى ، جلد 27/4 ، كنزالعمال ، 16052 17- تهذیب الاحکام، محمّد بن حسن طوسی، دارالکتب الاسلامیه، ج 6، ص 334