سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

امام حسن (ع) سرچشمه ایمان و جلوه ای از نور الهی/حفظ روحیه استکبار‌ستیزی مهمترین وظیفه دانشجویان در شرایط فعلی

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 405 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعهتاریخ: 1394.09.25
 
خطبه های نمازجمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه 94/09/20



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


خطبه اول

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

قال الله الحکیم فی کتابه : « قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى » (1)

السلام علیک یا رسول الله (ص)، السلام علیک یا حسن بن علی(ع) ، السلام علیک یا ثامن الحجج (ع) علی بن موسی الرضا(ع) ، السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) ، یابقیه الله یا اباصالح المهدی (عج) ادرکنا و اغثنا

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله .

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والا مقام شهرستان ، دو شهید مهمان امروز نماز جمعه ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یا حضور پیدا می کنند ،شادی ارواح مطهر دو شهید گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی ، سلامتی خودتان وخانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.

امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه ، این نمازجمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را از همه ماقبول بگرداند و ذخیره ای ارزشمند برای دنیا وآخرت برای اول لحظه ورود ما به محضر پروردگار عالم قرار دهد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد.

از حضور همه شما برادران و خواهران مکرمه در نماز جمعه تقدیر و تشکر می کنم. از فرمایشات جناب حجه الاسلام والمسلمین تهامی استفاده کردیم، از ایشان نیز صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.

عرض تسلیت دارم به مناسبت ارتحال پیامبر اعظم(ص) و شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی(ع) و فردا هم شهادت امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) را در پیش داریم ، به ساحت مقدس مولایمان صاحب الزمان و به همه شما ارادتمندان و علاقمندان نیز تسلیت عرض می کنم.

به مناسب شهادت امام حسن(ع) تصمیم گرفتم خطبه اول را به بخشی از مناقب امام حسن (ع) اختصاص دهم:

جلوه ای از کمالات امام حسن(ع):

امام مجتبي عليه السلام در دامان حضرت زهرا (سلام الله عليها) بزرگ شد. او از همان دوران کودکي از نبوغ سرشاري برخوردار بود وي با حافظه‏ي نيرومندش، آياتي را که بر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله نازل مي‏شد، مي‏شنيد و همه را حفظ مي‏کرد و وقتي به خانه مي‏رفت‏براي مادرش مي‏خواند و حضرت فاطمه (سلام الله عليها) آن آيات و سخنان رسول الله صلي الله عليه و آله را براي حضرت علي عليه السلام نقل مي‏کرد و علي عليه السلام به شگفتي مي‏پرسيد: اين آيات را چگونه شنيده است؟ و زهراي مرضيه مي‏فرمود: از حسن عليه السلام شنيده‏ام. (2)

به داستاني در اين مورد توجه کنيد:«روزي علي عليه السلام پنهان از ديدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببيند فرزندش چگونه آيات را بر مادرش تلاوت مي‏کند. امام حسن عليه السلام به خانه آمد و خواست آيات قرآن را براي مادرش بخواند; ولي زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسيد، گفت: مادر جان! گويا شخصيت ‏بزرگي در اين خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز مي‏دارد» ، در این هنگام، امیرمؤمنان از محل اختفا بیرون آمده و فرزندش را به آغوش گرفته و بوسید (3) .این یک درس بزرگی برای همه والدین که کوشش کنند تا فرزندان خود را از کودکی به مسجد ، نماز جمعه و مراسمات دینی ومذهبی ببرند تا فرزندانشان با تربیت دینی بزرگ شوند. اگر فرزندانتان را از مراسمات دینی دور کنید ، دیگران (دوستان ناباب) آنها را جذب می کنند و وقتی ما به خودمان می آییم که شخصیت فرزند ما شکل گرفته و خدای نکرده راه نادرست را انتخاب کرده است و کار از کار گذشته است ، باید فرزندانمان را از کودکی عادت به مسائل دینی و مذهبی بدهیم. مثلاً بگوییم : فرزندم تکبیر بگو و در مدرسه ، جلوی صف یک صفحه قرآن بخوان.

مطالبی را که می خواهم خدمت شما عرض کنم ، علاوه بر منابع دیگر از کتاب زندگینامه چهارده معصوم به قلم مرحوم شیخ عباس قمی انتخاب کرده ام، که ایشان خلاصه ای از زندگی چهارده معصوم را در این کتاب آورده است.

حال معنوی امام حسن(ع)از بیان امام صادق(ع):

امام صادق(ع) در بیان حال معنوی امام حسن مجتبی(ع) می فرمودند: ایشان عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه به جای می آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می دیدند و هر گاه آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» را می شنید، پاسخ می گفت: «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْک» خداوندا گوش به فرمان توام. (4)

از اینکه امام حسن(ع)، 25 مرتبه حج خانه خدا را پیاده وگاهاً با پای برهنه انجام می دادند، معلوم می شود اینکه زائران امام حسین(ع) نیز از نجف پیاده به کربلا و زیات امام حسین(ع) می روند ، یک سنت اصیل است. اجتماع عظیمی را از زائران ابا عبدالله امسال در اربعین حسینی دیدید که مظهر عظمت ، همدلی ، ایثار و عشق به امام حسین(ع) است که چه کسانی که در آن روز در کربلا بودند و چه کسانی که در تلویزیون این مراسم را مشاهده کردند، با تمام وجود لمس کردند.

حالات شخصی امام حسن(ع):

در حالات شخصی امام حسن(ع) نیز روایتی از امام صادق(ع) خدمتتان عرض کنم :امام صادق(ع) فرمود: «کَانَ إِذَا ذَکَرَ الْمَوْتَ بَکَی ».] وقتی (امام حسن(ع)) به یاد مرگ می افتاد می گریست. «وَ إِذَا ذَکَرَ الْقَبْرَ بَکَی » هرگاه به یاد قبر می افتاد، گریه می کرد. «وَ إِذَا ذَکَرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَکَی » وقتی به یاد قیامت می افتاد، ناله می کرد، «وَ إِذَا ذَکَرَ الْمَمَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ بَکَی» هرگاه به یاد گذشتن از [پل] صراط می افتاد، می گریست. « وَ إِذَا ذَکَرَ الْعَرْضَ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً یُغْشَی عَلَیْهِ مِنْهَا » هرگاه به یاد عرضه اعمال بر خداوند می افتاد، ناله ای می کرد و از هوش می رفت. «وَ کَانَ إِذَا قَامَ فِی صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهُ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ » وقتی به نماز می ایستاد، بدنش در مقابل پروردگارش می لرزید. «وَ کَانَ إِذَا ذَکَرَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ اضْطَرَبَ اضْطِرَابَ السَّلِیمِ » هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد می آورد، مانند مارگزیده، مضطرب می شد «وَ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ تَعَوَّذَ بِهِ مِنَ النَّار» و از خدا بهشت را می خواست و از آتش جهنم به او پناه می برد.(4)هنگامی که آثار مرگ در چهره امام حسن(ع) آشکار شد، او را دیدند که می گرید. پرسیدند: «چرا می گریید؛ در حالی که مقام والایی نزد خدا و رسولش دارید و پیامبر(ص) آن سخنان والا گهر را دربارة شما فرموده است؛ شما که بیست مرتبه پیاده، حج به جای آورده و سه بار همه داراییهای خود را در راه خدا تقسیم کرده اید؟» امام (ع) در پاسخ می فرمود: «إِنَّمَا أَبْکِی لِخَصْلَتَیْنِ: لِهَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ فِرَاقِ الْأَحِبَّة(5) به دو دلیل می گریم: از ترس روز قیامت و از دوری دوستانم.»

زهد و عبادت امام حسن علیه السلام

درباره زهد، تقوا، عبادت، خضوع و خشیت امام حسن علیه السلام می توان گفت همچون پدر بزرگوارش پرهیزکار و با تقوا بود. آن بزرگوار توجه و علاقه ای خاص به عبادت خدای تعالی داشت و در آن هنگام، از نظر توجه به حق تعالی، چنان حالت روحانی پیدا می کرد که آثار آن، در چهره و صورت آن حضرت به هنگام عبادت آشکار می شد. چون وضو می گرفت، رنگ می باخت و می لرزید و رنگ مبارکش زرد می شد. وقتی از او در این باره می پرسیدند، می فرمود: «بنده خدا باید وقتی برای بندگی به درگاه او، آماده می شود، از ترس او رنگش تغییر کند و اعضایش بلرزد.» (6)

انسان باید در وضو گرفتن نیز بسیار دقت کند زیرا نماز بر پایه وضو بنا شده است. وضوی با توجه و شاداب و همراه با ذکر، زمینه ساز پرواز انسان به سوی خداوند و موجب حضور قلب در نماز است.

به یاد مناره، نماز خواند!

از سید نعمت الله جزائری نقل شده که یكی از دوستان مورد اعتماد و عادلم گفت با خود فكر كردم كه در حدیث وارد شده هر كس دو ركعت نماز او قبول شود عذاب نمی‌شود. تصمیم گرفتم به مسجد سهله بروم در آنجا دو ركعت نماز با حضور قلب بخوانم و خود را از وسواس شیطان خالی نمایم، ناگاه به خاطرم گذشت كه مسجد كوفه مناره ندارد، اگر كسی بخواهد مناره‌ای برای آن بسازد از كجا سنگ و گچ تهیه كند، بالاخره به فكرم رسید كه از فلان محل بهتر می‌شود، تهیه نمود، كم‌كم تعیین كردم كه در چند روز این مناره تمام می‌شود و سر مناره را چگونه می‌سازند. همین‌كه دو ركعت نماز تمام شد. متوجه شدم من هم از ساختمان مناره فارغ شده‌ام. فهمیدم به مسجد كوفه آمدم برای ساختن مناره نه برای دو ركعت نماز با حضور قلب.(7)متاسفانه نماز های ما هم گاهی اینگونه است و گم شده هایمان در نماز پیدا می کنیم. حواسمان همه جا هست جز خداوند؛ ولی امام حسن(ع) هنگام نماز و وضو تمام توجه خود را معطوف به پروردگار می کردند.و هرگاه برای نماز به مسجد می رفتند، کنار در می ایستادند و این گونه زمزمه می کردند: «إِلَهِی ضَیْفُکَ بِبَابِکَ » خدایا! مهمانت به درگاهت آمده است. «یَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِی ءُ »» ای نیکوکردار! بدکار به نزد تو آمده است «فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکَ یَا کَرِیم» پس از زشتی و گناهی که نزد من است به زیبایی آنچه نزد توست، درگذر؛ ای بخشاینده!» (8)

امام حسن (ع)کریم اهل بیت:

امام حسن (ع)کریم اهل بیت بودند و مهربانی با بندگان خدا از ویژگیهای بارز ایشان بود. اَنس می گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهربانی فرمود: «برو تو آزادی!» من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: «ای فرزند رسول خدا! این کنیز، تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد، آن گاه شما او را آزاد می کنید؟!» امام در پاسخم فرمود: «خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است: « وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا »(9)«هر کس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گویید، همانا خداوند بر هر چيزى حسابگر است. » سپس امام فرمود: «پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود.» (10)

امام حسن(ع) مظهر حلم وصبر:

امام حسن (ع) در دیگر مسائل زندگی نیز بسیار صبور و اهل حلم بودند. آنچه که جامعه امروز ما سخت به آن محتاج است. متاسفانه جوانان ما امروز برای اینکه حلم و گذشت ندارند، هنوز یک ماه از شروع زندگی شان نگذشته است که برای جدایی به دادگاه مراجعه می کنند. زندگی مشکلات زیادی دارد ، خیلی از مشکلات ابتدایی زندگی مشترک با گذشت زمان و در اثر صبر و حلم حل خواهد شد. والدین نیز باید آنها را نصیحت کنند ،اگر سالهای آغازین زندگی مشترک را تحمل کنند، زندگی آنها روی روال می افتد و به اخلاق هم عادت می کنند. امام حسن صبر و تحمل بسیار بالایی داشتند که نمونه ای از آن را خدمتتان عرض می کنم. این داستان مشهوری است که درباره گذشت امام از بی ادبی مردی شامی است. خود آن شخص می گوید که به مدینه رفته بودم. مردی را دیدم که بر مرکبی گران قیمت سوار شده و لباسهای نفیسی پوشیده بود. از شکوه او خوشم آمد. پرسیدم: «او که بود؟» گفتند: «حسن بن علی بن ابی طالب.» وقتی نام علی را شنیدم، سینه ام دریایی از کینه و دشمنی علیه او شد. به او حسادت کردم که چرا علی باید چنین فرزندی داشته باشد؛ از این رو، نزد او رفتم و با تندی گفتم: «تو پسر علی هستی؟» فرمود: «آری! فرزند اویم.» سپس من تا توانستم به او و پدرش ناسزا گفتم.او صبر کرد تا سخنانم پایان یابد. سپس با خوشرویی از من پرسید: «به گمانم در این شهر غریبی. اگر به خانه نیازداری، به تو خانه می دهم. اگر به مال نیاز داری به تو ببخشم. اگر کمک دیگری می خواهی، بگو تا انجام دهم. شاید مرا با شخص دیگری اشتباه گرفته ای. اگر جایی می خواهی بروی تو را راهنمایی کنم و اگر بارت سنگین است، در آوردن آن به تو کمک کنم. اگر گرسنه ای سیرت کنم. اگر برهنه ای، تو را بپوشانم. اگر بارت را به خانه من بیاوری و تا وقتی در این شهر هستی، میهمان من باشی، خوشحال می شوم. منزل من بزرگ است و برای آسایش تو فراهم است.»مرد شامی با دیدن این همه گذشت و مهربانی، اشک شرمساری می ریخت و می گفت: «گواهی می دهم که جانشین خدا بر زمینی و خدا بهتر می داند که بار رسالت را بر دوش چه کسی گذارد. تا اکنون تو و پدرت را بیش تر از همه مردم دشمن می داشتم؛ ولی اکنون شما دوست داشتنی ترین بندگان خدا نزد من هستید.»سپس آن مرد به خانه امام مجتبی(ع) رفت و تا وقتی در مدینه حضور داشت، میهمان حضرت بود. از آن پس، از بهترین دوستداران آن خاندان شد.(11)

از حلم امام از زبان دشمنش نیز بگویم:

بردباری و مهربانی امام حسن(ع) تا جایی بود که مروان بن حکم که دشمن سرسخت امام بود، با حالتی اندوهگین در تشییع پیکر ایشان شرکت کرد و در پاسخ آنانی که به او می گفتند تو تا دیروز با او دشمن بودی، گفت: « نعم کنت أفعل ذلک بمن یوازن حلمه الجبال » او کسی بود که بردباری اش با کوهها سنجیده نمی شد.» (12)

شهادت امام حسن(ع) :

جُعده همسر امام حسن(ع) ، فرزند اشعت بود . اَشعث در قتل امیرالمؤمنین(ع)حرف اول را زد و پسرش محمد بن اشعت و برادرش نیزدر شهادت امام حسین (ع) نقش داشتند و این زن هم نقش مستقیمی در شهادت امام حسن(ع) داشت ، معاویه زهری کشنده را برای جعده فرستاد و صد هزار دینار هم پول داد و گفت اگر امام را به شهادت برسانی تو را بعنوان همسر یزید انتخاب می کنم، امام عليه السلام با این دسيسه معاويه مسموم گرديد. جعده دختر اشعث بن قیس که از خانواده های فرومایه، بسیار پست و فرصت طلب بود و نسبت به امام مجتبی(ع) عقده است، شاید بدان جهت که نتوانسته بود از آن حضرت فرزندی داشته باشد; از این رو وقتی زهر از سوی مروان رسید و وعده ها را شنید و پولها را مشاهده کرد، ارتکاب آن جرم بزرگ را پذیرفت. این زن نابکار سه مرحله به امام زهر داد مرحله اول که به امام زهر دادند امام با شیر مداوا کردند و مرحله دوم دوباره با خرما امام را زهر داد امام آمدند در روضه پیامبر و با خاک قبر پیامبر ،خود را مداوا کردند و آن درد ساکت شد و اما مرحله سوم در روزی گرم و سوزان که امام مجتبی(ع) روزه دار بود، به هنگام افطار زهر را در کاسه شیر ریخت و به آن حضرت خورانید. زهر بلافاصله روده هایش را پاره کرد و امام از شدت درد به خود می پیچید و می فرمود: انالله و انا الیه راجعون. حال امام آن چنان منقلب بود که از شدت درد می نالید،تشتی را در برابر حضرت قرار داده بودند. هر چند گاه، لخته های خون از راه دهان خارج می شد،(13) امام صدا زدند که به خواهرم زینب و برادرم امام حسین بگوئید بیایند .

طبق روایت امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود علیهم السلام ، وقتی امام حسین(ع) بر برادر خود وارد شد، چون به او نگاه كرد گریه كرد پس به او گفت ای ابا عبدالله برای چه چیز تو را می گریاند؟ گفت به خاطر آنچه با تو می كنند گریه می كنم. پس امام حسن (ع) به او گفت : همانا چیزی كه بر من می آید سمی است كه با دسیسه به من داده شود و به وسیله آن كشته شوم « و لكن لا يوم كيومك يا أبا عبد الله» ولی هیچ روزی مانند روز تو نیست ، سی هزار مرد كه ادعا می كنند كه از امت جدمان محمد(ص) هستند و منتسب به دین اسلام هستند به تو نزدیك می شوند و برای كشتن تو و ریختن خونت و از بین بردن حرمتت و اسیر كردن فرزندان و زنانت و به غارت بردن بار (ولایت) تو جمع می شوند پس در آنجاست كه نفرین بر بنی امیه نازل می شود و آسمان خاكستر و خون می بارد و همه چیز تا حیوانات وحشی در بیابان ها و ماهی ها در دریاها برایت گریه می كنند.(14)

وصایای امام مجتبی(ع)

در واپسین ساعتهای عمر امام مجتبی(ع) برادرش امام حسین(ع) از ایشان پرسید: برادر! حالت چگونه است؟ حضرت جواب داد: در آخرین روز از عمر دنیایی ام و اولین روز از جهان آخرت به سر می برم و از جهت این که بین من و شما و دیگر برادرانم جدایی می افتد، ناراحتم. سپس فرمود: از خدا طلب مغفرت و رحمت می کنم، چون امری دوست داشتنی، همچون ملاقات رسول خدا(ص) و امیرمؤمنان و فاطمه و جعفر و حمزه(علیهم السلام) را در پیش دارم. آن گاه اسم اعظم و آنچه را از انبیای گذشته از پدرش امیرالمؤمنین(ع) به ارث داشت تسلیم امام حسین(ع) نمود و در بخشی از وصیت خویش، این چنین فرمود: مرا در کنار قبر جدم رسول خدا(ص) دفن نما، زیرا من سزاوارترین فرد برای دفن در کنار پیامبر خدا(ص) و خانه او هستم، چنانچه از این کار تو را مانع شدند سوگند می دهم تو را به خدا و مقامی که در نزد او داری و به پیوند و خویشاوندی نزدیکت با رسول خدا(ص) که مبادا به خاطر من حتی به اندازه خون حجامتی، خون ریخته شود تا آن که پیغمبر خدا(ص) را ملاقات کنم و در نزد او نسبت به رفتاری که با ما کردند شکایت نمایم.» برادرم، آن گاه که از دنیا رفتم، بدنم را غسل بده و حنوط کن و کفن نما و جنازه ام را به سوی حرم جدم ببر و در آن جا دفن کن، چنانچه از دفن جنازه من در کنار قبر جدم مانع شدند، تو را به حق جدم رسول خدا(ص) و پدرت امیرمؤمنان و مادرت فاطمه زهرا (س) با هیچ کس در گیر مشو و به سرعت جنازه مرا به بقیع برگردان و در کنار آرامگاه جده مان فاطمه بنت اسد دفن نما.» (15)وقتی امام حسین(ع) جنازه برادر را به سمت مرقد رسول خدا به حرکت در آورد تا با جد خویش تجدید عهد نماید، عایشه، مروان و همراهانش از طائفه بنی امیه (که می‌پنداشتند آنها قصد خاکسپاری وی کنار قبر پیامبر(ص) را دارند) مسلح به پیش آمدند که مانع دفن وی کنار پیامبر(ص) شوند. افراد شرور و پست به پشتیبانی امویان به جنازه آن بزرگوار تیراندازی کردند، فرماندار مدینه، مروان بن حکم به همراه آشوبگران جلو آمدند و فریاد برآوردند: شما می خواهید حسن بن علی را در کنار پیامبر دفن کنید؟ از طرف دیگر عایشه سوار بر استر به جمعشان پیوست و فریاد زد: چگونه می شود کسی را که من هرگز او را دوست ندارم، به میان خانه من داخل کنید.عده ای از امویان و آشوبگران به دنبال بهانه بودند و می خواستند فتنه ای به پا کنند که امام حسین(ع) با بردباری جنازه برادرش را به سوی بقیع برگرداند و بنی هاشم را آرام نمود و در جوار جده اش فاطمه بنت اسد در بقیع دفن نمود و از خون ریزی و فتنه به همان وضعی که امام مجتبی(ع) وصیت نموده بود جلوگیری کرد. امام حسین(ع) رو به مروان کرد و فرمود: اگر برادرم وصیت کرده بود که در کنار جدش پیامبر(ص) دفن شود، می فهمیدی که تو کوچک تر از آنی که بتوانی ما را برگردانی و جلو دفن جنازه او را در میان حرم پیامبر(ص) بگیری.(16)جانها به قربانت یا امام حسن (ع)

خطبه دوم

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِ سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله.

نمازگزاران جمعه اهل بهشت هستند:

در توصیه به تقوی حدیث گهربار و گرانقدری را از پیامبر اعظم(ص) خدمت شما عرض می کنم.

پیامبر(ص) فرمودند: « الا اخبرکم باهل الجنه؟ » شما را از اهل بهشت آگاه نسازم؟ « من لایشغله عن الجمعه حر شدید و لابردشدید و لا ردغ» اهل بهشت کسی است که گرما وسرمای شدید و گِل او را از شرکت در نماز جمعه باز نمی دارد. (17)

به تعبیر پیامبر(ص) شما اهل بهشت هستید. خدا را بر این نعمت بزرگ شکرگذاریم . سعی کنیم قدر این نعمت را دانسته و آن را تا حفظ کنیم و از زمانی این حدیث را شنیدید هم خودتان و هم خانواده، دوستان و همسایه هایتان را به شرکت در نماز جمعه تشویق کنید و اهمیت بیشتری به نماز جمعه بدهید.

اربعین روز نمایش قدرت اسلام:

خدا را شاکریم که امسال در کربلا، مراسم اربعین با شکوه بیشتر از سالهای گذشته برگزارشد، اربعین ، روز نمایش قدرت اسلام و نشان محبت وافر به اهل بیت (ع) بود، آن هم در کشور نا امن عراق ،حضور 27 میلیون مسلمان از 50 کشور ، آن هم با پای یپاده ، .نشان از عشق ، علاقه ومحبت نسبت سرور و سالار شهیدان و نشان وحدت مسلمانان بود. در این روز مسلمان زیادی ،حتی از اهل سنت و از کشورهای آفریقایی و اروپایی آمده بودند .حضور مسلمانان از کشورهایی چون انگلیس و امریکا و ... نشان قدرت اسلام و وحدت مسلمانان بود. خدا را شاکریم که اربعین به سلامت برگزار شد. از همشهریان عزیزمان هم تشکر کنیم که یک موکب با نام زرند در مسیر راه انداختند و از همه همشهریهای عزیزی که کمک کردند و دربرپایی هرچه بهتر مراسم اربعین سهم داشتند،جای تقدیر و تشکر دارد. انصافا موکب زرندی ها و دیگر موکب ها با شکوه اداره شد که جای بسی تقدیر و تشکر دارد.

ماندگاری نیت انسان با وقف:

هفته ، هفته وقف است . با وقف نیت انسان ماندگار می شود.کسانی که سالها پیش، حتی دویست سال پیش از دنیا رفته اند و لی با وقفی که انجام داده اند، هر ساله نیت آنها زنده است و مانند این است که حضور دارند. وقف موجب ماندگاری فکر و عقیده است و تنها مخصوص مسلمانان هم نیست. در سراسر دنیا ، وقفیات زیادی صورت می گیرد منتهی بهترین وقف، وقف در راه خداست. خود اهل بیت (ع)هم این گونه بودند و وقفیات زیادی را انجام می دادند. نمونه ای از آن را خدمتتان عرض می کنم.

وقفیات پیامبراکرم(ص)وحضرت علی(ع):

پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در جنگ تبوک به سرزمین یَنبوع رسیدند هوا بسیار گرم بود،حضرت(صلی الله علیه وآله وسلم) اسلحه خودشان را به شاخه های درخت آویزان واستراحتی کردند و درآن جنگ پیروز شدند غنایمی را که به دست آورده بودند ،به اصحاب بخشیدند.ازجمله ببخشش ها ،آن درخت و زمینش را به عنوان غنیمت به حضرت علی(علیه السلام) بخشیدند. حضرت علی(علیه السلام) این زمین ینبوع را نیز خریداری کردندوهم خودش وهم کارگرانش یک چاه آبی را حفرکردند و یک چشمه ای جاری شدومانند قنات آن را درست کردند این روایت از ابونیزر ست.ابونیزر را بعضیها می گویند ایرانی بود که آمد خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و مسلمان شد واز بزرگان ایران بود ولی برخی می گویند ایرانی نبود ولی آنچه هست،غیر عرب بود.ابونیزر می گوید:حضرت علی (علیه السلام) کلنگ را برداشت و داخل چاه رفت وشروع کرد به کندن چاه ولی چاه نم پس نداد.حضرت(علیه السلام) غرق در عرق بالای چاه آمد واستراحتی کرد ودوباره به داخل چاه رفت.صدای نفس کشیدن حضرت (علیه السلام) که چاه می کند شنیده می شد تایک دفعه چاه به اندازه گلوی شتر،شروع به فواره زدن به بیرون کرد. حضرت(علیه السلام) هنوز لباس وبدنش خیس بود که گفتند :قلم و دوات برای من بیاورید.ابونیزر می گوید: من به سرعت رفتم ویک دوات وکاغذی را آوردم که حضرت(علیه السلام) چنین نوشتند: خدا را شاهد مي‌گيرم كه اين چشمه در راه خدا صدقه است,(وقف است)ونوشتند این چشمه را من وقف کردم ،درآمدش خرج فقرا و در راه ماندگان شود. این کار امیرالمومنینی که یک ضربه شمشیرش از تمام عبادت جن وانس بالاتر است، نشان دهنده تاثیر بسیار زیاد صدقات و وقف است. حضرت در ادامه می نویسند: وارث خداست،این باید تا قیامت بماند ،مگر اینکه امام حسن (علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام) به آن محتاج باشد.دراین صورت ملک آزاد ودراختیار آنها قرار بگیردکه هرطور ترجیح دادند در این مال تصرف کنند. ( 18)راوی می گوید بعدها امام حسین(علیه السلام) محتاج شدند ویک دینی به گردن امام(علیه السلام) بود ومعاویه ازاین فرصت استفاده کرد ودویست هزار دینار یعنی دویست مثقال طلا برای امام حسین(علیه السلام) فرستاد وگفت این چشمه را من خریدارم ،به من بفروش .امام حسین(علیه السلام) گفتند : نمی فروشم پدرم این را وقف کرده وصدقه جاریه قرار داده است ، پدر م علی(ع) این را وقف کرده تا روز قیامت چهره اش از آتش حفظ شودهرگز آن را نمی فروشم.

در شهرستان زرند به وقفیات زیادی نیاز داریم . هر کس در هر زمینه که تمایل دارد، می تواند کمک کند : ساخت مدرسه ، بیمارستان ، مسجد و حوزه علمیه و ... .همه اینها لازم است و هرکس به سلیقه خودش ، می تواند وقفیاتی داشته باشد و کمک حال و اثر گذار باشد.

خانواده شهداء پیشتاز در وقف:

در زمینه وقف، خانواده شهدا در زرند پیشتاز هستند و بیشترین وقفیات را در دوسال گذشته خانواده محترم شهدا داشتند، خداوند آنها را جزای خیر دهد، آن زمان که کشور در جنگ با بیگانگان بود آنها فرزندان خودشان را در راه خدا دادند و امروز هم با وقف مال خودشان تاثیرگذارند، از همه این عزیزان تشکر می کنم . هفته وقف را هم گرامی میداریم.

اهمیت برگزاری عزاداری دهه آخر صفر:


فردا شهادت امام رضاست، مومنین و متدینین ، ما ایرانی ها هرچه داریم ، از برکت امام رضا(ع) است. نکته ای که باید خدمت شما دوستداران اهل بیت (ع) عرض کنم این است که در برگزاری مراسمات عزاداری ما یک نقصی است که ما مراسمات عزاداری دهه آخر ماه صفر را همانند دهه اول ماه محرم، باشکوه برگزار نمی کنیم. اهمیت اربعین اگر از عاشورا بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. پس چرا همه مراسم عزاداری، هیئت ها و سینه زنی ها و مجالسمان را برای دهه اول محرم می گذاریم. در این دهه آخر ماه صفر ، مناسبت های زیادی مانند : اربعین ، رحلت پیامبراعظم(ص) و شهادت امام حسن(ع) و شهادت امام رضا(ع) را داریم. از بیان امام حسن عسکری(ع) اهمیت اربعین ، همانند اهمیت خواندن نماز است.

نشانه های مومن:

امام‌ عسکری‌ (ع‌) در حدیثی فرمود : «نشانه‌های‌ مؤمن‌ پنج‌ چیز است‌: اول : پنجاه‌ و یک‌ رکعت‌ نماز ، دوم : زیارت‌ اربعین‌، سوم :انگشتر به‌ دست‌ راست‌ کردن‌، چهارم : پیشانی‌ به‌ خاک‌ گذاشتن‌ (در حال‌ سجده‌)، وپنجم: بسم‌ الله‌ را (در نماز) بلند گفتن‌« (19) . همانطور که نماز ستون دین است، اربعین نیز ستون امامت و ولایت است. جای عزاداری در این دهه در مساجد و تکیه ها خالی است .

فردا شهادت امام رضاست، به محضر حضرت صاحب الامر (عج) و همه شما بزرگواران این روز را تسلیت عرض می کنم .هرچه ما داریم از برکت امام رضاست. ان شاءالله همه از شفاعت ایشان بهره مند شویم. مراسم عزاداری را در این روز پررنگ برگزار کنیم.

امروز شهادت سومين شهيد محراب آيت الله سيدعبدالحسين دستغيب(1360ش) نیز هست که که یادشان را گرامی می داریم.
یکشنبه اول ماه ربیع الاول و سالروز هجرت پيامبر(ص)(13سال پس از بعثت)(1ق) است که به همه شما بزرگواران آغاز این ماه شادی اهل بیت(ع) را تبریک عرض می کنم.

شب لیلة المبیت:

شنبه شب ليلة المبيت (13بعثت) است . از جمله آيات فراواني که در شأن اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» نازل شده است، آيه‌اي است که در «ليلة المبيت» نازل شد. ليلة المبيت، شبي است که پيامبراکرم«صلی الله علیه و آله و سلم»، اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» را به جاي خود در بستر خواباند و از مکّه به سمت مدينه خارج شدو این آيه‌ي شريفه نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» (20) بعضي از مردم براي کسب خشنودي خدا، جان خود را مي‌فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. مفسر معروف اهل سنت آقای ثعلبی می گوید که هنگامی که پیغمبر اسلام تصمیم گرفتند که مهاجرت کنند از مکه به مدینه حضرت علی را برای ادای دینهای خودشان و تحویل دادن امانتهایی که پیش خودشان بود به جای خویش قرار دادند . شبی که حضرت می خواستند از مکه خارج شوند مشرکان اطراف خانه حضرت به کمین نشسته بودند حدود چهل نفر از مردان قوی و نیرومند از قبیله های مختلف ، به همین خاطر حضرت دستور دادند که حضرت علی درجای ایشان بخوابند و پارچه سبز رنگی مخصوص پیامبر بود را روی خود بکشند . در همین جا بود که از پروردگار عالم به جبرئیل و میکایل خطاب رسید که من در میان شما برادری قرار دادم و عمر یکی از شما قطعا از عمر دیگری بیشتر است ، کدام یک حاضرید آن اضافی عمرتان را که نمیدانید به دیگر ببخشید ،‌ عرض کردند امر است یا اختیار ، خطاب رسید امری نیست مختارید ، هیچ کدام حاضر نشدند به اختیار خود زیاده عمر خود را به دیگر ببخشد و آنگاه خطاب رسید که من میان علی و پیامبر برادری قرارد دادم پس علی زندگانی خود را فدای زندگانی پیغمبر نمود.وقتی جبرئیل بالای سر و میکاییل پایین پای علی (ع) نشسته بودند جبرئیل می گفت به به آفرین به تو ای علی خدا به وسیله تو بر فرشتگان مباهات می کند در همین هنگام آیه بالا نازل شد و آن شب تاریخی لیله المبیت نامیده شد . (21)

سخنرانی سران فتنه در مراسمات دانشجویی از نشانه های نفوذ :

الحمدالله 16 آذر « روز دانشجو » نیز باشکوه برگزار شد که جای تشکر دارد ولی در بعضی از شهرها سیاسی کاری کردند و از این روز سوء استفاده کردند؛ 16 آذر متعلق به دانشجوی استکبار ستیز است زیرا دانشجویان در این روز برای مخالفت به حضور مستکبرین در دانشگاه اعتراض کردند و در درگیری با گادر شاهنشاهی سه تن از این دانشجویان به شهادت رسیدند اما متاسفانه در بعضی از شهرهای کشور ، از افراد نهضت آزادی که امام(ره) آنها را رد کرده بود ،دعوت کردند و یا بعضی از سران فتنه برای سخنرانی در این روز ، دعوت کردند. این روز ،روز دانشجوی استکبار ستیز و ولایت مدار است ؛ امام(ره) جمله عجیبی دارند که می فرمایند : « دانشگاه خوب، یك ملت را سعادتمند می‏كند و دانشگاه غیراسلامی، دانشگاه بد، یك ملت را عقب می‏زند ». دشمن صبرش زیاد است و عجله ندارد و سعی دارد تا از طریق خود حکومت ، برای رسیدن به اهدافش وارد شود. آنها امروز برنامه ریزی می کنند و سی یا پنجاه سال آینده منتظر دیدن نتیجه هستند .نباید کسانی را به دانشگاه دعوت کنیم که امریکایی ها خوشحال شوند و برای آنها کف بزنند.اینها در فتنه 88 دنبال نابودی آرمانهای امام(ره) و نابودی اصل ولایت فقیه و از بین بردن مذهب شیعه و براندازی نظام جمهوری اسلامی بودند. اینها را دعوت می کنید که چه کنند؟ که دانشجوی امریکایی تربیت کنند؟! چرا این همه جوانان ایرانی که جان خودشان را در راه استقلال کشور و نجات از زیر یوغ دشمنان از دست دادند را نادیده می گیرید و پا روی خون شهدا می گذارید؟ این مسائل به مسائل حزبی و جناح سیاسی ربطی ندارد. موضوع اصل دین و تشیع است . چرا در دانشگاه از افرادی دعوت می شود که اسرائیلی ها و بهائی ها از آنان حمایت کردند و به آنها اجازه داده می شود تا با تفکرات ضد اسلامی و ضد نظام خودشان در دانشگاه با دانشجوی ما صحبت کنند.این کار درست و صحیحی نیست.این کارها زمینه نفوذ بیشتر دشمن را در کشور فراهم می کند.



پی نوشت:

1- سوره مبارکه الشورى، آیه 23

2- ترجمه‏ي زندگاني امام حسن، ص‏59، باقر شريف القرشي.

3- ترجمه‏ي زندگاني امام حسن، ص‏60، باقر شريف القرشي.

4- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسة الرساله، بیروت، 1403 ق، ج43، ص331

5- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسة الرساله، بیروت، 1403 ق، ج43، ص332

6- مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، دارالأضواء، بیروت، 1408 ق، ج4، ص14 و بحار الانوار، ج43، ص339

7- پند تاریخ، ج5، ص221.

8- مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص17 / بحارالانوار

9- سوره مبارکه نساء،آیه 86.

10- مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص18.

11- مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص19.

12- زندگی دوازده امام، هاشم معروف الحسینی، امیر کبیر، تهران، 1373 ش، ج1، ص506.

13- حاكم نيشابورى، المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 173؛ مروج الذهب، ج 3، ص 5./ ابن ابى الحديد، نهج البلاغه، ج 16، ص 49/ پيشواي دوم، ص‏28

14- امالی،شیخ صدوق ص ۱۱۵ / لهوف،سید بن طاووس،ص۲۵ / مناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب ج۴ ص۸۶/ بحار الانوار،مجلسی،ج۴۵ص۲۱۸ح۴۵ ؛

15- ارشاد مفید(مترجم)، ج 2، ص 14

16- ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 50/ ارشاد مفيد، ص 174-176 و ص ۲۸۰-۲۸۱ / حقايق پنهان، ص 303/ نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام) ،علامه حلی‏ ص 139

17- کنز العمال ، ج 7 ، ص 716 / بحارالانوار ج 16

18- معجم البلدان ياقوت حموي، ج 4، ص 176 در كلمه«عين» ـ اعيان الشيعة، ج 1، ص 434.

19- وسائل الشيعة، ج 10، ص 373

20- بقره / 207

21- ینابیع الموده ص ۹۲ ،‌ تفسیر نور الثقلین ۱/۱۷۱ ،‌ مسند احمد بن حنبل ۱/۲۲۱ ،‌ شواهد التنزیل ۱/۹۶ ، کفایة الطالب ۳/۲۳۹ مستدرک الصحیحین، ۳/۱۳۲، تاریخ دمشق، ۱/۱۳۸، تفسیر فخر رازی ، تفسیر طبری ، تفسیر قرطبی۳/۲۱، احیاء علوم الدین، ۳/۲۳۸



http://yascms.ir/emam/gozaresh/x371.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x372.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x373.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x374.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x375.jpg

http://yascms.ir/emam/gozaresh/x376.jpg

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.