سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

شناخت وپیروی از امام حق در هر دوره وزمان

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 729 مرتبه
دسته: كتب و مقالاتتاریخ: 1394.09.02
 
شناخت امام حق طبق نقل شیعه وسنی

وظیفه هرانسانی درهر دوره وزمانی این است که امام حق را بشناسد واز اواطاعت کند وبا اوهمراه باشدچنانکه رسولخدا(ص)فرمودند: « مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّة» کسي که بميرد و امام زمان خويش را نشناخته باشد، در واقع به مرگ جاهليّت مرده است. »(1)باید حجت حق وامام حق را بشناسیم امروز وظیف ما این است که پیشوا وامام حق را بشناسیم. مرحوم شيخ صدوق رحمت الله عليه در كتاب شريف كمال الدين و تمام النعمة ، مي‌نويسد :سئل أبو محمد الحسن بن علي عليهما السلام وأنا عنده عن الخبر الذي روي عن آبائه عليهم السلام : " أن الأرض لا تخلو من حجة لله على خلقه إلي يوم القيامة وأن من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية " فقال عليه السلام : إن هذا حق كما أن النهار حق ، فقيل له : يا ابن رسول الله فمن الحجة والامام بعدك ؟ فقال ابني محمد ، هو الامام والحجة بعدي ، من مات ولم يعرفه مات ميتة جاهلية(2)

از امام حسن عسكري عليه السلام سؤال شد (در حالي كه من آن جا بودم ) در بارۀ اين روايت كه از پدرانش نقل شده بود : « زمين هيچ‌گاه از حجت خدا بر خلق ، تا روز قيامت خالي نخواهد بود و اگر كسي بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است » امام حسن عسكري عليه السلام فرمود : اين سخن حقي است ؛ همان طور كه روز حق است . از ايشان سؤال شد : اي فرزند رسول خدا ! امام و حجت بعد از شما كيست ؟ فرمود : فرزندم محمد ، او امام و حجت بعد از من است . هر كس بميرد و او را نشناسد ، به مرگ جاهليت مرده است .و همچنين ابن حمزه طوسي رضوان الله تعالي عليه اين روايت را نقل مي‌كند :عن محمد بن العلاء الجرجاني ، قال : حججت فرأيت علي بن موسى الرضا عليه السلام يطوف بالبيت ، فقلت له : جعلت فداك ، هذا الحديث قد روي عن النبي صلى الله عليه وآله : " من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية " . قال : فقال : " نعم ، حدثني أبي ، عن جدي ، عن الحسين بن علي بن أبي طالب عليهم السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : " من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية " . قال : فقلت له : جعلت فداك ، ومن مات ميتة جاهلية . قال : " مشرك "(3)

محمد بن علاء جرجاني گفت : در زمان حج امام رضا عليه السلام را در حال طواف ديدم ، به ايشان گفتم : فدايت شوم ، اين روايت از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم « هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است » نقل شده است ؟ امام فرمود : بلي ، پدرم ، از جدم ، از حسين بن علي ، از علي بن أبي طالب عليهم السلام نقل فرمودند كه رسول گرامي اسلام فرمود : « هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است » . محمد بن علاء گفت كه از امام سؤال كردم : فدايت شوم ، مراد از مرگ جاهلي چيست ؟ فرمود : يعني مشرك مرده است .

همچنین در کتب اهل سنت نیز آمده است:

مَنْ مات وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية .(4)

هر كس بميرد و بر گردن او بيعت با امامي نباشد ، به مرگ جاهلي مرده است .

مَنْ مات بغير إمام مات ميتة جاهلية.(5)

هر كس بدون امام بميرد ، به مرگ جاهلي مرده است .

مَنْ مات وليستْ عليه طاعة مات ميتة جاهلية .(6)

هر كس بميرد و اطاعت از امامي بر گردن او واجب نباشد ، به مرگ جاهلي مرده است .

الباني بعد از نقل حديث مي‌گويد : إسناده حسن، ورجاله ثقات .

مَنْ مات وليس عليه إمام جماعة فإن موتته موتة جاهلية . (7)

هر كس بميرد و امام جماعتي نداشته باشد ، مرگ او مرگ جاهلي است .

من مات ليس عليه إمام فميتته جاهلية .(8)

هر كس بميرد و امام نداشته باشد ، به مرگ جاهلي مرده است .

اهل سنت از طرفي اين روايات را نقل و صحت آن را تأييد كرده‌اند و از طرف ديگر عملاً هيچ امامي ندارند كه همگي بالإتفاق از او تبعيت كنند . و اين پارادوكسي است كه از حل آن عاجز مانده‌اند .

امام زمان ما حضرت مهدی موعود است،که به اقتضای حکمت الهی در پس پرده غیبت است، ودر عصر غیبت جانشین امام عصرراباید بشناسیم واورا اطاعت ویاری کنیم چنانکه در ورایتی از امام صادق(ع) است که حضرت می فرمایند:« امام صادق (ع): «فاما من کان من الفقهاء: صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیع لامر مولاه، فللعوام این یقلدوه»(9) هر کدام از فقها که صیانت نفس دارد، از دینش محافظت می‌نماید، با هوای نفس مخالفت می‌کند و امر مولای خود (ائمه‌ی معصومین ع) را اطاعت می‌کند، پس بر مردم است که از او تقلید کنند. بنابراین باید پیرو فقیه جامع الشرایط باشیم.

امروزفقیه شناسان وخبرگان ملت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (حفظه الله تعالی)را به عنوان فقیه جامع الشرایط مشخص کردند،رهبرحق وپرچم حق بدست مبارک ایشان است،اگر انسان در شناخت رهبر حق کوتاهی کندویا بشناسد ولی همراهی نکند به سعادت وخوشبختی نخواهد رسید.

عدم خوشبختی وسعادت بر اثر مخالفت با امام حق:

جمله معروفی از سیدالشهداء هنگامی که از مکه به سمت عراق حرکت کردنددر خواست قلم وکاغذی را نمودندکه در این جمله معروف ومهم برای بنی هاشم نوشتند:بسم الله الرحمن الرحيم
من الحسين بن علي بن ابيطالب الي بني هاشم، اما بعد فانه من لحق بي منكم استشهد، و من تخلف لم يبلغ مبلغ الفتح و السلام.»(10) يعني؛ به نام خداي بخشاينده و مهربان اين پيامي است از حسين بن علي بن ابيطالب به بني هاشم كه هر كس از شماها كه به من ملحق شود در معرض شهادت خواهد بود و هر كس تخلف كند به پيروزي نخواهد رسيد.


درس ها وپیامهای این جمله:

همه رهبران الهی وحرکت آنها یک حرکت آگاهانه وعالمانه است،مثل رهبران دیگر اهل دغل وخود پرستی وخودخواهی ومنفعت گرایی نیست بلکه حرکت در مسیر الی الله است وهدف آنها نجات وآزادی انسانهاو برداشتن غل وزنجیر از پای بشریت است.هدف رساندن بشر به سعادت وخوشبختی در سایه دستورات خداوندی است،حرکت امام حسین(ع)هم یک حرکت از جنس اگاهی ومبارزه با ظلم وستم واستبداداست، مبارزه با اسلام وارونه ، اسلام سلطنتی که کفروشرک ابوسفیان ومعاویه ویزید در قالب وظاهروپوسته اسلامی ،مبارزه با کفر وشرک اموی است.چنانچه خود یزید( علیه العنه)به کفر در اشعاری که سروده، به دنبال انتقام از رسول خدا(ص)در جنگهای بدر واحد است.یزید بالای کاخش می رود تا وضع کاروان و شادی مردمان را تماشا کند. در این هنگام، کلاغی بانگ برداشت و یزید شعری به این مضمون خواند:
لَمَّا بَدَت تِلکَ الحُمُولُ وَ أشْرَقَت تِلکَ الشُّموسُ عَلَی رَبی جَیْرُون
نَعَبَ الغُرَابُ أقُولُ لَهَا صَحْ اَوْ لا تَصَح فَلَقَد قَضِیتُ مِنَ الغَرِیمِ دُیُونِی؛
«وقتی که نور سرها بر برج قصر جیرون بتافت، کلاغ بانگ برداشت. من هم به آن می گویم: تو بانگ بر آری یا بر نیاری، من کار خودم را کردم و طلبم را از شکست خوردگان گرفتم». (11) و اين يكى از دلائل روشن و اسناد مهم بر عدم ايمان يزيد و بنى اميه به اسلام و مقدسات اسلام بود.

ورود اهل بیت(ع) به دربار یزید

نقل شده که امام سجاد(ع) اولین نفر از اسرا بود که بر یزید بن معاویه وارد شد، عمال یزید در حالی که دستانش را به گردنش بسته بودند، ایشان را وارد قصر کردند. سپس سایر اسرا و زنان اهل بیت(ع) را در حالی که با ریسمان به هم بسته بودند، وارد مجلس کردند)12)
خدمتگزاران یزید سر امام حسین(ع) را در تشتی از طلا قرار دادند،(13) و رو به روى يزيد نهادند يزيد با دیدن سر گفت:«یفلّقن هاماً من رجال اعزه علینا و هم کانوا اعقّ و اظلما
سرهایی را شکافتیم از کسانی که عزیز بودند و آن ها آزار دهنده تر و ستمکارتر بودند.»(14)

یزید چوبدستی¬اش را به دست گرفت و در حالی که با آن بر لب و دندان امام(ع) میزد، این اشعار ابن زبعری را به زبان جاری ساخت:

«لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء ولا وحى نزل

لَيت أشياخى ببدر شهدوا جزع الخزرج من وَقع الأَسَل

لَأَهَلّوا واستَهَلّوا فَرَحا ولقالوا يا يزيد لا تُشَل

فجزيناهم ببدر مثلاً وأقمنا مثل بدر فاعتدل

لَست من خِندف إن لَم أنتقم من بنى أحمد ما كان فعل(15)
هاشم پادشاهی را به بازی گرفت وگرنه نه خبری از خدا رسید و نه وحی ای فرود آمد. کاش بزرگان قومم که در بدر کشته شدند، زنده بودند و می دیدند که طایفه خزرج چگونه از شمشیرها و نیزه های ما به فریاد آمدند، و شادی می کردند و دیگران را در شادی شان شرکت می دادند و می گفتند: یزید دستت شکسته مباد. ما انتقام خویش در جنگ بدر را از آنان گرفتیم و (سواران و بزرگانشان را کشتیم) و این با کشتگان ما در بدر برابر شد. من از نسل خندف(عتبه) نیستم، اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم»(16)

امام حسین(ع) مسیر را باآگاهی بیان می کنند ، هرکس همراهی کند پایان کار شهادت در راه خداست، که خود بالاترین رستگاری است، چنانکه شهدای کربلا وهمراهان امام حسین(ع) به آن دست پیداکردند.

اما بنی هاشم ودیگر مسلمانان بدانند، کسانی مخالفت کردند

وکسانیکه همراهی نکردند ویا سکوت کردند هرگز به سعادت وخوشبختی نمی رسند اگر فکر می کنند امام حسین(ع) را تنها بگذارند ودنبال زندگی خود باشند ،هرگز به سعادت وخوشبختی دست پیدا نمی کنند .وامروز تاریخ به خوبی قضاوت می کند بین کسانی که همراه رهبر حق وامام حسین (ع) شدندوتا آخر وفادار ماندند وبین کسانی که همراهی نکردند وسکوت اختیار کردند ومخالفت نمودند تا رودر روی امام حق ایستادند سرنوشت آنها را تاریخ برای ما بیان می کند ونام ویاد آنها وچگونگی زندگی آنها را برای ما بیان می کند که چه تفاوتی بین حُرِّ ابن یزیدریاحی و عبیدالله ابن حُرِّ جعفی است، وچه تفاوتی بین زهیر بن قین وحتی سلیمان ابن صرد خزاعی وچه فرقی بین عباس علمدار کربلا وشمر وعمر سعد ودیگران است.

امروز این درس بزرگ امام حسین(ع)را بخوبی مرور کنیم وبا عمق جان بپذیریم که اگر همراه رهبر حق زمان خود حضرت آیت الله العظمی الام خامنه ای نباشیم واز ایشان پیروی واطاعت نکنیم هرگز روی خوشبختی وسعادت را نخواهیم دید وباید در مسیری حرکت کنیم تا تاریخ قضاوتی نیکو درباره ما داشته باشد.


پی نوشت:

1) وسائل الشيعه، ج 16، ص 246

2) كمال الدين وتمام النعمة - الشيخ الصدوق - ص 409 – 410 و كفاية الأثر - الخزاز القمي - ص 296 و وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي - ج 16 - ص 246 و مستدرك الوسائل - الميرزا النوري - ج 18 - ص 187 و ... .

3) كتاب الثاقب في المناقب ، ص 495

4)صحيح مسلم ، مسلم النيسابوري ، ج3 ، ص1478و السنن الكبرى ، البيهقي ، ج8 ، ص156 و مجمع الزوائد ، ج5 ،‌ ص218 و مشكاة المصابيح ، ج2 ، ص1088و سلسلة الأحاديث الصحيحة ، ج2 ، ص715 .

5)مسند احمد ، احمد بن حنبل ، ج4 ، ص96 و مجمع الزوائد ،‌ الهيثمي ، ج5 ،‌ ص218 و مسند الطيالسي ، الطيالسي ، ص295 و الإحسان بترتيب صحيح ابن حبان ج7 ، ص49 و حلية الأولياء ، ج 3 ،‌ ص22 .

6)مجمع الزوائد، الهيثمي ، ج5 ، ص224 و كتاب السنة ، ج2 ،‌ ص489 .

7)المستدرك على الصحيحين ، ج1 ، ص150حاكم نيشابوري بعد از نقل حديث مي‌گويد : هذا حديث صحيح على شرط الشيخين. و ذهبي نيز آن را تأييد كرده است ، ج1 ، ص204 .

8)المعجم الكبير ، الطبراني ، ج 10 ،‌ ص298و المعجم الأوسط ،‌ ج2 ، ص317 و ج4 ، ص232 و مسند أبي يعلى، ج6 ، ص251 و كتاب السنة ، ابن أبي عاصم ، ج2 ،‌ص489 و مجمع الزوائد ، الهيثمي ، ج5 ، ص224-225.

9) وسائل الشیعه، ج 27، ص 131

10) بحارالانوار، ج 44، ص 360.

11)مقتل الحسين مقرّم، ص 347 - 348 و ملهوف (لهوف)، ص 210 (با مقدارى تفاوت)

12)شیخ مفید، همان، ص 119 - 120 و الخوارزمی، پیشین، ص 62 و الطبرسی، اعلام الوری، همان، ص 474 و سید بن طاوس، پیشین، ص 178.

13) ابن اعثم، پیشین، ص 128 و الخوارزمی، پیشین، ص 57.

14) البلاذری، پیشین، ص 213 و الطبری، پیشین، ص 463 و ابن¬اعثم، همان، ص 128 و برای مطالعه بیشتر رجوع شود به: شیخ مفید، پیشین، ص 119 و الخوارزمی، همان، ص 57.

15) این اشعار، اشعار ابن¬زبعری است که در روز احد و به هنگام شهادت حمزه آن را سروده است اما یزید ابیاتی را بدان اضافه کرده بود. ابن¬اعثم، پیشین، ص 129 و الخوارزمی، پیشین، ص 59 و ابن¬جوزی، پیشین، ص 235

16) الطبرسی، الاحتجاج، پیشین، ص 307 و با اختلاف در ابن¬اعثم، پیشین، ص 129 و الخوارزمی، همان، ص 58 و ابن شهرآشوب، پیشین، ص 114.


به قلم: حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم زرند

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.