مطالب

غربت امامزاده جلیل القدر سید حمزه بن زید در زرند/جایگاه مهم شورای نگهبان در نظام اسلامی

ارسال شده توسط: عرب	بازدید شده: 534 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعه	تاریخ: 1394.06.09
خطبه های نماز جمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه 94/06/6 خطبه اول اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِسِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله طَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین. قال الله الحکیم فی کتابه : « لا أسألُکُم علیهِ أجراً إِلاّ المَوَدَّةَ فیِ القُربی »(1) السلام علیک یاصاحب الزمان(عج)؛ السلام علیک یا ثامن الحجج علی بن موسی الرضا المرتضی (ع) اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله. خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان،شادی روح امام راحل عظیم الشأن،شادی ارواح طیبه شهدا وشهدای والا مقام شهرستان وشهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یاحضور پیدا می کنند وشادی روح شهدای گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی وسلامتی خودتان وخانواده وفرزندانتان اجماعاً صلوات. امیدوارم خداوند متعال، این حضور مؤمنانه ،این نماز واین خطبه ،این نشستن واین سکوت را از همه ماقبول بگرداند وذخیره ای ارزشمند برای دنیا وآخرت برای اول لحظه ورود ما به محضر پروردگار عالم قرار گیرد، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد. اولاً تقدیر و تشکر می کنم از فرماندار ولایی و زحمتکش مان که به مناسبت هفته دولت، مطالب ارزشمندی را به سمع و نظر شما بزرگواران رساندند، از زحمات ایشان و مجموعه مدیران در شهرستان نیز صمیمانه تقدیر و تشکر می نمایم. از آنجایی که در دهه کرامت و بزرگداشت امامزادگان هستیم، برخودم واجب دانستم خطبه اول را به امامزاده واجب التعظیم شهرمان امامزاده حمزه(ع) اختصاص بدهم. در این خطبه در باب عظمت این مرد بزرگ که از سلسله سادات حسینی در شهر ما هستند و بیان وظیفه ای که ما نسبت به این امامزاده و دیگر امامزادگان داریم ، مطالبی را خدمت شما عرض کنم ،البته بنده به شجره نامه ومختصری از زندگی این امامزاده بزرگوار بسنده می کنم، شما بزرگواران نیز مطالبی را که عرض می کنم تطبیق بدهید وخود نیز تحقیق درستی نسبت به این امامزاده داشته باشید. متاسفانه مردم شهرستان زرند، نسبت به این امامزاده واجب التعظیم کوتاهی کرده اند و حق این امامزاده را آن گونه که باید و شاید به جا نیاورده اند. هر کجای ایران اسلامی در هر روستایی و یا شهری بروید، می بینید بارگاه وصحن و سرای امامزادگان آنجا بسیار بالاتر از امامزاده شهر ماست وموقعیت آن امامزاده از امامزاده ما بهتر است . دریک جلسه بزرگداشت امامزادگان که در کوهبنان برگزار شده بود و بیش از هزار نفر حضور داشتند، بنده مطلبی را به عنوان مزاح عرض کردم.که شخصی در کوهبنان تعریف می کرد : در خواب دیدم امامزاده سلیمان (از امامزاده های کوهبنان که دارای شجرنامه صحیح و درست وصاحب کرامت می باشد) کفش هایش را به دست گرفته بود تا به مشهد نزد امام رضا (ع) برود. از ایشان سوال کردم کجا می روید؟ فرمود: من از مردم کوهبنان قهر کرده ام، آنها غصه هایشان(مرده هایشان) را نزد من می آورند و پولهایشان را بی بی عصمت( دیگر امامزاده کوهبنان) می برند و آنجا خرج می کنند ولی به من توجهی ندارند. جا دارد که امامزاده حمزه هم از شهر ما قهر کند.از بس مردم زرند نسبت به این امامزاده بی توجهی کرده اند. متاسفانه ما نه به زیارت ایشان می رویم و نه به ساخت بارگاه این امامزاده توجه داریم و بجز یک بقعه چیزی از این امامزاده باقی نمانده است و همه زمین های اطراف تصرف شده است . زندگانی امامزاده حمزه زرند: نسب شریف امامزاده سید حمزه شهرستان زرند با هشت واسطه به امام ششم(ع) منتهی می شود که از قرار ذیل است: سید حمزه بن زید ابیطالب الحاجی الزاهد بن علی البکر ابادی بن محمد بن علی بن محمد بن علی الخوارزمی بن قاسم الشیخ بن محمد الدیباج بن امام جعفر صادق (ع).وی سیدی بسیار جلیل القدر عظیم الشان و از بزرگان سادات کرمان و صاحب کرامت است. او سومین فرزند پدرش است که به زهد و تقوی اراسته بوده و تمام خصال پسندیده پدر را به ارث برده است.نام او را علامه نسابه سید ضامن بن شدقم ذکر نموده و محرابی کرمانی نیز از او به عنوان امامزاده صبران یاد می کند که در محله قبرستان متروک زرندوئیه شهرستان زرند مدفون است.پدرش که از دانشمندان به نام اهل بیت (ع) و سیدی شریف ،جلیل القدر ، بزرگوار است در زهد و تقوی از سرآمدان عصر خویش به شمار می رفت و از او به عنوان زید الحاجی الزاهد الفاضل النسابه یاد می کنند و او نقابت سادات کرمان را به عهده داشته و این منصب دست به دست در میان فرزندان او چرخیده است.آرمگاه آن حضرت در شهداد زیارتگاه دوستداران اهل بیت (ع) باشد و شاه نعمت الله ولی کرمانی با پای پیاده به زیارت آن مُشَرَف می شده است.امامزاده حمزه که از بزرگان سادات کرمان بود،پس از وفات پدر به خواهش اهالی زرند مبنی بر فرستادن یک عالم و دانشمند دینی، به این شهر مهاجرت می کند .متاسفانه در طول سالهایی که ایشان مشغول ارشاد دینی مردم بودند، غُز ها به کرمان حمله می کنند. شهادت امامزاده حمزه به دست غُزها: غُز‌ها (یا اُغوز) شاخه‌ای از ترکان آسیای میانه بودند که از عهد قدیم در صحراهای وسیع بخش سُفلای رود سیحون و بین دریای آرال به زندگی کوچ‌نشینی و دامداری مشغول بودند و از طريق شبيخون به شهرها و روستاهای همجوار، روزگار می گذراندند. حملات ترکمانان غُز به شهرهای خراسان وسپس به کرمان سياه ترين و در عين حال خونين ترين دورة تاريخ ايران در تمامت قرن ششم/ دوازدهم است. اين حملات و هجوم ها باعث ويرانی شهرهای آباد و پرجمعيت، آتش زدن کتابخانه ها و موجب فروپاشی مناسبات شهری در آن نواحی گرديدند . (2) مردم به رهبری امامزادگان به مقابله با لشکر غُز برخاستند که در یکی از حملات غُزان در ربع آخر قرن ششم هجری امامزاده حمزه(ع) به شهادت می رسد او بالغ بر هفتاد سال داشته است.متاسفانه از تعداد فرزندان و همسر او اطلاعی در دست نیست و منابع موجود سکوت اختیار کرده اند . تشیع امروز به برکت امامزادگان: تشیع امروز ما از برکت همین امامزادگان وخون دلهایی است که در این راه خورده اند،آنها بودند که حق و اسلام را به ما شناساندند وگرنه آیین مردم ایران زرتشتی بود وبعد ها مسلمانان سنی مذهب و دوستدار اهل بیت شدند .اینکه امروز ما علوی و فاطمی و حسینی شدیم از برکت علمای دین ومهمتر از آن نقش برجسته این امامزادگان بوده است که به ایران آمدند وچه خون دلها که خوردند و چه زحمتها که کشیدند. بنای امامزاده حمزه: بنای امامزاده حمزه در قبرستان متروکه زرندوئیه که گویا نام قدیم آن صَبران بوده می باشد. صبران نام شهرکی است به ماوراءالنهر وراء نهر سیحون و در آن قلعه ای مرتفع است که غُزها به هنگام صلح براي بازرگاني و داد و ستد به آنجا می رفتند.(3) پس این نام حاکی از آن است که غُزها آن منطقه را به تصرف خود درآورده بودند. این امامزاده که به «پیرسبز» معروف است، زیرا دختران جوان که می خواستند ازدواج کنند، خدمت این امامزاده واجب التعظیم می رسیدند و از ایشان می خواستند تا برای سبزبختی و خوشبختی آنها دعا کند، این بزرگوار صاحب کرامات بسیار هستند و بی اطلاعی و قدرنشناسی ما چیزی از بزرگی و کرامت ایشان کم نمی کند .بعضی شایعاتی در شهر است که می گویند ایشان امامزاده نیست که این شایعات بی پایه و اساس است ،ایشان دارای شجرنامه صحیح و معتبر هستند که در ابتدای عرضم خدمت شما گفتم :سید حمزه بن زید ابی طالب الحاجی الزاهد بن علی البکر ابادی بن محمد بن علی بن محمد بن علی الخوارزمی بن قاسم الشیخ بن محمد الدیباج بن امام جعفر صادق (ع). پدر بزرگ امامزاده حمزه : پدر بزرگ امامزاده حمزه یعنی پدر بزرگوار حضرت زید ( علیه السلام ) علی نام داشت و معروف به بکر آبادی بود. از آن جهت به این لقب شهرت گرفت که در منطقه ای به نام بکر آباد جرجان (همان گرگان ) سکونت داشت و فرزندان او را نیز بکر آبادیون می گفتند.او سیدی جلیل القدر، عظیم الشأن و از شجاعان سادات حسینی بود. امام فخر رازی او را امین شهر جرجان می داند و از او به شایستگی یاد می کند.علی به خاطر سکونت در گرگان به علی الجرجانی الامیر نیز معروف است. ظاهرا او به خواهش احمد ابو الحسن الهارونی، مجدد دولت علویان طبرستان به آن منطقه مهاجرت نموده است. او قبلا در شهر ری سکونت داشته، آوازه حکومت علویان بر طبرستان و نقش ابوالحسن هارونی حسنی به گوش او رسیده بود، از این رو پس از دعوت از او، مشتاقانه به سپاهیان هارونی ملحق شد و پس از مجاهدت های فراوان به عنوان نخستین حاکم جرجان برگزیده شد. در آنجا به عدل و داد حکم راند تا اینکه عاقبت در زمان حکم رانی برادر احمد، سید یحیی هارونی در گرگان وفات یافت، سپس حضرت زید (علیه السلام) به کرمان مهاجرت نموده است.انگیزه مهاجرت حضرت زید (علیه السلام) به کرمان درست معلوم نیست اما بدون شک پس از وفات پدر بزرگوارش در حدود سال 425 ه.ق انگیزه ای جهت ماندن در منطقه طبرستان برایش مهیا نبوده است. از این رو احتمال دارد که جهت تبلیغ حقایق و معارف تشیع به کرمان مهاجرت نموده، همان جا همسر اختیار کرده، در کرمان ماندگار شده است.برخی آن حضرت را نقیب و عده ای دیگر او را نسابه دانسته اند. لازمه کار نقابت آن است که شخص نقیب النقبا ( سرپرست تمام سادات ) او را به این سمت یعنی نقابت (سرپرستی سادات یک منطقه) منصوب کند. بنابر این او به اختیار به کرمان مهاجرت نکرده بلکه ماموریت او بوده است. اما اینکه این ماموریت از طرف چه کسی به او داده شده است از مجهولات تاریخ است. علت مهاجرت حضرت زید به کرمان: از طرفی آن حضرت را نسابه خوانده اند. لازمه این شغل نیز مسافرت به دیگر شهرهای اسلامی جهت ثبت و جمع آوری نام سادات و چگونگی احوال آنان است. بنابراین شاید حضرت زید (علیه السلام) بدین خاطر به کرمان مهاجرت کرده است. هرچند نظر نگارنده بر این عقیده است که آن حضرت از سوی امام ابوالفتح دیلمی مقتول به سال 454 ه.ق منصب نقابت سادات کرمان منصوب شده، وی بدان جهت به کرمان مهاجرت کرده است و این منافاتی با تبلیغ و نسابه بودن آن حضرت ندارد. ازداوج حضرت زید با دختر عضدالدوله دیلمی: حضرت زید با دختر عضدالدوله دیلمی ازدواج نمود و از او چندین فرزند به دنیا آمد. زید (علیه السلام) علاوه بر شرافت نسبی که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ختم می شود، خود امیر زاده و رئیس سادات و داماد شاهان سلسله قاورد سلجوقیان کرمان نیز می باشد. که تمام شرافت ها را یک جا به خود اختصاص داده، از او چهره کاملی در جامعه ترسیم نموده است. فرزندان حضرت زید: درباره تعداد فرزندان حضرت زید (علیه السلام) در میان علمای انساب اتفاق است.در قدیمی ترین منبعی که از تعداد فرزندان امام زاده زید (علیه السلام) سخن به میان آورده، نویسنده ضمن ستایش از زید (علیه السلام) و معرفی یکی از فرزندان او می نویسد: برای او دو فرزند و هفت برادر است که نسل دارند، عمو ها دارای نسل می باشند.(4)از این جمله به دست می آید که حضرت زید (علیه السلام) دارای هشت فرزند ذکور بوده است. 1- ابوهاشم تمیم: نخستین فرزند زیدکه بزرگ‏تر از همه و وارث مقام پدر و نقیب اشراف کرمان بوده است. متأسّفانه از تاریخ تولّد و وفات سیّد ابوهاشم تمیم، هیچ اطّلاعى در دست نیست و حتّى نمى‏دانیم که آن بزرگوار در کجاى کرمان دفن شده است. 2. سیّد محمّد: وى دوّمین فرزند ذکور حضرت زید است که به زهد و تقوى آراسته بوده، سیّدى جلیل‏القدر و عظیم‏الشان به شمار مى‏آمده است.نگارنده معتقد است که آن بزرگوار در راور وفات یافته و اینک آرامگاه او در دهستان هرروز و در روستاى امامزاده محمّد، مدفون مى‏باشد. 3. سیّد حمزه: سوّمین فرزند حضرت زید ، سیّد حمزه نام داشت که او نیز، خصال پسندیده پدر را از وى به ارث برده است. نام او را علّامه سیّد ضامن بن شدقم ذکر نموده است. قبر وى در قبرستان متروک محلّه زرندوییه قرار دارد. به تازگى اداره اوقاف زرند کار بازسازى آن را به عهده گرفته است. 4. سیّد طالب: وى چهارمین فرزند حضرت زید است که به کنیه پدر نیز خوانده مى‏شود. زیرا کنیه حضرت زید، ابوطالب است و این کنیه اقتضاى داشتن فرزندى به نام طالب را دارد. از تاریخ وفات و محل دفن او اطّلاع دقیقى در دست نیست. 5. سیّد حسن: پنجمین فرزند حضرت زید ، سیّد حسن نام داشت که به زهد و تقوى آراسته بود. او سیّدى جلیل‏القدر، عظیم‏الشان و از بزرگان سادات خبیص به شمار مى‏آمد. نام وى در برخى از کتاب‏هاى انساب اشاره شده است. به احتمال قریب به یقین مدفن آن بزرگوار در روستاى آبگرم سیرچ است.متأسّفانه از نام دیگر فرزندان حضرت زید ،اطّلاعى در دست نیست و در منابع موجود نیز ذکرى به میان نیامده است. بعید نیست که نام دو فرزند دیگر او عبدالرحمن و محمود باشد. آنچه گفته شد، مختصری از زندگی امامزاده واجب التعظیم حمزه(ع) بود،ایشان سیّدى بسیار جلیل‏القدر، عظیم‏الشان و مورد احترام همه مردم بودند ولی متاسفانه امروز آن گونه که باید و شاید حق ایشان ادا نشده است. ان شاءالله بحث امامزاده عبدالله را هفته آینده خدمتتان عرض می کنم. و همین مقدار به شخصیت امامزاده بزرگوار شهرمان اکتفا می کنیم . خودتان می توانید مطالعه و تحقیق کنید و در جهت آبادانی این امامزاده واجب التعظیم کمک کنید. خطبه دوم: اُوصیکُم عِبادَاللَه وَنَفسی بِتَقوَیَ الله . در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خوهران مکرمه را دعوت می کنم به رعایت تقوی الهی. انجام واجبات ودستورات الهی مایه عزت انسان: انجام واجبات و ترک محرمات است که زمینه سعادت و خوشبختی انسان را فراهم می کند. گناه انسان را ذلیل و خوار می کند. یوسف اسیر و زندانی به برکت مخالفت با نفس ودوری از گناه عزیز مصر شد. زلیخا که عزیز مصر و بزرگ شهر بود با افتادن در گناه ذلیل شد. گناه انسان را در پیشگاه خداوند و مردم ذلیل می کند.انجام فرامین و دستورات الهی به انسان عزت می دهد.ان شاءالله کوشش کنیم در زندگی از گناه دوری کنیم. ایام خجسته و دهه کرامت و هفته دولت را تبریک عرض می کنم. با توجه به ایام ولادت امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) گوشه ای از زندگی ایشان را خدمتتان عرض می کنم تا همه درس بگیریم. شیعیان زمان امام رضا(ع): شیعیان زمان امام را(ع) به دو گروه تقسیم می شدند: واقفیه و قطعیه.گروه واقفیه عده ای که خود را شیعه می دانند ولی امامان را کمتر از دوازده نفر می دانند( منظور از واقفیه کسانی هستند که در امام کاظم(ع) توقف کردند و ولایت امام های بعد از ایشان را نپذیرفتند). واقفیه خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی معتقد بودند امام موسی بن جعفر(ع) زنده و از نظرها غایب است و گروهی دیگر که اعتقاد داشتند حضرت که آخرین امام بود، رحلت فرمود. به این گروه قطعیه می گویند. بنیانگذار گروه واقفیه: بنیانگذاران واقفیه سه نفر به نامهای; علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی ازوکلاء امام کاظم(ع) بودند و اموال فراوانی که مربوط به آن حضرت بود را دراختیار داشتند. آنان به جهت تصاحب این اموال ادعا کردند که موسی بن جعفر(ع)زنده و غایب است. چرا که در صورت اقرار به امامت حضرت رضا(ع) ناچار بودند آن اموال را تحویل ایشان دهند. از این روی نه تنها اموال را غصب کردند بلکه ازاین امکانات جهت فریب دادن شیعیان دیگر مانند; حمزه بن بزیع، ابن مکاری، کرام خثعمی و دیگران استفاده کردند.بسیاری از واقفیان مانند ابی نصر بزنطی با دیدن معجزات امام رضا(ع)دست از انحراف برداشتند و بقیه که بر عناد خود اصرار ورزیدند. پس از مدتی کوتاه اثری از آنان باقی نماند و تلاشهایشان تاثیری در روند حرکت امامت نداشت. (5)جریان واقفیه ، جریان دنیا طلبی است. در نظام جمهوری اسلامی ایران هم همین مطالب را می بینید که دنیا طلبی چه بر سر انسان می آورد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند :« أيُّهَا النَّاسُ ... لَا خَيرَ فِي دُنيَا لَا تَدَبُّرَ ( لَا تَدبِيرَ ) فِيهَا. » (6) مردم! دنيايي که در آن تدبيرمندي و عاقبت انديشي نباشد، خيري در آن نيست. همیشه باید گذشته را چراغ راه آینده قرار داد. مردمی که گذشته ، دوستان و دشمنان خودشان را فراموش کنند، عاقبت بخیر نخواهند شد، امروزه هم دشمنان نسبت به شیعه و اسلام برنامه ریزی های زیادی کرده اند.باید به گذشته نگاه کنیم که چه اتفاقاتی افتاده است. آیا امروز دشمن همان مسیر گذشته خودرا دنبال می کند یا تغییر موضع داده است؟ مناسبتهای هفته: مناسبت های هفته را که در پیش رو داریم به اختصار خدمت شما عرض می کنم. اولین روز هفته شهادت مظلومانه آيت الله سيدمحمدباقر حكيم(1382ش) را در انفجار حرم امیرالمومنین(ع) توسط تروریست ها داریم. شهادت مظلومانه رجايي و باهنر به دست منافقين(1360ش) ، روز مبارزه با تروريسم و روز دولت را در یکشنبه داریم. سالروز ناپدید شدن امام موسی صدر: در روز دوشنبه سالروز ناپديد شدن امام موسي صدر(1357ش) و دو تن از یاران ایشان را داریم. سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر (متولد ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ در قم)، مرجع دینی و سیاسی شیعیان است که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان را تأسیس کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهده‌دار شد. او به «امام موسی صدر» مشهور است. وی در ۹ شهریور ۱۳۵۷، طی سفری رسمی به لیبی به دعوت معمر قذافی، ناپدید شد و تاکنون اطلاع قطعی از زندگی یا درگذشت او در دست نیست و همچنان سرنوشت او و همراهانش نامشخص است. شهادت رئیس علی دلواری: در آخر هفته آینده شهادت رئيس علي دلواري(1294ش) و روز مبارزه با استعمار انگليس را داریم. رئیس علی دلواری در سال ۱۲۶۳ هجری شمسی برابر با ۱۸۸۱ میلادی در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. پدرش زائیر محمد، کدخدای دلوار بود که بعد‌ها به «معین‌الاسلام» ملقب شد. با شروع نهضت مشروطیت، رئیسعلی در حالی که ۲۵ سال بیشتر نداشت از جمله پیشگامان مشروطه‌خواه در جنوب ایران شد و همکاری نزدیکی با محافل انقلابی و عناصر مشروطه ‌طلب در بوشهر، تنگستان و دشتی آغاز کرد .او در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی آن قدر مقابله و مبارزه نمود تا در این راه در 23 شوال 1333 ق برابر با 12 شهریور 1294 ش به درجه‏ ی شهادت نایل آمد. مدفن وی در حرم امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف قرار دارد. توجه به فرمایشات رهبری چراغ راه آینده: امتی که دشمنان گذشته خود را فراموش بکند، چراغ راه آینده اش را از دست می دهد.امروز آنچه ایران اسلامی را واکسینه می کند توجه ما به فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است. نگاهی به تاریخ نشان می دهد، هرجا مسلمانان پیرو حرف پیشوا و رهبر خودشان بودند،پیروز شدند و در امور پیشرفت کردند مانند جنگ خیبر و هرکجا که خود تشخیص دادند و حرف پیشوای و رهبر خود را نادیده گرفتند شکست خوردند همانند جنگ اُحد .در ایران اسلامی نیز همین گونه است ، در تاریخ انقلاب اسلامی مدیران، مسئولین و مردم فرمایشات امام راحل(ره) ولی زمان را زمین نگذاشتند و پیشرفت کردند و انقلاب پیروز شد. امروزه هم صحبت های مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بسیار جدی است ،ایشان هشدار می دهند دشمن در پسا برجام برای نفوذ، برنامه ریزی کرده است. دشمن قصد نفوذ در ارکان تصمیم گیری و ذائقه سیاسی مردم ایران دارد .آنان به دنبال استهاله و براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند تا کار ناتمام در فتنه سال 88 را در انتخابات آینده تمام کنند.نباید لبخندهای ظاهری دشمن امیدوار بود. اگر در تاریخ نگاه کنید ،خواهید دید همین انگلیسی چه مصیبت هایی را بر مردم افغانستان و بحرین و ایران وارد کردند .آمریکایی ها نیز چون انگلیسی ها بر سر ملت ایران مصیبت های زیادی وارد کردند. برنامه ریزی دشمنان برای براندازی ایران اسلامی: درهیچ کجای تاریخ ایران نشانی از خیر امریکا و انگلیس دیده نمی شود ،هرآنچه هست شر و بدی و غارت منابع ماست. دشمنی که نتوانست از طریق جنگ سخت به جایی برسد ، امروز از طریق جنگ نرم و دوستی و محبت در فکر براندازی نظام ایران است. سفارت روباه پیر هم که در ایران راه اندازی شده است وآنها خودشان را برای انتخابات آماده کند. و به فکر نفوذ دادن افرادی غربگرا هستند که در کشور از آنها پیروی کنند تا زمینه تحول و دگرگونی را درایران به وجود بیاورند. اینکه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)به دولتمردان هشدار می دهد که مراقب باشیددشمن نفوذ پیدا نکند. سِّرَش این است .دشمن بیکار نخواهد نشست و دلش برای ما نسوخته است. ما باید اصل را بر بدبینی و دشمنی آنها بگذاریم. انسانی که خوشبین شد، خودش را فریب داده است و با فریب خوردن در معرض نابودی است. راه مستقیم ، توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری است.خط امام، تبیین اندیشه امام ، نگهدار مملکت و خار چشم دشمنان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله) می باشند. به مناسبت هفته دولت از همه مسئولین شهرستان که با توجه به تحریم ها و مشکلات کار کردند و در حد توان شان تلاش کشیدند ،تشکر و قدردانی می کنم. قدم های خوبی در شهرستان برداشته است. وحدت و همدلی در شهرستان ان شاءالله ادامه پیدا کند ، همه خادم شما مردم مومن و متدین شهرستان هستید. بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای دولت یازدهم: رئیس‌جمهور و هیأت وزیران، به ‌مناسبت هفته‌ی دولت با رهبر انقلاب اسلامی دیدار نمودند. در این دیدار رهبر انقلاب اسلامی از تلاش‌ها و زحمات رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت در دو سال گذشته تشکر و قدردانی کردند. ایشان به برخی اقدامات مثبت دولت اشاره کردند و گفتند: کاهش تورم و آرامش و ثبات نسبی در زمینه‌ی اقتصادی و مهار نوسانات تند، یکی از اقدامات خوب دولت است که باید ادامه یابد.ایشان با اشاره به موضوع هسته‌ای افزودند: پایان دادن به مذاکرات هسته‌ای یکی از کارهای بسیار مهمی است که انجام شده و امیدواریم که اگر در این زمینه برخی مسائل و مشکلاتی هم وجود دارد، برطرف شود. ایشان تأکید کردند: از اول انقلاب تا امروز دشمنی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها با انقلاب و جمهوری اسلامی کم نشده است و این واقعیت نباید به هیچ وجه در ذهن مسئولان کم‌رنگ شود. البته روش‌های دشمنی و ضربه زدن، ممکن است نو و جدید بشود اما همه‌ی مسئولان «سیاسی، اقتصادی، فرهنگی» باید توجه کنند که مطلقاً در نقشه‌ی طراحی‌شده‌ی دشمن قرار نگیرند و تصمیمات آنها خواسته یا ناخواسته به اجرای بسته‌ی مورد نظر بیگانگان کمک نکند. برای مراقبت از یکپارچگی جامعه، باید از حاشیه‌سازی و تشتت‌آفرینی دوری کرد و هیچ حرف و سخنی که وحدت را خدشه‌دار کند بر زبان نیاورد.ایشان اقتصاد مقاومتی را موضوع مهمی خواندند که در هر گونه برنامه‌ریزی باید مورد توجه کامل دولت قرار گیرد. جایگاه مهم شورای نگهبان در نظام اسلامی: چند نکته ای را هم لازم می دانم در مورد شورای نگهبان خدمتتان عرض کنم. این روزها صحبت های ناجوانمردانه ای نسبت به شورای نگبان به گوش می رسد و اینکه نیازی به شورای نگهبان نیست. در همه کشورها، افرادی انتخاب می شوند که حافظ قانون اساسی باشند . در نظام جمهوری اسلامی این افراد را مجتهدین و فقهای اهل علم و فضل و حقوقدان تشکیل می دهند تا از قانون اساسی که بر اساس احکام قران و اسلام است، نگهداری شود. در زمان طاغوت و قبل از انقلاب هم این موضوع بوده است وتعدادی از فقها بر قانون نظارت می کردند،این بحث، یک مطلب کاملاً عقلانی و پذیرفته شده است و در همه دنیا اینگونه است. وظایف مهم شورای نگهبان: از کارهای مهم شورای نگهبان، طبق قانون اساسی نظارت بر انتخابات است. ناظر دو معنی دارد؟این را نظارت استدلایی می گویند، ناظر فقط خبر می گیرد.معنای دوم ناظر این است که علاوه براینکه اشتباه را می بیند و خبر می دهد، خود او وارد عمل شده و اقدام می کند. مثلاً سیمانی که با آن بتن را چیده اید ، فاسد شده است. خراب کن و از نو بساز در غیر این صورت کار شما را تائید نمی کنم. این نوع نظارت، نظارت استصوابی است. انواع نظارت شورای نگهبان: پس از نظر شورای نگهبان سه نوع نظارت وجود دارد: 1- نظارت استطلاعی که در آن هدف اطلاع و آگاهی ناظر است، چون اطلاع ناظر می‌تواند جلوی خلافهای بسیاری را بگیرد. (مثلاً ما برای ساخت مصلی ناظر می گذاریم که بر پیمان کار نظارت کند. او نظارت می کند و گزارش می دهد که مثلاً امروز از بتن خوب استفاده نشده است و یا اینجا را بد جوش داده اند. فقط گزارش است و خود ناظر دخالت نمی کند.) 2- نظارت استرجاعی که ارجاع به مرجع رسیدگی صلاحیت داری، مانند مرجع قضایی است. 3- نظارت استصوابی که همراه با رای نهایی است و از اتلاف وقت و امکانات جلوگیری می شود. نظارت شورای نگهبان از نوع نظارت استصوابی است که در مورد شایستگی یا عدم شایستگی افراد برای تصدی پست‌هایی از جمله، ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و عضویت در مجلس خبرگان رهبری است. در همه دنیا همین است ،در قوانین امریکا هر کس به مسئولیت های بالا دست پیدا می کند، آزاد است .چگونه نظام جمهوری اسلامی با خون این همه شهیدی که داده ایم و با وجود این همه دشمن ، نیاز به نظارت بر قوانین نباشد و بگوییم همه آازاد هستند تا در انتخابات شرکت کنند. اگر این گونه رفتار کنیم دیگر نامی از امام و اسلام وتشیع باقی نمی ماند. ساده اندیشی است که فکر کنیم دشمن برای نفوذ نکرده برنامه ریزی است. یا بگوییم شورای نگهبان فقط اطلاع داشته باش .همانطور که گفته شد نظارت شورای نگهبان از نوع نظارت استصوابی است و اگر تخلفی مشاهد کرد می تواند جلوی آن را بگیرد و وظیفه شورای نگهبان است که اجازه ندهند، اشخاصی مانند بنی صدر خائن در ارکان مملکت نفوذ پیدا کنند ، اگر این نظارت شوای نگهبان نباشد، خسارت های جنگی زیادی بر ما اتفاق می افتد و خدای نکرده ارکان مملکت دست افرادی می افتد که یک شبه تمام زحمات ملت را هدر می دهند .افرادی که به این نوع نظارت شورای نگهبان اعتراض می کنند، افراد خودفروخته ای هستند که می خواهند راه نفوذ به ارکان مملکت را برای انسانهای غرب زده باز کنند.آنها کسانی هستند که یک شبه سند بندگی ما را نسبت به امریکا امضا کنند تا دین و ایمان و ناموس مملکت ما را برباد بدهند. هیچ گاه اجازه نخواهیم داد چنین افرادی در ارکان تصمیم گیری مملکت ، نفوذ کنند. خدایابه حق محمد و آل محمد آنچه را که گفتیم وشنیدیم محض رضای خودت قرار بده. پی نوشت: 1- سوره شوری،آیه 23/ تفسیر نور الثقلین، ج4، ص573 2- برای آگاهی از حملات ُغزها به کرمان و عواقب شوم آن نگاه کنيد به: سلجوقيان و ُغز در کرمان، محمد بن ابراهيم، صص 58- 60، 126-146 و 200 3- معجم البلدان 4- الفخری فی انساب الطالبیین ، تألیف علامه نسابه ابوطالب مروزی 5- نجم الثّاقب، باب چهارم، ص ۲۱۵ 6- أبوجعفر احمدبن محمدبن خالد البرقي، المحاسن، به اهتمام جلال الدين الحسيني المحدّث، دارالکتب الاسلامية، طهران، 1370ق. ج 1، ص 5؛ محمدباقر المجلسي، بحارالانوار الجامعة لعلوم الائمّة الأطهار، الطبعة الثالثة، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1403ق. ج 1، ص 174، ج 2، ص 118.