سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

درس ها و عبرت های جنگ احد/ اهمیت و فضیلت شرکت در نماز جمعه

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 736 مرتبه
دسته: خطبه های نماز جمعهتاریخ: 1394.05.12
 
[b]
خطبه های نماز جمعه شهرستان زرند به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه 09/05/94
[/b]

http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


خطبه اول

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِسِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله طَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.
اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله.

السلام علیک یاصاحب الزمان؛ یا بقیه الله یا ابا صالح ادرکنا واغثنا؛

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز وبزرگوارمان،شادی روح امام راحل عظیم الشأن،شادی ارواح طیبه شهدا وشهدای والا مقام شهرستان وشهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند یاحضور پیدا می کنند وشادی روح شهدای گمنام شهرستان و سلامتی همه خدمتگزاران به نظام اسلامی وسلامتی خودتان وخانواده وفرزندانتان اجماعاً صلوات.

امیدوارم خداوند متعال، این حضور مؤمنانه ،این نماز واین خطبه ،این نشستن واین سکوت را از همه ماقبول بگرداند وذخیره ای ارزشمند برای دنیا وآخرت برای اول لحظه ورود ما به محضر پروردگار عالم قرار گیرد، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد.

از حضور مؤمنانه شما برادران و خواهران مکرمه ، مسئولین عزیز و از سخنران محترم قبل از خطبه ها جناب حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای مسلمی وحاج آقای عربزاده نیز تقدیر و تشکر می کنم.

با توجه به اینکه دو غزه ها ی با اهمیت تاریخ اسلام در هفته ای که در پیش داریم ، اتفاق افتاده است، یکی غزه اُحد و دیگری خندق ؛ و در این جنگ ها درس ها و عبرت های فراوانی برای ماست و آیات متعددی در قرآن مجید درباره این جنگ ها آمده است، موضوع خطبه اول را در مورد جنگ اُحد قرار می دهم و اگر هم عمری باشد،ان شاءالله هفته آینده به بررسی غزه خندق و نقش والای امیرالمؤمنین (ع) در این جنگ می پردازیم.
بحث خطبه اول را بررسی جنگ اُحد ، درسها و بایدها و نبایدهایی که در این جنگ اتفاق افتاده است، می پردازیم. امروز همه من و شما بر سرسفره زحمات رسول خدا (ص) و شهدای جنگ احد نشسته ایم و اگر زحمات این سرداران وخون شهدای اُحد نبود، امروز نه نامی از اسلام و نه نامی از رسول خدا (ص) مانده بود. بنابراین حق این بزرگواران است که سالروز شهداتشان را گرامی بداریم و چند کلامی را راجع به شهادت حمزه سیدالشهدا(ع) و نبرد اُحد خدمت شما عرض کنم.

سال دوم هجری قمری: وقوع غزوه بدر

هنگامی كه رسول خدا(ص) از شدت آزار و اذیت اهالی مكه، ناچار گردید كه به مدینه منوره هجرت نماید و پس از هجرت، نخستین نظام حكومتی اسلامی را در این شهر بر پا نماید؛ دشمنی اهالی مكه، به ویژه قریش و سران قبایل و طوایف این شهر نسبت به آن حضرت و مسلمانان مدینه فزونی یافت و سرانجام تصمیم به یورش نظامی به سوی مدینه گرفتند. بنابراین پیامبراكرم(ص) در روز دوازدهم ماه مبارك رمضان سال دوم قمری با تعدادی از یارانش به سوی كاروان قریش به سرپرستی ابوسفیان، رهسپار شد و در میان راه با تصمیم قریش مبنی بر هجوم آنان به سوی مدینه با خبر گردید(1) و به سوی آنان حركت كرد و زودتر از قریش به سرزمین بدر و چاه های آن رسید و چاه ها را به تصرف خویش در آورد. از آن سو، سپاه قریش نیز به بدر رسیده و در برابر سپاهیان اسلام قرار گرفتند. تعداد مسلمانان، سیصد و سیزده تن؛ حدود یك سوم سپاهیان كفر و شرك بود. در آغاز نبرد انفرادی و بسیاری سپس درگیری گروهی به وقوع پیوست و سپاهیان اسلام با رهبری خردمندانه پیامبر(ص)، مشركان و كافران را با شكستی سخت روبرو كرده و از بزرگان و فرماندهان آنان را كشتند، عده ای را زخمی و عده ای را اسیر كردند و مابقی، به سوی مكه عقب نشینی كرده و پیام پیروزی اسلام و شكست خفت بار كفر و شرك را به اهالی مكه رسانیدند.در این نبرد، دلاوری های حضرت علی(ع) و حمزه سیدالشهداء به همراه سایر فرماندهان بسیار چشمگیر بود.تعداد كشته های مشركان در این واقعه، بیش از هفتاد نفر بود، گفتنی است كه از میان هفتاد و چهار كشته مشركان قریش، تعداد 22 نفر به دست امام علی(ع) به هلاكت رسیدند.(2)

جنگ احد ، دومين نبرد مهم ميان مسلمانان و مشركان:

یکی از غزوه های مشهور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود که در دامنه کوه احد، در 4 کیلومتری شمال مدینه و در روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجری، بین مشرکان قریش و سپاه اسلام رخ داد.
قریش به تلافی شکست در جنگ بدر و خونخواهی کشتگان خود تصمیم گرفت تا با پیامبر(ص) وارد جنگ شود. ابوسفیان برای اینکه حس انتقام بیشتری در دل کفار به وجود بیاورد ، دستور داده بود که کسی حق ندارد تا بر کشته های جگ بدر گریه کند.آنها با سه هزار مرد جنگی و دویست اسب و هزار شتر، به قصد جنگ با مسمانان راهی مدینه شدند(3) .
پس از ده روز راهپیمایی در دامنه کوه احد که در شمال مدینه و جای خوش آب و هوایی بود چادر زدند. مدینه در شمال مکه واقع است. اگر مسافری بخواهد از مکه به مدینه بیاید، به طور طبیعی باید از جنوب مدینه وارد این شهر شود. بنابراین جای این پرسش هست که چرا سپاه مشرکان که از مکه، یعنی از سمت جنوب به سوی مدینه می آمد، مدینه را دور زد و نه از جنوب مدینه و قبا، بلکه از شمال شهر در دامنه احد استقرار یافت؟ زیرا شهر مدینه در حصاری نعل گونه یا «U» شکل از کوه و سنگلاخ (حرّه) و خانه قرار گرفته است. در این محاصره،تنها راه در قسمت شمالی است که قسمت بالای نعل را تشکیل داده و آن همان حد فاصل میان احد و سلع است تنها راههای سختی برای عبور و مرور انفرادی مسافران مکه ـ و نه سپاه و لشکر ـ بوده است. نکته مهم آن است که این مدخلهای ورودی در قسمت قبا، توان تحمّل یک لشکر مجهّز سه هزار نفری مشرکان را نداشت. آنها در مدخل ورودی شهر که میدانستند اهالی برای جنگ آماده اند، نیاز به منطقهای باز و وسیع داشتند تا معرکه در آن واقع شود. منطقه سنگلاخی حرّه قبا آمادگی چنین زمینهای را نداشت. ناحیه منازل بنی قریظه هم، بدلیل پیمان قریظیان با رسول خدا ـ ص ، نمیتوانست برای مشرکان مدخل مناسبی باشد.آنچه از گفتار مورخان به دست میآید آن است که مشرکان، زمانی که به ذوالحلیفه یا محل مسجد شجره رسیدند، راه خود را به سمت وادی عقیق کج کرده با زدن نیمدوری از جنوب به غرب تا شمال، در نقطهای در فاصله تقریبی یک و نیم کیلومتری جنوب غربی احد مستقر شدند .(4)
زمانی که لشگر مشرکین حرکت کرد جناب "عباس بن عبدالمطلب" عموی پیامبر که تا آن زمان هنوز اسلام خود را اظهار نکرده و در مکه مانده بود نامه ای نوشت و به شخصی از بنی غفار سپرد تا ظرف مدت سه روز نامه را به پیامبر اکرم(ص) رساند و بدین ترتیب پیامبر را از لشگر کشی قریش آگاه کرد.(5)

مشورت رسول خدا با سپاه:

پیامبر اسلام (ص) درباره شیوه دفاع با سربازان و بزرگان مهاجر و انصار مشورت کرد و نظر آنان را جویا شد "عبدالله بن اُبی" که رهبر منافقین مدینه به حساب می آمد، ماندن در مدینه و دفاع و همچنین کمک گرفتن از زنان و کودکان، با پرتاب سنگ از بالای بام، را پیشنهاد کرد. پیران و سالخوردگان از مهاجر و انصار نیز این نظر را تایید کردند. اما دلاوران و رزم آوران خصوصا کسانی که توفیق شرکت در جنگ بدر را پیدا نکره بودند و بزرگانی چون حمزه عموی پیامبر و سعد بن عباده رئیس خزرج، خروج از مدینه و نبرد تن به تن در خارج مدینه را پیشنهاد کرده و ماندن در خانه را ننگ و عار دانستند. بنابر این رسول خدا (ص) نظر قاطع اکثریت را بر نظر عبدالله بن ابی ترجیح داده و خروج از مدینه و جنگ رو در رو را اعلام کردند.(6)

کناره گیری حزب نفاق:

رسول خدا (ص) همراه با هزار نفر از مدینه خارج شد، در بین راه عبدالله بن ابی به بهانه اینکه رسول خدا از نظر جوانان تبعیت کرده است و نظر او را کنار گذاشته از شرکت در جنگ خودداری کرد و همراه سیصد نفر به مدینه بازگشت و رسول خدا با هفتصد نفر به مسیر خود ادامه داد.(7)

ماجرای شهادت طلبی عمروبن جموح :

افراد زیادی در این جنگ پیامبر خدا(ص) را همراهی کردند از جمله عمروبن جموح پیرمردی بود که یک پایش لنگ بود و به حکم قانون اسلام جهاد از این آدم برداشته شده بود (لیس علی الاعرج حرج: بر انسان لنگ وظیفه ای نیست). این مرد چند پسر داشت. پسرهایش برای یاری پیامبر(ص) سلاح پوشیدند. او گفت منهم باید بیایم به جنگ و شهید بشوم. پسرها مانع شدند. گفتند پدر، ما می رویم و تو در خانه بمان، چون وظیفه نداری. پیرمرد قبول نکرد. رفتند سران فامیل را جمع کردند تا مانع رفتن پیرمرد بشوند ولی موفق نشدند. پیرمرد نزد پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رسید گفت: یا رسول الله این چه وضعی است؟ چرا بچه های من مانعند و نمی گذارند که من شهید بشوم. اگر شهادت خوب است برای من هم خوب است. رسول اکرم فرمودند: مانع او نشوید، این مرد آرزوی شهادت دارد. بر او واجب نیست ولی حرام هم نیست. آرزوی شهادت دارد مانعش نشوید. خوشحال شد، مسلح شد و آماده جهاد گشت.
وقتی که به میدان جنگ آمد یکی از پسرهایش چون پدر ناتوان بود دائماً مراقبش بود ولی پدر بی پروا خود را به قلب دشمن می زد تا بالاخره شهید شد و یکی از پسرهایش هم در این جنگ شهید شد.(8)

عشق و ایمان حنظله غسیل الملائکه:

از دیگر یاران پیامبر(ص) در جنگ احد، حنظله که جوانی بیست و چند ساله بود و پدرش، ابو عامر، از دشمنان سرسخت پیامبر اکرم و از پایه‌گذاران مسجد ضرار به شمار می‌رفت.شب پیش از جنگ احد، حنظله با دختر عبدلله ابی ازدواج کرد و از پیامبر اجازه گرفت آن شب را در مدینه توقف کند. صبحگاه حنظله قصد سفر كرد تا خود را به غافله مبارزان احد برساند. در همين هنگام همسرش چهار مرد را حاضر كرد تا به همسري او و حنظله شهادت دهند. عبدالله بن حنظله مولود همان شب زفاف است. حنظله صبحگاهان پیش از آنکه غسل جنابت کند به سپاه اسلام پیوست، به میدان جنگ رفت و پس از دلاوری بسیار سرانجام با شمشیر دشمن به شهادت رسید.پس از شهادت او پیامبر فرمود:« من دیدم که فرشتگان حنظله را غسل می‌دهند.»به همین جهت به حنظله «غسیل الملائکه» می‌گویند.(9)

مصعب بن عمیر، سفیر اسلام و دعوتگر پیامبر(ص):

از دیگر یاران رسول خدا(ص) مصعب بن عمیر از قبیله بنی عبدالدار است. وی از خانواده ای ثروتمند و یکی از زیباترین جوانان مکه بود. پدر و مادرش به او علاقه فراوانی داشتند و هر گونه امکاناتی را در اختیارش گذارده بودند؛ طوری که قبل از بعثت به زیبایی و ثروت شهرت داشت و پیامبر می‌فرمود: در مکه کسی را زیباتر و خوش‌لباس‌تر و متنعم‌تر از مصعب ندیدم. هنگامی که پیامبر دعوت عمومی خود را اعلام فرمود، مصعب اولین کسی بود که ایمان آورد.پس از پیمان عقبه که گروهی از مردم یثرب (مدینه) با پیامبر بیعت کردند، اسعد بن زراره به نمایندگی از آنان از پیامبر خواست تا برایشان شخصی را بفرستد که به آنها قرآن تعلیم کند و دستورات دیگر اسلام را بیاموزد.پیامبر نیز مصعب را برای تعلیم و تربیت آنان فرستاد. در اثر تبلیغات و تعلیمات این مبلغ توانا، کم‌کم عده‌ای جذب اسلام شدند و ایمان آوردند. وی برای مردم قرآن تلاوت می‌کرد و دستورات اسلام را بیان می‌نمود؛ به گونه‌ای که مسلمانان در غیاب پیامبر دور هم جمع می‌شدند و نماز اقامه می‌کردند. مصعب بن عمیر در جنگ احد به شهادت رسید.(10)
در این جنگ افراد زیادی از نوجوان سیزده ساله تا پیرمرد 70 ساله پیامبر اکرم(ص) را یاری کردند.

صف آرایی سپاه مسلمانان:

وقتى رسول خدا (ص) به منطقه نبرد رسيد، چنان ديد كه در دامنه كوه احد فرود آيد، به گونه‏اى كه كوه پشت سر آنان باشد. سپس به صف‏ آرايى سپاه پرداخت و چنان صف‏ها را راست مرتب فرمود كه اگر شانه مردى از صف بيرون مى ‏نمود، آن را به عقب مى‏ راند تا صف راست و يكنواخت باشد. حضرت به نيروهاى مسلمان فرمان داد كه احدى نجنگد تا فرمان جنگ را صادر نمايد. در سمت چپ مسلمانان كوهى قرار داشت كه جبل عينين( که بعداً كوه تيراندازان- جبل الرماة-) ناميده شد. در اين كوه شكافى قرار داشت. حضرت، عبد اللّه بن جبير را همراه پنجاه نفر تيرانداز بر آن گماشت و به او سفارش كرد كه با تيراندازى، مواظب باشند، سواران دشمن از پشت بر مسلمانان نتازند. در روايت ديگرى است كه حضرت فرمود: اگر ديديد كه پرندگان بر جنازه ما نشسته ‏اند، از جاى خود تكان نخوريد تا من به دنبال شما بفرستم؛ و اگر ديديد كه اين قوم را شكست داده‏ايم و بر آنان چيره شده‏ايم، از جاى خود تكان نخوريد تا من به دنبال شما بفرستم.(11) بدين ترتيب كوه احد پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، كوه عينين سمت چپ و مدينه رودرروى مسلمانان بود.(12) پس از آن ضمن خطبه ‏اى، مردم را توصيه به عمل به احكام الهى و پرهيز از نواهى خداوند كرده، آن روز را، روز مزد و پاداش دانستند، البته براى كسانى كه صبر، يقين، تلاش و نشاط را پيشه خود كنند. آن حضرت جنگ با دشمن را جنگى سخت خواندند كه تنها صبر آن را آسان مى‏ كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: از اختلاف و نزاع با يكديگر بپرهيزيد كه مايه ضعف و ناتوانى است و خداوند آن را دوست ندارد.(13)

استفاده از شهوت برای پیروزی :

زنانی که همراه قریش آمده بودند همواره مشغول دف زدن و رقص و آواز بودند و در میان صفوف لشگر اشعاری تحریک کننده به شکل زیر می خواندند:
نحن بنات طارق نمشی علی النمارق
ان تقبلوا نعانق او تــدبــروا نــفارق
" ما دختران طارقیم، روی فرشهای گرانبها راه می رویم. اگر رو به دشمن کنید با شما همبستر می شویم و اگر پشت به دشمن نمائید و فرار کنید از شما جدا می شویم" (14).
از این اشعار معلوم می شود که قریش قصد داشت تا به هر شکل ممکن پیروز میدان باشند و شکست خفت بار بدر را جبران نماید.از شعارهای دیگری که در این میدان جنگ داده شد این بود که کفار شعار «اعْلُ هُبَلْ، اعْلُ هُبَلْ» یعنی زنده باد بت هبل. به دنبال آن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دستور داد که مسلمانان شعار دهند: «اللَّهُ اعْلی‏ وَ اجَلَّ» یعنی خدا برتر و بلند مرتبه است.

آغاز نبرد:

بعد از آن جنگ تن به تن آغاز شد و نه نفر از پهلوانان سپاه کفر وارد میدان شدند و رجز می خواندند که : ای یاران محمد (ص) شما که معتقدید کشتگان ما در دوزخند و کشتگان شما در بهشت، آیا کسی هست که یا من او را به بهشت روانه کنم یا او مرا به دوزخ؟ حضرت علی (ع) به سوی آنها رفت و فرمود: قسم به کسی که جانم در دست اوست از مبارزه کنار نخواهم رفت تا اینکه یا من با شمشیرم شما را به جهنم بفرستم و یا شما مرا به بهشت بفرستی و با ضرباتی همه آنها را به درک واصل کرد وسپس جنگ عمومی شروع شدو اصحاب به لشگر قریش حمله کردند و شکست در لشگر قریش نمایان شد.(15) بعد از کشته شدن پرچم‏داران کفر، پرچم مشركان روى زمين ماند و شكست خورده پا به فرار گذاشتند.

شکست مسلمانان پس از پیروزی ابتدایی:

پس از آن كه مشركان قريش رو به گريز نهادند و مسلمانان به جمع غنايم پرداختند، تيراندازان مسلمان كه وظيفه پاسدارى از شكاف دره عينين به آنان سپرده شده بود، با هم در ماندن و پيوستن به غنيمت ‏جويان اختلاف كردند. برخى از آنان شكاف دره را رها كردند و براى جمع‏ آورى غنيمت به ديگران پيوستند(16) تنها ده نفر، بيشتر يا كمتر بودند، چنين گفتند كه ما با فرمان رسول خدا (ص) مخالفت نمى ‏كنيم و آنجا ماندند.
یکی از درس ها و عبرت ها هم همین است امتی که به فرمان فرمانده و رهبر خودش گوش ندهد، باید شکست را بپذیرد. امروز هم ما باید در همه زمینه ها ،گوش به فرمان و چشم به هدایت گری های مقام معظم رهبری داشته باشیم .تجربه هم ثابت کرده است که در هر کجا ما به فرمایشات ایشان گوش دادیم و ایستادگی کردیم ،پیروز شدیم و هرکجا بی توجهی کردیم مغلوب دشمن شدیم.چنانچه خداوند نیز در قرآن می فرماید: « إِنْ يَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ ... »(17) اگر شما را ( در جنگ احد ) جراحت و آسیبی رسید آن گروه را نیز ( در جنگ بدر ) آسیبی مانند آن رسید. و ما این روزها ( ی پیروزی و شکست ) را ( برای مصلحت نظام) میان مردم به نوبت می گردانیم .
زمانی که قریش شکست خورد تیراندازان تنگه، متوجه غنائم شدند و کلام رسول خدا (ص) را فراموش کردند و هر چه عبدالله بن جبیر تلاش کرد اثر نکرد و تنگه را رها کرده و مشغول جمع آوری غنائم شدند. "خالد بن ولید" با مشاهده تعداد کم تیر اندازان در تنگه تنها راه جبران شکست را در حمله از تنگه که پشت سر مسلمانان بود دید و از همان نقطه حمله کرد و تیراندازان را به شهادت رساند و از پشت سر به سپاه اسلام حمله ور شد مشرکین نیز با مشاهده این صحنه دلگرم شده و مجدداً حمله کردند و موجب کشته شدن بسیاری از افراد و شکست سپاه اسلام گردید.(18) این بود که جنگ صد در صد بُرده را مسلمانان شکست خوردند.

انتشار خبر کشته شدن پیامبر (ص):

زمانی که مصعب بن عمیر پرچمدار رشید اسلام را به شهادت رسانید چون صورت وی پوشیده بود گمان کرد که رسول خدا را به شهادت رسانده است و فریاد زد: «الا قد قتل محمد» هان ای مردم محمد کشته شد. انتشار این خبر، موجب تقویت روحیه لشگر دشمن و تضعیف روحیه مجاهدان اسلام شد(19)

فرار مسلمانان و رها کردن پیامبر(ص):

هنگامى كه مسلمانان پا به فرار گذاشتند، رسول خدا (ص) آنان را به سوى‏ خود فرا مى ‏خواند و مى ‏گفت: بندگان خدا، به سوى من بياييد، بندگان خدا، به سوى من بياييد. فلانى، به سوى من بيا، فلانى، به سوى من بيا. امّا آنان از كوه بالا مى‏ رفتند و به پشت سرشان نگاه نمى ‏كردند. احدى به سوى حضرت نيامد، امّا تيرها از هر سو بر او مى ‏باريد. مسلمانان فرارى تا كوه دويدند. ابن ابی الحدید معتزلی گوید: استادم محمّد بن مَعد به من گفت: منظور از فلان و فلان، همان کسانی هستند که پس از پیامبر مقام و منصب به دست آوردند و راوی از ترس نام آنها را ذکر نکرده است.(20)

دفاع جانانه حضرت علی (ع) از رسول خدا (ص):

پیامبر خدا از هر طرف مورد هجوم دشمن قرار گرفته بود و حضرت علی (ع) به فرمان پیامبر (ص) به آنها حمله می کرد و برخی را می کشت و بقیه را از رسول خدا (ص) دور می کرد این صحنه چندین بار تکرار شد تا اینکه جبرئیل امین بر رسول خدا (ص) نازل شد و فداکاری حضرت علی (ع) را ستایش کرد و به پیامبر (ص) گفت: این نهایت فداکاری است که این فرمانده از خود نشان می دهد.آن حضرت در روز احد جراحات ‏زيادى برداشت. انس بن مالك گفت: آن روز على (ع) را نزد رسول خدا (ص) آوردند، در حالى كه شصت و چند زخم نيزه، شمشير و تير در بدن داشت. رسول خدا (ص) بر روى زخم‏ها دست مى‏كشيد و چنان التيام پيدا مى ‏كرد كه گويى اصلا زخمى نبوده است(21)

حضور زنان مسلمان در غزوه احد:

در جنگ 14 نفر از زنان انصار مهاجر حضور داشتند که وظایف مانند:سقایت،مداوای مجرومان و طبخ غذا را برعهده داشتند(22). از جمله این زنان می توان به حضرت زهرا(س)،ام ایمن ،حمنه، ام سلیم و ام عماره(نسبیه) اشاره کرد(23).
برای نمونه از حضور زنان در احد می توان به این روایت زیر اشاره کرد:
1- چون پيغمبر مجروح شد، على با سپر خود براى او (حضرت) از محلى بنام مهزاس آب آورد و خون را شست ولى خون جارى مى‏شد و بند نمى ‏آمد، فاطمه (دختر پيغمبر) نیز به کمک ایشان آمد و سخت گريست سپس پاره حصيرى را سوزاند و خاكستر آن را بر زخم او (حضرت او) نهاد كه خون را بند آورد(24)
2- امّ عمارة كه نام وى «نسيبه» است، مى‏ گويد: من براى رسانيدن آب به سربازان اسلام در «احد» شركت كردم، تا آنجا كه ديدم نسيم فتح به جانب مسلمانان وزيد. اما چيزى نگذشت كه يك مرتبه ورق برگشت. مسلمانان شكست خورده پا به فرار گذاشتند. جان پيامبر در معرض خطر قرار گرفت، وظيفه خود ديدم تا سر حدّ مرگ، از پيامبر اسلام دفاع كنم. مشك آب را به زمين گذاشتم و با شمشيرى كه به دست آورده بودم، از حملات دشمن مى‏ كاستم و گاهى تيراندازى مى ‏كردم.منظره دفاع اين بانو، به قدرى براى پيامبر مايه خرسندى بود كه درباره اين بانو چنين فرمود: لمقام نسيبة بنت كعب اليوم خير من فلان و فلان؛ موقعيت اين بانوى فداكار امروز از فلانى و فلانى بالاتر است.(25)

تعقیب دشمن:

پس از بازگشت رسول خدا (ص) و مسلمانان به مدینه و خوشحالی یهودیان و منافقین مدینه از این شکست، احتمال شورش داخلی وجود داشت لذا برای جلوگیری از هرج و مرج داخلی رسول گرامی اسلام به حکم الهی مامور شد که فردای آن شب دشمن را تعقیب کند و برای گوشمالی به منافقین در شهر اعلام کردند که کسانی که دیروز در جنگ همراهی نکردند حق شرکت در این عملیات را ندارند. پیامبر اسلام (ص) به حمراء الاسد در هشت میلی مدینه رفت و در آنجا موضع گرفت و "معبد خزاعی" رئیس قبیله خزاعه که مشرک بود به رسول خدا (ص) تسلیت گفت و به روحاء اردوگاه قریش و نزد ابوسفیان رفت . وقتی از تصمیم قریش مبنی بر بازگشت به مدینه و از بین بردن باقیمانده قوای اسلام با خبر شد ابوسفیان را از آمدن رسول خدا با سپاه تازه نفس به حمراء الاسد با خبر کرد و آنقدر از انگیزه و نیروی سپاه اسلام برای وی تعریف کرد که قریش را از حمله مجدد منصرف کرد.(26)

شهادت حمزه (سیدالشهدا) عموی پیامبر(ص):

حمزه عموى پيغمبر (ص) را در روز احد، وحشى غلام جبير بن مطعم به شهادت رساند. هند بنت عتبه همسر ابوسفیان به سراغ جنازه حمزه آمد و آن را مثله كرد، بينى، گوش‏ها و اندام‏هاى نرينه وى را جدا كرد و چونان دستبند و گردنبند، زيور خويش ساخت و تا مكّه همچنان بر خود داشت. ساير زنان قريش نيز همين كار را با ديگر شهداى احد انجام دادند، امّا هند افزون بر اين، شكم حمزه را شكافت و جگرش را بيرون آورد و به دندان گرفت، امّا نتوانست بجود.(27)
رسول خدا (ص) در بازگشت از احد، از خانه ‏هاى انصار گذر كرد، شنيد كه زنان انصار بر كشته ‏هاى خود گريه مى ‏كنند، گريست و گفت: ليكن حمزه را زنانى نيست كه بر وى گريه كنند.سعد بن معاذ يا اسيد بن حضير زنان بنى عبد الاشهل را گفت تا بروند و اوّل بر حمزه گريه كنند. سپس براى كشته ‏هاى خود. چون رسول خدا (ص) شنيد كه بر در مسجد براى حمزه گريه مى ‏كنند، آنان را فرمود كه بازگردند (28).

خطبه دوم

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه ِسِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله طَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله

در آغاز خطبه دوم خود وهمه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به رعایت تقوی الهی، در توصیه به تقوی اهمیت نماز جمعه را متذکر شوم.یکی از مهمترین برکات نظام جمهوری اسلامی، اقامه نماز جمعه است .

نماز جمعه ،کانون انسجام ، وحدت و همدلی:

در هفته ای که گذشت سالروز اقامه اولين نماز جمعه رسمي جمهوري اسلامي ايران در تهران به امامت آيت الله طالقاني(1358ش) بود. متاسفانه عمر این عالم برجسته کوتاه بود و تنها توانستند پنج تا شش نماز جمعه را اقامه کنند ولی ازآن روز به بعد نماز جمعه ، با شکوه هرچه بیشتر در بیش از 840 شهرستان اقامه می شود که همه اینها از برکت امام و شهداست. نماز جمعه برکات دنیوی، اخروی و سیاسی بسیاری دارد. یکی از بزرگترین برکات نماز جمعه این است که کانون انسجام ، وحدت و همدلی است . نماز جمعه پشتیبانی محکم برای نظام جمهوری اسلامی و دولت است ، همچنین نماز جمعه کانون بصیرت و آگاهی است. در زمان جنگ نیز ،برگزاری همین نماز جمعه ها بود که زرمندگان را تجهیز می کرد و صبر و استقامت را در دل خانواده ها می کاشت و برکات نماز جمعه میراث امام و شهدا و یادگار رسول خدا و امیرالمومنین(ع) است.
توصیه می کنم که با توجه به ارزش و اهمیت نماز جمعه ، هر هفته در این آیین عبادی و سیاسی حضور داشته باشید . طبق روایات، کسانی زودتر به بهشت می‌روند که زودتر در نماز جمعه حاضر شوند. نماز جمعه و خطبه ها ذکر خداست.

نماز جمعه و اجابت دعا:

در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که می فرمایند: ساعتهایى از روز جمعه که دعا مستجاب مى‏شود: «مابین فراغ الامام من الخطبه الى ان یستوى الناس فى الصفوف » فاصله بین فراغت امام از خطبه تا تنظیم صفوف -آغاز نماز- و آخرین ساعات روز جمعه تا غروب آفتاب است‏.(29)

اهمیت و فضیلت شرکت در نماز جمعه :

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَهِ کَانَ عَلَى کُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ مَلائِکَهٌ» وقتی روز جمعه می شود، در هر دری از درهای مصلی فرشتگانی می نشینند «یَکْتُبُونَ الأَوَّلَ فَالأَوَّلَ» به ترتیب می نویسند که چه کسی اول آمد، چه کسی دوم آمد، چه کسی سوم آمد «فَإِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ» وقتی امام وارد بر خطبه ها شد، «طَوَوْا الصُّحُفَ» آن پرونده ها را، آن آمارها را، آن طومارها را می پیچند، جمع می کنند «وَجَاءُوا یَسْتَمِعُونَ الذِّکْرَ» و می آیند و به خطبه ها گوش می دهند.(30) فرشتگان خدای متعال که موکل ثبت افراد هستند، نیز می آیند، می نشینند و به خطبه ها گوش می دهند. این اهمیت نماز جمعه ، گوش دادن و سکوت در هنگام خواندن خطبه ها را می رساند. ان شاءالله همه ما به نماز جمعه اهمیت بیشتری بدهیم و فرزندان و خانواده خودمان را هم به شرکت در نماز جمعه تشویق کنیم. چون خطبه اول بحث شهدای احد و طول کشید این خطبه را کوتاه ادا می کنم.

منزلت حضرت عبدالعظیم علیه السلام :

از جمله مناسبت هایی که در پیش رو داریم،پانزدهم شوال، وفات حضرت عبدالعظيم حسني(252ق) را داریم ، عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد . مدّت ۷۹ سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم مقارن بوده ، و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است. در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشّهداء، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.
امام هادی به شخصی از اهالی ری که به زیارت حرم امام حسین (ع) در کربلا مشرف شده بود، می فرمایند: «اگر قبر عبدالعظیم علیه السلام را که در نزد شماست زیارت می کردی مانند کسی بودی که امام حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده است».
حضور این عالمان و فرزندان ائمه وامامزادگان در کشور ما باعث شد تا اسلام و تشیع به ایران برسد، پس در حقیقت حافظ اسلامیت و تشیع ما این امامزادگان بزرگوار هستند ،همه ما باید وجود این عزیزان را قدر بدانیم. خصوصاً امامزاده حمزه (ع)که در شهر ما هستند . سعی کنید تا هرهفته به زیارت این بزرگوار بروید، اینها ذریه پیامبرخدا(ص) هستند و دعا در جوار قبور این بزرگواران مستجاب است. زیارت آنها تجدید عهد با پیامبر خدا(ص) و مزد رسالت است.

شیخ فضل اللّه نوری، عالم زمان خویش :

امروز شهادت آيت الله شيخ فضل الله نوري(1288ش) است.یک فقیه یک مجتهد ویک مبارز ولی ملی گراها و غرب زده ها چه کردند . شهيد شيخ فضل‌الله نوري از جمله روحانيوني بود که در پيروزي نهضت مشروطه نقش مهمي ايفا کرد؛ اما، پس از مشاهده انحراف اين نهضت بناي مخالفت با روشنفکران غرب‌زده گذاشت. او خواستار مشروطه مشروعه بود و مشروطه‌اي را که بناي آن بر‌پايه قوانين اسلامي کشورهاي غربي و الگوبرداري از تمدن و فرهنگ غربي بود را رد مي‌کرد. او از نخستين عالمان اسلامي بود که به نقشه استعمار در جهت اسلام‌ز‌دايي و جايگزين کردن حکومت لائيک تحت پوشش مشروطه و قانون اساسي پي‌برد و سعي کرد تا اجازه ندهد ملي‌گرايي به جاي اسلام‌گرايي بنشيند و به نام آزادي و دموکراسي‌، بي‌بند و باري غربي در جامعه اسلامي حاکم شود. عبدالعلی حائری از محققین تاریخ مشروطه در علت جدایی شیخ فضل الله از مجلس و مشروطیت می‌نویسد که پس از تصویب قانون اساسی (در سال ۱۲۸۵ شمسی/۱۹۰۷ میلادی)، شیخ فضل الله که متوجه شد مشروطه با اسلام سازگاری ندارد، از دیگر رهبران روحانی انقلاب جدا شده و به مخالفت با تصویب قوانین برگرفته از قوانین غربی پرداخت. این مخالف ریشه در مسائل ایدئولوژیکی و نظری داشت، شیخ فضل الله اعلام داشت که برای مطابقت این قوانین با قوانین اسلامی باید از پنج نفر از مجتهدین طراز اول تهران به انتخاب علماء، امور مجلس را تحت نظارت خود قرار دهند تا از تصویب قوانین مخالف شرع مقدس اسلام جلوگیری نمایند.
پس از فتح تهران که مشروطه‌خواهان از هر سو به تهران هجوم آوردند و حکومت استبدادي محمدعلي شاه را سرنگون کردند، بواسطه انحرافات بسياري که در ميان ايشان وجود داشت و دست‌هاي خارجي که آنها را هدايت مي‌کرد، منزل شيخ فضل‌الله نوري را که از رهبران اصلي مشروطيت و از نخستين قيام‌کنندگان براي ايجاد عدل و برچيدن بساط ظلم بود محاصره کردند. يک نفر از سفارت روس وارد خانه شد و از ايشان خواست که به سفارت روسيه پناهنده شوند. اما شيخ بشدت مخالفت کرد بعد، آن شخص اظهار کرد که اگر حاضر نمي‌شويد بياييد لااقل پرچم را بالاي در خانه نصب نماييد باز هم شيخ فضل‌الله جواب داد که «اسلام زير بيرق کفر نمي‌رود» و فرمود: «آيا رواست که من پس از هفتاد سال که محاسنم را براي اسلام سفيد کرده‌ام حالا بيايم بروم زير بيرق کفر؟»‌ پس از آن شيخ همه اطرافيان را مرخص کرد تا به ايشان آسيبي نرسد. سرانجام شيخ فضل‌الله را دستگير کرده و پس از سه روز محاکمه‌اي صوري تشکيل داده و يکي از منحرفان روحاني‌نما حکم اعدام ايشان را صادر کرد. در آستانه اعدام، يکي از رجال وقت با عجله براي او پيغام آورد که شما اين مشروطه را امضا کنيد و خود را از کشتن برهانيد. ايشان در جواب گفت: « ديشب رسول خدا را در خواب ديدم فرمودند: فردا شب مهمان مني و من چنين امضايي نخواهم کرد». آن گاه شهادتین گفت و سپس فرمود: «هذا کوفةٌ صغیرة!» سپس رو به دژخیمان گفت: «کارتان را بکنید».
جریانات زندگی این عالم برجسته، درس بسیار بزرگی برای امروز جامعه ما ست، اگر خدای نکرده مردم از روحانیت ، اسلام و از مقام معظم رهبری جدا شوند به همان سرنوشت دچار خواهیم شد و حکومت به دست مستکبران خواهد افتاد.

دیگر مناسبت های هفته آینده :

شهادت علامه سيدعارف حسين حسيني رهبر شيعيان پاكستان(1367ش) و شهادت سرلشكر خلبان عباس بابايي(1366ش) را نیز در همین هفته پیش رو داریم.هر کدام از این افراد ،شخصیت های بسیار بزرگی بودند . روز فرهنگ پهلواني و ورزش زورخانه اي(به دليل شکست خوردن عمربن عبدود به دست اميرالمومنين(ع)) را در پیش رو داریم ،امروز هم تعدادی از پهلوانان شهرمان در نمازجمعه حضور دارند که خدمت همه آنها خوشامد عرض می کنم ، همه ما باید تلاش کنیم تا ورزش و نرمش در شهرستانمان جایگاه بهتری را پیدا کند.
بحث توافق جامع هسته ای را داریم که افرادی این توافق را چماق می کنند بر سر منتقدان؛ البته منتقدان هم باید وضعیت حساس امروز جامعه را درک کنند واجازه ندهند ،کشور ما بعد از برجام و جمع بندی ، دو قطبی شود ،این همان خواست دشمنان است که با هوشیاری نباید این اجازه را بدهیم این اتفاق بیفتد. ان شاءالله و به خواست خدای تبارک و تعالی مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی ما نود روز فرصت دارندکه این جمع بندی را بررسی کنند که اگر به صلاح کشور باشد ، می پذیرند و همه حمایت می کنند. واگر به صلاح نباشد نمی پذیریم . ولی در عین حال مبارزه با استکبار جهانی و شعار مرگ بر آمریکا سر جای خودش محفوظ است. ممکن هم هست ما در بحث هسته ای توافق کنیم، البته ما از ابتدا هم دنبال کاربردهای صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای بوده ایم نه بمب اتم که امروز دشمن هم به این نتیجه رسیده است ولی 12 سال تمام ملت ها را از ایران ترسانده اندو با تحریم های ناجوانمردانه ، ایران اسلامی را آزرده اند. به امید پیروزی اسلام و برقراری پرچم «لا اله الا الله» در سراسر جهان.

خدایا آنچه را گفتیم وشنیدیم محض رضای خودت قرار بده.

پی نوشت:

1- المغازی، ج1، ص 21؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 45

2- المغازی، ج1، ص 144 و ص 152؛ التنبیه و الاشراف (مسعودی)، ص 204

3- دایرةالمعارف تشیع،‌ ج 1/ دایرةالعارف الشیعه العامه، ‌ج 2/ المغازی، ‌ج 1/ سیره ابن هشام،‌ ج 3

4- مدینه شناسی، ج 2، ص 220

5- مغازی، پیشین، 1/ 204.

6- تاريخ الطبري، پیشین، 2/ 189

7- تاريخ الطبري، پیشین، 2/ 190.

8- شمس شامی- سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد- جلد 4

9- بحارالانوار، ج2، ص57

10- قاموس الرجال،‌ ج 10، ‌ص 87؛ / فروغ ابدیت، ‌ج 1،‌ ص 41، ص 413، 414؛

11- تاريخ الخميس، 1/ 423

12- المغازى، ج 1، ص 221

13- المغازى، ج 1، صص 223- 222

14- المغازي، ج1، ص203 / السيرة النبويه، ج2، ص62؛ تاريخ طبري، ج2، ص534.

15- تاريخ الطبري، پیشین، 2/ 194.

16- لائل النبوه، بيهقى، ج 3، ص 267 ،ترجمه مغازی ص 167

17- سوره آل عمران،آیه 140

18- تاريخ الطبري، پیشین، 2/ 194

19- الحمیری، ابن هشام؛ السیره النبویه، محمد محی الدین عبدالحمید ( تحقیق و ضبط و تعلیق )، قاهره، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده ، 1383 ق، 3/ 592 ، و ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، 1385ق ، 2/ 155.

20- شرح نهج البلاغه­ ی ابن ابی الحدید معتزلی، ج۱۵، ص۲۳ و ۲۴٫

21- بحار الانوار، 20/ 23؛ مجمع البيان، 2/ 509.

22- المغازى/ترجمه،متن،ص:180

23- ابن اثیر ، ج 6 ص 70،

24- الكامل/ترجمه،ج‏7،ص:177

25- ابن ابى الحديد مى‏نويسد: راوى حديث به پيامبر خيانت ورزيده زيرا صريحا نام آن دو نفر را كه پيامبر اسم آن‏ها را برده ذكر نكرده است. ولى من گمان مى‏كنم، لفظ فلان و فلان كنايه از همان شخصيت‏هايى است كه پس از رسول خدا منصب‏هاى بزرگ در ميان مسلمانان پيدا كردند و راوى از نظر احترام و ترس از موقعيت، مطلب را در پرده گفته است.

26- السيرة النبوية، ابن هشام، 3/ 616 و تاريخ الطبري، پیشین، 2/ 212 و إعلام الورى بأعلام الهدى،پیشین، 1/ 183و 184.

27- المغازى، 1/ 286؛ سيره حلبى، 2/ 243؛ تاريخ الخميس، 1/ 439؛ سيره ابن هشام، 3/ 97؛ المواهب اللدنيه، 1/ 97

28- سيره حلبى، 2/ 254؛ تاريخ الخميس، 1/ 444؛ الكامل فى التاريخ، 2/ 176؛ تاريخ الامم و الملوك، 2/ 210؛ البداية و النهايه، 4/ 48؛ مسند احمد، 2/ 40؛ مسند ابو يعلى، 6/ 272؛ 293- 294؛ مجمع الزوائد، 6/ 120؛ الطبقات الكبرى، 3/ 1/ 10؛ سنن ابن ماجه، 3/ 95؛ مستدرك حاكم، 3/ 19؛ سيره ابن هشام، 2/ 95- 99

29- وسائل الشیعه/ج 5/ص 46

30- مستدرک الوسائل/ج 6/ص 38.




http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1319.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1320.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1321.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1322.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1323.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1324.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1325.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1326.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1327.jpg


http://yascms.ir/emam/gozaresh/b1328.jpg


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.