سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

اعمال مکه بعد ازمنی

ارسال شده توسط: عرببازدید شده: 695 مرتبه
دسته: عکس ها و خاطرات حجة الاسلام ابراهیمی امام جمعه در تمتع90تاریخ: 1394.04.04
 
خاطرات حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی روحانی کاروان معراج نور کرمان در تمتع90


http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


تاریخ:چهارشنبه 18/8/ 1390 مصادف با 12 ذی الحجه


شب دوازدهم در منی نماز جماعت مغرب و عشاء را به جماعت در چادر خانمها برگزار نمودم.خانمها تقاضا کردند که آخرین شبی که در منی هستیم مجلس دعایی داشته باشیم.بنده هم قبول کردم و مناجات حضرت علی(علیه السلام)را شروع کردم.مناجات واقعا اوج عرفان است.معرفی خداوند و از طرفی معرفی بنده، مجلس عجیبی بود و لا به لای دعا اشاره ای به داستان شخصی که در منی خدمت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده، نمودم.

وقتی روضه عمویم عباس خواند می شود:

داستان به این شرح است.شخصی که مسئول اموال حاجیان کاروان بوده شب عرفه یا شب ترویه در منی اموال حاجیان را نگهداری می کرد.می گوید:مواظب باشید چون کسی در منی نیست، سارقان به اموالتان دستبرد نزنند.بعد می گفت:در چادر بودم که آقایی وارد شد و مرا به اسم صدا کرد و فرمود:این شب، شبی است که جدم امام حسین(علیه السلام)به منی آمده است.بعد فرمود:غسل کن و این اعمال را به جا بیاور.بعد خودشان مشغول اعمال شدند.من گفتم سرد هست ایشان فرمود:آب گرم کن.گفتم:چشم.بعد از فراغت از اعمال و نماز فرمود:مقداری غذا بیاور من بخورم.گفتم:آقا این توشه از حاجیان است.ایشان فرمود:مقداری ماست که سهم خودمان است بیاور.من مقداری ماست آوردم، ایشان سه لقمه خوردند.بعد مقداری پول عربی به من دادند و فرمودند:یک عمره به نیابت از پدرم به جا بیاور.من گفتم آقا پدر شما چه کسی است؟ایشان فرمودند:سیدحسن.باز گفتم اسم شما چیست؟ایشان فرمود:سید مهدی.به ایشان گفتم آقا کی شما را ببینم؟ایشان فرمود:وقتی حاجیان به منی آمدند روضه عمویم عباس را می خوانند من هم شرکت می کنم.یکدفعه متوجه شدم کسی در خیمه نیست. به شدت ذهنم مشغول شد که این آقا چه کسی بود که اسم مرا می دانست!فرمود:سید مهدی.آتش به دلم افتاد که یار آمد و من او را نشناختم.مدتی گذشت حاجیان آمدند یک دفعه روضه خوان روضه حضرت ابالفضل(علیه السلام)را شروع به خواندن کرد. یادم آمد که آقا فرمود:وقتی روضه عمویم عباس خوانده شود می آیم. هر چه نگاه کردم در چادر کسی را ندیدم.وقتی بیرون آمدم دیدم که مولا سر به چادر گذاشته اند و اشک می ریزند.من می خواستم دیگران را صدا بزنم اما ایشان اشاره به سکوت کردند.در این جلسه هم بنده دعا و مناجات روضه مادر ابالفضل العباس ام البنین(سلام الله علیها)را خواندم.خدایا چه مجلسی شده.مگر اشک و گربه بلند کسی را امان می دهد! چه اشتیاق و شوق و عظمتی نسبت به حضرت ابالفضل(علیه السلام)مشاهده می شود و چه اشتیاقی به دیدن مولا است.آقا را به حضرت عباس(علیه السلام) قسم دادم، هر کجای منی هستند مجلس ما را مورد نظر قرار دهند و به خاطر مادران شهداء و دوستان خوبشان به مجلس ما بیایند.صدای ضجه و آه و اشک چادر زائران را در منا پر کرده بود و بعد از اتمام مناجات، زیارت آل یاسین و زیارت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را شروع کردم واقعا مجلسی غرق در شور و عشق شده بود تا به حال چنین مجلس دعایی ندیده بودم.لطف خودِ حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)بود که عنایتی نمودند.بعداً حاج خانم برایم تعریف نمود یکی از زائران که این 9 روز را دائماً روزه و حالش واقعا عجیب بوده در خواب و بیداری کاروانی از زنان سبزپوش و نورانی را دیده که به چادر آنها آمدند.نماز صبح را در چادر آقایان اقامه نمودیم و برنامه را اعلام کردیم که ساعت حرکت به سمت جمرات ساعت 9:30 دقیقه صبح امروز است و مدیر هم توصیه های اجرایی را فرمود که ساکها را جمع کنید و در ماشین بگذارید. زائران معذور در چادر بمانند و برای آنها ماشین فرستاده می شود و از طرفی برای رمی جمرات نیابت بدهند.بعد نایب آنها را مشخص نمودم.کار خوبی که مدیر کاروان نمود این بود که از زائران خواست برای بعد از نماز صبح ساک دستی جمع کنند چون بعضی از مدیران در شب دوازدهم ساکها و وسایل را می گیرند.مخصوصاً زیر انداز و پتو کوچک که همراه زائر باشد ،برای زائر مشکل می شود و سرما می خورند.چون در چادرهای منی دائماً کولر آبی کار می کند بدون زیر انداز و پتو زائر سرما می خورد و مریض می شود.چند کاروان را دیدم که مدیران شب وسایل را برده بودند ولی آقای شمس الدینی ساکها را صبح تحویل گرفت هر چند ماشین بعد از ظهر ساعت 3 الی 4 روز دوازدهم آمد ولی نیازی هم نبود.
مکان جمره، جایی که شیطان برای فریب حضرت ابراهیم تلاش کرد:
با مدیر برنامه حرکت به سمت جمرات را ساعت 9:30 گذاشتیم اما مقداری با تأخیر حرکت کردیم.ساعت 10 صبح دوازدهم عوامل محترم مثل آقای سیوندی و آقای باژیان و معاون محترم آقای نیک طبع و مدیر کاروان آقای شمس الدینی پرچم علامت کاروان را آوردند و حدود 140 تا 150 نفر حرکت کردیم و بقیه در چادرها ماندند. راه یکی دو تا پیچ و خم و زیر گذار داشت حرکت ایرانی ها به سمت جمرات مشاهده می شد، ولی به شلوغی روز یازدهم نبود.با گفتن تکبیرات راه را شروع کردیم و تا به جمرات رسیدیم مرتب ذکر می گفتم و زائران جواب می دادند.در مسیر بعضی از آقایان هم کمک کردند با تجربه ای که پیدا کردیم یکدفعه وارد جمرات نشدیم از گوشه یا جایی که امکان بیشتری داشت شروع کردیم. بعد نیت کردیم:رمی جمره اول می نمایم برای حج تمتع از حجة الاسلام قربة الی الله و هفت سنگ، به ستونی که روزی شیطان در این مکان برای فریب دادن خلیل حق حضرت ابراهیم(علیه السلام)ظاهر شده بود تا ایشان حکم خداوند را انجام ندهند و این بزرگوار هفت سنگ ریزه به طرف شیطان پرتاب کردند و شیطان فرار کرد، زدیم.بعضی از سنگها که خوردنشان به ستون دیده نمی شد دوباره تکرار می کردیم تا این که بالاخره یقین کردیم هفت سنگ به ستون خورده است.و بعد از سنگ زدن به جمره اول حرکت کردیم به جمره وسطی آن هم جایی که امکان بهتری دارد.البته ازدحام به سنگینی روزهای دیگر نیست چون عمده اهل سنت سنگ زدن را بعد از اذان ظهر واجب می دانند و قبل از ظهر نمی آیند.البته بعضی از فرقه های آنها که نوعاً سیاه پوستان را دیدم قبل از ظهر می آیند.فرصتی شد که سؤال کنم کدام فرقه اهل سنت هستید.

جمره عقبه در آخرین روز رمی:

جمره دوم با هر سنگی که پرتاب می کردیم الله اکبر می گفتیم و شیطان جن و انس را از خودمان دور می کردیم.بعد از جمره دوم نوبت به جمره عقبه رسید که در جمره عقبه ازدحام بود.ولی با بهترین نحوی که بود جمره عقبه را رمی نمودم استحباب رمی از طرف پشت به قبله است ولی به خاطر ازدحام بیش از حد و خوف و خطر از این طرف از این طرف جمره عقبه نمودم.البته قسمتی که اول جمره به سمت منی هست به زائران گفته بودیم سمت راست خروجی 39 باشند و علتی که این قسمت را انتخاب کردیم برای این بود که بین و نزدیک جمره دوم پلیس کاری نداشت و می توانستیم زائران را بنشانیم تا همه بیایند. بعد از اذان باید به سمت مکه کوچ می نمودیم. البته خروجی از سمت چپ خیلی بهتر است و به ازدحام برخورد نمی کردیم. چون قبل از اذان ظهر سنگ زدن ما تمام می شود، بین جمرات پلیس نمی گذارد توقف کنیم و خروجی 56 هم که روبروی جمره عقبه است پلیس اجازه توقف نمی دهد و باید حرکت می کردیم.هم آفتاب بود و هم نمی توانستیم تاقبل از ظهر از منی خارج شویم چون حرام است.ولی سمت راست بین جمره عقبه و جمره وسطی هم سایه است و هم ازدحام زیادی نیست و می توانیم توقف کنیم.

کم کم زائران آمدند و کنترل اعمال را انجام دادیم تا اگر نقصی هست جبران کنیم. هر زائری که می آمد خوشحال بود که توانسته شیطان را دور کند.به همه تبریک گفتیم.خانمها نشستند و به یکدیگر خوراکی تعارف می کردند.لبنانی هم کنار ما بودند ما با آنها احوال پرسی کردیم.نزدیک اذان ظهر یکی از خانمها آمد و گفت:جمره اول و وسطی را شوهرم به نیابت من رمی کرده و جمره عقبه را خودم رمی کردم چکار انجام دهم؟من به او گفتم:آیا می توانی خودت سنگ بزنی؟گفت:بله می توانم.اما شوهر او می گفت:نمی تواند.من گفتم اگر می توانی فرصت کوتاه است سریع برو و رمی کن.باید از اول تا آخر یعنی هر سه جمره را سنگ بزنی.بعد ساکهایشان را پیش من گذاشتند و رفتند.مدتی بعد از اذان منتظر آنها شدیم اما نیامدند.من وسایل آنها را به آقای سیوندی که جوان ترین عوامل بود دادم و زائران حرکت کردند. گروه گروه زائران اهل سنت می آمدند در تمام جمرات ازدحام فوق العاده و سنگین شده است.بالاخره حرکت کردیم، ورود ما باید از شارع صدقی باشد. اولین خیابان سمت چپ بعد از جمرات هتل الحیاة بود. حرکت از جمره عقبه خیلی سنگین و فوق العاده شلوغ و نفس گیر بود و به کندی صورت می گرفت و جای سوزن انداختن نبود.بعضی هل می دادند برای خانمها واقعاً مشکل شده بود ولی به هر حال به هتل آمدیم تعدادی زود تر آمده بودند و تعدادی هم بعد از ما آمدند. آقای نیک طبع کلید اتاقهای هر طبقه را کنار آئینه گذاشته و نهار هم آماده بود.

اعمال مکه بعد ازمنی:

بعد تمام اعمال مکه، با مدیر برنامه ریزی کردیم با توجه به این که ماشین هر شب ساعت 10 می آمد ما شب 13 ذی الحجه را انتخاب کردیم، چون وقت ما کم بود و باید حداکثر استفاده را می نمودیم به زائران اعلام نمودیم که ساعت 10 شب 13 ذی الحجه طبقه پایین باشند.بعد از ظهر استراحت بعد شام بخورید تا توان انجام اعمال را داشته باشید. من هم خیلی خسته بودم چند ساعتی خوابیدم و بعداً غسل ورود به مسجدالحرام را انجام دادم و نزدیک ساعت 10 شب پایین آمدم و کم کم زائران رسیدند.با توجه به این که در جلسات اعمال برگشت از منی را توضیح داده بودم باز هم توضیح دادم که چند عمل از اعمال حج تمتع باقی مانده است:1- طواف زیارت2- نماز طواف زیارت 3- سعی بین صفا و مروه 4- طواف نساء 5- نماز طواف نساء.

بعد از طواف و زیارت و نماز و سعی بوی خوش حلال می شود و بعد از طواف نساء و نماز زن و شوهر بر هم حلال می شوند.

طواف ها باید با وضو و هفت دور بدون شک و شبهه باشند و اگر هنگام طواف نماز جماعت بسته شد همانجا نماز بخوانید و طواف را ادامه دهید.بعد از طواف بلافاصله دو رکعت نماز بدون اذان و اقامه پشت مقام یا سمت راست یا سمت چپ مقام می خوانید.

در سعی بین صفا و مروه وضو داشتن شرط نیست می توانید استراحت کنید، آب زمزم بنوشید بعد از همانجا که سعی را قطع کردید از همان جا شروع کنید.در سعی می توانید روی خود را به سمت راست و چپ بچرخانید اما نمی توانید کامل برگردانید، عقب عقب حرکت نکنید، لزومی ندارد در صفا و مروه پا یا دست خود را به کوه یا شیشه ای که دور صفا هست، بزنید.با این توضیحات حرکت کردیم و در مسیر دائماً ذکرها را می گفتیم تا به زائر انرژی دهیم و سرگرم باشیم.فاصله ما تا حرم زیاد بود و باید از مسیر تونل ها می رفتیم. یک ساعت و بیست دقیقه طول کشید تا به صحن بزرگ جلو صفا و مروه رسیدیم. زائران را آنجا متوقف کردیم و قدری استراحت کردیم بعد مدیر محل اجتماع آنها را توضیح دادند و من هم مجدداً درباره اعمال توضیح دادم.بعد زائران را به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم کردیم، که زن و شوهر ها با هم اعمال را انجام دهند، چون ازدحام زیاد بود.کسانی که نمی توانند خودشان نماز بخوانند به فکر باشند یک نفر را نیابت کنند.بعد گفتم اگر کسی اعمال خود را زود تمام کرد و خواست به هتل برود می تواند برود و اشکالی ندارد.اما چنانچه خواست با کاروان برود ساعت6:30 صبح به همین مکانی در صحن صفا که قبلا نشسته بودیم بیاید. بعد با توکل بر خداوند حرکت کردیم، همراه من 15 نفری آمدند وارد مسجدالحرام شدیم.شلوغ بود یک نیم دور زدیم از سمت حجر اسماعیل و به زائران گفتم از چراغ سبز روی حجرالاسود نیت کنید و در هر شوطی دعای آن شوط را می خواندم و زائران تکرار می کردند.بعد از اتمام طواف، نماز طواف را خواندیم. طواف زیارت و نماز طواف حدود یک ساعت و بیست دقیقه طول کشید.به زائران در هر دوری بعد از اتمام هر شوط می گفتم که دعا کنید از خداوند حاجت بخواهید برای رهبر عزیزمان دعا کنید، برای حفظ مملکت اسلامی ایران از شر اشرار دعا کنید.

مقداری آب زمزم خوردیم، و خستگی از تن بیرون کردیم.بعد به سمت صفا و مروه حرکت کردیم بعد دعای ورود به صفا و مروه را خواندیم و زائران جواب دادند. بعد چهار دور زدیم احساس کردم زائران خسته اند.گفتم می نشینیم کنار دیوار صفا و استراحتی می کنیم و مقداری آب زمزم می خوریم و دوباره حرکت می کنیم. مقداری نشستیم جوانترها رفتند و آب آوردند و به زائران می دادند. بعد از استراحت حرکت کردیم.حدود یک ساعت بیشتر طول نکشید. فکر می کنم ساعت3:20 دقیقه شب سعی بین صفا و مروه تمام شد.برای تجدید وضو رفتیم و بعد از تجدید وضو یکی از زائران گم شد.چند دقیقه منتظر شدیم اما نیامد.به صحن مسجدالحرام رفتیم، داخل صحن مسجدالحرام رو به کعبه مقداری استراحت بعد حرکت کردیم، برای انجام طواف نساء و نماز ازدحام به نهایت رسیده بود،انگار تمام صحن مسجدالحرام می چرخید گویا مسجدالحرام دور کعبه می چرخد.چون در تمام طبقات مسجدالحرام زائران طواف می کردند.طواف سنگین شده بود و جمعیت خیلی به کندی حرکت می کرد و امکان اینکه طواف بین کعبه و مقام باشد فراهم نبود.با این که ما فاصله زیادی از کعبه داشتیم اما کسانی عقب تر از ما هم هنوز طواف می کردند یعنی در تمام صحن طواف کننده بود و جایی برای نماز پیدا نمی شد.وسط طواف بودیم که اذان نماز شب بلند شد صدای اذان همراه با طواف خیلی لذت بخش بود اما جمله نامأنوس«الصَّلاةُ خَيرٌ مِنَ النَّوم»ارتباط گفتاری و معنوی اذان را به هم می زد و کلمه طیبه«حَـيّ عَلى خير العمـل»را از اذان حذف کرده بودند.این کارها از زمان خلیفه دوم شروع شده بود و خیلی چیزها وارد شد و عبدالله بن عمر نامه اعتراضی به معاویه می نویسد که چرا چیزهایی غیر دین را در دین وارد می کنی؟او در جواب نوشت:پدرت عمر بیش از هزار مورد را که در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نبود وارد و جابجا کرده و بنیان اینها را پدرت عمر گذاشته است....

نزدیک اذان صبح طواف نساء و نماز آن را تمام کردیم جای نشستن در صحن و حتی روی رواق ها نبود. من رفتم و روی پله های زیرزمین صفا و مروه نشستم تا اذان صبح و نماز و آخرین نماز صبح را به جماعت خواندم و با چند نفر با پرداخت 110 ریال کرایه و دو ساعت و نیم معطلی به هتل آمدیم.

بعد از ظهر ساعت4:30 جلسه کنترل اعمال گذاشتیم تا اعمال را کنترل کنیم و اگر کسی باقی مانده شب 14 ذی الحجه ببریم و اعمال را تمام کنیم چون صبح 14 ذی الحجه باید حرکت کنیم و مدیر هم می گفت از ساعت 12 شب کسی از هتل بیرون نرود.

چاپ این نسخه درجه: 5.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.