سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

بانوي نمونة تاريخ

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 1014 مرتبه
دسته: بانوانتاریخ: 1388.11.04
 
بانوي نمونة تاريخ

عليرضا قاسمي

حضرت خديجة كبري (ع)، از جمله انسانهائي در تاريخ بشريت به شمار ميآيد، كه مظلومانه زيستند، مظلومانه در گذشتند و هنوز از پس گذار قرون و اعصار ناشناخته باقي ماندهاند. همدم شبهاي تاريك محمد (ص)، بدون شك تأثيري عظيم بر رشد يافتن نهال مقدس اسلام داشته است.

خديجه (ع) در سختترين و طاقت فرساترين شرايط رسوال الله را تنها نگذاشت و پابه پاي او در برابر تمام دنياي كفر ايستاد و در نهايت از نثار جان خويش هم دريغ ننمود.

براي خديجه (ع) همين افتخار بس كه نخستين زن ايمان آورنده به اسلام بود و فرزندان و نوادگان او ستارههاي درخشان آسمان آزادگي گشتند.

ضمن عرض تسليت به مناسبت 10 رمضان سالروز درگذشت شهادت گونة آن بانوي فداكار، مقالاتي در مورد وجوه گوناگون حيات حضرت خديجه (ع) تقديم ميگردد. اميد است كه با تدبر در زندگاني بزرگان دين و اسوههاي حقيقت و عشق به سوي فردائي بهتر رهنمون شويم.

در يك نگاه نام: خديجه.

القاب: مباركه، طاهره، كبري، غرا (شامخ و ارجمند) كنيه: ام هند، ام المؤمنين، ام الزهرا (س) پدر و مادر: خويلد بن اسد، فاطمه بنت زائده وقت و محل تولد: 55 سال قبل از بعثت، در مكة معظمه زمان ازدواج با پيامبر: دهم ربيع الاول، پانزده سال پيش از بعثت، 25 سال پس از عام الفيل وقت و محل رحلت: دهم ماه رمضان سال دهم بعثت در مكه (به دليل شدت رنج و تعب در شعب ابي طالب به طور شهادت گونه جان به جان آفرين تسليم كرد) طول عمر شريف: حدود 65 سال مرقد شريف: قبرستان معلي در دامنة كوه حجون، شمال مكه معظمه مدت زندگي با پيامبر: 25 سال فرزندان از محمد: قاسم، عبدالله، رقيه، زينب، ام كلثوم و فاطمةالزهرا(س) در لغت نامة دهخدا ذيل عنوان خديجه، آمده است كه نامي از نامهاي زنان و مونث خديج است.

براي اين واژه هم توضيح داده است كه به معاني بچة انداختة ناقه پيش از اتمام مدت حمل و نيز «كودك» آمده است.

لذا عنوان «خديجه» و نام مبارك آن حضرت وجه تسميه خامي ندارد و در نهايت آن را ميتوان نامي دانست كه در ميان اعراب مشهور بوده است و فرزندان دختر خود را به اين نام، ميخواندهاند. اما وي القاب گوناگوني نيز داشته است از جمله:

مباركه كه مقتبس از انجيل است كه وي را بانوي مباركه و همدم مريم ياد ميكند: در آنجا كه خطاب به حضرت عيسي (ع) ميگويد: در نسل او از مباركه است كه همشوي و همدم مادرت مريم(ع) در بهشت ميباشد.

صفت ديگر او كه در جاهليت به وي اعطاء گرديد، طاهره بود زيرا در آن عصر وجود زن پاكدامن بسيار نادر بود و زنان جاهليت به انواع انحرافات اخلاقي آلوده بودند، لذا آن حضرت به خاطر قداست و پاكي به اين عنوان ملقب گرديد. اما كبري هم لقبي بود كه رسول الله (ص) پس از ازدواج با خديجه به وي اهداء نمود. اين عنوان نيز به دليل برتري وي بر زنان عصر او و بي نظيري در ارزشهاي انساني اعطا گرديد. غرا به معني شامخ و ارجمند هم لقبي است كه حضرت قائم (عج) در دعاي ندبه به وي اعطا كرده است.

ولادت و خاندان خديجه (ع) در سرزمين عربستان و در ظلمات جهل و جاهليت و در جائي كه تا چشم كار ميكرد ستم و ناپاكي و كينه توزي به چشم ميخورد 55 سال پيش از بعثت پيامبر، خديجه (ع) از پدر و مادري پاك به نام خويلد و فاطمه پا به عرصة وجود نهاد. خانوادة خديجة كبري (ع) از اصيل اين خاندانهاي عرب بود كه به هميت، غيرت و نيز حقيقت جوئي شهره بودند.

سلسلة نسب حضرت خديجه (ع) از ناحية پدر چنين بود، خديجه دختر خويلد بن اسد بن عبدالعزي بن كلاب بن مره بن كعب بن لؤي بن فهر بن غالب بن فهر بن مالك بن نضر بن كنانه است.

در مورد پدر وي در كتب گوناگون حكايتهائي نقل شده است. از جمله ميگويند: خويلد پدر حضرت خديجه (ع) در عصر خود از شخصيتها به شمار ميآمد، و به عنوان سلحشور و دلير شمرده ميشد. از نشانههاي شجاعت او اين كه به هنگام لشگر كشي شاه قدرتمند يمن به مكه، كه قصد داشت پس از تصرف اين شهر حجرالاسود را به كشور خود ببرد، خويلد در برابر وي ايستادگي فراوان نمود. اين كار كه با پشتيباني مردم مكه مواجه شد سبب گرديد، شاه يمن از تصميم خود منصرف شود.

اين فداكاري در آن هنگام زبانزد مردم شد، و مردم زبان به زبان از وصف شجاعت خويلد سخن ميگفتند و او را در اين مورد ميستودند.

از ديگر افراد مشهور خاندان خديجه كبري ميتوان به ورقة بن نوفل بن اسد پسر عموي ايشان اشاره كرد. ورقة در عصر جاهليت و در شرايطي كه اكثريت قابل توجهي از مردم جزيرةالعرب مشرك بودند با مطالعه در دين مسيحيت به اين آئين توحيدي گرايش يافت.

ورقه به سبب اطلاعات زيادي كه از اديان گوناگون داشت و همواره سخنان حكيمانهاي بر لبان جاري ميساخت بسيار مورد احترام بود.

جنبة ديگر شهرت او نقشي است كه در ازدواج رسول الله با خديجه كبري (ع) داشته است كه اين بحث را در سطور بعدي پي خواهيم گرفت. از ديگر بستگان مشهور حضرت خديجه، اسد بن عبدالعزي جد پدري خديجه (ع) بوده است.

وي بيست سال قبل از بعثت در جمعي شركت كرده بود كه با هدف حفظ امنيت مكه، رسيدگي به حقوق مظلومان و جلوگيري از ستم با هم پيمان بستند. اين جمع را حلف الفضول ناميدند كه اين موضوع به علت شركت افرادي با نامهاي: فضل بن فضاله، فضل بن وداعه، و فضيل بن حارث بود.

پيامبر اكرم نيز كه در آن هنگام بيست سال داشت، به اين پيمان پيوست اين همان پيماني است كه حضرت ميفرمود:

«لقد شهدت حلفاً ما احب ان لي به حمر النعم؛ در پيماني شركت كردم كه حاضر نيستم آن را بشكنم و در عوض شتران سرخ موي حجازي ] گرانبهاترين نعمتها [ را به من بدهند.» نكتة ديگري كه ميتوان در اين مورد اشاره كرد اشتراك در اجداد ميان رسول الله و حضرت خديجه(ع) است. سلسلة انساب رسول خدا (ص) محمدبن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصي...است كه بانگاه به سلسلة انساب خديجه (ع) ميفهميم كه از قصي بن كلاب به پيشتر هر دو يكي هستند. لذا عبد مناف و عبدالعزي با هم برادر بودهاند.

لذا رسول خدا (ص) و خديجه كبري (ع) به اين اعتبار، نوه عموي يكديگر ميباشند. نام مادر حضرت خديجه هم فاطمه بنت زائده بن اصم بن الهوم بن رواقة بن حجر بن عبد معيص بن عامر بن لوي بن غالب بن مهزبن مالك است كه ايشان نيز از سوي با پيامبر اكرم (ص) و ديگر هاشميهاي قريش از يك نسل ميباشند.

خديجه قبل از محمد(ص) اگر چه از دوران كودكي و نوجواني آن حضرت اطلاع دقيق و مستندي در دست نيست اما با توجه به رسوم بزرگان عرب، او از زندگي بسيار خوب و تربيت بسيار مناسبي برخوردار بوده است. پيشتر گفتيم كه خاندان خديجه همگي از دانشمندان و متفكران مكه به شمار ميرفتند و پدر وي نيز فردي مورد احترام و برجسته بوده است. لذا حضور وي در يك چنين خانوادهاي سبب شد خوي بزرگ منشي و نيك سيرتي در وي پديدار گردد.

خديجه در دوران جواني و پيش از محمد دوبار ازدواج نمود. نخستين ازدواج او با «ابي هاله رزاره بن نباش اسيدي» بود. هر چند برخي منابع نام او را نباش بن زراره نقل نمودهاند. در مورد شغل وي گفتهاند كه او بازرگان بوده است. ازدواج با زرارة براي خديجه 2 فرزند بر جاي نهاد. يكي هاله و ديگري هند. هندبن ابي هاله كه يكي از پسران خديجه و برادر مادري حضرت زهرا(ع) به شمار ميرود از مسلمانان شجاع و برومند بود و در راه پيشبرد اسلام فداكاريهاي بسيار كرد. چرا كه او تربيت شده پيامبر(ص) بود به عنوان نمونه:

1ـ هند در شب هجرت رسول خدا از مكه به مدينه آن حضرت را تا جلو غار ثور همراهي كرد، در آنجا پيامبر (ص) به او دستور داد به مكه باز گردد. وي به مكه بازگشت، و شب بعد به همراه علي (ع) مخفيانه براي ديدار پيامبر(ص) به غار رفتند، پيامبر(ص) به آنها فرمود: دو شتر براي ما خريداري كنيد، و براي حركت به سوي مدينه آماده سازيد.

2ـ هند در جنگهاي بدر واحد در ركاب رسول خدا (ص) با دشمنان ميجنگيد و فداكاريها نمود.

3ـ پس از رسول خدا (ص) هندابي ابي هاله از ياران علي (ع) بود، تا اين كه در جنگ جمل، در ركاب امير مؤمنان علي (ع) به شهادت رسيد.

وي همچنين بسيار خوش بيان بود و زباني شيوا و گويا داشت، تا آنجا كه امام حسن (ع) ميگويد: «به دائيم هند گفتم: ويژگيهاي چهره نوراني رسول خدا را برايم بيان كن» و او در پاسخ آن امام همام حضرت محمد (ص) را با بهترين واژهها و كلام توصيف كرد.

با در گذشت زرارة خديجه (ع) با عتيق بن عائذ فحزومي پيوند زناشوئي بست. وي مردي بسيار با مكنت بود و برخي گفتهاند بيش از صد هزار شتر داشته است كه آنها را به كار تجارت ميبرده است. از عتيق نيز خديجه دختري به نام «هنده» داشت.

هنده پس از ظهور اسلام از اولين زناني بود كه به دين اسلام گرويد، و به عنوان يكي از صحابيهاي بزرگ و با اخلاص پيامبر (ص) به شمار ميآمد. با در گذشت عتيق خديجه وارث ثروتي بسيار عظيم گشت. بعد از عتيق با آن كه خديجه خواستگاران بسياري داشت و در اوج جواني و زيبائي به سر ميبرد از مردان كناره گرفت. خديجه با هوش و ذكاوت فراوان و از سوئي تجربة فراواني كه داشت سرماية خود را در راه تجارت نهاد. وي بر اثر تدبير و سعي و كوشش در تجارت و امور اقتصادي، از ثروتمندان بي نظير عصر خود بود. او در راه تحقق آرمانهاي اسلام، همة ثروت خود را انفاق كرد. مكنت خديجه تا آنجا براي پيشبرد اسلام، مفيد و مهم بود كه پيامبر (ص) فرمود:

«هيچ ثروتي هرگز مرا آن سود نبخشيد كه ثروت خديجه(ع) به من سود بخشيد»(10) محدثان و تاريخ نويسان عوامل ثروت فراوان خديجه (ع) را چنين تعيين كردهاند:

تبحر وي در تجارت كه موجب شد ثروت كلاني كه از همسران سابقش به ميراث برده بودراكد نماند. بدين ترتيب كه با تدبير ويژه، ثروت خود را به ثروتمندان سرشناس به عنوان مضاربه ميداد، و از سوي ديگر بردگان فراواني داشت كه به دليل خوي و رفتار خوش خديجه از اموال او به دقت فراوان مراقبت مينمودند و در حركت كاروانهانقش كارآمدي داشتند. لذا روز به روز ثروت خديجه افزايش مييافت و كاروانهاي تجاري او به سوي يمن، مصر، شام، طائف، عراق، بحرين، عمان، حبشه، فلسطين و... حركت مينمود.

تاريخ نويسان مظاهر ثروت خديجه (ع) را در سه مورد ذيل خلاصه كردهاند:

1ـ هشتاد هزار شتر، كه اموال تجارتي او را به اكناف و بلاد ميبردند.

2ـ بارگاهي از حرير سبز با طنابهاي ابريشم بر بام خانة با شكوهش بر افراشته بود، و در آنجا از رفت و آمدكنندگان از زن و مرد، پذيرائي ميشد، و از اين طريق مستمندان و فرودستان گرسنه نميماندند.

3ـ چهار صد غلام و كنيز، امور زندگي او را رسيدگي و سرپرستي ميكردند و اين دستگاه عظيم را اداره مينمودند.

به گفتة منابع تاريخي ثروتمندان آن عصر مانند: ابوجهل، عقبة بن ابي معيط، صلت بن ابي يهاب، و ابوسفيان در مقايسه با خديجه (ع) فقيري بيش نبودند.

در روايت ديگري آمده است: خديجه (ع) خانة آن چنان و سيعي داشت كه همة مردم مكه در آن جاي ميگرفتند، و در بالاي آن خانه بارگاه آبي رنگ بود، و در سطح ديوارهاي آن، عكسهاي خورشيد، ماه و ستارگان را كشيده بودند، و اين بارگاه با طنابهاي ابريشم با ميخهاي فولاد، بسته شده بود و شكوه خاصي داشت.

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.