سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

احکام حج بانوان

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 705 مرتبه
دسته: بانوانتاریخ: 1388.11.04
 
احکام حج بانوان
مطابق با فتاواى مرجع عاليقدر حضرت آية اللّه العظمى صانعى مدظله العالى

وجوب حجة الاسلام

شرايط حجة الاسلام

استطاعت مالى

اجازه شوهر در حج

وجود همراه در سفر حج

مسائل متفرقه استطاعت

نيابت

اقسام حج

صورت حج افراد

حج تمتع

عمره مفرده

ميقاتهاى احرام

واجبات احرام

محرمات و تروك احرام

طواف

شرايط طواف

وظيفه زن حائض در طواف

شك در طهارت

وظيفه زن مستحاضه

واجبات طواف

احكام قطع طواف

احكام شك در طواف

مسائل متفرقه طواف

نماز طواف

سعى بين صفا و مروه

تقصير

تبديل حج تمتع به افراد

احرام حج

وقوف در عرفات

وقوف به مشعرالحرام

واجبات منى

واجبات رمى جمره

بيتوته در منى

رمى جمرات سه گانه

اعمال مكه

احكام طواف نساء

تقديم اعمال مكه

مسائل متفرقه
مطابق با فتاواى مرجع عاليقدر حضرت آية اللّه العظمى صانعى مدظله العالى

وجوب حجة الاسلام
مـسـالـه 1 - حـجة الاسلام بر شخص مكلف مستطيع ,واجب است .حج در تمام عمر بيش از يك مـرتبه واجب نيست ,و وجوب آن فورى است .اگر درك حج بعد از استطاعت , متوقف بر مقدماتى مانند تهيه اسباب مسافرت باشد به دست آوردن آن مقدمات لازم است .


شرايط حجة الاسلام
اول و دوم : بلوغ و عقل .

مساله 2 - حج بر كودك و ديوانه واجب نيست .اگر غيربالغ حج به جا آورد, حج او صحيح است , اما از حجة الاسلام كفايت نمى كند.

مساله 3 - حج براى بچه مميز, مستحب و حج او صحيح است .در مورد بچه غير مميز بايد ولى بچه او را مـحرم كند ولباس احرام به او بپوشاند و نيت كند كه اين بچه را براى عمره تمتع يا حج تمتع مـحـرم مـى كـنم .بعد از آن كه بچه محرم شد يااو را محرم كردند, ولى طفل بايد او را از محرمات احرام بازدارد.

مساله 4 - س - نشانه هاى بلوغ در دختران چيست ؟

ج - رويـيدن موى درشت بالاى عورت ,

2 - بيرون آمدن منى ,(هرچند گفته مى شود كه منى زن خارج نمى شود.)

3 - ديدن خون حيض .چـنـانـچـه هـيـچ يـك از عـلائم مـذكـور مـحقق نشد, ملاك تمام شدن سيزده سال تمام قمرى مى باشد.[1]

سـوم : حـريت .پس بر كنيز - كه سابقا وجود داشته - حج و عمره واجب نيست , هرچند مال داشته باشد.

چهارم : اين كه انسان مستطيع باشد, يعنى :

1 - از نظر مالى هزينه رفت و برگشت و هزينه عائله خود را تاوقت برگشتن داشته باشد,

2 - توانايى بدنى براى رفتن و انجام اعمال حج ,

3 - باز بودن راه ,

4 - زمان لازم براى رسيدن به مكه و انجام اعمال در ايام حج را داشته باشد.


استطاعت مالى

مساله 5 - در وجوب حج , علاوه بر هزينه رفت و برگشت ,داشتن ضروريات زندگى و آن چه را در معيشت به آن نياز داردنيز شرط است , مثل خانه مسكونى و اثاث خانه و وسيله سوارى و غير آن در صورتى كه مناسب شان او باشد.هـمـچـنـيـن در صورت مراجعت به وطن هزينه سوغات ها ومخارج پذيرايى را داشته باشد, در صورتى كه ترك آن , باعث خجلت زدگى او مى شود.

مساله 6 - كسى كه نياز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد, در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر مخارج حج ,مصارف ازدواج را هم داشته باشد.

مـساله 7 - اگر زنى مستطيع است و براى حج ثبت نام كرده و شوهر او هم مستطيع است , ولى ثـبت نام نكرده , جايزنيست نوبت خود را به هر بهانه اى به شوهر خود بدهد, ولى اگرنوبت خود را به شوهر داد, حج شوهر صحيح است و بايد خود زن بعدا به حج برود.

مـسـالـه 8 - اگـر زنى لوازم مازاد بر زندگى مثل لباس ,جواهرات , اشياى قيمتى و عتيقه دارد, بـه گـونه اى كه قيمت آنهابه اندازه هزينه حج است و ساير شرايط را نيز دارا مى باشد,واجب است وسـايـل مـازاد را بفروشد و به حج برود .

همچنين است زر و زيور زنى كه در اثر پير شدن يا شراي ط زمان , نياز او ازآنها برطرف شده باشد.

مـساله 9 - هرگاه زنى با كسب و كار مى تواند مخارج خويش را متكفل شود و هزينه حج را تهيه كند, و در صورتى كه به حج برود, شوهرش براى مخارج خانواده به زحمت مى افتداگر به زحمت افـتـادن شوهر موجب حرج براى زن نباشد,مستطيع است و بايد به حج برود, بنابر اين , به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمى شود.

استطاعت زن به وسيله ارث

مساله 10 - اگر شوهر از دنيا برود و زن در حيات شوهرش استطاعت نداشته و بعد از مردن شوهر بـا ارث او, اسـتطاعت مالى پيدا كند, ولى به جهت مرض يا پيرى نتواند به حج برود,در صورتى كه مـرض و پيرى او به نحوى است كه قدرت رفتن به حج را ندارد مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست و اگر بعداز مردن شوهر, شغل يا صنعتى كه بتواند بعد از برگشتن از حج ,زندگى خود را اداره كـنـد, نداشته باشد, مستطيع نمى شود,هرچند ارثى كه برده براى رفتن به حج و برگشتن كافى باشد.

مـساله 11 - زنى كه شوهرش زنده است و مخارج زندگى او رامى پردازد, ولى پس از مرگ يكى از بستگانش , اموالى به اورسيده كه به مقدار مخارج حج مى باشد, در اين صورت , زن مستطيع است و بايد به حج برود.

استطاعت زن با مهريه

مـسـاله 12 - زنى كه مهريه او به مقدار مخارج حج يا بيشتر از آن است , اگر شوهر قدرت پرداخت مهريه را ندارد, در اين صورت ,زن حق مطالبه مهريه را ندارد و مستطيع نمى باشد.

مـساله 13 - اگر شوهر قدرت پرداخت مهريه زن را دارد ومطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد, با فرض اين كه شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد, لازم است زن مهريه خود رامطالبه كند و به حج برود و اما چنانچه براى او مفسده دارد, مثل اين كه ممكن است مطالبه مهر به نزاع و طلاق منجر شود,مستطيع نشده است .

مـسـالـه 14 - اگر كسى در وقت ازدواج به همسر خود وعده يك حج بدهد, يعنى به عنوان مهر بـاشـد و در عقد ازدواج هم ذكر شده باشد, بايد به آن عمل كند و اگر تنها صرف وعده باشد,لازم نيست عمل كند.

مـسـالـه 15 - س - زمـانى كه ازدواج كرده ام با مهريه ام مى توانستم به حج مشرف شوم ولى چون شـوهرم آن را نداد,نتوانستم به حج بروم و الان هزينه حج بسيار سنگين شده ومهريه ام وافى به آن نيست آيا وجوب حج بر من مستقر شده يانه ؟

ج - اگـر حـج بـر شـمـا مستقر نشده , در فرض مذكور حج بر شماواجب نيست و اگر شوهر شما متمكن بوده كه مهريه شما رابدهد با اين حال مسامحه كرده ايد و مهريه را نگرفته ايد وساير شراي ط را نيز داشتيد, حج بر شما مستقر شده و بايدحج به جا آوريد.


اجازه شوهر در حج

مساله 16 - هر گاه زنى مستطيع باشد و بتواند بدون شوهر وبدون مشكل به سفر حج برود, شوهر حق ندارد از رفتن اوجلوگيرى نمايد, چون در سفر حج واجب , اجازه شوهر براى زن شرط نيست و زن بايد حج واجب خود را به جا آورد.

مساله 17 - اگر زن بخواهد حج مستحبى به جا آورد, بايد ازشوهر اجازه بگيرد.

مـسـالـه 18 - اگر زنى كه در عده طلاق رجعى به سر مى برد ودر آن ايام بخواهد حج مستحبى به جا آورد, بايد از شوهر اجازه بگيرد, ولى پس از تمام شدن عده و همچنين در عده وفات وطلاق غير رجعى اجازه شرط نيست .

مـسـالـه 19 - اگر زن قبل از ازدواج نذر كرده باشد كه حجى به جا آورد, و بعد از آن ازدواج كرده است , بايد به نذر خود عمل كند و اجازه شوهر شرط نيست .در اين صورت , شوهر هم نمى تواند او را از انجام حج بازدارد.

مساله 20 - اگر زن بدون اجازه شوهر نذر كند كه حجى به جاآورد, نذر او صحيح نيست و عمل به آن واجب نيست .


وجود همراه در سفر حج

مـسـاله 21 - اگر زن بتواند به تنهايى به حج برود و بر خود نترسد,لازم نيست محرمى همراه او بـاشـد, ولـى اگر امنيت ندارد وتنها نمى تواند به حج برود, واجب است يكى از محارم يا فردمورد اطمينانى را همراه ببرد.

مساله 22 - اگر زنى به همراه نياز داشته باشد و همراه هم مزد مى گيرد, بايد مزد او را هم بدهد, ولى چنانچه توانايى پرداخت مزد او را ندارد, مستطيع نمى باشد.استطاعت زن به وسيله بذل و بخشش ديگران

مـسـاله 23 - زنى كه هزينه حج را ندارد, ولى شوهرش يا پدرش و يا ديگرى , به وى بگويد: به حج بـرو, من تمام هزينه آن رامى پردازم .چنانچه به گفته او اطمينان داشته باشد, واجب است قبول كند و به حج برود.

مـساله 24 - اگر كسى مالى را به همسرش بدهد كه حج به جاآورد ودر قبول آن هيچ گونه منت و خـلاف شـان نـبـاشـد و مـال هـم بـه مقدار حج و تامين زندگى او باشد, بايد قبول كند و به حج برودوپس ازقبول مستطيع است وحج او حجة الاسلام مى باشد.

مـسـالـه 25 - اگـر بـراى زنى به وسيله بذل مال فرزندش استطاعت بذلى حاصل شود, در اين صورت حج بر او واجب است و رضايت شوهر شرط نيست .

مـسـاله 26 - حج بذلى از حجة الاسلام كفايت مى كند, يعنى اگر بعد از انجام اين حج , خودش هم استطاعت پيدا كند, واجب نيست دوباره به حج برود.


مسائل متفرقه استطاعت

مساله 27 - س - زنى پس از فوت شوهرش , از طريق ارث مستطيع شده است , ولى به علت بيمارى نمى تواند به حج مشرف شود, وظيفه او چيست ؟

ج - در صورتى كه مرض او به گونه اى است كه قدرت رفتن به حج را ندارد و قبلا حج بر او واجب نشده بود, مستطيع نشده است و حج بر او واجب نيست .

مـسـالـه 28 - س - زنـى مـقدارى ملك دارد كه منبع درآمد سالانه او است و جز اين ملك درآمد ديگرى براى امرار معاش ندارد,آيا فروش آن براى رفتن به حج , واجب است ؟

ج - اگر ملك وسيله اداره معاش و زندگى او است و در صورت فروش و صرف آن در حج مخارج زندگى او تامين نمى شود,مستطيع نيست .

مساله 29 - س - با توجه به اين كه از رفتن زنان حامله به حج جلوگيرى مى كنند, از نظر شرعى آيا استطاعت براى آنان حاصل مى شود يا خير؟

ج - اگر احتمال خطر براى خود يا فرزند باشد, فعلا مستطيع نيست .

مـسـاله 30 - س - زنى كه بچه شير مى دهد و مستطيع شده وسفر حج براى بچه او ضرر دارد, آيا مى تواند حج را ترك كند؟

ج - اگر خوف ضرر شديد يا تلف شدن براى بچه هست ,مستطيع نيست .

مـساله 31 - س - همسر شهيدى كه چند طفل صغير دارد وعملا سرپرستى آنها را به عهده دارد و به عنوان خانواده شهيدقرعه حج به نام او درآمده است , آيا مى تواند مخارج حج را ازاموال فرزندان صغير بردارد؟

ج - نمى تواند مصارف حج را از اموال صغير بردارد.

مساله 32 - س - زنى با اين كه مستطيع است , اما به علت كهولت سن نمى تواند اعمال حج را انجام دهـد, آيـا مـى تـوانـد درحـال حـيات كسى را به عنوان نيابت از طرف خود به حج بفرستد و اميد بهبودى را در آينده ندارد؟

ج - اگـر قبلا مستطيع بوده و فعلا توان رفتن به حج را ندارد,حج بر وى مستقر شده و بايد نايب بگيرد و اگر قبلا حج بروى مستقر نشده باشد اقوى عدم وجوب حج است .

مـسـالـه 33 - س - چـنـديـن سال قبل , شوهرم براى حج مرانام نويسى كرد و هم اكنون كه نوبتم رسيده , او فوت كرده است . نمى دانم آيا خمس مبلغ ثبت نامى را داده يا نه ؟ تكليف چيست ؟

ج - خمس بر شما لازم نيست .


نيابت
در برخى موارد, شخصى به جاى ديگرى اعمال حج را انجام مى دهد, به او نايب مى گويند و كار وى را نيابت مى نامند.

مساله 34 - در نايب چند شرط معتبر است : اول : بلوغ بنا بر احتياط واجب , دوم : عقل , سوم : ايمان , يعنى نايب علاوه بر اعتقاد به خدا و نبوت ومعاد, دوازده امام را هم قبول داشته باشد, چهارم : مورد وثوق باشد, يعنى اطمينان داشته باشيم كه اعمال را انجام مى دهد, پنجم : آشنايى به افعال و احكام حج , ولو با ارشاد كسى درحال عمل , ششم : نايب در آن سال , حج واجب بر عهده نداشته باشد, هفتم : از انجام بعضى از اعمال حج معذور نباشد.

مساله 35 - در منوب عنه , يعنى كسى كه به نيابت او حج به جا مى آورند, دو شرط معتبر است :

اول : اسلام .

دوم : ايـن كـه در حـج واجـب مـعتبر است منوب عنه مرده باشد يا اگر زنده است در اثر پيرى يا مرضى كه اميد خوب شدن در آن نيست , خودش نتواند حج به جا آورد.

مـساله 36 - لازم نيست نايب هم جنس منوب عنه باشد,پس نايب شدن مرد براى زن و برعكس مانعى ندارد.

مـسـالـه 37 - كـسى كه از بعض اعمال حج عذر داشته باشد ونتواند اعمال اختيارى حج را انجام دهد, در صورتى كه معذوربودنش از قبل بوده يا علم به آن داشته , نمى تواند نايب شود وهمچنين اگر از قرائت صحيح معذور باشد و در صورت اجيرشدن معذور, كفايت از منوب عنه نمى كند.

مـسـالـه 38 - بـانـوان بـا توجه به اين كه در شب عيد قربان , بعداز درك اضطرارى مشعر به منى مى روند, مى توانند نايب شوند.

مـسـالـه 39 - س - زنـى در عرفات ديوانه شد و تا آخر اعمال خوب نشد, آيا شوهرش كه همراه او است , مى تواند براى اونايب بگيرد و يا خودش باقى اعمال را انجام دهد؟

ج - مـجـنونه , تكليف ندارد و نمى توانند براى او نايب بگيرند واگر عاقل شد, حكم اشخاص محرم ديگر را دارد.

مـساله 40 - س - كسانى كه مجاز هستند در شب عيد قربان بعد از درك اضطرارى مشعر به منى بروند, آيا همه آنان ازذوى الاعذار مى باشند؟

ج - در فرض سؤال , زنها مى توانند نايب شوند و نيابت درساير ذوى الاعذار صحيح نيست .

مـسـالـه 41 - س - نـايـبـى كـه در وقـت قبول نيابت , براى حج معذور نبوده است , ولى بعد از عـقداجاره در موقع عمل ياقبل از محرم شدن جزء معذورين شده و در هر عذرى كه پيش آمده , طبق وظيفه معذورين رفتار نموده , آيا حج او ازمنوب عنه كافى است ؟

ج - در عذر طارى كفايت خالى از وجه نيست .

مـسـاله 42 - س - اگر نايب خوف حيض يا مرض داشته باشد,مى تواند اعمال حج را بر وقوفين و اعمال منى مقدم بدارد؟

ج - مى تواند.

مساله 43 - س - آيا زنى كه نيابتا به حج آمده , در مراسم قربانى مى تواند نايب بگيرد؟

ج - مانعى ندارد.

مساله 44 - س - زنى كه نايب است , وقتى به مكه مى رسد, به دليل عادت ماهانه نمى تواند اعمال عمره تمتع را انجام دهد,وظيفه اش چيست ؟

ج - مورد عدول به حج افراد است .

مـسـالـه 45 - س - زنـى كه واجب الحج است وصيت كرده كه ازاصل تركه اش براى او حج بلدى تـوسـط وصـيش انجام شود,حال استطاعت جانى و مالى و غيره براى وصى او فراهم است ,فقط از حيث عدم شركت در نام نويسى براى حج آن هم باعذرى استطاعت راهى ندارد, آيا مى تواند حج نيابتى راانجام دهد؟

ج - اگـر وصـى قـبـلا اسـتـطاعت نداشته و فعلا راه براى او بازنيست , الن هم مستطيع نيست و مـى تـوانـد براى حج نيابى اجير شود, ولى اگر بدون اين كه اجير شود, خود را به ميقات برساند, نمى تواند حج نيابى به جا آورد و بايد براى خودش حج به جا آورد.


اقسام حج
حج بر سه نوع است :

1 - حج تمتع ,

2 - حج افراد,

3 - حج قران .


صورت حج افراد
مـسـالـه 46 - صـورت حج افراد كه گاهى مورد ابتلاى متمتع مى شود از اين قرار است كه زن حـائض يـا كـسـى كـه بـه واسـطـه ضـيق وقت نمى تواند, عمره تمتع را به جا آورد بايد قصد كند حج افراد را, و به همان احرام عمره تمتع كه عدول به افراد كرده بود به عرفات برود و مثل ساير حجاج وقوف كند .

بعد از آن به مشعر برود و وقوف كند, بعد برود به منى و اعمال منى را به جاآورد, مـگـر هدى را كه واجب نيست بر او, بعد به مكه برود وطواف زيارت و نماز و سعى و طواف نساء و نـمـاز آن را بـه جـا آورد,پـس در اين وقت از احرام خارج مى شود, بعد از آن برگردد به منى براى بيتوته و اعمال ايام تشريق به همان نحو كه سايرحجاج به جا مى آورند.


حج تمتع
و اين وظيفه كسانى است كه شانزده فرسخ از مكه دور باشند.

حج تمتع دو بخش دارد:

الف - عمره تمتع عمره تمتع شامل پنج عمل است :

1 - احرام ,

2 - طواف خانه خدا,

3 - نماز طواف ,

4 - سعى بين كوه صفا و مروه ,

5 - تقصير.

مـسـالـه 47 - بعد از انجام اين عمل تمام آن چه با احرام عمره تمتع بر بانوان حرام شده بود, حلال مى شود, مگر صيد كه در حرم براى محرم و غير محرم حرام است .


ب - حج تمتع حج تمتع شامل اعمال ذيل مى باشد:
1 - بستن احرام در مكه ,

2 - وقوف (ماندن ) در عرفات ,

3 - وقوف در مشعرالحرام ,

4 - رمى جمره عقبه (يعنى زدن هفت سنگريزه به ستونى كه در آخر منى قرار دارد),

5 - قربانى كردن در منى , روز عيد قربان (دهم ذى الحجه ),

6 - تقصير در منى ,

7 - طواف كعبه (كه اين طواف زيارت نام دارد),

8 - به جا آوردن دو ركعت نماز طواف ,

9 - سعى ميان كوه صفا و مروه ,

10 - طواف نساء,

11 - دو ركعت نماز طواف نساء,

12 - اقامت شب يازدهم و شب دوازدهم در منى ,

13 - رمى جمرات سه گانه در روز يازدهم و دوازدهم (و روزسيزدهم براى اشخاصى كه در منى مانده اند, كه در مسائل بعدى بيان مى شود).


عمره مفرده
مـساله 48 - بر كسى كه مى خواهد داخل مكه شود واجب است با احرام وارد شود و براى احرام بايد نـيـت عـمـره كند و اگر وقت حج نيست و مى خواهد وارد مكه شود, واجب است عمره مفرده انجام دهد:

مساله 49 - صورت اجمالى عمره مفرده عبارت است از:

1 - نيت ,

2 - احرام از ميقات يا ادنى الحل ,

3 - طواف خانه خدا,

4 - دو ركعت نماز طواف ,

5 - سعى بين صفا و مروه ,

6-تقصير,

7 - طواف نساء,

8- نماز طواف نساء.

مـسـالـه 50 - تـكـرار عمره , مانند حج مستحب است و اقوى عدم اعتبار فصل بين دو عمره است , بنابراين هر روز مى توان عمره مفرده به جا آورد, به خلاف عمره تمتع كه در هر سال بيش از يك عمره نمى توان انجام داد.

مساله 51 - س - اگر زنى به نيت عمره مفرده محرم شده , بعداز آن عادت شد و درهمه روزهايى كـه مـى تـوانـد در مكه باشد,حيض است , براى عمره مفرده بايد چه كند و اگر به ايران آمده ,چه وظيفه اى دارد؟

ج - در فـرض سؤال , بايد براى طواف و نماز نايب بگيرد و بقيه اعمال عمره را خودش به جا آورد و چنانچه به ايران آمده اقدام كند و برگردد و اگر نمى تواند برگردد, براى اعمال خود, نايب بگيرد, ولى بايد خودش تقصير كند و ترتيب بين آن و سايراعمال مراعات شود و تا اعمال را به جا نياورده , آن چه به وسيله احرام بر او حرام شده , بر او حلال نمى شود.

مـساله 52 - س - زنى كه احتمال مى دهد, خون حيض ببيند ونتواند داخل مسجدالحرام شود, آيا مى تواند براى عمره مفرده مستحبى محرم شود و اگر خون ديد براى طواف و نماز نايب بگيرد؟

ج - اشكال ندارد, چنانچه وظيفه او نايب گرفتن شد, عمل به وظيفه نمايد.


ميقاتهاى احرام
مـحـل احـرام بستن براى عمره تمتع - كه آن را ميقات مى نامند - به خاطر اختلاف راه هايى كه حجاج از آنها به طرف مكه مى روند مختلف است : اول ) مـسـجـد شـجره در نزديكى مدينه منوره كه آن راذوالحليفه نيز مى نامند و آن ميقات كسانى است كه از راه مدينه منوره به مكه مى روند.

مـسـاله 53 - احرام بستن از داخل مسجد شجره واجب نيست و خارج از مسجد تا حدودى كه جزء ذى الحليفه محسوب مى شود احرام جايز و صحيح است .

مساله 54 - شخص جنب و حائض مى توانند در خارج ازمسجد محرم شوند و لزومى ندارد كه صبر كنند تا پاك شوند واگر از روى عصيان , وارد مسجد شوند و محرم شدند, احرام آنان صحيح است .

مـسـالـه 55 - در احرام بستن پاك بودن از حدث اصغر و اكبرشرط نيست , پس مى توانند در حال حيض و نفاس و استحاضه محرم شوند, بلكه غسل احرام , براى حائض و نفساء مستحب است .

مـسـالـه 56 - در صورت ضرورت جايز است , احرام را ازمسجد شجره تاخير بيندازد تا ميقات اهل شام .دوم وادى عقيق , سوم قرن المنازل , چهارم يلملم , پنجم جحفه : و آن ميقات كسانى است كه از راه شام به مكه مى روند.

مـسـالـه 57 - مـيقات در جحفه مختص مسجد نيست و از هرجاى جحفه مى توانند, محرم شوند.بنابراين , در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه , احرام اشكال ندارد.

مـسـاله 58 - ميقات به علم يا به شهادت دو شاهد عادل يادو شاهد ثقه اهل اطلاع ثابت مى شود و اگـر عـلـم و بـينه ممكن نشود مى تواند, به ظن حاصل از پرسيدن از كسانى كه اهل اطلاع به آن مكانها مى باشند اكتفا كند .

محاذات ميقات هم حكم ميقات را دارد.

مساله 59 - كسى كه به واسطه فراموشى , ندانستن مساله ياعذرى ديگر, بدون احرام از ميقات عبور كـرد, اگـر امـكان برگشتن به ميقات را دارد بايد برگردد و از ميقات احرام ببندد واگر ممكن نـيـست , اگر داخل حرم نشده , از همان جا احرام ببنددو اگر داخل حرم شده در صورت امكان و رسـيـدن بـه اعـمال عمره واجب است از حرم خارج شود و محرم شود و اگر نمى تواند ازهمان جا محرم شود.

مـسـاله 60 - زن حائض اگر مساله را نمى دانست و عقيده داشت كه نبايد در ميقات محرم شود و احرام نبست حكمش حكم مسئله قبل را دارد.

مـسـاله 61 - اگر زن در ميقات حائض باشد و يقين كند كه نمى تواند عمره تمتع را در وقت خود انـجـام دهـد, بـايـد نيت حج افراد كند و براى حج افراد محرم شود, ولى اگر بعد از آن كشف خـلاف شـد, در صـورتى كه براى حجة الاسلام محرم شده , احرام او باطل است و بايد براى عمره تمتع , مجددا محرم شود.

مساله 62 - س - زنى قبل از احرام , براى عمره تمتع مى دانست كه عادت ماهانه او ده روز است و قـبـل از احـرام حـج ,اعـمال عمره تمتع را نمى تواند انجام دهد, مع ذلك نيت عمره تمتع كرد, در برگرداندن نيت احرام عمره تمتع به حج افرادچه بايد كند؟

ج - نيت را به حج افراد برگرداند و اشكال ندارد .بلى اگر باالتفات به اين كه نمى تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحيح نيست به نيت عمره تمتع محرم شود, صحت اين احرام , بلكه حصول جد به آن محل اشكال است .

مساله 63 - زنان حائض مى توانند در خارج مسجد محرم شوندو لازم نيست از شوهر اذن بگيرند و قبل از ميقات محرم شوند.

مـسـالـه 64 - س - زنـى به اعتقاد اين كه حائض نمى تواند واردمسجد شجره شود, بدون احرام از ميقات عبور كرد وقتى به مكه رسيد, متوجه اشتباهش شد, وظيفه اش چيست ؟

ج - اگـر امـكـان بـرگشت به ميقات و رسيدن به اعمال عمره رادارد, واجب است برگردد و از مـيـقـات احـرام بـبـنـدد - چـه داخل حرم شده باشد يا نه - و اگر ممكن نيست , در اين صورت , اگـرداخـل حـرم نـشـده از هـمان جا احرام ببندد و احتياط مستحب آن است كه هر مقدارى كه مـى تـوانـد بـه طـرف مـيـقـات برگردد وآن جا محرم شود و اگر داخل حرم شده و مى تواند به اعـمـال عـمره برسد واجب است از حرم خارج شود و محرم گردد و اگرنمى تواند همان جا محرم شـود, واحـتـيـاط مـستحب آن است كه هر قدر كه مى تواند به طرف خارج حرم برگردد و آن جا محرم شود.

مـسـالـه 65 - زن مـسـتحاضه مى تواند در مسجد شجره يا جحفه محرم شود و رفتن او به مسجد اشـكـالـى نـدارد و لازم نـيـسـت بـراى دخـول به مسجد غسل كند, ولكن احتياط استحبابى در به جاآوردن غسل است .

مـسـالـه 66 - اگـر زن حـائض به گمان اين كه مى تواند در حال عبور از مسجد محرم شود وارد مسجد شد, ولى پس از ورود به مسجد متوجه شد, نمى تواند از در ديگر خارج شود بايد فورا ازهمان درى كه وارد شده است خارج شود, و چنانچه محرم شده احرامش صحيح است و اگر محرم نشده است , لازم نيست درحال عبور محرم شود, بلكه خارج از مسجد هم احرام صحيح است .

مساله 67 - س - با توجه به اين كه پزشكان خوردن قرص راجهت جلوگيرى از عادت ماهانه تجويز نمى كنند, آيا خوردن چنين قرصهايى جايز است ؟

ج - در صورت مضر نبودن اشكال ندارد.


واجبات احرام
(اول ) نيت : يعنى انسان در حالى كه مى خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع نيت كند بجا آوردن عمره تمتع را با حج تمتع مطابق دستور شرع مبين براى اطاعت خدا.

(دوم ) تلبيه : يعنى لبيك گفتن و صورت آن بنا بر آنچه واردشده آن است كه بگويد: لبيك اللهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك .مستحب است پس از آن كه چهار (لبيك ) را گفت بگويد: ان الحمد و النعمة لك والملك لا شريك لك لبيك

مـسـالـه 68 - اگر تلبيه را فراموش كرد يا به واسطه ندانستن حكم مساله آن را نگفت و از ميقات عبور كرد, واجب است به ميقات برگردد, در صورت امكان , و اگر نمى تواند برگردد و داخل حرم نـشـده هـمان جا تلبيه را بگويد, و اگر داخل حرم شده , دراين صورت به خارج حرم برگردد و محرم شود و لبيك بگويد.

مساله 69 - س - اگر زن , تلبيه را در موقع محرم شدن بلندبگويد, به طورى كه اجنبى بشنود, آيا احرام او صحيح است ؟

ج - احرام او صحيح است .

مـسـالـه 70 - بـر زنان لازم نيست , دو جامه احرام بپوشند, بلكه زنان مى توانند در لباس خودشان محرم شوند, ولو دوخته باشد.

مساله 71 - احتياط واجب آنست كه لباس احرام زن حريرخالص نباشد, بلكه احتياط آن است كه تا آخر احرام , حريرنپوشد.

مساله 72 - پول لباسى كه در حج پوشيده مى شود, بايد ازپول , تخميس شده باشد.


محرمات و تروك احرام
هـنگامى كه انسان در ميقات محرم شد, چند چيز بر او حرام مى شود و ارتكاب بعضى از آنها داراى كفاره است .


الف - محرمات ويژه مردان :

1 - پوشيدن هر چيزى كه تمام روى پارا مى پوشاند,

2 - پوشيدن جامه دوخته ,

3 - پوشاندن سر,

4 - زير سايه رفتن در حال سفر.


ب - محرمات مشترك بين مرد و زن :
اول - شكار حيوان صحرايى كه وحشى باشد مـسـالـه 73 - خـوردن گـوشـت شكار بر محرم حرام است وهمين طور نشان دادن شكار و اگر مـحـرمـى صـيد را ذبح كند, درحكم ميته خواهد بود .اما ذبح و خوردن حيوانات اهلى مثل مرغ و گوسفند اشكالى ندارد.

دوم - التذاذ جنسى زن و مرد از يكديگر بلكه هرگونه لذت واستمتاعات بر محرم حرام است

مساله 74 - اگر كسى در احرام عمره تمتع از روى علم وعمد با زن چه در قبل و چه در دبر جماع كـند, ظاهرا عمره اش باطل نشود و لكن موجب كفاره است .و اگر اين عمل را پس ازسعى مرتكب شود, كفاره بر او واجب است و كفاره آن يك شتراست .

مـسـالـه 75 - اگر محرم به زن خود از روى شهوت نگاه كند واز وى منى خارج شود, مشهور آن است كه يك شتر كفاره بدهد,ولى بر زن كفاره اى نيست .

مـساله 76 - اگر زنى را از روى شهوت ببوسد, كفاره آن يك شتر است و اگر بدون شهوت ببوسد كـفـاره آن يك گوسفند است ,ولى بوسيدن زنى كه از احرام درآمده , در حالى كه همسرش محرم است , مانعى ندارد و بر زن هم اگر از خود اختيار نداشته باشد, چيزى نيست .

مـساله 77 - شوهر پس از محل شدن مى تواند زوجه محرم خود را از روى التذاذ دست بزند, ولى اگر زن نيز لذت مى برد, نبايد حاضر شود, على الاحوط.

مـسـالـه 78 - اگـر مردى با زن خود - كه محرم است - از روى اجبار جماع كند, بر زن كفاره اى نـيـسـت و مـرد بـايد علاوه بر كفاره خود, كفاره زن را هم بدهد و اگر زن از روى رضايت جماع دهد,كفاره بر خود او است و كفاره آن يك شتر است .

سوم - عقد كردن زن از براى خود يا غير, چه آن غير در حال احرام باشد يا نباشد مـسـاله 79 - محرم نبايد در حال احرام , براى خود زن بگيرديا زنى را براى ديگرى عقد نمايد, چه عقد دائم باشد يا موقت .واگر در حال احرام زنى را براى خود عقد كند با علم به مساله آن زن براى او هميشه حرام مى شود.

مـساله 80 - زنى كه در حال احرام است , نمى توان او را براى كسى عقد كرد هر چند آن شخص در حـال احـرام نـبـاشـد و اگرعالم به مساله بوده او را طلاق دهد و ديگر هيچ وقت او را به همسرى نگيرد.

مساله 81 - رجوع كردن مرد به زنى كه او را طلاق رجعى داده است , مانع ندارد.

مساله 82 - اقوى آن است كه خواستگارى در حال احرام جايز است و احتياط در ترك است .

چهارم - استمناء

پنجم - استعمال بوى خوش

مـسـالـه 83 - استعمال چيزهاى خوشبو, مانند مشك ,زعفران , عنبر و عود به خوردن يا بوئيدن يا مـاليدن به بدن يالباس بر مرد و زن در حال احرام , حرام است , و همچنين ازپوشيدن لباسى كه از سـابـق اثـرى از بـوى خـوش در آن مـانـده اسـت و از انـواع عطرها و ادكلن ها و صابون ها عطرى وشامپوهاى خوشبو و معطر اجتناب كند.

مـسـالـه 84 - اجتناب از ميوه هاى خوشبو از قبيل سيب و به وپرتغال لازم نيست و خوردن آنها و بـوئيـدن آنـهـا مانعى ندارد,لكن احتياط در ترك بوئيدن است , و كفاره استعمال بوى خوش يك گوسفند است .

ششم - سرمه كشيدن

مساله 85 - بر محرم حرام است سرمه كشيدن , به سرمه سياهى كه در آن زينت باشد, هر چند قصد زيـنـت نـكند و احتياطواجب اجتناب از مطلق سرمه است كه در آن زينت باشد,بلكه اگر بوى خوش داشته باشد, بنا بر اقوى حرام است .

مـسـالـه 86 - در صورتى كه محرم به سرمه كشيدن احتياج داشته باشد, مثلا براى معالجه چشم , مانعى ندارد .در سرمه كشيدن كفاره نيست , ولكن اگر در سرمه بوى خوش باشد, كفاره لازم است على الاقوى .

هفتم - نگاه كردن در آينه

مـسـالـه 87 - نگاه كردن در آينه بر مرد و زن در حال احرام براى زينت حرام است .اما عينك زدن اگر براى زينت نباشد,اشكال ندارد ولى اگر به جهت زينت باشد, جايز نيست .

مـسـالـه 88 - احتياط استحبابى آن است كه ترك كند نگاه كردن در آينه را ولو براى زينت نباشد.نظر كردن در آينه كفاره ندارد, لكن مستحب است بعد از نگاه كردن لبيك بگويد.

هشتم - فسوق مـسـالـه 89 - فـسـوق از محرمات است و به دروغ گفتن اختصاص ندارد, بلكه فحش دادن و به ديـگـران فخر كردن نيزفسوق است و حرمت آن در حال احرام شديدتر است .فسوق كفاره ندارد و فقط استغفار كافى است .

نهم - جدال مـساله 90 - جدال كه همراه قسم خوردن با كلمه لا واللّه يابلى واللّه باشد, در حال احرام حرام است , خواه قسم راست باشد يا دروغ , و قسم اگر به لفظ اللّه باشد يا مرادف آن مثل خدا در زبان فارسى جدال است .

مساله 91 - در جدال اگر راست گو باشد, در قسم اول و دوم كفاره اى بر او نيست , مگر استغفار و در قـسـم سـوم كـفـاره بـايـدبـدهـد و كفاره آن يك گوسفند است و اگر در جدال دروغ گو بـاشـد,احتياط واجب در قسم اول يك گوسفند و در قسم دوم يك گاو ودر قسم سوم يك شتر, خالى از قوت نيست .

دهم - كشتن جانوران بدن مساله 92 - بر محرم جايز نيست , شپشى را كه در بدن ولباس انسان است با دست و يا سم و دارو و يا به وسيله ديگربكشد و يا از بدن و لباس خود آن را جدا كند و يا آن را در بدن خود جا به جا كند .و بنا بر احتياط اگر آن را كشت يك كف ازطعام صدقه بدهد.

يازدهم - انگشتر به دست كردن به قصد زينت مـسـالـه 93 - بـر محرم جايز نيست به قصد زينت انگشتر به دست كند, ولى اگر به قصد عمل به اسـتـحـبـاب باشد يا براى شمردن شوطهاى طواف و يا براى استفاده از خواص نگين باشد, در اين موارد اشكالى ندارد.

مساله 94 - احتياط واجب آن است كه محرم براى زينت حنا نبندد, بلكه اگر زينت باشد, ولو قصد نـكـنـد, احـتياط در ترك است , و حرمت آن در هر دو صورت خالى از وجه نيست .انگشتربه دست كردن و حنا بستن كفاره ندارد.

دوازدهم - روغن ماليدن به بدن

مـسـالـه 95 - شـخـص محرم بنا بر اقوى نبايد در حال احرام بدن خود را روغن مالى كند, هر چند روغـن بوى خوش نداشته باشد - ولى اگر از روى اضطرار يا براى معالجه باشد, مثل پمادهايى كه روى زخـمـهـا و تـرك خوردگيها ماليده مى شود, درصورتى كه بوى خوش نداشته باشد, مانعى نـدارد و اگـر در روغـن بـوى خوش باشد, كفاره آن يك گوسفند است , اگر چه از روى اضطرار باشد.

سيزدهم - ازاله مو از بدن خود يا غير خود مـسـالـه 96 - بر محرم جايز نيست موى سر خود يا ديگرى راازاله كند, خواه شخص ديگر در حال احـرام بـاشـد يـا نباشد و درحرمت ازاله مو ميان كم و زياد فرقى نيست بلكه ازاله يك مونيز حرام است , خواه ازاله به تراشيدن باشد يا نوره ماليدن .

چهاردهم - بيرون آوردن خون از بدن خود مساله 97 - جايز نيست بر محرم خون از بدن خود بيرون آورد, خواه به خراشيدن باشد يا به مسواك نمودن .

مساله 98 - محرم مى تواند از بدن شخص ديگرى خون خارج نمايد, مثل اين كه او را حجامت كند يا از او خـون بـگـيرد يامثلا دندان او را بكشد .

و جايز است در حال احتياج , به حجامت و غير آن خون بگيرد .

در بيرون آوردن خون از بدن كفاره ندارد.

پانزدهم - ناخن گرفتن مـسـالـه 99 - گـرفتن ناخن در حال احرام جايز نيست , خواه ازدست باشد يا از پا, همچنين جايز نـيـسـت بعض ناخن را هم بگيرد, مگر آن كه باقى ماندن ناخن موجب آزار شود, مثل اين كه ناخن كنده شده باشد, و بين آلات ناخن گيرى (قيچى باشديا چاقو يا ناخن گير) فرقى نيست و احتياط واجب آن است كه به هيچ وجه ناخن را نگيرد .

و اگر تمام ناخنهاى دست را در يك مجلس (در يك دفعه ) بگيرد يك گوسفند كفاره آن است .

شانزدهم - كندن دندان مساله 100 - بنا بر احتياط, محرم دندان خود را نكشد, هرچند خون نيايد و در صورت كشيدن , بنا بر احتياط يك گوسفندكفاره بدهد, اما كشيدن دندان غير, مانعى ندارد, هر چند خون بيايد.

هفدهم - كندن وبريدن درخت ياگياهى كه در حرم روييده باشد مساله 101 - اگر گياهى يا درختى در منزل محرم روييده شده باشد, بعد از آن كه منزل او شده , اگر آن را خودش كاشته باشد, جايز است آن را بكند يا قطع كند و اگر خودش آن رانكاشته , احوط عدم قطع مى باشد.

مساله 102 - بنا بر احتياط مستحب محرم سلاح مثل شمشير و نيزه و تفنگ و هر چه از آلات جنگ باشد با خود حمل نكند, ومكروه است سلاح همراه خود داشته باشد.

ج - محرمات اختصاصى زنان اول - پوشيدن زيور به جهت زينت

مساله 103 - زن در حال احرام جايز نيست خود را زينت كندو يا زيورهايى را به قصد زينت بپوشد, بلكه بنا بر احتياط از آن چه زينت است , اجتناب نمايد, هر چند به قصد زينت نباشد,بلكه حرمت آن خـالـى از قوت نيست , ولى زيورهايى را كه پيش از احرام به پوشيدن آنها عادت داشته , لازم نيست بـراى احـرام بـيـرون آورد ولـكن بايد آنها را بپوشاند و به هيچ مرد حتى به شوهر خود آنها را نشان ندهد, براى پوشيدن زيور, كفاره ندارد.

دوم - پوشانيدن صورت است بر زنها

مساله 104 - جايز نيست زن در حال احرام صورت خود ياقسمتى از آن را با نقاب يا روبند يا بادبزن بـپـوشـاند, بلكه بنا براحتياط, صورت خود را با چيزهاى غيرمتعارف مثل پوشال و گل و چيزهاى ديگر نپوشاند.

مـسـالـه 105 - واجب است براى نماز, زن سر خود را بپوشاند ومقدمتا براى پوشانيدن سر كمى از اطراف صورت خود رابپوشاند, لكن واجب است بعد از نماز فورا آن را باز كند.

مساله 106 - جايز است براى رو گرفتن از نامحرم , چادر ياجامه را كه به سر انداخته پايين بيندازد تـا مـحاذى بينى , بلكه تاچانه و در صورت احتياج تا گردن و بهتر آن است كه با دست ياچيز ديگر آن را از صورت خود دور نگه دارد تا به صورت نچسبد,و اين عمل احوط است , لكن در صورت عدم رعايت , كفاره ندارد.

س - آيا زن محرم مى تواند صورت خود را با حوله پاك كند؟

ج - احتياط در ترك است .

س - زنـهـا در حال احرام براى پوشيدن و درآوردن مقنعه گاهى صورتشان پوشيده مى شود, چه صورت دارد؟

ج - بايد سعى كنند پوشيده نشود و اگر عامدا و از روى علم پوشيده نشود, مانع ندارد.

س - با توجه به حرمت پوشاندن صورت براى زنان در حال احرام , آيا چانه هم جزء صورت محسوب مى شود و بايد بازباشد يا اين كه اگر مقنعه اى بر سر گذاشته شود كه چانه را تالبها بپوشاند مانعى ندارد؟

ج - زير چانه جزء صورت محسوب نمى شود, ولى پوشاندن به نحوى كه در سؤال ذكر شده , اشكال دارد.



--------------------------------------------------------------------------------

1- رساله توضيح المسائل , حضرت آية اللّه العظمى صانعى , ص 519, چاپ پانزدهم .

طواف
كسى كه با احرام عمره تمتع وارد مكه معظمه شود, اولين عملى كه بر او واجب است , طواف خانه خـداسـت و آن عـبـارت اسـت از:هـفـت مـرتـبـه دور خـانه كعبه گرديدن كه هر دورى را يك شوطمى گويند.

مساله 107 - طواف از اركان عمره تمتع , حج تمتع و عمره مفرده است , و اگر كسى آن را از روى عمد ترك كند تا وقت آن فوت شود, عمره او باطل است .

مساله 108 - اگر طواف را سهوا ترك كند, عمره و حج اوباطل نيست , ولى لازم است هر وقت كه يـادش آمـد آن را بـه جاآورد و اگر به وطن خود برگشته و رجوع به مكه براى او مقدورنيست يا مشقت دارد بايد به شخص مورد اطمينانى نيابت دهدكه از طرف او به جا آورد, و اگر ترك طواف از روى جهل باشدبايد حج را اعاده و يك شتر قربانى كند.

مـسـالـه 109 - اگـر شـخصى به واسطه مرض , قدرت نداشته باشد, طواف كند و تا آخر وقت نيز قـدرت پـيـدا نـكند, پس اگرممكن است خود او را به يك نحو ببرند و طواف دهند به طورى كه پـاهايش به زمين كشيده شود و اگر به اين صورت ممكن نباشد, او را به دوش بگيرد به گونه اى كه پاهايش به زمين كشيده شود يا بر تخت گذارند و اگر طواف دادن او به هيچ نحوممكن نشد, بـراى او نـايب بگيرند, و حكم فوق در بعض اشواطنيز جارى است , لذا نايب مى تواند بقيه اشواط را بلافاصله وبدون فوت موالات انجام دهد.


شرايط طواف
اول - نـيـت : يعنى طواف را با قصد قربت و براى اطاعت خداوندبه جا آورد و ترديد در نيت موجب بطلان عمل است

مـسـالـه 110 - لازم نـيست نيت را به زبان آورد, بلكه همچنان كه بنا دارد اين عمل را به جا آورد, كـفايت مى كند و در طواف لازم است كه منوى معين باشد, يعنى نوع طواف را (طواف عمره تمتع يا طواف حج تمتع ) ولو به طور اجمال مشخص كند.

دوم - طهارت : يعنى پاك بودن از حدث اكبر (مثل جنابت وحيض و نفاس ) و حدث اصغر (يعنى با وضو باشد).

مـساله 111 - طهارت از حدث اكبر و اصغر در طواف واجب ,شرط است , چه طواف عمره باشد يا طـواف حـج يـا طواف نساء حتى در عمره و حج مستحبى چون پس از احرام اتمام آنها واجب مى شود.

مـسـاله 112 - اگر شخصى كه حدث اكبر يا اصغر داشته ,طواف واجب به جا آورد, طواف او باطل است , چه از روى عمدباشد يا از روى غفلت يا فراموشى يا ندانستن مساله .

مـساله 113 - اگر در اثناى طواف , حدث عارض شود .

پس اگر بعد از گذشتن از نصف بوده بايد طـواف را قـطـع كـنـد و طـهـارت تحصيل كند و از همان جا كه طواف را قطع كرده تمام كند و اگرپيش از تمام شدن دور چهارم و بعد از گذشتن نصف , حدث عارض شود, احتياط مستحب آن اسـت كـه طـواف را تـمـام كـنـد واعاده كند و اگر قبل از گذشتن از نصف است بايد طواف را اعاده نمايد.


وظيفه زن حائض در طواف
مساله 114 - اگر در اثناء طواف حدث اكبر, مثل حيض عارض شود بايد فورا از مسجدالحرام خارج شـود پـس اگر پيش از نصف دور چهارم باشد پس از غسل , طواف را اعاده كند و اگر بعد ازنصف دور چهارم بوده بعد از غسل اتمام مى نمايد و به اعاده نيازى نيست , هر چند احوط مى باشد.

مـسـالـه 115 - س - كسى كه بعد از تقصير در عمره تمتع متوجه شود كه وضوى او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده , وظيفه او چيست ؟

ج - طواف و نماز را اعاده كند, وعمره او صحيح است .

مـساله 116 - اگر صاحب عادت وقتيه و عدديه كه عددش مثلاهفت روز است , در روز هفتم پاك شـد و غـسـل كـرد و اعـمـال حـج را بـه جـا آورد ولى بعدا لك ديد, اگر خون از روز دهم تجاوز نـكـرده ,محكوم به حيض است كه در وسعت وقت , بايد طواف و نماز رااعاده كند و در ضيق وقت محل اشكال است كه در اين صورت مراعات احتياط لازم است .

مـسـالـه 117 - اگر زنى به علت خوردن قرص , نظم عادت ماهانه اش به هم بخورد, به طورى كه گـاهى در مدت طولانى مرتب خون و لك مى بيند, اگر خون سه روز استمرار داشته باشد, ولو به ايـن صـورت كـه تـا سه روز باطن فرج آلوده باشد,حكم حيض را دارد, واگر اين گونه نباشد, به وظايف مستحاضه عمل كند.

مساله 118 - اگر زنى در عمره تمتع قبل از سه شوط و نيم ,حائض شد و تا قبل از رفتن به عرفات پاك نشد, مورد عدول به حج افراد است و اگر بعد از سه شوط و نيم , در طواف عمره تمتع ,حائض شد بايد سعى و تقصير را انجام دهد و براى حج تمتع محرم شود و در وقت انجام طواف حج , قبل يا بعد از آن , بقيه طواف عمره تمتع و نماز آن را به جا آورد.

مـسـالـه 119 - اگر زنى عمره تمتع را انجام داد و بعد از عمل متوجه شد كه طواف او باطل بوده است و بعدا عذر زنانه پيدا كردو تا وقوف به عرفات پاك نشد, براى حج محرم شود و پس ازآمدن به مكه و رفع عذر, آن اعمال را انجام دهد.

مساله 120 - نماز و طواف براى زن در مستحاضه كثيره , هركدام مستقل است و براى هر يك غسل لازم است , مگر آن كه از وقت غسل براى طواف تا آخر نماز, خون قطع شود.

مساله 121 - اگر زنى پنجاه سال قمرى او تمام باشد و سيده هم نباشد, مدتى خون نبيند و بعد از مدتى در عرفات خون ببيند, آن خون حكم مستحاضه را دارد, اگر چه همه اوصاف حيض را داشته باشد.

مـساله 122 - اگر زنى بعد از وقوفين حيض شود, ولى بامصرف كردن قرص , خون قطع گردد و اعمال را انجام دهد, ولى بعد از آن لك ببيند در اين صورت اگر خون سه روز مستمر نبوده و حتى در باطن فرج هم قطع شده حيض نبوده و با انجام مستحاضه عمل او صحيح است .

مـسـالـه 123 - اگر شخصى غسل مس ميت به گردنش باشدو بعد از اعمال طواف متوجه شود, اگر بعد از مس ميت غسل جنابت كرده باشد, غسل جنابت كفايت مى كند و عملش صحيح است و الا بايد طواف و نماز آن را اعاده كند.

مساله 124 - س - زن مستحاضه اى بعد از غسل و وضومشغول طواف مى شود در اثناى طواف لك مى بيند وظيفه اوچيست ؟

ج - اگـر خـون او مستمر است , به وظيفه عمل كرده با تحفظ ازخروج خون , چيزى بر او نيست و در غير اين صورت حكم حدث جديد را دارد.

مـسـالـه 125 - س - زنـى به تصور اين كه پاك شده است , طواف را انجام مى دهد و در اثناى سعى مـتوجه مى شود كه هنوز پاك نشده است آيا سعى او نيز باطل است و اگر بعد از سعى متوجه شود, چگونه است ؟

ج - در فـرض اول سـعـى را قـطـع كند و پس از پاك شدن ازحيض , طواف و نماز را اعاده كند و احـتـيـاط آن است كه پس ازاعاده طواف و نماز سعى را اتمام و اعاده نمايد و اين احتياطمستحب اسـت و در هـر دو صورت اعاده كفايت مى كند و درفرض دوم نيز اعاده طواف و نماز لازم و اعاده سعى مبنى براحتياط است .

مـسـاله 126 - زنى كه در غير ايام عادت لك ديده و با اعتقاد به پاكى , طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون ديده با شرائطحيض , اگر يقين كند كه بعد از ديدن لك , خون در باطن فرج بوده و قـطع نشده , حيض بوده است و طواف و نمازش صحيح نيست واگر شك دارد يا يقين كند كه خون قـطـع شـده , حـيـض نبوده است واعمالش صحيح است .

در صورت اول حج او صحيح است و فق ط طـواف و نـماز را اعاده كند و اگر در عمره بوده درصورت ضيق وقت بايد از عمره تمتع عدول كند به حج افراد و پس ازحج عمره مفرده به جا آورد.

مـسـالـه 127 - س - زنـهـايى كه براى جلوگيرى از قاعدگى ازقرص استفاده مى كنند تا موقع طـواف گـرفـتـار حـيـض نـباشند درايام عادت ممكن است يك يا دو لكه كم رنگ ببيند, آيا اين خون استحاضه است يا خون قروح جروح , در هر صورت به طواف ضرر مى زند يا خير؟

ج - حكم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مستحاضه عمل كنند و اگر در اثناى طواف لك ديده , تفصيلى بين ماقبل از تمام شدن سه شوط و نصف و مابعد آن هست .


شك در طهارت

مساله 128 - اگر شخصى با وضو بوده و شك كند كه حدث عارض شده يا نه , بنا را بر وضو داشتن بـگـذارد و لازم نـيـست وضو بگيرد, و همچنين اگر از حدث اكبر پاك بوده و شك كند كه حدث عارض شده يا نه , لازم نيست غسل كند.

مـسـاله 129 - زنى كه قبلا حائض يا نفساء بوده است و قبل ازانجام طواف شك كند كه غسل انجام داده يا نه , بايد غسل كند.

مـساله 130 - اگر شخصى محدث به حدث اصغر يا اكبر بوده و شك كند كه وضو گرفته يا نه و يا غسل كرده يا نه , بايد درفرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم بايد غسل كند.

مـساله 131 - اگر بعد از تمام شدن طواف شك كند كه با وضوآن را به جا آورده يا نه يا شك كند با غسل آن را بجا آورده يا نه ,طواف او صحيح است , لكن براى اعمال بعد بايد طهارت تحصيل كند.

مـسـالـه 132 - اگر در اثناى طواف شك كند غسل جنابت ياحيض را انجام داده يا نه بايد فورا از مـسـجدالحرام بيرون برود.پس اگر نصف شوط چهارم را تمام كرده بود و شك كرده , بعد ازغسل برگردد و تتمه را به جا آورد و الا بعد از غسل طواف را اعاده كند و احتياط آن است كه در صورت اول نيز اعاده كند.


وظيفه زن مستحاضه
مـسـالـه 133 - اگر زنى در اثناى طواف مستحاضه قليله شود, اگربعد از تمام شدن نصف شوط چـهـارم بـاشـد, پـس از تـجـديد وضو وتطهير بدن و لباس , طواف را تمام مى كند و اگر قبل از نـصف شوط چهارم باشد به احتياط مستحب پس از تجديد وضو وتطهير, آن را اتمام و سپس اعاده نمايد و در هر دو صورت اعاده كفايت مى كند.

مـسـالـه 134 - س - زنـى كه حيض نمى شود, ولى هر دو ماه يك بار دو سه روزى لك و ترشحات مى بيند وظيفه اش چيست ؟

ج - اگر خون تا سه روز استمرار ندارد, ولو به اين نحو كه پس از خارج شدن تا اين مدت فرج آلوده باشد, حكم استحاضه رادارد.

مساله 135 - س - تكليف مستحاضه كثيره در طواف و نمازطواف چيست ؟

ج - مستحاضه كثيره بايد تمام وظايفى را كه براى نماز يوميه لازم است , انجام دهد, و براى هر يك از طواف و نماز آن جداگانه غسل كند مگر آن كه از وقت غسل طواف تا آخر نمازخون قطع باشد و احتياط واجب آن است كه به وظايفى كه براى نمازهاى يوميه انجام داده اكتفا نكند.

مساله 136 - س - تكليف مستحاضه متوسطه در طواف ونماز طواف چيست ؟

ج - بايد براى هريك از طواف و نماز آن جداگانه غسل كند,مگر آن كه از وقت غسل طواف تا پايان نماز خون قطع باشد وبنابر احتياط واجب به غسلى كه براى انجام نمازهاى يوميه به جا آورده اكتفا نكند.

مساله 137 - س - تكليف مستحاضه قليله در طواف و نمازطواف چيست ؟

ج - مستحاضه قليله براى انجام هريك از طواف واجب و نمازآن بايد, مانند نماز يوميه بدن خود را تطهير كند و پنبه اى كه براى جلوگيرى از خون بر خود گرفته عوض كند و وضو هم بگيرد.

مـسـاله 138 - س - آيا زن مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهايى كه بر او لازم است مى تواند وارد مسجدالحرام شود؟

ج - مستحاضه قليله مى تواند, ولى مستحاضه متوسطه وكثيره براى داخل شدن به مسجدالحرام , احتياط مستحب آن است كه غسل كند.

مساله 139 - س - اگر زن مستحاضه - كه بايد براى هر نماز وطواف غسل كند - طبق وظيفه اش غـسـل كـرد و يا وضو گرفت ,سپس طواف را شروع كرد بين طواف , نماز ظهر شروع شد,نماز را خواند و با همان طهارت اول , بعد از نماز طواف را ادامه داد, آيا طوافش صحيح است ؟

ج - اگر از هنگام غسل تا آخر طواف خون قطع بوده , طواف صحيح است .

مـساله 140 - س - زن مستحاضه كه بايد غسل و وضو بگيردو با اين كار فاصله اى بين اعمال پيش مـى آيـد - كـه شايد طولانى هم باشد مثلا برود منزل , غسل كند و برگردد - آيا اين فاصله اشكال ندارد؟

ج - اگر خون قطع نمى شود براى هريك از طواف و نماز بايدغسل كند و وضو بگيرد و بايد طورى بـاشد كه بعد از غسل ووضو مبادرت به عمل نمايد, بنا بر اين , اگر با رفتن به منزل نتواند مبادرت كند نزديك مسجدالحرام غسل كند و وضوبگيرد.

مـسـالـه 141 - س - زنـى كـه حيض نمى شود, ولى هر دو ماه يك بار دو سه روزى لك و ترشحات مى بيند وظيفه اش چيست ؟

ج - اگر خون تا سه روز استمرار ندارد, ولو به اين نحو كه پس از خارج شدن تا اين مدت فرج آلوده باشد, حكم استحاضه رادارد.

مساله 142 - س - زنى مساله را نمى دانست , بعد از پاك شدن از حيض , خيال مى كرده , جنب است و لذا غسل جنابت را نيت كرد و با همين حال حج را انجام داد, حج او چگونه است ؟

ج - اگـر منظور او غسل براى حدثى است كه از خون داشته واسم آن را جنابت گذاشته , عملش صحيح است .

سوم - طهارت بدن و لباس از نجاست مـسـالـه 143 - احتياط مستحب آن است كه محرم , ازنجاستى كه در نماز عفو شده - مثل خون كمتر از درهم وجامه اى كه با آن نتوان نماز خواند, مثل عرقچين و جوراب ,حتى انگشتر نجس - اجتناب كند.

مـسـالـه 144 - اگـر نـجـاسـت بـدن يا لباس را فراموش كند اعاده طواف خالى از قوت نيست و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد كه بدن يا لباس او نجس بوده است .

مـسـاله 145 - اگر در بين طواف علم پيدا كند كه نجاست به بدن يا لباس او از اول بوده , احتياط آن است كه طواف را رها كندو تطهير كند و از همان جا بقيه طواف را تمام كند و بعد از آن ,طواف را اعاده كند, گرچه اكتفا به اعاده خالى از قوت نيست ,خصوصا اگر تطهير زياد طول بكشد.

چهارم : ستر عورت و بدن است مساله 146 - اگر زنى بدون ساتر عورت و بدن , طواف كندطواف او باطل است .

مگر وجه و كفين , هـمـچـنـين مباح بودن ساتر معتبر است پس با ساتر غصبى طواف صحيح نيست , واحتياط واجب آن اسـت كه با لباس غصبى غير ساتر نيز طواف نكند .

در هر حال , احتياط آن است كه شرايط لباس نمازگزار رارعايت كند.


واجبات طواف

اول و دوم : اين كه طواف را از حجرالاسود شروع و به حجرالاسودنيز ختم كند.

مـساله 147 - در شروع كردن از حجرالاسود لازم نيست كه تمام اجزاى بدن طواف كننده از تمام اجـزاى حـجـرالاسـود عبوركند, بلكه واجب آن است كه انسان از حجرالاسود هر جاى آن كه باشد شـروع كـنـد و بـه هـمـان جـا ختم كند و اگر در عرف گفته شود كه از حجرالاسود شروع و به حجرالاسود ختم كرد, مجزى است .

مـسـاله 148 - بر محرم لازم نيست در هر شوط بايستد وقصد شوط بعدى كند, بلكه اگر در اول طواف نيت نمايد مى تواندبقيه اشواط را دور بزند تا هفت شوط تمام شود.

سوم : واجب است در تمام اشواط, خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود.

مـسـاله 149 - طواف كردن بايد به نحو متعارف باشد و لازم نيست در تمام حالات طواف , خانه را حـقـيـقتا به شانه چپ قراردهد, بلكه اگر در موقع دور زدن از مقابل اركان و طواف به دورحجر اسماعيل (ع ) خانه از طرف چپ قدرى خارج شود, مانع ندارد.

مساله 150 - واجب نيست در حال طواف , روى طواف كننده به طرف جلو باشد, بلكه جايز است به يمين ويسار نگاه كند وصفحه صورت را برگرداند, بلكه به عقب نگاه كند و مى تواندطواف را رها كند و خانه را ببوسد و برگردد از همان جا اتمام كند.

چـهـارم : داخـل كـردن حـجـر اسـماعيل (ع ) است در طواف و اگربه هنگام طواف , داخل حجر اسـمـاعـيـل (ع ) شـد, طـوافـش بـاطـل است و بايد اعاده كند و اگر عمدا اين كار را بكند, حكم ابـطـال عـمـدى طواف را دارد - كه گذشت - و اگر سهوا اين كار را بكند,حكم ابطال سهوى را دارد.

پنجم : طواف بين خانه كعبه و مقام حضرت ابراهيم (ع )باشد.

مـساله 151 - احتياط آن است كه طواف بين كعبه و مقام ابراهيم (ع ) باشد, هر چند كفايت طواف در خارج از مقام بامراعات اتصال صفوف طواف كنندگان خالى از قوت نيست .بنابر اين تا جايى كه جـمعيت طواف كننده متصل به هم مشغول طوافند طواف در آن محدوده صحيح است , هر چند ازپشت مقام باشد و بين طواف واجب و مستحب در محدوده فرقى نيست .

ششم : خروج طواف كننده از خانه كعبه وآنچه بدان مربوطاست .

مـسـاله 152 - در اطراف ديوار خانه خدا, يك پيش آمدگى است كه آن را شاذروان گويند و آن جـزء خانه كعبه است وطواف كننده بايد آن را هم داخل طواف قرار دهد, ولى اگر كسى در بعضى از احـوال به واسطه كثرت جمعيت يا غير آن بالاى شاذروان برود و دور بزند آن مقدار كه دور زده باطل است و بايدآن را اعاده كند.

مـسـالـه 153 - در حال طواف دست گذاشتن روى ديوارحجر اسماعيل (ع ) جايز است , گرچه احتياط مستحب درترك آن است .

هفتم : طواف بايد هفت شوط كامل باشد نه كمتر و نه زيادتر.

مـسـالـه 154 - اگـر از اول طـواف كـنـنده عمدا كمتر از هفت دورو يا بيشتر از آن را قصد كند طـوافـش بـاطـل اسـت , اگـرچه به هفت دور تمام كند و احتياط واجب آن است كه اگر از روى نـدانستن حكم , يا از روى سهو و غفلت باشد, طواف را اعاده كند, مگرآن كه جاهل قاصر باشد كه عدم وجوب اعاده , خالى از وجه نيست , هر چند احتياط در اعاده است .

مـسـاله 155 - اگر عمدا از طواف واجب كم كند, چه يك دوريا كمتر يا بيشتر از يك دور, واجب اسـت آنرا اتمام كند درصورتى كه موالات فوت نشود و در صورت فوت موالات حكمش حكم قطع طواف است .

مـسـاله 156 - اگر سهوا از طواف كم كند, چنانچه از نصف تجاوز كرده باشد, اقوى آن است كه از هـمـان جا طواف را تمام كند در صورتى كه فعل كثيره نكرده باشد والا احتياط واجب اتمام و اعاده است .

مـساله 157 - در طواف واجب قران جايز نيست , يعنى جايزنيست طواف واجب را تمام كرد بدون اينكه نماز طواف رابخواند و فاصله شود, يك طواف ديگر به جا آورد.

مـسـاله 158 - اگر بعد از مراجعت به وطن متوجه شود كه طواف ناقص بوده احتياط آن است كه خودش برگردد و درصورت مشقت , نايب بگيرد.


احكام قطع طواف

مـساله 159 - قطع كردن طواف مستحبى , هر چند بدون عذرهم باشد جايز است و اقوى كراهت قـطـع طـواف واجـب است , بدون عذر, و احوط عدم قطع است به طورى كه بقيه راترك كند تا موالات عرفيه به هم بخورد.

مساله 160 - اگر بدون عذر طواف را قطع كرد, احوط آن است كه اگر بعد از نصف شوط چهارم بـاشد طواف را تمام كندو بعد اعاده كند هر چند مى توان به اتمام هم اكتفاء نمود و اين در صورت اتـيان منافى است , حتى مثل فصل طويل , والااتمام مطلقا كافى است , اما در صورت عدم اتيان منافى اگربرگردد و تمام كند طوافش صحيح است .

مساله 161 - اگر كسى در اثناى طواف آن را قطع كند و از اول شروع نمايد, اگر بعد از نصف شوط چهارم باشد آن طوافى را كه از سرگرفت كفايت مى كند و الا يك طواف به جا آورد و با فرض جهل ظاهر اين است كه اعمال مرتبه صحيح است و از احرام خارج شده است .

مـسـالـه 162 - س - آيا مى شود قبل از شوط چهارم , طواف رابدون عذر به هم زد و آن را كان لم يكن دانست و يا مانند نمازقطع كردن آن جايز نيست ؟

ج - قـطـع مـانع ندارد, ولى در صورت قطع بايد طواف را ازسرگرفت و اتمام مفيد نيست , چون استدامه نيت از بين رفته است .

مساله 163 - اگر در بين طواف عذرى براى اتمام آن پيدا شد,مثل مرض و حيض , پس اگر بعد از تـمام شدن نصف شوطچهارم بوده بعد از رفع عذر برگردد و از همان جاطواف را تمام كند و اگر قـبـل از نـصـف شـوط چهارم بوده , طواف را اعاده كند واحتياط مستحب در فرض اول - در غير حيض و حدث - آن است كه اتمام كند و اعاده نمايد.


احكام شك در طواف
مـساله 164 - اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شك كند كه آيا طواف را زيادتر از هفت دور بـه جا آورده يا نه يا شك كند كمتر به جا آورده يا نه اعتناء نكند و طوافش صحيح است ,لكن در صورت دوم خالى از اشكال نيست و احتياط ترك نشود.

مساله 165 - اگر بعد از طواف شك كند كه طواف را صحيح به جا آورده يا نه , در صورتى كه به جا آوردن هفت دور معلوم باشد, طوافش صحيح است , گرچه در محل طواف باشد و ازآن جا منصرف نشده باشد.

مساله 166 - اگر در آخر دور كه به حجرالاسود ختم شد,شك كند كه هفت دور زده يا هشت دور يـا زيـادتـر بـه شـك اعـتـنـانـكند, در اين صورت طوافش صحيح است و اگر قبل از رسيدن به حـجـرالاسود و تمام شدن دور شك كند كه آنچه را دور مى زنددور هفتم است يا هشتم , طوافش باطل است .

مـساله 167 - اگر در آخر دور يا اثناى آن شك كند ميان شش و هفت و هر چه پاى كم تر از آن در كـار اسـت , طـواف اوبـاطـل است , اما شك در طواف مستحبى بنا را بر اقل مى گذارد وطوافش صحيح است .

مـسـاله 168 - شخص كثيرالشك در عدد دورها اعتنا به شكش نكند, و معيار در كثيرالشك عرفى است و ظن در عدددورها اعتبار ندارد و حكم شك را دارد.


مسائل متفرقه طواف

مـسـاله 169 - اگر مقدارى از موهاى سر زن يا جاهاى ديگر بدن او عمدا ظاهر باشد, على الاحوط طـواف او صـحـيـح نـيـست و درغير مورد عمد صحيح است , مگر در جاهل مقصر, على الاحوطو حجاب زن در طواف فرق مى كند با حجاب او در حال نماز وفقط وجه و كفين در طواف مستثنى شده است , على الاحوط.

مـسـالـه 170 - س - در طواف مستحبى زنان مى دانند كه به بدن مردان نگاه مى كنند و احيانا در بين فشار مردان قرار مى گيرند,از نظر شرع چگونه است ؟

ج - اگـر اختيارا به نامحرم نگاه نكنند, اشكال ندارد, ولى درازدحام بهتر است , مراعات كنند, در هر صورت طواف صحيح است .

مـساله 171 - كسى كه براى خود از اول تكليف , سال خمسى قرار نداده , اگر به حج مشرف شود و با همان پول لباس احرام وقربانى تهيه كند, در صورتى كه پول او از در آمد كسب و حقوق باشد ولى معلوم نباشد كه ربح بين سال است بدون تخميس حكم غصب دارد, در اين صورت طواف و قربانى صحيح نيست .

مساله 172 - اگر شخصى با پول خمس نداده لباس احرام بخرد و با آن محرم شود و طواف و نماز بـه جا آورد, اگر از روى علم و عمد نباشد عمره و حج او صحيح است , ولى اگر, جاهل مقصر باشد بـايـد طـواف و نماز را اعاده كند و با پولى كه معلوم نيست متعلق خمس است لازم نيست , خمس بدهد, هر چنداحتياط مطلوب است , با اين وصف , طواف صحيح مى باشد.

مـسـاله 173 - س - زنى با شوهرش - كه يك دور طواف راانجام داده بود - نيت طواف كرد و با او ادامه داده و بعد از شوطآخر مرد - كه شوط ششم زن است - او به جاى اين كه يك شوط ديگر به جا آورد تا طوافش كامل شود, طواف را از سرگرفت , طواف اول و دوم زن چگونه است ؟

ج - همان طوافى را كه از سر گرفته , كفايت مى كند.

مساله 174 - س - شخصى با علم به حرمت تماس با بدن زن در حين طواف از روى شهوت با بدن زنى تماس مى نمايد و ازاين تماس متلذذ مى گردد آيا طواف او اشكال پيدا مى كند يا نه ,تكليف او چيست ؟

ج - مضر به طواف نيست , و اگر كارى كه موجب كفاره است ,انجام داده بايد كفاره بدهد.

مساله 175 - س - هر گاه محرم به احرام عمره تمتع حائض باشد و آب در دسترس نداشته باشد و يا وقت عمره مى گذرد,آيا طواف و نماز با تيمم كافى و مجزى است يا بايد نايب هم بگيرد؟

ج - اگر از گرفتن وضو و غسل عذر داشته باشد واجب است بدل از وضو يا بدل از غسل تيمم كند.

مساله 176 - جايز است در بين طواف براى رفع خستگى واستراحت بنشيند يا دراز بكشد و بعد از همان جا اتمام كند, ولى نبايد آن قدر طول بدهد كه موالات عرفيه به هم بخورد.

مساله 177 - س - اكل و شرب در حال طواف جايز است يانه ؟

ج - مانع ندارد.

مـسـالـه 178 - س - كسى كه بعد از تقصير در عمره تمتع متوجه شود كه وضوى او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است , وظيفه اوچيست ؟

ج - طواف و نماز را اعاده كند و عمره او صحيح است .

مـسـالـه 179 - اگـر در حـيـن طواف , مامورين نظافت مسجدالحرام دست به دست هم دادند و هـمـان طـور تـوسعه دادند تا از مطاف خارج شدند در اين صورت اگر هنوز مردم در حال طواف بـاشـنـد,طـواف آنـها صحيح است و اگر مدتى طول كشيد و گمان كردندموالات عرفيه به هم خـورده و طـواف را از سـر گرفتند در صورتى كه به هم خوردن موالات مشكوك باشد, طوافشان صحيح است .

مـسـاله 180 - اگر دخترى در كودكى و يا در اوائل سنين بلوغ جنب شود و تا حال غسل جنابت را انـجـام ندهد و با اين حال حج به جا آورد اگر يقين كند كه جنب شده , نماز و طواف او بدون غسل جنابت صحيح نيست و غسلهاى ديگر, مثل حيض وجمعه از غسل جنابت كفايت نمى كند, اما حج او صحيح است ,ولى طوافهاى عمره و حج و طواف نساء و نمازهاى آنها را بايد باطهارت انجام دهد و در صـورت عـدم تـمـكـن نـايـب بـگـيرد و تانايب اعمال را انجام نداده , از بوى خوش و ازدواج اجتناب نمايد.


نماز طواف
مـسـالـه 181 - بعد از تمام شدن طواف واجب , واجب است دوركعت نماز, مثل نماز صبح بخواند, خـواه طـواف عـمره باشد ياطواف حج يا طواف نساء و بنا بر احتياط واجب , بايد نماز را فوراپس از طواف بخواند و ميزان , مبادرت عرفيه است .

مساله 182 - نماز طواف واجب را بايد پشت مقام ابراهيم (ع ) و نزديك به آن به جا آورد به نحوى كه مـقام در مقابل او قرار گيرد و پشت مقام حد معينى ندارد و ميزان عرفى است وبهتر آن است كه هـر مـقـدار كه ممكن است , نزديك تر بايستد,اما باعث مزاحمت ديگران نشود و اگر در غير محل ذكر شده بخواند و ساير اعمال را با اعتقاد به صحت آن انجام دهد, فقطنماز را اعاده كند.

مـسـالـه 183 - شك در ركعات نماز طواف موجب بطلان نمازاست و بايد آن را اعاده كند و بعيد نـيـسـت اعـتبار ظن در ركعات , واگر در افعال يا اقوال شك كرد, پس اگر محل آن نگذشته آن را,بـه جـا آورد و اگـر مـحل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند و دراحكام اين نماز با نماز يوميه مساوى است .

مـسـالـه 184 - اگر زنى بعد از طواف و قبل از نماز حائض شد,اگر وقت وسيع است صبر كند تا پاك شود و نماز را بخواند و بعدبقيه اعمال را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد سعى و تقصيرعمره تمتع را انجام دهد و به حج تمتع محرم شود و بعد ازطواف حج يا قبل از آن نماز را بخواند و سپس بقيه اعمال راانجام دهد.

مساله 185 - س - زنى نماز طواف خود را در حجراسماعيل (ع ) خوانده است و چون به منزل آمده , مـلـتـفـت شـده كـه حائض شده است و تا وقوف به عرفات پاك نمى شود, وظيفه اودر مورد نماز چيست , و آيا عمل او صحيح است يا خير؟

ج - عمره او صحيح است و بايد براى حج تمتع محرم شود ووقتى خواست طواف كند و نماز حج را بخواند قبل يا بعد ازآن , نماز طواف عمره تمتع را به جا آورد.

مـسـالـه 186 - س - زنى بعد از طواف وضوى او باطل شده وخجالت كشيده كه بگويد نمازش را بى وضو خوانده است و بعداز آن سعى و تقصير را انجام داده و محل شده است , وظيفه اوچيست ؟

ج - بايد نماز و سعى و تقصير را اعاده كند.

مـسـاله 187 - س - گاهى در پشت مقام ابراهيم (ع ) جمعيت زياداست و چون زن و مرد كنار هم قرار مى گيرند, احيانا موردفشار و ازدحام واقع مى شوند بدون اين كه ريبه و فسادى دربين باشد, آيا به نماز طواف ضرر نمى رساند؟

ج - براى نماز ضرر ندارد.

مـسـالـه 188 - س - اگـر زن تـكـبيرة الاحرام يا قرائت را در نمازطواف بلند بگويد به طورى كه نامحرم بشنود, جايز است ياخير؟ و بر فرض عدم جواز آيا اعاده لازم است ؟

ج - اشكال دارد و نماز را اعاده كند.

مساله 189 - س - در مقام ابراهيم (ع ) به واسطه ازدحام جمعيت نمى شود زن پشت سر مرد بايستد و گاهى زن جلوترازمرد مشغول نماز مى شود, در اين صورت نماز آنها صحيح است يا خير؟

ج - صحيح است .

مساله 190 - س - آيا زن به نيابت از ديگرى مى تواند نمازطواف بخواند؟

ج - مانعى ندارد.

مـسـالـه 191 - س - اگـر زنى بعد از انجام طواف يا نماز آن شك كند كه در هنگام طواف يا نماز, حائض بوده يا نه ؟ آيا اعمالش صحيح است ؟

اعاده دارد يا نه ؟

ج - اعمالش صحيح است و اعاده ندارد.


سعى بين صفا و مروه
مـساله 192 - واجب است بعد از نماز طواف بين دو كوه صفا ومروه سعى كند و سعى بين دو كوه بـايـد احـراز شـود, بدين نحو كه از صفا به مروه برود و از مروه به صفا برگردد و اين عمل در حج وعمره مفرده نيز واجب است .

مـسـاله 193 - طهارت از حدث و خبث و ستر عورت در سعى معتبر نيست , گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است .

مـسـالـه 194 - زنهايى كه حائض هستند, بايد سعى راخودشان انجام دهند, چون محل سعى جزء مـسـجد نيست و اگربراى انجام سعى از مسجدالحرام عبور كردند به جهت ازدحام ,سعى صحيح است , هر چند گناه كرده اند.

مـسـالـه 195 - س - آيا زنهايى كه به علت عادت ماهانه براى طواف نايب مى گيرند, در سعى هم مى توانند نايب بگيرند؟

ج - محل سعى جزء مسجد نيست و سعى را بايد خودشان به جا آورند, با مراعات ترتيب بين طواف و سعى .

مساله 196 - س - اگر در سعى بعضى از مواضع بدن زن غيراز وجه و كفين پيدا باشد, آيا به سعى او ضررى مى زند يا نه ؟

ج - ضرر نمى زند.

مساله 197 - س - آيا بر زنان حائض و نفساء, به هنگام سعى وضو لازم است ؟

ج - وضو براى سعى بر هيچ كس لازم نيست .

مساله 198 - س - آيا هروله براى زنان استحباب دارد؟

ج - بر زنها هروله , يعنى حركت سريع ميان دو محل معين ازسعى مستحب نيست .

مـسـالـه 199 - واجب است رفتن و برگشتن بين صفا و مروه از راه متعارف باشد .محرم مى تواند سـواره سـعـى كـنـد, - مـثـلا بـا ويـلچر- چه در حال اختيار و چه با عذر لكن پياده سعى كردن افضل است .

مساله 200 - س - زنى به علت پيرى يا مرض نمى تواند, يكسره سعى كند تكليفش چيست ؟

ج - جايز است به جهت استراحت و رفع خستگى نشستن ياخوابيدن بر صفا و مروه يا بين آنها يابين سـعـى آب بـخـورد ومـوالات در سعى معتبر نيست , مگر اين كه شوط اول تمام نشده باشد كه در صورت فوت موالات احتياطا سعى را از سربگيرد.


تقصير
مساله 201 - در عمره تمتع واجب است بعد از آن كه محرم سعى كرد, تقصير كند, يعنى مقدارى از ناخنها يا مقدارى از موى سرخود را بزند و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند, بلكه مقدارى از موى سر را بزند, و كندن مو كفايت نمى كند.

مـسـاله 202 - اگر تقصير را فراموش كند تا وقتى كه محرم شد براى حج در اين صورت عمره اش صحيح است , ولى احوطاين است كه يك گوسفند فديه بدهد.

مـساله 203 - اگر عمدا تقصير را ترك كند تا وقت احرام حج ,عمره او بنا بر اقوى باطل مى شود و ظاهرا حج او به افراد تبديل مى شود و جهل در ترك تقصير حكم عمد را دارد.

مـساله 204 - پس از آن كه زن تقصير كرد آن چه به سبب احرام حرام شده بود حلال مى شود, حتى جماع .

مساله 205 - س - زنى كه به خاطر ترس از حائض شدن اعمال حج را پس از احرام بستن بر وقوفين مقدم داشته , اگر بعد ازسعى تقصير نمايد آيا محل مى شود, و در غير اين صورت كفاره دارد؟

ج - محل نمى شود و اگر جاهل يا ساهى بوده كفاره ندارد.

مـساله 206 - س - اگر زنى احتمال بدهد در صورتى كه درمحل سعى تقصير كند موجب نمايان شدن موى سر اومى گردد, آيا مى تواند در منزل تقصير كند؟

ج - مانعى ندارد و بعد از تقصير محرمات بر او حلال مى شود.

مـسـالـه 207 - س - آيـا زن مى تواند از زن ديگرى خواهش كندمقدارى از موى او را براى تقصير كوتاه كند؟

ج - در صورتى كه از احرام خارج شده باشد, اشكالى ندارد.


تبديل حج تمتع به افراد
مساله 208 - اگر زنى محرم شد و وقتى وارد مكه شد, به واسطه حيض يا نفاس نتواند طواف به جا آورد و اگـر بـخواهد در مكه بماند تا پاك شود, نمى تواند يا ترس آن را دارد كه وقوف به عرفات را درك نـكند, در اين صورت بايد عدول كند به حج افرادو پس از به جا آوردن آن عمره مفرده به جا آورد.

مساله 209 - س - خانمى كه وظيفه او حج افراد است , عمره مفرده را تا چه وقتى بلاعذر مى تواند, تاخير بيندازد؟

ج - بايد مبادرت كند عرفا على الاحوط و به تاخير نيندازد.

مساله 210 - س - زنى كه حيض بوده و نمى دانست و اعمال عمره را كاملا به جا آورد بفرماييد بايد دوباره به جا آورد ياكافى است ؟

ج - اگر وقت دارد, بايد طواف و نماز را اعاده كند, ولى اگروقت ندارد, اين كه وظيفه مبدل شده يا نه , محل اشكال است واحتياط را مراعات نمايد و براى حج افراد تلبيه بگويد و بعد ازآن هم عمره مـفـرده را به جا آورد, مانند ديگر زنان حائض كه نمى رسند عمره تمتع را تمام كنند .گفتن تلبيه احتياطا براى آن است كه شايد از احرام خارج شده باشد.

مـسـالـه 211 - س - زنى كه عادت ماهانه وقتيه و عدديه داشت ومثلا, روز هفتم ماه پاك مى شد, همان روز هفتم پاك شد وغسل كرد اعمال عمره اش را به جا آورد, روز بعد لك ديد, بازغسل كرد و اعمال را انجام داد تا روز دهم و براى عرفات حركت كرد, روز يازدهم هم لك ديد, آيا حجش افراد است ياتمتع ؟

ج - در فرض مزبور وظيفه او تمتع است و همان عمره اش صحيح بوده است .

مساله 212 - س - زنى روز هشتم خون ديد, خيال كرد حيض است , احرامش را تبديل به حج افراد كرد, بعد كه به عرفات رفت , متوجه شد كه استحاضه است , وظيفه او چيست ؟

ج - اگر وقت عمره ضيق شده (يعنى نمى تواند به مكه برگرددو اعمال عمره را به جا آورد, خواه بـه خاطر تنگى وقت باشد يابه خاطر عدم تمكن از مراجعت ) و طواف را عمدا تاخيرنينداخته , حج افراد را تمام كند و اگر حج او واجب است , عمره مفرده هم به جا آورد, اما اگر عمدا طواف و سعى را بـه تاخيرانداخته و وقت انجام اعمال هم ضيق شده , بايد احتياطا حج افراد را اتمام كند و سپس عمره مفرده را به جا آورد و سال ديگر حج خود را اعاده نمايد.


احرام حج
مـسـالـه 213 - واجب است بر هر مكلف كه بعد از تمام شدن اعمال عمره تمتع , نيت كند و محرم شـود به احرام حج تمتع وواجبات احرام و شرايط و تروك و محرمات , مانند احرام عمره تمتع است به غير از نيت و محل احرام كه در احرام حج بايد به نيت حج تمتع محرم شود.

مـسـالـه 214 - مـحل احرام حج تمتع شهر مكه است , هرجاى مكه كه باشد هر چند درمحله هاى تـازه سـاز و اگـر ازمـحـلات مكه نباشد يا مورد شك باشد كفايت نمى كند, ولى مستحب است در مسجدالحرام محرم شود و افضل مواضع آن مقام ابراهيم (ع ) يا حجر اسماعيل (ع ) است .

مـسـالـه 215 - اگـر احـرام حج تمتع و يا تلبيه را فراموش كند وبه منى و عرفات رفت , هر وقت مـتوجه شد واجب است برگرددبه مكه و در آنجا محرم شود يا تلبيه را بگويد و اگر ممكن نشدبه واسطه تنگى وقت يا عذر ديگر از همان جا كه هست محرم شود و همان جا لبيك بگويد واگر بعد از تقصير يا حلق متذكرشد كه تلبيه را نگفته عملش صحيح است و لازم نيست تلبيه را بگويد.


وقوف در عرفات
مساله 216 - واجب است شخص محرم به احرام حج در ظهرعرفه (نهم ذى الحجه ) درعرفات باشد ودر آن جـا نيت وقوف كندو مقصود از وقوف , بودن در آن مكان , به قصد قربت و براى رضاى خدا, محرم در وقوف مى تواند نشسته يا خوابيده باشد.

مـساله 217 - احتياط واجب آن است كه از زوال (ظهرشرعى ) روز نهم تا غروب شرعى - كه وقت نماز مغرب است -در عرفات باشد, پس جايز نيست تاخير بيندازد و در وقت عصر,وقوف كند.


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.