سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

خانواده، بلاها، سختي ها

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 1008 مرتبه
دسته: خانوادهتاریخ: 1388.11.03
 
مصايب، هديه هاي خداوند هستند
فلسفه تفاوت ميزان بلاها و مصايب چيست؟ چگونه است كه دين باوران و خداجويان بيش از ديگران هدف تيرهاي بلا قرار مي گيرند؟

جوهره مصايب و دشواريها، لطف و رحمت الهي است و از آن رو كه جهان آفرينش بر خير استوار است، آنچه آفريده الهي است نيز در خميرمايه خود، خير او نهفته است. رنجها، بلاها و غصه ها جلوه اي از خير بي كران پروردگار مهربان است و آثار پسنديده اي براي بندگان خداوند به همراه دارد. آنان كه از هر تلخي و ناكامي در زندگي به دورند، بي شك از سرچشمه خير فاصله گرفته اند، هستي شان رنگ نيستي يافته، مهر و سپاس ايزدي در جان آنها نمي نشيند و لطف خداوندگار آنان را نمي نوازد و اين همان معناي لعن پروردگار بوده كه دوري از رحمت الهي نام گرفته است.1 از اين رو امام سجاد عليه السلام فرمود:

«در آن كس كه هرگز بلا نمي بيند، گرفتار نمي شود و غصه اي ندارد، خيري نهفته نيست.»2

و در سخناني از ديگر معصومان ـ عليهم السلام ـ است كه:

«خداوند پيوند مي گسلد از بنده اي كه نه در مالش براي خدا بهره اي است و نه در پيكرش.»3

«دوستدار ما همواره دچار آوارگي است و آزاركش و تنها و كتك خورده و رانده شده و دروغ گفته شده و اندوهگين و گريان و دردمند تا آنگاه كه بميرد و در راه خدا، اين نيز ناچيز است.»4

«هر كه ما خاندان پيامبر را دوست دارد، بايد آمادگي رويارويي با بلا را در خويش فراهم آورد»؛ «آيا بلا جز براي مؤمن نگاشته شده است؟»5

آنچه معيار تفاوت بلاهاست و از رهنمودهاي معصومان ـ عليهم السلام ـ به خوبي مي توان دريافت «مقدار ايمان، دلدادگي و باورهاي قلبي افراد» است، همان گونه كه امام صادق(ع) فرموده است:

«المصائب مِنَح مِن اللّه »؛6


مصايب، هديه هاي خداوند هستند

به يقين هر آنچه عبوديت بندگان بيشتر باشد، الطاف و هداياي الهي نيز فراوانتر بر آنان ريزان مي شود. حقيقتي كه امام باقر(ع) بدان اشاره كرده، فرمود:

«خداوند بلندپايه، عنايت خويش به انسان مؤمن را چنين نشان مي دهد كه بلايي بر او فرود آورد؛ همچنان كه يك مرد عنايت خود به خانواده اش را چنين بروز مي دهد كه از پس نبودِ خويش، براي آنان هديه اي مي آورد،1 خداوند دنيا را از دسترس انسان مؤمن دور مي سازد، همچنان كه پزشك، انسان بيمار را به پرهيز وامي دارد.»2

و رسول خدا ـ درود الهي بر او و خاندان پاكش باد ـ با تعبيري بسيار زيبا و روح نواز ـ بلاهاي خداوند را براي بندگان دين باور و عقيده مند خويش «نوبرانه»3 دانسته كه بزرگِ يك خانه براي نشان دادن دوستي خود به اهل خانه تقديم مي كند.


آري، هر كه در اين بزم مقرّب تر است جام بلا بيشترش مي دهند
جام بلا بيشترش مي دهند جام بلا بيشترش مي دهند

مؤمنان همانند كفه ترازويند؛ هرچه بر ايمانشان افزوده شود بر بلايشان اضافه مي شود14 و هرچه محبوبيتشان نزد خداوند افزون شود، باران بلا و آوار سختيها بر آنان بيشتر مي گردد.5

جوهره مصايب و دشواريها، لطف و رحمت الهي است و از آن رو كه جهان آفرينش بر خير استوار است، آنچه آفريده الهي است نيز در خميرمايه خود، خير او نهفته است.

با اين فراز، پاسخ پرسش بعدي نيز روشن مي شود كه:

فلسفه فرود بلاها و مصايب بر معصومان(ع) چيست؟ با آنكه انبياي الهي و امامان ـ عليهم السلام ـ نه تنها اهل گناه نبوده، بلكه دچار غفلت نيز نمي شده اند، پس راز تلخيها و سختيهاي زندگي آنان چه نكاتي است؟

با نگاهي به زندگاي رسولاني چون ايوب پيامبر كه در بين انبياي الهي چهره اي شاخص در رنج و بلا بوده است، به خوبي درمي يابيم كه افزون بر ايمان چشمگير ـ كه خود نشان محبوبيت نزد خداوند و راه ريزش بلاهاي الهي است ـ مقام عبوديت، صبر و شكيبايي و استقامت و بازگشت پي در پي به سوي خداوند ـ كه نمودهاي انسان كامل است ـ زمينه ساز پديد آمدن درجات برتري در بين بندگان خوب خدا مي گرديد و افزون بر اين دلايل، مي فهميم كه:

الف ـ آزمون الهي آن قدر وسيع و گسترده است كه حتي انبياي بزرگ و معصومان و پاكان نيز با شديدترين و سخت ترين آزمايشها آزموده مي شوند، زيرا طبيعت زندگي در اين جهان بر اين مبنا نهاده شده و بدون آزمايشهاي سخت و طاقت فرسا، استعدادهاي نهفته انسان شكوفا نمي شود.

ب ـ هنگامي كه هجوم حوادث و مصايب از هر سو به انسان فشار آورد، نه تنها نبايد مأيوس و نوميد گشت، بلكه آن را مقدمه اي براي گشوده شدن درهاي رحمت الهي دانست. همان گونه كه امام علي(ع) فرمود:

«زماني كه سختيها به اوج خود مي رسد، فرج نزديك است و هنگامي كه حلقه هاي بلا تنگ تر مي شود، راحتي و آسودگي فرا مي رسد.»16
آزمون الهي آن قدر وسيع و گسترده است كه حتي انبياي بزرگ و معصومان و پاكان نيز با شديدترين و سخت ترين آزمايشها آزموده مي شوند.

ج ـ بلاها زمينه ساز تكامل و تقرب انسان است چنان كه امام صادق(ع) فرمود:

«بيش از همه مردم، پيامبران الهي گرفتار حوادث سخت و بلاهاي طاقت سوز مي شوند، سپس كساني كه پشت سر آنها قرار دارند، به تناسب شخصيت و مقامشان و درجات ايمانشان؛7 در بهشت مقامي است كه هيچ كس بدان دست نمي يابد مگر در پرتو گرفتاريها و ابتلاآتي كه در دنيا پيدا كرده است.»8

كه اين مقام والا؛ «مقام محمود» و «منزلت برتر» است كه محبوبان الهي بدان دست مي يابند.

د ـ آزمون انسانهاي بلاديده، روزنه اي براي آزمايش اطرافيان نيز خواهد بود زيرا در اين عرصه، دوستان و دشمنان در لابه لاي ايام نمايان مي شوند و در حقيقت سنگ بلا، سنگ محك اقوام، دوستان و آشنايان است تا «سيه روي شود هر كه در او غش باشد.»

ه ـ روزهاي سخت غوطه ور بودن در بلاها، لحظات شيرين، مناجات خالصانه با خداوند است كه در آن قطع اميد از تمامي وسايل و ابزارها شده و پس از آن انسانهاي دانا و هوشمند، در شاديها و شيونها، ياد خدا را از دل و ديده دور نمي كنند و توجه قلبي شان به پروردگار مهربان در بيماري و عافيت؛ فقر و غنا و سراء و ضرّأ يكسان خواهد بود.»9 صفتي آسماني كه امير مؤمنان علي(ع)، متقين را بدان ستود و فرمود:

«روح پرهيزگاران به هنگام بلا همانند حالت آسايش و آرامش است [و تحولات، زندگي آنان را دگرگون نمي كند].»10

بيماريهاي روحي رواني و جسماني كه از پدر و مادر به فرزند منتقل مي شود و ساليان بسيار او را به بلايي سخت و ناتواناييهايي رنج آور محكوم مي كند، چگونه قابل توجيه است؟ آيا صحيح است خطاي عده اي، گريبان ديگران را گرفته و آنها را محروم از سلامتي سازد؟ اين پديده جبر در آفرينش نخواهد بود؟

در پاسخ به فلسفه بلاها و مصايب، به نكاتي بنيادين و كليدي ـ در تمامي بحثها ـ اشاره كرديم و دانستيم كه بسياري از مصايب زندگي دست آورد اعمال ماست و نبايد ديگران را نكوهش كرد؛ همان گونه كه خداوند حكيم مي فرمايد:

«و ما اصابكم من مصيبةٍ فبما كسبت ايديكم و يعفو عن كثير»11


اگر بر شما محنتي و بلاست ز دست عملهاي زشت شماست خدا عفو مي سازد و بگذرد12
اگرچه كه بسيار اعمال بد خدا عفو مي سازد و بگذرد12 خدا عفو مي سازد و بگذرد12
از آن سو پذيرفتيم كه مبناي نظام آفرينش بر اساس اصل «علت و معلول» و «عمل و عكس العمل» است و مجموعه اعمال ما داراي سه اثر خواهد بود: اثر شرعي؛ اثر قانوني و اثر تكويني. و انتظار محو ساختن آثار اعمال يا جدايي بين علت و معلول توسط خداوند ـ بنا بر اين باور كه او خدايي است قادر و توانمند ـ انتظاري نادرست و بيهوده است زيرا چنين پروردگاري حكيم نيز هست و آفريدگاري اينچنين گردونه هستي را از مسير طبيعي و شايسته خود خارج نمي سازد، كه اين تصميم گرچه در برخي موارد، شايد پسنديده جلوه كند اما در اكثر حوادث آثاري چون هرج و مرج و بي نظمي غير قابل قبولي پديدار مي سازد.

اينك در باره اين پرسش به تحليل مي نشينيم و با تأملي اندك درمي يابيم:

اول اينكه، تمامي ناتوانيهاي روحي و جسمي در فرزندان به خاطر علتي بوده كه اين علت را بايد به درستي جستجو كرد و دريافت.

دوم اينكه، بسياري از آثار اعمال ما متوجه ديگران است، چرا كه حضور در جامعه و ارتباطات ظاهري و باطني چنين تأثير و تأثري را ايجاد مي كند. همان گونه كه يك جراح ماهر با ساعتي تلاش، سالهاي بسياري سلامت و تندرستي فردي را به او هديه مي كند و يا انساني نابكار با فرو بردن ميخي در چشم، شخصي را تا پايان عمر نابينا مي سازد.

ديگر اينكه، پروردگار قادر و حكيم، هيچ كوتاهي و يا ستمي در حق چنين افرادي انجام نداده است زيرا پدر يا مادري كه با عمل ناپسند يا مضرّي ـ همچون خوردن شراب، كشيدن سيگار، بي احتياطي در دوران بارداري و يا ... ـ موجب آسيب روحي يا جسمي فرزند خود شده اند، آنان مقصر بوده اند نه آنكه خداوند مهربان فرزندشان را بنا به دلخواه خود(!) اينچنين آفريده باشد. همانند شخصي كه پارچه اي مندرس به خياط داده تا براي او لباس بدوزد و يا خميري آلوده به خاكستر به نانوايي داده تا در تنور به ناني تبديل كند، حال حق اعتراض براي اين دو خواهد بود؟!

چهارم آنكه، گريبانگير شدن خطاي پدر و مادر يا ديگران، نسبت به فرزند، افزون بر عذاب اخروي براي ستمگران و نعمتهاي ابدي براي مظلومان، آثاري مثبت در دنيا نيز به همراه خواهد داشت، همانند ايجاد عرصه امتحان و آزمون براي يكايك اطرافيان و تشخيص بندگان خوب و بد؛


سياه و سيم و زراندود چون به كوره برند خلاف آن به درآيد كه خلق پندارند
خلاف آن به درآيد كه خلق پندارند خلاف آن به درآيد كه خلق پندارند
و يا صبر و شكيبايي بلاديده؛ توجه به خداوند در تمامي حالات؛ عبرت ديگران از حوادث و ايجاد مانعي در طغيان و سركشي براي جاهلان و غافلان و كاستن غفلتها و افزايش ارتباط با پروردگار.13

و پنجم اينكه سختي تلاش در راه خودسازي و اصلاح روحي رواني، دليلي بر محال بودن تهذيب نفس نخواهد بود، بلكه از آن سو زمينه ساز پاداشهاي چشمگير اخروي گشته و تفاوتي بسيار با افرادي كه چنين مشكلاتي را در اين مسير نداشته اند، خواهند داشت. همانند فردي كه پدر يا مادر او عصباني بوده و اين عصبانيت به وي نيز منتقل شده است.14
در جامعه خود و ديگر كشورها، افرادي را مي يابيم كه لحظه اي به سوي خداوند رو نكرده و تمامي زندگي خويش را با سركشي و نافرماني گذرانده اند، در حالي كه سلامتي، رفاه، توانايي مالي، دوري از بلاها و غصه ها در تمامي لحظاتشان به چشم مي خورد، به راستي چه رمز و رازي در اين ماجراها نهفته است؟

نعمتهاي خداوند دو گونه اند:

الف ـ نعمتهاي امتحاني: داده هايي كه در سخن خداوند به «خير» از آن ياد شده است:

بيش از همه مردم، پيامبران الهي گرفتار حوادث سخت و بلاهاي طاقت سوز مي شوند، سپس كساني كه پشت سر آنها قرار دارند، به تناسب شخصيت و مقامشان و درجات ايمانشان.

«و نبلوكم بالشرّ و الخير فتنةً»؛15

شما را از راه آزمايش به بد و نيك مي آزماييم.

و امير مؤمنان علي(ع) آن خير را سلامتي و بي نيازي تفسير نمود.

ب ـ نعمتهاي استدراجي: الطافي كه مقدمه اي براي عذاب دردناك الهي است و افراد عصيانگر آنچنان غرق در ناز و نعمت خداوند مي شوند كه از آفريدگار غافل و نسبت به ارزشهاي واقعي بي توجه و در برابر ديگران متكبّر گشته و با حالتي اينچنين خود را برتر و خوشبخت مي شمرند تا آنكه ناگاه چنگال مرگ گريبان آنان را گرفته، رابطه رؤيايي آنها را با تمامي داراييها و دلبستگيها قطع كرده و در حالي كه همه درهاي اميد به روي آنان بسته شده به مجازاتشان مي رساند. حقيقت اسفباري كه خداوند اين گونه بدان اشاره مي فرمايد:

«فلّما نسوا ما ذكّروا به فتحنا عليهم ابواب كلِ شي ء حتي اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتةً فاذا هم مبلسون».1

هنگامي كه [اندرزها سودي نبخشيد و ] آنچه به آنها يادآوري شده بود فراموش كردند، درهاي همه چيز [از نعمتها] را به روي آنها گشوديم تا [كاملاً] خوشحال شدند [و دل به آنها بستند] ناگهان آنها را گرفتيم [و سخت مجازات كرديم] در اين هنگام همه مأيوس شدند [و درهاي اميد به روي آنها بسته شد!]

و در جاي ديگر با واژه «استدراج» از آن ياد كرده كه: خداوند تكذيب كنندگان آيات خود را دچار راهي كه نمي دانند نموده و تدريجا مجازات مي كند و هرگاه مهلتي داده مي شود براي عذاب بيشتر خواهد بود: «و الذين كذبوا باياتنا سنستدرجهم مِن حيث لا يعلمون و املي لهم اِنَّ كيدي متين».

امام صادق ـ عليه السلام ـ منظور سخن خداوند در اين آيه را، كساني مي شمرد كه پس از ارتكاب گناه، خداوند آنان را مشمول نعمتي قرار مي دهد ولي آنان نعمت را به حساب خوبي خود گذارده،3 قارون وار بد مستي و طغيان مي كنند. هشداري كه امام علي(ع) در اين باره فرموده، بهترين جواب براي پرسش اين فراز نوشتار است:

«اي فرزند آدم! هنگامي كه ديدي خداوند نعمتهاي پي در پي خود را به تو مي بخشد، در حالي كه تو گناه مي كني، از مجازات او بترس كه اين مقدمه عذاب الهي است.»

با توجه به اين سخنان به خوبي مي توان دريافت كه بلاها و مصايب، هماره زنگ خطري در گوش جان افراد است و نگاهي لطيف، سفير خداوند و دست نوازش الهي است5 تا تردامنان خواب آلوده را كه معرفتي خطاآميز و غروري بحث برانگيز دارند، بيدار سازد و غبار خوديت و منيّت را از مقابل ديدگانشان بزدايد.


سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي دعاي صبح و آه شب كليد گنج مقصود است بدين راه و روش مي رو كه بر دلدار پيوندي
خطاب آمد كه واثق شو به الطاف خداوندي بدين راه و روش مي رو كه بر دلدار پيوندي بدين راه و روش مي رو كه بر دلدار پيوندي

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.