سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

ويژگي هاي امام و پيشواي جامعه مسلمين، اهداف امام حسين(عليه السلام)از قيام عاشورا

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 574 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص يا به نقل از پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت(ع)تاریخ: 1392.09.05
 
سخنراني امام جمعه محترم بافت حجت الاسلام والمسلمين ابراهيمي در هیأت بقيه الله اعظم (عجل الله تعالي فرجه)مورخ 91/8/28
ويژگي هاي امام و پيشواي جامعه مسلمين، اهداف امام حسين(عليه السلام)از قيام عاشورا
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحيم
قال الامام حسين(عليه السلام):«انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي اريد عن امر بالمعروف و انهي عن المنكر».
ويژگي هاي امام و جايگاه شيعيان نزد معصومين(عليهم السلام)

برادران و خواهران مكرمه شب هاي قبل خدمت شما عرض كردم امام و پيشوا شرايط خاصي دارد،اولا از طرف خدابرگزيده باشد، اعلم همه مردم باشد، علم او از همه بالاتر،«أشجع»يعني شجاع ترين مردم باشد، «أظهر»ظاهرترين مردم باشد و نكته اي كه خدمت شما عرض كردم اينكه امام بايد از همه دلسوزتر و مهربانتر نسبت به مردم باشد،امام معصوم نمي تواند نسبت به بندگان خداوند بي تفاوت باشد او دوستدار و غمخوار بندگان خدا است. البته اين يك رابطه دو طرفه مي باشد،در روايت آمده است كه امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند: به همراه پدرم امام محمد باقر(عليه السلام) به مسجد رسول خدا(صلي الله عليه و اله) رفتيم(انشاءالله خداوند به شما توفيق دهد در جواني زيارت خانه خدا و زيارت رسول خدا(صلي الله عليه و اله) بروید.چه خوب است كه انسان از مال خود در اين مسير خرج كند و خوشبختي و سعادت خود را در زيارت خانه خدا و پيوند با پيامبر(صلي الله عليه و اله) و اهل بيت(عليهم السلام) بداند)بين قبر رسول خدا(صلي الله عليه و اله) و منبر شيعيان نشسته بودند تعداد اندكي از شيعيان در اين قسمت نشسته بودند كه به آن قسمت روضه مي گويند(رسول خدا(صلي الله عليه و اله) فرمودند در فاصله قبر من و منبر باغي از باغ هاي بهشت قرار دارد به همين دليل به آن روضه مي گويند، سعودي ها فرش آن قسمت را سبز رنگ انتخاب كرده اند، دعاها در اين قسمت مستجاب مي شود و از خصوصيات بالايي برخوردار است)امام محمد باقر(عليه السلام) ديدند شيعيان در قسمت روضه نشسته اند ايشان نزد آنها رفتند و سلام كردند و نگذاشتند شيعيان اول به ايشان سلام كنند و فرمودند بخدا قسم بوي شما را دوست دارم، شما را دوست مي دارم و روح شما را دوست دارم، شما شيعه خدا هستيد شما انصار خداوند هستيد.
امام دوستدار مردم است
توجه كنيد امام كسي است كه دوستدار مردم باشد، ما نيز امام را دوست داريم و اين رابطه دو طرفه است چون امام مردم را دوست دارد گمراهي و گرفتاري مردم را نمي تواند ببيند، چون مردم را دوست مي دارد نمي تواند ببيند مردم جهنمي شده اند و فساد و گناه و تباهي در وجود آنها است مردم را دوست دارد و قصد راهنمايي و هدايت آنها را دارد و مي خواهد دست مردم را بگيرد. اين خصلت اهل بيت(عليهم السلام) است امام حسين(عليه السلام) هم اينگونه بودند چون دوستدار مردم بود فرمودند: قيام من به اين دليل است كه ميخواهم امت را درست كنم، گرفتاري ها، غم هاي آنها را برطرف كنم، فساد در جامعه زياد شده و امت جدم در حال جهنمي شدن هستند. امام حسين(عليه السلام) با چه شيوه اي مي خواهند امت را اصلاح كنند؟«اريد عن امر بالمعروف و عنهي عن المنكر»خوبي ها در جامعه زياد و بدي ها كم شوند.
دوستدار امام بايد همانند امام رفتار كند
ما كه در مجالس امام حسين(عليه السلام) شركت مي كنيم و دوستدار و عاشق و سينه زن امام هستيم بايد مثل امام حسين(عليه السلام) باشيم، يعني دوستدار و غمخوار مردم باشيم، اگر متوجه شديم برادر ما به طرف بدي مي رود به خوبي او را هدايت كنيم.دوستدار امام حسين(عليه السلام) فردي نيست كه فقط خود در مجالس امام حسين(عليه السلام) برود بلكه بايد دوستان خود را نيز به اين مجالس دعوت كند، فقط وظيفه روحانيون نيست كه امر به معروف و نهي از منكر كنند شما نيز دوستان خود را به نماز جمعه، مجالس دعا و عزاداري دعوت كنيد آنها را به طرف خوبي ها دعوت كنيد آنها را هم همانند خود عاشق امام حسين(عليه السلام) تربيت كنيد اين هنر است كه هر كدام از شما بتوانيد ده نفر دوست پيدا كنيد و دست آنها را در دست امام حسين(عليه السلام) بگذاريد، شما آنها را به مجلس امام حسين(عليه السلام) بياوريد همين كه او دست بر سينه زد و براي امام عزاداري كرد امام خود در وجود او جذبه و شوق ايجاد مي كند، آنها نيز همانند شما عاشق امام مي شوند.
مجالس امام حسين(عليه السلام) كهنه نمي شود
مجلس امام حسين(عليه السلام) كهنه نمي شود شما خود چند سال است كه عاشقانه در مجلس امام حسين(عليه السلام) شركت مي كنيد؟چند بار روضه هاي امام را در اين سال ها گوش داده ايد؟هيچ گاه نشده احساس كنيد خسته شديد و براي شما اين كار تكراري شده است،هميشه اين مجالس براي شما تازه و جديد بوده و نام امام حسين(عليه السلام) نام حضرت اباالفضل(عليه السلام) هميشه دلربايي وجاذبه دارد.اگر كتابي را دو بار بخوانيد، فيلم سينمايي را دو بار ببينيد برايتان تكراري مي شود اما در مجلس امام حسين(عليه السلام) هيچ گاه شده كه با خود بگوييد خسته شدم،چه قدر سينه بزنيم؟ خير هر بار كه مي آييد بيشتر سينه مي زنيد و اشباع مي شويد و مي رويد اما دوباره تشنه مي شويد خوب بخاطر اين است كه امام حسين(عليه السلام) دلسوز است.
امربه معروف و نهي از منكر وظيفه همگاني
برادران و خواهران بايد كاري انجام دهيم كه دوستان خود را هم هدايت كنيد شما اگر دست يك نفر را هم در دست امام بگذاريد ارزش آن از آنچه كه آفتاب بر او مي تابد برايش بالاتر است، امروز جلسه امر به معرو و نهي از منكر داشتيم، ما حساب كرديم در اين شهر چهل هزار جمعيت است آنهايي كه در نماز جمعه و جماعت، در روضه ها حضور پيدا مي كنند نهايتا هزار نفر هستند، شما كه در اين مجلس حضور داريد يه نماز جمعه و جماعت هم مي آييد، در هيات ها نيز سينه مي زنيد. اگر هر كدام از ما بر ده نفر تاثير بگذاريم در مجموع بر ده هزار نفر تاثير گذاشته ايم اما سي هزار نفر از دسترس ما خارج هستند، آنها را چگونه و چه كسي جذب كند؟ اين امر وظيفه شما است، تنها وظيفه روحانيون نيست كه امر به معروف كند شما كه دوستدار امام حسين(عليه السلام) هستيد وظيفه داريد كه دوستان خود را دعوت كنيد و دست آنها را در دست امام حسين(عليه السلام)، حضرت علي اكبر(عليه السلام)، حضرت قاسم(عليه السلام) و حضرت اباالفضل قرار دهيد. دختران را با حضرت زينب(سلام الله عليها) و حضرت سكينه(سلام الله عليها) آشنا كنيد، اينگونه جامعه پاك مي شود و مجلس امام حسين(عليه السلام) آنها را زنده مي كند. اگر به اين گونه عمل كنيم مي توانيم تاثير گذار باشيم والا تاثير ما به طور مستقيم و غير مستقيم بر ده هزار نفر است و سي هزار نفر در شهر بي خبر هستند، آيا ما هيچ وظيفه اي نداريم؟امام حسين(عليه السلام) اين را از ما مي خواستند؟ یعنی امر به معروف و نهی از منکر امام روز عاشورا دشمني را كه تماماً مسلح است و قصد به شهادت رساندن امام را دارند، امام حسين(عليه السلام) نمي گذارند جنگ شروع شود از آنها مي خواهد صبر كنند و حرف هاي امام را بشنوند و نقش هدايت گري امام اینگونه نمود پيدا مي كند. اين وظيفه همگاني است و بايد آن را از سيدالشهدا(عليه السلام) بياموزيم، احساس مسئوليت، نظارت همگاني و همگان عاشق امام حسين(عليه السلام) و هيأتي باشند، شما بايد همانند پروانه باشيد، اي جوان و نوجوانان تربيت شده هيأت و اي كساني كه بر سر سفره سيدالشهدا(عليه السلام) بزرگ شده ايد شما اگر دوستان خود را دعوت به خوبي نكنيد ماهواره، مواد مخدر، مشروبات او را به سمت كفر مي برند هر فردي زودتر به سراغ افراد رفت او برنده است. اگر شما زودتر سراغ آنها رفتيد برنده ايد و اگر دشمن زودتر رفت او برنده است.امر به معروف و نهي از منكر اينگونه نيست كه فقط وظيفه روحانيون باشد بلكه هر فرد به اندازه توان خود وظيفه دراد.
مراحل امر به معروف و نهي از منكر
در باب مراتب امر به معروف و نهي از منكر، ارتباط محرم و عاشورا با امر به معروف و نهي از منكر،مرتبه اول اينكه شخصي در حال گناه است و مرتكب معصيتي مي شود ما از اين گناه خوشحال نشويم و چهره خود را عبوس كنيم، ناراحتي خود را ابراز كنيم و بگوييم كه از اين كار راضي نيستيم، ممكن است همين كه شما اخم و ابراز ناراحتي كنيد بر او تاثير بگذاريد. مرحله دوم بعد از اظهار نارضايتي با زبان تذكر بدهيد، خيرخواهي كنيد. اين وظيفه من و شما در باب امر به معروف و نهي از منكر است، انشاءالله تا پايان اين دهه بتوانيم دست جواناني كه در اين مجالس حضور پيدا نمي كنند و عشقي نسبت به سيدالشهدا(عليه السلام) ندارند،را در دست امام بگذاريم و آنها نيز عاشق امام حسين(عليه السلام) شوند.
دشمن به دنبال فساد و گناه است
امشب يكي از اهداف امام حسين(عليه السلام) را خدمت شما عرض مي كنم تا بدانيم امام چرا قيام كردند و خود و خانواده ايشان، عزيزان ايشان به شهادت رسيدند و فرزندان ايشان به اسارت رفتند؟يكي از كلمات امام حسين(عليه السلام) را به عنوان يادگاري خدمت شما عرض مي كنم انشاءالله كه از آن بهره ببريم. امام حسين(عليه السلام) مي فرمايند:«يا فرضت»فرضت شاعر بود از امام حسين(عليه السلام) پرسيد كجا مي رويد؟ امام حسين(عليه السلام) به او توضيح دادند كه اين طرف چه خبر و آن طرف چه خبر است، هميشه حق و باطل در مقابل هم هستند امروزه هم يزيد وجود دارد و راه سيدالشهدا(عليه السلام) زنده است، امروزه نيز يزيديان زمان همان برنامه ها را دارند كه يزيد سيصد، چهارصد سال پيش داشت. امام فرمودند:«يا فرضت اِنَّ هؤُلاءِ الْقَومَ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّيْطانَ»ببين آنها مردم را به سمت شيطان پرستي مي برند، به سمت اطاعت از شيطان،« وَ تَرَكُوا طاعَةَ الرَّحْمنِ »بني اميه عبادت خداوند را ترك كرده اند، سنت هاي جاهليت را زنده مي كنند و اسلام را از بين مي برند،«وَ أَظْهَرُوا الْفَسادَ فى الاَْرْضِ»بني اميه گناهان را زنده مي كنند،«وَ أَبْطَلُوا الْحُدُودَ»احكام خداوند را تعطيل مي كنند،«وَ شَرِبُوا الْخُمُور»مشروب خوري باب شده،اموال فقرا را به تاراج مي برند.خوب توجه كنيد اين كار تشكيلات بني اميه بود،امروزه ببينيد كه دشمنان ما به دنبال فساد هستند، با چه وسيله اي؟ ماهواره،با ماهواره چه چيزي را ترويج مي دهند؟آيا اين همه براي ماهواره ها هزينه مي كنند كه ما دوستدار سيدالشهدا تربيت شويم؟ ما بر سر سفره امام حسين(عليه السلام) باشيم؟ حريم بين ما باشد؟يا اينكه نه گناه را باب مي كنند؟اسرار الهي را خورد كنند و حريم را بين خانواده ها بردارند، حجاب را از جامعه بگيرند، حرمت ناموس از جامعه بردارند؟
هدف امام حسين(عليه السلام)از قيام عاشورا
امام حسين(عليه السلام) مي فرمايند: دشمن به دنبال فساد، شرب خمر است.حال چه كاري بايد انجام دهيم؟امام حسين(عليه السلام) مي فرمايند:«أَنَا أَولى بِنُصْرَةِ دينِ اللّهِ»،با اين همه گناه و معصيت چه كسي بايد دين خدا را ياري كند؟چه كسي سزاوار است كه دين خدا را ياري كند؟ امام حسين(عليه السلام) مي فرمايند: سزاورتر از همه به ياري دين خدا من هستم، من بايد دين خدا را زنده كنم،«وَ اِعْزازِ شَرْعِه»من بايد شريعت خدا را عزيز كنم،دين خداوند با آمدن معاويه،يزيد و دستگاه عبيدالله ذليل شده است، دين تعطيل شده،«وَ الْجِهادِ فى سَبيلِهِ »از همه سزاوارتر اين است كه من در راه خداوند جهاد كنم،اما براي چي؟ توجه داشته باشيد همه اينها رو امام انجام مي دهند«لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللّهِ هِى الْعُلْيا»،اين كلمه اي است كه هميشه پشت سر امام خميني(رحمة الله عليه) نوشته شده بود«كلمة الله هي العليا»، امام حسين(عليه السلام) مي فرمايند: من امام حسين(عليه السلام) هدفم اين است كه حرف خداوند بالا باشد و حرف خداوند زير پا نباشد،هدف سيدالشهدا(عليه السلام) اين است«كلمة الله هي العليا».هدف از قيام امام اين بود كه حرف خداوند در جامعه اجرا شود اما كفر مي خواهد کلام خدا زير پا باشد، كلام الهي زير پا باشد و احكام الهي اجرا نشود، سيدالشهدا(عليه السلام) مي خواهد«كلمة الله هي العليا»حال تمام حرف من اين است كه امشب به همين يك كلام توجه كنيد، من و شما دوستدار،علاقه مند و عاشق سيدالشهدا(عليه السلام) هستيم، بچه هاي هيأت بقية الله(عجل الله تعالي فرجه) يك يا دو ماه براي مراسم هاي عزاداري جلسه برگزار مي كردند كه برنامه ها را چگونه برگزار كنند، خود شما چه قدر انتظار مي كشيديد كه محرم از راه برسد تا براي امام حسين(عليه السلام) عزاداري كنيد،براي امام سينه بزنيم،خود را پاك كنيم،يازده ماه گناه و كوتاهي كرديم ولی باید در محرم حضور امام حسين(عليه السلام) برسيم تا پاك و بهشتي شويم، خوب ما كه در اين مجالس حضور پيدا مي كنيم میدانیم که مرام حسيني مي گويد حرف خداوند بالا باشد، هر كدام از ما در هر كاري، شيعه و عاشق امام حسين(عليه السلام) بايد نگاه كند اگر ديد حرف خدا روي زمين مانده است اين مرام امام حسين(عليه السلام) نيست بلكه مرام امام اين است«كلمة الله هي العليا»اگر در مجلس گناه مي نشينيم و بعد مي گوييم ما سينه زن امام حسين(عليه السلام) هستيم بايد بدانيم وقتي گناه بالا باشد و ما هم بي تفاوت باشيم اين مرام امام حسين(عليه السلام) نيست،مرام امام اين است كه گناه زير پا باشد حرف شيطان زير پا و حرف خدا بالا باشد.
وظيفه ما در مقابل قيام عاشورا
اين راه سيدالشهدا(عليه السلام)،مسير اباابفضل(عليه السلام) و حضرت زينب(سلام الله عليها)،حضرت قاسم(عليه السلام) و حضرت علي اكبر(عليه السلام) است،«كلمة الله هي العليا»، انقلاب ما هم همين بود،امام خميني(رحمة الله عليه) هم براي همين تلاش مي كردند تا«كلمة الله هي العليا»حرف خدا بايد بالا باشد و حرف كفر و استكبار بايد پايين باشد، اگر كسي آمد و حرف دشمن را بالاي سر گرفت او با مرام امام حسين(عليه السلام) ناسازگار است.اهداف قيام سيدالشهدا(عليه السلام) را بيان كرديم و وظيفه ما اين است كه آن را احيا كنيم همين كه شما به اين مجالس مي رويد و مجالس را با شكوه برگزار مي كنيد،نماز جماعت ها را با شكوه برگزار مي كنيد و در نماز جمعه شركت مي كنيد باعث مي شود حرف خداوند در جامعه بالا و حرف شيطان زير پا باشد. اميدواريم كه خداوند توفيق دهد ما بتوانيم هدف سيدالشهدا(عليه السلام) را در وجود، خانواده و جامعه خود پياده كنيم.
عظمت جايگاه امام حسين(عليه السلام)
حرمت سيدالشهدا(عليه السلام)را بسيار نگه داريد، امام به قدري باعظمت است كه تربت و خاك محل شهادت ايشان عظمت پيدا كرده است، داستان هاي بسيار زيادي در اين زمينه است شهيد دستغيب نقل مي كردند: فردي نصراني نزد فردي كه رئيس بود رفت، گفت اين رافضه فكر مي كند كه خاك قبر امام حسين(عليه السلام)شفا بخش است، اتفاقا يكي از سادات نيز آنجا بود و گفت بله اين مطلب درست است و ما خود آن را به چشم ديده ايم، من خود بيمار شدم مادرم مقداري از تربت سيدالشهدا(عليه السلام) را به من داد و شفا يافتم.اين مرد كه شيعيان را رافضي مي دانست (به شيعيان رافضي مي گويند،به امام معصوم گفتند: به ما مي گويند رافضي،يعني خارج از دين، امام فرمودند:خارج از دين نه اما تعدادي از ياران حضرت موسي(عليه السلام) كه زير بار اطاعت فرعون نمي رفتند به آنها گروه رافضي مي گفتند،زير بار اطاعت از ستمگر نمي رفتند،شما ناراحت نشويد از اينكه به شما رافضي مي گويند به آن ياران مخلص، به احرار حضرت موسي(عليه السلام) كه زير بار اطاعت از فرعون نمي رفتند رافضي مي گفتند،شما زير بار اطاعت از طاغوت نمي رويد.)گفت: مقداري از آن تربت را به من مي دهيد؟مقداري تربت به مرد نصراني دادند، اما اين نانجيب به قدري اناد و كينه داشت تربت را،از همه شما عذر خواهي مي كنم، به نشيمن گاه خود ماليد، به مجردي كه او به تربت سيدالشهدا(عليه السلام) بي حرمتي كرد ناگهان گفت سوختم و آتش گرفتم و جگر و طحال او دفع شد و ذلت و خواري او در تاريخ ثبت شد.
حرمت تربت امام حسين(عليه السلام)
تربت سيدالشهدا(عليه السلام) بسيار حرمت دارد، مهري كه بر روي آن نوشته شده تربت كربلا را بايد احترام گذاشت، ام سلمه نقل مي كند جبرئيل قبل از شهادت سيدالشهدا(عليه السلام) مقداري از خاك كربلا را نزد رسول خدا(صلي الله عليه و اله) برد رسول خدا(صلي الله عليه و اله) مقداري از آن را در شيشه ريخت و فرمودند: ام سلمه هر گاه ديدي اين خاك قرمز شد و تبديل به خون شد بدان كه امام حسين(عليه السلام) را در كربلا به شهادت رسانده اند. وقتي تربت امام حسين(عليه السلام) را در دست مي گيريد بايد دعا خواند و گفت: خداوندا به حق آن ملكي كه اين خاك را برگرفت،به حق رسولت كه اين خاك را گرفته است و به حق جانشين رسولت كه در اين خاك به شهادت مي رسد، خداوندا اين خاك را مايه شفا براي من قرار ده.
خواص تربت سيدالشهدا(عليه السلام)
تربت دو خاصيت دارد، اولا كرب،اندوه و ترس را از بين مي برد و دوم شفا بخش مي باشد و داستان هاي زيادي در باب شفا بخشي تربت سيدالشهدا(عليه السلام) نقل شده است.من خود آن را تجربه كردم، خانمي از بستگان ما ناگهان ديوانه شد و در بستر افتاد، او آلزايمر گرفت و مدتي اين چنين بود،پيشنهاد داديم به سيدالشهدا(عليه السلام)متوسل شوند و مقداري از تربت سيدالشهدا(عليه السلام) را در آب زمزم بريزند و آن لحظه متوجه حضرت زهرا(سلام الله عليها) باشند، آنها تربت را به آن خانم دادند و او بهبود يافت و انسان باور نمي كند كه او روزي بيمار بوده است.
ويژگي هاي خاص امام حسين(عليه السلام)
تربت امام حسين(عليه السلام) شفا بخش است، به بركت شهادت امام حسين(عليه السلام) خداوند چند چيز به طور اختصاصي به امام عطا كرده است،اول اينكه زير قبه امام و در حرم سيدالشهدا(عليه السلام) دعا مستجاب می شود، دوم شفا در تربت امام مي باشد كه خداوند اين خاصيت را در تربت قرار داده، سومين خاصيت امامت از نسل امام حسين(عليه السلام) ادامه پيدا كرده است.اميدواريم كه آنگونه كه شايسته است بتوانيم تربت سيدالشهدا(عليه السلام) را حفظ كنيم.
پايه گذاري حوزه علميه قم از بركت توسل به امام حسين(عليه السلام)
مرحوم شيخ عبدالكريم حائري موسس حوزه علميه قم بودند، مرجع تقليدي كه حوزه علميه قم هر چه كه دارد از اين مرد بزرگ است،ايشان مي فرمايند: قبل از آنكه به قم بروم در كربلا زندگي مي كردم در عالم خواب ديدم كه روز سه شنبه بود و به من گفتند دو يا سه روز ديگر بيشتر زنده نيستم كارهاي خود را انجام دهيد كه عمر شما تمام شده است،من وقتي بيدار شدم با خود گفتم خواب كه حجت نمي شود بالاخره انسان خواب مي بيند و از كجا معلوم كه اين خواب درست باشد، روز پنج شنبه درس ها تعطيل بود و من به بيرون از كربلا رفتم در باغي كه عده اي از سادات و طلاب و روحانيون نيز همراه ما بودند، ناهار را كه خورديم هنگام بعد از ظهر ديدم كه لرزه اي در بدنم پيدا شد، عباهايي كه بود را روي من انداختند اما لرزه و سرما از بدنم خارج نمي شد و يادم افتاد كه چه خوابي ديده بودم گفتم هرچه زودتر مرا به خانه ببريد، وقتي به خانه رسيديم گفتم مرا رو به قبله بخوابانيد من ديگر زنده نمي مانم، در همان حال ديدم كه دو فرشته الهي به كنار من آمدند و به همديگر گفتند كه عمر او تمام شده و بايد او را قبض روح كنيم،من اين كلام را از دو فرشته الهي شنيدم و همان لحظه به امام حسين(عليه السلام) متوسل شدم و گفتم اي امام حسين(عليه السلام) عزيز تو را به حق مادرت زهرا(سلام الله عليها) قسم مي دهم شفاعتي كن، كاري را براي خود تا اين زمان انجام ندادم و ذخيره اي براي آخرت ندارم،تو را به حق مادرت حضرت زهرا(سلام الله عليها) قسم مي دهم كه از خدا بخواهيد و مرا شفاعت كنيد تا اجل من به تاخير بيفتد تا بتوانم براي مرگ آماده شوم، من اين توسل را انجام دادم و ديدم فردي آمد و به دو فرشته گفت شيخ عبدالكريم را قبض روح نكنيد به ما متوسل شده و ما هم به خداوند متوسل شديم خداي متعال هم اجل او را به تاخير انداخته است،دو فرشته رفتند و من به خود آمدم و ديدم كه انگشتان پاي مرا بستند و دستانم را دو طرفم قرار دادند،خانواده ام بالاي سر من در حال شيون و گريه بودند كمي انگشت پايم را تكان دادم و آنها متوجه شدند من هنوز زنده هستم. بعد از آن شيخ عبدالكريم حائري سال ها زندگي كردند،به قم آمدند و حوزه علميه از بركت توسل به امام حسين(عليه السلام)بر پا شد، بنده كه حرف از شفاخانه امام حسين(عليه السلام) مي زنم بي پايه و اساس نمي گويم، كجا گره گشايي بهتر از امام حسين(عليه السلام)،انسان به در خانه چه كسي مي خواهد برود؟ما به چه چيزي از خود بنازيم؟به نماز خود، با اين همه اشتباهاتي كه در نماز داريم؟ حال بعضي اوقات نماز قضا مي شود، گاهي آنقدر بي توجه نماز مي خوانيم كه مي خواهيم سه ركعت بخوانيم اما چها ركعت مي خوانيم، روزه هايمان هم قضا مي شود، اما ميتوانيم به خداوند يك حرف را بزنيم، مي توانيم بگوييم كه ما در دوست داشتن امام حسين(عليه السلام) راست مي گوييم، واقعا امام حسين(عليه السلام) را دوست داريم چرا كه اگر ايشان را دوست نداشتيم در مجلس عزاداري ايشان حضور پيدا نمي كرديم، ما حضرت اباالفضل(عليه السلام) را با تمام وجود دوست مي داريم، مجالس و عزاداران امام حسين(عليه السلام) را دوست داريم، مي توانيم اين مسئله را به خداوند متعال بگوييم و خدا مي داند كه اين حرف دروغ نيست خداوند مي تواند به قلب ما بنگرد عشق به امام حسين(عليه السلام) در قلب ما حك شده است، اگر امام حسين(عليه السلام) را دوست نداشتيم به اين مجالس نمي آمديم بيكار هم نبوديم ما با عشق و علاقه به سيدالشهدا(عليه السلام) مي آييم و حقيقتا اينگونه است و خود شما اين را تجربه كرده ايد و اين را بيشتر تجربه كنيد چرا كه گره ها در مجالس سيدالشهدا(عليه السلام) باز مي شود و مشكلات برطرف مي شود.
توسل به حضرت رقيه(سلام الله عليها)
امام حسين(عليه السلام) و بچه هاي امام گره گشا هستند، حضرت رقيه(سلام الله عليها) مشكل گشا و باب الحوائج است، حضرت رقيه(سلام الله عليها) دائم بهانه پدر را مي گرفت در نيمه شبي حضرت زينب(سلام الله عليها) بچه ها را به سختي خواباندند و خود خواستند كمي استراحت كنند ناگهان در تاريكي،گوشه خرابه صداي گريه بلند شد حضرت زينب(سلام الله عليها) متوجه شدند صداي حضرت رقيه(سلام الله عليها) است، گفتند: عمه جان چرا نمي خوابي؟ حضرت رقيه(سلام الله عليها) گفتند: عمه جان چگونه بخوابم همين الان خواب پدرم امام حسين(عليه السلام) را ديدم در دامن پدر نشسته بودم و او مرا نوازش مي كرد و من به او گفتم پدر كجا بوديد؟ خوش آمدي، پدر چه عجب به يتيمان سر زدي،چه عجب به خرابه نشينان سر زديد، پدر كجا بوديد كه من از شتر افتادم وقتي مرا پيدا كردند به جاي نوازش شروع به تازيانه زدن كردند. حضرت رقيه(سلام الله عليها) شروع به گريه كردند و تمام بچه هاي يتيم به همراه ايشان گريه مي كردند ناگهان صداي گريه بچه به گوش يزيد رسيد، پرسيد چه خبر شده است؟ گفتند يكي از بچه ها بهانه پدر را گرفته،گفت بچه كه تشخيص نمي دهد سر پدرش را ببريد تا آرام بگيرد. ديدند عده اي شمع به دست به طرف خرابه آمدند و تشتي جلوي حضرت رقيه(سلام الله عليها) گذاشتند ايشان پارچه را از روي تشت كنار زد و ديد سر بريده پدر در تشت است با دستان كوچك خود سر را به دامن گرفت و شروع به درد دل كرد، اولين جمله اي كه عرض كرد اين بود كه پدر اي كاش دخترت كور بود و اين منظره را نمي ديد، دست به پيشاني پدر كشيد و گفت چه كسي به پيشاني شما سنگ زده است،حضرت رقيه(سلام الله عليها) با پدر صحبت مي كرد ناگهان ديدند سر به يكطرف و حضرت رقيه(سلام الله عليها) به طرفي افتاده است.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

چاپ این نسخه درجه: 5.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.