اهل بیت(علیهم السلام)مانند کشتی نوح
| ارسال شده توسط: مدير | بازدید شده: 514 مرتبه |
| دسته: سخنراني در خصوص يا به نقل از پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت(ع) | تاریخ: 1392.08.30 |
| |
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در جمع هئیتهای مذهبی در مسجد امام محمد باقر(علیه السلام)مورخ 92/8/15
اهل بیت(علیهم السلام)مانند کشتی نوح
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):« اِنَّما مَثَلُ اَهْلِ بَيْتى فيكُمْ كَمَثَل سَفينَةِ نوحٍ عليه السلام مَنْ(رَكِبَهَا) دَخَلَها نَجا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرِقَ»(امالی(طوسی)ص349)
ایام ماه محرم که ماه مصیبت و عزا است را تسلیت عرض می نمایم.این ماه، ماه مصیبت، عزا، عاشقی، دلدادگی، توسل، نجات از گناهان و مصائب بزرگ و ماه خیر و برکت است.توفیقی نصیب بنده شد که در جمع بهترین عاشقان امام حسین(علیه السلام)حضور پیدا کنم.خداوند را شکرگزارم که به بنده توفیق عنایت فرمود تا در جمع این چهره های نورانی و دلهای پاک حضور پیدا کنم.از مسئول محترم سازمان تبلیغات جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا آقا ملایی، همه عزیزان در سازمان تبلیغات و از هیئت امناء مسجد امام محمد باقر(علیه السلام)و همه عزیزان تشکر و قدردانی می نمایم.
اهل بیت(علیهم السلام)مانند کشتی نوح
پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در حدیثی فرمودند:مَثَل اهل بیت من یعنی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)،حضرت زهرا(سلام الله علیها)و امامان دیگر در میان شما مانند کشتی حضرت نوح است«اِنَّما مَثَلُ اَهْلِ بَيْتى فيكُمْ كَمَثَل سَفينَةِ نوحٍ عليه السلام».هر کس با نوح همراهی کرد و سوار کشتی شد نجات پیدا کرد و هر کس که تخلف کرد غرق و نابود شد.تا جایی که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)،سیدالشهداء(علیه السلام)را کشتی نجات معرفی کردند«ان الحسین(علیه السلام)مصباح الهدی و سفینة النجاة».
در یک روز مانند دیروز که اول ماه محرم بود دختر امام حسین(علیه السلام)گزارش دادند ما وقتی از مدینه حرکت کردیم و به مکه آمدیم، بعد از مکه به نزدیکی های کربلا آمدیم و تا آن لحظه با دشمن روبرو نشده بودیم، کسی جلوی ما را نمی گرفت و دشمن هم قصد اذیت ما را نداشت تا این که به منزلی رسیدیم و یکی از یاران سیدالشهداء(علیه السلام)تکبیر گفت:«الله اکبر».از او سؤال کردند برای چه«الله اکبر»گفتی؟او گفت:ما تا به حال در این دشت نخلستان نداشتیم.الان من هر چه از دور نگاه می کنم درخت خرما می بینم و تا به حال در اینجا درخت خرما نداشتیم.یکی از یاران سیدالشهدا(علیه السلام)نگاه کرد و گفت:اینها نخلستان نیست اینها لشکر یزید و دشمنان ما هستند که با نیزه های بلند آمده اند و نخلستان دیده می شوند.اضطراب و نگرانی در خانمها ایجاد شد.بعد امام سؤال کردند در این منطقه تپه یا کوه کجا است؟اصحابی که منطقه را می شناختند گفتند:یک تپه بزرگ به نام ذوجشم است.امام فرمودند:حرکت کنیم و به آنجا برویم.دشمن هم متوجه شد و می خواست خود را زودتر به این منطقه برساند اما امام زودتر حرکت کردند و دستور دادند که خیمه ها را برپا کنند.اصحاب خیمه ها را برپا کردند.حضرت فرمودند:خانمها به بالای تپه بروند.بعد اصحاب دور تا دور تپه را محاصره کردند که مبادا آسیبی به ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها)برسد.در همان حال لشکر عبیدالله جلو آمد تا به نزدیک خیمه گاه سیدالشهداء(علیه السلام)رسید.فرمانده این لشکر حربن یزید ریاحی بود که با بیش از هزار سوار مسلح خود را رسانده بود تا جلوی امام حسین(علیه السلام)را بگیرد.
عطوفت و رحمت امام حسین(علیه السلام)در برخورد با لشکر حُرّ بن ریاحی
رحمت و عطوفت امام حسین(علیه السلام)بسیار زیاد است.ایشان قبل از این که به این منزل برسند به یاران خود دستور داده بودند بار شتران را سبک کنید و تا می توانید مشک های خود را پُر از آب کنید و همراه خود بردارید.وقتی لشکر حُرّ بن یزید که بیش از هزار نفر بودند رسیدند همه تشنه بودند.امام دستور دادند:به همۀ لشکر حتی به حیوانات آنها آب دهند.بعد فرمودند:به حیوانات یکباره آب ندهید که به آنها ضرر برسد.کم کم آب بریزید تا حیوانات بخورند.بعد همه سیراب شدند.راوی این داستان می گوید:من کمی دیر رسیدم، درب مشکها را بسته بودند و شترها را به جای خودشان بُرده بودند.امام حسین(علیه السلام)مرا دیدند و فهمیدند که من تشنه هستم.بعد فرمودند:«اَنَخِ الرّاويةَ»(راویه لهجه مردم مدینه بود)شتری که آب روی آن است را بخوابان.راوی می گوید:من متوجه حرف امام نشدم. دوباره فرمودند:شتری که مشک آب روی آن است را بخوابان و آب بخور.من نتوانستم شتر را بخوابانم، امام خودشان آمدند و شتر را خواباندند.به من فرمودند:مشک را باز کن و آب بخور.باز من نتوانستم.امام آمدند و فرمودند:لبه های مشک را برگردان و آب بخور.من باز هم نتوانستم آب بخورم. امام حسین(علیه السلام)کمک کردند که هم خودم و هم اسبم سیراب شدیم.نزدیکی های اذان ظهر بود، امام به مؤذن خود فرمودند که اذان بگو.مؤذن، اذان گفت.امام به فرمانده آن لشکر که حُرّ بن یزید ریاحی بود فرمودند:شما هم برو و با لشکر خودت نماز بخوان.حُرّ گفت:ما هم می خواهیم به شما اقتدا کنیم و با شما نماز بخوانیم.نماز جماعت ظهر برگزار شد.بعد از نماز، اولین سخنرانی و ملاقات امام با لشکر کوفیان بود که امام حسین(علیه السلام) فرمودند:ای مردم شما به ما نامه نوشتید که ما امام و پیشوا نداریم، بین ما تفرقه درست شده، شما بیائید و ما را هدایت کنید.
برخورد حُرّ بن بزید ریاحی با عطوفت و محبت امام حسین(علیه السلام)
امام دو نکته را مورد توجه قرار دادند که شما نوشتید ما امام نداریم که مایه وحدت ما باشد و ما را هدایت کند.شما اینها را نوشتید من هم حرکت کردم و آمدم. اگر شما نمایندگان مردم بصره نمی خواهید امام داشته باشید و پشیمان شدید من برمی گردم. امام این صحبت را فرمودند، به خیمه خود رفتند و حُر هم به خیمه خود رفت.حُر می گوید:وقتی من می آمدم یک منادی در گوش من ندا کرد:ای حُرّ«ابشر بالجنه»بشارت باد تو را بر بهشت.حُرّ می گوید:من به جنگ سیدالشهداء(علیه السلام)آمدم و مرا به بهشت بشارت می دهند این چه معنایی دارد!.تا اینکه نماز عصر شد، در وقت نماز عصر دوباره اذان گفتند، دو لشکر به پیش نمازی سیدالشهداء(علیه السلام)نماز خواندند.بعد امام دوباره سخنرانی کردند که شما نامه نوشتید که من به اینجا بیایم.حُرّ گفت:من خبر ندارم و نامه هم ننوشتم.امام دستور دادند بروید و خورجین مرا بیاورید.خورجین را آوردند، نامه های مردم کوفه چه بسا مردمی که نامه نوشته بودند هم در لشکر حُرّ حضور داشتند که امام فرمودند:فلانی مگر شما نامه ننوشتید؟وقتی نماز تمام شد امام می خواستند برگردند اما حر نگذاشت و گفت:نمی گذارم بروید.من دستور دارم همراه شما باشم که نگذارم شما به کوفه بیائید و نباید به مدینه هم برگردید اما دستور مقاتله و جنگ هم ندارم.امام راه را میانبر کردند به سمت کوفه و مدینه نرفتند و روز دوم محرم به کربلا رسیدند.
امام مایۀ وحدت و هدایت
اگر امام نباشد زمین اهل خود را فرو می برد، امام مایۀ وحدت و هدایت است.امام رضا(علیه السلام) امامت را به نخ تسبیح تشبیه کرده است که چگونه همه مهره ها را دور خود جمع می کند.امروز هم همین است و نقش مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)که امامت و پیشوایی است ایجاد وحدت، همدلی و برادری در جامعه است.
اقامه مجلس عزای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)خواست خود اهل بیت(علیهم السلام)
اقامه مجلس عزای اباعبدلله الحسین(علیه السلام)خواست خود اهل بیت(علیهم السلام)است.بعضی از وهابیون تبلیغات سوء می کنند که خودِ سیدالشهداء(علیه السلام)در روز عاشورا به حضرت زینب(سلام الله علیها)فرمودند به صورت خود لطمه نزنید در حالی که این شیعیان بر خلاف امام حسین(علیه السلام)رفتار می کنند و به خود لطمه می زنند.همه مراجع فتوا داده اند که قمه زنی و لطمه زدن به خود حرام است.منتها اهل بیت(علیه السلام)فرمودند:باید مجلس عزا را اقامه کنید.
شیوه عزاداری اهل بیت(علیهم السلام)
امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:وقتی ایام محرم می شد کسی پدر من را خندان نمی دید ایشان تا روز عاشورا اندوهناک بودند. امام صادق(علیه السلام)هم به شُعرای خود دستور می دادند که مجلس برپا کنند، شعراء حضرت هم شعر می خواندند و عزاداری می کردند.دعبل هم در نزد امام رضا(علیه السلام)آمده و عزاداری کرده است.ابو هارون می گوید من به خدمت امام آمدم.ایشان فرمودند:شنیدم که شما مرثیه می خوانید و روضه خوانی می کنید.من گفتم:بله.امام دستور دادند مجلس خانمها و آقایان را جدا کردند.ابوهارون می گوید من شروع به خواندن شعر کردم و به طور عادی شعر می خواندم.امام فرمودند:من اینگونه نمی خواهم، همان طور که در منطقه خودتان با آهنگ برای امام حسین(علیه السلام)عزاداری می کنید اینگونه عزاداری کنید.این شیوه عزاداری اهل بیت(علیهم السلام)است.
برکات مجلس عزاء سیدالشهداء(علیه السلام)
مجلس عزاء سیدالشهداء(علیه السلام)برکات زیادی دارد که یکی از برکات سیاسی آن نظام جمهوری اسلامی است.منتها این مجلس برکات شخصی، خانوادگی و اجتماعی هم دارد.یکی از برکات شخصی مجلس سیدالشهداء(علیه السلام)این است که دردهای بزرگ درمان می شود و بزرگ ترین درد، گناه است.بنابراین در مجلس سیدالشهداء(علیه السلام)گناهان بزرگ بخشیده می شوند.هیچ مجلسی نداریم که چنین قُرب و قیمتی داشته باشد و در آن گناهان بزرگ بخشیده شود.سیدالشهداء(علیه السلام)می فرمایند:از مجلس عزا باکیه(اقامه کننده عزا)بر من از جای خود بلند نمی شود مگر این که تمام گناهانش پاک شود که«کِیومٍ وَلَدَتة اُمُه»مانند روزی که از مادر متولد شده است.به برکت مجلس سیدالشهداء(علیه السلام)انسان مانند کسی می شود که تازه از مادر متولد شده.این هیئتها و موکب های حسینی که راه می اندازیم خیلی باارزش است.حرکت موکب های حسینی جامعه را پاک می کند، تمام دلها را شستشو می دهد، گناه را از جامعه بر می دارد و باعث دینداری و حفظ دین خداوند می شود. اینها بخشی از برکات مجلس سیدالشهداء(علیه السلام)است.این مجالس باید خالصانه باشند،قصد کنید مخلصانه بر در خانه امام حسین(علیه السلام)عزاداری کنید تا نورانیت را در قلب خودتان حس کنید.اگر انسان بدترین گناه را انجام داده باشد اما خالصانه به مجلس سیدالشهداء(علیه السلام)بیاید و عزاداری کند تمام گناهان او پاک می شود، توبه می کند و خداوند او را اصلاح می کند.
معاون محترم صدا و سیما جناب آقای حسینی به بنده زنگ زدند و فرمودند:ما می خواهیم از شهرستان بافت یک برنامه مستقیم پخش کنیم.روز تاسوعا و صبح عاشورا برنامه بم را پخش می کنیم.بعد از ظهر عاشورا اگر شما آمادگی داشته باشید از شهرستان بافت برنامه را پخش کنیم.بنده گفتم:ما زمینه را فراهم می کنیم.منتها آنها شرطی گذشتند که باید همه هیئتها یکپارچه باشند، مداح با نظر ایشان باشد.این کار همکاری و همدلی می خواهد.انشاءالله اگر برنامه خوب باشد هر سال بعد از ظهر عاشورا برنامه مستقیم از شهرستان بافت پخش خواهد شد.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
