سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

اسلام دین زیبایی و شادی

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 513 مرتبه
دسته: سخنراني ها در جلسات درس اخلاق و با موضوع اخلاقتاریخ: 1392.08.20
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مدرسه راهنمایی فرزانگان به مناسبت عید غدیر مورخ 92/7/30
اسلام دین زیبایی و شادی
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

عید بزرگ غدیر مولایمان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)را خدمت شما خواهران عزیز، اساتید و معلمان که شرف حضور دارید صمیمانه تبریک عرض می کنم، انشاءالله هر حاجت و خواسته ای دارید خداوند تبارک و تعالی حاجت روا بگردانند.
دستور اسلام به شادیهای حلال
اسلام با شادی هم موافق است و هم دستور می دهد، منتها شادی حلال«وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى»(سوره نجم،آیه43)خداوند اول می خنداند و بعد می گریاند.امام رضا(علیه السلام)می فرمایند:زندگی خود را چهار قسمت کنید:یک قسمت را برای ارتباط با خداوند، قسمتی را برای تأمین زندگی، قسمتی را برای دید و بازدید و قسمت چهارم آن را برای شادی های حلال بگذارید و به کمک شادی حلال سه قسمت را زنده کنید و اعیاد غدیر باعث شادی حلال می شوند.
بعضی فکر می کنند که اهل بیت(علیهم السلام)همیشه نماز می خواندند، گریه می کردند و کاری به کار مردم نداشتند اما اینطور نیست حضرت زهرا(سلام الله علیها)هم شاد بودند.در روایت آمده است:شادی مؤمن باید در چهره او باشد.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)می فرمایند:من وقتی به خانه می آمدم هر غمی داشتم فراموش می کردم زیرا حضرت زهرا(سلام الله علیها)با من حتی مخالفت قلبی هم نمی کرد.پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هم مزاح می کردند و خوش مَشرَب بودند و اینگونه نبودند که همیشه سرشان پایین باشد و با مردم ارتباط نداشته باشند.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هم با آنهمه شجاعت و عظمتی که داشتند مزاح می کردند.
روزی پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و جمعی از اصحاب بر سر سفره نشسته بودند و خرما می خوردند.وقتی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)خرما می خوردند، هسته های خرما را روی هسته های خرما جلوی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می گذاشتند، بعد به حضرت علی(علیه السلام)فرمودند:علی جان!ببین چقدر خرما خوردید؟حضرت علی(علیه السلام)هم فرمودند:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)شما از بس گرسنه بودید خرما را با هسته خوردید.
خانمی نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد، حاجتی داشت و درباره همسرش صحبت می کرد و می گفت:همسر من تند و بد اخلاق است.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می خواستند با او شوخی کنند و فرمودند:شوهر شما همان شخصی است که خال سیاهی در چشمانش است!زن گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)خیر در چشم همسر من خال نیست.حضرت علی(علیه السلام)هم همان جا بودند و فرمودند:همۀ چشمها یک خال سیاه دارند.
پیرزنی نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و درباره بهشت سؤال کرد.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:پیرزن ها به بهشت نمی روند.پیرزن ناراحت شد و گریه کنان بیرون آمد و به بلال رسید.بلال گفت:پیر زن برای چه گریه می کنی؟پیرزن گفت:من به محضر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)رفتم و درباره بهشت سؤال کردم اما پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:پیرزن ها به بهشت نمی روند من هم ناراحت شدم.بلال تعجب کرد و گفت حتما اشتباه شنیدی.بلال رفت و از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)سؤال کرد که چرا پیرزنها به بهشت نمی روند؟پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:سیاه ها هم به بهشت نمی روند.بلال ناراحت شد و برگشت در راه با پبرزن به حضرت علی(علیه السلام)رسیدند و داستان را تعریف کردند.حضرت علی(علیه السلام)فرمودند:پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)درست می فرمایند زیرا پیرزنها جوان و سیاه ها هم سفید می شوند و به بهشت می روند.
اسلام دین زیبایی و شادی
منظور این است که اسلام دین زیبایی و شادی است اما ممکن است بعضی آن را خراب کنند و همیشه روضه بخوانند و در مراسمات عزاداری شرکت کنند و به خانواده خود اهمیت ندهند،اسلام هم راضی نیست که انسان افراط داشته باشد.لباس تمیز و نظیف بپوشیم، اخلاق و رفتار خوبی داشته باشیم و در این اعیاد شاد ما هم شاد باشیم و شادی حلال داشته باشیم.خصوصاً در روز عید غدیر که بهترین عید ما شیعیان است.عید غدیر عیدی است که خداوند ما را راهنمایی کرده پیرو چه کسی باشیم، گمراه نشویم و دست در دست شیطان و انسانهای معصیت کار نگذاریم، دست در دست کسی بگذاریم که ما را از همه بیشتر دوست داشته و مهربان باشد که وقتی موقع گرفتاری به درب خانه او می رویم به ما کمک کند.خداوند دست ما را در دست حضرت علی(علیه السلام)و امروز هم دستمان را در دست حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گذاشته است که وقتی مشکلی داریم می گوئیم:«یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)».این برنامه از غدیر شروع شد و در این روز یک خدمت و یک لبخند ارزشمند است.در روایت آمده است:در روز عید غدیر وقتی به یکدیگر می رسید به هم تبریک بگوئید:«الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)والائمة المعصومین علیهم السلام»خداوند را شکر می کنیم که ما را پیرو حضرت علی(علیه السلام) که خواستار فضائل انسانی هستند قرار داده است.
سخن جرج جرداق مسیحی در باب حضرت علی(علیه السلام)
جرج جرداق مسیحی کتابی به نام:«صوت العدالة الانسانیه»نوشته است.در مقدمه کتاب خود نوشته است که من مسیحی هستم و ممکن است از من سؤال کنید چرا درباره حضرت علی(علیه السلام)کتاب نوشتی؟باید درباره پاپ، عیسی مسیح و حضرت مریم کتاب می نوشتی؟جواب می دهم:من عاشق علی(علیه السلام)هستم،زیرا تمام خوبی ها و فضائل انسانی در رخ علی(علیه السلام)است و من عاشق فضائل انسانی هستم.
خداوند ما را به کسی که تمام خوبی ها در وجود او هست رهنمود کرده است.تمام تلاش دشمنان غدیر این است که غدیر فراموش شود و به ما می گویند:پیرو هر کسی که دلتان می خواهد باشید حتی اگر گناهکار و معصیت کار باشد، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)از دنیا رفت و مردم را رها کرد و فرمود:هر کار دلتان خواست بکنید.تمام همّ و غمّ دشمنان غدیر این است که غدیر فراموش شود.
دلیل مخفی ماندن خوبی های حضرت علی(علیه السلام)
یکی از بزرگان اهل سنت جمله ای دارد که می گوید:علی(علیه السلام)دشمنانت به خاطر کینه ای که از شما داشتند خوبی ها و فضائل تو را نگفتند و لب فرو بستند.دوستانت هم جرأت نمی کردند خوبی های تو را بگویند چون اگر می گفتند سرشان را از دست می دادند.(معاویه بخش نامه حکومتی صادر کرده بود که هر کس یک خوبی از علی(علیه السلام)می گفت حقوق او را از بیت المال قطع می کردند، اسم او را خط می زدند و او را زندانی می کردند)بعد می گوید:ای علی!دشمنت از کینه و دوستانت از ترس خوبی های تو را نمی گفتند اما تو جهان را پر از خوبی های خود کردی.
تلاش اصحاب صحیفه برای بهم ریختن مجلس غدیر در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
ما باید روی بحث غدیر و خطبه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)سرمایه گذاری و تحقیق کنیم.در غدیر دو واجب باقی مانده که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)باید آنها را آموزش می دادند که یکی حج و دیگری مسئله امامت و رهبری بعد از خودشان بود.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در سال دهم که سالهای آخر عمرشان بود باید حج را آموزش می دادند و فرمودند:همه به حج بیائید،در روز عید غدیر 120 هزار نفر از مسلمان آمده بودند که بعد از مراسم حج در غدیر جمع شدند.چون برای مسئله رهبری هم باید همه می بودند چون اگر تنها در مدینه اعلام می کردند بقیه می گفتند ما نبودیم، حتی در مکه هم مطرح نکردند که مردم بگویند ما در حال طواف یا نماز بودیم و نفهمیدیم.حضرت به صحرای غدیر خم که آب فراوان، درختان زیاد و سایه بود رفتند.منافقین شروع به توطئه کردند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:وعده من و شما غدیر باشد.منافقین می دانستند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می خواهند در مورد چه چیز صحبت کنند برای همین می گفتند:جلوی منبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می نشینیم وقتی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)خواستند خطبه بخوانند و راجع به حضرت علی(علیه السلام)صحبت کنند، ما بلند می شویم، کم کم همه بلند می شوند، مجلس به هم می خورد و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نمی توانند حرف خود را بزنند.منافقین شب قبل هم طومار نوشته و نام خود را اصحاب صحیفه گذاشته بودند.در طومار نوشتند که:پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)انسان خوبی بود، از دنیا رفت، حکم خداوند را برای ما بیان کرد اما بعد از خودش کسی را جانشین تعیین نکرد و امر را به مردم واگذار کرد.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)یک روز در مدینه نبودند، جانشین تعیین کردند آیا می شود امر به این مهمی که 23 سال برای آن زحمت کشیده اند را رها کرده باشند و بگویند هر کار دلتان خواست بکنید.این حرفی است که امروزه اهل سنت می زنند.
اعلان رسمی ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و یازده فرزند ایشان
بنابراین پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)باید در میان 120 هزار نفر سخنرانی می کردند، همه باید منبر را می دیدند و هیچ امکاناتی هم نبود.البته حضرت نیرو داشتند و مردم هم حتما صدای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را به گوش هم می رساندند.در صحرای غدیر(اشخاصی از صدا و سیما به صحرای غدیر رفته بودند و می گفتند آن صحرا طوری است که وقتی در یک طرف صحبت کنید صدا پخش می شود یا شاید این از معجزه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است)درختان کُناری بود که شاخه های آنها پایین آمده بودند حضرت دستور دادند شاخه های درخت کُنار را ببرند و از سنگ و جهاز شتر منبر بزرگی درست کنند و پارچه ای روی آن بیندازند.بعد دستور دادند سایه بانی بالا سر خودشان درست کردند.اول نماز ظهر را خواندند(انشاءالله حتما خطبه غدیر را مطالعه کنید زیرا سند حقانیت ما شیعیان است و ما باید بدانیم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در روز عید غدیر به ما چه فرمودند و ما را به چه چیز رهنمود کردند)بعد ایستادند، به حضرت علی(علیه السلام)فرمودند که یک پله پایین تر بایستند و خطبه را شروع کردند.چند نفر می خواستند بلند شوند، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می دانستند و صحبتی را شروع کردند که همه میخکوب شدند.بعد فضائل و عظمت علی(علیه السلام)را بیان کردند و فرمودند:من از طرف خداوند مأمور هستم که علی(علیه السلام)را امام و پیشوای شما معرفی کنم، نه تنها علی(علیه السلام)بلکه ذریۀ من از نسل علی(علیه السلام)یعنی دوازه امام اول علی(علیه السلام)....و دوازدهم حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)چهار بار نام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را بردند.یعنی اعلام کردند که مسلمانان از این لحظه تا قیامِ قیامت بی کس نیستند و امام و رهبر دارند.امروزه هم که در عصر غیبت هستیم راهنما داریم و جانشین حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یعنی حضرت آیت الله العظمی الامام خامنه ای(حفظه الله تعالی)رهبر ما هستند.بعد وقتی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فضائل حضرت علی(علیه السلام) را فرمودند دست ایشان را گرفتند و بالا آوردند، به قدری حضرت را بالا آوردند که کف پاههای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)کنار زانوی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)قرار گرفت.بعد فرمودند:«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِي مَوْلاهُ»هر کس که من مولا و رهبر او هستم این علی که دستش در دستان من است امام و مولای اوست.بعد سه روز در غدیر ماندند،دستور به جشن دادند و همه مردم حتی خانمها هم با ایشان بیعت کردند.خانمها اینگونه بیعت کردند که می گفتند:«السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)»بعد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)کاسه آبی گذاشته بودند که حضرت علی(علیه السلام)دست خود را یک طرف ظرف آب و خانمها هم در طرف دیگر ظرف دست می گذاشتند و اینگونه با حضرت علی(علیه السلام)بیعت می کردند.بعد از این ماجرا توطئه ها شروع شد و 70 روز بعد که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)از دنیا رفتند غدیر فراموش شد.
معجزه و محل دو انگشت در قبر حضرت علی(علیه السلام)
سالها قبر حضرت علی(علیه السلام)مخفی بود و در زمان هارون آشکار شد(داستان مفصلی دارد).یکی از پهلوانان و دشمنان سرسخت حضرت علی(علیه السلام)به نام مرة بن قیس اسب سوار بود و لشکر زیادی داشت.نجف را محاصره کرد، بعد به حرم حضرت علی(علیه السلام)رفت، با اسب وارد صحن و از اسب پیاده شد.شمشیر کشان به ضریح حضرت علی(علیه السلام)رفت و گفت:ای علی(علیه السلام)حیف که من آن روز نبودم اگر من بودم با شمشیر تو را دو نیم می کردم و هرگز نمی توانستی با من مبارزه کنی.در حال رجز خوانی بود که دو انگشت حضرت علی(علیه السلام)از قبر بیرون آمد، بدن او را قیچی کرد، نصف شد و پایین افتاد اما خون نیامد.بعد بدن او را بیرون انداختند و شروع به خون آمدن کرد.لشکر او وقتی این صحنه را دیدند فرار کردند.الان در زیارت قسمت خانمها، مقابل صورت حضرت علی(علیه السلام)اندازه یک قوطی کبریت جا است که به آن محل دو انگشت می گویند.
در تاریخ زندگی یک پهلوان را نوشته بودند که پشت همه را به خاک می زد.یک روز به صحن امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)رفت. وقتی به صحن رفت پاههای او پیچ خورد، به زمین افتاد و پشت او به زمین آمد.در گوش او وحی آمد که در این مکان پشت همه پهلوانان باید به زمین برسد و کسی در برابر علی(علیه السلام)نمی تواند عرض اندام کند حتی تو که پهلوانی.
انشاءالله در روز عید غدیر در مسجد امام محمد باقر(علیه السلام)مراسم باشکوه، نماز جماعت همراه با نهار خواهیم داشت.از همه عزیزان درخواست می کنم خطبه غدیر را مطالعه کنند.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 5.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 1 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.