سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

غدیر و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 576 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص يا به نقل از پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت(ع)تاریخ: 1392.08.20
 
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در دبیرستان مطهری به مناسبت عید غدیر مورخ 92/7/28
غدیر و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

توفیقی نصیب بنده شد که در جمع شما فرزندان عزیزم حضور پیدا کنم.از مدیریت خوب دبیرستان، همکاران محترم، شما خواهران مکرمه و از ریاست محترم آموزش و پرورش جناب آقای محمد هاشمی تقدیر و تشکر می نمایم.پیشاپیش عید بزرگ و با اهمیت غدیر را خدمت مولایمان حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و همه شما شیعیان، ارادتمندان و دوستداران اهل بیت(علیهم السلام)تبریک عرض می نمایم.
بحران آب در شهرستان بافت
اول یک نکته ضروری را خدمت دوستان عرض می نمایم.الان بحران آب را در شهرستان داریم.تقاضا دارم به خانواده های خود بگوئید که اسراف صورت نگیرد.اگر اسراف صورت گیرد بخش عظیمی از شهرستان بدون آب خواهند بود.چاههایی که در دشتاب بود خشک شده و نمی توان چاه حفر کرد که آب شُرب منطقه بافت و رابر را تأمین کنند.بنابراین اسراف نکنید و به اندازه ضروری مصرف کنید.چند روز است که بخش بزرگی از شهرستان آب شُرب ندارند.انشاءالله تلاش کنید در هیچ موردی اسراف صورت نگیرد.
اهمیت عید غدیر
عید غدیر مهمترین عید ما است.همان طور که مسیحی ها برای ولادت پیامبر خود عید کریسمس دارند و برای آن بیشترین اهمیت را قائل هستند.برای ما ایرانی ها هم عید نوروز بسیار برجسته است.برای اهل سنت هم عید فطر و عید قربان مهم است.در حالی که مهمترین عید، عید غدیر خم است که ارزش و عظمت آن از همه اعیاد بالاتر است.اگر کسی در روز عید غدیر روزه بگیرد، ثواب روزه او به اندازه تمام عمر است.یک درهم انفاق و خیرات کردن ثواب هزار درهم را دارد.این روز، به خاطر انتصاب شایسته ترین انسان به امامت و ولایت روز شادی و خوشحالی است.
جرج جرداق یک متفکر مسیحی است.کتابی به نام«علی صوت العدالة الانسانیه»نوشته است.جرج جرداق در این کتاب نوشته است:ای روزگار چه می شد تمام توان خود را جمع می کردی و یک علی(علیه السلام)دیگر با همان عظمت، قدرت، شجاعت و علم به جهان عرضه می کردی.بعد می گوید:اگر از من سؤال کنید تو مسیحی هستی و باید درباره مسیح و حضرت مریم کتاب می نوشتی برای چه درباره حضرت علی(علیه السلام)کتاب نوشتی؟من جواب می دهم:همه خوبی ها و فضائل انسانی در رخ علی(علیه السلام)است و من عاشق فضائل انسانی هستم و من همه خوبی ها را در رخ حضرت علی(علیه السلام)دیدم،در نتیجه کتابی در باب امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)نوشتم.
بیان دو واجب الهی توسط پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)،در پایان عمر ایشان
در پایان عمر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)،دو واجب از واجبات دین خداوند باقی مانده بود که باید پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در سالهای آخر عمر مطرح می کردند.یکی از آنها حج خانه خداوند بود که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در سال دهم باید حج را آموزش عملی می دادند و لازمه آن این بود که همه مسلمانان حج برگزار کنند.بنابراین حضرت دستور دادند که همه مسلمانان یعنی کسانی که استطاعت دارند برای حج آماده شوند.حضرت باید مسئله امامت و رهبری بعد از خودشان را هم در جمع مطرح می کردند زیرا این مسئله چیزی نبود که تنها در شهر مدینه مطرح شود زیرا آن زمان مانند الان نبود که با ارتباطات جمعی جهان مانند دهکده باشد و همه باخبر شوند خیلی طول می کشید تا اطلاعات و اخبار رد و بدل شود.در نتیجه لازم بود که از همه چهار گوشه جهان اسلام یک نماینده در مکه حضور داشته باشد، مراسم بیعت با حضرت علی(علیه السلام)جانشین ایشان را شاهد باشد و به عنوان یک حاجی به منطقه ای که می رود توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده است.در نتیجه پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)دستور دادند که مردم از همه جهان اسلام آن زمان حرکت کردند و به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هم که در یمن بودند نامه نوشتند که از یمن حرکت کنند.حضرت علی(علیه السلام)هم با 30 هزار نفر مسلمان از یمن حرکت کردند و آمدند.جمع مسلمان 120 هزار نفر شد و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در جمع 120 هزار نفر حاجیان آن زمان مسئله جانشینی خود را مطرح کردند.البته از همان روز اول که نبوت را آشکار کردند که من پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)هستم مسئله امامت حضرت علی(علیه السلام)را هم مطرح کرده بودند منتها از مردم پیمان و بیعت نگرفته بودند و شایسته سالاری کردند یعنی کسی که علم، مهربانی، دلسوزی، خیرخواهی، شجاعت او از همه بیشتر است و سر سوزنی گناه نمی کند را معرفی کردند.
مسلمانان اعمال حج را انجام دادند.جبرئیل سه مرتبه بر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نازل شد که مسئله امامت، رهبری و ولایت بعد از خودت را برای مردم مشخص کن که اگر این کار را انجام ندهی زحمت 23 ساله شما به هدر می رود و دین ناقص می شود.پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)به جبرئیل فرمودند:مرا معاف کن که من مسئله امامت را مطرح کنم زیرا انسانهایی که می پذیرند کم و انسانهای منافق زیاد هستند«بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ».اما خداوند راضی نشد که این مطلب مطرح نشود.البته پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می دانستند که بعد از ایشان چه اتفاقی می افتد و می دانستند که مسئله امامت از یک طرف منجر به شهادت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و مظلومیت ایشان می شود و از طرف دیگر می دانستند چه بر سر حضرت زهرا(سلام الله علیها)، امام حسین(علیه السلام)و ذریه ایشان می آید.اما باید مسئله جانشینی خود را مشخص می کردند.جبرئیل سه مرتبه نازل شد که«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ»ای پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آنچه که از طرف خداوند بر تو درباره حضرت علی(علیه السلام)نازل شده به مردم آشکارا ابلاغ کن.منتها هنوز خداوند نفرموده بودند که من تو را حفظ می کنم و برای همین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نگران بودند.تا اینکه جبرئیل برای بار سوم آمد و ادامه آیه نازل شد:«وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»خداوند تو را حفظ می کند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نگران بودند که منافقین توطئه کنند و نگذارند مسئله امامت و ولایت درست مطرح شود.البته پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)از جان خودشان نمی ترسیدند و بسیار شجاع بودند تا جایی که حضرت علی(علیه السلام)با آن همه شجاعت می فرمودند:ما در جنگها به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)پناه می آوردیم و نزدیک ترین شخص به دشمن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بود.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)مانند فرمانده ای ترسو نبودند که به یاران خود دستور جنگ دهند و خود پنهان شوند. در جنگ احد، نزدیکترین شخص به دشمن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بودند و از جان خود نمی ترسیدند و ترس ایشان از این بود که منافقین نگذارند مسئله حق و واجب الهی مطرح شود.
دلایل انتخاب غدیر خم برای سخنرانی از طرف پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
اعمال حج به سرعت تمام شد، بعد حضرت دستور دادند که به سمت جوفه و غدیر خم حرکت کنید.غدیر به معنای آبگیر است.مانند سدهای کوچکی که الان درست می کنند و آب را نگه می دارد.در آن سرزمین آبگیرهایی بود که سیلابهایی از طرف مکه می آمد در این آبگیرها جمع می شد و آب در آنجا فراوان بود زیرا 120 هزار نفر که باید در آن مکان می ماندند احتیاج به آب داشتند در نتیجه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)غدیر خم را انتخاب کردند.البته غدیر خم امتیازی هم دارد.وقتی از طرف صدا و سیما به این مکان رفته بودند می گفتند که در این سرزمین حتی وقتی آرام حرف می زنید صدا به طور یکنواخت پخش می شود.در صحرای غدیر درختان کهنسالی مانند درختان کُنار بود که شاخه های زیاد و سایه اندازی دارد اما خار و خاشاک زیادی در زیر درخت می ریزد.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به سلمان و ابوذر و تعدادی از یاران دستور دادند که زیر درختها را تمیز کنند،بعد دستور دادند که شاخه های اضافی دو درخت را که از همه بزرگتر بودند ببرند، منبری از جهاز شتر درست کنند، پارچه روی آن بیندازنذ و مکان را تمیز کنند که بعد از نماز، حضرت خطبه خود را شروع کنند.حضرت فرموده بودند که وعده من و شما این است که همه در غدیر جمع شویم.منافقین که می دانستند چه اتفاقی می افتد گفتند: باید کاری کنیم که کاروان از غدیر رد شود و مردم جمع نشوند و نگذارند امامت حضرت علی(علیه السلام)به گوش مردم برسد.آنها جلوی کاروان حرکت کردند و کاروان را بردند.وقتی پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)رسیدند نصفی از کاروان رفته بود.حضرت دستور دادند و کاروان را برگرداندند و توطئه دشمن شکست خورد.البته منافقین در شب قبل هم توطئه کرده بودند. تعدادی از بزرگان اصحاب پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)طوماری نوشته بودند که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)از دنیا رفتند و بعد از خودشان کسی را به عنوان جانشین معرفی نکردند و ما بزرگان اصحاب بر این مطلب شهادت می دهیم. این طومار را به عنوان صحیفه نوشتند، مهر کردند و نزد ابوعبیده جراح گذاشتند.باز دشمن توطئه دیگری ریختند و گفتند:ما جلوی منبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می نشینیم و همین که حضرت شروع به سخنرانی کردند تعدادی از ما بلند می شویم، کم کم همه بلند می شوند، مجلس به هم می خورد، پیغمبر(علیه السلام)نمی توانند سخنرانی کنند و مجلس به هم می خورد.هنگام سخنرانی وقتی منافقین می خواستند بلند شوند، پیغمبر(علیه السلام)صحبتی را شروع کردند که همه میخکوب شدند و خجالت کشیدند که بلند شوند و نتوانستند مجلس را به هم بزنند.بعد حضرت، توضیح دادند که شما فضائل و عظمت علی(علیه السلام)را می دانید بعد فرمودند:امر خداوند است که من از شما برای حضرت علی(علیه السلام)و یازده فرزند ایشان پیمان بگیرم که بعد از من ایشان امام و جانشین باشند.یعنی رهبری نظام دین را تا قیام قیامت مشخص کردند.
بیعت گرفتن از همه مسلمانان برای امام علی(علیه السلام)
بعد لازم بود حضرت علی(علیه السلام)را مشخص می کردند.بنابراین به حضرت علی(علیه السلام)فرمودند که روی پله پایین تر بایستند بعد دست حضرت علی(علیه السلام)را گرفتند و بالا آوردند(در تاریخ نوشته شده که پیغمبر تا جایی دست حضرت علی(علیه السلام)را بالا آوردند که سفیدی زیر بغل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دیده می شد)بعد پاهای حضرت علی(علیه السلام)تا زانوی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)رسید.بعد به مردم نشان دادند که منظور من«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِي مَوْلاهُ»این علی که دستش در دستان من هست، جانشین من است. بعد وقتی حضرت علی(علیه السلام)را معرفی کردند سه روز در غدیر ماندند تا همه با حضرت علی(علیه السلام)بیعت کنند.آقایان به حضرت علی(علیه السلام)دست دادند،سلام کردند و بیعت کردند.برای خانمها هم یک ظرف بزرگ آب گذاشتند، خانمهای مسلمان آمدند، سلام کردند وگفتند:«السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)»بعد دست خود را در یک طرف ظرف آب و حضرت علی(علیه السلام)هم دست خود را در طرف دیگر ظرف آب گذاشتند و با حضرت علی(علیه السلام)بیعت کردند که تا زنده هستیم و بعد از مرگ شما امام و پیشوای ما هستید.
وقتی مراسم بیعت تمام شد، یک نفر از منافقین نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)به ما فرمودید:نماز بخوانید، زکات دهید، حج را برگزار کنید و جهاد کنید ما همۀ این اعمال را انجام دادیم، الان هم آمدید و پسر عمّ خودتان را رهبر ما قرار دادی و علی(علیه السلام)را به عنوان پیشوا معرفی کردید آیا این کار را از پیش خودتان انجام دادید یا از طرف خداوند است؟حضرت فرمودند:این امر الهی بود و من از طرف خداوند این کار را انجام دادم و هر چه فرمودم از طرف خداوند بوده.مرد عرب ناراحت شد و گفت:خدایا اگر حرف پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)راست است یک سنگ از آسمان به سر من بخورد.در همان حال سنگی از آسمان به فرق سر او خورد و به درک واصل شد.مسلمانان تکبیر گفتند و این آیه نازل شد«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ»(سوره معارج،آیه1)سؤال کرد سؤال کننده ای که عذاب واقع شود(در صحنه غدیر چندین آیه نازل شد:1- « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»(سوره مائده،آیه67).2- آیه دیگر«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا»(سوره مائده،آیه3).3- آیه دیگر«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ»(سوره مائده،آیه3)امروز کفار از دین شما مأیوس شدند و شما باید بترسید و رابطه خود را با خداوند درست کنید.از درون خود بترسید زیرا هر ضربه ای است از درون شما است.4- بعد آیه«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ»(سوره معارج،آیه1) سؤال کرد سؤال کننده ای که عذاب واقع شود،نازل شد)حضرت به شاعر خود حسان بن ثابت فرمودند:ماجرای غدیر را به شعر در بیاور.در تاریخ نوشته شده که حسان واقعه را به شعر در آورد. منافقین از آن به بعد توطئه های خود را بیشتر کردند به قدری توطئه کردند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:تا وقتی که به مدینه می رویم دو نفر با هم گفتگو نکنند.
اجتماع منافقین در سقیفه برای تعیین جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در روز 18 ذی الحجه از مردم بیعت گرفتند اما 72 روز بعد که رحلت کردند همه صحنه را فراموش کردند و کسی نیامد برای امامت حضرت علی(علیه السلام)شهادت دهد. 72 روز بعد که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)رحلت کردند،منافقین در سقیفه اجتماع کردند.سقیفه محلی بود که مردم مدینه در آنجا جمع شدند و جانشین تعیین کردند.مردم مکه هم ابوبکر را جانشین تعیین کردند عمر دست او را گرفت و گفت الان وقت بحث نیست تو به عنوان خلیفه باش.بعد آنچه که نباید می شد اتفاق افتاد.معمولا وقتی کودتاگرها می آیند اولین کاری که می کنند این است که رسانه را می گیرند،منافقین هم روز بعد آمدند و مسجد و محراب پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را گرفتند.
قبیله اسلم و ترساندن مردم از سخن گفتن درباره امام علی(علیه السلام)
قبیله ای به نام قبیله اسلم به مدینه آمده بود،آنها بیرون مدینه ساکن بودند، بعد به شهر آمدند و مردم گفتند:اگر به ما کمک کنید و مردم را بترسانید که جرأت نکنند درباره حضرت علی(علیه السلام)چیزی بگویند، هر چه بخواهید به شما می دهیم.در تاریخ نوشته شده است که:فلانی گفت من می ترسیدم این کار درست نشود تا این که قبیله اسلم آمد، وقتی قبیله اسلم به داد ما رسید، دوستداران اهل بیت(علیهم السلام)نتوانستند کار را پبش ببرند و از همان لحظه مظلومیت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)شروع شد. تمام همّ و غمّ دشمنان غدیر این بود که غدیر فراموش شود.الان هم همان طوماری که آنها نوشته بودند جا افتاده نه خطبه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم).
انشاءالله خطبه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را مطالعه کنید و ببینید که ایشان چگونه با مردم صحبت کرده اند.خطبه پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فراموش شد اما صحیفه ای که منافقین نوشته بودند که:پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)از دنیا رفتند و بعد از خود کسی را جانشین تعیین نکردند جا افتاد.الان اگر ما از اهل سنت سؤال کنیم خلیفه بعد از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)چه کسی است و آیا پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بعد از خود کسی را به عنوان جانشین معرفی کردند؟اهل سنت می گویند:خیر، پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) این امر را به مردم واگذار کردند و فرمودند:هر کسی را که دلتان می خواهد جانشین قرار دهید و بعد هم مردم ابوبکر را انتخاب کردند.در صورتی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)اینهمه زحمت کشیدند، خطبه خواندند و همه جا فضائل حضرت علی(علیه السلام)را بیان کردند و از 120 هزار نفر بیعت گرفتند.
متأسفانه وقتی عمره های دانشجویی یا دانش آموزی برگزار می کنیم، بعضی افراد چون بنیان اعتقادی محکمی ندارند متزلزل می شوند.دشمنان غدیر هم شبهات خود را با کتابهایی با جلدهای زیبا چاپ کرده اند و به دانشجویان ما می دهند تا متزلزل شوند و شبهه تأثیر زیادی روی ذهن انسان می گذارد.ما درباره دین خود تحقیق نکرده ایم که اعتقاد ما محکم باشد.
تحقیق و مطالعه در باب دین
بعضی درباره دین اسلام و شیعه تحقیق می کنند و مسلمان و شیعه می شوند دین آنها هم استحکام دارد و برتر است زیرا با اعتقاد کامل شیعه شده اند.در اصول دین باید تحقیق کرد و نباید بگوئیم که چون پدر و مادر ما شیعه هستند ما هم شیعه شدیم. ما هم باید تحقیق و تلاش کنیم تا به اندک شبهه ای دچار تزلزل نشویم و بتوانیم از منطق خود به شایستگی دفاع کنیم زیرا منطق ما منطق حق و راه ما راه درست است.
بنده برای خواندن زیارت آل یاسین به حرم شهداء گمنام رفته بودم.در حال خواندن زیارت بودیم که جوانی آمد و گفت:اجازه می دهید من هم در این مراسم شرکت کنم.بنده گفتم:این که اجازه نمی خواهد بفرمائید.بعد برای من سؤال شد که چرا او اجازه گرفت.بعد از مراسم نزد من آمد، من سؤال کردم برای چه اجازه گرفتید؟جوان گفت:من دین دیگری دارم و زرتشتی هستم.بنده گفتم:پدر و مادر تو زرتشتی هستند؟گفت:خیر آنها شیعه هستند اما من تحقیق و بررسی کردم و فهمیدم که دین زرتشت بهتر است.زرتشتی ها آتش پرست هستند، چگونه آتش می تواند آفریننده باشد در صورتی که خود مخلوق است.شاید این اتفاق به خاطر یک دیدار با یک شخص زرتشتی باشد.
اعتقاد محکم به ولایت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)با تحقیق
منظور این است الان فرصتی است که ما مطالعه و تحقیق کنیم و اعتقاد محکم به ولایت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)داشته باشیم چون هر چه خوبی است در وجود حضرت علی(علیه السلام)است و ایشان سرسوزنی هم گناه ندارند.انسانی که گناه کرده نمی تواند دیگران را به عصمت دعوت کند.کسی که امام است نباید اصلا گناه داشته باشد باید علم او از همه بیشتر باشد، وقتی از او سؤال می کنند بتواند جواب دهد نه اینکه مانند عمر 70 مرتبه بگوید:«لو لا علی لهلک عمر»اگر علی(علیه السلام)نبود عمر هلاک می شد.کسی که امام است باید معجزه و کرامت داشته باشد، دلسوز و مهربان باشد و عدالت داشته باشد.ما به این دلایل معتقدیم که حضرت علی(علیه السلام)شایسته و جانشین برحق پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هستند.
انشاءالله در روز پنج شنبه جشن عید غدیر در مسجد امام محمد باقر(علیه السلام)برگزار خواهد شد، بعد از نماز، نهار خواهیم داشت.انشاءالله از شعرای شهر دعوت خواهیم کرد و سرود داریم. غرض این است که بگوئیم یا علی(علیه السلام)ما شما را دوست می داریم و عید غدیر بهترین عید ما است.انشاءالله سعی کنیم بهترین عید ما عید غدیر باشد در این روز هدیه دهیم.هر کس کوشش کند عید غدیر برای او بهترین عید باشد و خود او هم سعی کند عید غدیر را زنده نگه دارد خداوند برکات زیادی نصیب او می کند و لطف خداوند شامل حال او می شود.در این روز نیت روزه مستحب عید غدیر کنید و ما از شما دعوت می کنیم که مراسم شرکت کنید و می توانید روزه خود را افطار کنید.
شخصی به شهر ری می رفت که هم به زیارت مرحوم شیخ محمد تقی بافقی که یکی از خوبان عالم بوده و در زمان رضا خان بارها در آنجا تبعید بوده برود و هم به زیارت حضرت عبدالعظیم که ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)را دارد برود و بعد این شعر را می گفت:«چه خوش است به یک کرشمه برآید دوکار****دیدن یار و شه عبدالعظیم»شما هم روزه می گیرید و هم در مراسم بزرگداشت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)شرکت می کنید.کمک کنید که جشن با نظم و انظباط برگزار شود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.