پنج پایه دین اسلام و فلسفه قربانی
| ارسال شده توسط: مدير | بازدید شده: 535 مرتبه |
| دسته: خطبه های نماز جمعه | تاریخ: 1392.08.15 |
| |
خطبه عید قربان توسط حجت الاسلام والمسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم بافت در مسجد صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)مورخ92/7/25
بسم الله الرحمن الرحیم
پنج پایه دین اسلام و فلسفه قربانی
خطبه اول
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
از حضور مؤمنانه همه برادران عزیز و خواهران مکرمه در صبحگاه و نماز عید قربان و همه عزیزان و هیئت امناء که زمینه نماز را در مسجد صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)فراهم نمودند،تشکر می نمایم.انشاءالله این عید بزرگ بر همه عزیزان و بر مولایمان حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)مبارک باشد.خداوند این عبادت و بندگی را از همگان قبول بگرداند.
دیدگاه امام محمد باقر(علیه السلام)در باب پنج پایه دین اسلام
امام محمد باقر(علیه السلام)می فرمایند:«بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ»اسلام پنج پایه دارد، که هر کس یکی از این پایه ها را نداشته باشد اسلام او ناقص است.«عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ»اولین پایه دین خداوند نماز و دومین پرداخت زکات است.که شامل خمس، زکات اصطلاحی و انفاقات می شود.کسی که اهل خمس نباشد، واجبات مالی خود را ادا نکند و زکاتی که به گردن او است نپردازد یکی از پایه های دین خداوند را ادا نکرده و دین او نقص دارد.سومین پایه«وَ الْحَجِّ»حج خانه خداوند است.کسی که واجب الحج باشد اما حج خود را برگزار نکند مسلمان از دنیا نمی رود.اگر کسی زمانی مستطیع باشد، کوتاهی کند و حج را ادا نکند بعد از استطاعت خارج شود.مثلاً آیا شخصی که ده سال پیش مستطیع بوده و می توانسته برای حج ثبت نام کند اما می گوید بعد می روم و کم کم از استطاعت خارج شود و نتواند حج را برگزار کند، حج به گردن او هست یا خیر؟جواب:بله، حج به گردن او است.چون مستطیع بوده و می توانسته حج خود را برگزار کند اما کوتاهی کرده.الان هم مستطیع است و حج بر او واجب است.چهارمین پایه روزه ماه مبارک رمضان است.پنجمین پایه«وَ الْوَلَايَةِ»ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و یازده فرزند ایشان است.بعد امام می فرمایند:به اندازه ای که مردم را به امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و اهل بیت(علیهم السلام)دعوت کرده اند به چیز دیگری دعوت نکرده اند،زیرا این ولایت و امامت نگهبان، مدیر و مدبّر است.اگر امامت نباشد حج، نماز، روزه و زکات هم در جامعه برگزار نمی شود.اما مردم چهار پایه را قبول کردند و پنجمین پایه که مهمترین پایه بود را رها کردند.«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ»(الكافي،ج2،ص18)
تبیین حج توسط رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)در سال آخر عمر
منظور بنده از حدیث این است که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) 23 سال زحمت کشیدند،الان ما هم بر سر سفره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)نشسته ایم.ایشان احکام خداوند را برای مردم تا قیامت بیان کردند و دو تا از احکام بزرگ خداوند باقی ماند که یکی حج خانه خداوند و دیگری بیعت عمومی از همه مسلمانان برای جانشین بعد از خودشان، تا سال دهم شد، جبرئیل نازل شد و فرمود:زندگی شما تمام شده ، پایان عمر شما است و باید این دو مطلب را برای مردم بیان کنی که اسلام ناقص نماند.باید برای بیان هر دو حکم مردم جمع باشند.در سال دهم پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)اعلام کردند:مؤذنین ندا دهند که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)می خواهند حج را برگزار کنند همه با ایشان همراهی کنند.آن زمان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)برای تبلیغ به یمن رفته بودند.رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)به ایشان نامه نوشتند که شما هم با مسلمانان از طرف یمن حرکت کنید و بیائید.امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هم حرکت کردند و در سال دهم حج بینان گذاری شد و حجة الاسلام نام گرفت.قبلاً هم حج بود اما نام آن حج افراد بود منتها حجة الاسلام محصول زحمت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)است.امروز هم که حجاج ما در منا هستند و اعمال انجام می دهند، محصول سال آخر عمر پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در مدینه است.پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:«خُذُوا عَنِّي مَناسِکَکُمْ»(عوالياللآلي،ج1، 215)ببینید من اعمال حج را چگونه انجام می دهم شما هم انجام دهید و یاد بگیرید.حضرت، حج را دو قسمت کردند قسمت اول را عمره تمتع و قسمت دوم را حج تمتع نام نهادند.
عمره تمتع با مُحرم شدن، طواف خانه خداوند و نماز، سعی بین صفا و مروه و تقصیر انجام می شود و بعد مردم از لباس احرام خارج می شوند تا در قسمت هشتم که برای کلاس بالاتر آماده می شوند.تا الان انسان خانه خداوند را زیارت می کند و هنوز مَحرَم نشده و باید کلاس بالاتری را طی کند.بعد باید از حرم بیرون روند، در عرفات با احکام الهی آشنا شوند، توبه کنند، پاک شوند و روحیه اخلاص پیدا کنند و جا پای ابراهیم خلیل حق بگذارند، وقتی مَحرَم شدند بعد به حرم برمی گردند، در مکه مُحرم می شوند، بعد به عرفات و بعد به مشعر می روند.صبحگاه دهم که امروز باشد به صحرای منا می روند.می گویند:منا رسیدن به آرزوها و برآورده شدن حاجات است.در منا باید سه عمل کلیدی را انجام دهند:اول به رمی جمره عقبه می آیند و به ستون آخری هفت سنگ می زنند تا شیطان را برای همیشه از وجود خود دور کنند، بعد قربانی انجام می دهند تا شیطان درون و هواها و خواهش های نفسانی را از خود دور کنند.فلسفه قربانی این است که انسان سر هوا و هوس و خواهشهای نفسانی خود را بِبُرد.بعد حلق می کنند یعنی سر خود را می تراشند یعنی تمام زیبایی های خود را در راه خداوند می دهند و بعد عبد مخلص خداوند می شوند و جا پای حضرت ابراهیم می گذارند و به یاد حضرت ابراهیم قربانی می کنند.
فلسفه قربانی
حضرت ابراهیم امتحان سختی پس دادند.ایشان در سن پیری دارای فرزند شده بودند و در خواب می بیند که اسماعیل خود را در راه خداوند ذبح می کند.«قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ»دستور خدا را انجام بده«سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ».حضرت طناب و کارد را برداشتند و به صحرای منا رفتند.«فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»(سوره صافات،آیه102)
حضرت اسماعیل به پدر فرمود:من چند وصیت دارم،وصیت اول:اینکه دست و پای مرا ببندی.وصیت دوم: اینکه صورت مرا بر خاک بگذاری.حضرت ابراهیم فرمودند:برای چه مگر از مرگ می ترسی؟حضرت اسماعیل فرمود:خیر،می ترسم آن لحظه دست و پا بزنم، خون من بر بدن خلیل حق بریزد و لباس خلیل حق آلوده شود.صورتم را بر خاک بگذار مبادا چشمت در چشمان من بیفتد، دلت به حال من بسوزد و نتوانی حکم خداوند را انجام دهی.بعد می فرماید:مادرم انتظار مرا می کشد، پیراهنم را برای مادرم ببرید، با مادرم درشتی مکنید او داغدار فرزندش است،لباسم را ببر که هر وقت دلش تنگ شد لباسم را نگاه کند.ابراهیم خلیل حق کارد را به گردن حضرت اسماعیل گذاشت هر چه کارد را می کشد، نمی بُرد، هفتاد مرتبه این کار را انجام دادند اما کارد نمی برید.حضرت ابراهیم عصبانی شدند و کارد را پرتاب کردند.کارد به سنگ خورد بعد به زبان آمد و گفت:«الخلیل یامرنی»خلیل حق امر می کند که بِبُر«والجلیل ینهانی»اما خداوند تبارک و تعالی امر می کند که نَبُر«وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»(سوره صافات،آیه107)بعد خداوند قوچی را از دل کوه بیرون آورد و فدای حضرت اسماعیل کرد.
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
بیان مسئله امامت و ولایت توسط پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)در سال آخر عمر
در آغاز خطبه دوم همه برادران و خواهران را به تقوا دعوت می نمایم.در خطبه اول گفتیم که دو واجب باقی مانده بود که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در سال دهم بیان کردند.یکی از واجبات حج و دومین واجب باقی مانده مسئله امامت، ولایت و خلیفه بودن انسان معصوم و جانشین خودشان بود که این مطلب را پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در عرفات سخنرانی کردند و عظمت و فضائل امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)را بیان کردند.در منا هم خطبه خواندند و فضائل حضرت علی(علیه السلام)را بیان کردند.دو مرتبه جبرئیل هم نازل شده و این آیه را بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)نازل کرد که«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»(سوره مائده،آیه67)آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم ابلاغ کن.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نگران بود و می ترسید، نه ترس از خودشان بلکه ترس از این که گروه نفاق مسئله ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)را به هم بریزند و نگذارند مسئله امامت و ولایت جا بیفتد.زیرا کینه های بدر، خیبر و اُحد را به دل داشتند.مشرکینی که مسلمان شده بودند از دست امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)ضربه خورده بودند و بزرگان آنها به دست علی(علیه السلام)کشته شده بودند.تا این که جبرئیل برای بار سوم نازل شد که خداوند«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»(سوره مائده،آیه67)وعده عصمت و نگهداری داده.پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نگران نباش ما نمی گذاریم جلسه را به هم بریزند.تا این که اعمال حج تمام شد، حضرت دستور دادند وقتی اعمال حج تمام شد و مسلمانان خواستند پراکنده شوند، همه در غدیر خم اجتماع کنند.جمعیت 120 هزار نفر بود و حضرت در آنجا خطبه مفصل خواندند و و دست حضرت علی(علیه السلام)را بلند کردند و فرمودند:«من کنت مولاه فهذا علی مولا»هر کس که من مولا و پیشوای او هستم و ولی او هستم این علی(علیه السلام)که دستش در دستان من است امام و پیشوای او است.بعد هندسه نظام اسلامی را تا قیامِ قیامت مشخص کردند، بعد فرمودند:بعد از ایشان، فرزندانم از ذریه علی(علیه السلام)،حسن و حسین(علیهم السلام)تا دوازده امام را ذکر کردند و چهار مرتبه اسم حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را بردند و حجت را تمام کردند.یعنی هم دست علی(علیه السلام)را گرفتند، هم فضائل علی(علیه السلام)را بیان کردند و هم فرمودند:بیائید و به ایشان به عنوان امیرالمؤمنین سلام و بیعت کنید و رأی دهید.مردم هم آمدند و به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)دست دادند، تبریک گفتند.حتی خانمها هم بیعت را پذیرفتند به این صورت که یک ظرف بزرگ آب آوردند حضرت دست خود را در ظرف آب می گذاشتند و خانمها هم دست خود را به یک طرف ظرف می گذاشتند و اینگونه با حضرت علی(علیه السلام)بیعت کردند.
تبعیت ابوبکر و عمر با حضرت علی(علیه السلام)در روز عید غدیر
در تاریخ نوشته شده:عمر و ابوبکر هم آمدند و گفتند:« عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ يَقُولُ بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ»(بحارالأنوار،ج 38،ص34)مبارک باشد، مبارک باشد، که امروز شما مولای ما و مولای هر زن و مرد مؤمن شدید.پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)سه روز در غدیر ماندند، همه بیعت کردند. نوشته شده که در پایان بیعت، شخصی آمد و گفت:یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)به ما فرمودید:نماز بخوانید، زکات دهید، حج را برگزار کنید و جهاد کنید ما همۀ این اعمال را انجام می دهیم، الان هم آمدید و پسر عمّ خودتان را بر گرده ما سوار کردید و علی(علیه السلام)را به عنوان پیشوا معرفی کردید آیا این کار را از پیش خودتان انجام دادید یا از طرف خدا؟حضرت فرمودند:این امر الهی بود و من از طرف خداوند این کار را انجام دادم.در قرآن هم آمده است که:اگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)یک کلام از طرف خودش حرف بزند«ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ»(سوره حاقه،آیه44)ما رگ گردن او را قطع می کنیم یعنی خداوند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)را تهدید کرده که حتی برای یک حرف عادی هم از خداوند اجازه داشته باشد.بعد حضرت می فرمایند:چگونه من از طرف خودم چنین حرفی می زنم!؟شخص ناراحت شد و گفت:خدایا اگر حرف پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)راست است یک سنگ از آسمان به من بخورد.در همان حال سنگی از آسمان به فرق سر او خورد، به درک واصل شد و این آیه نازل شد«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ»(سوره معارج،آیه1)سؤال کرد سؤال کننده ای که عذای واقع شد، بعد مسلمانان تکبیر گفتند.حضرت هم به شاعر خود حسان فرمودند:این ماجرا را به شعر در بیاور.حسان هم این ماجرا را به شعر در آورد(علامه امینی(رحمة الله علیه)تمام این موارد را از کُتب مختلف اهل سنت جمع کرده است)بعد پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:روز عید غدیر، روز جشن است.
دیدگاه امام صادق(علیه السلام)در باب عید غدیر
امام صادق(علیه السلام)می فرمایند:بهترین عید مسلمانان، عید غدیر است.اگر مسلمانان عظمت غدیر را درک کنند، ملائکه روزی ده بار با آنها مصافحه می کنند.بعد فرمودند:یک درهم در روز عید غدیر، هزار درهم ثواب دارد.شاد کردن برادر مؤمن ثواب زیادی دارد و خداوند در عید غدیر گناه 60 ساله را می بخشد.بعد فرمودند:هر پیغمبری که آمد به وصی خود دستور داد که عید غدیر را جشن بگیرند.
عید غدیر،باعظمت ترین عید ولایت و امامت
باعظمت ترین عید ولایت و امامت ما باید عید غدیر باشد.در این روز عروسی، افتتاح پروژه های بزرگ و دیدار دوستان داشته باشیم.ما شیعه علی(علیه السلام)هستیم، تمام دشمنان سعی می کردند که غدیر فراموش شود، نامی از علی(علیه السلام)نماند و می گفتند:ابوتراب.
یکی از علماء بزرگ اهل سنت می گوید:عده ای از ترس و عده ای از دشمنی فضائل امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)را پوشاندند. اما علی(علیه السلام)جهان را از فضائل پر کرده است.
جرج جورداق مسیحی که نویسنده است در کتاب خود نوشته:«الامام علي صوت العدالة الانسانيه».بعضی به من می گویند تو مسیحی هستی و باید درباره عیسی مسیح و حضرت مریم کتاب بنویسی، چرا راجع به علی(علیه السلام)نوشتی؟او می گوید:من عاشق فضائل انسانی هستم و تمام خوبی ها را در رخ علی(علیه السلام)دیدم.ای روزگار چه می شد که دوباره یک علی به این جهان می دادی.
ما باید برای مولایمان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)جشن بگیریم، مراسم برگزار کنیم، فضائل ایشان و حقیقت غدیر را برای مردم بیان کنیم.تمام هَمّ اسلام این است که پیرو غدیر باشیم اما دشمن، اسلام را تشویق کرد که پیرو سقیفه باشید در صورتی که جانشین بلافصل پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)حضرت علی(علیه السلام)است.
بنابراین وظیفه ما این است که عید غدیر را با شکوه برگزار کنیم.انشاءالله از ساعت 8.5 در مسجد امام محمد باقر(علیه السلام)مراسم خوب و شاد خواهیم داشت که فرزندان ما پیرو غدیر تربیت شوند،برای حدود 2500 تا 3000 نفر تدارک غذا داریم و سفره مولا را پهن می کنیم.هر کس دوست دارد یک درهم او هزار درهم شود می تواند برای مراسم عید غدیر کمک کند.اگر عقیقه یا پولی دارید در برپایی باشکوه عید غدیر و ماندگار شدن نام و یاد مولایمان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)کمک کنید که بتوانیم عید غدیر را باشکوه برگزار کنیم.برپایی جشن عید غدیر تنها وظیفه تشکیلات نماز جمعه نیست بلکه همه باید تلاش کنند در خانه، اداره، مدارس، دانشگاهها و و جاههای دیگر عید غدیر باشکوه برگزار شود.هر کسی باید عشق و علاقه خود را نسبت به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)ابراز کند.
روز کشتن قربانی برای شخصی که تازه از دنیا رفته
یکی از سنتهای امروز قربانی است.سؤالی است که چندین سال عرض کردیم و باز هم سؤال می شود این است که می گویند:عید مُرده با عید زنده یعنی چگونه است و قربانی برای میت باید در روز عرفه باشد یا در روز عید قربان؟جواب این است که قربانی برای میت هم باید در روز عید قربان باشد.متأسفانه بعضی افراد برای میت خود در روز عرفه قربانی می کنند و میت خود را از قربانی روز عید محروم می کنند.این کار خیرات به حساب می آید و قربانی محسوب نمی شود.روز عرفه، روز دعا است نه روز مرده ها و مانند این است که ما نماز جمعه را پنج شنبه بخوانیم.بنابراین این فکر غلط را از سر بیرون کنید.
تبیین جهان اسلام در سخنان مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)
پیام مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی)را در حج شنیدید، این پیام را چند بار مطالعه کنید.ایشان درد جهان اسلام را به خوبی تبیین کردند.استکبار جهانی و تکفیری ها به اسم این که ما کافریم و مسلمان نیستیم، قلب مسلمان را در می آوردند و می جَوَند. این کاری است که مشرکین انجام می دادند.آنها ناموس مسلمان را به عنوان این که شیعه است می کشند.بعد می فرمایند:دست های ناپاک دشمن یعنی آمریکا و اسرائیل است.در صورتی که اسلام دین برادری است و همه امروز در عرفات جمع شده اند و نمی گویند سنی یا شیعه هستند.همه پیرو توحید و مسلمان هستند. اسلام دین برادری، عشق و محبت است.یکی دیگر از نکاتی که آقا فرمودند:مسئله دشمن شناسی است که خود را دشمن یکدیگر ندانیم، آمریکا و اسرائیل دشمن ما هستند آنها را بشناسیم که چه نقشه هایی برای نابودی مسلمانان طراحی کرده اند.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|
|
| چاپ این نسخه درجه: 0.00 چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه |
