مطالب

آثار استغفار،شرايط زمان امام حسن(عليه السلام)بعد از شهادت امام علي(عليه السلام)

ارسال شده توسط: مدير	بازدید شده: 645 مرتبه
دسته: سخنراني در خصوص يا به نقل از پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت(ع)	تاریخ: 1392.05.07
سخنراني امام جمعه محترم بافت حجت الاسلام و المسلمين ابراهيمي در مراسم عزداري در منزل آقاي سلجوقي مورخ 91/9/30 آثار استغفار،شرايط زمان امام حسن(عليه السلام)بعد از شهادت امام علي(عليه السلام) بسم الله الرحمن الرحيم اعمال شب جمعه چند وقت پيش پيام كوتاهي با مضمون كارهايي كه در شب يلدا بايد انجام دهيم براي بنده فرستادند يعني از نظر استحباب و شرعي عملي هست كه انجام دهيم يا خير، من بررسي كردم و عمل خاصي را پيدا نكردم.شما در مفاتيح نگاه كنيد اگر فردي حاجتمند،نيازمند و گرفتار باشد از امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايت شده است كه بعد از غسل نيمه شب جمعه دو ركعت نماز به نيت نماز امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بخواند، نماز امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دو ركعت و به جاي يكبار گفتن«اياك نعبد و اياك نستعين» بايد صد مرتبه اين جمله را تكرار كنيد ذكر ركوع و سجده رانيز هفت مرتبه بايد گفته شود و بعد از نماز دعايي بايد خوانده شود كه در حاشيه مفاتيح الجنان نوشته شده، بعد از خواندن دعا هر حاجتي داشته باشيد مستجاب مي شود. فوايد استغفار اخيرا كتابي با عنوان طريق وصل به چاپ رسيده است، خلاصه درس ها و فرمايشات آيت الله مجتهدي تهراني مي باشد، ايشان در تلويزيون نيز نكات اخلاقي را بيان مي كنند و انسان بايد در سير و سلوك استاد براي خود انتخاب كند. نكته اي كه اين بزرگوار بيان مي كنند در باب استغفار این است،مي فرمايند: خوشا به حال بنده مومني كه در روز قيامت زماني كه پرونده اعمالش را باز مي كنند در مقابل هر گناهي يك استغفار داشته باشد. در ادامه ايشان حديثي را ذكر مي كنند،كساني كه زياد اهل استغفار هستند طبق اين روايت«مَنْ أَكْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضيق مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ»(بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 281)چهار بركت خداوند به او عطا مي كند از چهار نعمت بزرگ بهره مند مي شود. بركت اول اينكه غم و غصه او برطرف مي شود،هر گاه غم و غصه به دل شما آمد شروع به استغفار كنيد. دوم اگر از مطلبي ترسيديد مخصوصا توجه كنيد اين چند روز مرتب از سايت هاي مختلف اعلام كردند سه روز شب مي شود تمام جهان ترسيدند به جز مسلمانان كه مي دانند قيامت اينگونه رخ نمي دهد،امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور مي كنند و جهان را پراز عدل و داد مي كنند،حضرت عيسي(عليه السلام) به همراه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي آيند، امام حسين(عليه السلام) و امامان حال يا همه يا بعضي از آنها رجعت و حكومت مي كنند وبعد از همه اين وقايع قيامت رخ مي دهد، كه اين وقايع ممكن است هزار سال يا بيشتر و كمتر رخ بدهد،علم به قيامت و ظهور امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فقط نزد خداوند است هر فردي بخواهد پيشگويي كند قطعا دروغگو است.در نتيجه هرگاه خوف و ترسي در دل شما رخنه كرد درمان آن استغفار است. استغفار كليد رزق سومين بركت،استغفار كليد رزق و روزي است،اگر فردي اهل استغفار شد خداوند از جايي كه انتظار ندارد رزق و روزي او را مي رساند. البته بركات استغفار بسيار بيشتر از اين مطالب است اما همين مقدار كه انسان بداند در اين شب ها بيكار نشيند و ذكر بگويد كافي است، زماني آقاي قرائتي نقل مي كردند كه فردي خواست صورت امام علي(عليه السلام) را اصلاح كند، امام علي(عليه السلام) مشغول ذكر گفتن بودند آن فرد به امام گفت كمي صبر كنيد تا بتوانم سبیل شما را اصلاح كنم امام علي(عليه السلام) فرمودند: از يك ذكر عقب مي افتم.از عمر بهره ببريم با ياد و نام پروردگار. امشب به روايتي شب شهادت امام حسن مجتبي(عليه السلام) مي باشد البته مراجع فردا مثل روز شهادت را نيز عزاداري مي كنند با اينكه روز ولادت نيز مي باشد مرسوم است كه منزل مراجع مجلس عزاداري بر پا مي شود، هرچند كه مشهور بين علما و بزرگان شيعه بيست و هشتم ماه صفر هم رحلت جانگداز پيامبر اكرم(صلي الله عليه و اله) و هم شهادت امام حسن(عليه السلام) مي باشد اما به روايتي هفتم ماه صفر شهادت ايشان است. روايتي كه از رسول خدا(صلي الله عليه و اله) خدمت شما عرض كردم كه مي فرمايند:«الحسن و الحسين امامان» حسن(عليه السلام) و حسين(عليه السلام) امام هستند چه قيام بكنند و چه قيام نكنند. مطلبي كه خدمت شما مي خواهم عرض كنم بخشي از اوضاع زمان امام حسن(عليه السلام) است كه از يك جهت شباهتي به وضعيت كشور ما دارد اما تفاوت اساسي اين است كه مردم شيعه زمان امام حسن(عليه السلام) از بصيرت و آگاهي كامل برخوردار نبودند، فهم و شعور اطاعت از امام را نداشتند تحت تاثير عوامل مختلفي قرار گرفته بودند. تفاوت آن زمان و اين زمان از ناحيه مردم است. بخشندگي امام حسن مجتبي(عليه السلام) يكي از كنيزان امام حسن(عليه السلام) دسته گلي به امام حسن(عليه السلام) تقديم كرد و امام او را در راه خدا آزاد كردند افراد به امام اعتراض كردند و گفتند در مقابل دسته گل كنيز را كه به قيمت گران خريداري شده را آزاد مي كنيد؟ امام حسن مجتبي(عليه السلام) فرمودند: خداوند اينگونه ما را تربيت كرده است تربيت ما الهي است«اذا حيیتم بتحيتة»وقتي به شما تحيت گفته شد و يا هديه اي به شما داده شد شما پاسخ آن را بهتر و نيكوتر دهيد،خداوند اينگونه ما را تربيت كرده و در عوض اين دسته گل بايد اين كنيز را در راه رضاي خداوند آزاد كنم. اين صفت بخشندگي امام را نشان مي دهد. آماده شدن امام حسن(عليه السلام)براي جنگ با معاويه بعد از شهادت امام علي(عليه السلام) مردم با امام حسن(عليه السلام) بيعت كردند، هجده روز از شهادت امام علي(عليه السلام) بيشتر نگذشته بود بلافاصله معاويه از اين فرصت استفاه كرد و لشكر خود را آماده و براي فتح عراق و تسلط بر مسلمانان حركت كرد،لشكر را تا نزديكي موصل آورد، امام حسن مجتبي(عليه السلام) سخنراني ايراد كردند و فرمودند: من در نخيله و پادگان اردو می زنم شما نيز كارهاي خود را انجام دهيد و مسلمانان از مدينه، كوفه و اطراف به ما بپيوندند. به تدريج نيروها جمع شدند، افراد مختلف با انگيزه هاي متفاوت، در ميان لشكر امام رؤساي قبايل حضور پيدا كرده بودند و دستور دادند كه افراد قبيله نيز حضور پيدا كنند، عده اي از خوارج بودند منتظر بودند تا در جنگ با معاويه حضور پيدا كنند انگيزه ياري امام را نداشتند اما به دليل دشمن مشترك حركت كردند،انگيزه عده اي اين بود كه امام حسن(عليه السلام) پيروز مي شوند و آنها به پست و مقام دست پيدا مي كنند. بنابراين در لشكر امام حسن(عليه السلام) گروهها با انگيزه هاي متفاوت حضور داشتند امام يك نفر را به نام عبيد الله بن عباس(عباس عموي رسول خدا(صلي الله عليه و اله) بود)كه برادرش به نام عبدالله بن عباس شاگرد امام علي(عليه السلام) و مفسر قرآن بود. عبيدالله فردي است كه دو فرزندش به دست معاويه كشته شدند خوب انگيزه جهاد وياري امام در او بالا بود درنتيجه او را سردار قرار دادند دوازده هزار نفر طلايه دار لشكر بودند كه به آنها مقدمة الجيش مي گفتند،لشكرها در آن زمان ميمنه، ميسره و قلب لشكر داشتند و مقدمة الجيش.امام حسن(عليه السلام) مقدمة الجيش را از قوي ترين مردان انتخاب كردند كه دوازده هزار نفر بودند و سه فرمانده تعيين كردند كه اگر عبيدالله به شهادت رسيد دو فرمانده بعدي باشند، اين افراد به سمت اردوگاه معاويه حركت كردند و مي بايست تمام گزارشات را به امام برسانند. شرايط زمان امام حسن(عليه السلام) بعد از شهادت امام علي(عليه السلام) جو وفضاي آن زمان را بررسي كنيد،جاسوسان به ميان لشكر امام حسن(علیه السلام) رفتند و شايعه كردند كه امام قصد صلح دارد، از طرفي پيام آوردند به عبیدالله كه معاويه يك ميليون درهم به تو مي بخشد پانصد هزار نقد و مابقی بعد از پیوستن،یکی از دختران خود را به عقد تو در می آورد و بعد از جنگ تو را فرمانده يكي از ولايات قرار مي دهد، او پانصد درهم را قبول كرد و شبانه با هشت هزار نفر به لشكر معاويه پيوست.لشكر امام از هم پاشيد، در ميان چهارهزار نفري كه از مقدمة الجيش باقي مانده بودند شايعه درست كردند كه امام مي خواهند صلح كنند و شما براي چه مي جنگيد چرا كه عبيدالله به دشمن پيوسته است و قيس بن سعد نيز قصد پيوستن به معاويه را دارد.با اين كار روحيه باقي مانده لشكر را خورد كردند، معاويه چند نفر از بزرگان عراق را انتخاب كرد و آنها را به ديدار امام فرستاد و به آنها دستور داد بعد از ملاقات با امام از خيمه كه بيرون آمدند بلند فرياد بزنند كه الحمدلله امام با معاويه صلح و خون مسلمانان را حفظ كردند، اولا كه امام حسن(عليه السلام) مرد جنگ بودند در دوران زندگي در جنگ هاي صفين،خوارج در همه جنگ ها اعلام آمادگي و سخنراني كردند اين كه خدمت شما عرض مي كنم شايعه ساختند امام صلح كرد دقيقا همانطور كه جنگ را بر ما تحميل كردند صلح را نيز بر امام حسن(عليه السلام) تحميل كردند و بنده نحوه تحميل صلح بر امام حسن(عليه السلام) را خدمت شما عرض مي كنم، چگونه دشمن تاثير مي گذارد و افراد را مي خرد و چگونه امام حسن(عليه السلام) را تنها گذاشتند. تحميل صلح بر امام حسن(عليه السلام) افرادي را كه معاويه فرستاده بود به مدائن رفتند و با امام حسن(عليه السلام) ملاقات كردند، به امام گفتند با ما صلح كنيد و امام موافقت نكردند اما وقتي از خيمه بيرون آمدند شروع به تكبير گفتن كردند كه امام حسن(عليه السلام) صلح را پذيرفتند و با صلح خود خون مسلمانان را حفظ كردند، حال توجه كنيد لشكريان به جاي اينكه بروند و از امام حسن(عليه السلام) بپرسند كه آيا شما صلح را پذيرفته ايد يا خير، عده اي در همان حال شروع به اعتراض كردند كه امام حسن(عليه السلام) با پذيرفتن صلح ما را ذليل كرده است حتي نمي گفتند «السلام عليك يا حسن بن علي»و مي گفتند«السلام عليك يا مذل المومنين»سلام بر تو كه مومنين را ذليل كردي، اينكه ما مي گوييم امام حسن(عليه السلام) غريب هستند به دليل شرايطي است كه خدمت شما عرض مي كنممسائلی از این قبیل پیش آمد که صلح را بر امام تحمیل کرد و امام حسن(عليه السلام) صلح را پذيرفت لشكريان خود امام حسن(عليه السلام) به خيمه امام حسن مجتبي(عليه السلام) حمله كردند تمام اموال امام را غارت كردند به نحوي كه اگر بسيجيان جان بر كف همراه امام حسن(عليه السلام)نبودند امام را به شهادت مي رساندند.امام را از همان جا حركت دادند، رؤساي قبايل نامه اي به معاويه نوشتند كه زمينه براي حضور شما محيا شده است كه اگر با آمدنت بخواهيد ما امام حسن(عليه السلام) را به تو تحويل مي دهيم يعني اگر بخواهي امام حسن(عليه السلام) را ترور خواهيم كرد.اين نامه ها را به معاويه فرستادند و معاويه نيز آن نامه ها را به امام حسن(عليه السلام) فرستاد كه بدانيد اينگونه نيروهايي داريد و از پشت سر به شما خنجر مي زنند، از طرفي معاويه زمينه را فراهم مي كرد و جو را نيز امام حسن(عليه السلام) خود مي دانستند. امام حسن(عليه السلام) به ساباط يكي از شهرهاي عراق رفتند وقتي به اين شهر يكي از خوارج به امام حمله كرد و با خنجري كه داشت خواست به پهلوي امام بزند كه نتوانست و خنجر را در پاي امام فرو كرد، زخم امام بسيار عميق بود و شرايط به گونه اي بود كه امام را مجددا به مداين برگرداندند، امام حسن(عليه السلام) به شدت زخمي بودند و معاويه با نا آگاهي و بي بصيرتي مردم شرايط را براي امام حسن(عليه السلام) بسيار نابسامان کرد، معاويه لشكر خود را به طرف عراق حركت داده بود، امام مردم را در مدائن جمع و سخنراني كردند،آنها را تشويق به جنگ كردند و از عواقب كارها آگاه كردند كه اگر صلح كنند چه وضعيتي پيش مي آيد و اگر جنگ كنند چه مي شود، اگر صلح كنند معاويه به آنها رحم نخواهد كرد ناگهان مردم شروع به شعار دادن كردند و گفتند ما مي خواهيم زنده بمانيم«البقيه البقيه»يعني ما مي خواهيم زنده بمانيم و نمي خواهيم جهاد كنيم.اين شرايط بر امام حسن(عليه السلام) تحميل شد و اگر امام در اين شرايط مي جنگيدند قطعا خون امام هدر مي رفت و ياران اندكي كه داشتند نيز به شهادت مي رسيدند، معاويه نيز انساني بسيار ظاهر ساز كه شهادت امام را خودكشي جلوه مي داد در نتيجه شهادت امام هيچ نفعي براي اسلام نداشت، اينگونه صلح را بر امام حسن(عليه السلام) تحميل كردند. شرايط امام حسن(عليه السلام) براي صلح با همه اين شرايط امام حسن(عليه السلام) قراردادي را نوشتند كه اولا معاويه خود را ميرالمومنين نداند، به اميرالمومنين ناسزا نگويد، معاويه بعد از خود فردي را به عنوان جانشين انتخاب نكند، شيعيان اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) هر كجا هستند در امان باشند و شرايط سنگين ديگر كه امام حسن(عليه السلام) در مفاد صلح نامه نوشتند. زير پا گذاشتن شروط صلح از طرف معاويه بعد از اينكه صلح بر امام حسن(عليه السلام) تحميل شد معاويه خواست سخنراني كند، گفت من با شما صلح نكردم كه با شما نماز بخوانم بلكه هدف من از اين صلح تسلط بر تمامي كشورهاي مسلمان بوده و مي خواستم رياست كنم و الان هم رئيس هستم در نتيجه تمام شروط را زير پا مي گذارم و هيچ كدام از شروط را قبول ندارم. حفظ اسلام توسط امام حسن(عليه السلام) از بعد شرایط داخلی و خارجی اين اوضاع بر امام حسن(عليه السلام) تحميل شد و امام مجبور به اين صلح تحميلي شدند واز اين طريق توانستند شيعيان خالص را حفظ كنند، البته مسائلي كه خدمت شما عرض كردم بعد داخلي بود. از لحاظ شرايط خارجي، رومي ها شكست خورده بودند منتظر فرصت بودند و به محض اينكه ديدند معاويه قصد جنگ با امام حسن(عليه السلام) را دارد قصد كردند بر اسلام بتازند و به طور كلي اسلام را از بين ببرند، امام اين مسئله را هم در نظر داشتند كه اگر امام با اينها درگير مي شدند اسلام به طور كلي نابود مي شد از اين جهت امام مجبور به صلح شد. شهادت امام حسن(عليه السلام) معاويه همه جا دشمني و كينه اي كه نسبت به امام حسن(عليه السلام) داشت را نشان مي داد بعد از صلح با روم از پادشاه روم درخواست كرد سمي را براي او بفرستد پادشاه روم سم را براي معاويه فرستاد، معاويه شروع به تحقيق كرد كه چگونه امام را به شهادت برساند از طرف چه فردي موفقيت آميز است، متوجه شد بهترين فرد جعده است، جعده دختر اشعث بود، اشعث از يك خاندان فرصت طلب بود كه بيشترين ضربه را بر اسلام اين خانواده زدند،اشعث در شهادت اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) نقش اساسي داشت از همكاران ابن ملجم بود، از طرفي دختر او در شهادت امام نقش اساسي داشته، پسر وي به نام محمدبن اشعث در كربلا نقش اساسي در شهادت امام حسين(عليه السلام) داشت. جعده از امام حسن(عليه السلام) بچه دار نشد و عقده اي از امام حسن(عليه السلام) به دل داشت، معاويه به حاكم مدينه گفت از هر راهي مي تواني او را تحريك كن،پول هنگفتي به او بدهيد، به او وعده بدهيد كه او را به عقد يزيد در مي آورند.جعده زهر را به امام حسن(عليه السلام) داد امام روزه بودند وقتي خواستند افطار كنند جعده شربتي مصفا از عسل درست كرد و زهر را نيز در آن ريخت، به مجردي كه امام شربت را نوشيد فرمودند: اي دشمن خدا كار خود را كردي منتها بدان هم تو خوار هستي و هم معاويه، معاويه پيك فرستاده بود كه لحظه به لحظه گزارش احوال امام را به او برساند. حال امام حسن(عليه السلام) روز به روز وخيم تر مي شد و زهر تمام وجود امام را فرا گرفته بود، افراد مختلف به عيادت امام مي رفتند، لحظات پاياني عمر امام فرا رسيد امام دستور دادند امام حسين(عليه السلام) نزد او بيايند امام حسين(عليه السلام) بر بالين امام حسن(عليه السلام) رفتند سر ايشان را بر دامن گرفت به قدري زهر تاثير گذاشته بود كه ايشان گاهي از هوش مي رفتند، قطرات اشك از چشمان امام حسين(عليه السلام) بر گونه امام حسن(عليه السلام) افتاد، امام حسن(عليه السلام) چشمان را باز كردند و اشك از چشمان امام حسين() پاك كردند و گفتند گريه نكنيد«لا يوم كيومك يا ابا عبدالله»فرمودند:يك نفر به من زهر داد اما سي هزار نفر آهنگ كشتن تو را مي زنند. امام حسن(عليه السلام) از دنيا رفت امام حسين(عليه السلام) ايشان را غسل دادند بدن را حركت دادند و خواستند امام حسن(عليه السلام) را در كنار قبر رسول خدا(صلي الله عليه و اله) دفن كنند مروان عايشه را تحريك كرد و نگذاشت، درگيري شد و به بدن امام حسن(عليه السلام) تيراندازي كردند هفتاد تير به بدن اصابت كرد.پيكر امام را در كنار بقيع دفن كردند امام حسين(عليه السلام) در كنار قبر امام حسن(عليه السلام) شروع به گريه كردند،غارت زده آن نيست كه اموال او را غارت كردند، غارت زده آن است كه برادرش در ميان خاك. والسلام عليكم و رحمة و بركاته