سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

بيان مسئله خمس، اوج قساوت يزيديان در ظهر عاشورا

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 799 مرتبه
دسته: واجبات و مستحبات(خمس،زكات،صدقه و ...)تاریخ: 1392.05.07
 
سخنراني امام جمعه محترم بافت حجت الاسلام و المسلمين ابراهيمي به مناسبت شب شام غريبان در امامزاده فاطمه سيد سلطان فقيهة الدين(سلام الله عليها) بزنجان 91/9/5
بيان مسئله خمس، اوج قساوت يزيديان در ظهر عاشورا
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحيم

تقدير و تشكر مي كنم از همه شما بزرگواران به خاطر مجالس عزاداري كه در مدت برپا كرديد اجر شما با امام حسين(عليه السلام)، امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و حضرت زهرا(سلام الله عليها).
داستان مرد ژاپنی انفاق کننده یک پنجم اموال خود
مسئله شرعي را در قالب داستان خدمت شما عرض مي كنم،بنده خدايي در ژاپن وضع مالي بسيار خوبي پيدا كرد تا جايي كه دولت ژاپن اگر بخواهد از جايي قرض بگيرد از اين فرد كمك مي گرفت. سرنوشت اين فرد چگونه بوده و چه اتفاقي افتاده است كه اين فرد به اين جايگاه رسيد؟ اين فرد در پرورشگاه بزرگ شده بود و مدتي دچار سختي و گرفتاري بسياري شد، در راز و نياز خود با خداوند گفت اگر وضع مالي من خوب شود و درآمدي به من عطا كني پايان هر سال يك پنجم درآمد خود را خرج بچه هاي پرورشگاه مي كنم.از آنجايي كه خداوند به بندگانش لطف دارد اين فرد توانست زمين كشاورزي اجاره كند و در آن آفتابگردان كشت مي كرد و از درآمدي كه به دست آورد يك پنجم آن را صرف بچه هاي پرورشگاه كرد.سال بعد توانست آن زمين را اجاره كند و درآمد بيشتري خداوند به او عطا كرد يك پنجم درآمد را مجددا صرف پرورشگاه كرد و توانست با درآمد آن سال زمين را بخرد. سال هاي بعد نيز به عهد خود وفا كرد و مرتب از نظر مالي توسعه پيدا مي كرد،به قدري وضع مالي او خوب شده بود كه علاوه بر پروشگاه به سالمندان و ساير نيازمندان نيز كمك مي كند و اين يك پنجم همان خمس است.اين فرد مسلمان نيست اما با خداوند عهد بسته و خداوند نيز نعمت فراواني به او عطا كرده است.خداوند به ما دستور داده است در پايان هر سال اموال خود را بررسي كنيم، بدهي خود را بپردازيم، هديه اي اگر قرار بود به فردي بدهيم آن را كنار بگذاريم و اموال خود را بررسي كنيم هر چه سود داشته ايم يك پنجم آن را در راه خداوند بپردازيم، منتها خمس بايد در جاي صحيح مصرف شود و در راهي صرف شود كه بسيار حياتي است و آن خرج احياي دين، مذهب جعفري و مذهب تشيع مي باشد.اگر در پايان سال خمس را محاسبه كرديم و مبلغ بسيار كمي شد مهم نيست و آنچه اهميت دارد اعتقاد انسان است مهم اين است كه انسان معتقد باشد و اين حسابگري را داشته باشد.
فوايد خمس از ديدگاه حضرت زهرا(سلام الله عليها)
خمس دو فايده دارد حديث حضرت زهرا(سلام الله عليها) در سخنراني بسيار مهم كه در جمع مهاجرين و انصار ايراد كردند فرمودند: زكات دو فايده دارد«تزكية للنفس نماء في الرزق»هم جان و روح انسان را پاك مي كند و هم باعث گسترش رزق و روزي مي شود.خمس هم باعث پاكي جان و روح مي شود و هم پاكي اموال انسان از طرفي نيز عامل رشد مال مي باشد.
پرداخت خمس عامل رشد متوازن صفات خوب در انسان
انساني كه اهل خير و انفاق و پرداخت واجبات نيست در وجود او يك صفت رشد مي كند و آن هم خساست است و حرص جمع آوري مال در او رشد پيدا مي كند و حس بخشش، كار خير انجام دادن، دستگيري از ديگران، ساخت مساجد و حسينيه ها و ساير صفات نيكو را متوجه نمي شود.بنده خدايي قصد سفر كرد و تكه نان خشكي را به بچه داد و مواد غذايي ديگر مثل پنير و عسل را در يخچال گذاشت و در آن را قفل كرد زماني كه از سفر برگشت ديد بچه ها نان خالي را به قفل مي زنند و بعد مي خورند به آنها گفت شما يك روز نمي توانيد نان خالي بخوريد و حتما بايد نان و پنير بخوريد؟انسان وقتي به اين مرحله رسيد نسبت به خانواده خود خسيس مي شود همانند پينوكيو كه فقط بيني او رشد مي كند و در اين گونه افراد فقط يك خصلت رشد مي كند و لذت خدمت به مردم،لذت دستگيري از ديگران و لذت انفاق در او مي ميرد، اين فرد به مانند فردي است كه فقط يكي از اعضاي بدن او رشد كند در صورتي كه اعضاي بدن بايد متوازن رشد كند در مورد خصوصيات انسان نيز همينطور بايد متوازن رشد كنند مثلا انفاق به اندازه و حس جمع آوري مال نيز به اندازه،اگر فقط حس جمع آوري مال داشته باشد صفات ديگر در او مي ميرد و متوجه نمي شود.
خمس باعث توسعه روزي
حضرت زهرا(سلام الله عليها) مي فرمايند خمس بپردازيد،انفاق كنيد تا جان شما پاك شود و از اين عيوب رها شويد، از طرفي رزق و روزي شما زياد مي شود. خمس همانند درخت انگور است، اين درخت را اگر هر سال هرس كنيد محصول بيشتري به دست مي آوريد و اگر هرس به موقع انجام نشود فقط شاخه ها رشد مي كنند و از محصول خبري نيست، مقدار اضافه مال را بايد جدا كرد اما در راه درست و در راه خداوند.
خمس سهم امام زمان(علیه السلام)و سهم سادات ذریه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
خمس دو قسم است نيمي از آن سهم سادات نيازمند و نيمي سهم امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است.بر سادات نيازمند زكات و صدقه دادن غیر سادات حرام است، اگر در خيابان بچه فقير سیدی ببينيد و بخواهيد به او صدقه بدهيد بر او حرام است،مثل فردا كه روز يازدهم محرم است اسرا را وارد كوفه كردند مردم متوجه شدند بچه ها گرسنه هستند و به آنها نان مي دادند و فكر مي كردند كار خيري انجام مي دهند حضرت زينب(سلام الله عليها) مي گفتند مردم مگر نمي دانيد صدقه بر ما حرام است، اما سادات نيازمند بايد زندگي خود را از طريقي اداره كنند و خداوند از طريق قرار دادن خمس اين امكان را فراهم كرده است، اگر مردم خمس پرداخت كنند سادات به دفتر امام جمعه مراجعه مي كنند و امام جمعه مي تواند به سادات فقير نيز كمك كند.البته شما بايد بعد از پرداخت خمس رسيد مرجع تقليد خود را تحويل بگيريد، بايد رسيد با مهر مرجع تقليد دريافت كنيد و زماني كه خمس پرداخت مي شود بايد قصد قربت داشته باشيد.
ديگر آثار پرداخت خمس
آثار پرداخت خمس اين مي شود كه هم رزق و روزي توسعه پيدا كندو هم انسان واجبات خود را انجام داده است،از طرفي در هر شهري كه خمس پرداخت مي شود سادات به دفتر امام جمعه شهر خود بايد مراجعه كنند مثلا اگر سادات شهرستان بافت به كرمان مراجعه كنند در آنجا جوابي نمي گيرند و بايد به امام جمعه شهر خود مراجعه كنند.مراجع اجازه مي دهند خمس بايد به دست آنها برسد، هر فردي نمي تواند خمس را حساب كند،هر فردي حق گرفتن خمس را ندارد و بايد از مرجع تقليد شما به صورت كتبي يا شفاهي اجازه دريافت وجوهات را داده باشند و خود مراجع اجازه مي دهند مقداري از آن صرف سادات منطقه و مقداري نيز صرف طلبه هاي حوزه علميه منطقه شود.حوزه هاي علميه بودجه دولتي ندارند و دولت به حوزه ها كمك نمي كند و فقط از وجوهات بايد دين اداره شود. ما ماليات پرداخت مي كنيم و دولت نيز جاده ها، بيمارستان ها، پارك ها و غيره را مي سازد اما خمس مي پردازيم كه دين ما و مكتب تشيع حفظ شود، هر ساله علمايي تربيت مي شوند، مراجع تقليد كه هميشه زنده نيستند و نياز به مراجع جديد داريم و حوزه هاي علميه اين افراد را تربيت مي كند از اين جهت نياز به خمس مطرح مي شود.
نتيجه عدم پرداخت خمس
اگر خمس را نپردازيم مال ما حرام و غصب مي شود، مال امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در ميان اموال ما باشد و نپردازيم در اين صورت مال امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را غصب كرده ايم.ممكن است انسان صبح جمعه بسيار براي امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) گريه كند و از طرفي مال امام را غصب كند، تا زماني كه خمس مال خود را نپردازد شرعا نمي تواند از آن مال استفاده كند مگر اينكه مال خود را پاك كند و اگر نمي تواند خمس را بپردازد با وكيل مرجع تقليد خود دست گردان كند تا بتواند خمس را بپردازد.جوانان عزيز سعي كنيد از همان اول زندگي اهل انجام واجبات و كار خير باشيد و لذت انجام كار خير رابچشيد، خداوند حج و زيارات عتبات را به شما عطا مي كند و به شما بركت مي دهد اگر خسيس و بخيل شديد نه خود استفاده مي كنيم و نه فرزندان و خيري از زندگي نمي بريم، افرادي كه مدرسه مي سازند بسيار پول خرج مي كنند و دهها ميليون خداوند براي آنها جبران مي كند، اما انسان هست كه ميلياردر است و نان سوخته مي خورد و يك سر سوزن كار خير انجام نمي دهد، بسيجيان به او گفتند در راه خير كمك كنيد با وجود رزق فراواني كه داشت مبلغ اندكي كمك كرد و خساست به خرج داد چند سال بعد اشرار فرزند و را گروگان گرفتند و پنجاه ميليون از او گرفتند، فردي كه با اختيار در راه خير از پولش خرج نكند مجبور مي شود در راه شر دهها برابر خرج كند.زندگي هاي خود را با كار خير در راه خداوند آغاز كنيد، هندوها در تجارت با امام حسين(عليه السلام) شريك هستند و نذر مي كنند كه اگر مالي بدست آورند قسمتي از آن را در راه امام حسين(عليه السلام) خرج كنند و آنها حسينيه(امام باره)مي سازند و در روز عاشورا عزاداري هاي باشكوهي برگزار مي كنند. هر چه بيشتر به اهل بيت و ائمه اطهار نزديكتر شويم دنيا و آخرت ما ساخته مي شود، خداوند به ما بركت مي دهد و ما باني مجالس امام حسين(عليه السلام) و كارهاي خير مي شويم و دهها نفر از بركت ما نان مي خورند به شرط اينكه به امام حسين(عليه السلام) نزديك شويم و مال و زندگي خود را پاك كنيم.فرزنداني از اين خانه ها وارد جامعه مي شوند مايه افتخار والدين اما اگر اهل خير و كارنيك نباشند فرزندان مايه آبروريزي مي شوند البته استثناءاتي هم هست كه در خانواده هايي كه متدين نيستند اما فرزندان بسيار خوبي دارند.
اوج قساوت يزيديان در ظهر عاشورا
در بعد از ظهر چنين روزي اوج قساوت دشمن نمايان شد،خانداني كه بزرگانش به شهادت رسيده و حتي يك مرد هم ديگر نمانده است اولين كاري كه عمر سعد و شمر دستور دادند گفتند تا مي توانيد غارت كنيد هر چه در خيمه ها پيدا مي شد غارت كردند لباس ها دختران اميرالمومنين امام علي(عليه السلام) را بردند، كفش ها و روسري هاي آنها را بردند، دختران عرب خلخال به پا مي بستند خلخال ها را نيز غارت كردند، وقتي مي رسيدند صرف نمي كرد گوشواره ها را درست در بياورند همانطور گوشواره را با گوش مي دريدند. فاطمه صغري مي گويد من جلوي خيمه ايستاده بودم با خود گفتم خدا كند اينها سراغ من نيايند ديدم با اسب به طرف من آمد، من به طرف بيابان فرار كردم و او با كعب نيزه به پشت من زد و من با صورت به زمين خوردم خون از دهان من جاري شد و بيهوش شدم بعد از مدتي ديدم حضرت زينب(سلام الله عليها) بر بالين من نشسته اند اولين جمله اي كه دختر امام حسين(عليه السلام) گفت اين بود كه عمه جان پارچه يا چادري بدهيد من سر خود را بپوشانم، حضرت زينب(سلام الله عليها) اين كوه صبر كه قلب امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به درد آمد فرمود:«عمتك مثلك»دختر برادر با زينب(سلام الله عليها) نيز همين كار را كردند. مي گويند نگاه كردم ديدم از گوش هاي حضرت زينب(سلام الله عليها) مرتب خون مي آيد و پشت حضرت از شدت تازيانه ها كبود شده است. خيمه ها را غارت كردند آتش زدند،سرها را بريدند سر امام حسين(عليه السلام) را به خولي دادند تا زودتر ببرد و پيروزي را تبريك گويد، خولي وقتي به كوفه رسيد در دارالعماره بسته بود، سر را به خانه آورد و آن را در تشت گذاشت وارد خانه شد و به همسر خود گفت هديه اي با ارزش تر از طلا براي تو آوردم، گفت چه هديه اي؟ گفت سر حسين بن علي(عليه السلام) را آوردم. گفت مردها هديه طلا و جواهرات مي آورند تو براي من سر حسين بن علي(عليه السلام) را آوردي بخدا قسم كه از اين لحظه به بعد سر من و سر تو بر روي يك بالشت قرار نمي گيرد،بيرون رفت و ديد شعاعي از نور از سر به آسمان رفته و دائما مرغان سفيد رفت و آمد مي كنند و صداي خانمي مي آيد كه مي گفت غريب مادر حسين(عليه السلام)، عطشان مادر حسين(عليه السلام)،مظلوم مادر حسين(عليه السلام). فاطمه صغري مي گويد ما رفتيم با حضرت زينب(سلام الله عليها) ببينيم امام سجاد(عليه السلام) در چه حالي هستند ديدند امام به صورت بر زمين افتاده اند و توان حركت ندارند،و در نهايت شروع به جمع كردن بچه هاي امام حسين(عليه السلام) كردند و متوجه شدند دو فرزند امام حسين(عليه السلام) گم شده اند در ميان بيابان جستجو كردند و از دور سياهي ديدند وقتي نزديك شدند ديدند دو طفل دستان را به گردن همديگر انداخته اند، گفتند آرام نزديك شويد چرا كه امروز سختي بسيار ديدند بيدار نشوند حضرت بچه ها را تكان دادند متوجه شدند از تشنگي جان داده اند وقتي گزارش رسيد به عمرسعد دستور داد آب را آزاد كنيد آب را به بچه ها دادند و همه روي گرداندند و گفتند امام حسين(عليه السلام) لب تشنه جان داد چگونه براي ما آب آورده ايد. همانند فردا بعد از ظهر مي خواستند اسرا را حركت دهند شتران بدون پالان را آوردند حضرت زينب(سلام الله عليها) بچه ها را صدا مي زدند و سوار بر شتر كردند و نوبت به خود حضرت زينب(سلام الله عليها) رسيد حضرت غريبانه به امام سجاد(عليه السلام) نگاه مي كردند امام خواستند به ايشان كمك كنند اما به قدري ضعيف شده بودند كه نتواستند شمر بالاي سر امام سجاد(عليه السلام)حاضر شد و شروع به زدن تازيانه كرد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.