سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نحوه محاسبه خمس، تهاجم فرهنگي عليه امام حسين(عليه السلام)و مقابله اهل بيت(عليهم السلام)به تبليغات سوء دشمن

ارسال شده توسط: مديربازدید شده: 834 مرتبه
دسته: واجبات و مستحبات(خمس،زكات،صدقه و ...)تاریخ: 1392.05.07
 
سخنراني امام جمعه محترم بافت حجت الاسلام والمسلمين علي ابراهيمي به مناسبت شب شام غريبان در هيئت بقيه الله عجل الله تعالي فرجه الشريف مورخ 91/9/5
نحوه محاسبه خمس، تهاجم فرهنگي عليه امام حسين(عليه السلام)و مقابله اهل بيت(عليهم السلام)به تبليغات سوء دشمن
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحيم
خمس باعث پاك شدن جان و روح انسان

در ژاپن فردي در پرورشگاه بزرگ شده بود و در آنجا بر او سخت مي گذشت بعد از بزرگ شدن و آموختن سواد نذر كرد كه خداوندا اگر به من درآمدي عنايت كني هر سال يك پنجم درآمد خود را صرف بچه هاي يتيم مي كنم. سرانجام براي كاشت آفتابگردان زميني را اجاره كرد و خداوند درآمد خوبي به او عطا كرد و او نيز يك پنجم درآمد خود را صرف بچه هاي پرورشگاه كرد. سال بعد نيز توانست زمين را اجاره كند و درآمد بيشتري به او عطا شد و او نيز طبق نذري كه داشت يك پنجم درامد را خرج پرورشگاه كرد و توانست با باقي مانده درامد زمين را بخرد.در زمين كشت و كار كرد و درامد بالايي كسب و زمين ديگري اجاره كرد،همچنان يك پنجم درامد خود را خرج پرورشگاه مي كرد.روز به روز اوضاع مالي او بهتر شد و شروع به خدمت به سالمندان كرد و به قدري وضع مالي او بهبود يافت كه دولت ژاپن اگر مي خواست از فردي پول قرض بگيرد به سراغ او مي آمد.اين يك پنجم همان خمس است كه اسلام به ما دستور داده يك پنجم درامد خود را به عنوان خمس قرار دهيد اما بهترين مصرف آن احياي دين است و كارهاي عام المنفعه را با پرداخت زكات و انفاق انجام دهيم.كارهاي واجب تر كه براي حفظ دين لازم است از راه پرداخت خمس انجام شوند اسلام به خمس دستورداده است اما ما از آن غافل شده ايم.حضرت زهرا(سلام الله عليها) مي فرمايند: خمس و زكات دو خاصيت دارند،يكي اين كه «تزكية للنفس»جان انسان را از بخل پاك مي كند دوم اينكه«نماءٌ في الرزق»پرداخت زكات و خمس مال را بيشتر مي كند. قسمت اول كه حضرت زهرا(سلام الله عليها) مي فرمايند جان را پاك مي كند، در عالم خصلت هاي متفاوتي وجود دارد كه يكي از آنها بخل مي باشد و ضد آن بخشش است.
تقويت حس جمع آوري مال و ثروت عامل به وجود آمدن بخل
اگر انسان حس جمع آوري مال داشته باشد اين خصلت رشد پيدا مي كند و به حدي مي رسد كه او حاضر نمي شود خرج زن و بچه خود را بپردازد.بنده خدايي كاسب كار بود خواست به مسافرت برود لقمه ناني براي بچه هاي خود گذاشت و در اتاقي كه در آن عسل،پنير و وسايل ديگري بود را قفل كرد و به مسافرت رفت.زماني كه برگشت ديد بچه ها نان را به قفل مي زدند و مي خوردند مرد به آنها گفت شما يك روز هم نمي توانيد نان خالي بخوريد؟ اينگونه است كه انسان بخيل مي شود كه حاضر نيست به بچه هاي خودش كمك كند،حاضر به انجام كار خير نيست.لطيفه اي خدمت شما عرض كردم كه فردي از جايي رد مي شدبنده خداي فقيري را ديد كه گريه مي كرد او هم چند نان خريده بود و در حال عبور از آنجا بود كنار او نشست و شروع به گريه كرد.فقير از او پرسيد چرا گريه مي كني؟ گفت بخاطر شما كه فقير هستيد گريه مي كنم، گفت نيازي نيست كه گريه كني به جاي آن نان به من بده. گفت هر چه بخواهي براي تو گريه مي كنم اما نان نمي دهم.بنده خدايي با اسب از محلي در حال عبور بود ديد عده اي نشسته اند و نان مي خورند،به او غذا تعارف كردند گفت اين ميخ را كجا بكوبم تا افسار اسبم را به آن ببندم؟ گفتند بر سر زبان ما بكوب كه ديگر غذا به شما تعارف نكنيم.
رشد تك بُعدي خصلت ها
بعضي از افراد بخيل مي شوند، همانند پينوكيو مي ماند كه فقط يك عضو بدن انسان رشد كند و فقط بيني او بزرگ شود يا دست انسان به تنهايي رشد كند. صفات انسان بايد با هم رشد كند انسان نبايد بخيل باشد بلكه اهل بخشش، گذشت، دوست داشتن، دلسوز باشد و رحم داشته باشد اما اگر حرص و بخل در وجود انسان رشد پيدا كرد ساير خصلت ها ديگر رشد نمي كنند، انسان از رحم و دلسوزي بويي نمي برد اگر انساني از گرسنگي جان بدهد حاضر نيست به او كمك كند.چرا انسان اينگونه مي شود مثل قارون؟قارون حاضر نشد به اندازه يك قران كمك كند، در حالي كه دريايي از مال و ثروت داشت و حضرت موسي(عليه السلام) فرمود: اي زمين او را فرو ببر.چرا انسان اينگونه مي شود؟زيرا بخل پيدا مي كنند و اهل انفاق نيستند. يكي از بركات انفاق، زكات و پرداخت خمس اين است كه جان انسان از خصلت هاي بد پاك مي شود.خوب شدن اخلاق و رفتار باطني بسيار مهم است انسان ها با همين خلق و خو و فكر خود زندگي مي كنند.
پرداخت خمس و زكات باعث افزايش مال و ثروت
فايده دوم پرداخت خمس و زكات افزايش مال و ثروت است، تا به حال نشده است فردي در راه خدا انفاق كند و مال او در سال بعد كم شود. فردي را پيدا نمي كنيد كه مسجد ساخته، خمس و زكات پرداخته و بدبخت شده باشد اين نمو پيدا مي كند، همانند درخت انگور كه اگر هر سال شاخ و برگ اضافي آن را هرس كنيد محصول آن بيشتر مي شود اما اگر شاخ و برگ آن بيشتر شود فقط برگ هاي آن زياد مي شود و محصولي عايد نمي شود.خمس شاخ و برگ اضافي مال است و باعث نمو و بركت مال مي شود،خداوند به مال شما بركت مي دهد. همانند همان فرد ژاپني كه در ابتدا مثال زدم.
مصارف خمس
خمس واجب و دو قسمت است نصف آن سهم امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و نصف ديگر آن سهم سادات است.
طريقه ي محاسبه خمس
چگونه خمس مال خود را حساب كنيم؟ فرض كنيد كارگر يا كارمند هستيد اولين حقوق كه مي گيريد تا يك سال مشكلي ندارد، هرچه خرج كرديد، به زيارت رفتيد، كار خير انجام داديد مشكلي ندارد. فرض كنيد اول ماه محرم به سر كار رفتيد و حقوق گرفتيد در سال بعد اول ماه محرم پايان سال خمسي شما است. حال بايد اينگونه خمس را حساب كنيد: بدهي كه در اين سال داريد از درآمد و ذخيره خود كسر كنيد،اگر قرار است جهيزيه بخريد،يا قصد رفتن به سفر داريد آن را نيز پرداخت كنيد و باقي مانده آن را تقسيم بر پنج كنيد و يك پنجم آن به عنوان خمس بايد پرداخت شود.ارزاق مثل، برنج، گندم، گوشت و... را بايد به قيمت حساب كرد و يك پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت كرد، پول خمس بايد به دست مرجع تقليد شما برسد و رسيد پرداخت آن نيز بايد به دست شما برسد و زمان پرداخت نيز بايد قصد قربت داشته باشيد همان گونه كه در نماز قصد قربت داشته باشيد.هيچ فردي به شما نمي گويد كه خمس خود را پرداخته ايد يا نه هر فردي خود بايد تا زماني كه زنده است ديندار باشد و به واجبات دين رسيدگي كند.اگر شما خمس خود را به دفتر امام جمعه مي پردازيد بايد تقاضاي رسيد كنيد تا يقين كنيد به دست مرجع رسيده است. منتها امام جمعه نماينده تمام مراجع در شهر است مقداري به او اجازه مي دهند كه از اين پول صرف سادات آن منطقه كنند چون اگر سادات فقير باشند نمي توان به آنها صدقه داد و حرام است سادات حق ندارند زكات بگيرند خداوند فقط خمس را بر او قرار داده است. سادات نيازمند به دفتر امام جمعه مراجعه كنند و اگر مردم خمسي داده باشند مقداري كه مرجع تقليد به او اجازه داده است به فقير پرداخت مي كند. اندكي از خمس نيز صرف حوزه هاي علميه كه مستقل از دولت هستند و طلابي كه در آن منطقه تحصيل مي كنند مي شود.
عدم پرداخت خمس به معناي غصب حق امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
بخشي از آن هم به مرجع تقليد فرستاده مي شود كه خرج دين مي شود، شما ماليات مي پردازيد ماليات صرف ساخت مدارس، بيمارستان ها، خيابان ها و پارك و ... مي شود خمس نيز براي احياي دين خرج مي شود.اين حرف نادرست است كه افراد مي گويند ما ماليات مي پردازيم نيازي به پرداخت خمس نيست، ماليات در جاي خود و خمس نيز در جاي خود كه اگر خمس را نپردازيد مال شما حلال محسوب نمي شود و غصب حساب مي شود.در حقيقت فردي كه خمس مال خود را پرداخت نكند مال حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را غصب و سرقت كرده است و اين كار بزرگي است. ممكن است انسان در دعاي ندبه بسيار از فراق امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) گريه كند اما مالي كه متعلق به امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است را غصب كند اين درست نيست با زبان كه نمي شود دين را احيا كرد بلكه بايد در عمل و در زندگي پياده كرد تا بتوان از خيرات و بركات آن استفاده كنيم، ديندار باشيم ديندار بودن يعني وظايف ديني و واجبات را انجام دهيم تا زندگي دنيا گلستان شود و بركت در زندگي جاري شود.
شيوه هاي جنگي يزيديان عليه امام حسين(عليه السلام)
امروز روز عاشورا بود، خداوند انشاءالله به همه شما خير بدهد. يزيديان براي اينكه مردم را براي جنگ با امام حسين(عليه السلام) آماده كنند از دوشيوه استفاده كردند يك از شيوه فرهنگي و دوم از راه جمع آوري سلاح و نيرو.
اهميت تهاجم فرهنگي
برد تبليغات از همه چيز مهم تر و تاثير آن بسيار زياد است اول تهاجم فرهنگي بر امام حسين(عليه السلام) كردند بعد تهاجم بر جسم ايشان. چگونه تهاجم فرهنگي انجام دادند؟ آمدند در شام جا انداختند حكومت معاويه الهي و خدايي است يزيد و معاويه خاندان رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) هستند. مردم شام به جاي اينكه لعن بر شيطان كنند بر امام علي(عليه السلام) به عنوان دشمن خدا لعنت مي فرستادند.
اثبات حكومت معاويه و يزيد از طريق جبر الهي
منطق دوم نيز جبر گرايي بود در زمينه فلسفه عاشورا كتب متعددي هست حتما مطالعه كنيد. جبرگرايي يعني خواست خداوند اين است كه يزيد و معاويه پيشواي مسلمانان باشند يعني خداوند اراده كرده است و جبر الهي اين است چه بخواهيم و چه نخواهيم خداوند قرار داده است كه معاويه حاكم اسلامي شود و يزيد جانشين پيامبر شود. با اين شيوه و شيوه سوم كه مي گفتند خاندان رسول خدا(صلي الله عليه و اله وسلم) ما هستيم، امام حسين(عليه السلام) بر امام حق خروج كرده است و خارجي محسوب مي شود و امام حق يزيد و نماينده او در كوفه عبيدالله كه نماينده حق است مردم وظيفه دارند كه با او بجنگند. از اين طرق دست به تهاجم فرهنگي زدند تا ذهن را عوض نكنيد فكر و روح او عوض نمي شود. وقتي فكر او عوض شد شيوه او را نيز تغيير داده ايد. فردي موفق است كه با تغيير فكر انسان او را تغيير دهد. فردي اعتياد دارد اگر بخواهد اعتياد را كنار بگذارد بايد فكر خود را تغيير دهد تا زماني كه فكر او عوض نشود محال است بتواند شيوه خود را عوض كند. يزيديان فكر مردم را تغيير دادند خواست خداوند است كه يزيد حاكم مسلمانان شود، امام حسين(عليه السلام) نيز در حال تفرقه اندازي است و حكومت بايد با او مقابله كند.
مقابله اهل بيت(عليهم السلام) با تهاجم فرهنگي بني اميه
روز عاشورا جوانان اهل بيت(عليهم السلام) دو كار انجام مي دادند هم مي جنگيدند و هم شبهات را برطرف مي كردند با شعرهايي كه مي خواندند. هر فردي كه به ميدان مي رفت رجز(شعر حماسي كه انسان عقيده و فكر خود را در شعر اعلام مي كند) مي خواند، در چنين روزي حضرت قاسم(عليه السلام) رجز خواند،جوانان ديگر از اهل بيت(عليهم السلام) نيز رجز خواندند با همين رجز مردم را تغيير دادند. اينكه امام حسين(عليه السلام) قيام كردند اگر اين اشعار و رجزها و اين روشن گري ها نبود، اگر از بعد از ظهر عاشورا حضرت زينب(سلام الله عليها) به اسارت نمي رفتند ياد امام حسين(عليه السلام) زنده نمي ماند و همه چيز تمام مي شد، مي گفتند خارجي را كشتند هنگامي كه سر امام حسين(عليه السلام) را در شهر مي گرداندند مي گفتند« هذا رأس خارجي» و مردم نيز حرف آنها را باور مي كردند. اسلام و قرآن باقي نمي ماند، زحمات و كارهاي فكري از ظهر عاشورا شروع شد.اين وظيفه دوم بر عهده حضرت زينب(سلام الله عليها)، دختران اهل بيت(عليهم السلام) و امام سجاد(عليه السلام) بود، مخصوصا از بعد از ظهر عاشورا با شيوه هاي عزاداري، بيان واقعيت، سينه زني، بيان شعر و بيان ظلم بني اميه شروع شد.
بعضي از اشعار اهل بيت(عليهم السلام) را خدمت شما عرض مي كنم.يكي از فرزندان امام حسن(عليه السلام) به ميدان رفت و رجزي خواند:«إن تُنكِرونی فَأَنَا فَرعُ الحَسَن»اگر مرا نمي شناسيد يا خودتان را با نشناختن مي زنيد من فرزند امام حسن(عليه السلام) هستم.خوب امام حسن(عليه السلام) چه كسي است و شما به جنگ با چه كسي آمده ايد؟« سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفى وَالمُؤتَمَن»امام حسن(عليه السلام) فرزند پيامبر امين(صلي الله عليه و اله وسلم) است، پيغمبر امين شنيده ايد من فرزند پيامبر(صلي الله عليه و اله وسلم) هستم.« هذا حُسَینٌ كَالأَسیرِ المُرتَهَن »اين حسين(عليه السلام) همانند اسير است و همه او را محاصره كرده ايد،«بَینَ اُناسٍ لا سُقوا صَوبَ المُزَن»او آمده است چهارده نفر را از دشمن كشته است.
يك رجز از ديگر جوانان غير از بني هاشم در مورد شناختي كه از امام حسين(عليه السلام) داشته اند،نوجواني كه پدر او به شهادت رسيده است.«اميري حسين و نعم الامير»امير شما عبيدالله است اما امير من امام حسين(عليه السلام) است،« اميري حسينٌ و نعم الامير»چه خوب امير و رهبري است.«سرورٌ فواد البشيرٌ النذير »بشير و نذير لقب پيامبر(صلي الله عليه و اله وسلم)است، امام حسين(عليه السلام) مايه خوشحالي قلب پيامبر(صلي الله عليه و اله وسلم) است من اينگونه اميري دارم.«علي و فاطمه والداه»پدر و مادر امام حسين(عليه السلام)، امام علي(عليه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله عليها) هستند،«فهل تعلمون له من نظير»آيا نظيري مي توانيد براي او پيدا كنيد؟
مبارزات اهل بيت عامل ماندگاري واقعه كربلا
جوانان اهل بيت (عليهم السلام) بر دو مورد تاكيد داشتند هم بر شيوه مبارزه با تهاجم دشمن و هم جنگ با شمشير، از عصر عاشورا تماما مبارزات فرهنگي عليه تبليغات شوم دشمن آغاز شد كه امروزه يكي از بركات وجود حضرت زينب(سلام الله عليها) همين مجلس است كه ما در آن حضور داريم.اگر حضرت زينب(سلام الله عليها)، فاطمه صغري(سلام الله عليها)، ام كلثوم، سكينه و حضرت رقيه(سلام الله عليها) نبوند واقعا همانطور كه گفتم كربلا در كربلا مي ماند.
قساوت دشمنان در عصر عاشورا
در بعد از ظهر چنين روزي دشمن تمام قساوت خود را نشان داد و چند جنايت بزرگ انجام داد، خيمه ها را غارت و به آتش كشيدند، سرهاي شهدا را بريدند، سر امام حسين(عليه السلام) را به خولي دادند كه زورتر ببرد و پيروزي را اعلام كند.عمر سعد تا روز بعد در كربلا ماند و بر كشته هاي سپاه خود نماز خواند و آنها را دفن كرد. بعد از ظهر عاشورا اسرا را سوار بر شتر كردند، نحوه برخورد با اسرا را توجه كنيد بسيار عجيب است، امام سجاد(عليه السلام) را بر شتري سوار كردند كه بسيار لاغر و ناتوان بود امام سجاد(عليه السلام) هم بسيار بيمار بودند، به قدري قساوت داشتند كه پاهاي امام سجاد(عليه السلام) را از زير شكم شتر بستند و به گونه اي اسير مي بردند كه انگار اين اسرا از كفار هستند، روسري ها را از سر زنان برداشتند،گوشواره ها را از گوش زنان كَندند، لباس ها را غارت كرده بودند و آنها را پا برهنه و مظلومانه مي بردند. تعدادي از بچه هاي اهل بيت(عليهم السلام) در هجوم آنها به شهادت رسيدند كه يكي از آنها دختر جناب مسلم بن عقيل به نام عاتكه بود كه زير سم اسبان به شهادت رسيد.فاطمه ضغري مي فرمايند: وقتي عمر سعد دستور داد هر چه مي توانيد غارت كنيد همه مثل گرگ به جان ما افتادند، من در خيمه بودم ديدم يكي به طرفم آمد و فرار كرده با ته نيزه چنان بر پشت من زد كه من به صورت بر زمين افتادم و خون از سر و صورتم جاري شد و خلخال از پايم درآورد،روسري را از سرم ربود،گوشواره را چنان از گوشم كشيد كه گوشم پاره شد و من بيهوش شدم بعد از اينكه به هوش آمدم حضرت زينب(سلام الله عليها) را بر بالين خود ديدم كه مي گفت: عزيز برادر بلند شو.وقتي از جايم بلند شدم متوجه شدم سرم برهنه است به حضرت زينب(سلام الله عليها) گفتم دستمال يا پارچه اي به من بدهيد تا بتوانم در مقابل نامحرم خود را بپوشانم.حضرت زينب(سلام الله عليها) فرمودند:«عمتك مثلك»دختر برادر با عمه تو نيز اين چنين كاري كردند و همه چيز را غارت كردند. بچه ها را جمع كردند و متوجه شدند دو طفل از اطفال امام حسين(عليه السلام) گم شدند از دور سياهي ديدند،گفتند آهسته برويد ممكن است بچه ها خواب باشند و بيدار شوند وقتي نزديك شدند ديدند اين دو طفل جان باختند. عمر سعد متوجه شد دو طفل از تشنگي به شهادت رسيدند و دستور داد آب را بر بچه ها باز كنند همه روي از آب برگرداندند و گفتند امام حسين(عليه السلام) را با لبان تشنه به شهادت رسيد ما چگونه آب بنوشيم.
خولي زودتر از همه سر امام حسين(عليه السلام) را برد تا اعلام پيروزي كند اما وقتي به قصر رسيد ديد در قصر بسته است به خانه رفت و سر امام حسين(عليه السلام) را در ظرفي كه لباس مي شستند گذاشت و نزد همسرش رفت و به او گفت برايت هديه اي بهتر از طلا و نقره آوردم پرسيد:چه هديه اي آوردي؟ خولي پاسخ داد: سر امام حسين(عليه السلام).همسرش گفت: واي بر تو، بخدا قسم سر من با سر تو بر روي يك بالشت نخواهد بود.خولي از خانه بيرون رفت، همسرش مي گويد: من ديدم شعاع نوري از ظرف به آسمان وصل است و مرغاني به دور ظرف جمع شده اند، صداي خانمي به گوشم رسيد كه صدا مي زد مظلوم مادر، غريب مادر حسين(عليه السلام).
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.