سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

نماز و اهمیت آن

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 538 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1390.04.09
 
سخنراني امام جمعه در جمع نماز گزاران مسجد بازار مورخه 88/11/30
بسم الله الرحمن الرحيم

http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png


نماز و اهمیت آن
«قال الله الحكيم في كتابه: استعينوا بالصبر والصلاة»
از اينكه خداي متعال توفيق داد كه در جمع شما نماز گزاران، خوبان، برادران عزيز و خواهران مكرمه، خاصه جوانان اين مسجد و محله حضور پيدا كنيم خوشحال هستيم. در اين جلسه نوراني كه به مناسبت معرفي روحاني اين مسجد جناب حجة الاسلام آقاي ابراهيم پور برگزار مي شود روي دو مطلب خدمت شما بزرگواران چند كلامي را عرض مي كنم.
در باب اهميت مسجد و اهميت نماز اين است كه ما به نماز احتياج داريم من و شما خانواده ها ما به نماز محتاج هستيم نماز به من و شما هيچ نيازي ندارد. خداي متعال به عبادت ما هيچگونه نيازي ندارد نه نقصي دارد نه اينكه خوشش مي آيد و چيزي به خدا افزوده مي شود. اگر جمله كائنات روی به خدا نياورند هيچ ضرري به خدا نمي زنند اينكه ما نماز مي خوانيم نفعش به خود ما است «استعينوا بالصبر و الصلاة » خداي متعال مي فرمايد از نماز كمك بگيريد نماز پشتوانه ، كمك حال آدم و تكيه گاه است «الا بذكرالله تطمئن القلوب» آرامش زندگي در پرتو نماز است. در زندگي شخصي و خانوادگي و اجتماعي نماز آرام بخش و آرامش ايجاد مي كند. حالا علاوه بر بركات جسمي هم كه نماز براي ما دارد خود نماز شب مثلاً كتاب نوشتند راجع به بركات سحرخيزي چه بركاتي دارد؟ ولي همين دو مطلب كه نيازها به نماز به جهت تكيه گاه ما، پشتوانه ما و محل آرامش ما خداي متعال مي فرمايد «ان بيوتي في الارض المساجد» خانه هاي من در روي كره خاكي مسجد ها هستند. اين را خدا مي فرمايد «طوبي لعبد تطهر في بيته ثم زارني في بيتي » خوش به حال بنده اي كه با طهارت و وضو به خانه من بيايد و براي چه ؟ براي زيارت من بيايد و به مسجد كه من و شما مي آييم مي خواهيم به زيارت خدا بيايم «طوبي لعبد تطهر في بيته ثم زارني في بيتي» نماز زيارت خدا است «الا علي المزور كرامة الزائر » هر صاحبخانه اي هم مهمان خودش را اكرام و احترام مي كند مسجد خانه خدا است و ما هم زائر خانه خدا هستيم يعني در واقع زائر خدا هستيم.
مسلمان شدن دختر چینی به واسطه تاثیر نماز
چند وقت پيش يك داستاني را روزنامه ها راجع به يك دختر چيني نوشته بودند كه این يك دختر چيني هميشه به آسمان نگاه مي كرد و مي گفت سلطان آسمانها كيست؟ تا اينكه يك زماني دوستش مي گويد مي آيي كليسا برويم مي گويد كليسا كجاست؟ مي گويد جايي براي عبادت است بالاخره يكروز به كليسا مي آيند يك مقداري دعا مي خوانند و راز و نياز مي كنند يك احساس آرامشي مي كنند. بعد از يك مدتي به او زنگ مي زند باز هم مي آيي برويم مي گويد بله وقتي مي آيند اين كليسا جايي بوده كه ترافيك بوده ماشينی كه بايد کنار كليسا آنها را پياده كند مي رود و مثلاً با فاصله بيشتري آنها را پياده مي كند مي بينند يك گروهي به يك سمت مي روند همراه اينها مي روند آنجا مسجد بوده است ولي نمي دانستند كه اينجا مسجد است مي بينید كه بله يك عده اي چادري هستند و دارند خم و راست مي شوند يك مقدار صبر مي كند و نگاه مي كند و مي بيند كه حركات اينها به جان و دلش مي نشيند و مي آيد همراه اينها شروع به خم و راست شدن مي كند و همين كه خم و راست مي شدند احساس آرامش خوبي مي كرده است بعد از يك مدتي كه به اين مسجد مي آيد. مي رود خانه يكي از دوستانش و يك كتابي بوده آنرا مطالعه مي كند انگار كه دواي درونش آن كتاب بوده در حقيقت قرآن به زبان چيني بوده است.مطالعه می کند و بعد هم از بركت همين علاقه به نماز و نياز و آرامش مسلمان مي شود و تصميم مي گيرد كه به ايران بيايد كه ادامه درسش را در ايران اسلامي باشد در فرودگاه چين وقتي كه سوار هواپيما مي شود يك آقايي پيش او مي آيد و اسم و رسمش را مي گويد. فلاني هستي مي گويد بله، مي گويد ايران مي روي خيلي خوب است ولي سختيهايي دارد ولي بايد استقامت كني او را يك مقداري راهنمايي مي كند چه كار كني و چه كار نكني و كنجاوي نكن بعد به ايران مي آيد و با اسلام آشنا مي شود با تشيع آشنا مي شود با امام زمان (عج) آشنا مي شود بعد تمام اين نشانه هايي كه راجع به امام زمان (عج) بوده است در آن مردي كه در فرودگاه چين ديده بوده است در همانجا تطبيق مي دهد حالا كسي كه دنبال حقيقت و آرامش باشد دست او را مي گيرند.
نماز و احساس نیاز
ما بايد به نماز احساس نياز كنيم نبايد گفت با رخوت و سختي نماز بخوانيم. همه اش نبايد به بچه هايمان بگوييم نماز بخوان به بهشت مي روي اين نسيه است ما بايد نقدي کار کنیم امروز جوانها و مردم دنبال نقد مي گردند نقد يعني چه ؟ يعني همين الان بدردم بخورد. نماز همين الان براي تو ايجاد آرامش مي كند امروز بيشترين قرصي كه در دنيا مصرف مي شود قرص اعصاب است براي چه گفت و زهر مار را مي خورند؟ براي اينكه آرامش پيدا كنند. آرامش را آدم اگر واقعاً خواسته باشد در نماز مي تواند جستجو كند. يك كتابي را من مدتي پيش مطالعه مي كردم نوشته بود.
نماز عامل ازدیاد عمر
تعدادي از دانشمندان ايران از اساتيد دانشگاه، به دانشگاه آرژانتين مي روند اسم دانشگاهش را هم گفته بود وقتي كه به آن دانشگاه آرژانتين مي روند ديدند كه تعدادي از دانشجويان وقتی که خورشيد به وسط آسمان كه آمد، آمدند رو به جهت قبله و شروع به ركوع و سجده كردند بعد ايراني ها سوال مي كنند آيا اين دانشجويان مسلمان هستند مي گويند نه، مي گويند براي چه اين همه دانشجو مي آيند و ركوع و سجود مي كنند؟ مي گويد در دانشگاه ما بين پروفسورها مطرح شد براي چه مسلمانان وقتي كه خورشيد وسط آسمان مي رسد رو به قبله سجده و ركوع مي كنند چرا اينها چنين كاري مي كنند را شروع به تحقيق كردن كردند ديدند كه سلولهاي بدن يك ماده اي به نام دفامين ترشح مي كند اين ماده عامل حيات، آرامش بخشي انسان است و عامل ازدياد طول عمر است. بعد اين ماده بايد به اندازه ترشح شود نه زياد و نه كم بايد به اندازه باشد. بايد سلولها اين ماده دفامين را ترشح كند بعد به تجربه براي اينها ثابت شد بهترين وقت كه سلولها به اندازه اين ماده را ترشح مي كنند وقتي است كه خورشيد به وسط آسمان رسيده باشد و فرد رو به قبله در حال ركوع و سجده باشد در اين حالت اين سلولهاي بدن بهترين وقتي است كه اين ماده را براي بدن ترشح مي كند. بعد اينها براي اينكه طول عمر و آرامش دست پيدا كنند اينها ظهر كه مي شود ركوع و سجده مي كنند.
نماز عامل ارتباط با خدا
اجراي دستورات اسلامي همه اش برادران و خواهران به نفع من و شما است اگر گفتند اين كار را انجام بده چون مصلحت داشته است و اگر گفتند اين كار را انجام نده چون ضرر داشته است منتهي علم بايد اينها را كشف بكند علم بايد اين دستورات اسلامي را كشف كند منتهي حالا به بخشي از آن رسيده اند و خدا مي داند هزاران علتهاي احكام را هنوز به آن نرسيده اند ما چون خدا را حكيم و اهل علم و دانا مي دانيم و همه دستوراتش را روي حكمت مي دانيم مي پذيريم ولي اگر بحث در دانشگاههاي ما شود و در مدارس ما اگربحث شود روي اين جهت اگر بحث شود آثارش معلوم مي شود ابوعلي سينا ظاهراً نامه اي به ابوالسعيد ابوالخير نوشت شما كه عارف هستيد چرا بايد نماز را به جماعت بخوانيم ايشان جواب عرفاني دادند گفته بودند اگر در يك اتاقي يك شمع روشن باشد وقتي خاموش شد اين خانه تاريك مي شود اما اگر دراين اتاق بيست شمع باشد اگر 5 تا از آنها خاموش شد باز هم آن 15 تاي ديگر هنوز روشن است و خانه يا اتاق روشن نگه داشته مي شود. يك نماز تنها بخوانيد وقتي حواست پرت شد ارتباط قطع مي شود ولي وقتي كه نماز را به جماعت مي خواني تو اگر حواست جمع باشد شايد رفيقت حواسش جمع نباشد يا از طرفي شما حواست پرت شد و ارتباطت قطع شد ولي آن طرف كناري شما ارتباطش برقرار است لطف خدا شاملش می شود و شامل حال شما هم مي شود خداي متعال وقتي از او را قبول مي كند از شما هم قبول مي كند مثل اينكه مي رويم ميوه بخريم مي گويد آقا خوب و بد با هم است وقتي كه مسجد مي آيي خدا از دم قبول مي كند اين قضيه اش است نه اينكه از يكي قبول بكند و از يكي قبول نكند البته درجات فرق مي كند نيتها انگيزه ها اينها خيلي متفاوت است روي اين جهت دستور داده شد «واركعوا مع الراكعين» با ركوع كنندگان ركوع كن اهميت جماعت خيلي زياد است اولين چراغ روشن بخش مسجد روحاني مسجد است دوم مردم هستند.
مساجد پایگاه مهم دینی
ما در اين شهر دو تا مشكل داريم يكي حالا مسجد شما الحمدلله خوب است در مسجدهايمان روحاني كم داريم اين يك مشكلي كه ما داريم يكي نماز خوان كم داريم اين دو مشكل را بايد حل كنيم اگر بخواهيم شهرستان آباد داشته باشيم به نظر من مي آيد كه بايد مساجدمان را آباد كنيم تا دينداري آباد نشود هيچ چيز آباد نمي شود، تا خدا باوري تقويت نشود هيچ كاري درست نمي شود. اين را ما بايد باور كنيم كسي كه ارتباطش با خدا درست شد در اراده اش هم خوب كار مي كند وقتي كه پابند به دين شد و در خلوت اهميت به نماز داد و از خدا ابا كرد و از گناه ترسيد در خلوت هم آثارش ظاهر مي شود «ان الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنكر» اگر نماز در شهر باشكوه برگزار شد منكرات برداشته مي شود پيشرفت آباداني درست مي شود به لطف الهي روحاني جليل القدر جناب آقاي ابراهيم پور بنا شده است مدت يكسال انشاءالله بيايند و در اين مسجد نماز بخوانند منتهي همكاري شما را هم مي طلبد بالاخره من بايد اين مطلب را بگويم طلبه ها كه وقتي مي آيند ديگر نمي توانند بروند كارگري يا عملگي كنند بله حالا يك طلبه اي است كه كارمند جايي است آن هيچ ولي اگر طلبه اي كارمند نباشد متكي به مسجد مي شود بالاخره آن طلبه هم مي خواهد زندگي كند بايد مسجد زندگي طلبه را اداره كند چرا طلبه ها در شهرستان شما كم مي آيند. يكي از علتهاي آن يك واقعيت است بايد شايد بها بدهند بها نمي دهند خوب وقتي بها ندهيم وقتي قدر ندانيم خوب قدر گوهر را چه كسي بايد بداند گوهرشناس بايد بداند وقتي كه روحاني خوش صدا خوش منبر خوش سابقه باسواد دعوت مي كنيم ولي وقتي دورش خاموش است خوب يكبار من می روم مي شود دعوتش كنیم دو بار مي توانم بار سوم مي گويد آقا برو به دنبال كارت رفسنجان دعوت كردند اينجور بوده زرند دعوت كردند اينگونه بوده جيرفت دعوت كردند آنجور بوده و... من ديگر به اين شهرستان نمي آيم بايد قدر دانست به جماعت هم عشق ورزيد هم قدر دانست بايد همه كمك كنند خانمها هم مي توانند كمك كنند خانمهايي كه حقوق مستقلي داشته باشند آنها هم مي توانند در نماز كمك بكنند من هميشه گفتم در كوهبنان هم زياد گفته ام اگر كسي به اندازه پفكي كه براي بچه اش مي خرد به نماز اهميت دهد مسجدها درست مي شود به اندازه پفك به اندازه يك پفكي كه براي بچه اش مي خرد اندازه تخم مرغي كه مي خرند به نماز و مسجد اهميت دهيم همه چيز درست مي شود بعد هم توقع داريم همه چيز درست شود و همچنين چيزي نمي شود اين نكته بود. الحمدلله كه ايشان مي آيند مطلب دوم بعد از حضور روحاني اجتماع جوانان و مردم است اين مطلب را شما بايد راجع به آن فكر كنيد چگونه جاذبه ايجاد كنيم هيات امنا چگونه جاذبه ايجاد كنند چگونه برنامه ها را بچينيم كه ايجاد جاذبه شود؟ خستگي نداشته باشد چكاري كنيم كه مسجد در محل جاذبه داشته باشد ايجاد تنفر نكند مسجد برنامه هايش بايد منظم باشد صداي بلندگوها نبايد همسايه آزار باشد اگر از صداي بلندگو همسايه آزار شد او از مسجد فراري مي شود اذان را ما مجاز به پخش هستيم به غير از اذان ديگر مجاز نيستيم مگر سرشبي باشد وقتي باشد والا صبح بخواهيم قبلش نماز خوانديم بعد بخواهيم در بلندگو زيارت عاشورا بخوانيم در مسجد طوري نيست ولي بيرون حق نداريم اين مردم آزاري مي شود و اصلاً حرام است نه تنها جايز نيست بلكه حرام مي شود و ما اينها را بايد چكار كنيم مسجد ها و هيات امناها و جوانان آن كسي كه به مسجد مي آيد آن جوان عشق دارد ولي همه كه اين عشق را ندارند آن كسي كه الان دارد مي خواند سينه مي زند عشق مي كند ولي همه كه اين شور و اين شوق را ندارند يكي ممكن است واقعاً مريض باشد ممكن است عشق داشته باشد ولي مريض است يكي كنكور دارد، امتحان دهد يكي مثلاًبچه دار دشب نخوابيده است حالا بچه اش را خواب كرده است و مي خواهد بخوابد ما و مساجد ما بايد رعايت كنند و جذب هم بكنيم خود ما كه سر سفره مسجد مي آييم دوستمان را هم دعوت كنيم اهميت جماعت را ذكر كنيم هم جلسات احكام قرآن برنامه هاي شام خوب و متنوع داشته باشيم ما انشاءالله روز بعد از شهادت امام حسن عسكري(ع) آغاز امامت امام زمان (عج) دست و حالا ببينيم مي توانيم يك جشن با شكوه به مناسبت آغاز امامت حضرت صاحب الامر(عج) داشته باشيم حالا برنامه اش را اگربتوانيم در نماز جمعه اعلام مي كنيم ولي به هر حال هم شادي ما مي خواهيم هم گريه مي خواهيم هر دو را مي خواهيم «اضحكی وابكي» خدا اول مي فرمايد اضحك يعني مي خندانند بعد ابکی دنبال سرش مي آيد ولي ما مجلسمان همواره ابكي است همه اش گريه خوب نبايد اينجور باشد اضحكش را هم ما باید داشته باشيم مجلس شاد شوخي داشته باشيم اميرالمومنين (ع) خودشان شوخي مي كردند پيغمبر خدا (ص) هم شوخي مي كردند انس آمد پيش پيامبر(ص) آقا داشتند صحبت مي كردند به انس گفت اي صاحب دو گوش يك خانمي پيش پيغمبرخدا(ص) آمد و گفت نمي دانم شوهرم دعوت كرده است وفلان و فلان گفت شوهر تو هماني است كه سفيري در چشمش است خانم تعجب كرد پيغمبر خدا (ص) نشسته بود خسته شده بود مي خواست پايش را دراز كند پايش را دراز كرد گفت اين پاي من مثل چيست هر كسي شروع به حرف زدن كرد بعد آقا آن يكي پايش را دراز كرد و گفت آن يكي مثل اين يكي حضرت شوخي مي كردند مزاح مي كردند احوال نمازگزاران را مي پرسيدند امام جماعت هم فرق نمي كند امام جمعه نبايد اخمو باشد مردم جرات نكنند و با او كلام حرف بزنند آنهم بايد بگو بخند داشته باشد آنهم بايد رابطه اجتماعي داشته باشد مردم احساس كنند يكنفر پيش پيغمبر خدا (ص) آمد زبانش به لکنت افتاد و ترسيد پيغمبر (ص) او را به بغل گرفت و به او آرامش داد گفت ببين هيچ خبري نيست من نه سلطانم و نه جلادم من هم مثل تو هستم مردم هم بايد ارتباط صميمي با روحاني مسجد داشته باشند.
راهکارهای پیشرفت و آبادانی شهر
اگر اين مسائلي را من خدمت شما گفتم مراعات كنيم مساجد ما آباد مي شود مسجد كه آباد شد محله آباد مي شود محله كه آباد شد شهر آباد مي شود ما اگر مي خواهيم شهرستان پيشرفته اي داشته باشيم بايد مسجدهايمان را آباد كنيم تا زماني كه سياست ما نشات گرفته از ديانت ما نباشد اين شهر پيشرفت نخواهد كرد من به اين حرفم ايمان دارم ما شهر سياست زده مي شويم ما بايد يك معيار داشته باشيم سياست ما يك ترمز داشته باشد ترمزش بايد به دست دين باشد نه اينكه دين ما به دست سياست ما باشد دينداري ما را هم سياست ما تعيين كند و هر كس كه در حزب ما باشد به او سلام و عليك كنيم صله رحم كنيم رابطه داشته باشيم اين غلط است يعني اينكه سياست بايد از دين بجوشد سياست بايد از مسجد بجوشد سياست اگر از مسجد جوشيد از دينداري جوشيد شهر هم آباد مي شود و الا آدم به اسم سياسي مي نشيند به مردم هزار تهمت مي زند مي گوييم آقا تهمت مي زني غيبت مي كني و چنين چيزي نمي شود به اسم سياسي و سياسي كاري خوب بازي هر كس در حزب من باشد آدم خوبي است چه كسي چنين حرفي را زده است به عملكرد او نگاه كن دينداريش را نگاه كند اول ببين ديندار است يا نه اينكه هر كس حزب من باشد ممكن است يك كسي به چاپلوسي جز حزب تو شده است براي سوء استفاده آمده وارد حزب تو شده است همراه باد است امروز باد اين طرف است او هم اينطرف مي رود فردا باد از آن طرف مي آيد او هم گندمهايش را آن طرف باد مي دهد ما بايد دينداريمان را محكم كنيم اگر دينداريمان محكم شد برادران همه چيز درست مي شود اگر دينداري ما شل شد سياسي كاري ما سفت شد همين چيزي كه تا به حال بوده اتفاق افتاده است و روز به روز هم از اين بدتر مي شود ما مسجدهايمان را با همت شما نمازگزاران و با همت روحاني مسجد انشاءالله بايد آباد كنيم با تمسك به ولايت، وحدت،محبت،دوستي ما دين محوري داشته باشد محورش رهبر عزيز بزرگوار ما باشد انشاءالله به بركت رهبر عزيز و بزرگوار به بركت شهدا و به بركت دينداري و ايمان مرحله به مرحله انشاءالله پيشرفت شهرستان را پشت سر بگذاريم من ديگر بيش از اين تصديع ايجاد نمي كنيم نماز هم دو وعده انشاءالله برگزار مي شود و اگر شما همتي بكنيد و دنبال ايشان برويد سه وعده هم ممكن است ولي در حال حاضر او وعده هم نماز مغرب و عشا و هم نماز ظهر و عصر اول وقت انشاءالله روحاني در مسجد براي اقامه نماز حاضر است و شما هم انشاءالله حضور داشته باشيد .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.