سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

گره گشایی از بندگان خدا

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 555 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1390.04.09
 
سخنراني امام جمعه در جشن گلريزان براي زندانيان مورخه 88/11/6
بسم الله الرحمن الرحيم


http://yascms.ir/emam/ebrahimi1.png

گره گشایی از بندگان خدا
«قال الله الحكيم في كتابه تعاونوا علي البر والتقوي ولا تعاونوا علي الاثم والعدوان»
خير مقدم عرض مي كنم خدمت همه خيرين و همه نيكوكاران و از همه مسئولين عزيز كه شرف حضور دارند تشكر و قدرداني مي كنم، از مهمانان عزيز و گرامي جناب آقاي اميدي مدير كل سازمان زندانها و جناب آقاي موسوي مسئول ستاد ديه استان، سروران عزيز و روحاني و همه عزيزانمان، فرماندار محترم همه و همه و برادران عزيزمان از انجمن حمايت از خانواده زندانيان و همه شما مسئولين عزيز دادگاه و سپاه و امور زندانها از ارشاد كه ميزبان اين جلسه است و از همه شما بزرگواران تشكر و قدرداني مي كنيم به قول حاج آقاي آقا سيد يحيي جعفری مي فرمودند يكي از كارهاي سخت سخنراني خير مقدم است كه يك اسم فراموش مي شود و متاسفانه ممكن است باعث ناراحتي شود خوب در مجموع از همه شما عزيزان، بزرگواران، برادران و خواهران كه شرف حضور دارند تقدير و تشكر مي نمايم.
بركات نظام جمهوري اسلامي
جلسه بسيار خوبي در جهت احياي ارزشهاي ديني و معنوي است. من فكر نمي كنم در زمان طاغوت اينجور مباحث مطرح شده باشد يا در جاهاي ديگر كمك به خانواده زنداني، كمك به زندانيهايي كه جرايم غير عمدي دارند و سالها در زندان هستند مطرح باشد اينگونه رافت و رحمت و مودت و خدمت خالصانه در هيچ دولتي و در هيچ نظامي اينگونه انجمن و تشكيلات داشته باشد كه بتوانند حمايت كنند بي گناهان را سالهاي سال بدون دلیل در زندان نگه مي دارند و الان مي دانيد ستاد تشكيل می دهند كه كمكي شود به زندانياني كه جرايم غير عمدي دادند و اين هم از بركت امام (ره)، شهدا و نظام جمهوري اسلامي است، از بركت آموزه هاي ديني و اسلامي است كه در نظام جمهوري اسلامي آموزه هاي ديني ما زنده شده است. من وقتی كه نگاه مي كردم كه چه مطلبي مناسب اين جلسه است كه خدمت شما بزرگواران عرض كنم ديدم كه آموزه ها خيلي فراوانی در متون ديني ما، در روايات ما، در آيات قرآن مجيد مطرح شده است كه با موضوع جلسه ما هم هماهنگ است
صفات خوب از نظر قرآن كريم
«تعاونوا علي البر والتقوي» كه عفو و بخشش مي تواند يكي از موضوعات ما باشد، انفاق و احسان يكي از موضوعاتي كه مي تواند مورد بحث قرار گيرد از جمله صفات خوب كه در قرآن مجيد و در روايت ما هم به آن تاكيد شده است اين است كه انسانها اهل انفاق ، خير و معرفت باشند، ممسك بخيل نباشند. صفت بخل در وجوشان نباشد كارگشا باشند. حالا كارگشايي، مشكل گشايي و انفاق اول در واجبات است يعني هر انساني موظف است از نعمت مالي كه خداي متعال به او عنايت كرده است اول كاري كه مي كند واجباتش را ادا كند تا زمانيكه واجب را ادا نكرده است نوبت به مستحب نمی رسد و ارزشي ندارد. مثل اين مي ماند فرض كنيد كه كسي نماز واجبش را نخواند برود و دو هزار ركعت نماز مستحبي بخواند، نماز مستحبي هزار ركعت، نماز شب وقتي ارزش دارد كه در كنار شرع واجبات الهي را هم انجام دهد، اول واجبات بعد از اداي واجبات نوبت به مستحبات مي رسد، اين خيلي خوب است. اين تركيب اگر در زندگي انسان ايجاد شد اين نجات بخش و آرام بخش و ارزشمند است.
از جمله واجبات مالي خمس است ماليات جاي خمس را نمي گيرد اول انسان آن واجب الهي خمسش را ادا كند اگر زكات مالي به گردنش است زكات مالي را ادا كند بعد نوبت به اتفاقات ديگر مي رسد كه بايد ببينيم كدام اولويت دارد اولويت بندي كند و زيادي مالش را در همان مسيري كه تشخيص مي دهد احسان و نيكوكاري است آن را خرج كند.
انواع دست از نظر رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم)
خوب اين اصل كلي بحث است حالا رواياتش را من خدمت شما عرض مي كنم روايات خيلي عالي است اولين روايت را از پيغمبر خدا حضرت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) عرض مي كنم رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايد «الايدي ثلاثه» دستان سه قسمند اولين دست «سائله» سوال مي كند مي گويد مرا بگير اين يك دست كه در اين شهر زياد داريم هم در دفتر فرماندار، كميته امداد و دفتر امام جمعه كه ما هم كلافه شديم اين يك دست است . دست دوم «منفقه» است انفاق كننده است اين هم يك دست است كه انفاق مي كند. دست سوم «ممسكه» كه امساك دارد بخل مي ورزد.
حب دنیا و غفلت
مثل صعلبه كه خدمت رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) آمد گفت آقا دعا كنيد وضع مالي ام خوب شود و هر واجبي كه باشد من مي دهم آقا فرمودند صعلبه همين كه داري در نماز جماعت حضور پيدا مي كني از همين مقداري كه خدا به تو داده است اهل خيري، انفاق مي كني راضي باش گفت نه آقا من با شما عهد مي بندم كه اگر خداي متعال وضع مالي خوبي نصيب من كند هر چه شما بگوييد من همان را انجام مي دهم. پيغمبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) دعا كردند گوسفندانش زياد شد، كم كم به نماز جماعت هم كم مي رسيد نمازجمعه هم كم شد اينقدر گوسفندانش زياد شد كه مردم شكايت كردند كه شهر ناامن شده است بوي بد برداشته است خيابانها كثيف شده است در محله ما نمي توانيم زندگي كنيم به صعلبه بگوييد كه گوسفندانش را از اينجا ببرد اين هم ناچار شد گوسفندانش را به روستا اطراف مدينه برد. بعد آيه زكات نازل شد پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) به دنبال او فرستادند همين عهدي كه بسته بود. موضوع آيات سوره توبه هم همين انفاق زكات و عهد است كه اگر خدا به من بدهد چكار مي كنم بعد حضرت فرستادند كه زكات مالت را بده. ياران حضرت وقتي آمدند پيش يك نفر ديگري و در خانه يك بنده خداي ديگري رفتند آن آمد و از شترهايش بهترين شترش را تسليم ياران پيغمبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) به عنوان زكات پرداخت كرد. به صعلبه كه رسيد گفت اين باجگيري است پيغمبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) مي خواهد از ما باج بگيرد اين چه كاري است و گفت حالا شما خودتان برويد من خودم مي آورم بعد از يك مدتي پيامبر دوباره فرستادند باز هم گفت مي آورم بالاخره اواخر عمر آمد و به قول خودش گفت كه مي خواهد اداي يك واجبي را انجام دهد كه حضرت ديگر از او نپذيرفتند و او را رد كردند و رفت بعد در زمان ابوبكر آمد بپردازد گفتند چون پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) از تو قبول نكرده است ماهم از تو قبول نمي كنيم زمان عمر هم آمد گفتند ما از تو قبول نمي كنيم اين بخل است.
زكات در نظر اميرالمومنين علي (عليه السلام)
اميرالمومنين علي (عليه السلام) مي فرمايند «طوبي لمن انفق الفضل من ماله» خوش به حال آن كسي كه زيادي مالش راانفاق كند حالا چه انفاق واجب چه در قالب زكات و چه در قالب خمس و چه انفاقاتي كه امروز در جامعه است يكي از انفاقاتي كه واقعاً امروز نياز است رفع گرفتاري از زنداني كه آمده است در خيابان داشته مي رفته و تقصيري هم نداشته است مي بايست گواهينامه بگيرد گواهينامه هم نداشته است بالاخره ديه اي هم بايد بپردازد كسي هم نيست به او کمک کندو در زندان است خوش به حال كسي كه «انفق الفضل من ماله» زيادي مالش را در راه خدا انفاق كند «وامسك الفضل من كلامه» اما زيادي حرفش را امساك كند بعضي ها هستند حرف خيلي مي زنند اما عملی ندارند اميرالمومنين علي(عليه السلام) مي فرمايند خوش به حال كسي كه زيادي مالش را انفاق كند اما زيادي حرفش را جلوگیری کند پرحرفي نكند مي گويند آدم پرحرف خطاگو مي شود.
گنج دیگران
يك روايت ديگر باز از اميرالمومنين علي(عليه السلام) است «مااقبح خضوع عند الحاجه» بعضي ها وقتي که محتاج شدند مرتب خضوع مي كنند گردن كج مي كنند تا كمكشان كنند اما وقتي وضع ماليشان خوب مي شود ديگر يادشان مي رود. اما وقتي كه وضع مالي اش خوب مي شود روي گردان مي شود حضرت مي فرمايد اين زشت است بعد مي فرمايد «انما لك من الديناك ما اصلحت به مثواك» از اين مال دنيا آن چيزي براي تو مي ماند كه آخرتت را با آن آباد كني اين مال دنيا همين اندازه كه آخرت را تو درست كرده باشي بدردت مي خورد پس حضرت مي فرمايد حالا كه اين طور است در دنيا تو گنج براي ديگران نباش «خازن» خزينه يعني اموال را جمع آوري مي كني بعد هم مي ميري و براي ديگران مي سپاري و بعدش هم خدا مي داند چه اتفاقي مي افتد كه حاضر نيستند نماز پدرشان را ادا كنند. ما يكي از فاميلهايمان فوت كرد مال خيلي زيادي هم برای بچه ها گذاشت وصيت هم كرد كه بخشی از اموالش را براي نمازم بگذاريد نمازش را هم بنده خدا خوانده بود منتهي مشکلی داشت. وصيت كرده بود كه شصت سال نمازهاي مرا قضا كنيد اينها همه را آوردند و تقسيم كردند و تمام شد رفت و هيچ به هيچ ما خودمان براي پدر و مادرمان چه كار كرديم كه بچه هاي ما بخواهند نسبت به ما رفتار كنند وقتي ما خودمان آن اندازه جدي نيستيم چقدر به آنها سر مي زنيم چقدر گرفتاريم حالا بچه هاي ما هم همين طور حضرت مي فرمايد «ولا تكن خازن لغيرك» گنج براي غير خودت نباش آدم خوب است بدست خودش براي خودش انجام دهد. مثل يك پدري وصيت به پسرش مي كرده اما دستش سفت بوده است خودش حاضر نمي شده كه انجام دهد ولي پسرش فهميده بود. يك شب در خيابان با هم كه مي رفتند پدر جلو و پسر عقب مي رفته است پسر كه چراغ دستي دستش بوده كه قديمها چراغ بادي مي گفتند اين چراغ بادي را پشت سر خودش گرفته بود پيرمرد مرتب صدا مي زد بابا چراغ بادي را جلو بياور تا من جلوي پايم را ببينم گفت بابا در اين دنيا چراغي از پشت سرت بخواهد بيايد به دردت نمي خورد چگونه آخرت مي خواهي بروي و بعد از سرت چراغي بيايد قبل از رفتن خودت يك چراغي براي آخرتت درست كن تو همين دنيا مرتب وصيت مي كني بعد از من فلان كن فلان كن اين فايده ندارد مي گويند.
دنیا دار مکافات
يك پدري به بچه اش سفارش كرد اين پدربزرگت پيرشده است مرتب غر غر مي كند بيا او را در زيرزمين ببر و فرشي آنجا پهن كن و او را در زير زمين خانه جايش بده وقتي به زيرزمين رفت ديد اين پسرش نصف موكت را بريده است و پهن كرده است بعد اين پدر به پسر گفت كه پسرم حيف آمد كه اين تمام موكي را بياندازي پسر گفت كه نه پدر نصف آن را براي تو گذاشتم تو هم بالاخره پير مي شوي و همين مشكلات بر سر تو هم مي آيد و من اين نصفه را گذاشتم كه وقتي تو پير شدي من تو را به زيرزمين خواستم ببرم اين آماده باشد. بالاخره در اين دنيا به هر دست كه بدهد از همان دست مي گيرد.
نشانه بخل از دیدگاه امام خمینی(رحمة الله علیه)
روايت بعدي خدمت شما عرض شود كه در باب نشان بخل است بخيل به چه كسي مي گويند آدم بخيل و علامت بخل از ديد امام حسن مجتبي(عليه السلام) اين است كه مي فرمايند فكر مي كند چيزي را كه انفاق كرده است تلف شده و رفته است كمكي كه كرده است از بين رفته است آما آنچه كه نگه داشته است فكر مي كند اين برايش شرف است اين علامت آدم بخيل است فكر مي كند نگهداريش براي او شرف است شرافت دارد ولي همين كه در راه خدا انفاق كرد فكر مي كند مالش تلف شده است و حال اينكه «فاكثر » اين هم يك روايت بود.
جایگزین شدن انفاق
روايت بعدي مردي به پيش امام صادق(عليه السلام) آمد و گفت آقا دو تا آيه در قرآن من تجربه كردم آن وعده اي كه خدا داده است عملي نشده است بعد يك آيه اش را من مي گويم حضرت فرمودند آن آيه چيست «وما انفقتم من شي فهو يخلفه» آيه اين است كه هر چه شما انفاق بكنيد خدا جايگزينش مي كند و من انفاق كردم جايگزينش نشده است بعد امام از او سوال كردند يعني تو فكر مي كني خدا خلف وعده مي كند گفت نه خدا خلف وعده نمي كند امام فرمودند پس چه؟ گفت نمي دانم بالاخره آن وعده عملي نشده است بعد حضرت توضيح دادند «لو ان احدكم اكتسب المال من حلة» امام صادق (عليه السلام) فرمودند اگر يكي از شما از راه حلال مالي كسب كند و در راه حقي انفاق كند « لم ينفق الا اخلف الله فيه » اگر مال حلال در راه درست انفاق كند امام مي فرمايند كه محال است جايگزين نشود بله ممكن است كه از مال غير حلالي انفاق كرده اي حالا مي گويي كه خدا خلف وعده كرده است امام مي فرمايد محال است يكي از شما از حلال در راه درست انفاق كنيد يك درهمش هم جايگزين نشود تمام آنچه را كه شما داده ايد در راه خدا جايگزين مي شود.
اراده خیر خداوند
يك روايت ديگر هم عرض كنم اين است كه انسان در يك مصدر كاري قرار مي گيرد كه بتواند حاجات مردم را برآورده بكند اين معلوم مي شود بايد شكرگزار خدا باشد چرا چون خداي متعال اراده خير به اين بنده داده است اگر كسي به بركت مالش به بركت فكرش به بركت دستش حوائج مردم را غم و غصه مردم را گره از كار مومنين مشكلي از مردم حل كند خدا را شكر بكند كه خداي متعال اراده خير به او داشته است اين روايت را هم خدمت شما عرض كنم رسول خدا حضرت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايند «اذا ارادالله بعيد خيراً» وقتي خدا اراده كند به يك بنده اي خير رساني كند دلهاي مردم را متوجه او مي كند كه حاجت مردم را برآورده به خير بكند اين هم يك روايت بود راجع به پاداش كار خير هم خدمت شما عرض كنم.
انفاق خالص
خوب اگر كسي موفق شد و كار خيري و انفاقي در زندگيش انجام داد اولاً با منت گذاشتن او را خرابش نكند خالص براي خدا قرار دهد امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد «ما قضي مسلم لمسلم حاجته» اگر يك مسلماني گرفتاري يك مسلمان ديگر را برطرف كند خداي متعال ندا مي كند «عليّ ثوابك» تو كه براي من چنين كاري كردي ثوابت پيش من است و بدون بهشت هم بر تو هرگز راضي نخواهم بود اين نتيجه كار خير است گره گشايي از كار مومنين است دو تا روايت ديگر هم خدمت شما عرض كنم اين دو روايت هم خيلي عالي است.
آخرت تبلور دنیا
كسانيكه در اين دنيا اهل خير هستند روز قيامت هم اهل خيرند اين خيلي عالي است كسي كه در اين دنيا اهل خير باشد روز قيامت هم اهل خير است خدا تمام گناهانش را مي بخشد و مي گويد تو اينجا هم ثوابهايي كه داري بيا و بين همه پخش كن. امام باقر(عليه السلام) مي فرمايد «صنايع المعروف تقي مسارع السوء » اين روايت اول است روايت دوم را هم برايتان مي خوانم كار خير اولاً از مرگ بد جلوگيري مي كند «وكل معروف صدقه» و هر كار خوب كه انجام دهد اين صدقه محسوب مي شود «واهل المعروف في الدنيا اهل المعرف في الاخره» كسانيكه در دنيا اهل خوبي باشند قيامت هم اهل خوبي هستند و «اهل المنكر في الدنيا اهل المنكر في الاخره» و آن كسي كه اهل زشتي در دنيا باشد اهل زشتي در آخرت هستند و اول «اهل الجنه دخولاً الي الجنه اهل المعروف »اول كسي كه وارد بهشت مي شود آنهايي كه اهل معروفند و اول كسي كه وارد جهنم مي شود اهل منكرند اين يك روايت بود روايت بعدي از امام صادق(عليه السلام) است كه مي فرمايند «اهل المعروف في الدنيا اهل المعروف في الاخره » اهل معروف در دنيا اهل معروف در آخرت است « يقال لهم » به اهل معروف در قيامت گفته مي شود «ان ذنوبكم قد غفرت لكم » گناهانت را خدا بخشيد خيلي عالي است آن روز قيامتي همه به يك ذره كار خير احتياج داشته باشند آدم به جاي بر سر كه قيامت فرشتگان الهي به او بگويند گناهان تو بخشيده است اما تو الان بيا خوبيهايت را هم اينجا خيرات كن هبه كن حسناتكم خوبيهايت را لمن شئيم به هر كه دلت خواست بيا خوبيهايت را توزيع كن آنجا هم بيا غمي از دلي بردار «المعروف واجب علي كل احد فقلبه ولسانه ويده» مي فرمايد كار خوب و معروف بر هر كسي واجب است هم با قلب بايد خوبي را دوست داشته باشد هم با زبان بايد خوبي را دوست داشته باشد هم با دستش كار خوب را انجام دهد من ديگر بيش از اين صلاح نمي دانم ديگر وقت شما را بگيرم اميدواريم آنچه كه گفته شد و آنهم خودش يك معروفي است آنچه كه گفته شد محض رضاي خدا باشد و خدا به ما توفيق دهد كه همه اهل خير باشيم خير از قلب ، زبان و دست ما هميشه بجوشد و حتي در قيامت من مجدداً از همه شما عزيزان و بزرگواران تشكر و قدرداني مي كنم .
والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.