سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

رتبه بندی عزاداران سیدالشهدا(علیه السلام)

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 705 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1389.08.24
 
بسم الله الرحمن الرحيم
سخنراني در جمع عزاداران حسيني در مسجد امام محمد باقر(ع) 30/9/88
http://yascms.ir/emam/ebrahimi3.png

قال رسول الله(ص) :«حسين مني و انا من حسين» اميدواريم خداي متعال اين جلسه عزاداري و همه جلسات عزاداري براي آقا امام حسين(ع) را مورد عنايت ويژه خودش قرار دهد.
اهمیت مجلس عزای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)
اهميت مجلس عزاي ابا عبدالله الحسين (ع) برادران عزيز ، خواهران مكرمه بسيار زياد است اسلام اگر به من و شما رسيده ، شيعه و تشيع و مكتب اسلام از بركت سيدالشهداء(ع) است.
سينه زني ، زنجير زني، موكب هاي ابا عبد الله الحسين (ع) ، دسته جات و اين مجالس باعث حفظ اسلام است. اگر اينگونه مجالس و عزاداري ها نبود، اگر شعور و شور و احساسات در كنار منطق قوي اسلامي نبود، امروز نامي و يادي از اسلام هم نبود روي اين جهت به مجلس عزاداري سفارش شده است.
امام صادق (ع) به يكي از اصحابشان مي فرمايند:« يا فضيل تجلسون و تحدثون» آيا مجلس عزا برای امام حسین(ع) مي گيريد؟ آيا احاديث ما را در مجالستان ذكر مي كنيد؟ گفتم «جعلت فداك» جانم به قربانت بله مي نشينيم احاديث شما را ذكر مي كنيم نام شما را گرامي مي داريم عزاداري بر سيدالشهداء(ع) مي كنيم. فرمودند: « ان تلك المجالس احبها» من اين مجلسهاي شما را دوست مي دارم اينگونه مجالس را من دوست مي دارم. فرمودند «فاحيوا امرنا » امر ما را احيا كنيد يعني مجلس عزا بگيريد، احاديث ما را ذكر بكنيد، حرفهاي پيغمبر(ص) و ما را ذكر كنيد و گوش كنيد، يك كلاس درس باشد «فاحيوا امرنا» امر ما را احيا كنيد. بعد فرمودند «من جلس مجلس يحيي فيه امرنا» كسي كه در مجلسي بنشيند كه امر ما احيا مي شود اين مجلس حسيني، احياي اسلام و احياي تشيع است «من جلس» حفظش كنيد«مجلس يحيي فيه امرنا لم تمت قلبه يوم تموت فيه القلوب» روز قيامت دلهاي ديگران مرده است ولي روز قيامت دل شيعه زنده است.
برادران مجلس امام حسين(ع) قلب انسان را زنده و احياء مي كند. عاشورا مثل شبهاي قدر است مجلس امام حسين(ع) مثل شبهاي قدر است اسلام هر چه دارد از بركت امام حسین(ع) است.
پيغمبر خدا(ص) مي فرمايند:«حسين مني و انا من حسين» من از حسينم يعني اسلام اگر مانده است از بركت امام حسين (ع) است. من و شما برادران، انقلاب و شهداي ما و امام بزرگوار ما و اين مجالس ما هر چه كه داريم از اميرالمومنين(ع) و اولاد علي (ع) و سيدالشهداء(ع) داريم.
رتبه بندی عزاداران سیدالشهدا(علیه السلام)
شركت كنندگان در مجلس امام حسين(ع) رتبه بندي دارند. كساني كه در مجالس سيدالشهدا(ع) مي آيند چهاررتبه دارند. ببينيد ما در كدام يك رتبه ها قرار داريم؟ اهل بيت مي خواهند ما چه رتبه اي داشته باشيم؟ اول يكسري از آدمها هستند دشمن اهل بيت اند. در مجالس روضه و عزاداري شركت نمي كنند كاري به كار اهل بيت ندارند. به شهادت امام حسين(ع) هم راضي هستند همين كه امام حسين(ع) را يزيديان به شهادت رساندند آنها هم خوشحالند ما در زيارت مي خوانيم مي گوييم «لعن الله امه قتلتک » خدا لعنت كند آنهايي كه شما را به شهادت رساندند و «لعن الله امه سمعت بذلك فرضيت به» آنهايي هم كه شنيدند امام حسين(ع) كشته شده است و راضي شدند و رضايت دادند هيچ عكس العملي نشان ندادند خداوند آنها را لعنت كند.
رتبه دوم: يک گروه دیگرهستند كه اولين رتبه عزادار هستند. كسي است كه تاثر قلبي دارد يعني هيچ به روي خودش نمي آورد اولين رتبه اين است كه وقتي نام امام حسين(ع) را مي شنود دلش مي سوزد همين ديگر برروي خودش هم نمي آورد عكس العملي نشان نمي دهد در دل اظهار ناراحتي مي كند اين مرحله اول است. حالا ببينيم همين مرحله اول چه قيمت دارد؟ در اين مرحله ممكن است مسلمان يا غير مسلمان باشد، مسيحي باشد یا زرتشتي باشد و هندو باشد ولي همين كه دلش براي سيدالشهداء(ع) مي سوزد در همين رتبه هم ارزش دارد.
داستان آيت الله بهجت(رحمة الله)
آيت الله بهجت فرمودند: كه در شهر مصيب يک شيعه اي بود هر وقت مي خواست به زيارت اميرالمومنين(ع) برود يك ناصبی فحشش مي داد به مولا بد مي گفت دشمن مولا بود يك روز جلوي راهش را گرفت شروع به فحاشي كرد گفت اينها را براي اميرالمومنين(ع) هم ببر، ناصبي ها دشمن هستند مثل وهابيون امروز وهابيت ناصبي است يادتان باشد. دشمن اهل بيت است. این آقا به زيارت اميرالمومنين(ع) رفت و ناراحت شد گفت يا علي(ع) با يك گوشه چشم يك غضب به او بكني مي افتد و مي ميرد مرا از شرش راحت كن. خواب اميرالمومنين(ع) را ديد آقا فرمودند كه اين آقا به گردن من حق پيدا كرده است و من نمي توانم او را نفرين كنم. گفت آقا اين چه حقي به گردن شما پيدا كرده است؟ اين ناصبي است دشمن شماست به شما بد مي گويد شما را لعن مي كند گفت يك روز كنار تلاقي دجله و فرات نشسته بود چشمش به آب فرات افتاده است دلش براي امام حسين(ع) سوخته است. گفته است عبيدالله تو كه امام حسين(ع) را شهيد مي كردي چرا ديگر لب تشنه شهيد كردي؟ لااقل دم مرگ سيرابش مي كردي. همين قدر، هيچ كس نمي دانست فقط خدا و خودش می دانست و بعد اميرالمومنين(ع) مي فرمايد اين دلش براي حسين من سوخته است همين مقدار حق به گردن من پيدا كرده است. بعد وقتي كه برمي گردد و اين ناصبي را مي بيند مي گويد حرفهاي من را به علي گفتي مي گويد بله گفتم جوابي برايت آوردم. اين جواب را ذكر مي كند او منقلب مي شود مي گويد هيچ كس نبود، هيچ كس خبر نداشت فقط فقط من مي دانستم و خدا، بعد ديگر دست از دشمني با اميرالمومنين(ع) بر مي دارد. همين مقدار كافي هم باشد تخفيف عذاب دارد همين رتبه است اين رتبه اول است.
ناراحتي را ابراز كردن
رتبه دوم كه مال عزادار سيدالشهداء(ع) هست مال كسي است كه اين ناراحتي خودش را ابراز مي كند با گريه، در مجلس مي آيد دلش مي سوزد و اشك مي ريزد لباس مشكي مي پوشد، سينه مي زند، همراه دسته جات عزاداري بيرون مي آيد، يك هندو هر ساله عزادار امام حسين(ع) بود بعضي از هندوها به امام حسين(ع) علاقه دادند در تجارت شريك مي دانند يك كتابي است به نام ارمغان هندو پاك است در آنجا نوشته است بعضي از هندوها با امام حسين(ع) شريكند امام حسين(ع) شريك اموالشان است. بخشي از اموالشان وقف كردند که مال امام حسين(ع) است.
يك هندويي سينه مي زده بعد وقتي مي ميرد و او را مي سوزانند برسم آيين هندو مي بينند كه دست راست و قطعه اي از سينه چپ نسوخته است بعد مي آيند پيش بزرگشان مي گويد كه اين مال حسين مسلمانان است ببريد و در قبرستان مسلمانها دفن كنيد. اين عشق و علاقه اش و تاثر و ناراحتي اش با سينه زني ابراز مي كرده است و در جلسات امام حسين(ع) شركت مي كرده است.
گاندي مي گويد من نهضت را از امام حسين(ع) مسلمانان ياد گرفتم هند را مستقل كرد مي گويد اين فرق نمي كند در اين قسمت شيعه باشد یا كليمي، مسلمان یا زرتشتي باشد.
داستان حكيم غلامحسين هندي
يك نفر يك روز در نجف بحث مي كرد راجع به اهل سنت و شيعه، بعد هر چه راجع به اميرالمومنين(ع) مي گفتند قبول نمي كرده يك پزشكي در نجف بنام غلامحسين هندي بود او هيچ وقت هيچي نمي گفت كه چطور شد از هندوستان به نجف آمده است. گفت واي بر تو من هندي بودم مذهب هندو، اهل ملتان، بزرگ قوم خودمان، مسلمان هم نبودم منتهي در شهر ما عده اي شيعه بودند ايام محرم كه مي شد آنها پول مي گذاشتند هر چه آنها مي گذاشتند چون من رئيس بودم آنجا زشت بود كه من رئيس باشم و كمك نكنم هر چه شيعيان پول مي دادند من هم به همان اندازه مي دادم عزاداري مفصلي برگزار مي شد تا اينكه انگليسي ها آمدند و شهر ما به هم ريخت و مشكلاتی ایجاد شد. تا اينكه من بمبئي رفتم. سوار كشتي شديم و می خواستیم برویم ماه رمضان شد مسافران اكثريت مسلمان بودند در خواست كردند از نا خدا ماه رمضان را بمانند و روزه بگيرند. آن موقع مصادف با شب 21 ماه مبارك رمضان شد بعد در كشتي من خوابيده بودم يك دفعه در خواب و بيداري يك نفر پيش من آمد در عالم خواب و بيداري گفت: پيغمبر آخرالزمان حضرت محمد(ص) تو را دعوت كرده است مي گويد من رفتم و به رسم هندوها به خاك افتادم تعظيم كردم حضرت به من فرمود بلند شو، تو به گردن ما حق پيدا كردي اسم من را بر همان زماني كه مادر اسمم را گذاشته بود همان اسم را برايم گفتند و فرمودند تو حق به گردن ما پيدا كرده اي، گفتم آقا من چكار كردم؟ چه خدمتي در حق شما كردم؟ فرمودند: شما در عزاي فرزندم امام حسين(ع) در ايام محرم كمك كرديد. اسلام را بر من عرضه كردند هر جا كه من بعد از اسلام مي بايست بروم و ببينم نشانم دادند مثلا نجف ، كربلا ، مشهد بردنم هر كجا كه مي بايست بروم رفتنم و همه جا را نشان من دادند. بعد پيغمبرخدا(ص) فرمودند : مسلمانان دو گروهند تو تابع مسلماناني باش كه براي حسين من عزاداري مي كنند اين يادت باشد. مي گويد از خواب بيدار شدم و تا حالا غذاي مسلمانان را نمي خورم غذاي مسلمانها را خوردم بعد در آن خانه اي هم كه اجاره كرده بودم وقتي صحبت كردم گفت من فرزند پيغمبرم مثل اينكه سيد بود يك روز مي خواستم به مسجد بروم در يك مسجدي نرفتم و در يك مسجد ديگر رفتم بعد رفتم پيش امام جماعت و گفتم من چنين خوابي را ديدم بعد مسلمان شدم و شيعه شدم. بعد وقتي كه مي خواستم شهادتين را بر زبان جاري كنم گفت فلاني مسلمانها دو گروهند يك گروه كساني هستند كه عزادار بر سيدالشهداء(ع) هستند آن روحاني مسجد اين جمله را به من گفت. گفت من هندو بودم كمكي كردم در عزاي سيدالشهداء(ع) اينجور پيغمبرخدا(ص) مرا مورد محبت قرار دادند و بعد از آن مسلمان شدم و آمدم در نجف، كربلا همه جايي هم كه رفقا شهادت دادند نيامده بود ولي همه جا را بلد بود حتي در خانه اي كه مي خواست اجاره بكند به او گفته بودند شما در اين خانه مي رويد. دستگاه سيد الشهداء(ع) خيلي عجيب است. اين مرحله دوم است اين تاثر خودش را ابراز مي كند سينه مي زند، اشك مي ريزد، عزاداري براي سيد الشهداء(ع) مي كند زنجير مي زند.
بي زاري از دشمنان
مرحله سوم هم دارد در مرحله سوم علاوه بر محبتي كه به سيدالشهداء(ع) دارد و از دشمنانش هم ابراز بي زاري مي كند، در مرحله دوم با سيدالشهداء(ع) آشنا شود از طریق زيارت عاشورا، از طريق زيارت جامعه كبيره امام شناس مي شود. در مرحله سوم عزادار سعي مي كند معرفت نسبت به امام پيدا كند از اين رتبه مختصر عرض كنم بالاتر مي آيد به حد خونخواه سيدالشهداء(ع) مي رسد. به مرحله ای می رسد كه زمين و زمان و جهان را براي منتقم اصلی آماده مي كند یعنی حضرت صاحب الامر(عج).
همراهي با منتقم خون امام حسين (ع)
مرحله چهارم سعي مي كند همراه شود با منتقم،با حضرت صاحب الامر (عج) اين را ممكن است شما بگوييد از كجا مي گويد؟ در زيارت عاشورا، « وجعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع ولی المهدی من آل محمد» در دعاها می خوانیم ، يا در زيارت عاشورا «ان یرزقنی طلب ثارک» يعني خدايا از تو در خواست مي كنم مراحل عزادار را پشت سر بگذارم تا به مرحله طلب ثار يعني خونخواه سيدالشهداء(ع) بشوم، با چه كسي همراه باشي؟ «مع امام منصور من اهل بيت محمد(ص)»
زمينه براي ظهور، همراهي با ولي فقيه
در مرحله چهارم عزادار مي آيد و منتقم مي شود طلب ثار مي كند يعني طلب خون ، خونخواه است همراه صاحب الامر(عج)است، يعني زمينه سازي براي ظهور امام زمان (عج) مي كند، امام حق شناس و ولي شناس و فقيه شناس مي شود اگر كسي بخواهد به رتبه چهارم عزادار و منقم در كنار حضرت صاحب الامر(عج) قرار بگيرد حتما بايد در كنار ولي باشد در كنار امام حق باشد تا عزاداريش به مرحله چهارم و تكميل برسد. امروز انقلاب اسلامي زمينه ساز ظهور حضرت صاحب الامر(عج) است. مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) پرچمدار زمينه ساز ظهور امام زمان(عج) است سعي مي كند در حفظ امام حسين(ع)حفظ دوستان امام حسين(ع) و جهان را براي منتقم اصلي آماده كند. تا در كنار منتقم خون خدا يعني حضرت صاحب الامر(عج) قرار بگيرد و خونخواه سيدالشهداء(ع) باشد. اين چهار رتبه مال عزاداران برسيدالشهداء(ع)است.
آثار عزاداري
در هر مرحله اي آدم بايد معرفت خودش را بيشتر كند اين يك خلاصه اي بود كه من خدمت شما چند دقيقه عرض كردم بيش از اين ديگر مزاحمت ايجاد نمي كنم خدا خيرتان دهد اين دسته جات حسيني، اين موكب هاي امام حسين(ع)خيلي اثر دارد. امروز هم گفتم مثل آب است، مثل باران است چگونه باران مي آيد كثافتها را مي برد تر و تازه مي كند شستشو مي دهد اين عزاداري دلهاي ما را شستشو مي دهد و از گناه و از معصيت پاك مي كند و تاثير زيادي مجلس سيدالشهداء(ع) دارد من بيش از اين تصديع ايجاد نكنيم و وقت شما را هم نگيريم همين مقدار كافي و بس مي باشد.
والسلام وعليكم و رحمة الله و بركاته

چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.