مطالب

بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در جمع بازاریان مسجد بازار
به مناسبت عید عید غدیر خم14/9/88

«ذکرٌ علی عبادة»
روی دو مبحث چند کلامی را در خدمت شما بزرگواران هستم. امشب مقداری از فضائل امیرالمومنین(ع)را خدمتتان عرض می کنم بعد هم بخشی از خطبه پیغمبرخدا(ص) را که در روز عید غدیر برای مردم قرائت کردند خدمتتان عرض می کنم. پیغمبرخدا(ص) می فرمایند:«ذکرٌ علی عبادة» نام امیرالمومنین(ع) عبادت است. مجلسی که در آن نام امیرالمومنین(ع) برده شود ملائک آسمان به زمین می آیند و در آن مجلس می نشیند با بیان فضائل امیرالمومنین(ع) معطر می شوند بعد به آسمان می روند ملائک دیگر سوال می کنند این نورانیت شما از کجا است؟ این خوشبویی از کجا است؟ شما معطر شدید رازش چیست؟ ملائکه ای که آمدند می گویند مجلسی بود در زمین که فضائل امیرالمومنین(ع) گفته می شد و ما در آن شرکت داشتیم این نورانیت و خوشبویی از برکت فضائل امیرالمومنین(ع) است. بعد سوال می کنند که مجلس برپا است که ما هم شرکت کنیم؟ می فرمایند: نه مجلس تمام شد شیعیان رفتند مگر اینکه شما بروید خودتان را به در و دیوار بمالید هنوز در و دیوار معطر به عطر مولا امیرالمومنین(ع) است.«ذکرٌ علی عبادة»
استفاده از نسیم های الهی در زندگی
به عنوان مقدمه عرض می کنم. برادران و خواهران در زندگی یک نسیمهای الهی می وزد برای هدایت، دستگیری، خدای متعال روی حکمت خودش در بعضی از زمانها و مکانها دربی را برای هدایت بندگانش را می گشاید. که باید قدر این درب و نسیم را بداند. خودش را در محضر این نسیم بگذارد و سعادت و خوشبختی خودش را تامین کند. زیارت اهل بیت(ع) رفتن این نسیم الهی است. الان خوش به حال آنهایی که نجف زائر امیرالمومنین(ع) هستند. خوش به حال آنهایی که الان خانه خدا هستند. خوش به حال آنهایی که الان زیارت امام زادگان می روند. اینها نسیم الهی هستند. زمانهای مثل شب جمعه ، شب رحمت است این نسیم خداست. روز عید غدیر این نسیم خداست. باید اینها را زنده نگه داشت و استفاده کرد. نه اینکه مثل مردار آدم هیچ استفاده نکند. شبهای ماه مبارک رمضان نسیم خداست. شب بیست و یکم و نوزدهم نسیم خداست احیاء باید نگه داشت یعنی باید قدر دانست. آدم خودش را از این نسیمها بی بهره نکند و استفاده کند و توسل پیدا کند. با توجه با ارتباط با معصوم، با امیرالمومنین(ع) آدم سعادت و خوشبختی خودش را تامین می کند.
لحظه لحظه عمر را قدر دانستن
در جمع بازاریان عرض می کنم تا زنده هستید باید قدر بدانیم. یک نفر به فرزندش نصیحت می کرد می گفت پسرم بعد از مرگ من این قدر نماز بخوان، انفاق کن، اینقدر کار خیر انجام بده و دائم نصیحت می کرد این کارها را انجام بده و وصیت نامه اش را نوشته بود. پسر فهمیده ای داشت یک شب باهم رفتند بیرون از منزل آن زمان چراغ دستی بود. پسرچراغ دستی را عقب می برد. پدر گفت چکار می کنی؟ که در این سن پیری دست و پایم می شکند چراغ را بیاور جلو که جلویم را ببینم.پسر گفت نه تو برو من چراغ را عقب می آورم. پدر گفت: مگر می شود باید چراغ را جلویی من بگیری. پسر گفت ای پدر در این دنیا شب تاریک چراغ را پشت سر می آورم و تو نمی توانی راه بروی و آن وقت در قیامت چگونه می گویی برایت بفرستم. خودت جلوت را درست کن. تا زنده هستی خودت برای خودت ببر این حرف واقعا درست است.
یک تاجر در زمان پیغمبر(ص) به پسرش وصیت کرده بود که انبار خرمای بزرگ او را بعد از مرگش خیرات کند. پسر آمد به وصیت پدر تمام این انبار خرما را خیرات کرد. پیغمبرخدا(ص) داشتند رد می شدند فرمودند چه خبر است؟ گفتند پدر این جوان مرده و وصیت کرده این انبار خرما را در راه خدا انفاق کند. پیغمبرخدا(ص) گشتند چهارگوشه انبار یک خرما کندیده ای بود این را برداشتند گفتند اگر این خرما را با دست خودش انفاق کرده بود بهتر از انبار خرمایی که بعد از مرگش انفاق کرده اند. آدم تا زنده است دل بکند وقی که مرد جدایش می کنند. آدم خودش تا زنده است دل بکند از مال دنیا یا بالاخره اینکه به زور می کنند. یک بنده خدایی آدم خوبی هم بوده وقتی که می خواست بمیرد گفت ظلمی که خدا به من کرده هیچ کس نکرده است خیلی حرف است. چه ظلمی؟ من را از زن و بچه ام جدا می کند آن لحظه حقیقت ظهور می کند. و شخص دیگری هنگام مرگش شعر عربی می خواند. می گوید یادش بخیرآن زمانی که آن زن پرسید حمام منجاب مسیرش کجاست؟ این در حال خانمی که می خواست برود حمام بعد آمد در راه از این آقا پرسید که حمام منجاب کجاست؟ این اشاره کرد به درب خانه اش گفت اینجاست. زن آمد خانه و دید در تله افتاده است خودش را از چنگال این مرد نجات داد. حسرت به دلش مانده بود بعد هنگام مرگ به جای«لااله الا الله» آن لحظه می گفت کجاست آن لحظه ای که خانمی می گفت حمام منجاب کجاست؟
عمر مهمترین سرمایه انسان
حالا می خواهم این را عرض کنم که عمر سرمایه انسان است. این سرمایه اگر مفت از دست داد آدم حسرت می خورد که سرمایه اش را باخته است.
نزول آیه برای امیرالمومنین علی(علیه السلام)
یکی از آیاتی که در باب مولا نازل شد این آیه است«ان الذین امنوا و عملو الصالحات اولئک هم خیر البریه» کسانی که ایمان آوردند، کسانی که عمل صالح انجام دادند اینها بهترین مخلوقات و بندگان خدا هستند این چه موقع آیه نازل شد؟ آیه وقتی نازل شد که امیرالمومنین علی(ع) با شیعیانشان می آمدند. بعد پیغمبرخدا(ص) فرمودند«ان هذا و شیعته لهم الفانزون یوم القیامه» علی(ع) و شیعیان او هستند که رستگارنند. شافعی و مالکی و حنفی و خیلی از اینها بعداً درست شدند. صد سال، دویست سال بعد درست شدند. زمان پیغمبرخدا(ص) مذهبی به نام شافعی و مالکی در کار نبود اما شیعه علی(ع) از همان زمان پیغمبر(ص) بوده و کلمه شیعه و یاران و دوستان امیرالمومنین(ع)، خود پیغمبرخدا(ص) فرمودند و شیعه و سنی هم نقل کردند «ان هذا و شیعته لهم الفائزون» علی(ع) و شیعیانش رستگاران در روز قیامت هستند. این یکی از آیات و صدها آیات در باب امیرالمومنین علی(ع) نازل شده است.
داستان علامه جعفری(رحمة الله علیه)
یک روز علامه جعفری(ره) در نجف طلبه جوان بودند و تازه حوزه رفته بودند. آدمها که باید یک چیزی بشوند از اول معلوم می شود. در حجره نشسته بودند چند طلبه جوان هم بودند. یکی از طلبه های عکس یک بازیکن اروپایی را داد به یکی از طلبه ها گفت از تو سوال می کنم یک لحظه نگاه به امیرالمومنین(ع) یا یک عمر در آغوش این زن زیبا کدامش را انتخاب می کنی؟ گفت یک نگاهی کنم. او گفت انصافاً نمی شود از این بگذریم. دیگری نگاهش کرد گفت واقعا، به هر کدام داد همین حرفها را زدند تا نوبت به علامه محمدتقی جعفری(ره) رسید به شدت ناراحت شد و بلند شد رفت و گفت یک لحظه نگاه به مولا به تمام اینها ترجیح می دهم و حاضر نشد به این عکس نگاه کند. از آن مجلس آمد بیرون یک دفعه می بیند خوابش می آید آمد روی همان پله های مدرسه خوابید و در خواب مولا را زیارت کرد و مولا او را در آغوش گرفت و مورد عنایت امیرالمومنین(ع) قرار گرفت. بعد از آن لحظه برگشت و گفت ما که به مرادمان رسیدیم شما چه؟ هنوز داشتند بحث می کردند.
خدا قسمت کند برویم نجف، آن اوایل که خلوت تر بود می شد ببینیم در ضریح امیرالمومنین(ع) داخل ضریح به اندازه یک قوطی کبریت یک سوراخی روی قبر است. به اندازه یک قوطی کبریت روبروی صورت امیرالمومنین(ع) داخل قبر باز است. در کتابهای تاریخی این طور نوشتند که عده ای از دشمنان امیرالمومنین(ع) بر شهر مسلط شدند یک پهلوان نامداری بود آمد با اسبش داخل صحن شروع کرد به عربده کشیدن بعد پیاده شد و با چکمه هایش داخل ضریح شد زیر گنبد امیرالمومنین(ع) شروع کرد حرف باطل زدن یا علی(ع) اگر آن روز من بودم و.... دو انگشت امیرالمومنین(ع) از قبر آمد بیرون و گردنش را قطع کرد و جنازه را برداشته و بیرون بردند. بیرون شروع کرد به خون آمدن.
یکی از بزرگان اهل سنت یک جمله ای دارد یا علی(ع) من در شگفتم از شما، هم و غم دشمنانت برای این بود که نامت برده نشود، فضیلتی نقل نشود حتی گفتند حدیث پیغمبر(ص) را ننویسید به خاطر اینکه فضائل علی (ع) نوشته نشود. هدف عمر و ابوبکر از منع نوشتن حدیث پیغمبر(ص) این بود چون فضائل امیرالمومنین(ع) در زمان پیغمبر(ص) زیاد بوده است اینها باید نوشته نشود و باید قطع شود. می گوید دشمنانت به سبب دشمنی فضائلت را نگفتند اما دوستانت هم جرأت نمی کردند اسمت را بیاورند ولی تمام شرق و غرب عالم از فضائلت پر است.
یک نفر را دستگیر کردند و بردند پیش معاویه به دلیل اینکه اسمش علی بود معاویه گفت شلاقش بزنید. گفت پدر و مادر من را عاق کردند که اسم من را علی گذاشتند. صد سال در منابر لعن به علی(ع) می کردند. خیلی حرف است تسبیح می گرفتند مردم شام به جای اینکه «لااله الا الله» بگویند لعن بر علی(ع) می کردند. سخنرانان هر موقع خطبه می خواندند لعن بر امیرالمومنین(ع) می کردند. در تمام کشورهای اسلامی آن زمان ولی داریم مردم سیستان هیچ وقت زیر بار لعن بر علی(ع) نرفتند. ولی تمام جاهای دیگر خطبه خوانها، سخنرانان هر موقع می خواستند صحبت کنند به جای اینکه لعن بر شیطان لعن بر علی(ع) می کردند. این جزء واجباتشان شده بود. بچه ها شعر می خواندند شعر بر لعن علی(ع) می خواندند همچین تبلیغات گسترده ای بود. یکی از علماء بزرگ مسیحی یک کتاب نوشته به نام صوت العدالة الانسانیه ترجمه فارسی هم شده درباب امیرالمومنین(ع) است. به او گفتند تو که مسیحی هستی درباره فضائل حضرت عیسی(ع) کتاب می نوشتی چرا آمدی در باب علی(ع) نوشتی؟ می گوید من عاشق فضائل انسانی هستم همه خوبی ها و فضائل انسانی را در رخ علی(ع) دیدم.خارجی ها یک کتابی به نام عذر تقصیر پیشگاه پیامبر(ص)نوشتند. ما باید عذر تقصیر به پیشگاه امیرالمومنین(ع) ببریم.
لزوم رسمی بودن عید غدیر
غدیر باید بهترین عید و عید رسمی من و شما باشد. هدیه دادنها، عروسیها، افتتاح پروژه ها از یک ماه قبل باید به استقبال عید غدیر ما برویم. همینطور که به استقبال عید نوروز می رویم . مسیحی ها برای کریسمس خودشان چکار می کنند؟ چگونه ما برای عید نوروزمان نقل و نبات و شیرینی و لباس نو می خریم. دید و بازدید می کنیم آیا برای غدیر همچین کاری می کنیم؟ اینکه عذر تقصیر ما پیشگاه امیرالمومنین(ع)، یعنی آقا ما اشتباه کردیم ما مقصریم و خیلی کوتاهی کردیم نسبت به امیرالمومنین(ع)، فردا انشاءالله از ساعت 9 مسجد امام محمدباقر(ع) در خدمتتان هستیم تجربه اول است هزار عیب و نقص ولی ما تمام توانمان را گذاشتیم خوب برگزار شود و 2500 نفر هم ناهار تدارک دیدیم و میوه تدارک دیده شده و هر کسی که می آید مهمان مجلس امیرالمومنین(ع) است. و غرض اینکه ما بگوییم امیرالمومنین(ع) ما شما را دوست می داریم. عشق و علاقه به امیرالمومنین (ع) داشته باشیم.
اعمال روز عید غدیر
برادران و خواهران مرحوم شیخ عباس قمی (ره) در کتاب وقایع الایام فرمودند: روز عید غدیر روز شاد کردن مردم، روز اطعام و اکرام است. یک نفر مومن را غذا بدهید مثل اینکه تمام پیغمبران و صدیقین را غذا دادید یک حسابی است. این همه سفارش کردند و در روایت امام صادق (ع) است یک درهم در راه غدیر خرج کردن پاداشش هزار درهم است. ما برای امیرالمومنین(ع) باید سرمایه گذاری کنیم تا زنده ایم. دیگر کی ؟ وقتی که از دنیا رفتیم. چه کسی برای ما سرمایه گذاری می کند؟ خیلی خوش شانس باشیم و بچه های خوبی داشته باشیم از سرمایه ما استفاده کنند. منتهی حسرتش مال آن کسی است که جمع کرده است.
من چند جمله از خطبه پیغمبرخدا(ص) را برایتان نقل می کنم با این مقدمه، پیغمبرخدا(ص) ده سال در مدینه بودند.سه بار عمره رفتند ولی حج واجب را برگزار نکردند. آیه نازل شد سال آخر عمر شما هست و دستور آمده که مردم بیایند حج و پیغمبرخدا(ص) اعلام کردند هر که توان مالی دارد همراه ما بیاید همه جا فضائل امیرالمومنین(ع) را بیان کرده بودند و همان روزی که اسلام را مطرح کردند امامت امیرالمومنین(ع) را مطرح کردندهمان روز اول منتهی از مردم پیمان رسمی نگرفتند. حرکت کردند و در عرفات و منا سخنرانی کردند منتهی کار تمام نشده بود چرا کار تمام نشده بود؟ چون پیغمبرخدا(ص) منتظر بودند که وعده عصمت داده شود یعنی حفظ پیغمبر(ص) از شر منافقین، چون بارها تصمیم گرفتند که پیغمبر(ص) را بکشند. پیغمبر(ص) را بارها منافقین مسخره کردند حضرت خوف داشتند که امامت امیرالمومنین(ع) پا برجا نشود. تا اینکه خدا فرمود: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» اگر نگویند امامت امیرالمومنین(ع) را مطرح نکنید رسالت را نرساندی«والله یعصمک» خدا تو را حفظ می کند. پیغمبر(ع) منتظر این کلام بودند. پیغمبر(ص) از شخص خودش نمی ترسید. امام علی(ع) می فرمایند ما در جنگها به پیغمبرخدا(ص) پناه می بردیم علی (ع) با آن شجاعتش این را می گوید. پیغمبر(ص) از جانش نمی ترسید بلکه می ترسید که نگذارند امامت امیرالمومنین(ع) مطرح شود و کار را خراب کنند. حضرت از این نگران بودند.
بیان خطبه غدیر
حالا من متن خطبه پیغمبر(ص) را چند کلامی را تبرکاً می خوانم. قسمتی از خطبه درباره حمد خداست. خیلی سنگین است. واقعا خیلی با معرفت است. خود این حمد و توحید پیغمبر(ص) یک صفحه است شاید باید یک کتابی آنرا شرح دهد.«لالاله الا هو لانه قد اعلمنی انی ان لم ابلغ ما انزل الی فی حق علی فما بلغت رسالته» خدا مرا آگاه کرده که تاکنون آن حق امیرالمومنین(ع) را ادا نکردم «انی ان لم ابلغ» من این را ابلاغ نکنم رسالتم ناقص است«وقد ضمن لی تبارک و تعالی العصمه من الناس» خدا ضمانت کرده از شر منافقین این جریان را حفظ کند. « وهو الله الکافی الکریم» و خدا کافی و بزرگوار است. «فاوحی الی: بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الرسول » خدا این آیه را بر من نازل کرد«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی» ابلاغ کن با صدای بلند آنچه که از طرف خدا آمده و درباره علی(ع) است یعنی«فی الخلافه لعلی بن ابی طالب» حضرت خودشان توضیح می دهند فردا نگویند محبت یعنی خلافت و امامت و رهبری امیرالمومنین(ع) «وان تفعل فما بلغت رسالته» اگر این کار را انجام ندهید رسالت را شما ابلاغ نکردید « والله یعصمک من الناس » خدا تو را حفظ می کند.«معاشر الناس» ای گروه مردم، خیلی بودند 120 هزار نفر«ما قصرت فی تبلیغ ما انزل الله تعالی الیّ» من کوتاهی هرگز نکردم این حکم خدا که آمده «انا ابین لکم سبب هذه الایه» اینکه خدا فرمود من تو را حفظ می کنم برای شما توضیح می دهد این فرمایشات پیغمبر(ص) است. «ان جبرئیل هبط الی مراراً» حضرت جبرئیل چند بار «ثلاث» سه بار بر من فرود آمد «یامرنی عن الاسلام ربی» از طرف خداوند متعال «وهو السلام ان اقوم فی هذا المشهد» سه مرتبه جبرئیل نازل شد که به من دستور داد در این مکان من بلند بشوم«فاُعلم» اعلام کنم«کل ابیض واسود» در مقابل هر سفید و سیاه یعنی در مقابل همه انسانها اعلام کنم«ان علی بن ابی طالب اخی و خلیفتی علی امتی» علی ابن ابی طالب(ع) برادرمن، وصی من است«و الامام من بعدی» او امام بعد از من است«الذی محله منی محل هارون من موسی» یعنی همان طور که جناب هارون جانشین حضرت موسی(ع) بود علی(ع) هم جانشین من است و الا اینکه هارون بعد از حضرت موسی(ع) پیغمبربود ولی علی(ع) بعد از من پیغمبر نیست «و هم ولیکم بعد الله و رسوله» بعد از خدا و پیغمبر(ص)، علی(ع) ولی و امام شما است.«وقد انزل الله تبارک و تعالی علی و بذلک» خدا این آیه را نازل کرده است«انما ولیکم الله و رسوله» ولی شما خداست ، پیغمبر(ص) و آن کسانی است که نماز بخوانند و در نماز در حال رکوع انگشتر انفاق می کنند و صدقه می دهند«علی بن ابی طالب الذی اقام الصلاة» اینجا فضائل امیرالمومنین(ع) را دانه دانه برای مردم آن زمان تشریح می کنند. علی(ع) کسی است که انفاق می کند در حال رکوع«واتی الزکاة و هو راکع یریدالله عزوجل فی کل حال» مردم علی(ع) فقط خدا را در نظر می گیرد. در همه حالات علی(ع) خدا را درنظر می گیرد. بعد پیغمبرخدا(ص) می فرمایند: من از جبرئیل سوال کردم که من را معاف بدار «ان یستعفی لی» من استعفاء می دهم «عن تبلیغ ذالک الیکم» من را معاف کند که این حرف را نزنم چرا پیغمبر(ص) از جبرئیل سوال کردند از خدا بخواهد که من را معاف بدارد و این کار را انجام ندهم؟ «ایها الناس لعلمی» من می دانم«بقلة المتقین» من می دانم بر سر علی(ع) و فرزندانش چه می آید.من می دانم بعد از این جریان برسر دخترم چه می آید«بقلة المتقین» متقین و شیعیان کم هستند«و کثرة المنافقین» و منافقین زیاد هستند «وادغال اللائمین» مسخره می کنند و سرزنش می کنند«و حیل المستزئین» و حیله ها ، استهزاء کننده«بالاسلام» خدا آنها را در قرآن معرفی کرده است بعد می فرماید«کثرة اذاهم لی» بارها منافقین من را اذیت کردند. فرمایش پیغمبرخدا(ص)«حتی سمعونی اذنا» تا اینکه به من گفتن او گوشی است یعنی هر کس به او می گوید او گوش می دهد و به خاطر چی می گفتند؟ به خاطر اینکه هر چه علی(ع) می گفت من گوش می دادم. می گفتند پیغمبر(ص)نعوذ بالله«اذن و زعموا انی کذالک لکثرة ملازمته ایی» به خاطر اینکه علی(ع) همیشه همراه من بود«واقبالی علیه» به خاطر اینکه من به علی(ع) توجه می کردم «وهواه و قبوله منی ولو شئت ان اسمی القائلین بذالک باسمائهم لسمیت» من اگر بخواهم آنها را بگوییم فلانی فلانی می توانم اسمهایشان را ببرم. اگر بخواهم آنها را اشاره کنم به اعضاء و جوارحشان من می توانم اشاره کنم آنها کیستند. «ولکنی والله فی امورهم قد تکرمت» به خدا سوگند من با کرامت با اینها برخورد کردم. تا اینکه خدا از من راضی نشد فرمود نه چاره ای نیست باید این مطلب را بیان کنید«لایرضی الله منی» خدا راضی نشد وقتی من استعفاء می دهم فرمود نه باید این آیه را سه مرتبه، جبرئیل باید بروی تبلیغ کنید بگویید «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس»

امامت علي(ع)، انتصاب از طرف خداوند

«فاعلموا معاشر الناس ذالک فیه» این آیه در باب علی(ع) است«وافهموه واعلموا ان الله قد نصبه لکم ولیا» مردم بدانید خدا علی(ع) را نصب کرده است. امامت انتصابی است انتخابی نیست. در انتخابات انتخاب کنیم هر که شد می شود پیشوایی ما، نصب باید از طرف خدا باشد. او شایستگی اش را می داند و می داند چه کسی صلاحیتش را دارد. «قد نصبه لکم ولیا و اماما» خدا نصبش کرده به عنوان ولی و امام و طاعتش را واجب کرده بر مهاجرین و انصار و همه بر آنهایی که الان حاضرند و آنهایی که غائبند، برآنهایی که فارس و عرب هستند.آن کسی که آزاد است. آن کسی که مملوک است. آن کسی که صغیر است. آن کسی که کبیر است. و آن کسی که سیاه است یا سفید به هر کس هر انسان موحد «ماض حکمه» حکم علی(ع) باید اجرا شودامر علی(ع) نافذ است نه امر دیگران «نافذ امره ملعون من خالفه» خدا لعنت کند آن کسی که با علی(ع) مخالفت کند.«مرحوم من تبعه» خدا رحمت کند آن کسی که تابع علی(ع) باشد «و صدقه فقد غفرلله له» خدا رحمت کن و بیامرزد آن کسی که تابع علی(ع) باشد حرف او را بشنود. بعد مطالبی را بیان کردند تا اینجا فضائل امیرالمومنین(ع) دانه دانه، 40 بار نام امیرالمومنین(ع) را بردند. 10 بار به عنوان امام بیان کردند. همه امامان را و 4 بار نام امام زمان(عج) را در همین خطبه غدیریه پیغمبرخدا(ص) بیان کردند. یعنی طرح جامع امامت و رهبری را پیغمبرخدا(ص) تا قیام قیامت بعد از خودشان را مشخص کردند.
انجام سه كار توسط پيامبر(ص) در غدير
یکی از بزرگان هندی می گوید پیغمبرخدا(ص)سه کار را انجام دادند هم معرفی کردند، هم دست علی(ع) را گرفتند و آوردند بالا و هم بیعت گرفتند. تا آن کسی که کر است نگوید پیغمبرخدا(ص) من کر بودم صدایت را نشنیدم مگر تو چشم نداشتی که دست علی(ع) را بردم بالا؟ و آن کسی که کور است پس کر نیست و حرف پیغمبرخدا(ص) را شنید و اگر کسی هم کور است و هم کر گفتند دست بده در دست علی(ع) لمس کن نگویید که ما نفهمیدیم فرمودند دست در دست علی(ع) بگذار و با علی(ع) بیعت کن. حتی خانمها یک کاسه آبی را گذاشتند پیغمبر(ص) به امیرالمومنین(ع) فرمودند دستت را در کاسه آب بگذار بعد تمام خانمها دست خودشان را گذاشت در ظرف آب، پرده ای گذاشتند دست امیرالمومنین(ع) در ظرف آب ، آنها می آمدند دست می گذاشتند در آب و این گونه با امیرالمومنین(ع)، زن و مرد بیعت کردند که هیچ کس نتواند انکار بکند.

اعلام روز عيد از طرف پيامبر خدا(ص)
این گونه در این جمع سه روز پیغمبرخدا(ص) جشن گرفتند. فرمودند به من تبریک بگویید در هیچ جمعی نگفتند به من تبریک بگویید هر جنگی که پیروز می شدند نگفتند«هنئونی هنئونی» به من تبریک بگویید ولی بعد از نصب امیرالمومنین(ع) به خلافت و امامت فرمودند مسلمانان به من تبریک بگویید به امیرالمومنین(ع)سفارش کرد یا علی(ع) هجدهم ذیحجه را عید بگیر، همه پیغمبران الهی به اوصیایشان وصیت می کردند هجدهم ذیحجه را عید بگیرید. اصلا تاریخ هجدهم ذیحجه از اول خلقت حضرت آدم(ع) تا به زمان پیغمبر(ص) من خدمتتان عرض می کنم روز بسیار مبارکی است روز ولایت امیرالمومنین علی(ع)است. شیعیان وقتی به هم می رسند باید به صورت هم لبخند بزنند شاد باشند بگویند«الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین و الائمه المعصومین» به شکرانه، حتی فرمودند روزه بگیرید شما اگر خواستید نیت روزه کنید ما شما را دعوت می کنیم افطارتان در مسجد امام محمدباقر(ع) باشد شما هم نیت کنید شکرانه ولایت امیرالمومنین(ع) که شیعه امیر المومنین(ع) هستید بعدش هم آمدید روزه مستحبی اگر رفتید شما را دعوت کردند افطار کنید روزه ات را بخور هم دعوت مومن را اجابت کردید و هم پاداش روزه را دارید. شما فردا نیت روزه کنید هم ثواب روزه دارید هم در مجلس امیرالمومنین(ع) سر سفره متعلق به امیرالمومنین علی(ع) است. انشاءالله مولا راضی باشد من از شما عذرخواهی می کنم خوب شب غدیر بود و چند کلامی درباره فضائل امیرالمومنین(ع) و خطبه غدیر ، جوانهایی که می توانند مطالعه کنند خطبه ای که در مورد غدیر است حتما مطالعه کنند.
والسلام علیکم و رحمة الله