سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

مطالب

خانه مشهور لیست اضافه

اهمیت امربه معروف و نهی از منکر

ارسال شده توسط: مدیربازدید شده: 838 مرتبه
دسته: سخنرانیتاریخ: 1389.08.18
 
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در جلسه شورای امر به معروف و نهی از منکر در دفتر 22/9/88
http://yascms.ir/emam/ebrahimi1.png

تشکر و قدردانی می کنم از جناب سرهنگ امیری که جلسه شورای امربه معروف و نهی از منکر را تشکیل داده و در حقیقت تشکیل شده بود و دوباره احیاء کردند و خود به امر معروف و نهی از منکر هم احیاء شد و تشکر و قدردانی از شما عزیزان و سروران و بزرگواران می کند و امیدواریم که این جلسه مایه خیر و برکت برای خود ما و برای شهرستانمان باشد انشاءالله.
در باب اهمیت امربه معروف و نهی از منکر هم آیات و روایت و هم اهمیتی که در این ایام به مناسبت هفته اول ماه محرم که هفته احیاء امربه معروف و نهی از منکر نامیده اند پیدا کرده است که این جلسه هم ضرورت داشت که تشکیل و برنامه ریزی شود و حداقل امر به معروف و نهی از منکر لسانی انجام شود. در باب امر به معروف و نهی از منکر مطالب فراوان است من سه نکته در ذهنم آمده است در این باب که خدمت شما بزرگواران عرض می کنم با توجه به اینکه ما هم عید غدیر را داشتیم هم نزول آیه ولایت «انما ولیکم الله» را، و هم از طرفی امروز روز خانواده نامگذاری شده است به مناسبت نزول سوره «هل اتی علی ابراهیم حین من الدهر» و به واسطه اطعامی که مولا داشتند روز خانواده نامگذاری شده و خودش جای بحث دارد که چرا اصلا چنین روزی در جمهوری اسلامی روز خانواده نامگذاری کردند؟ که خانواده های الگویشان بایستی امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) باشد. با توجه به همه این مناسبتها و مناسبت امربه معروف و نهی از منکر مطالبی را در یک راستا عرض می کنم .
اولین نکته از خطبه غدیر پیغمبرخدا(ص) در باب امر به معروف و نهی از منکر انتخاب کردم. پیغمبرخدا(ص) می فرمایند: «علی وانی اجدد القول» فرمودند: آگاه باشید من دوباره حرف را تکرار می کنم. خوب تکرار حرفها چیست؟ «الا واقیموا الصلاة و اتوا الزکاة و امروا بالمعروف و انهوا عن المنکر» بعد از تجدید قول به چهار واجب الهی اشاره می کند:
اقامه نماز، زکات،امربه معروف و نهی از منکر، بعد اشاره می کند که همه معروفها یک سر دارند و همه منکرها هم یک سر دارند «الا و ان راس الامر بالمعروف و ان تنتهوا الی قولی» آگاه باشید راس امربه معروف و نهی از منکر اینکه به این حرف من و شما منتهی می شود حرف من چه بود؟ یعنی بعد از من علی(ع) امام شما است. راس امر به معروف امام حق است «وتبلغوه من لم یحضر» و برسانید به کسانی که الان در این صحنه حاضر نیستند تا قیامت«وتامروه بقبوله عنی» به او امر کنید که امامت امیرالمومنین(ع) را از من قبول کند«تنهوه عن مخالفته» و نهی کنید او را از شناخت امام معصوم(ع) را دوری کند «فانه امر من الله عزوجل و منی» این هم از طرف خدا بود و هم از طرف من «ولا امر بمعروف و لا نهی عن المنکر الامع امام معصوم» امر به معروف و نهی از منکر پا نمی گیرد مگر اینکه امام حق در جامعه حاکم شود این یک فرمایش از پیغمبرخدا(ص) بود.یک فرمایش دیگر را از امام حسین(ع) در باب شناخت خداوند یادداشت کردم. امام حسین(ع) می فرمایند: خداوند انسانها را نیافریده مگر او را بشناسند وقتی که او را شناختند او را پرستش کنند و با پرستش غیر او بی نیاز شوند. سوال کرد یا بن رسول الله(ص) شناخت خدا یعنی چه؟ خدا مردم را آفریده که خدا را بشناسند. شناخت خدا یعنی چه؟ امام فرمودند: «معروفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعة»شناخت خدا این است که اهل هر زمانی معرفت روی امام واجب اطاعه خودش پیدا کند. اگر معرفت به آن امام واجب اطاعه پیدا کردند در واقع خدا را شناختند و الا اگر امام حق را بشناسند در واقع خدا را هم نشناختند.
حدیث دیگر هم خدمت شما عرض می کنم بعد آن چیزی که منظورم است را بیان می کنم در اصول کافی محمد بن منصور از امام کاظم (ع) نقل می کند من از این آیه سوال کردم (سوره اعراف، آیه 33)« قل إنما حرّم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن» خدای متعال می فرماید: پیغمبر بگو حرام کرده است آنچه که ظاهر است و آنچه باطن است. می گوید من از امام(ع) سوال کردم آنچه که ظاهر است و آنچه که باطن است یعنی چه؟ زشتیهایی که ظاهر است و آن زشتیهایی که باطن است یعنی چه؟ امام فرمودند: قرآن ظاهری دارد «و جمیع ما حرم الله فی القرآن و هم ظاهر» همه آنهایی که خدا در قرآن حرام کرده است ظاهر است پس جمیع محرمات این حرام ظاهری است اما باطن همه حرامها، «والباطن من ذلک ائمة الجور» باطن همه حرامها پیشوایی باطل است خوب امام ناحق پیشوایی باطل «جمیع ما احل الله تعالی فی الکتاب و هو ظاهر» جمیع آنچه را که خدا در کتاب حلال کرده است آنها ظاهر است «الباطن من ذلک ائمه الحق» و باطن همه خوبیها حلالها پیشوایی حق، امام حق است از این حدیث چه استنباط می کنیم؟ از این حدیث استنباط می کنیم ریشه همه خوبیها و معروفها امام حق و شناخت رهبر حق و پیشوایی حق است و ریشه همه مفاسد پیشوایی ظلم و باطل است. ریشه همه جنایتها و فسادهای اجتماعی این امام باطل است سیاسیون در زمان امام می گفتند که قانون عوض شود چه می شود؟ نخست وزیر عوض می شود ولی امام می گفتند شاه باید برود اینکه امام گفت شاه باید برود چون ریشه همه مفاسد آن پیشوایی طاغوت است اینکه امام فرمودند همه سیاستمدارها می گفتند نه بماند مثلا سلطنت بکند ولی حکومت نکند امام فرمود شاه باید برود ریشه همه امراض این پیشوایی باطل است مثل این می ماند که مثلا میکروب وارد خون بشود میکروب وقتی که وارد خون شد مثل میکروب سرطان، دیگر درمان ظاهری هیچ فایده ای ندارد. پیشوایی باطل و امام باطل در جامعه اگر حاکم شد مثل این است که خون فاسد به رگ جامعه وارد شده است. حالا من اینها را برای چه ذکر کردم؟ برای اینکه مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) بصیرت را در این روزهای اخیر خیلی تاکید می کنند بصیرت یعنی شناخت رهبر حق و شناخت رهبر باطل می باشد این همه تاکیدی که مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) دارند و اطاعت از امام(ره)، زمان امام یک جور بود و زمان مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) یک جور است. زمان پیغمبرخدا(ص) یک جور بود. زمان پیغمبرخدا(ص) حق عریان بود ، حق محض پیغمبرخدا(ص) و باطل محض هم شرک و کفر بود و شناخت آن برای مردم خیلی آسان بود ولی شناخت در زمان امیرالمومنین (ع) شناخت امام حق در واقع مشکل شده بود. چون یک طرف امیرالمومنین(ع) بود و در طرف دیگر قاری های قرآن بودند. اشخاصی که پیشانی آنها از بس که نماز خوانده بودند پینه بسته بود. در نمازهایشان از آن طرف سوره بقره می خواندند. این بصیرت و شناخت خیلی مهم است راس امر به معرف و نهی از منکر این است که امام حق را تبلیغ کنیم و مردم بشناسند و در عصر غیبت ولی فقیه در واقع او پیشوا هست او حاکم است و امروز هم الحمدلله رهبر عزیز و بزرگوار است و اگر امام باطل که استکبار جهانی هنوز دنبال است که ما را به همان گذشته برگرداند. خدای ناکرده اگر امام باطل بر جامعه حکم فرما شد و یک عده که جاده صاف کن او هستند دیگر یک سر سوزن از احکام دینی و اسلامی بر ما حاکم نخواهد بود. افراد امروز خیلی رنگ عوض کردند عده ای خط امام هستند ولی دروغ می گویند واقعا دروغ می گویند اصلا از اول هم دروغ می گفتند ولی نقابی بوده و مشخص نمی شد یا واقعا هم قبول داشتند ولی به مرور زمان در اثر چشیدن لذتهای دنیوی تغییر جهت دادند مثل موسوی خوئینی ها وقتی که به آقا انتقاد کرده است شما ولی فقیه را قبول داشتید شما دیگر چرا؟ برداشته است در مصاحبه اش گفته بود نه ما همان هم قبول نداشتیم این آقا موسوی خوئینی ها که یک زمانی شعارهای مرگ بر آمریکا می داد، اصلا سالها رئیس حجاج ایشان بودند و شعار مرگ بر آمریکا می داد و تبعیت از امام و رهبری می کرد اصلا خیلی عجیب است. آدم تعجب می کند همچین آدمی یک دفعه بیاید و بگوید ما از همان روز اول هم قبول نداشتیم واقعا این بصیرت و عدم بصیرت، دنیاگرایی کار رابه کجا می رساند! خود آقای منتظری از اول در باب ولایت فقیه چه ها که نمی کرد ولی امروز چه دشمنی ها می کند حالا موسوی در مقابل اینها چیزی نیست یعنی مشکل اصلی ما آن روحانیتی که همراه امام بودند است اینها که کنار زدنشان کاری ندارد. پس زدن اینها خیلی چیزی نیست ولی آن ریشه ها خیلی مشکل است اشخاصی مثل منتظری، موسوی خوئینی ها و کروبی که یک زمان همراه اما بودند متاسفانه امروز بدترین منکر را که نابودی نظام جمهوری اسلامی است را اینها آمدند همت خودشان قرار دادند و رو در روی نظام قرار می گیرند. این شناخت و بصیرت الحمدلله امروز مردم در جامعه ما دارند، مردم آگاهی دارند ولی خوب اینجور هم نمی شود که آدم خاطر جمع شود بگویید که همه چیز درست است بیا و نحوه گفتارها فرق می کند باید طوری باشد که حالت زندگی انشاءالله پیدا نکند هفته امربه معروف و نهی از منکر را گرامی می داریم امیدواریم که اینها برای ما درس باشد یعنی واقعا لحظه به لحظه برای ما درس باشد آدمهای یعنی اینکه هر لحظه امام می گوید «اهدنا الصراط المستقیم» واقعا آدم نیاز دارد نمی شود گفت که من بچه جبهه ای هستم بچه جبهه هستم من فلان هستم فلان هستم تا آخر هم با ایمان از دنیا می روم این اطمینان را واقعا کسی نمی تواند داشته باشد خوش به حال شهدا که دیگر عاقبت خودشان را تامین کردند. این آینده و دنیا و دنیا گرایی نمی شود آدم در کوره های سخت وقتی پیش می آید آدم معلوم می شود که چند مرده حلاج است برای هوای نفسش، برای دنیا گراییش یا واقعا تبعیت از کار اینقدر سخت بوده است اشخاصی مثل ابوذر هم دچار تزلزل در زمان امیرالمومنین(ع) شدند اینها به این آسانی هم نبوده است وقتی که حضرت اعلام کردند همه بیایند سلمان دیدند ایشان آمده است بعد ابوذر آخر آمد طلحه آن روز سرش را تراشید و همراه امیرالمومنین(ع) آمد حتی در خانه امیرالمومنین(ع) زبیر سرش را تراشید و آمد زبیر حتی در خانه امیرالمومنین(ع) مدافع حضرت زهرا(س) بود یعنی اینقدر این آدم در خانه حضرت زهرا(س) مورد احترام بوده است که حضرت زهرا(س) فرمودند علی (ع) اگر وصیت نامه را انجام ندهید به زبیر می گویم انجام بدهد ولی کارش آخر به کجا رسید؟ و اینها همه لحظه به لحظه برای همه ما درس است و بصیرت که مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) می فرمایند: شناخت امام حق و تبعیت از امام حق، شناخت امام باطل و دوری از امام باطل این راس امر به معروف و نهی از منکر است انشاءالله که همه ما در مدار ولایت بچرخیم و نه یک قدم جلو برویم و نه یک قدم عقب و«لازم لهم لاحق»، من عذر خواهی می کنم تصدیع ایجاد کردیم خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
والسلام علیکم و رحمة الله


چاپ این نسخه درجه: 0.00   چند مرتبه به این پست امتیاز داده اند: 0 مرتبه

نظرات

تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.