سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود

اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س)/ آمیخته شدن حق و باطل در فضای مجازی


خطبه های نماز جمعه بخش چترود به امامت حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه محترم مورخه1400/10/17



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG



خطبه اول

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین .

اُوصیکُم عِبادَالله وَ نَفسی بِتَقَوَیَ الله

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) ، یا بقیة الله یا اباصالح (ع)، ادرکنا و اغثنا.

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان ، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ،شهدای والامقام بخش ، شهدای والامقامی که بستگانشان امروز در نماز جمعه حضور دارند ، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.

امیدوارم خداوند متعال ، این حضور مؤمنانه شما عزیزان را در نماز جمعه ، این خطبه، این نشستن و سکوت را در نماز جمعه ، از همه ما قبول بگرداند ، ذخیره ای ارزشمند برای دنیا و آخرت، مخصوصاً برای اولین لحظه ورود ما به عالم قبر و قیامت قرار بگیرد ، باز هم صلوات بر محمد وآل محمد (ص).

عرض تسلیت دارم به مناسبت شهادت حضرت زهرا و سردار دلها حاج قاسم سلیمانی ،الحمدالله مراسمات گوناگون در شهر و روستای این بخش ، در مساجد ،تکایا ، فاطمیه ها برگزار می شود، مراسم یادواره شهدا ، گرامیداشت نام ویاد سردار دلها نیز باشکوه برگزار شد که واقعا جای تقدیر و تشکر دارد. الحمدالله مراسمات ایام فاطمیه دوم بسیار باشکوه دراین بخش و در تمام مساجد و تکایا به بزرگی و عظمت برگزار شد. ان شاءالله خدای متعال به دست‌اندرکاران آنها و شما برادران و خواهرانی که مجالس اهل بیت را گرم نگه داشتید،خیر فراوان و با برکت عنایت بگرداند.

اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) :
حضرت زهرا (س) در زندگی خود چند اصل داشتند:

اصل اول: خداباوری و ارتباط با خدا

اصل اول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) خداباوری و ارتباط با خدای تبارک وتعالی،عبادت وبندگی خدا بود. این اصل مهم همه اولیاء الهی و همه انبیاء و خاصه حضرت زهرا (س) بود.

اصل دوم : پیروی از امامت و ولایت
اصل دوم : پیروی از امامت و ولایت ، حمایت جانانه از امام زمان خود، جهاد خستگی ناپذیر در راه حمایت از امامت و ولایت بود.

اصل سوم : مردم داری وخدمت به مردم
و اصل سومی که دراین خطبه کوتاه چند جمله ای راجع به آن خدمت شما عرض کنم،اصل مردم‌داری وخدمت به مردم و حل گرفتاری مردم و مشکل گشا بودن است . بنابراین از اصول مهم زندگی حضرت زهرا (س) ، خدمت خالصانه به مردم ، بدون هیچگونه چشم داشتی است. این اصل در زندگی این بانوی گرامی،بسیار پررنگ است ؛

موقوفات حضرت فاطمه (سلام الله عليها):

در این خطبه، قصد دارم تا به بیان بخشهایی از وصیت نامه های حضرت زهرا (س) بپردازم. یکی از وصایای ایشان وقف نامه های که حضرت زهرا (س) نوشتند، فدک را پیامبر خدا (ص) به امر الهی به حضرت زهرا (س) بخشید، می دانید چنانچه در نبردی دشمن بدون جنگ تسلیم شد و صلح کرد و هیچ مسلمانی یک تیر هم نیانداخت و پیامبر خدا(ص) در آن نبرد بدون مشارکت مسلمانان پیروز شد، آنچه از غنایم به دست می آید در اختیار شخص پیامبر(ص) است ، چون مسلمانان نقشی نداشتند. از جمله این موارد، در خیبر و در منطقه فدک بود که جنگی صورت نگرفت و دشمن صلح کردند و قرار شد تا هرساله به جامعه اسلامی جزیه بدهند . بنابراین فدک به امر خدا در اختیار پیامبر(ص) قرار گرفت و ایشان آن را به دخترشان حضرت زهرا (س) بخشیدند. فدک، سرزمینی آباد با نخلستان ها و درختان زیاد بوده است که امروز هم در منطقه خیبر بقایای آن وجود دارد و دارای آب وهوای خوبی است؛ حضرت زهرا (س) درآمد حاصل از آن را در راه خدا انفاق می کرد؛ اولین کاری که خلیفه غاصب انجام داد این بود که دست وبال اهل بیت(ع) از نظر اقتصادی خالی بشود، امیرالمؤمنین(ع) را کنار زدند و کاری کردند تا از نظر اقتصادی هم او دست بسته باشد و کسی نتواند برای گرفتن کمک به در خانه حضرت زهرا (س) برود .به همین دلیل به بهانه های مختلف فدک را غصب کردند ولی هنوز هم باغهای مختلفی بود که در اختیار حضرت زهرا (س) بود ، هفت باغ در اختیار حضرت زهرا (س) بود که دور آنها دیوار کشیده بود. یکی از وقف نامه های حضرت زهرا (س) مربوط به این هفت باغ است.

آشنایی با اولین وقف در اسلام :


اولین وقف در اسلام را پیامبر خدا (ص) با وقف هفت نخلستان معروف به «حوائطه سبعه»انجام داد و در اختیار حضرت فاطمه (س) گذاشت. ابوبصیر می گوید: حضرت ابوجعفر، امام باقر (ع) فرمود: آیا وصایای فاطمه(ع) را به تو بگویم؟ عرض کردم: آری (بیان بفرمایید)! آنگاه حضرت بسته ای را بیرون آورد و از درون آن نوشته ای را نشان داد و آن را به این صورت قرائت فرمود: « «بسم الله الرحمن الرحیم» به نام خداوند بخشنده مهربان «هذا ما اوصت به فاطمه بنت محمد رسول الله(ص) » این، چیزی است که فاطمه دختر محمد رسول الله(ص) بدان وصیت کرده است. «اوصت بحوائطها السبعه » فاطمه(س) وصیت می‌کند به باغ‌های دیوار کشیدة هفت‌گانه که عبارت‌اند از: « العواف و الدلال و البرقه و المثیب و الحُسنی و الصافیه و مالام ابراهیم» العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنی، الصافیه، و مشربه ام ابراهیم... « الی علیٌ بن ابی‌طالب(ع) فإن مضی علیّ فإلی الحسن فإن مضی الحسن فإلی الحسین فإن مضی الحسین فالی الاکبر من ولدی » که درآمد اینها باید در راه خدا برای نصرت اسلام مصرف شود. من وصی خود را علی بن ابی‌طالب(ع) قرار می‌دهم. چنانچه او درگذشت، وصی من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند دیگرم حسین وصی من است و چنانچه حادثه‌ای برای او پیش آمد، بزرگ‌ترین فرزند پسر باقیمانده‌ام آن را به عهده می‌گیرد. «شهد الله علی ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیربن عوام » خداوند را بر این وصیت شاهد می‌گیرم و همچنین مقداد بن اسود و زبیر بن عوام بر آن گواهی خواهند داد. «و کتب علی بن ابی‌طالب(ع)» امام باقر(ع) فرمود : مادرم فاطمه(س) این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) آن را نوشت و برای همیشه باقی ماند.(1)

«مشربه امّ ابراهیم»

مشربه امّ ابراهیم از مکان های مهم زیارتی و از بقاع متبرکه در مدینه منوره، است. ان شاءالله خدا قسمت کند مکه بروید و آنجا را ببینید. این باغ از آنِ شخصی یهودی، به نام مخیریق بود. مخیریق، که از یهودیان بنی نضیر مدینه و از عالمان و ثروتمندان آن ها بود، به هنگام جنگ اُحد، آماده جنگ با مشرکان مکه شد و به هنگام حرکت به اُحد اینگونه وصیت کرد که: « اِن اُصِبتُ فما لی لمحمّد یصنع فیه ما شاء » اگر من در این جنگ کشته شدم همه ثروتم از آنِ محمد است و هر گونه صلاح بداند تصرّف خواهد کرد. او سرانجام در جنگ اُحد به شهادت رسید و پیامبر(ص) پس از شهادتش فرمود: « مُخَیرِیق خَیرُ یَهُود» .(2)مشربه در لغت به باغی گفته می شود که خانه ای در وسط آن قرار گرفته است. بعد از شهادت مخیریق، املاک و باغ های مخیریق که هفت قطعه و از جمله مشربه امّ ابراهیم بود، در اختیار رسول الله(ص) قرار گرفت. وقتی همسران پیامبر(ص) به ماریه حسادت کردند، پیامبر(ص) همسرش ماریه و ابراهیم را به این باغ آوردند و این چنین بود که این مکان به مشربه ام ابراهیم مشهور شد، پیامبر(ص) این مشربه را به دخترش فاطمه(س) بخشید، بعداً اینجا مسجدی ساخته شد به نام مسجد مشربه که هر وقت به مدینه می رفتیم یکی از مکانهایی که زیارت می کردیم مسجد این مشربه بود، چون مستحب است حاجی هرکجا که پیامبرخدا(ص) نماز خوانده است، نماز بخواند، از جمله جاهایی که زائران می رفتند همین مشربه بود که بعدها علمای وهابی راه آنجا را سد کردند و نمی گذاشتند کسی برود . در کنار آن هم یک قبرستان است که قبر مادر امام رضا(ع) آنجاست، وهابیون به بهانه اینکه می گفتند: شما خاک از اینجا بر می‌دارید و می خوریدمانع رفتن به این قسمت شدند، پلیس آنجا هم به شدت پیگیری می کرد و اجازه نمی داد زائران از مشربه دیدن کنند، یکی از باغهایی حضرت زهرا (س) وقف کردند همین مشربه ام ابراهیم بود ، باغ بزرگی بود که دارای درختان فراوان خرما با چشمه های آب بود که البته الان اثری از این درختان نیست ولی اطراف آن پر درخت است، دومین مکانی را که حضرت زهرا (س) وقف کردند، ام العیال بود .

ام العیال:

چشمه ای است که به برکت آن روستایی بزرگ در کنارش ساخته شده، این روستا در نزدیکی قلعه های «آرة » که بین راه مکه و مدینه است واقع شده، در آن روزگار بیش از 20000 نخل خرما داشته است و امروز هم در آنجا میوه های مختلف مانند لیمو، انگور، موز به عمل می آید، ام العیال در یکصد و هفتاد کیلومتری مدینه منوره و پنجاه و شش کیلومتری شرق «سقیا» قرار دارد.(3) عرام بن‏اصبغ سلمى که شخصى مورد اطمینان است ، می گوید: « ام العیال قریة صدقة فاطمة الزهراء بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) » روستای ام العیال صدقه و موقوفه فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) است.(4) این دو وصیت نامه مالی حضرت زهرا (س) بود. چه خوب است ماهم در زندگی اهل خیر باشیم ، افرادی بودند که خمس مال خود را حساب کردند و چک هم دادند ولی موفق به پرداخت آن نشدند و از دنیا رفتند و ورثه آنها هم پولی نپرداختند. جناب دکتر رفیعی تعریف می کردند که یک بنده خدایی که آدم خوبی هم بود از دنیا رفته است و دارایی او را که حساب کردند حدود ۵۰۰ میلیارد تومان بود . به فرزندانش گفتم : مبلغی را برایادای نماز و روزه قضای پدر خود قرار دهید و خمس مال او را هم ادا کنید ، ولی آنها گفتند : ما نمی پردازیم، پدر باید تا زنده بود، خودش خمس مالش را می پرداخت ما چیزی نمی پردازیم !

وصایای حضرت فاطمه (س) :

حضرت زهرا (س) الگوی ما در زندگی است. بخشی از وصیت نامه های دیگر حضرت (س) را هم خدمت شما عرض می کنم که حاوی یک سری نکاتی است. دریکی از وصیت نامه اینگونه آمده است : " یا اَبَاالْحَسَنِ ..." احترام بین زن و شوهر خیلی مهم است، احترام این است که اسم همسر را با کنیه صدا بزنند مثلادر عربی "یا ابا الحسن " و در فارسی به کابردن لفظ آقا .

1- ای علی! مرا یاد کن :

حضرت زهرا (س) در لحظه های واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ » ای اباالحسن! برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است «وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ » و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. «فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً » سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. « اوُصیکَ یا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی» ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.(5)

2- خواندن قرآن :

همچنین حضرت زهرا (س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که:« اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی» وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، « وَ صَلِّ عَلَی» و بر من نماز بگزار « وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ ألْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَی» و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز( تا قبر من مخفی باشد ونمایان نشود) « وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَةَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ » و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن(چه خوب است در لحظات آخری که میت دفن می شود، بستگان نزدیک، رها نکنند بروند،بالای سر میت بنشینند ویک بار دیگر دعای تلقین را بخوانند) «فَاِنَّها ساعَةٌ یحْتاجُ الْمیتُ فیها اِلی اُنْسِ الاَحْیاءِ» زیرا در چنین لحظه هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. « وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی وَ اُوصیکَ فِی وَلَدی خَیراً » من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم.(6)

3- ازدواج با امامه :

از وصایای دیگر حضرت زهرا (س) به علی(ع)، توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) امامه بود که فرمود: « جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ یابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ »ای پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! «اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی بِاِبْنَةِ اُخْتِی اَمَامَةَ » اولین وصیت من به تو این است که پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ «فَاِنَّها تَکونُ لِوَلِدِی مِثْلِی فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ» زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است، چون مردان به زنان نیاز دارند.(7)

در تاریخ آمده است که بعد از یک هفته، امیرالمؤمنین (ع) طبق وصیت نامه حضرت زهرا (س) با امامه ازدواج کردند، ولی امروز زندگی ما چگونه است؟ وقتی کسی از دنیا می رود تا یک سال لباس مشکی می پوشند و اجازه نمی دهند در فامیل ازدواجی صورت بگیرد، این کارها کارهای صحیح و شرعی نیست، یکی از آقایان بامن صحبت کردند که تذکر بدهید وقتی کسی فوت می شود ، مخارج ختم خیلی سرسام آور است، او فوت شده ولی خانواده باید مخارج سنگین عهده دار بشوند، اصلا در اسلام کراهت دارد انسان در خوردن این غذا شرکت کند،در فرهنگ اسلامی این است کسی که از دنیا می رود فامیل و آشنایان باید برای خانواده معزا ، غذا ببرند و در قدیم هم در ایران رسم بوده است که هر روز یکی از اقوام برای خانواده متوفی سفره داری می کرد. ولی متاسفانه امروز خانواده ها خرج‌های سرسام آور و سنگین را برای مراسمات ختم ، متحمل می شوند که هیچ خیری هم در آن نیست، چه خوب است که فقط به یک چایی و خرما اکتفا شود و خانواده معزا بیشتر از این در عذاب قرار نگیرد .

4- غاصبان ولایت را آگاه مساز!

حضرت زهرا (س) در تداوم مبارزات منفی علیه کودتاگران سقیفه، به امام علی(ع) وصیت کرد: « اِنِّی اُوصیکَ اَنْ لایلِی غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً » همانا من تو را وصیت می کنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن «وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً » و هیچ کس را خبر نکن «وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ » و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز «وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا یصَلِّی عَلَی اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ» و تو را سوگند می دهم به حق رسول خدا(ص) که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند. (8)

امام صادق(ع) نقل فرمود که حضرت زهرا (س) در لحظه های آخر زندگی خطاب به علی(ع) فرمود: « اِذا تَوَفَّیتُ لا تُعْلِمْ اِلاّ اُمَّ سَلَمَةَ وَ اُمَّ اُیمَنَ وَ فِضَّةَ وَ مِنَ الرِّجالِ اَبْنَی وَ الْعَبّاسَ وَ سَلْمانَ وَ عَمّاراً وَ المِقْدادُ وَ اَبّاذَرَ وَ حُذَیفَةَ » وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده، جز اینکه از زنان به امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسین(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذیفه خبر ده. «وَ لا تُدْفِنِّی اِلاّ لَیلاً وَ لا تُعْلِمْ قَبْرِی اَحَداً » مرا دفن نکن، مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده تا مخفی بماند.(9) مسلمانان پیشرفت زیادی داشتند و تعداد آنها زیاد شده بود ولی مظلومیت اهل بیت (ع)را ببینید ، فقط تعداد کمی یاور دارد. چقدراوضاع تغییر کرده است و تفکرات عوض شده است که مجبور می شوند حضرت زهرا (س) را شبانه دفن کنند.

واکنش خلفا درباره قبر مخفی حضرت فاطمه(س) :

امیرالمؤمنین علی (ع) با یک دنیا غم و اندوه از فاطمه (س) دل برید و او را به خاک سپرد. آن شب، صبح شد و ابوبکر و بسیاری از مسلمانان آمدند تا بر جنازه تنها دختر پیامبرشان نماز بگزارند. مقداد پیش آمد و اعلام کرد که بدن فاطمه زهرا دیشب به خاک سپرده شده است. عمر رو کرد به ابوبکر و گفت:« من نگفتم اینها ما را خبر نمی‏کنند!» عباس گفت:« فاطمه خودش وصیت کرده بود که شما دو نفر بر او نماز نخوانید.» عمر گفت:« به خدا قسم قبر فاطمه را می‏شکافم و بر او نماز می‏گزارم.» و همراه ابوبکر و عده زیادی به بقیع، قبرستان شهر مدینه، رفت.
همین که وارد بقیع شدند دیدند چهل قبر تازه در بقیع موجود است و معلوم نبود کدام‌یک از آنها قبر فاطمه است. ( و چه بسا هیچ کدام از آنها قبر فاطمه علیهاسلام نبود بلکه فاطمه در خانه خودش مدفون شده بود.) مردم صدا به گریه بلند کردند و یکدیگر را سرزنش کردند که پیغمبر، تنها یک دختر از خود باقی گذاشت که در تشییع و تدفین و نماز همان یک فرزندش هم حاضر نشدیم و اکنون حتی نمی‌دانیم قبر او کجاست! ابوبکر و عمر گفتند:« چند نفر از زنان مسلمان را خبر کنید بیایند و قبرها را بشکافند تا جسد فاطمه را پیدا کنیم و بر او نماز بگزاریم.» این خبر به امیرالمؤمنین علی علیه السلام رسید.

جلوگیری امام علی(ع) از نبش قبر فاطمه زهرا(س) :

امیرالمؤمنین با عصبانیت تمام در حالی که چشمان مبارکش مثل آتش سرخ شده و رگ‌های گردنش پرخون شده بود و قبای زردی را که در مواقع ناراحتی می‏پوشید به تن داشت، دست بر دسته‌ی شمشیرش زده بود و به طرف بقیع می‌شتافت. کسی دوید و به مردم گفت:« آی مردم! علی علیه السلام به طرف بقیع می‏آید! اگر به این قبرها دست بزنید، یک نفر از شما باقی نمی‏گذارد.»
علی علیه السلام با عصبانیتی تمام وارد بقیع شد. عمر که با عده‏ای از یارانش ایستاده بود، تا چشمش به او افتاد، گفت:« ای علی چه شد؟ چه کردی؟ به خدا قسم قبرها را می‏شکافیم تا جنازه زهرا را پیدا کنیم و بر او نماز بخوانیم.» امیرالمؤمنین فرمود:« من که از حق خودم گذشتم، از ترس این بود که مبادا مردم از دین خود مرتد شوند؛ اما هرگز نمی‌گذارم قبر فاطمه را بشکافی. به خدا قسم اگر تو یا یکی از یارانت کوچکترین اقدامی کنید زمین را از خونتان سیراب می‏کنم و شمشیرم را در غلاف نمی‏کنم مگر اینکه جانت را بگیرم.» عمر که خوب علی علیه السلام را خوب می‌شناخت و از شجاعت و غیرت او باخبر بود، ساکت شد. ابوبکر جلو آمد و گفت:« ای ابوالحسن، تو را به حق رسول الله و به حق خدایی که بر عرش است، دست از عمر بردار؛ ما کاری را که تو خوش نداری، نمی‌کنیم.» امیرالمؤمنین، عمر را رها کرد و مردم متفرق شدند.(10)

علت دفن شبانه حضرت زهرا(س) چه بود؟

اینها همه درس ولایتمداری است ،اینکه حضرت زهرا (س) وصیت کردند مرا شبانه دفن کنید و از قبر من کسی خبردار نشود یک پیام به مسلمانان در سراسر دنیا دارد که برای همه سوال پیش بیاید که چه شده است که قبر یگانه دختر پیامبر(ص) با این همه عظمت مخفی است؟ و علت گریه های زیاد حضرت زهرا (س) چه بوده است؟ پاسخ به این سوالات باعث می شود تا مسلمانان از خواب غفلت بیدار بشوند .یکی از علمای اهل سنت که شیعه شده بود ، کتابی را نوشته است که من با نور فاطمه هدایت شدم، حضرت زهرا (س) هدایت بخش است، او حامی امامت و ولایت است ، اگر تلاش های خستگی ناپذیر حضرت زهرا (س) نبود به خدا سوگند امروز نامی از علی(ع) نبود، به خدا سوگند فاطمیه ای نبود، به خدا سوگند ما شیعه علی(ع) نبودیم، حضرت زهرا (س) بود که فریاد زد بیدار شوید و به نفاق نهیب زد ، روشنگری کرد، چهره میرالمؤمنین(ع) را آشکار کرد . آن هم در عصر خفقان، هر چه برای این بزرگوار عزاداری کنیم ، جانفشانی کنیم و بهترین مجلس را هم بگیریم، هنوز نمی توانیم حق حضرت زهرا (س) را ادا کنیم.

خدایا به حق محمد(ص) وآل محمد(ص) ما را عاشق و دوستدار حضرت زهرا (س) قرار بده

خطبه دوم

اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَمَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَدصلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین.

اُوصیکُم عِبادَالله وَنَفسی بِتَقَوَیَ الله.

در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنم به تقوی الهی.

در خطبه دوم اهمیت نماز جمعه را گوشزد کنم .ان شاءالله جمع نمازجمعه و نماز جماعت را بیشتر مورد توجه قرار بدهید.

تفاوت عمده دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع) با پیامبر (ص) :

این سوال را مطرح می کنم که چه تفاوتی بین زمان رسول خدا(ص) با زمان امیرالمؤمنین (ع) بود ؟ چرا در زمان رسول خدا (ص) مسلمانان در نبردهای مختلف وجود رسول خدا (ص) موفق شدند ولی در زمان امیرالمؤمنین (ع) موفقیت حاصل نشد و امامت غصب شد؟ مسلمانان که همان مسلمانان بودند از انصار و مهاجرین بودند و همه در رکاب رسول خدا(ص) خدمت کردند ولی به امیرالمومنین(ع) سلام هم نمی کردند ،حتی اگر علی(ع) از جایی می گذشت میسر خود را کج می کردند تا با علی(ع) چشم در چشم هم نشوند، اوج مظلومیت را ببینید، امیرالمومنین(ع) اول مظلوم اسلام است، چرا این گونه شد؟ جواب این چرا این است که در زمان رسول خدا (ص) چهره دشمن مشخص بود ، کفر بود. پیامبر خدا (ص) بر اساس حکم خدا وتنزیل تصمیم می گرفتند، یعنی آیه نازل می شد امروز باید بجنگید و چهره دشمن هم مشخص بود ولی زمان امیرالمؤمنین (ع) براساس تأویل یعنی باطن قرآن بود . در زمان پیامبر (ص) جبهه دشمن مشخص بود.
کسانی که اهواز رفتید در زمان جنگ خط شما وخط دشمن مشخص بود ، روبروی شما دشمن بود پشت سر نیروهای خودی بودند، ولی اگر در غرب و کردستان در تپه ای مستقر می‌شدید، هم پشت سر وهم جلوی روی شما نیروهای دشمن بودند، شبها دشمن کاملا اطراف را محاصره می کرد ، من دو ماه در کردستان بودم ، وضع این گونه بود ، مشخص نبود از کجا تیر می آید ولی در جنوب خط مقدم خودی و دشمن مشخص بود. زمان امیرالمؤمنین (ع) گرگ به لباس میش در آمده بود و تشخیص مشکل شده بود، چهره نفاق بود، یعنی جنگ مذهب علیه مذهب،جنگ قرآن صامت علیه قرآن ناطق ،سیاست حسبنا کتاب الله در برابر قرآن و عترت قرار گرفته بود. در این شرایط تشخیص حق خیلی مشکل است،چون کسانی رهبری نفاق را به عهده داشتند جز بهترین اصحاب و در رکاب رسول خدا(ص) بودند و در خط مقدم جنگیده بودند ، بعد از واقعه غدیر ، تعدای از منافقین که از بزرگان اصحاب بودند در سقیفه دور هم جمع شدند و در طوماری چنین نوشتند : پیامبر(ص) انسان خوبی بود ، از دنیا رفت و دین و دیانت را به ما رساند ولی هیچ کس را به عنوان جانشین بعد از خودش ، معرفی نکرد و امر امت را به خود امت واگذار کرده است .این بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) سیاست سقیفه حاکم شد نه سیاستی که خدا تعیین کرده است، سیاست حسبنا کتاب الله حاکم شد.

جمع آوری قرآن توسط حضرت علی(ع) :

بعد از رحلت پیامبر (ص) تا سه روز امیرالمؤمنین (ع) از خانه بیرون نیامدند و فرمودند : قسم یاد کردم که ردا بردوش نگیرم تا وقتى که قرآن را جمع آورى کنم (11) سپس حضرت (ع) ورقه های قرآن را در یک جا جمع کرد و در پارچه اى گذاشت و مهر نمود و آن اولین مصحفى بود که همه قرآن در آن جمع شده بود. البته قرآن ، همین قرآن بود منتهی ترتیب دقیق آیات و سوره ها طبق نزول آن ها دراین مصحف رعایت شده بود و کاملا مراحل و سیر نزول آیات در آن روشن بود و همراه با شرح و تفسیر آیات بود(12). حضرت على(ع) پس از اتمام گردآورى قرآن، آن را بارشتر کرد و به مسجد آورد، در حالى که مردم پیرامون ابوبکر گرد آمده بودند. حضرت به آنان فرمود: بعد از مرگ پیامبر(ص) تاکنون به جمع آورى قرآن مشغول بودم و در این پارچه آن را فراهم کرده ام و تمام آنچه بر پیغمبر(ص) نازل شده است را جمع کرده ام. مبادا فردا بگویید از آن غافل بوده ایم! گفتند : قرآن را بگذار وخودت برو؛ حضرت فرمود: قرآن و عترت باهم هستند،مگر نه اینکه پیامبر خدا(ص) راه نجات را قرآن صامت در کنار قرآن ناطق معرفی کرده است. من قرآن ناطق هستم کسی که می تواند متن قرآن را تفسیر کند ، من و قرآن باهم هستیم، غاصبان و کوردلان که فهمیدند در مصحف حضرت مطالب تفسیرى نیز هست ،گفتند: به آن چه آورده اى، نیازى نیست و آنچه نزدماست، ما را کفایت مى کند. ما نه تو را می خواهیم ونه قرآنت را می خواهیم و جنگ قرآن علیه قرآن ناطق راه انداختند . در چنین فضایی تشخیص حق مشکل است.

آمیخته شدن حق و باطل در فضای مجازی :

چنانچه در ابتدای سخن گفتم ، حضرت زهرا (س) وصیت کردند تنها ۵_۶ نفر در مراسم تشییع جنازه او شرکت کنند ، در حالیکه تعداد مسلمانان خیلی زیاد بود .فقط ۱۲۰ هزار نفر در حجه الوداع ، رسول خدا(ص) را همراهی کردند و با پیامبر(ص) و امام علی(ع) در غدیر بیعت کردند ولی فقط همین تعداد اندک بر سر عهد خود ماندند. حرف من این است که این مطلب در زمان ماهم ممکن است تکرار شود، امام حق چهره اش را غبار بگیرد و تشخیص ها کم بشود .دراین فضا ما باید توجه کنیم ، درس بزرگ حضرت زهرا (س) این است که همیشه پیرو امام حق باشیم ، سلمان فارسی وقتی همراه با امیرالمؤمنین (ع) راه می رفتند ، فقط یک رد پا بجا می ماند وقتی علت را سوال کردند ،گفت من در راه رفتن هم به علی اقتدا میکنم و پا جا پای او می گذارم. دشمن همان کاری در زمان حضرت زهرا (س) انجام داد و باعث شد مولا کنار گذاشته شود ، خلافت غصب شود و چه خونها ریخته نشد و چه مصیبت ها که پیدا نشد و چه بدبختی ها بر سر مسلمانان نازل نشد، امروز بر سر نظام اسلامی می آورد و به دنبال نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران است ، کاری که از طریق جنگ نتوانستند انجام بدهند را امروز می خواهند با تاثیرگذاری بر روی دلها و افکار ملت ایران انجام دهند، زمان جنگ یک نفر شهید میشد ده نفر این علم را برمی‌داشتند ولی الان اگر از ما جدا کردند، ما یاور از دست داده ایم .دشمن روز به روز در فضای مجازی بیشتر شبهه افکنی می کند.حال چرا دشمن این کار را می کند؟ ویا نفاق چیست؟ امیر المومنین علی (ع) می فرماید: « اگر باطل با حق مخلوط نمی‌شد، بر طالبان حق پوشیده نمی‌ماند. و اگر حق از باطل جدا و خالص می‌گشت زبان دشمنان قطع می‌گردید. اما قسمتی از حق و قسمتی از باطل را می‌گیرند و به هم می‌آمیزند، و شبهه پيش مى آيد» (13) مثال عامیانه اش این است که گرگ به لباس میش در می آید. امروز آمریکایی ها هزاران جنایت کردند و بمب اتم ساخته اند ولی جمهوری اسلامی محکوم است !! می گویند شما می خواهید بمب اتمی بسازید، ولی رهبر ما فتوا داده است که ساخت بمب اتم بر ما حرام است ، ولی آنها باز می گویند شما می خواهید بمب هسته ای بسازید پس باید تحریم و محاصره اقتصادی شوید. اگر می گفتند چون شما بر حق هستید و حرف حق می زنید وبا ظلم مبارزه می کنید،نمی توانستند ما را تحریم کنند و کسی هم به حرف آنها گوش نمی‌داد ولی از یک حربه باطل استفاده می کنند که شما می‌خواهید بمب هسته ای بسازید و تهدیدی برای دنیا هستید، این شبهه افکنی است،شما بمب هسته ای را شما ساخته اید و استفاده کرده اید و الان هم در اختیار دارید ، ولی جمهوری اسلامی محکوم می شود ! چون در دنیا در مقابل باطل ایستاده است ومحور مقاومت است . آنها به دنبال تسلیم شدن ملت ایران هستند و چون از طریق نظامی وجنگ نتوانستند کاری از پیش ببرند می خواهند از درون ایران را نابود کنند،مراقب فرزندان خود را مواظب باشید دشمن برای آنها برنامه ها دارد، شما دیدید در ایام سالگرد سردار دلها فضای مجازی اجازه ندادند یک عکس یا سخن از شهید سلیمانی منتشر شود، متاسفانه فضای مجازی ما دست دشمن است، خوشحالیم فرزندان ما از برنامه شاد ویا اینترنت استفاده می کنند ولی همان را هم دشمن طراحی میکند، در اینترنت و فضای مجازی افکار فرزندان ما را غییر می دهند و بی بندوباری ، فحشا و انحرافات مختلف را رواج می دهند و هر چه بخواهند به خرد نسل جوان می دهند، طاغوت را با این همه جنایتی که انجام داده، زیبا جلوه می دهد. کلیپی ساخته شده بود که از مردم سوال می کردند، همه می گفتند زمان شاه بهتر بود ! مگر شما آن زمان را دیده اید؟ نه آب و برق بود و نه بهداشت وامکان تحصیل برای همه ؛ 6میلیون بشکه نفت ما را به اسرائیل هدیه می دادند ،ما چیزی از خود نداشتیم، ارباب رعیتی بوده است. در بعضی مناطق رسم بود دختری که می خواست ازدواج کند،شب اول در اختیار خان بود، این همه ظلم بود ؛شما که آن زمان را ندیده اید، همان گونه که در زمان حضرت زهرا (س) کاری کردند که ارزشها عوض شد و عوضی ها ارزشمند شدند، امروز هم دشمن همان کار را می کند، البته فشار اقتصادی حاصل از بی مدیریتی و نالایقی مدیران هم هست؛متاسفانه به فرمایشات مقام معظم رهبری عمل نشد ، ایشان چندسال است مدام می گویند اقتصاد را درست کنید و روی پای خودمان بایستید ولی گوش ندادند و بر برجام و ارتباط با آمریکا پافشاری کردند و همه چیز را به مذاکره گره زدند والان که حاصلی پیدا نشد و به نتیجه ای نرسیدند، همه را گردن مقام معظم رهبری می اندازند. فضای مجازی این است، این شیوه دشمن در فضای مجازی است، واقعا مدیران باید کاری برای فضای مجازی ما بکنند و آن را ملی کنند، مدیریت دست خودمان باشد ، هیچ کشوری در دنیا اینگونه فضای مجازی خود را در اختیار دیگران قرار نمی‌دهد که ایران قرار داد ه است، دارند نسل ما را تباه می کنند، فحشا و منکر را ترویج می دهند و چهره نظام را زشت جلوه می دهند و امام حق را امام باطل نشان می دهند و همه زحمات چهل ساله انقلاب را هدر می دهند ، باید خون گریه کرد براین فضای مجازی که دشمن برای ما درست کرده است ، متاسفانه عده ای از مدیران و مسئولان مربوطه خواب هستند و از این خوشحال هستند که اینترنت داریم ولی کلید آن دست دشمن است و هرگونه بخواهند افکار عمومی را سوق می دهد ، امروز بالاترین جهاد، جهاد تبیین است . اجازه ندهیم حرفهای دشمن اثر کند ؛ به نسل خودتان و فرزندان خودتان رحم کنید و مراقب باشید در تیر رس زهر آلود دشمن قرار نگیرند و آنها را حفظ کنید.

مناسبت های هفته:

یکشنبه 19 دی 6 جمادی‌الثانی :
قیام خونین مردم قم (1356 هـ ش)

دوشنبه 20 دی 7 جمادی‌الثانی :
شهادت میرزاتقی خان امیرکبیر(1230 هـ ش)

چهارشنبه 22 دی 9 جمادی‌الثانی :
تشکیل شورای انقلاب به فرمان حضرت امام خمینی(رحمة االله علیه)(1357 هـ ش)

خدایا بحق محمد و آل محمد آنچه را که گفتیم و شنیدیم محض رضای خودت قرار بده.

پی نوشت:

1- فروع کافی، شیخ کلینی، ج7، ص48، حدیث5؛ بحارالانوار، ج43، ص235.

2- سهیلی، الروض الأُنُف، ج5 ، ص12 ; وفاء الوفا، ج3، ص988

3- معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث بلادی، ج 1، ص 21.

4- معجم معالم الحجاز، ج 6، ص 194.

5- کتاب زهرة الریاض کوکب الدّری، ج1، ص253.

6- بحارالانوار ، ج79، ص27.

7- بحارالانوار، ج43، ص217؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304؛ علل الشرائع، ج1، ص188.

8- کشف الغمة ، ج 2، ص 68.

9- بحارالانوار، ج43، ص209؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304.

10- بحارالانوار، ج 43، ص 171 و 199.

11- بحارالانوار, ج 89, ص 52.

12- تاریخ قرآن, معرفت, ص 86.

13- نهج‌البلاغه، خطبه 50


انتشار در سایت: سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود
نویسنده: مدیریت سایت
لینک مستقیم: http://www.yascms.ir/index.php?module=News&do=View&id=9890