سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود

مراسم شهادت امام رضا(ع) در محل فاطمیه چترود


سخنرانی حجت الاسلام ابراهیمی امام جمعه محترم چترود در مراسم عزاداری شهادت امام رضا(ع) در محل فاطمیه چترود مورخه 1400/07/15



http://yascms.ir/emam/gozaresh/bb525.JPG


اَلحَمدُ اللِه رَبِ اِلعالَمینَ الصَلاة وَالَسلامُ عَلی عَبِداللِه وَ رَسُولِهِ وَحَبیبِه وَصَفیهَ وَحافِظِ سِرِه وَمُبَلغِ رِسالاتِه سِیدِنا وَ مَولانَا اَبِی القاسِمِ المُصطَفَی مُحَمَد صلی الله علیه وآله وسلّم وَعَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرین المَعصُومینَ اَلهُداةِ المَهدیین وَالَلعنَ الدائم عَلَی اَعدائِهِم اَجمَعینَ ِاِلی قِیامِ یَومِ الدین .
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)، السلام علیک یا ثامن الحجج یا علی بن موسی الرضا (ع)

خشنودی مولایمان صاحب الزمان(عج) ،سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان ، شادی روح امام راحل عظیم الشأن، شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای والامقام این بخش ، شهدای مدافع حرم، سیدالشهدای مقاومت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وهمراهان، شادی ارواح مطهر شهدای گمنام شهرستان ، سلامتی همه عزیزانی که برای مجموعه فاطمیه زحمت کشیدند ، خصوصا جناب آقای ربانی ، سلامتی خودتان و خانواده و فرزندانتان اجماعاً صلوات.

در پایان دوماه عزاداری ،امروز روز شهادت امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) است، این مصیبت و عزا را به ساحت مقدس امام زمان(عج) وهمه شما ارادتمندان و علاقمندان حضرتش تسلیت عرض می کنم . بنده نیز به نوبه خودم از زحمات همه عزیزانی که در ساخت و راه اندازی این مجموعه فرهنگی دینی به نام فاطمیه تلاش کردند وهمچنین از هیئت امنای فاطمیه و جناب حجت الاسلام ربانی ، از امام جماعت اینجا جناب آقای اکبری نیز صمیمانه تشکر می کنم.

شفا یافتن مجروح جنگی با عنایت امام رضا(ع):

یک داستان هم در مورد کرامات امام رضا(ع) خدمتتان عرض کنم که یکی از مجروحین جنگی ، با عنایت امام رضا(ع) شفا پیدا کرند.یک سال ائمه جماعت را از قم به مشهد مقدس بردند ، بنده در آن زمان امام جماعت یک دبیرستان بودم، یکی از روحانیون که اهل شمال بود گفت: من مجروح شدم ومجروحیت سختی هم داشتم ومرا برای درمان به کشور آلمان بردند . قبل از ما هم عده ای مجروح آنجا بودند، یکی از این مجروحین بنام« احمد درویش» به گردن او ترکش خوره بود ، یک سال بود نمی توانست غذا بخورد ، پایین گردن او را سوراخ کرده بودند و با شلنگ مایعات را وارد معده او می کردند تا تغذیه کند، گفت ما نزد پزشک رفتیم و پزشک آلمانی گفت احمد درویش! من تو را عمل می کنم اما یک سال بعد مشخص می شود که آیا تو می توانی غذا بخوری یا نه ، حال تصمیم با توست ، می توانی رضایت بدهی یا نه ! او می گوید ما مشورت کردیم که ما این همه راه آمده ایم امیدی هست ، یک سال بعد هم خوب شویم ارزش دارد، ایشان عمل کردند و پزشک هم آمد بالای سر او آمد و گفت : عمل موفقیت آمیز بود. روز آخری که می خواستیم راهی ایران شویم رفتیم نزد پزشک، پزشک گفت احمد دوریش! حرف همان است ، یک سال باید صبر کنی ان شا الله که یک سال بعد بتوانی به درستی غذا بخوری ، اما یک راه میان بُر هم داری که شما بروی نزد " پروفسور رضا "، اگر او اراده کند شفا می یابی. می گوید این حرف آنقدر اثر گذاشت که احمد درویش مستقیم بلیط مشهد را گرفت و رفت پشت پنجره فولاد از امام رضا (ع) خواست که او را شفا دهد ، یک نخی به گردن او ، طرف دیگر به پنجره فولاد بستند و از امام رضا (ع) طلب شفا کرد، نیمه های شب بود که یک آقایی به او گفت ، احمد حالت چطور است؟ گفت حال من خراب است و یک سال است که نتوانستم غذا خورم و یک لقمه از گلویم پایین نرفته است و آن مرد به احمدگفت کجایت درد می کند ؟ گفت آقا گردنم ، دستی به گردن احمد کشید و گفت ان شاءالله خوب می شوی ، خدا تو را شفا می دهد، نگاهی کردم دیدم کسی نیست ،به دوستی که کنارم بود گفتم که یک لقمه نان به من بده تا بخورم ، دوستم گفت احمد اگر غذا بخوری ، می میری. گفت: اگر قرار است بمیرم چه بهتر در کنار پنجره فولاد امام رضا (ع) بمیرم ، و به برکت توسل به امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) احمد دوریش شفا یافت.

اگر مشکل داری، به امام رضا توسل کن:

از همین جا هم می توان به امام رضا (ع) متوسل شد، خادم حرم می گفت از کشورهای خارجی زنگ می زنند که گوشی را روبروی گنبد امام رضا(ع) بگیر و مردم حاجت می گیرند. امروز روز بزرگی است ، گره ها باز می شود گره هایی که تاکنون باز نشده است و دردهای لاینحلی که حل نشده باقی مانده است ، با اعتقاد به امام هشتم(ع) حل می شود و دردها دوا می شود و غم وغصه تمام می شود. امراض لاعلاج به برکت عنایت ثامن الحج علی بن موسی الرضا رفع می شود و گره ها باز می شودوانسان شفا پیدا میکند.

یک سال می خواستم در کوهبنان عید غدیر برگزار کنیم ، اما نه پول داشتیم و نه سخنران، خیلی ناراحت بودم شب منزل یکی از دوستانم رفتم.گفت چرا ناراحت هستید؟گفتم می خواهیم جشن غدیر برگزار کنیم اما پول نداریم.گفت:به حرم امام رضا(علیه السلام)زنگ بزن و بگو گوشی را رو به گنبد بگیرند و از امام رضا(علیه السلام)درخواست کن مشکل شما را حل كند . شماره حرم را به من داد زنگ زدم شخصی گوشی را برداشت گفتم:گوشی را رو به حرم امام رضا(علیه السلام)بگیرید حاجتی دارم. ایشان فرمود:تماس را به ضریح وصل می کنم جواب شما را می دهند. بعد از سلام گفتم درد و دلی با امام رضا(علیه السلام)دارم.ایشان گوشی را رو به روی ضریح گرفتند بنده گفتم:یا امام رضا(علیه السلام) می خواهیم برای جدت امیرالمومنین جشن غدیر برپا کنیم ، نه پول نداریم ونه سخنران، اشکم هم جاری شد، صبح روز بعد که هنوز آفتاب بالا نیامده بود شخصی درب خانه را زد وقتی در را باز کردم خانمی بود و فکر کردم برای گرفتن کمک مالی آمده است اما او گفت با شما کار دارم او را به خانه دعوت کردم، گفت مادرم که مادر شهید است یک میلیون پول داد و گفت آن را به شما بدهم تا هر کاری که صلاح می دانید با این پول انجام دهید .خوشحال شدم و از امام رضا(علیه السلام)تشکر کردم که به این سرعت جوابم را دادید.برای سخنرانی هم قبلا با یک روحانی صحبت کرده بودم که ایشان گفته بودند باید بروم اراک و نمی توانم بیایم. چند ساعت بعد دوباره به ایشان زنگ زدیم وگفت: می توانم بیایم ، اول باید به رفسنجان برای خواندن دعای ندبه بروم ، بلیط رفت و برگشت هواپیما هم برای من گرفته اند، بعد از خواندن دعا به کوهبنان خواهم آمد .ماهم امروز می خواهیم به چنین شخصیتی متوسل بشویم. ائمه نزد خدا آبرو دارند ،دردها دوا می کنند و گره ها باز می کنند. افتخار ما مردم ایران امام هشتم علی بن موسی الرضا است.

در سال 202 مامون برنامه ریزی کرد که تا امام رازیر نظر بگیرد او زیرک ترین خلیفه عباسی است که ادعای تشیع هم دارد ودرمناظرات وقتی بحث می کند امامت امیرالمومنین را ثابت می کندو خودش را شیعه می داند منهی ازباب اینکه الملک عقیم ! یعنی مُلک فرزند نمی شناسد تا چه رسد به چیز دیگر. طوری برنامه ریزی کرد تا امام(ع) را به دستگاه خودش بیاورد و تحت سلطه بگیرد ومردم ایران دیگر بر علیه او شورش نکنند ، چون انقلابات زیادی درایران و اطراف بر علیه حاکمیت او رخ داده بود او هم تصمیم گرفت امام را نزد خود بیاورد تا هم از شر انقلابها راحت شود و هم امام زیر سلطه باشد که ماجرای آن طولانی است ، نقشه حرکتی امام از بصره را مطالعه کنید.

حدیث سلسلة الذهب مهمترین یادگار امام رضا(ع) در نیشابور:


در سفر حضرت رضا علیه السلام به خراسان، کجاوه‌ی امام وارد نیشابور شد و در حال عبور از بازار بود که دو نفر از راویان احادیث به نام‌های «ابوذرعه» و «محمد بن اسلم طوسی» جلو آمدند و به امام عرض کردند:«ای امام و فرزند امامان، ای سلاله پاک فاطمه زهرا و ای چکیده پرثمر نبوت! به حق پدران گرامیت صورت مبارک و پرنور خود را به ما بنمایان و حدیثی از جد بزرگوارت را برای ما بگو!» . امام دستور داد کجاوه را متوقف کنند. سپس سایبان را کنار زد و چشم مسلمانان به جمال نورانیش منور شد. مردم همه روی پا ایستادند. صدای گریه از هر سو بلند شد و اشک شوق از دیده‌ها فرو ریخت. گروهی خود را به خاک می‌افکندند، عده‌ای افسار مرکبش را بوسه می‌زدند، یا گردن می کشیدند تا صورت مبارک امام را ببینند. (برای دیدار امام راحل نیز وقتی وارد حسینیه جماران می شدید،ناخودآگاه اشک شوق می ریختید) . ازدحام و غوغا تا ظهر طول کشید و مردم همچون سیل اشک می ریختند تا سرانجام، بزرگان قوم فریاد زدند: « ای مردم! گوش فرا دهید و فرزند رسول خدا را آزار ندهید، که این کار آزار رسول خداست.». مردم ساکت شدند و بیست و چهار هزار قلم و دوات آماده شد تا حدیث امام را بنویسند. ( این نشان می دهد که در حدود سال 200 ایران صنعت چاپ داشته است) این حدیث شریف بعدها به «حدیث سلسلة الذهب» (سلسله‌ی طلا) معروف شد؛ چون راویان آن حدیث همه از معصومین (رسول خدا و ائمه ) و جبرئیل علیهم السلام هستند. (این حدیث بسیار مهم است و پایه تشیع واسلام ناب محسوب می شود، زیرا اسلام آن زمان اموی و عباسی و اسلام مأمونی و هارونی بود و امام در این حدیث بسیار زیرکانه پایه های اسلام ناب را تبیین می کند) . ابوزرعه و محمد بن اسلم نیز مأمور شدند تا حدیث را برای افرادی که صدای امام را نمی‌شنیدند با صدای بلند تکرار کنند. امام رضا علیه السلام این چنین آغاز کرد:« پدرم، موسی بن جعفر الکاظم، برای من روایت کرد از قول پدرش، جعفر بن محمد الصادق، از قول پدرش، محمد بن الباقر، از قول پدرش، علی بن الحسین زین العابدین، از قول پدرش، حسین بن علی که در سرزمین کربلا شهید شد، از قول پدرش، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب که در کوفه شهید شد، از قول برادر و پسر عمویش، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، از قول جبرئیل، که خداوند فرمود: « کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی» (کلمه توحید (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است.) سپس حضرت رضا علیه السلام فرمود:« آری، خداوند راست فرمود و جبرئیل و رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همه راست گفته اند.» در این هنگام کجاوه امام به راه افتاد.(چه بسا مامورین مأمون، کجاوه را حرکت دادند.) ولی امام اشاره کرد کجاوه را نگه دارند و ندا کرد:« بشرطها و انا من شروطها » (اما در صورتی که به شرط‌های آن عمل شود، و من یکی از آن شرط‌ها هستم.) (1) به شرطی توحید شما را نجات می دهد که امامت را قبول داشته باشید، نه حکومت مامون را و این گونه فلسفه امامت را تشریح کردند . توحید وقتی اثر دارد که پیرو پیامبر(ص) باشید و زمانی نجات بخش خواهد بود که بعد از رسول خدا جانشین پیامبر را که امام معصوم است و از طرف خدا تبارک وتعالی معرفی شده است را قبول داشته باشیدو پیرو او باشید . جامعه اهل سنت آن زمان پیرو مامون بودند، وجه سیاسی این حدیث است که نظام امامت را تشریح می کند و امروز نظام جمهوری اسلامی بر مبنای همین حدیث شکل گرفته است یعنی در عصر غیبت جانشین امام زمان حاکم است ولی فقیه یعنی رهبر یا باید رسول خدا باشد یا بعد رسول خدا امام معصوم یعنی امیرالمومنین (ع)تا امام زمان(عج) و درعصر غیبت و زمان ما که دست ما به امام زمان نمی رسد حاکمیت دین خدا باید در دست فقیه جامع الشرایط باشد، خواست نظام جمهوری اسلامی برآورده کردن خواست امام هشتم است که فرمودند لااله الا الله شما وقتی اثر دارد که حاکمیت مرا قبول داشته باشید نه حاکمیت مامومن عباسی را (سلسله یعنی افراد راوی و ذهب نیز به معنای طلا ست. یعنی افرادی که روای این حدیث هستند، همه با ارزش وطلا هستند که امامان معصوم ما هستند.) . کشورهای عربی هم لا اله الا الله می گویند ولی پیرو ملک عبدالله و پادشاهان خود هستندو آنهارا حاکم می دانند ولی شیعه درعصر غیبت فقیه عادل جامع الشرایط را می داند که پیرو علم و عدل است . مهمترین فلسفه امامت و تشیع را امام رضا (ع) در جمع مردم نیشابور بیان کردند.

صاحب جواهر و استشفا از حدیث سلسله الذهب :

صاحب جواهر که از فقهای بزرگ هستند ، دستور داد حدیث سلسله الذهب کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی را با آب طلا نوشتند و وصیت کرد که آن را هنگام دفن با وی در قبر گذارند. چون وفات کرد او را در خواب دیدند، پرسیدند خدا با تو چه کرد پاسخ داد خدا مرا به برکت این امور آمرزید: یکی اینکه کلمه مبارکه لا اله الا الله را به زبان جاری کردم، دیگر اینکه با کمال اخلاص به نبوت حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - اقرار داشتم سوم اینکه از نظر تعظیم و احترام حدیث مذکور را دستور دادم با آب طلا نوشتند.صاحب جواهر می فرماید: من بسیاری از اوقات حدیث مذکور را با همان سند می نوشتم با مقداری از تربت حضرت سیدالشهداء و در آب محو می کردم و به بیماری می دادم شفای عاجل می یافت و در این خصوص بحمدالله حضرت امیرالمؤمنین - علیه السلام - را در خواب دیدم و آن حضرت عمل مرا تصدیق فرمودند و ضمناً باید دانست استفاده از آن، منوط به دادن پنج قران به مستحق است. (2) این حدیث کارایی زیادی دارد، اولا حقیقت اسلام را نشان می دهد . شما باید اهل توحید و پیرو رسول خدا باشید و بعد از رسول خدا آن کسی را که خدا تعیین کرده است، به عنوان رهبر خود اطاعت کنید . دوازده نفر را خدا در عید غدیر معرفی کرده است و درعصر غیبت هم زمام امور در دست جانشین معصوم ولی فقیه جامع الشرایط است ، او حجت است . این تبیین نظام دینی و سیاسی و نظام امامت بود که علی بن موسی الرضا در نیشابور برای مردم تبیین کردند.

آثار با ارزش امام رضا(ع) در راه ایران:

امام رضا (ع) سه ساله آخر عمر خود را به ایران آمدند و در مسیر حرکت خود در چندین شهر ایران مدتی را سکونت داشتند و آثار با ارزشی را از خودشان به یادگار گذاشتند و به وظیفه امامت و ولایت خودشان عمل می کردند و تبلیغ اسلام می کردند وبسیاری از جاها سرکشی می کردند. از موسي بن يسار نقل كرده است كه گفت: به همراه حضرت رضا(ع) بودم، هنگامي كه نزديك ديواره‌هاي شهر طوس رسيده بودند، ناگهان صداي ناله و فريادي شنيدم و به دنبال آن صدا رفتم، ديدم جنازه‌اي است، همين‌كه چشمم به جنازه افتاد، آقا و سرورم را ديدم كه مي‌خواهند از اسب پياده شوند، سپس طرف جنازه آمدند و آن را بلند كردند و همانند برّه‌اي كه مادرش را در بر مي‌گيرد و به او مي‌چسبد جنازه را در برگرفتند، آنگاه به من رو كردند و فرمودند: اي موسي بن يسار! هر كس جنازة دوستي از دوستان ما را تشييع كند، از گناهان خارج مي‌شود مانند روزي كه از مادر متولّد شده است و هيچ‌گونه گناهي ندارد.و چون جنازه را كنار قبر نهادند، ديدم آقا و سرورم جلو آمدند و مردم را كنار زدند تا ميّت براي آن حضرت پديدار شد، دست مبارك خود را بر روي سينة او نهاده، فرمودند: اي فلان بن فلان! تو را بشارت باد به بهشت، و بعد از اين ساعت ديگر هراس و وحشتي نخواهي داشت. و من كه اين رفتار حضرت و فرمايش ايشان را دربارة آن شخص شنيدم، عرض كردم: فدايت شوم، آيا اين مرد را مي‌شناسيد؟ به خدا قسم اين سرزميني است كه قبلاً در آن قدم نگذاشته‌ايد؟ به من فرمودند: اي موسي بن يسار! آيا نمي‌داني اعمال شيعيان هر صبح و شام به ما عرضه مي‌شود؟ اگر در اعمال آنها تقصيري مشاهده كنيم از خداوند گذشت و بخشش براي آنان طلب مي‌كنيم و اگر پرونده عالي باشد و اعمال نيكو در آن ثبت شده باشد توفيقات بيشتر و شكر الهي را براي آن نيكوكار تقاضا مي‌نماييم .(3) خدا را شاکریم که پیرو اهل بیت هستیم . خدا رحمت کند امام وشهدا را که این انقلاب ونظام زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) است . این حدیثی خدمت شما عرض کردم بسیار گهربار است.

یکی از روحانیون قم تعریف می کرد که فرزند یکی از آشنایان ما بیمار شد و دربیمارستان نکویی بستری شد و درآنجا فوت کرد و پارچه سفیدی روی او کشیدند. مادرش مانند گنجشک پروبال می زد .میگفت من کنار جنازه نشستم و این حدیث را باسند خواندم. دیدم فرزند بلند شدو رو به مادر گفت من گرسنه ام ، (مُرده زنده شد) همه تعجب کردند. او بزرگ شده و الان در صدای و سیمای قم کار می کند . حدیث سلسله الذهب خیلی قیمتی است. برخی علما وصیت می کردند تا این حدیث را روی جنازه بگذارند و با آنها دفن کنند، امیدواریم خدای تبارک وتعالی عاقبت همه مارا به خیر کند ما که نتوانستیم امروز به مشهد و پابوس علی بن موسی الرضا برویم، از همین جا عرض می کنم : السلام علیک یا ثامن الحجج یا علی بن موسی الرضا (ع)

خدایا به حق محمد وآل محمد (ص)و به آبروی امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) هرکس به امید و حاجتی به این مجلس آمده است را حاجت روا بگردان

پی نوشت:

1- بحارالانوار، ج 49، ص 126، ح 3. از کشف الغمه، ج 3، ص 144- 145 / بحارالانوار، ج 49، ص 123، ح 4. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 135.

2- مردان علم در میدان عمل ،جلد 5، ص 245

3- مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 341 / مجلسي، بحارالانوار، ج 49، ص 98، ح 13)



انتشار در سایت: سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود
نویسنده: مدیریت سایت
لینک مستقیم: http://www.yascms.ir/index.php?module=News&do=View&id=9867