بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی در مسجد امام رضا (ع)
به مناسبت میلاد امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
مورخه 8/8/88
السلام علیک یا ثامن الحجج، یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، یا ضامن آهو
اولا ولادت با سعادت امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) را به محضر حضرت بقیة الله اعظم امام زمان (عج) و به همه شما دوستداران امام هشتم (ع) ارادتمندان ، علاقه مندان ، شیعیان تبریک عرض می کنیم. ان شاء الله این مجلس مورد رضایت امام زمان (عج) و مورد رضایت امام هشتم (ع) قرار بگیرد.
من و شما هر چه داریم از برکت علی (ع) و اولادعلی(ع) داریم. هر چه داریم از برکت حضرت زهرا(س) است. ما در زندگیمان مدیون اهل بیت (ع) هستیم، ما مدیون امیرالمومنین (ع) هستیم. ما مدیون حضرت زهرا(س) هستیم. ما مدیون امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) هستیم. ما ایرانیها هر چه داریم از برکت اهل بیت (ع)داریم.
برادران ، خواهران در زندگی یک پنجره های به سوی معنویت باز می شود. از همان نفحات ، نسیمها در زندگی ما دمیده می شود. ما از آن نسیمها برای پیشرفت معنویت خودمان استفاده کنیم. همین مجلس امام هشتم (ع) یکی از آن موارد است.. ولادت امام رضا (ع) است . امام موسی بن جعفر(ع) خوشحالند. نجمه مادرشان خوشحالند. امام زمان (عج) خوشحالند. پیغمبرخدا (ص) خوشنودند. حضرت زهرا (س) خوشنودند. امیرالمومنین (ع) خوشنودند. چه می خواهم عرض کنم. برادران ، خواهران به نکته ای که می خواهم عرض کنم بیشتر توجه کنید. از همین لحظات برای پیشرفت معنویت باید استفاده کرد. از همین لحظات ، از همین نفخه ها و نسیمها آدم باید اتصالش را برقرار کنند. در همین جلسات توسل پیدا کند ، توسل به اهل بیت (ع) ، توسل به امام زمان (عج) ، توسل به امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) البته هرچه به مرکز نوردهی بیشتر برویم ، به زیارت امام رضا (ع) برویم بیشتر استفاده می کنیم. هرچه به زیارت سیدالشهدا (ع) می رویم. بیشتر زنده می شویم. لذت می بریم. به زیارت امیرالمومنین() می رویم زنده می شویم. به زیارت پیغمبرخدا () برویم زنده می شویم. منتهی مجالسی که به نام آنها برقرار می شود. امازادگانی و شهدای که به زیارت آنها می رویم حتی زیارت مومنین رفتن هم تاثیر گذار است یعنی از همین لحظات ، از همین مکان نسیمهای زندگی ، سیم خود را وصل کنیم و توسل پیدا کنیم به اهل بیت (ع).
عنایت امام رضا به ابراهیم جیب بر
یک گروهی از تبریز می خواستند بروند زیارت امام رضا (ع) آن کسی که بانی این مجلس بود گفت : من خواب دیدم امام رضا (ع) فرمودند: ابراهیم جیب بر را همراه خودت بیاور. ابراهیم جیب بر یک قلدری بوده یعنی دزد حرفه ای . من اصلا تعجب کردم . از خواب بیدار شدم گفتم ابراهیم جیب بر را برای چه ببرم؟ خیلی اعتنایی نکردم و شب بعد شد من خواب دیدم باز هم آقا فرمودند: زائران را که می آوری آن دزد ابراهیم جیب بر را با خودت بیاور. باز هم اعتنایی نکردم . شب سوم شد. شب سوم همین خواب را دیدم . بعد آماده حرکت شدیم رفتیم پیش ابراهیم جیب بر گفتم امام رضا (ع) تو را دعوت کرده است . گفت من و امام رضا (ع) اصلا من کاری به امام رضا (ع) ندارم . گفت بالاخره امام رضا (ع) تو را دعوت کرده است . از او نه ، از ما بله. بالاخره به هر طریقی بود حرکتش دادیم. آوردیمش در مسیر وقتی می آمدیم دزدانی به ما حمله کردند. آنچه طلا و جواهر زنان و دختران داشتند سرقت کردند. همه را لخت کردند و رفتند. ابراهیم جیب بر گفت : از هر کسی چی برده ؟ یکی گفت طلا برده ، یکی گفت ساعت برده، هر کسی چیزی گفت. او گفت بیا تحویل بگیرید. از هر کس هر چی برده بودند این ابراهیم جیب بر آن لحظه ای که آنها می رفتند از جیبهایشان زده بود بدون آنکه دزدان متوجه بشوند. خوب اینها دزدان حرفه ای هستند. این یکی ماهرتر بود پیش دزدهای دیگر، این جیبهای همه آنها را زده بود آن لحظه ای که از اتوبوس پیاده می شدند. خوب رفتیم زیارت امام رضا (ع) ، حضرت می خواهند اینگونه زائرانشان را حفظ کنند . بعد ابراهیم جیب بردیگر گم شد . دیگر ما او را اصلا پیدا نکردیم. تا اینکه سالها گذشت. که یک روز رفتیم حرم امام رضا (ع) یک پیرمردی ریش سفید و بلند در حال سجده ، خوب که نگاه کردم دیدم که همان ابراهیم جیب بر است . گفتم چی شده قصه؟ گفت آقا ما را دعوت کرده بود بعد عنایتی کرد ، توبه کردم و سالها مجاور حضرت رضا (ع) شدم و تمام گناهانی که انجام دادم توبه کردم ، بدهی که به مردم داشتم پرداخت کردم و الان آمدم مقیم و مجاور شدم. امام هشتم (ع) خیلی بزرگوار است. یک داستان دیگر را نقل می کنم. بعدش حرفهایی که می خواهم بزنم خدمتتان عرض می کنم. |
| نظرات: 0 بازدید شده: 1769 مرتبه ارسال شده توسط: مدیر در تاریخ: 1388.08.24 بیشتر بخوانید |