سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

خنده های حکیمانه

خانه اضافه

 خنده و شادی با توجه به کلام اهل بیت(ع)

انسان به طور فطري از غم گريزان و به سوي شادي در حرکت است. شادي و نشاط نه تنها بر روح و روان انسان، بلکه بر جسم او نيز تأثير مي گذارد.
تبيين جايگاه شادي در اسلام، بايد گفت که اصل شاد زيستن در اسلام، مورد پذيرش، بلکه تأکيد است. امام علي عليه السلام مي فرمايد: «شادي، انبساط خاطر و نشاط مي آورد و غم، گرفتگي خاطر و دل گيري(ري شهري، ميزان الحکمه، ج 6، ص 2449.) و نيز فرمود: «کسي که شاديش کم باشد، آسايش او در مردن باشد.( همان.)
امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «هر که به چهره برادر خود لبخند زند، آن لبخند براي او حسنه اي باشد(همان، ج 7، ص 3225.)
نگاه به شادي در دو تفکر
الف) گروهي اعتقاد دارند که شادماني و نشاط، مطلق بوده، هيچ حد و مرزي را نمي شناسد و با هر وسيله اي و با هر ابزار و شيوه اي، مي توان به شکار شادي و شادماني رفت؛ هر کاري مجاز است؛ هر نوع ترانه و رقصي، رواست و هر گونه گفتن و خنديدن و خنداندن، درست است. اين گروه، معتقد به «اصالت لذت» بوده، هر لذت و هر شادي را با هر عاملي تجويز مي کنند.
ب) گروهي ديگر، شادي ها و تفريحات را قانونمند مي دانند و در مرز «بايدها» و حلال تفسير مي کنند. آنان، هر نوع شادي و تفريحي را مجاز نمي شمارند و در يک کلمه، «تفريحات سالم» را باور دارند تا از اين طريق، مرز حرمت و آبروي خود و ديگران محفوظ بماند و شادي، خنده و تفريحات آنان، به ديگران صدمه اي وارد نسازد.
به نظر اين گروه، خنده، شادي و لذت، خوب است؛ اما نه با آزار و اذيت ديگران و شادماني خوب است؛ اما نه با زير پا گذاشتن قوانين و مقررات اجتماعي و الهي.
از ديد اين گروه، همان گونه که اگر «آزادي»، قانونمند و هدفدار نباشد، مي تواند جامعه را به هرج و مرج بکشاند، شادي ها و تفريحات نيز اين گونه اند.
با توجه به منابع ديني، يعني قرآن و سيره پيشوايان معصوم، دين اسلام موافق نشاط و شادي بوده، علاوه برآن که آدمي را از تنبلي رهانده، سرزنده و سر حال مي سازد; البته اين شادي، افراطي و تفريطي نبوده، بلکه درچارچوب نگاه تعديلي قابل رهيابي است.
نکته : خنده، شوخي، تبسم، فرح، مزاح و... به عنوان يکي از مصاديق شادي است که در تعابير متون ديني به چشم مي خورد. مااينجا به حد و مرز شادي از ديدگاه اسلام مي پردازيم.
مرز شادي و نشاط و خنده
براساس هدف و فرجام زندگي، شادي و نشاط از ديدگاه اسلام داراي حد و مرز مي باشد . محتوا و قالب شادي و نشاط و عوامل آن نبايد با روح توحيدي و انساني که دين اسلام مطرح کرده است، در تضاد و تنافي باشد; زيرا هر پديده اي که انسان را از آرمان و غايت اصلي خويش دور سازد، به هيچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود . بنابراين پديده شادي و نشاط و عوامل آن به عنوان يک نياز اساسي و ضروري تا حدي روا و مجاز مي باشد که علاوه بر آن که مانع نيل انسان به هدف اصلي اش نگردد، بلکه در رسيدن به آن مددکار وي باشد; از اين رو بسياري از انديشمندان مسلمان معتقدند: از آن جا که انسان در انجام هر رفتار ارادي، انگيزه و هدفي راپي مي گيرد، (اخلاق اسلامي، ص 98 - 99; اخلاق الهي، ج 5، ص 238 .)
شادي و نشاط به عنوان يک رفتار، از اين قاعده مستثنا نبوده، هدف و انگيزه اي در آن دنبال مي شود . در اين پديده، اگر انگيزه و هدف، حق و در راستاي هدف اصلي زندگي آدمي باشد، اين پديده حق، مفيد و سودمند خواهد بود و اگر انگيزه و هدف باطل در آن نهفته باشد و در برابر هدف اساسي زندگي انسان باشد، اين پديده، باطل و مضر خواهد بود; بنابراين مي توان مرز شادي و نشاط را انگيزه و هدف آن دانست .
مزاح و شوخي که يکي از عوامل برجسته شادي است، اگر به سبک سري، بي شرمي و گستاخي بياميزد، «هزل » ناميده مي شود که در اسلام مطرود است و اگر به تحقير و بدگويي و ناسزا آميخته گردد، آن را «هجو» مي خوانند و اين نيز در اسلام نهي شده است، يکي از صحابيان از رسول خدا پرسيد: «آيا اگر با دوستان خود شوخي کنيم و بخنديم، اشکالي دارد؟ حضرت فرمود: اگر سخن ناشايستي در ميان نباشد، اشکالي ندارد (کافي، ج 2، ص 663; تحف العقول، ص 323) .)
همچنين اگر شوخي درست از حد خارج شود و به بيهودگي يا زياده روي بينجامد، باز از نظر اسلام عملي ناپسند خواهد بود; همان طور که اميرمؤمنان علي - عليه السلام - مي فرمايد: «هر کس بسيار شوخي کند، وقار و سنگيني او کم مي شود» . (غررالحکم، ص 222 .) امام صادق - عليه السلام - مي فرمايد: «زياد شوخي کردن، آبرو را مي برد» . (کافي، ج 2، ص 665 .)
خنده و تبسم که از عوامل ديگر نشاط و شادي است، بايد صادقانه بوده، شخصيت آدمي را لکه دار نسازد . خنده از نظر اسلام، آن گاه مؤثر و مفيد است که به شخصيت ديگران لطمه وارد نياورد . خنده، با انگيزه آزردن، اهانت و تحقير ديگري، حکم حرمت آزار شخص مؤمن را دارد و به شدت از آن نهي شده و حرام است . وقتي براي مؤمن، احترامي برتر از کعبه را بر شمرده اند، به خوبي روشن مي شود که اهانت و تحقير او، چه اندازه نکوهيده است . (اخلاق الهي، ج 5، ص 256 -)
قالب هاي نشاط و شادي و عوامل آن نيز بايد در شان مقام انسان و آرمان هاي والاي او باشد; زيرا گاه محتوايي مفيد، در قالبي نامناسب نتيجه اثرگذاري را معکوس خواهد کرد و به همين دليل در روايات، قهقهه از شيطان تلقي (کافي، ج 2، ص 664) و تبسم بهترين خنده دانسته شده است . (غررالحکم، ص 222) زمان و مکان نشاط و شادي نيز بايد با آن متناسب باشد; زيرا اگر اين تناسب برقرار نباشد، بسيار ناپسند و زشت خواهد بود . مزاح و بذله گويي در مراسم سوگواري و مکان هاي مقدس ناپسند است (اخلاق الهي، ج 5، ص 258 - 259) و در خصوص مکان و زمان خنده از رسول اکرم - صلي الله عليه و اله - نقل شده است: «کسي که بر جنازه اي بخندد، خداوند در روز قيامت پيش چشم همه، به او اهانت مي کند و دعايش اجابت نمي شود و کسي که در گورستان بخندد، باز مي گردد، در حالي که سختي بزرگي همانند کوه احد، براي اوست » . (همان)
در اينجا به بعضي از روايات در باب حد و مرز خنده و شادي اشاره مي کنيم.
1- خنده و شادي نبايدموجب آبروي ريزي ديگران شود.
عنبسه عابد گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: خنده زياد آبرو را مى‏برد.( اصول كافى، ص 632( باب الدعابة و الضحك).)
2- خنده و شادي بدون علت نباشد.
امام صادق (ع) فرمود: خنده بدون سبب نشانه نادانى است(اصول كافى، ص 622( باب الدّعابة و الضّحك).)
همچنين امام جعفر صادق (ع) فرمود: چه بسيارند كسانى كه خنده بيهوده مى‏كنند و گريه آنها در روز قيامت زياد است، و چه بسيارند كسانى كه از خوف خدا زياد گريه مى‏كنند و در روز قيامت در بهشت خنده و شادى آنان زياد است(عيون اخبار الرضا، ص 179.)
وهمچنين امام صادق (ع) فرمود: سه چيز مورد غضب شديد خداست: 1- خوابيدن بدون شب‏زنده‏دارى. 2- خنده بدون علّت. 3- غذا خوردن از روى سيرى(خصال صدوق، ج 1، ص 44.)
3- خنده و شادي موجب گستاخي طرف مقابل بر تو نشود.
امام صادق (ع) فرمود: مجادله نكن، زيرا آبروى تو مى‏رود، و شوخى نكن كه نسبت به تو گستاخ مى‏شوند(اصول كافى، ج2 ص 632( باب الدعابة و الضحك).)
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏خوانيم كه فرمود: «لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَءُ عَلَيْكَ؛ مزاح مكن كه افراد بر تو جرى و جسور نمى‏شوند»( همان، صفحه 665، حديث 18.)
4- خنده و شادي همراه لهونباشد
امام جعفر صادق (ع) فرمود: چه بسيارند كسانى كه خنده بيهوده مى‏كنند و گريه آنها در روز قيامت زياد است، و چه بسيارند كسانى كه از خوف خدا زياد گريه مى‏كنند و در روز قيامت در بهشت خنده و شادى آنان زياد است(عيون اخبار الرضا، ص 179.)
5- خنده و شادي لطمه به وقار و ابهت تو نزند.
امام علي عليه السلام مي فرمايد: «وقار خود را در برابر خوشمزگي ها و حکايت هاي مضحک و ياوه ها و هرزه گويي ها حفظ کنيد»( ري شهري، ميزان الحکمه، همان، ج 7، ص 3229.)
در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‏خوانيم: «ايَّاكُمْ وَ الْمَزاحَ فَانَّهُ يَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ وَ مَهابَةِ الرِّجالِ؛ از مزاح بپرهيزيد كه آبرو و ابهّت انسان را مى‏برد».( اصول كافى، جلد 2، صفحه 665، حديث 16.)
6- خنده و شادي براي احياي حق يا از بين رفتن باطل باشد.
امام علي(ع) در نامه‌اي به «عبدالله بن عباس» مي‌فرمايد: «اما بعد، انسان گاهي مسرور مي‌شود به خاطر رسيدن به چيزي که هرگز از دستش نمي‌رفت و گاهي محزون مي‌شود به خاطر از دست دادن چيزي که هرگز به آن نمي‌رسد. پس بايد شادي تو به خاطر احياي حق يا نابودي باطل باشد.»
7- خنده و شادي در مجالس جشنها و اعياد اسلامي باشد
يکي از شادي‌هاي مثبت و پسنديده، خنده و شادي در مجالس جشن و سرور به مناسبت روزهاي شادي معصومان(ع) است، مانند: سالروز ميلاد پيامبر اکرم(ص) و مواليد ائمه معصومين(ع) و مناسبت‌هايي مانند: عيد مبعث، عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير و....
امام رضا(ع) به ريان بن شبيب فرمود: «اگر دوست داري در درجات عاليه بهشت با ما باشي، به حزن ما محزون و به شادي ما شاد باش!»
-8 خنده و شادي نبايد در حدي باشد که سخنان جدي بي ارزش شود.
كسانى كه زياد شوخى مى‏كنند سخنان جدى آنها از ارزش مى‏افتد، و مردم سخنان آنان را به عنوان جدّى قبول نمى‏كنند، چنانكه در حديث اميرمؤمنان على عليه السلام وارد شده است «مَنْ كَثُرَ هَزْلُهُ بَطَلَ جِدُّهُ؛ كسى كه شوخى‏اش زياد شود، جدّى‏اش باطل مى‏شود»( غررالحكم، شماره 8356، جلد 5، صفحه 279.)
بنابر آنچه در اين روايات كوتاه و پر معنى آمده است، مزاح امرى است بسيار پيچيده، و گاه شوخى‏ها از جدى‏ها جدى‏تر است، و به تعبير ديگر، مزاح بسيار ظريف و شكننده است، و اگر از حساب و كتاب خارج شود، آثار آن بسيار ويران‏گر و مخرّب است. مزاح مى‏تواند آبرو و شخصيت انسان را بر باد دهد، سبب عداوت و دشمنى گردد، و مانند دشنام تأثير سوء بگذارد و موجب جرئت و جسارت افراد نادان بر انسان گردد.
اگر مزاح در حد اعتدال و صرفاً براى ادخال سرور و شادمانى در قلب مؤمن و رفع خستگى‏ها و اندوه‏ها باشد، و تمام جهات شرعى در آن رعايت گردد به يقين‏مطلوب است و مورد رضاى خدا.
ولى اگر مزاح به قصد انتقام جويى و بردن آبروى اشخاص، و اعمال كينه توزى است، مخصوصاً در مواردى كه از طريق جدى، اين كارها امكان‏پذير نيست، و گروهى به شوخى و مزاح براى رسيدن به اهداف شيطانى خود پناه مى‏برند، بدون شك مبغوض و منفور، و گاه از دشنام هم بدتر است.
همچنين اگر در مزاح از كلمات ركيك و سخنان سبك و كودكانه استفاده شود بى‏شك سبب آبروريزى و از بين رفتن شخصيت انسان است.
و نيز اگر مزاح در برابر كسانى كه ظرفيت آن را ندارند و حريم شخصيت اشخاص را نمى‏شناسند انجام گيرد، اى بسا راه را براى جرئت وجسارت آنها باز مى‏كند و آنها نيز هر چه بخواهند مى‏گويند.
اين گونه مزاح‏ها، نه تنها مطلوب نيست، بلكه گاهى در سلك گناهان كبيره قرار مى‏گيرد.
راهيان راه حق و سالكان الى اللّه و طالبان تهذيب نفس بايد در مورد مزاح به هوش باشند، نه آن را از زندگى حذف كنند، و به صورت انسانى عبوس و خشك و فاقد احساس و محبت در آيند، و نه به وسيله آن آلوده گناهان يا اعمال منافى مروّت گردند، و بسيار ديده‏ايم كه افرادِ ظاهراً متدين گاهى در جلسات خود به عنوان مزاح و شوخى سخنانى مى‏گويند يا حكاياتى نقل مى‏كنند كه گاه غيبت يا تهمت و يا اشاعه فحشاء، و يا سبب ريختن آبروى مسلمانان مى‏گردد.
از اين گذشته مزاح هر چند هيچ مطلب خلافى در آن نباشد اگر زياد شود غالباً آثار منفى دارد، و به گفته بعضى از بزرگان: «الْمَزاحُ فِى الْكَلامِ كَالْمِلْحِ فِى الطَّعامِ؛ مزاح در سخن مانند نمك در غذاست (كه اگر از حد بگذرد شور، و اگر كم باشد بى نمك مى‏شود)».
اين نكته نيز حائز اهميت است كه گاه مزاح‏ها، اهداف جدى را تعقيب مى‏كند، اگر اين هدف‏هاى جدى، مسايل تربيتى و سازنده باشد بسيار خوب است، مثلًا از طريق شوخى به كسى فهمانده شود كه بايد در امور دينى و اخلاقى كوشا باشد، اين كار بسيار خوبى است، ولى اگر هدف‏هاى جدى نهفته در مزاح مسايل تخريبى و مفسده‏انگيز و انتقام‏جويى و مانند آن باشد، بسيار زشت و ناجوانمردانه است كه انسان در لباس مزاح آبروى افراد را ببرد و بر شخصيّت آنها ضربه وارد كند.( اخلاق در قرآن، ج‏3، ص: 170و171 با کمي تغييرات)
دانشجوي عزيز آنچه در مورد مرز شادي و خنده بيان شد وظيفه ما را نسبت به مواقعي که بايد در رفتارمان، در معاشرت با ديگران جدي باشيم را به خوبي روشن مي کند.در واقع بايد سعي کنيم با حذف کردن رفتارهاي که در روايات به آن اشاره شد زمينه جدي بودن خود را در معاشرت با ديگران فراهم آوريم.

ارسال شده توسط: yasser1234 دسته: سخنان ائمه(علیهما السلام) در خصوص خنده تاریخ: 1390.04.20
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.