سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

اهداف كاروان كربلا

بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه نماز جمعه 3/10/89
به امامت حجت السلام و المسلمين حاج آقا ابراهيمي
http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png

«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله»
در اين خطبه، مقداري از اهداف كاروان سيدالشهدا(ع) خدمت شما مومنين، خواهران مومنه عرض مي كنم . كربلا در واقع صحنه رويارويي حق و باطل، صحنه رويارويي نبوت و امامت در مقابل شرك، كفر و نفاق به شكل سلطنت و فرعونيت است.
اهداف كاروان كربلا
كاروان كربلا اين اهداف را دارند: امام سجاد(ع)، حضرت زينب(س) و ام كلثوم(س) و ديگر اسراي كربلا نقش پيام رساني و تبليغ دارند، اگر تبليغ و پيام رساني در كربلا نبود، اهداف اسلام ناب، اهداف امام حسين(ع) به مردم رسانده نمي شد و زحمات امام در كربلا دفن مي شد . حضرت زينب(س) چه اهدافي را دنبال مي كردند؟ امام سجاد(ع) چه نقشي را داشتند؟ حضرت سكينه(س) چه نقشي داشتند؟
در اين مسير ها در كوفه در شام در مدينه، اولاً اسلام ناب را بايد معرفي كنند نه اسلام سلطنتي برخاسته از تفكر فرعونيت معاويه و يزيد.
دوم پيغمبرخدا(ص) را معرفي كنند.
سوم آقا اميرالمومنين علي(ع) را معرفي كنند.
چهارم امام حسين(ع) و اهداف امام حسين(ع) را بايد معرفي كنند.
پنجم خاندان بني اميه، خاندان ابوسفيان جنايتهاي بي شماري كه در طول اين دوران بر اسلام، بر مسلمين انجام دادند و ستمگريهاي آنها بايد تشريح شود.
ششم هدف اين است كه نگذارند در عاشورا تحريفي به وجود آيد، مراقبت و مواظبت كنند که عاشورا وارونه جلوه داده نشود و دوباره در اختيار دستگاههاي حكومت قرار بگيرد.
شيوه اجراي اهداف كاروان كربلا
خوب اين اهداف با چه شيوه و روشي اين شش هدف را اهل بيت و كاروان كربلا بايد ادامه دهند؟ شيوه اول با شعر ، گفتگو، رو در رو صحبت مي كردند ، حرف با مردم مي زدند ، روشنگري داشتند، دلها را روشن مي كردند.
با شيوه عزاداري، عزاداریهایی كه كردند دل سنگ آب مي شد از مرثيه هايي كه حضرت زينب(س) در اين مسير و خود كربلا ، كوفه، شام، حتي در مركز خلافت يزيديان داشتند.
يكي ديگر از شيوه هايي كه اهل بيت انجام دادند خطبه خواندند، حضرت زينب(س)، ام كلثوم(س)، فاطمه صغري خطبه خواند. مخصوصا خطبه هاي بسيار مهم امام سجاد(ع)، اين خطبه ها بود كه پايه هاي ظلم را به لرزه در آورد و در نهايت سرنگونشان كرد. وقتی من و شما مطالعه کنیم خطبه امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) با خطبه و سخنراني كه در شهر شام كردند خيلي فرق مي كند، محتوايشان فرق مي كند البته مشتركات هم دارد امام تفاوتهاي بسياري هم دارد ، چه تفاوتي سخنرانيها دارد؟ چون به اقتضاي آن زمان و آن مكان و مردم است. مردم شام با مردم كوفه خيلي فرق مي كردند.
تفاوت مردم كوفه با مردم شام
مردم كوفه كساني بودند كه اميرالمومنين(ع) را مي شناختند . امام حسين(ع) را مي شناختند از امام دعوت كرده بودند . دوازده هزار نامه به امام نوشتند، خوب امام را مي شناختند، به عنوان رهبر حق دعوت كردند. بنابراين شيوه برخورد امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) با اين مردمي كه اصلا خاندان پيغمبر(ص) را نمي شناختند، هيچ آشنايي نداشتند. حالا من مي گويم در شام چه وضعي بود ولي الان وضع كوفه را مي خواهيم تشريح كنيم. اين مردم مي شناختند، ولي وفاداري نكردند. دعوت كردند، ولي بي وفايي كردند. 18 هزار نفر با مسلم بيعت كردند، جان نثار شدند، ولي يك شبه همه چيز را رها كردند و رفتند. براي امام نامه نوشتند، دعوت كردند با شمشير هم به استقبال امام رفتند، در خون خود امام را غسل دادند، اينها مردم بسيار بي وفايي اند، اينها اين جور بايد توبيخ شوند . البته عده اي هم مي شناختند، ولي تبليغات رويشان اثر گذاشت. تبليغات چنان اثر گذاشته بود تشخيص نمي دادند.
به عنوان مثال يك زني از ام كلثوم سوال كرد گفت «من اين اساري انتن» شما از اسيران كدام مملكت هستند، از كدام اسيرايند، از كدام قبيله هستيد كه مي گوييد صدقه بر ما حرام است؟ چون بچه ها نياز دارند گرسنه هستند چرا نان را از دهان اينها مي گيريد، شما جزء چه اسرايي هستيد؟ حضرت روشنگري كردند فرمودند: «نحن اساري آل محمد(ص)». ما خاندان پيغمبريم ما اسیرانی از نسل پيغمبريم اگر نمي دانيد بدانيد.
عوامل سعادت و نجات
از اينكه عده اي مي شناختند بصيرت هم داشتند ولي ايمان نداشتند.
دو چيز انسان مي خواهد تا نجات پيدا كنند عامل نجات، عامل سعادت، عامل خوشبختي، برادران، خواهران دو عامل است. يكي بصيرت، يكي هم ايمان است. آگاهي و بصيرت حرف اول را مي زند. آدم جاهل كه چيزي نمي داند. دنبال اين بصيرت بايد باور هم باشد، ايمان هم باشد. به عنوان مثال يك پزشكي مي داند سيگار ضرر دارد، ترياك ضرر دارد، ولي خودش مصرف مي كند. نمي شود گفت اين پزشك تشخيص نمي دهد نمي شود گفت آگاهی و بصيرت ندارد، اين بصيرت دارد، آگاهي دارد، عوارضش را قشنگ مي شناسد، اگر يك نفر از او سوال كند، اجازه مي دهي من سيگار بكشم، مي گويد نه برايت ضرر دارد، براي قلبت، براي ريه ات، تمام اعضا را تشريح مي كند. خوب چرا خودش مي كشد؟ بايد ايمان و باور باشد. باور نيست آن ايمان نيست.
رجز نیزه دار سر امام حسین(علیه السلام)
آيا عبيدلله امام حسين(ع) را نمي شناخت، مي شناخت، آيا يزيد نمي شناخت كاملا مي شناخت، ولي چه عاملي باعث شده بود؟ آن بي ايماني، نشانه اين شناخت و اين بينش ولي عدم ايمان اين شعري است كه حالا من مي خواهم، يعني اين رجزي است كه نيزه دار سر امام حسين(ع) گفته است: خيلي آدم تعجب مي كند يك مقدار شما را به خدا كتابهايي كه درباب عاشورا نوشته شده است را بيشتر مطالعه كنيد، شبها بيكاريد از لحظه لحظه وقتتان استفاده كنيد ببينيد در كربلا چه گذشته است؟ اينها چه آدمهايي بودند؟ چرا به اين مصيبت گرفتار شدند؟ چرا اهل بيت را تنها گذاشتند؟
راوي مي گويد: من ديدم يك سري روي يك نيزه اي است، از همه نيزه ها بلندتر است و اين نيزه و اين سري كه بالاي نيزه است مثل خورشيد مي درخشد، نورانيت اين سر از همه سرها بيشتر است، بسيار چشمگير تر است، همه را به خودش جذب كرده است، بعد اين نيزه دار اين حرفها را مي زد اين نيزه دار مي گفت: «انا صاحب رمح الطویل » من صاحب نيزه بسيار بلندم «انا صاحب سيف الصقيل» اينها را رجز مي خواند و به آنها افتخار مي كرد ببينيد چه بر اهل بيت واقعا گذشته است، بي ايماني چه كرده است، حرام خواري چكار كرده است؟ «انا صاحب سيف الصقيل» من صاحب شمشير صيقل داده شده و بران و تيز هستم «انا قاتل الدين الاصیل» اين چه حرفي است و من كشنده حقيقت دين هستم. خيلي حرف است حالا اين آدم امام حسين(ع) را نمي شناسد مي گويد من كشنده نمي گويد امام حسين(ع)، مي گويد من كشنده دين حقيقي و اسلام ناب هستم، حالا اگر تو اسلام ناب را در رخ سيدالشهدا(ع) ديدي چرا پس او را كشتي؟ ولي افتخار مي كند كه من دين اصيل و دين حقيقي را كشتم. همين تعبير از زيارت ناحيه مقدسه هم هست «ولقد قتلوا بقتلك الاسلام» یعنی امام حسين(ع) شما را كشتن يعني اسلام را كشتن. اين آدم مي گويد من حقيقت دين را كشتم. حضرت زينب(س) خيلي از اين حرف ناراحت شد و پرخاش كرد و گفت اين حرف را بگو «ومن في المهد جبرائيل»بگو من كسي را كشتم كه جبرئيل در گهواره برايش لالايي مي خواند، «و من بغض خدامه ميكائيل و اسرافيل» بگو من كسي را كشتم كه جبرئيل افتخار خدمتگزاريش را مي كرده است، بگو من كسي را كشتم كه با كشتنش عرش خداوند به لرزه در آمده است، بگو من كشنده احمدم، مرتضايم، من كشنده زهرايم، من كشنده مجتبايم، من كشنده ائمه هدایم، من کشنده ملائکه آسمانم و جميع انبياء و اوصيايم. چه دارم مي گويم؟ مي خواهم بگويم كه مردم كوفه اينجور نبود مردمي كه نشناسند تشخيص ندهند ولي دنياگرايي، دنياطلبي، برای رسيدن به مال دنيا با هم مسابقه مي دادند. گفتم كه اينها نشان دنيا گرايشان غارت اموال اهل بيت بود كه رحم نمي كردند. روز عصر عاشورا گوشها را پاره كردند و گوشوارهها را جدا كردند. حتي بعضي خانمها روي شكمشان چادر بسته بودند اينها آمدند و چادرها را هم باز كردند حتي روسريها را هم بردند. چه مردم غارت زده اي و دنيا طلبي، كه به هيچ چيز رحم نكردند. اگر آدم دنيا طلب شد به هيچ چيز رحم نمي كند، پست و مقام و دنيا طلبي اگر آدم را كور كرد واقعش اين است كه آدم نه به اين رحم مي كند نه به ناموس رحم مي كند نه به خدا رحم مي كند نه به پيغمبرخدا(ص) رحم مي كند نه به حق و حقيقت رحم مي كند نه به مظلوم رحم مي كند، او به پست و مقام و مال دنيايش برسد به هر راهي كه مي خواهد برسد. خدا نكند اينكه مي گويد بزرگترين دشمن انسان اين است كه گرفتار دنيا طلبي شود اين يك واقعيت است.
خوب اين مردم كوفه بود خوب با اين مردم يك جور بايد صحبت و تبليغ كرد. حضرت زينب(س) كاملا روانشناس بود و مردم را مي شناخت، امام سجاد(ع) كاملا مردم را مي شناخت و بر همان اساس حضرت تبيلغ مي كردند اما شام چه؟
مردم شام
وضعيت شام خيلي فرق مي كند. شام در سال 14 هجري جز مملكت اسلامي شده است. تا چهار سال بعد از رحلت پيغمبرخدا(ص) شهر شام و منطقه شام جز قلمرو حاكميت اسلامي آمده است. قبلش زير چه حاكميتي بود؟ امپراطوري روم، اينها مسيحي بودند. زيرا امپراطوري روم بوده است سال چهاردهم آزاد شده است. اولين حاكم و استاندارش چه كسي بوده است؟ خالد ابن وليد، خالد از دشمنان سر سخت اسلام است، بعدش هم مسلمان شد، بعد از اسلامش هم چه جناياتي انجام داده است، يكي از جناياتش اين بود كه از زمان ابوبكر مردم يك قبيله اي حاضر نبودند زكات دهند، گفتند اين خليفه غاصب است و ما به خليفه غاصب زكات نمي دهيم، خوب علي(ع) را حاكم و خليفه بر حق مي دانيم.
خالد ابن وليد آمد لشكري را مجهز كرد به حكم ابوبكر، بر اينها حمله كرد سر مالك نويره رئیس قبیله را برديدند، سر بچه هايش را بريد سر اين بچه ها را زير اين ديگ زد. اين يك چنين آدمي است. بعد عذر خواهي مي كنم همان شب با زن مالك ابن نويره زنا كرد. اين چنين جنايتي كرد. اين آدم استاندار شام شده است، خوب اين با خاندان علي(ع) چه مي كند؟ اين از اسلام تعريف مي كند اينكه از اسلام بويي نبرده است، بعد از او هم حدود چهل سال معاويه حاكم بوده است . 46 الي 47 سال است اين خاندان بوده است اينها ديگر از اسلام بويي نبرده بودند، شناختي مردم از اسلام نداشتند، اقوام خويشان پيغمبرخدا(ص) را اصلا نمي شناختند چنان در فقر فرهنگي معاويه اين مردم را نگه داشته بود كه نمازجمعه را روز چهارشنبه خواند هيچ اتفاقي نيفتاد يك نفر اعتراض نكرد كه نمازجمعه را روز چهارشنبه نمي شود بخواني . اين قدر مردم بي خبر بودند در جهت دشمني با علي(ع) و فحاشي و سب به علي(ع) اينها مسابقه مي دادند چنان از معاويه اطاعت مي كردند گويا از خدا اطاعت مي كردند، برادران بر دشمني با علي(ع) مي مردند شما شنيده ايد روي منابر مي گويند بزغاله اي و بره اي را معاويه مي فرستاد خانه اين شامي ها و مي گفت اينها را معاويه به شما هديه داده است، بعد از مدتي اينها كه چاق و چله كه مي شدند اين بره ها را مي دزديد و مي گفت علي(ع) و طرفداران علي(ع) آمدند و اين بره ها را دزديدند بچه را از همان اول اينها با كينه علي(ع) بزرگ مي كردند، نام علي(ع) ممنوع بود هر جمعه كه مي شد خطباي رسمي، مبلغين رسمي، روحانيون رسمي اول خطبه بر علي(ع) و اولاد علي(ع) لعن مي كردند تمام بلاد اسلامي، فقط مردم سيستان زير بار لعن نرفتند.
تنها مردمي كه زير بار لعن نرفتند مردم سيستان سنی بودند ولی سنی که محب اهل بیت بودند.
خوب شام چنين شهري با چنين طرز تفكري كه بيگانه از خاندان پيغمبر(ص) كه حالا ديگر اسرا را دارند مي آورند ببينيد چه اتفاقي افتاد؟ با اين همه كينه و دشمني كه اينها نسبت به اميرالمومنين علي(ع) دارند. همه لباس نو پوشيدند، همه آرا گيرا كردند، همه رنگ روغن زدند، شهر آذين بسته است، طاق نصرت بستند، آوازه خوانان آواز مي خواندند، دهل زنان دهل مي زنند، كه دشمنان اميرالمومنين يزيد شكست خوردند، خانواده شان را هم اسير كردند، دارند مي آورند در چنين شهري كه فقر محض و بي ديني و كفر واقعي در سراسر اين شهر حكم فرما است، با آن كينه و دشمني كه نسبت به اميرالمومنين علي(ع) دارند.
حالا امام سجاد(ع) چه كار بايد بكند، چگونه خطبه بخواند، چگونه مردم را راهنمايي كند، چگونه اين دلها را بايد تاثير بگذارد، چگونه از قلب حكومت يزيديان يزيد و يزيديان و آل ابوسفيان را مفتضح كند، امام چكار بايد بكند، با چه شيوه اي امام استفاده كند؟ مردم را در مسجد جامع دمشق جمع كردند، سران تمام حكومتها، سفرا همه را جمع كردند سرهاي شهدا را هم آوردند در مقابل يزيد، سر اباعبدالله الحسين(ع) را هم آوردند، با چوب به دندانشان مي زنند شراب مي خورد و بد مستي مي كند و شراب روي سر و صورت اباعبدالله الحسين(ع) مي ريزد. دستگاه اموي كفر واقعي است، واقعا يعني دنبال محو نام پيغمبر(ص) است، يزيديان دنبال نابودي اسلام بودند، نام اميرالمومنين(ع) و اهل بيت محو شود، اينها هيچ اعتقادي نداشتند و اگر سيدالشهدا(ع) خون نداده بود به خدا سوگند من و شما همه مداح و ثناگوي يزيديان بوديم، ما همه سر سفره سيدالشهدا(ع) نشستيم، همه سر سفره قطرات خون اباعبدالله(ع) و زحمات امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) نشستيم، چون برنامه اينها محو اسلام بود، از حرفهايشان كه مي زنند. حالا از حرفهايشان من خدمت شما عرض كنم .
شعر کفر آمیز یزید
«ليت اشياخي ببدر شهدوا» كاش بزرگان من در جنگ بدر الان حاضر بودند، مي گفتند آفرين، بارك الله، دستت درد نكند، انتقام را خوب گرفتي «ثم قالوا يا يزيد لا تشل» ادامه شعرش مي گفتند. دستت شل مباد، احسنت آفرين كه آمدي انتقام ما را گرفتي.
«قد قتلنا القوم من ساداتهم و عدلناه ببدر معتزل»
حالا برابر شد، حالا مساوي شديم، حالا يك به يك شديم، از بدر از ما كشتيد، ما بزرگان شما را كشتيم، خوب اين چه مي خواهد بگويد، آيا اين نشان اسلامش است؟نشان كفرش است ،اصلا دين نداشت.
«لعبت هاشم بالملك فلا خبرجاء ولا وحي ونزل»
شعر مال خودش است. البته در يك بينش تمثل به يك شاعري كرده است، ولي شعر مال خودش است. مي گويد اصلا پيغمبري در كار نيست، وحي در كار نيست، هدف پادشاهي است، بني هاشم مي خواستند پادشاهي كنند ولي نتوانستند. كجا پيغمبري در كار است، كجا وحي در كار است، خوب اين نشان كفر نيست؟ حالا چنين آدمي اگر تسلط بر تمام دنياي اسلام پيدا كند، اصلا نامي از پيغمبر(ص) مي ماند، نامي از اميرالمومنين علي(ع) و اسلام خالص مي ماند.
«لست من خندف ان لم انتقم من بنی احمد ما كان فعل»
مي گويد من از خاندان خندف يعني از نسل خودش مي گويد من از نسل اين خاندان نباشم اگر انتقام از فرزندان احمد(ص) نگيرم. خوب با اين تفكر آمده است که اسلام را نابود كند، نام پيغمبرخدا(ص) را محو كند.
يك جمله اي حضرت زينب(س) دارند خيلي جمله عجيبي است مي فرمايند كه هر كار مي تواني يزيد انجام بده «فكد كيدك» هر مكري مي خواهي به كار ببر تمام تلاشت را انجام بده «فولله لا تمحون ذكرنا» به خدا سوگند هرگز نمي تواني ياد ما را محو كني. خوب اين آمده بود ياد را محو كند «ولا تميت وحينا» مي خواهي وحي را از بين ببري هدف تو اين است، وحي از بين برود، نام ما را از ياد ببري، ولي هرگز نمي تواني انجام بدهي در همين حال حالا من خطبه امام سجاد(ع) را انشاءالله در چند جلسه مورد بحث قرار مي دهيم و نقش اين خطبه را مي گويم حالا مي خواهم اين جمله را بگويم و ديگر خطبه را جمع كنم ،حرفها را كه در همان لحظه اي كه اين شراب مي خورد خاندان بزرگش شراب مي خوردند و با چوب به سر و دندان ابا عبدالله الحسين(ع) مي زد و مشروب مي خورد و به سر و صورت اباعبدالله الحسين(ع) مي ريخت.
داستان سفیر روم
سفير روم آنجا حاضر بود گفت يزيد اين سرمال كيست گفت تو را چه به اين كارها چكار داري كه اين سر مال كيست؟ گفت براي اينكه من وقتي بروم گزارش بدهم به قيصر روم، پادشاه روم از من سوال مي كند اين سرمال كيست؟ خوب ما با شما هم پيمان هستيم بالاخره دشمن شما نابود شده است من به قيصر روم اعلام كنم كه دشمن شما اينجور كسي بود و نابود شده است و آن هم در خوشحالي شما شريك باشد . گفت اين سر حسين بن علي(ع) فرزند علي بن ابيطالب(ع) است يزيد نام مادرش چيست؟ گفت نام مادرش فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) است اين به قدري ناراحت شد واي بر تو اين چه ديني است كه شما داريد من از نسل داوود پيغمبرم مردم به ما اعتقاد دارند مردم خاك پاي مرا كه خيلي فاصله با داوود پيغمبر داريم به چشمانشان مي كشند، دين من خيلي بهتر از دين تو است اين چه ديني است كه تو داري؟ بعد دستور داد الان تو را مي كشم تو در قصر ما و مسجد ما آمدي مرا تحقير مي كني گفت حالا مرا مي خواهي بكشي بكش ولي من ديشب خواب پيغمبر شما را ديدم به من بشارت داد گفت اي نصراني فردا مهمان ما در بهشت هستي و من نمي دانستم اين مال چيست؟ «اشهدان لااله الا الله و اشهدان محمدرسول الله » مسلمان شد اين چه ديني شما داريد؟ اين چه مذهبي شما داريد؟ يك واسطه بين شما و پيغمبر(ص) است آن هم فاطمه زهرا(س) است اينگونه سر فرزندش را بريدي حالا داري چوب مي زني؟ سر سيدالشهدا(ع) را برداشت اين نصراني به سينه چسباند شروع به بوسيدن و بوئيدن اين سر مبارك را، بعد هم به شهادت رسيد «الا لعنة الله علي القوم الظالمين فسيعلم الذين ظلموا اين منقلب ينقلبون»
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
در توصيه به تقوا، اهميت نمازجمعه را توصيه مي كنم. زراره و محمد بن مسلم مي فرمايند از امام محمدباقر(ع) سوال كرديم اينكه خدا مي فرمايد «حافظوا» محافظت بر نمازها بكنيد «والصلاة وسطي» بر نماز محافظت كنيد و نماز وسط، اين منظور از نماز وسطي چيست؟ كه جداگانه ذكر شده است، مي فرمايد بر نماز محافظت كنيد مخصوصا نماز وسط نماز وسطي امام محمدباقر(ع) فرمودند «صلاة ظهر» منظور از نماز وسطي نماز ظهر است «وفيها فرض الله الجمعه» در روز جمعه نمازجمعه است. پس اينكه خدا از بين نمازها تاكيد كرده است نماز وسط منظور نماز روز جمعه، نمازجمعه است که مسلمانان مومنين متدينين اهميت بيشتري به حضور در نمازجمعه بدهند. الحمدلله بنده از همه شما برادران خواهران تقدير و تشكر مي كنم از روزي كه آمديم و نمازجمعه را با شما شروع كرديم و عهدي كه با شما بستيم كه نوكر شما باشيم الحمدلله نمازجمعه بسيار با شكوه دارد برگزار مي شود. اقشار و سلايق مختلف در نماز جمعه حضور دارند از نماز بهره مي برند البته عده اي هم كه توقع بود كه بيشتر حضور داشته باشند متاسفانه حضورشان كمرنگ است حالا آن به خودشان مربوط است. ولي آنچه كه من بايد از همه شما بزرگواران تشكر كنم چون نماز كه فرق نكرده است دين هم كه فرق نكرده است راه و جهت هم كه فرق نكرده است. الحمدلله از حضور بسيار گرم و دشمن شكن شما در نمازجمعه بايد تشكر و قدرداني كنم.
امام مي فرمايند كه منظور از نماز وسط نماز ظهر و روز جمعه نماز جمعه است «وفيها الساعة التي» و در روز جمعه لحظه و ساعتي است كه هر مسلماني از خداي تبارك وتعالي درخواست داشته باشد «اعطاه الله اياه» خدا حاجتش را برآورده مي كند آن لحظه اي است كه خطبه دارد خوانده مي شود نمازجمعه برگزار مي شود دعاها مستجاب مي شود. الحمدلله شما مردم ولايتمدار قدر نمازجمعه را مي دانيد و حضور بسيار پررنگي را در نمازجمعه داريد تشكر مي كنيم.
مدارس بيشتر اهميت داده شود اسم زياداست ولي حضور را ما كمتر شاهديم. الان بعد از نمازجمعه شما ببينيد 7 الي 8 الي 10 مدرسه اسم خوانده مي شود ولي وجدانا شما خودتان نگاه كنيد ببينيد چقدر از مدارس حضور پيدا مي كنند حالا چرا اين قدر كم توجهي مي شود من نمي دانم بايد بيشتر توجه داده شود بچه هاي ما بيشتر نمازجمعه حضور پيدا كنند مي خواهند بيايند البته مشكلاتي هم سر راهشان است، انشاءالله مشكلات هم برطرف شود.
اهمیت مجالس عزاداری بعد از دهه محرم
مطلب دوم اهميت برگزاري مجالس سيدالشهدا(ع) است. الحمدلله امسال هم تاكنون جلسات عزاداري ترك نشده است در گذشته همين كه شب عاشورا كه مي شد و شام غريبان، ديگر علمها زمين گذاشته مي شود سينه زنان مي رفتند و مي گفتند يا امام حسين(ع) خداحافظ تا سال آينده اگر زنده باشيم ولي الحمدلله از بعد از عاشورا روضه خواني در منازل را داريم، در خود اين مسجد سه شب اقامه عزا شد، هيات شهداي گمنام 5 شب روضه داشتند، امشب هم شب آخرش است و در حسينيه برگزار می شود دوستان زحمت كشيدند و شام را هم تدارك ديده شده است. برنامه ها را هم بايد ببريم و نذرهايمان را هم ساماندهي كنيم اگر ساماندهي كنيم و بعد از شب عزاداري شام در كار باشد هم جلسات سنگين برگزار مي شود و هم تا آخر ماه محرم ما مي توانيم عزاداري كنيم و هم از اسراف جلوگيري كنيم. شما ديديد كه من بارها دارم تاكيد مي كنم تا اين مطلب انشاءالله جا بيفتد در روز عاشورا و تاسوعا ما تراكم نذرها را داريم بعدش هم آبگوشتها را مي برند ترش مي شود و بيرون مي ريزند هدف اين نيست كه شما صرفا نذري بدهيد نذري مي دهيد كه دين و نام امام حسين(ع) احيا شود خوب برنامه را بهتر هم مي تواني بريزي از همين آبگوشت شما كه داريد تهيه مي كنيد 2000 نفر سرسفره سيدالشهدا(ع) بنشينند بنابراين ضرورت دارد و ساماندهي به نذرها از اول محرم در همه مساجد و تكايا شام بدهند. افراد جديد وارد شوند نه اينكه آنهايي كه از قديم نذر داشتند افراد مختلف بيايند و به جريان كربلا و سيدالشهدا(ع) وصل شوند لذت ببريم به خدا هيچ از مالتان كم نمي شود والله يك سر سوزن از مالتان كم نمي شود تجربه كنيد و با تمام وجود لمس كنيد بركت با سيدالشهدا(ع) زندگي كردن را در زندگيتان تجربه كنيد، بعضي از هندوهاي گاو پرست را تجربه كردند با امام حسين (ع) در تجارت شريكند شما در تجارتتان با امام حسين(ع) شريك باشيد، در مزرعه تان با امام حسين(ع) شريك باشيد، در دامداريتان با امام حسين(ع) شريك باشيد بياييد به اين و آن خرج دهيد بخل نكنيد نسبت به سيدالشهدا(ع)، بركت در زندگيتان هزار برابر مي شود، دهها برابر مي شود، لطف خدا شامل حالتان مي شود انشاءالله بياييد عزاداريها را بسيار با شكوه منسجم و حساب شده و هدايتگر برگزار كنيم.
خوب مطلب بعدي ميلاد حضرت عيسي مسيح(ع) را شنبه داريم. شنبه روز ولادت حضرت عيسي مسيح(ع) است ولادت اين پيغمبر بزرگ الهي را تبريك عرض مي كنيم . يك جمله اي از امام نقل كنم امام مي فرمايند پيروان انبياءالهي بايد دشمن ظالمان و حامي مظلومان باشند. امروز در جهان نگاه مي كنيم به سران استكبار به اسم مسيحيت بيشترين ظلم را مي كنند، بيشترين جنايت را دارند مي كنند به اسم مسيحيت و طرفداري از حضرت عيسي مسيح(ع) افغانستان و عراق را اشغال كردند، جنگ را بر ما تحميل كردند، هزاران جنايت در سراسر دنيا كردند، اينها بهانه است در واقع طرفدار حضرت عيسي مسيح(ع) نيستند، اينها همان فرعوني هستند كه لباس دين را به تن كرده اند.
تغيير قبله را در همين هفته داريم.
5 دي سالروز فرمان حضرت امام(ره) به سپاه که از هواپيماها محافظت كند. قبل از اين فرمان سال 63 ،شما ببينيد كه منافقين چه مي كردند ولي از بركت فرمان امام به سپاه، پاسداران جانفشاني كردند و شما ببينيد از آن وقت به بعد ديگر امن شد و ديگر حادثه هواپيما ربايي را ما نداشتيم الان هم همينطور شما اگر سوار هواپيما مي شويد، پاسداران جان بر كف ناشناس شما نمي شناسيد ولي اينها سوار بر هواپيما هستند از جان شما محافظت مي كنند. همين چند وقت پيش هم شنيديد يك هواپيما ربايي كه بچه هاي سپاه با تدبير او را دستگير كردند خدا اين پاسداران را حفظ كند و خدا حضرت امام(ره) را رحمت كند كه اينگونه كشور را هدايت مي كردند.
شهادت آيت الله غفاري را داريم در اين هفته به دست رژيم طاغوت (لعنة الله عليه) برادران خواهران هر چه كه داريم از بركت خون شهدا داريم مخصوصاً از بركت خون علما، اگر علماي دين به صحنه نمي آمدند نامي از دين و اسلام نبود، اگر امام نبود اسمي از اسلام و قرآن نبود، اين بزرگان بودند كه ما را هدايت كردند امام بود كه خون سيدالشهدا(ع) را در قلب و رگ من و شما زنده كرد. آيت الله غفاري بود كه پايه هاي قدرت طاغوت را با خون و شهادتش لرزاند اين بزرگوار كسي است كه قلبش را با مته سوراخ كردند و گفتند كه به امام فحاشي و توهين كن ولي حاضر نشد كوچكترين خدشه اي كوچكترين حرفي بر عليه امام بزند.
ما سالروز نهم دي را داريم شما ديديد در روز عاشورا اين اشرار چه كردند؟ به امام توهين كردند به امام جسارت كردند به امام حسين(ع) توهين كردند سران فتنه به جاي اينكه محكوم كنند گفتند كه اينها امت خداجو هستند، پيام دارد و اعلام كرد كه اينها خداجو بودند كه آمدند. آيا خداجو اين امامي كه ما را از اسارت نجات داد از طاغوت نجات داد از ظلم و ستم نجات داد به ما آزادي و كرامت بخشيد آمريكاييها در ايران مي آمدند نفت ما را، مال ما را، ناموس ما را هتك حرمت مي كردند بعدش هم مي گفتند ما در وحشي داريم زندگي مي كنيم، اين عزت و سربلندي را امام به ما داد. آن وقت اينها بيايند توهين بكنند جسارت بكنند به عكس امام به حرف امام به مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) بعد بگويند اينها خداجويند! كجاي اينها خداجو هستند؟ اينها از هر شيطاني، شيطان تر هستند. مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) را خدا حفظ كند كه اينگونه كشور را دارد هدايت مي كند و الا اينها نقشه داشتند كه بين مردم اختلاف بياندازند، شقه كنند، اختلاف هم كه انداخت دشمن بيايد كار را يكسره كند، ولي مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) هدايت فرمودند که چهل ميليون راي، نهم دي كه پنجشنبه و روز اعلام وفاداري است كه مزردم به ميدان آمدند و هر چه كه اينها بافته بودند، شكست نهم دي در واقع روز اعلام وفاداري است اعلام وفاداري ملت ايران به ولايت و به رهبر بزرگوار است، اعلام وفاداري به خون شهدا و اعلام بيزاري به سران فتنه، به هتاكان، به آشوب طلبها، به بهايي ها است. خوب اينها به ميدان آمده بودند. خوب آدم مسلمان كه نمي آيد پرچم امام حسين(ع) را آتش بزند آدم شيعه علي(ع) مي آيد عزاداريهاي امام حسين(ع) را بزندو مجروح كند صد سال ديگر چنين كاري نمي كند، شربت برايشان مي آورند، گوسفند جلوي هياتشان مي كشند، عاشقان امام حسين(ع) چنين كارهايي مي كنند؟ خداجو چنين كارهايي مي كنند؟ اينها آدمهاي وهابي، بهايي، دشمن اهل بيت را جمع كردند آشوب طلب بودند چرا نهم دي ماندگار شده است؟ در انقلاب نهم دي مثل دهم دي مثل هشتم دي است سر ماندگاريش چيست؟ سرش اين است كه آگاهي مردم بصيرت خودش را نشان داده است، دشمن شناس بودن مردم آمدن ميدان و اعلام كردند تنفر از آمريكا اسرائيل تنفر از تمام كسانيكه جاده صاف كن براي آمريكا هستند. شما ببينيد بعضي از اينها فرار كردند و رفتند و لندن نشين شده اند يكي شان خانمش را جديدا، كشف حجاب كرده است يكي از آنها ديگر اعلام كرده است كه من منكر امام زمان(عج) هستم اصلا امام زماني نيست، چه كسي مي گويد امام زمان(عج) است، اينها حرفهايي مي زنند كه در مسيحيت است، اينها چنين آدمهاي بي ديني بودند منتهي قالب كرده بودند، عده اي را هم گول زده بودند تشخيص داده نمي شد، غبار بود، الحمدلله بعد از ماجراي عاشورا، عاشورا دو تا سكه دارد باطل را رسوا مي كند، اينها رسوا شدند، فضا شفاف شد چشمهاي ملت باز شد و حقايق را ديد كساني كه هم راي داده بودند گفتند كه زماني ما به شما راي داده بوديم كه فكر مي كرديم شما مي خواهيد راه خدا را مي خواهيد برويد ولي وقتي كه فهميديم شما مي خواهيد خون شهدا را نابود و پايمال كنيد، نظام جمهوري اسلامي را سرنگون كنيد، ما هرگز با شما دست دوستي و برادري نداريم، اعلام بيزاري كردند در همين شهرستان 8 دي شما مردم به ميدان آمديد دفتر امام جمعه، دانشگاهها در حوزه علميه آمدند روز نهم هم همه آمدند، با سلايق مختلف هم آمدند كساني هم آمدند كه من مي شناختم شان راي هم داده بودند، بعضي هايشان مسئوليت هم داشتند ولي وقتي فهميدند پاي دين در كار است، پاي اعلام وفاداري به اسلام، تشيع، قرآن، ولايت در كار است همه آمدند اعلام وفاداري كردند، نشان از وقت شناسي است. نهم دي وقت را ملت خوب تشخيص داد بايد به ميدان بيايد حضور به موقع خودش را اعلام كند.
نهم دي نشان از غيرت جوانان اين مرز و بوم دارد جوانان به ميدان آمدند و نشان از حسيني بودن ملت ايران است اعلام وفاداري به مرام سيدالشهدا(ع) به پرچمدار امام حسين(ع) يعني حضرت آيت الله العظمي خامنه اي حفظه الله تعالي است، اعلام وفاداري و لبيك مزدش هم الحمدلله ملت ايران گرفت.
من چند جمله از مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) عرض بكنم ببينيد دشمن چه مي خواست و چگونه اهدافش ناكام ماند. آقا مي فرمايند دشمن مي خواست مردم را به يك گروه اقليت و يك گروه اكثريت تقسيم كند، يك گروه كه برنده انتخابات است و يك گروه هم كه در انتخابات به نتيجه مطلوب دست پيدا نكرده است. دشمن مي خواست اين دو گروه در مقابل هم قرار بدهد يك عده اي هم اغتشاشگر بيايند و وارد ميدان شوند و با ايجاد اغتشاش چه اتفاق بيفتد جنگ داخلي اتفاق بيفتد. هدف جنگ داخلي در ايران اسلامي بود اميدشان اين بود اما ملت هوشياري به خرج داد، شما ديديد در روز انتخابات مردم به دو گروه سيزده چهارده ميليوني و بيست وچهار وپنج ميليوني تقسيم شده بودند اما بعد از گذشت مدتي نه چندان بلند همين دو گروه با هم يكي شدند و در مقابل شرور گران، اغتشاشگران و خرابكاران ايستادند. يكپارچگي ملت آشكار شد همه كساني كه در عرصه سياسي به هر نامزدي راي داده بودند وقتي ديدند دشمن در صحنه است و مي فهميدند اهداف دشمن چيست، نسبت به آن كسانيكه قبلا به آنها خوشبين بودند تجديد نظر كردند، فهميدند كه راه انقلاب اين است صراط مستقيم است.
توصيه مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) است آنچه كه مهم است اين نكته است آنچه كه مهم است اين است كه ملت عزيز ما اتحاد خود را حفظ كند وحدت كلمه را حفظ كند، این وحدت كلمه خواري در چشم دشمنان است دشمنان مي خواهند وحدت كلمه را به هم بزنند من به گمانم مهمترين هدف از حوادث دوران فتنه بعد از انتخابات اين بود كه آحاد ملت بين آحاد ملت شكاف بيندازند و نتوانستند.
الحمدلله در شهرستان ما وحدت و همدلي بين مردم بين مسئولين است. مسئولين فعالند مردم هم در صحنه هستند نمازجمعه مظهر وحدت است به لطف الهي شهرستان هم در حال پيشرفت است چهارگوشه اين شهر را شما نگاه كنيد چه جاده اش مخصوصا جاده هايش را شما نگاه بكنيد همه جا يك لودر بولدوزر مشغول كار است بودجه سنگيني گذاشته شده است. آينده، آينده درخشاني است اينها از بركت وحدت درست مي شود برادري درست مي شود با هم باشيم اگر همه با هم باشند همه كمك حال هم باشند شهر پيشرفت مي كند اگر نباشد هر روز به هم مشغول شويم درگير شويم عليه اين و آن نامه نگاري بكنيم خود را به مسايل ديگر مشغول بكنيم خوب اختلاف وقتي باشد شهر هم پيشرفت نمي كند. حالا يك سري مسائل هم هست انشاءالله به وقتش كه باشد من تمام اين مسائل را خدمت شما عرض مي كنم.والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.