سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

درسهایی از بانوان کربلا

بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه نمازجمعه 2/11/88
به امامت حاج آقا ابراهیمی

از حضور همه شما برادران ، خواهران و خصوصا از حضور ستاد نمازجمعه کوهبنان واحد خواهران که امروز در نمازجمعه ما حضور پیدا کردند تشکر و قدردانی می کنم. موضوع این خطبه را در باب نقش زنان و بانوان در کربلا ، در خطبه گذشته مقداری خدمت شما بزرگواران عرض کردم منتهی مطلب کامل نشد در این خطبه این مبحث را ادامه می دهیم.

درسهایی از بانوان کربلا
برادران عزیز و خواهران مکرمه اگر به خوبی نقش خانمها، دختران هاشمی و غیر هاشمی در کربلا مشخص شود چگونه کار کردند؟ چگونه فعالیت کردند؟زنان ما هم به بانوان مکرمه کربلا اقتداء می کنند، دختران ما هم به دختران حاضر در کربلا اقتداء می کنند. روی این جهت این مبحث را انتخاب کردم تا درس باشد برای همه ما، اجمالاً همه ما مطلب را می دانیم از جمله عوامل مهم نهضت کربلا بانوان بودند.

اگر حضور خانمها در کربلا نبود کربلا در کربلا می ماند
اگر حضور خانمها نبود کربلا در کربلا باقی می ماند. عاشورا در سرزمین کربلا می ماند و یزیدیان کار تمام می کردند. اگر امام حسین(ع) روی مبنای تکلیف، فرزندان خود و بانوان هاشمی و خواهران خود را حرکت دادند ، حساب شده بود. این طراحی را که خدای متعال کرده و امام حسین(ع) مجری آن بودند در یک خطبه ای عرض کردم همه باید وظایفشان به نحو احسن انجام دهند تا اسلام ناب حفظ شود، اگر حضور بانوان نبود ، اگر حمایتهای آنان نبود اثر و آثاری از اسلام باقی نمی ماند، اسلام خالص بدست من و شما نمی رسید. رهبران اسلام را، یزید و یزیدیان برای ما معرفی می کردند.اگر حمایت حضرت زینب(س) نبود من و شما ثناگوی یزید و معاویه بودیم. اسلام منحرف تا قیام قیامت بر مردم حاکم می شد من و شما سرسفره بانوان کربلا نشسته ایم.


حضور بانوان هاشمی و غیرهاشمی در کربلا
چند گروه از بانوان در کربلا بودند یک گروه بانوان هاشمی و یک گروه بانوان غیرهاشمی، بانوان هاشمی یعنی آن کسانی هستند که از اهل بیت اند یا وابسته به اهل بیت(ع) هستند. مثلا همسران اهل بیت(ع) در کربلا حضور پیدا کردند و به اندازه ای که فرصت داریم معرفی می کنم همه می دانیم منتهی سرجمع در یک خطبه بیان می شود تا اشراف پیدا کنیم به نقش بانوان و هم شناسایی کنیم این بزرگواران را.

حضرت زینب(سلام الله علیها) و حمایت از امام معصوم(ع)
اولین زن هاشمی حضرت زینب(س) است. که در زمان پیغمبرخدا(ص) به دنیا آمد. حضرت زینب(س) به حکم تکلیف الهی در کربلا حضور پیدا کرد. تکلیف الهی چه بود؟ حمایت از امام معصوم(ع) مهمترین تکلیف اینکه امام را تنها نگذارد. امام و رهبر حق را تنها نگذارند. حالا علاوه بر اینکه عاشق برادرش اباعبدالله الحسین(ع) هستند آن جای خودش ولی حضرت زینب(س) که در کربلا حضور پیدا کرده با فرزندان خودش به کربلا آمده بر اساس تکلیف آمده است یعنی حمایت از امام حق، تنها نگذاشتن امام حق،خواهرشان ام کلثوم(س)از دختران امیرالمومنین(ع) ایشان در کربلا حضور داشتند و همسرش عون پسر جعفر است. با فرزند برادر خود ازدواج کردند. عون هم در کربلا به شهادت رسید. این بانوی مکرمه هم حضور داشته است. زینب صغری هم از فرزندان امیرالمومنین (ع) است ایشان در کربلا بودند و همسرشان محمدبن عقیل است که در کربلا به شهادت رسید. دیگر دختران امیرالمومنین(ع) رقیه با دو فرزندشان محمد و عبدالله آمدند و دخترشان به نام عاتکه در کربلا حاضر است. این همان دختری است که وقتی خبر شهادت مسلم را به امام حسین(ع) رسانند این عاتکه را امام حسین(ع) خواستند(دایی ایشان بودند) نوازش و محبت کردندفرمودند دایی جان جوری مرا نوازش می کنی گویا پدر من به شهادت رسیده و من یتیم شده ام. این دختر در کربلا به شهادت رسید وقتی که یزیدیان حمله کردند برای سوزاندن خیمه ها این دختر زیر دست و پای اسبها قرار گرفت و به شهادت رسید. خوب این چهار نفر از دختران امیرالمومنین(ع) که دو نفر از حضرت زهرا(س) هستند و دو نفر دیگر از حضرت زهرا(س) نیستند. از جمله دخترانی که در کربلا حضور پیدا کرده فاطمه دختر امام مجتبی(ع) با همسرشان حضور پیدا کردند. فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) همسرش امام سجاد(ع) است. برعکس ما فکر می کنیم که امام سجاد(ع) نوجوان بوده و اگر نوجوان بوده ولی ازدواج کرده بودند با فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) که در بین خاندان امام حسن مجتبی(ع) زنی با فضیلت تر از ایشان وجود نداشته است فرزندانشان در کربلا حضور داشته است که امام محمد باقر(ع) است و اگر از ما سوال کنند چند امام در کربلا حضور داشتند؟ بگوییم سه امام اشکالی ندارد خود امام حسین(ع) ، امام سجاد(ع) و امام محمد باقر(ع) که بچه بودند در کربلا حضور پیدا کردند. همسر امام حسن مجتبی(ع) در کربلا حضور داشتند که مادر حضرت قاسم(ع) و عبدالله است و هم حضرت قاسم(ع) به شهادت رسیده و هم عبدالله، فاطمه دختر امام حسین(ع) هم یکی از زنانی که درکربلا حضور داشته ایشان خیلی بزرگوار بوده و حامل ودایع امامت بوده چون امام سجاد(ع) خیلی بیمار و مریض بودند. امام حسین(ع) دخترشان را خواستند امانت امامت را به ایشان سپردند آنچه امانتی بوده که می بایست امام حسین(ع) به امام بعد از خودشان بدهد به فرزندشان فاطمه دادند. فاطمه با حسن مثنی، که امام حسن(ع) فرزندی دارد به نام حسن مثنی با ایشان ازدواج کرده بودند که حسن مثنی در کربلا مجروح شد و بعداً مداوا کردند جراحتشان خوب شد بعد در سن 35 سالگی به شهادت رسیدند. سکینه دختر امام حسین(ع) در کربلا بود و مادرشان رباب هم حضور داشت و فرزندانش یکی علی اصغر(ع) و یکی هم حضرت سکینه(س) است. امام حسین(ع) خیلی علاقمند هستند به رباب می گویند خانه ای که سکینه باشد و رباب من این خانه را دوست می دارم. این زن خیلی باوفا است و اشعاری جانسوز بعد از شهادت امام حسین(ع) قرائت کرد. یک خانمی است در کربلا به نام شهربانوییه ، ایشان همسر امام حسین(ع) و حامله بوده است که در شهر حلب آنهایی که رفته اند سوریه، یک جایی است به نام مشهدالسقط جایی است که این خانم بچه اش را سقط کرده است و معروف شده به مشهدالسقط، ایشان در کربلا حضور داشتند و 12 نفر از زنان بنی هاشم هستند.

زنان غیر بنی هاشم در کربلا
اما زنان غیر بنی هاشم هم تعدادی بودند حالا من بعضی از آنها را خدمتتان عرض می کنم از جمله ام خلف همسر مسلم بن عوسجه اینها چقدر بزرگوار بودند. ایشان با فرزندش در کربلا و همسرش مسلم بن عوسجه شخصیتی واقعا والا، از اصحاب اباعبدالله(ع) وقتی که همسرش مسلم بن عوسجه به شهادت می رسد این مادر می آید فرزندش را لباس جنگ می پوشاند شمشیر به دستش می دهد می گوید فرزندم بیا در رکاب حضرت سدالشهدا(ع) آماده میدان باش. امام می فرمایند که شاید مادر ناراضی باشد فرزند می گوید آقا مادر خودش مرا فرستاده است و فرزندش به شهادت می رسد. عمربن جناده ایشان هم در کربلا نقش آفرینی کرده و از کربلا با همسر و فرزند خودش جناده همراه امام حسین(ع) حرکت کردند و فرزندش هم در کربلا به شهادت رسید.
خوب این مادر پیام رسانی کرد . دشمن برای اینکه دل خانواده های غیر بنی هاشمی را به درد بیاورد سر بچه این زن را جدا و پرتاب کرد سوی خیمه ها مادر سر فرزند را برداشت بوسید و به طرف دشمن پرتاب کرد و گفت چیزی که ما در راه امام حسین(ع) دادیم دیگر پس نمی گیریم و عمود خیمه را برداشت و رفت به جنگ یزیدیان که امام آمدند او را برگرداندند.
این زنان شجاع، با غیرت، بافضیلت در صحنه کربلا، میدان دار بودند. یکی دیگر ام وهب است این خانم در کربلا بوده و همسرش عبدالله بن عمیر کلبی است. این زن و شوهر هر دو در کنار هم در کربلا به شهادت رسیده اند. وقتی همسر آمد بالای سر جنازه شوهر شمر به غلام خودش دستور داد این زن را همین جا به شهادت برسانید و اولین خانمی که در کربلا به شهادت رسیده همسر عبیدالله کلبی است. از جمله کسانی که در کربلا حضور داشتند مادر وهب است اینها نصرانی هستند. شاید با فرزندش که تازه داماد بوده است. این زن با پسر و عروسش در کربلا حضور داشتند و خیلی فرزند را تشویق کرده در رکاب سیدالشهدا(ع) جانبازی کند.

نقش بانوان در کربلا
نقش زنهای بنی هاشم و زنان غیربنی هاشمی در کربلا چه بوده است؟ اولین نقششان تشویق بوده، تشویق مردان به جهاد، استقامت، تشویق به حمایت از امام، حمایت از سیدالشهدا(ع).
من در خطبه دوم ذکر خواهم کرد. بانوان جمهوری اسلامی نیز به زنان صدر اسلام اقتدا کردند.
اگر زهیر برگشت چون عثمانی بود توبه کرد و همراه سیدالشهدا(ع) شد از برکت همسر باوفایش بود، زهیر نمی خواست برود خدمت امام حسین(ع) خانمش گفت: سبحان الله فرزند پیغمبر(ص) تو را دعوت می کند تو نمی خواهی بپذیری، خجالت نمی کشی . مردش را حرکت داد تشویق کرد . همسر عبدالله عمیرکلبی همینطور شوهرش را تشویق می کرد به جهاد، می گفت جانم به قربانت در رکاب فرزند پیغمبر(ص) جانفشانی کن تا از شفاعتش هم تو بهره مند شوی و هم من. مادر عمربن جناده وقتی که شوهرش به شهادت رسید آمد اسلحه برای فرزندش آورد و تشویق می کرد. وهب هم همینطور که نصرانی بود مادرش خیلی او را تشویق کرد.یکی از کارهایشان این بود، تشویق می کردند و روحیه می دادند.
وفاداری زنان غیر بنی هاشم در مقابل امام حسین(ع)
یکی از کارهایی که زنان غیر بنی هاشمی کردند این بود که وقتی حضرت زینب(س) ناراحت بودند که مردان بی وفایی می کردند و امام را رها می کردند وقتی به امام حسین(ع) فرمود اصحاب خودت را امتحان کردی که مبادا این تعداد هم رها کنند؟ این بانوان غیربنی هاشمی وقتی که متوجه شدند بانوان اهل بیت(ع) آزرده هستند که مبادا یک دفعه در روز عاشورا این تعداد کمی که باقی مانده بودند که اینها هم امام را رها کنند این بانوان آمدند پیش حضرت زینب(س) اعلام وفاداری کردند و گفتند ما تا آخرین لحظه از امام حسین(ع) دفاع می کنیم و گفتند به حضرت زینب(س) و بانوان اهل بیت(ع) مبادا شما ناراحتی داشته باشید. بعد بانوان حرم آمدند پیش مردان غیر بنی هاشم، «حاموا ایها الطیبون عن فاطمیات» ای مردان پاکیزه حمایت کنید از فرزندان فاطمه(س) ، از حریم فاطمه(س) حمایت کنید، آنها را تنها نگذارید.

صبر و استقامت بانوان در کربلا و بعد از کربلا
بانوان در کربلا، صبر و استقامت کردند تحمل کردند، واقعا سخت است بچه تکه تکه بشود، سربریده این بچه را بیاورند مادر باید ببیند که به شهادت می رسد خوب خانم های بنی هاشم و غیر بنی هاشم باید دلداری بدهند.
حضرت زینب(س) اگر امام سجاد(ع) را دلداری نمی داد شاید امام سجاد(ع) جان داده بود. امام سجاد(ع) وقتی آمدند جنازه پدر و شهدا را دیدند که اینقدر پاره پاره شده یک لحظه امام سجاد(ع) نزدیک بود قالب تهی کند حضرت زینب(س) آمدند دلداری دادند«مالی اراک تجود بنفسک یا بقیة جدی و اخوتی» تسلیت دادند و نگذاشتند امام سجاد(ع) جان بدهدآن لحظه، یا آن لحظه ای که حضرت زینب(س) بدن پاره پاره برادر را دید بدن را برداشت و آورد بالا و در پیشگاه خدا گفت«اللهم تقبل هذا القربان من آل محمد» اینها استقامت کردند، شیرزن هستند واقعا، ایمان قوی، روحیه قوی، شجاع .

پیام رسانی
مهمترین کاری که بانوان اهل بیت(ع) انجام دادند پیام رسانی بود این بخش مهم کار بانوان هاشمی و غیر بنی هاشمی بود در کربلا که اگر پیام رسانی نمی کردند امروز هیچی از اسلام واقعا به ما نمی رسید، اسلام خالص بدست من و شما نمی رسید. اگر شجاعت به خرج نمی دادند ، اگر یزید و عبیدالله را رسوا نمی کردند ، اگر سخنرانی نمی کردند، اگر حرف نمی زدند، اگر می ترسیدند اسلام امروز نبود. اینها در کربلا پیام رسان بودند. وقتی به عنوان یک لشکر شکست خورده اهل بیت (ع)را اسیر کردند آوردند در شهر کوفه آن خطبه حضرت زینب(س) بود که جو را عوض کرد. یزیدیان خودشان را به عنوان پیروز قلمداد می کردند. خطبه حضرت زینب(س) چنان طوفانی را برپا کرد مثل صاعقه بر سر اینها گویا علی(ع) دارد دوباره خطبه می خواند برای مردم ، بعد مردم را سرزنش کرد به اهل کوفه گفت شما اهل فریب هستید، اهل مکر و اهل خدعه هستید شما مثل آن زنانی می مانید که رشته های بافته شده را باز کرده است. بسیار گریه کنید ، کم بخندید می دانید چه کسی را هتک حرمت کردید؟ فرزند پیغمبر(ص) سید جوانان اهل بهشت را به شهادت رساندید ننگ ابدی برای خودتان خریدید. می دانیدچه جگری از رسول خدا(ص) شکافتید؟ می دانید چه خونی از او ریختید؟ چه حرمتی از او شکستید؟ بیدار کرد مردم کوفه را از خواب غفلت، شبهات و فتنه هایی که درست شده بود حضرت با سخنرانی اش کنار زد و حقایق را برای مردم روشن کرد. و دختر امام حسین(ع) فاطمه بلند شد سخنرانی کرد. امام الکلثوم(س) ایشان بلند شدند.
بردند کاروان را به مجلس عبیدالله، در مجلس عبیدالله که سر امام حسین(ع)را جلویش گذاشته بود و پیروز خودش را جلوه می داد.حضرت زینب(س) را دید لباس مندرسی به تن داشت و میان بانوان شناخته نمی شد آمدند گوشه ای نشستند . عبیدالله سوال کرد این خانم که وسط نشسته کیست؟ گفتند ایشان حضرت زینب(س) است. بی شرمانه رو کرد به حضرت زینب(س) و گفت«الحمدلله الذی فضحکم» خدا را شکر می کنم که شما را رسوا کرد «و قتلکم» و خدا را شکر می کنم که شما را کشت و آن نقشه ای که شما داشتید نقشه تان را باطل کرد. آزارهای مأمورین عبیدالله از یک طرف و از طرف دیگر داغها ، از یک طرف اسارت بچه ها شیر زن کربلا فرمودند: «الحمدلله الذی اکرمنا بنبیه» ما خدا را شکر می کنیم خدا با پیغمبرش(ص) ما را گرامی داشت «و طهّرنا من الرجس» ما را از بدی پاک کرد و فرمود عبیدالله«انما یفتضح الفاسق و یکذب الفاجر و هو غیرنا» فاسق رسوا و بدکار دروغ گو است و او غیر از ما است«یا بن مرجانه» و با کلام یا بن مرجانه ، کسی جرأت نمی کرد او را خطاب کند با یا بن مرجانه اشاره به ریشه اش کند. خوب این تعداد از بانوان این گونه نقش آفرینی کردند.

اسارت زنان هاشمی از کوفه به شام
نقش آفرینی بعدی به عهده بانوان هاشمی است. ممکن است سوال کنید چرا به عهده بانوان هاشمی؟ سرش این است که از کوفه دیگر زنان غیر بنی هاشمی اسیر نبودند خانواده هایشان آمدند این زنان غیر بنی هاشمی را از اسارت نجات دادند فقط اولاد حضرت زهرا(س) و بنی هاشم به عنوان اسیر در کاروان باقی ماندند. بانوان بنی هاشم را برداشتند به عنوان اسیر بردند به شهر شام ، در شام قصه خیلی فرق می کند با کوفه، تبلیغات سنگین از یک طرف، همه لباس نو پوشیدند و همه جا را چراغانی کردند و همه جشن گرفتند فرق می کند با کوفه، حالا کوفه آشنا هستند با امیرالمومنین(ع) ولی شهر شام اصلاً بی خبر، پخش کرده بودند عده ای خارجی قیام کردند یزید خلیفه پیغمبر(ص) است همه اینها را شکست داد و زن و بچه شان را اسیر کرده و دارند می آورند. خانواده اهل بیت(ع)را آوردند در جای مخصوص که اسیرها را می آوردند آنجا بردند یزید هم بار عام داده بود. مجلس سنگین امرا و بزرگان همگی حضور داشتند، جای مخصوص برای اسیرها در نظر گرفته بودند همه خوشحال کف می زدند و هورا می کشیدند که یزید پیروز شد. آن هم باد در غب غب و با چوب دستی بر سر امام حسین(ع) می زد و سرمست از پیروزی می گفت کاش بزرگان، اقوام و اجداد من که در جنگ بدر کشته شدند بودند و می دیدند که من انتقامشان را گرفتم. این خیلی سنگین بود بر حضرت زینب(س) و فرزندان، اول کسی که شروع به حرف زدن کرد در مقابل یزید و خرد و تحقیرش کرد که به عمرش یزید چنین تحقیری در بین مردم نشده بود بانوان داغ دیده ، از سفر با چه بدبختی و گرفتاری آمده ، گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده، داغهای سنگین و مریضی ها را تحمل کرده حالا ببینید با چه دلی، با چه قوتی، با چه شجاعتی در مقابل یزید مغرور، فاطمه خطاب کرد یزید مگر کسی می توانست بگویید یزید باید هزار تا القاب برایش بیاورند. آیا بچه و فرزندان خودت راحت باشند ولی دختران رسول خدا(ص) را تو اسیر کردی و در این شهر آوردی، تا که فرمود دختران رسول خدا(ص) همه به یکدیگر شروع کردند به نگاه کردن چه خبر شده مگر اینها بچه های پیغمبرخدا(ص)هستند و به اهل مجلس فهماند اینها اولاد پیغمبرخدا(ص) و فاطمه(س) هستند که به اسارت آمدند.
سخنان حضرت زینب(س) در مجلس یزید
حضرت زینب(س) اینجا نقش کلیدی دارد بلند شدند و شروع کردند و این آیه قرآن را خواندند«ثم کان عاقبة الذین أسَائوا السُّوأی ان کذبوا بایات الله» (روم آیه 10) عاقبت گناهکاران این است آیات خدا را تکذیب و مسخره می کنند. یزید گمان کردی که ما را اسیر کردی ارزش ما را کم کردی؟ از اعتبار ما کاستی؟ حالا به کرامت خودت افزوده شده در نزد خدا تو مقرب شدی؟ حالا ذریه پیغمبر(ص) را اسیر کردی، حالا فکر می کنی تو کرامت پیدا کردی؟ ما را تحقیر کردی؟ بعد این آیه را فرمودند: ما اگر عمر می دهیم معنایش نیست که آدمهای خوبی هستند عمر می دهیم بلکه با این عمر گناهشان بیشتر بشود. بعد فرمود : آیا از عدالت است «یابن الطلقاء» ای کسی که جد ما پیغمبر(ص) اجداد تو را وقتی مسلط شد همه آنها را آزاد کرد. «یا بن الطلقاء» ای فرزند آزادشدگان، جد ما با شما چکار کرده؟ زنان و کنیزان خودت پشت پرده باشند اما دختران رسول خدا(ص) را روباز آوردی در این مجلس، آنها را اسیر کردی و شهر به شهر،داری می گردانی، حرمتشان را شکستی این از عدالت است؟ بعد گفت: این جنایت را تو از مادرت و جده ات به ارث بردی و رسواشان کرد. جده ات هند جگر خوار است. او کسی بود جگر حمزه سیدالشهدا(ع) را پاره پاره کرد. جدت ابوسفیان است سرسخت ترین دشمن پیغمبرخدا(ص) است، پدرت معاویه اینقدر جنایت کرده است رسوا کرد چنان یزید را تحقیر کرد و غرورش را شکست که هیچ وقت یزید اینگونه تحقیر نشده بود. بعد فرمودند: این بلاها باعث شده که من با تو سخن بگوییم والا اینقدر تو اندک و پست و حقیر هستی که من هرگز حاضر نبودم با تو حرف بزنم چه کنم روزگار باعث شده من با تو اینجا هم سخن شوم. بعد فرمودند: تو هرگز نمی توانی ذکر ما اهل بیت(ع) را خاموش کنی، تو فکر می کنی با شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و ذریه اش نام اهل بیت(ع) و نام امام حسین (ع) را خاموش می کنی، هرگز نمی توانی «لاتمحو ذکرنا» هرگز قدرت نداری نام ما را از روزگار محو کنی و ننگ و عار را برای خودت خریدی ، ریشه خاندان بنی امیه را نشان داد و این باعث نهضت توابین و قیام مختار شد. و اگر اسلام امروز دست من و شما رسیده از برکت حضور بانوان در کربلا است. این بخشی از مطلبی بود خدمت شما بزرگواران عرض کردم.

خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»
مجدداً از حضور همه شما برادران و خواهران مکرمه، جوانان و نوجوانان ، پسران و دختران که با شکوه در نمازجمعه حضور پیدا می کنید تشکر و قدردانی می کنم. همینطور نمازجمعه این هفته ما مهمانهایی از شهرستان کوهبنان داریم از ستاد نمازجمعه واحد خواهران در نمازجمعه حضور پیدا کردند از خواهران مکرمه مان تشکر و قدردانی می کنم.

اهمیت نمازجمعه
در توصیه به تقوا یک حدیثی در باب اهمیت نمازجمعه خدمتتان عرض می کنم بعد به نقش بانوان در انقلاب اسلامی چون ما در آستانه دهه فجر قرار داریم نقش بانوان را در پیروزی انقلاب اسلامی و نهضت و ادامه نهضت را باید بررسی کنیم.
اما حدیثی خدمتتان عرض می کنم روز جمعه خیلی قیمت دارد، نمازجمعه خیلی قیمتی است بهشتیان در بهشت روز جمعه و جهنمی ها هم در جهنم روز جمعه را می دانند. چطوری می فهمند؟ ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل می کند: «اذا کان یوم الجمعه و اهل الجنة فی الجنه و اهل النار فی النار عرف اهل الجنه یوم الجمعه» بهشتیان در بهشت می فهمند روز جمعه چه روزی است. از کجا می فهمند؟ «و انهم یزاد فی نعیمهم» نعمتهایی که داشتند آن روز اضافه می شود. بهشتیان به خاطر تفضلات و عنایات خدای متعال امروز می فهمند روز جمعه است چون در نماز جمعه حضور پیدا کردند خدای متعال جبران می کند و پاداش می دهد در روز جمعه به نمازگزاران اینقدر پاداش می دهد که می فهمند این پاداش اضافی و زیادی از ناحیه روز جمعه است چون آنها به جمعه اهمیت می دادند و از آن طرف جهنمی ها هم می فهمند روز جمعه را ، چه اتفاق افتاده است؟ چون آنها بی اعتنایی کردند آنها قدر جمعه را ندانسته اند در نمازجمعه حضور پیدا نکردند ، بی اعتنایی کردند شعله های آتش به طرفشان زیادی زبانه می کشد، شعله ها همیشه است ولی آن روز بیشتر چون کوتاهی کردند و خدای متعال آنها را مجازات می کند که حضرت می فرمایند: «یزاد فی نعیمهم» نعمتها زیاد می شود برای بهشتیان«عرف اهل النار یوم الجمعه و ذلک انّ کلهم یبطش بهم الزبانیه» دائم آتش و شعله آتش به اینها زبانه می کشد و می فهمند که این زبانه آتش به خاطر بی اعتنایی به نمازجمعه بوده است . انشاءالله من و شما کوشش کنیم و اهمیت بدهیم به نمازجمعه.

سربلندی از امتحان بسیار بزرگ
اما مطلبی که باید خدمتتان عرض کنم ما در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم. دهه مبارک فجر را در پیش داریم . مردم ایران از یک امتحان بسیار بزرگ سربلند بیرون آمدند. امتحانی بسیار بزرگ، ملت الحمدلله پیروز شدند. و توده مردم که من اعتقادم بر این است که مردم ایران تا به حال فکر می کردم که جزء خواصند، خواص جبهه حق اند ولی وقتی به کلمات حضرت امام(ره) مراجعه کردم دیدم که امام خیلی عالی توصیف کردند. امام (ره) می فرمایند: ملت ایران جزء بهترین خواص جبهه حق اند. الحمدلله ملت ایران از امتحان بزرگ، حضور در انتخابات یک امتحان بزرگ بود. حضور 40 میلیونی مردم و نظام اسلامی را مستحکم کرد و توان نظام اسلامی را به رُخ دنیا کشید بعد از 30 سال از انقلاب هنوز نظام جمهوری اسلامی این توان را دارد که 40 میلیون مردم را به صحنه بیاورد و حرکت کنند و رأی بدهند و هیچ نظامی در دنیا اینگونه توانی ندارد و انقلابات دیگر بعد از 3 الی 4 سال خاموش می شود و از بین می رود . هیچ انقلابی نتوانست همچین کاری را انجام بدهد. نظام جمهوری اسلامی بعد از 30سال حضور 40 میلیونی مردم و رأی بسیار بالا را دارد و بعد از انتخابات شروع فتنه ها و گرفتاری برای نظام جمهوری اسلامی باز در نهم دی ماه کاری شد جانانه به دفاع از ولایت ، به دفاع از حضور میلیونی که در پای انتخابات بوده ، به دفاع از رأی خود و به دفاع جانانه از ولی فقیه در مقابل تمام دشمنان، به دفاع از ارزشهایی که امام برای ما خلق کردند، دفاع از امام، دفاع از شهدا، دفاع از اسلام ناب آن راهپیمایی بسیار با شکوه اینها امتحاناتی بود که ملت بزرگ ایران پشت سرگذاشت. با بصیرت، روشنگری، راهنمایی، دیدالهی که خدای متعال نصیب این مردم کرده است. که در عصر غیبت پرچم اسلام ناب را بر دوش گرفتند و زمینه ساز ظهور حضرت صاحب الامر(عج) هستند. این مردم به صحنه آمدند و کار را تمام کردند و الا مشکلات ، فتنه ها کار خودش را می کرد.
ما بزرگ داشت دهه فجر را در پیش داریم اهداف بزرگ انقلاب را باید بشناسیم من می خواهم به این مطلب را اشاره بکنم.

نقش برجسته بانوان در انقلاب اسلامی
بعد می پردازم به صحبتهای مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) درباره نقش بانوان در انقلاب اسلامی و حضور جانانه و شجاعانه بانوان در تمام مراحل انقلاب تا به امروز ، نقشی واقعا برجسته است. با حفظ حجاب ، با حفظ عفت هر جا که نظام جمهوری اسلامی نیاز داشته بانوان حضور پیدا کردند در راهپیمایی، انتخابات، حمایت از اسلام، از دین خدا، از رهبر معظم، در نماز جمعه، در نمازجماعت، در مدارس ، در دانشگاه و هر کجا که واقعا نیاز بوده بانوان ما حضور پیدا کردند.

عیب تفکر غربی درباره زن
ما اگر نگاهی به زن در کشورهای غربی بیندازیم می فهمیم کشور اسلامی چه کرده است. دنیای غرب زن را از درون خانه به صحنه اجتماع ، به صحنه اقتصاد و صحنه سیاست آورده است اما در واقع از درون زن را تهی کرده است.

ارمغان غرب نسبت به زنان
زن حضور شخصی دارد ولی شخصی بی بها. در جوامع غربی زن نقش مادری اش را از دست داده، همسری اش را از دست داده است. اسیر شده ، اسیر سرمایه داران و تبلیغات کمپانی ها شده مثل یک کالا با زن برخورد می شود به اسم آزادی در گرداب فساد و ستم جنسی ، در استفاده ابزاری زن در جوامع غربی و شرقی گرفتار شده در واقع بردگی است. بردگی مدرن، زنان غرب امروز برده هستند منتهی یک بردگی مدرن اسیر سرمایه داران، گسترش فحشاء و فساد، تک زیستی جوری شده شما در تلویزیون بارها دیدید فیلمها را زن و مرد جدا از هم زندگی می کنند هم جنس گرایی، سقط جنین، فرزندان نامشروع، مشکلات روحی، تضعیف بنیاد خانواده، دوری عفت و حیاء و مشکلات روانی فراوان ارمغان غرب است. غرب الان زنانش این چنین وضعیتی دارند.

نقش مثبت سازنده زن و دختر ایرانی
ولی حضور زنان از برکت انقلاب ، امام (ره) سهم بزرگی را به خودشان اختصاص دادند. امروز زن نقش مثبت و سازنده پیدا کرده من اندیشه حضرت امام(ره) را آن دیدی که نسبت به بانوان ما دارند بخشی از آن را خدمتتان عرض می کنم.

زنان از دیدگاه امام خمینی(رحمة الله علیه)
امام (ره) می فرمایند: من افتخار می کنم به زنان ایران که تمام نقشه های دشمن را نقش برآب کرد. می فرمایند: نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است. برای اینکه بانوان علاوه بر خودشان قشر فعال در جامعه هستند. قشرهای فعال را در دامنشان تربیت می کنند.
امام (رحمة الله علیه) می فرمایند: من در جامعه زنها یک جور تحول عجیبی می بینم که بیشتر تحولی که در مردها پیدا شده است.اینجانب به زنان پر افتخار ایران مباهات می کنم. تمام تبلیغات و توطئه های دشمن را نقش بر آب کردند. حضرت امام (ره) پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون همه بخصوص بانوان می داند تا جایی که می فرمایند: بانوان رهبر نهضت ما هستند شما بانوان شجاع دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه کردید . می فرمایند: بانوان ایران در این نهضت و انقلاب سهم بیشتری از مردان دارند. این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم.
یا می فرمایند: چه افتخاری بالاتر از اینکه زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق و پس از سرکوبی آن هستند و جایی دیگر می فرمایند: بانوان ما بودند که شاه را بیرون کردند و همینطور صحبتهای مهمی که حضرت امام(ره) در زمینه نقش بانوان در انقلاب اسلامی دارند حالا فرصت نمی شود آن بقیه را عرض کنم ان شاءالله در مناسبتی خدمتتان عرض کنم.

سخنان بسیار مهم رهبر عزیز و بزرگوار
نکته دوم سخنان بسیار مهم رهبر عزیز را ما داشتیم به اختصار عرض می کنم. دو مطلب بسیار مهم در سخنان مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) بود که همه ما باید به آن توجه کنیم.

شناخت لحظه ها و اقدام به هنگام
شناخت لحظه ها و اقدام به هنگام ، لحظه ای که نیاز باشد حضور داشته باشیم . اقدام مناسب را انجام دهیم آن کار ارزشمند است. بعد اشاره کردند به نهم دی که ملت به موقع خوب تشخیص دادند و به موقع خوب حضور پیدا کردند و حمایت خودشان را اعلام کردند. بعد یک مثالی زدند شما ببینید در کربلا یاران امام حسین(ع) به موقع اثر گذار بودند. توابین 5 هزار نفر هم شهید شدند. سال 65 هجری توابین به سرپرستی سلیمان بن صُرد قیام کردند که 5 هزار نفر بودند. و همه اینها به شهادت رسیدند. یعنی اینها شهیدند و آنهایی که در کربلا بودند شهیدند اما کدام از اینها مهمتر است؟ حُر اگر آن لحظه توبه نکرده بود و نیامده بود حالا بعداً شهید می شد مهمتر بود یا آن لحظه ای که به سیدالشهدا(ع) پیوست؟ زهیر آن لحظه را خوب تشخیص داد و همراه امام شد آن کجا و شهادت سلیمان بن صُرد کجا؟ توابین 5 سال بعد آمدند توبه، گریه، زاری، قیام و مبارزه کردند بعدش هم شهید شدند اگر این 5 هزار نفر آمده بودند سیدالشهدا(ع) را همراهی کرده بودند چه بسا این اتفاق نمی افتاد؟ اگر مسلم بن عقیل را در کوفه 5 هزار نفر رها نکرده بودند چه بسا قصه خیلی فرق می کرد. این خواص و این افراد فهمیده آن لحظه که باید در صحنه باشند ، اگر نباشند چه فایده ای دارد؟ اینکه مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) فرمودند: شناخت لحظه ها و انجام کار مناسب این یک توصیه بسیار مهم است. یک توصیه دیگر فرمودند: درباره فتنه دو پهلو نمی شود حرف بزنید بالاخره آنهایی که خواص هستند باید روشنگری کنند کسانی که آمریکا از آنها حمایت می کند ،صهیونیستها حمایت می کنند سلطنت طلبها حمایت می کند. آمدند مرگ بر اصل ولایت فقیه گفتند، مرگ بر امام گفتن، به رهبری توهین کردند، به مردم توهین کردند، پرچمهای سیدالشهدا(ع) را به آتش کشیدند بیش از هزار نفر نیروی انتظامی را مجروح کردند. حدود ده تا بسیجی به شهادت رسیدند حتی فرصت نشد برای بسیجی ها مجلس ختم گذاشته شود این همه جنایت کردند بعدش بگویند اینها مردم خداجو و عزادار امام حسین(ع) بودند.این همه جنایت کردند و بعد گفته شود خداجو و برای امام حسین(ع) است.یکی از سایتهایی که در خارج از کشور است اعتراض کرده به موسوی که چرا می گوید امت خداجو ما اصلا خدا را قبول نداریم. ما در این فتنه سبز هستیم. تصریح کرده این نکته را در سایتش نوشته است نوشته سکولارها بی دینها، کمونیستم ها در جنبش سبز هستند. همه در این جمع شدند چرا شما می گویید خداجو، ما هرگز این حرف را قبول نداریم، ما اصلا دنبال خدا و امام حسین(ع) نیستیم ما دنبال نابودی نظام جمهوری اسلامی هستیم. خودشان اعتراض می کنند. این خواص جبهه حق آنهایی که خودشان را وفادار می داند به امام و رهبری به نهضت اسلامی ،اینها باید واقعیتها را برای مردم بگویند ، دو پهلو نمی شود حرف زد، سکوت نمی شود بکنیم بالاخره اینها آمدن این همه جنایت کرده و آمریکا حمایت کرده شما قبول دارید یا ندارید؟ اگر قبولشان ندارید بگویید ما قبولتان نداریم ، چرا سکوت می کنید؟ چرا حرف دو پهلو می زنید، اگر دو پهلو حرف زده شود بیشتر غبارآلود می شود، دشمن همان تعبیری که همه بارها گفتند گرگ لباس میش می پوشد اگر چوپانی که می فهمد این گرگ است به مردم هشدار ندهد گرگ آمده گرگ آمده مردم متوجه نمی شوند. آیا خواص جبهه حق نمی فهمند که اینها منافقین بودند؟ نمی فهمند که اینها سلطنت طلبها بودند؟ نمی دانند که آمریکاییها نظام اسلامی ما را هدف قرار دادند والله می فهمند چرا اینجور؟ چه باعث شده پشت کنند به امام؟ چه بدی از امام و رهبری و خانواده شهدا و اسلام دیدند؟ که از این مردم روی گردان می شوند بروند سمت دشمن ، چرا می خواهند دست دشمن را باز بگذارند؟ آمریکا را شما نگاه کنید در هایتی بعضی ها می گویند زلزله را خودش ایجاد کرده به اسم کمک، ده و دوازده هزار نیرو آورده در کشور فقیر 9 میلیونی برای چه؟ از این موقعیت اینها استفاده کنند و نفت اینها را غارت کنند. دشمن به جمهوری اسلامی نظر دارد این گلوگاه او است.هم نفت و هم امکانات و همه چیز اینها می خواهند دوباره برگردندد. این که خیلی واضح است. این همه دشمن دارد تلاش می کند برای چه؟ برای اینکه بشکند قدرت را، این نظام را وقتی مسلط شوند آن وقت می گذارند انتخابات برگزار شود؟ آن وقت می گذارند کسی حرف بزند زبان همه را از کام می برند. ببینید در زندانها چه کردند اینها؟ آمریکایی ها ، اصلا نمی توانند اسلام ناب را تحمل کنند این خیلی واضح است یا آدم باید جبهه حق را که از امام شروع شده و پرچمش هم امروز بدست رهبر عزیز و بزرگوار است. این ملت، خانواده شهدا، رزمندگان و آدمهای خوب یا باید اینها را داشته باشد یا برود سراغ استکبار، آمریکا و جاده صاف کن آنها باشد این دو دو تا چهار تا است این خیلی واضح است. بحث اصلاح طلبی و اصول گرایی، چپی و راستی والله نیست. بحث سر اصل نابودی اسلام است. نابودی راه امام است. همه زحماتی که امام در این سالها کشیدند نابود کنند. مطلبی که مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) دارند همین نکته است.
چند مناسبت کوتاه یکی وفات مرجع بزرگ آیت الله مرعشی را داریم خدا رحمت کند این مرجع بزرگ را و 24 و30 دی ماه هم بحث شوراهای آموزش و پرورش بوده که انشاء الله همه مومنین کمک کنید هم مشارکت مادی و معنوی در امر آموزش و پرورش.
والسلام علیکم و رحمة الله
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.