سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

حقیقت استکبار جهانی

بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه های نمازجمعه 8/8/88
به امامت حجت الاسلام حاج آقا ابراهیمی
خطبه اول
ولادت با سعادت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) را به همه شما ارادتمندان ، دوستداران ، شیعیان ، به جوانان عزیز پسران، دختران و نوجوانان تبریک عرض می کنم.
ان شاء الله پیرو این امام بزرگوار باشیم ، از زیارت و از شفاعت امام هشتم(ع) همه ما را بهرهمند بشویم . این خطبه را اختصاص می دهم به زندگی امام هشتم(ع) .

کرامات امام هشتم (علیه السلام)
امام هشتم (ع) خیلی بزرگوار است . یک سالی جلسه آموزشی در مشهد داشتیم. عزیزانی که از روحانیون در آن جلسات آموزشی حضور داشتند هر کدام به تناسب بعضی از داستانهای که برای خودشان اتفاق افتاده بود و داستانهای که از افراد مؤثق شنیده بودند نقل کردند. امام هشتم (ع) به همه عنایت دارند، به همه لطف دارند. امام و ائمه پدر مهربان ، واقعا از مادر مهربانترند. استادمان در آن جلسه تعریف کرد که یک خانواده ای از یک شهردوری آمده بودند به پابوس امام رضا (ع) ، فرزند این خانواده داشت که به باباش گفته بود که بیا بریم چلوکبابی یک غذای خوبی برایمان بخر، هرچه این بچه اصرار می کرد چون وضع مالی خوبی آن زائر نداشتند، موافقت نکرده بود. گفتند روز آخر شد. روز آخری آمده بودند که خداحافظی کنند از مرقد امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع) آن لحظه آخر در صحن ، آن بچه گفته بود یا امام رضا (ع) ما چند روزمهمان شما بودیم و یک غذای خوبی نخوردیم . این همه به بابا اصرار کردم غذای خوبی برایم بخرد ، لابد غذایی امام رضا (ع) هم نصیبش نشده بود. چند روزی اینجا بودیم یک غذای خوبی نخوردیم . این خانواده خداحافظی کردند و رفتند. بعد ایشان توضیح داد در یک روستای یک نفر خواب امام رضا (ع) را دید . آقا فرمودند: تعدادی از زائران ما فردا از اینجا رد می شوند و اتوبوسشان خراب می شود و اینها این تعداد هستند ، می روید یک غذای خیلی خوبی برایشان می پزی و اسم غذا هم را بیان می کنند که آن بچه خواسته است. اتوبوسشان پنچر می شود تا زمانیکه اینها ماشینشان را درست می کنند شما اینها را دعوت می کنید به نهار مخصوصا این بچه را و از طرف من این بچه را تو ببوس و هرگز کرم من اجازه نمی دهد که زائرانم از من درخواست کنند و من جواب رد به آنها بدهم ولو یک بچه کوچکی باشد، ولو یک بچه ای از من درخواست غذایی کرده باشد. این بنده خدا از خواب بیدار می شود و تدارک غذا را می بیند . نزدیک این روستا ماشین خراب می شود و به زائران حضرت می گوید همه شما مهمان من هستید و حضرت رضا (ع) دستور دادند که شما را مهمان کنم . حتی فلان بچه مهمان من است و دعوت می کنند و می روند اینگونه امام رضا (ع) به زائرانشان خیلی ارادت دارد ، خیلی علاقه دارد، و داستانها در این زمینه خیلی زیاد است امروز روز ولادت این امام رئوف است. سال 148 امام رضا (ع) بدنیا آمدپدری چون باب الحوائج ، مادری چون خانم بزرگوارمادر امام رضا (ع) خانم نجمه ، ان شاءالله هر کدام شما مدینه رفتید در مشربه ام ابراهیم حتما به زیارت مادر امام رضا (ع) بروید . مشهدیها وقتی می روند مدینه دنبال مشربه ام ابراهیم می گردند تا مادر امام رضا (ع) را زیارت کنند ، 6 کیلومتری با حرم فاصله دارد. مادر بزرگوارشان نجمه خانم ، عرب نیست همان طور که مادر امام سجاد (ع) ایرانی است ، مادر امام زمان (عج) رومی است . مادر امام رضا (ع) عرب نیست از مغرب کشورهای آن زمان بوده و از اندلس و اسپانیا مناطق اروپا فعلی ، آن زمان کشورها حد مرزشان فرق می کرده است. و اهل اروپای فعلی بوده است طبق نقل کتاب زندگانی چهارده معصوم (ع) آقای عمادزاده که یکی از راویان حدیث می فرماید: که امام موسی ابن جعفر (ع) به من گفتند: که فلان تاجر از مغرب (یعنی اروپای فعلی) آمده به بغداد همراه خودش کنیزانی آورده بیا با هم بریم یک کنیزی در بغداد بخریم حرکت کردند آمدند بغداد آن کنیزفروش را امام پیدا کردند . گفتند که کنیزداری؟ گفت بله ، یکی ، دو، سه تا آوردند . امام فرمودند: نه. کنیز دیگری نداری؟ گفت کنیزی دارم بیمار و مریض است . امام فرمودند: همان کنیز را بیاور. گفتند: نه . آن را نمی آورم . روز بعد به همان صحابی گفتند: که برو با این مقدار پول کنیز بخر. وقتی من آمدم این کنیز را بخرم. گفت: برای کی می خواهی؟ برای چه شخصیت می خواهی ؟ برای چه خاندانی می خواهی ؟ گفتم : برای بهترین آدم . گفت : از کدام طایفه؟ گفتم : از طایفه بنی هاشم . گفت : از نسل چه کسی؟ گفتم از نسل فاطمه زهرا (س) . سوال کردم برای چه شما این سوالها را می کنید؟ گفت: برای اینکه در مغرب وقتی من این کنیز را خریدم یکی از راهبه های مسیحی به من گفتند: این کنیز را برای چه کسی خریدی؟ گفتم : برای خودم. گفت: نه این کنیز نصیب مرد بزرگی در مشرق زمین می شود، این نصیب تو هرگز نخواهد شد . روی این جهت می خواستم خاطرم جمع شود ببینم این کنیز بدست چه کسی می افتد. گفتم : بله این را برای امام موسی جعفر (ع) خریدم . گفت : وقتی آمدم برای امام هفتم (ع) جانها فدایش تعریف کردم . امام فرمودند: درست است فرزندی از ایشان بدنیا می آید که شرق و غرب نذیری ندارد. مثل چنین روزی درآن تاریخ ، پنجشنبه یا جمعه بوده یازدهم ماه ذیقعده سال 148 امام رضا (ع) بدنیا آمد و سال 203 هم به شهادت رسیدند. حدوداً 55 سال سن امام است .

شخصیت فراگیر امام رضا (علیه السلام)
حرف در باب شخصیت امام رضا (ع) بسیار زیاد است و حرفهای زیادی را در باب امام بزرگوار می شود گفت. از بعد علمی امام نظیر ندارد. امام رضا (ع) سه سال ایران بودند . ما فکر می کنیم که امام رضا (ع) چقدر در ایران بودند. امام سال 200 آمدند به ایران و سال 203 هم به شهادت رسیدند یعنی 3 سال امام رضا (ع) در ایران ما بیشتر نبودند . البته ایران بزرگ آن زمان که مرو هم شامل می شد.

طرفند مأمون برای شکستن قداست امام رضا (علیه السلام)
مامون برای اینکه امام را بشکند از تمام طوائف ، بزرگانشان را دعوت کرد. بزرگان مسیحیت ، بزرگان یهودیت ، بزرگان زردتشتی، بزرگان ستار پرستی ، افراد مختلف ، اقشار مختلف ، فیلسوفان، متکلمان ، هر که حرفی برای گفتن داشت در حد 30هزار نفر نوشتند. مأمون از سراسر دنیای اسلام ، آن زمان که بخشی بزرگی از کره زمین را فرا گرفته بود دعوت کرده بوده، آمده بودند. مناظرات مختلف تا اُبهت امام رضا (ع) را بشکند ، تا از جهت علمی بر امام رضا (ع) غلبه کند. یکی از اهداف مأمون ، وقتی که مناظرات می خواست تشکیل شود از این جلسۀ علمی اصحاب می ترسیدند. امام فرمودند: نگران نباشید مأمون چه موقع پشیمان می شود از این کارش ، وقتی ببیند که من با مسیحی ها از کتاب خودشان ،با یهود از کتاب خودشان، با ایرانی ها با زبان فارسی خودشان، با رومی ها با زبان خودشان، و با هر گروهی با لغت خودشان، با زبان فصیح از کتاب خودشان استدلال کنم بر توحید و نبوت و امامت ، وقتی مغلوب شدند و اعتراف کردند آنوقت مأمون پشیمان می شود که عجب کاری کرده و در جایگاهی قرار گرفته که شایستگی آن را ندارد. خوب این بحث های مختلف امام تشکیل دادند با سران علمای آن زمان و همه مغلوب شدند.

اهداف مأمون از آوردن امام با ایران
بحثی که این خطبه می خواهم خدمتتان عرض کنم آمدن امام رضا (ع) به ایران است. مأمون برای اینکه پایه های قدرت خودش را محکم کند و ایرانی ها که علاقه به اهل بیت (ع) داشتند و به طرف حکومت طاغوتی خودش جذب کند و از طرفی بر امام رضا (ع) تسلط داشته باشد و امام را زیر نظر داشته باشد و با بودن امام در حکومت او را تایید کنند و از نهضت های علوی جلوگیری کند. امام را دعوت کردند که بیایند به ایران، گروههای رفتند امام قبول نکردند. پخش کردند که ما می خواهیم خلافت را واگذار کنیم . خلافت را واگذار کنیم به بنی هاشم، بنی عباس می خواهد خلافت را واگذار کند به آل ابوطالب .

خنثی سازی توطئه مأمون توسط امام رضا (علیه السلام)
شیعیان آن زمان خیلی خوشحال شدند، خوب شد حالا حکومت ، حکومت دینی و اسلامی می شود و ما هم راحت می شویم . بعضی ها به امام رضا (ع) تبریک می گفتند. بعد امام این توطئه مأمون را خنثی کند با راههای مختلفی از جمله: روزی امام می خواستند حرکت کنند چند نوبت آمدند به زیارت قبر مطهر رسول خدا (ع) در هر نوبت بلند بلند امام گریه می کردند . حالا اگر کسی می خواهد ولیعهد بشود دیگر گریه ندارد . امام با گریه های خودشان اعلام می کردند کاسه ای زیر نیم کاسه ای است . سادات ، بزرگان ، شیعیان بدانید چه اتفاقی دارد می افتد . یکی از کارهای دیگر این بود که امام فرمودند که من دارم می روم و در غربت به شهادت می رسم همین الان تا من زنده هستم برایم عزاداری کنید یعنی امام دستور دادند سادات ، شیعیان ، شعراء جمع بشوند برای امام رضا (ع) در زمان حیات خودشان عزاداری کنند که اعلام کردند که مأمون نقشه شهادت و کشتن من را دارد نه در واقع نقشه واگذاری حکومت ، امام حرکت دادند و سادات زیادی همراه امام آوردند. بعد از ورود امام رضا (ع) دو گروه سادات وارد ایران شدند یکی از سادات با سرپرستی حضرت معصومه (س)، یک گروه از کاروان از سادات با سرپرستی شاه چراغ احمد ابن موسی (ع) . امام رضا (ع) با حضرت معصومه (س) و شاه چراغ (ع) از یک مادر بودند ، البته حضرت برادران و خواهران دیگری هم داشتند. ولی با شاه چراغ احمد ابن موسی (ع) و حضرت معصومه(س) از نجمه خاتون هستند. در نتیجه اینها خیلی علاقه داشتند به برادر و حضرت معصومه (س) مثل حضرت زینب (س) نتوانست دوری برادر را تحمل کند دو کاروان تشکیل شد و آمدند هر دو ناکام حالا آنها خودش جریان دارد و فرصت نیست که من خدمتتان عرض کنم ولی کتاب نفیس شبهای پیشاور را پیدا کنید و مطالعه کنید از سلطان واعظین است در پیشاور پاکستان ایشان سخنرانی بسیار مهمی داشته و مناظرات خیلی خوبی داشته است و خیلی از طوائف اهل سنت شیعه شدند . خیلی از مطالب بلند آنجا گفته شده از جمله گروه سادات احمد ابن موسی (ع) شاه چراغ و چگونه به شهادت رسیدن ایشان چه اتفاقی افتاده است کتاب خیلی جالبی است بتوانید مطالعه کنید بسیار مفید است. امام را از مدینه آوردند به بصره و از بصره آوردند اهواز ، از اهواز تا نیشابور خیلی روشن نیست که امام در این مسیر اهواز تا نیشابور آیا از راه کویر رفتند ؟ آیا از راه کوهستان رفتند ؟ از کجای مسیر رفتند تا نیشابور جاهای مختلفی نقل شده است چون کتابهای در این زمینه درباره امام رضا (ع) نوشته شده مطالعه کنید . قدمگاههای زیادی هست که مشهور به اینکه امام هشتم (ع) وقتی به ایران آمدند اینجا نماز خواندن و چند روزی بودند. جاهای مختلفی نقل شده مثلا از اهواز ، شیراز ، کرمان و همینطور به شیراز ، به یزد و حتی نائین ، قم و اینجا هم نقل شده و مسیرهای متفاوتی از امام نقل شده مثلا در قم مدرسه ای هست که هنوز چاهی در آن مدرسه هست که حوزه علمیه ساخته شده به نام مدرسه رضویّه مشهور است . امام رضا (ع) وقتی آمدند در این مدرسه بودند . در یزد قدمگاههی خیلی مختلفی است که ساخته شده که امام هشتم (ع) آمدند در این قدمگاهها نماز خواندند.

ورود امام رضا (علیه السلام) به نیشابور
در این مسیر که آقا آمدند خیلی جریانات اتفاق افتاده تا نیشابور. اوجش نیشابور بوده است مردم نیشابور آن سال 200 ، بیست هزار از این مردم دانشمند قلم بدست و دانشجو بودند یعنی زمانی که اروپا در اوج توحش به سر می برد اینجا مهد تمدن بوده ، قلم بوده ، کاغذ بوده هنوز اروپا کاغذ کشف نکرده بودند و نمی دانستند ولی در سال 200 ، بیست هزار نفر قلم بدست آماده نوشتن. امام چند روزی را در نیشابور بودند روزی می خواستند حرکت کنند بزرگان جمع شدند بیست هزار نفر دور امام را گرفتند از امام ، بزرگان آن مردم ، آن زمان آمدند جلوی امام گرفتن آقا خواهش می کنیم یک حدیثی را از پدران بزرگوارتان برای ما نقل کنید. امام سوار بر هودج که با گلها تزیئن کرده بودند، امام یا غلامانی که بودند پرده را کنار زدند به مجردی که چشم مردم به جمال منوّر امام هشتم (ع) افتاد ناخدا آگاه اشک از چشمان مردم جاری شد . آنهای که به زیارت حضرت امام خمینی (ره) رفتند می دانند چه می گویم ، وقتی وارد حسینه جماران می شدید چهره منوّر امام را می دید آدم خود به خود از شوق گریه می کرد. حالا امام معصوم (ع) را ببینید و اصلا غلغله شد ، جمعیت موج می زد و همه دلشان می خواست چهره دلربایی امام را ببینید امام اشاره کردند جمعیت ساکت شد.

حدیث سلسلة الذهب
امام رضا (ع) با بسم الله شروع کردند و فرمودند : من از پدر خود موسی ابن جعفر (ع) ، امام موسی ابن جعفر (ع) از پدر خود امام صادق (ع) و همینطور تا از امام حسین (ع) شهید کربلا از امیر المومنین (ع)، از رسول خدا (ع) ، از جبرئیل امین ، این شد سلسلة الذهب . جبرئیل امین از خدای متعال این حدیث محکم را در آن زمان برای مردم بیان کردند: «کلمة لا اله الا الله حصنی و فمن قالها دخل فی حصنی و فمن دخل فی حصنی امن من عذابی » البته تعبیرات مختلفی هم از این روایت نقل شده است ولی مضمونش همین بود که برایتان نقل کردم . خدای متعال می فرماید: قلعه محکم من «لا اله الا الله » است هرکس «لااله الا الله » بگویید در قلعه محکم من وارد شده ، عذاب من شاملش نمی شود یعنی هر کس اهل توحید شد او از عذاب در امان است . امام پرده را کشیدند و بزنگاه سیاسی مطلب اینجاست . پرده را کشیدند ، حرکت کردند، تمام نگاهها به امام جمع شد ، تمام توجهات به سمت امام دوخته شد . امام دوباره پرده آن هودج را کنار زدند فرمودند: «به شرطها و شروطها و انا من شروطها» توحید را در کنار امامت مطرح کردند . فرمودند : به شرطی «لا اله الا الله» شما را از جهنم نجات می دهد به شرطی که من امام هشتم (ع) به عنوان امام قبول داشته باشید نه مأمون خلیفه عباسی را ، نه طاغوت را ، به شرطی ولایت اهل بیت (ع) را پذیرا باشیم نه ولایت باطل را. این «لااله الا الله» وقتی اثر دارد که جانشین پیغمبر خدا (ع) را پذیرا باشید نه باطل را. خوب این حدیث امام آنجا فرمودند. حرکت کردند . محدودیتها برای امام بیشتر شد. بعد از آن امام رفتند به سرخس مأموران » مأمون عباسی دیگر اجازه نمی دادند که مردم با امام ملاقات کنند و قبل از سرخس به طوس رسیدند . طوس 10 فرسخ تا نیشابور فاصله داشته و قدمگاههای در طوس هم ساخته شده و مرکز فرمانروایی حاکم خراسان آن زمان شخصی بود به نام حمید بن قحطبه و در طوس نماینده حکومت بود استاندار بود. امام بر او وارد شد. بعد امام آمدند قبه هارونیه که امروز زیارتگاه امام هست . قبر هارون را و اطرافش خط کشیدند و فرمودند که تربت من در اینجاست . شیعیان اینجا به زیارت من می آیند و از شفاعت من بهرهمند می شوند . تربت من در اینجاست. بعد امام قرآنی داشتند که استاندار آن وقت حمید ابن قحطبه که این قرآن را که یادگار از اجدادتان است درخواست کرد که امام به او بدهد. آقا فرمودند : به شرطی که این منطقه را به ما بفروشید و امام محل دفن خودشان و حرم که الان است از حمید ابن قحطبه آن زمان که در اختیار او بود خریدند از جمله جاهایی که امام وارد شد سناباد بود. مردم آن زمان خیلی فقیر بودند . امام تکیه دادند به کوه گفتند خدایا به این کوه برکت بده به غذایی که در ظرفهای از این کوه ساخته می شود برکت ده و خودشان دستور دادند و یک کار اقتصادی کردند برای مردم آن منطقه و آن کسانی که سنگ تراش بودند شروع کردند از کوه سنگها را تراشیدن و ظرفهای سنگی درست کردند یک رونق اقتصادی هم به مردم آن منطقه دادند. مهمترین بخش سیاسی زندگی امام در مرو اتفاق افتاده است. یکی ، دو روز که امام خستگی سفر از تنشان افتاد و چهار ماه این سفر طول کشید. مأمون آمد و گفت خلافت را به شما واگذار می کنم. شما بشوید پیشوا و خلیفه . امام می دانست که دروغ است به هیچ عنوان زیر بار نرفتند. مأمون افراد مختلفی فرستادند امام زیربار نرفتند. در یک جلسه ای مأمون گفت اگر خلافت را نمی پذیری باید ولیعهد من بشوید. مأمون خیلی زیرک بود، عالم ترین حاکم بنی عباس بود. امام محکم گفتند : مأمون اگر حکومت حق توست حق نداری به کسی ببخشی و اگر غصب کردی مال تونیست که می خواهی ببخشی. امام محکم جواب مأمون را دادند، مأمون برآشفت گفت: علی ابن موسی الرضا (ع) همانطور که جدت علی (ع) مجبور شد زیربار بیعت برود تو هم مجبور می شوی ، یا می پذیری یا شما را به شهادت می رسانم. امام فرمودند: اگر پای قتل در کار باشد من می پذیرم ولایت عهدی را اما مشروط به اینکه هیچ عزل و نصبی نکنم . چون مأمون هدفش این بود که امام بیاید داخل حکومت، و آمدند همان و تایید حکومت غاصب همان، تایید حکومت طاغوت همان، آن شیوه را می خواهد بکار ببرد و کار بکند که مردم ایران و سادات دیگر علیه خودش قیام نکنند امام می دانستند مسئله را. خوب روزی که بنا شد ولیعهدی را در واقع اعلام کنند در یک تالار بزرگ ، مجلس آراسته ، کشوری و لشکری همه جمع ، مردم باید با سه نفر بیعت کنند حالا ببینید . اول با مأمون به عنوان امیرالمونین خلیفه مسلمانان . دوم با امام رضا (ع) به عنوان ولیعهد و سوم به سهل به عنوان وزیر به هر سه مردم می بایست بیعت کنند.شعراء آمدند شعر خواندند.

امام رضا (علیه السلام) و شعرای مدافع اهل بیت(ع)
از جمله کسانی که شعر خوانده است دعبل خزاعی است. دعبل خزاعی یکی از شعرای ناب اهل بیت (ع) ، مدافع اهل بیت (ع) و رسوا کننده طاغوت هاست. یک بیت شعرش کمر طاغوت آن زمان را می شکست. خودش می فرماید 50 سال است من چوبه دار را بر پشت خودم حمل می کنم. شعرهایش چنان پخش می شد در سراسر دنیای اسلام. وقتی مادران می خواستند بچه هایشان را خواب کنند شعرهای دعبل را می خواندند، ساربانان وقتی شتران خودشان را هی کنند شعرهای دعبل را می خواندند. صدا و سیما نبود آن زمان ولی این اشعار حماسی و دفاع از اهل بیت (ع) اینطور پخش می شد. دعبل آمد آقا اجازه بدهید این شعر را برای شما بخوانم دعبل مدارس آیات را خواند تا رسید به اشعاری که فرزندان پیغمبر(ص) چگونه به شهادت رسیدند. رسید به نحوه شهادت امام حسین (ع) به مجردی که به شعر امام حسین (ع) رسید امام شروع کرد به گریه کردن و امام از هوش رفت. خادم امام را به هوش آورد. امام فرمودند: دوباره شعر را تکرار کن ، امام آنقدر گریه کردند و دوباره از هوش رفتند. سه مرتبه این شعر را تکرار کردند. دعبل پیش امام رضا (ع) این شعرهایش را تکرار کردند تا رسید به اینجا :
« و قبر ببغداد لنفس زکیه تضمنها الرحمن فی الغرفات»
از فرزندان حضرت زهرا (س) امام موسی ابن جعفر (ع) که قبرشان در بغداد است. بعد امام فرمودند: دعبل دو بیت را به شعرهایت اضافه کنم؟ دعبل گفتند: بفرمایید.
«وقبر بطوس یالها من مصیبه الحت بها الاحشائ بالزفرات
الی الحشر یبعث الله قائماً یفرج عنا اللهم و الکربات »
یک قبری در طوس است که تا قیامت دلها می سوزد و تا زمانی که امام زمان (عج) ظهور کند دیگر غم و غصه ها برطرف شود. دعبل سوال می کند بقبر بطوس منظور قبر کیست؟ امام فرمودند: قبرمن است در طوس مرا به شهادت می رسانند و مرکز اجتماع شیعیان من می شود . شعر که تمام شد ده هزار درهم امام هدیه دادند به دعبل ، دعبل گفت : اگر آقا می شود یک پیراهنی از خودتان را به من صله دهید. امام پیراهنی که 1000 رکعت نماز و چقدر ختم قرآن انجام داده بودند به دعبل هدیه دادند. به خانمها گفتند هر چه زیور دارید به دعبل هدیه بدهید . دعبل حرکت کردند از مرو آمدند به طرف قم، دزدان حمله کردند. قافله را اسیر کردند و دستهای دعبل را بستند. دعبل دید که آن دزد تک بیتی از شعر خودش را که مرو خوانده این دزد دارد می خواند.« اری فیئهم بینهم متقّسما» ملشان بین آنها تقسیم شده و اینها می خواهند اینها را بکشند. دعبل سوال کرد از دزد می دانی این شعر مال کیست؟ گفت: این شعر مال دعبل است . دعبل را می شناسی؟ گفت : نمی شناسم. دعبل گفت : می دانی این شعر را کجا خوانده است؟ دزد گفت: این را در محضر امام رضا (ع) خوانده است . گفت: دعبل من هستم. دزد گفت: تو دعبل هستی ؟ گفت : بله. فوراً دعبل را برداشت آورد پیش رئیس دزدها ، گفت : این دعبل است . گفت: اگر راست می گویی دعبل هستی بقیه اشعارش را بخوان . دعبل بقیه اشعار را خواند و به برکت دعبل آزاد شدند وهمه اموال قافله را پس دادند. تا اینکه آمد به قم. جوانهای قمی آمدند پیش دعبل گفتند: لباس امام رضا(ع) به 30 هزار درهم می خریم. اصرار کردند که این لباس را به ما بفروش . گفت: نمی فروشم . زدند دعبل را و پیراهن را از او گرفتند. دعبل شروع کرد به گریه کردن و گفت شکایت شما را به امام رضا (ع) می برم. گفتند: مگر اینکه راضی بشوی که این پیراهن را به ما بفروشی. بالاخره اینقدر دعبل جزع و فزع کرد تا بالاخره یک آستینی از پیراهن امام رضا (ع) و با آن پول دعبل را راضی کردند. از آنجا حرکت کرد آمد به شهر خودش دید یک کنیزش نابینا شده است. خیلی غصه دار شد آمد پارچه پیراهنی امام رضا(ع) را بست به چشمان کنیزش و صبح دید که به برکت امام هشتم علی ابن موسی الرضا(ع) کنیزش خوب شده است. ومردم وقتی که فهمیدن یک درهم را به صد درهم از دعبل می خریدند بخاطر تبرک و وضع مالی دعبل هم خوب شد. این بخشی بود از جریاناتی راجع به علی ابن موسی الرضا(ع) . ان شائالله شرکت می کنید در مراسماتی که هست در امامزاده بزنجان راس ساعت 5/3 و امشب مسجد امام رضا(ع) هم مراسم جشن است شما می توانید در این مراسم شرکت کنید و اداره ارشاد هم در روز شنبه و یکشنبه مراسم جشن برگزار می شود.

خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»

توجه بیشتر به حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه را دعوت می کنیم به تقوی الهی . در توصیه به تقوی توجه بیشتر به امام زمان(عج) توصیه می کنم.

امام زمان (عج) پدر مهربان
امام زمان (عج) به عنوان یک پدر مهربان امت است و ما بیشتر باید ارتباط با امام زمان (عج) داشته باشیم. امام زمان (عج) می فرمایند: «الامام الوالد الشفیق» پدر مهربان «کالام البّرة لولد الصغیر» امام معصوم (ع) مثل مادر است. «البّر لولد الصغیر» امام معصوم (ع) و امام زمان (عج) مثل مادر بسیار مهربان به فرزند خردسال است. آنچه من و شما داریم از برکت حضرت ولی عصر (عج) است . از برکت امام زمان (عج) است. هدایت ما ، نظام جمهوری اسلامی ما ، حفظ نظام ما.
نشسته در دو چشم تو نگار بی قرار من
بیا گره گشا، گره گشا زکار من
کدام نگاه لطف توست که می برد قراردل
بیا طبیب قلب من همیشه غم گسار من




توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) توسط آیت الله العظمی مرعشی
در همه حالات باید توجه به امام زمان (عج) داشته باشیم . آیت الله مرعشی در سرداب مقدس می گوید یک عرب خشن ، نامردی با خنجر به من حمله کرد و گلوی من را گرفت. سه بار گفتم : یا صاحب الزمان (عج)، یا صاحب الزمان (عج) ، یا صاحب الزمان (عج). دیدم یک آقایی آمد یک نهیبی زد به عرب ژولیده گفت: رهایش کن. عرب بر اثر نهیب بی هوش افتادروی زمین. گفت : من هم بی هوش شدم برای اینکه گلوییم را فشار داده بود دیدم صدای نازنینی به گوشم می خورد. سید شهاب الدین، سید شهاب الدین. چشمم را باز کردم دیدم که سرم به دامن آن آقاست. بی رمق شده بودم یک رطبی به دهان من گذاشت که مزه اش هیچ وقت از یادم نمی رود. همچین رطبی نخورده بودم ، خستگی از تنم درآمد. من و شما چقدر شکر امام زمان (عج) را به جا آوردیم در زندگیمان؟ چقدر از امام عصر (عج) تشکر کردیم ؟ چقدر به فرزندانمان یاد دادیم که فرزند از امام زمان (عج) چقدر تشکر می کنید؟ شکرگذار نعمت خدا باشیم.
مناسبتها و مسائل سیاسی که در پیش داریم به اختصار خدمت شما برادران عزیز و خواهران مکرمه عرض می کنم.

روز بسیج دانش آموزی
اولین مناسبت هشتم آبان روز نوجوان و روز بسیج دانش آموزی نام گذاری شده است. روز نوجوان را به همه نوجوانان شهرستان و همه نوجوانانی که با شکوه در نمازجمعه شرکت کردند تبریک عرض می کنم. به چه مناسبت که امروز هشتم ابان ماه را روز نوجوان نام گذاری کردند؟ آیا می دانید؟ نوجوانان عزیز به مناسبت دوست شما شهید فهمیده ، دانش آموز بسیجی 13 ساله که همه وجود خودش را برای اسلام داد و نارنجک به کمر خود بست و تانک دشمن را منفجر کرد. امام فرمودند: که او رهبر ماست . به همین مناسبت این روز را گذاشتند روز نوجوان که جوانان ما اینگونه دلیر و فهمیده ، حامی دین ، حامی نظام، حامی قرآن و حامی رهبر باشند. این روز را به همه نوجوانمان تبریک عرض می کنم.

سه مناسبت مهم 13 آبان ماه
چهارشنبه 13 آبان ماه است. در 13 آبان سه مناسبت در تاریخ اتفاق افتاده است. اولین مناسبت سال 1343 حضرت امام (ره) را تبعید کردند به ترکیه. دومین حادثه 13 آبان 57 دانش آموزان آمدند دانشگاه تهران و تظاهرات علیه طاغوت و تعدادی از دانش آموزان به شهادت رسیدند. مناسبت سوم تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام (ره) این سه مناسبت 13 آبان است. اینها همه در یک راستا هستند.

حقیقت استکبار جهانی
در گذشته برادران، خواهران ، یک نفر طاغوت بود . خواسته شخصی را اعمال می کرد چون چنگیزخانی سر در می آورد و می گفت هر چی من می گویم ، یک طاغوتی مثل هارون پیدا بود و یا یک چنگیزی ، یک خسروپرویزی فقط بود ولی امروز خیلی فرق کرده است. امروز نظام استکبار، جهانی شده ، پیوسته شده است یعنی یک مرکزی دارد که آمریکاست. تمام جاها را گرفته ، همه جهان دست او و استکبار گرفته حالا بخشش را آن زمان شوروی گرفته بود و بخشش دیگرش را آمریکا گرفته است. انقلاب اسلامی ما رو در روی چنین نظام پیچیدۀ استکباری قرارگرفته است. شما دیدید که صدام سرنگون شد و هشت سال مبارزه کردیم تمام نشده ، طاغوت را از ایران بیرون کردیم باز هم مبارزه تمام نشده است. پیچیده شده الان نظام استکباری ، فراگیر شده و امروز جمهوری اسلامی ، انقلاب اسلامی در برابر چنین نظام پیچیده استکباری و صهیونیستی که بخش اعظم دنیا را به دست دارد و مدیریتش می کند، ایستادگی می کند. این خیلی مهم است در مقابل یک حکومت نیست در مقابل جهانی از طاغوت های کوچک و بزرگ ، جهانی از فرعونهای کوچک و بزرگ به رهبری آمریکا و صهیونیست بین الملل . انقلاب اسلامی ایستادگی کرده است. امام ما در مقابل چنین نظام استکباری و استعماری قیام کردند. دانش آموزان با این جور نظام استکباری قد راست کردند. دانشجویان پیرو خط امام در مقابل چنین دیگاهی و نظام استکباری قرار گرفتند و امروز هم هست. استکبار جهانی وقتی نتوانست دیگر رو در رو در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستادگی کند ، وقتی بیش از این نتوانست فرزندان این ملت را به خاک و خون بکشد. آمد از وهابیت خائن کمک گرفته و حملات کور خودشان علیه فرزندان ملت، دلسوزان ملت ، علیه سرداران این مملکت ، علیه بهترین افرادی که سالها با کوله بار تجربه آب دیده شده بودند اینها را به خاک و خون کشیدند. سردار شوشتری ، پاسداران عزیزو پاسدارعزیزی که از این شهرستان ما به شهادت رسید و تبریک و تسلیت به خانواده شان و به شما عرض می کنیم.

وهابیت از یهود بدتر است
خواهران وبرادران ، امروز وهابیت دست در دست استکبار قرار دارد. حامی آمریکاست ، حامی صهیونیست است . وهابیت امروز اسمش مسلمان است در واقع بیشترین ضربه را اینها دارند به اسلام می زنند ، اینها امروز از یهود هم بدترند برای اینکه یهود دشمن آشکار است . همان کاری که یهود می خواهد انجام دهد اینها به اسم مسلمانی انجام می دهند. اینها اگر واقعا راست می گویند مسلمانند چرا با آمریکا مبارزه نمی کنند؟ چرا با اسرائیل مبارزه نمی کنند؟ وهابیت اگر پای بند به اسلام است چرا با دشمن شمارۀ یک اسلام صهیونیست مبارزه نمی کند؟ چرا در کنار فلسطینی ها قرار نمی گیرند؟ چرا در کنار لبنانی ها قرار نمی گیرد؟ چرا آمدند نظامی که در مقابل استکبار تمام قد ایستاده ، چرا به جنگ این نظام جمهوری اسلامی می آیند؟ چرا فرزندان رشید این ملت را به خاک و خون می کشند؟ وهابیت امروز بدتر از یهود است، در خدمت یهود است ، عامل دست در واقع استکبار جهانی است. این گروههای تروریستی خدا لعنت کند و کسانی که این حوادث را ایجاد کردند.

آرایش سیاسی بعد از انتخابات و جایگاه وحدت
مطالب بعدی که می خواهم خدمتتان عرض کنم آرایش سیاسی بعد از انتخابات و جایگاه وحدت است. در گذشته آرایش سیاسی چپ بود و راست . بعد از مدتی چپ شد اصلاح طلب و راست شد اصولگرا ولی بعد از انتخابات یک تغییراتی در آرایش سیاسی ایجاد شد یک گروه موافق دولت و حامی دولت ، یک گروه منتقد دولت ، یک گروه هم مخالف دولت . البته منتقد دولت تایید دولت با نگاه انتقادی ، مخالف دولت به هیچ وجه نه به آقای احمدی نژاد رای دادند و نقاط منفی دولت را هم بیشتر از نقاط مثبت می دانند. در کنار این سه گروه که اینها داخل نظامند، بچه های نظامند. در کنار این سه گروه ، مخالفان نظام جمهوری اسلامی هستند، شد چهار گروه ، که گروه اخیر مخالف کلیت نظامند، مخالف ولی فقیه سالها مبارزه کردند که جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. گروهها ی مختلفی و زیادی ، افراد مختلف با طیفهای مختلف. حالا بحث جایگاه وحدت که مطرح می شود. جایگاهش کجاست ؟ آیا منظوراین است با کسانی که با نظام جمهوری اسلامی که سالهای سال است در حال جنگند مثل نهضت آزادی ، جبهه ملی ، دیگران آیا وحدت با آنها منظور است ؟ خیر وحدت بر محوریت ولی فقیه کسی که نظام ولایت را قبول نداشته باشد با او وحدت معنا ندارد منتهی سه گروه موافق دولت ، مخالف دولت و منتقد دولت ، اینها جای وحدت دارد می شود با وحدت چون بچه های این نظام هستند به نظام خدمت کنند و از طرفی مخالف دولت باید مرزشان را با مخالفان نظام روشن کنند نباید بگذارند از آنها سوءاستفاده کنند منتقد دولت و از طرفی مؤید دولت انتقادش نقادانه باشد خوبی هایش را ببیند و موافق دولت اگر نقدی وارد است آن نقد را با روی باز بپذیرد. این قابل وحدت است قابل جمع است همه بر محوریت ولی فقیه بالاخره نظام ما نظام الهی است. ولی فقیه معظم رهبری (حفظه الله) را پذیرفتیم داخل این نظام هستیم . وحدت ما حول این محور باشد.

لزوم توجه به پیشرفت همه جانبه
دست به دست هم بدهیم برای پیشرفت کشور، پیشرفت شهرستان، اینها قابل جمع است دلیل ندارد که با هم زد و خورد کنند ، زد و خورد و اختلاف سودش را دشمن می برد وهابیت می برد اطراف ما را محاصره کردند رو به روی نظام ایستادند . بنابراین وقتی بحث وحدت مطرح می شود. جایگاهش اینجاست . عده ای فکر می کنند تا اینکه وحدت یعنی شما با مخالف نظام جمهوری اسلامی شما سازش کنید. کی همچین حرفی زده مخالف نظام ، مخالف ارکان اصلی نظام ، قانون اساسی ، نهادهای نظام را قبول ندارند وحدت داشته باشیم ؟ خوب با اینها وحدت معنا ندارد. همان افرادی که انتقادی دارند یا مخالفتی دارند دلیل نمی شود. که چند روز به جان هم بیافتند. اختلاف داشته باشند می شود کنارهم با وحدت کمک کنیم ،ان شاءالله که کشور ما یک کشور آبادی بشود و منظور از وحدتی که مقام معظم رهبری (ارواحنافداه) می فرماید: در این سه گروه قابل عمل است.

عادی بودن جابجایی مسئولان و فرماندار جدید
نکته بعدی که می خواهم خدمت شما بزرگواران عرض کنم. جابجایی مسئولان امر عادی است بالاخره این پستها ماندگار نیست . مسئولیت ها جابجا می شود تغییر پیدا می کند ما جابجاییهای متعددی این دوره در این شهرستان داشتیم که آخرین فرماندار محترم جناب آقای امیرزاده بازنشسته شدند و از زحمتاشان تشکر می کنیم. و سکان فرمانداری به دست یک مدیر توانمد جناب آقای بهروز قرار گرفته است .و امروز دعوت کردیم از ایشان که بین دو نماز صحبتی داشته باشند.

لزوم جهش بزرگ
من خواهشی از ایشان دارم که در این شهرستان در این دولت در بهترین فضا قرار دارد و جهشهای بزرگی باید برداشته شود. نمی خواهم توقع زیادی ایجاد کنیم خدمات بزرگی باید برداشته شود. خدمات بزرگی انجام گرفته ، برادران ، خدمات از اول انقلاب تا به امروز قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.

اهمیت جاده سازی
خیلی خدمت شده است همین چند روز پیش ما رفتیم بازدید از باند اول جاده از نگار تا لاله زار 30 کیلومتر 20 میلیارد تومان دولت باید هزینه کند بخش عمده اش هزینه شده کوه بری های خیلی زیادی کردند و از همه شان واقعا تشکر می کنیم از جهاد نصر از مسئولینشان و از همه کسانی که مدیریت کردند تشکر می کنیم و سوال کردم کی این پروژه افتتاح می شود. مسئول این پروژه گفت: 22 بهمن گفتم می خواهم به مردم اعلام کنم شما قول بدهید گفت: محکم از طرف من قول بدهید 22 بهمن امسال این 30 کیلومتر تا لاله زار آماده می شود خوب این خدمات خیلی بزرگی است. مخصوصا از دولت نهم در گذشته منتهی الان شرایط کاری فراهم است . خیز بزرگ با حمایت همه شما مدیران ، مسئولین با وحدت و برادری با کمک شما مردم باید برداشته شود به برکت دولت دهم آرامشی الان در کشور ، شهرستان ما. همه دلشان می سوزد همه در این جهت وحدت دارند پیشرفت شهرستان خط قرمزی است و کاری نکنید که پیشرفت شهرستان آسیب ببیند . الان زمینه اش هم فراهم شده و ایشان مرد توانمندی است. هم با کمک و حمایت شما مردم ، حمایت همه مسئولین با وحدت با برادری می شود ، قدمهای مثبت و بزرگی ما در جهت رشد و تعالی شهرستان برداریم. پنچ شنبه روز فرهنگ عمومی است ان شاءالله بحث هایش را در خطبه دوم هفته آینده خدمتتان عرض می کنم.

فریب نخوردن از دشمن
بحث مذاکرات هسته ای ان شاءالله ملت ما فریب استکبار را نخواهند خورد خوب اینها دنبال اهداف دیگه ای هستند. نخست وزیر ترکیه سفرش به ایران و جدایی آن از صهیونیست ها و ارتباطش با ایران باید تبریک بگوییم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.