|
|
|
 |
 |
 |
|
امیرالمومنین علی(علیه السلام) متعلق به تمام انسانیت و بشریت |
|
 |
|
 |
|
|
|
|
خطبه های نمازجمعه به امامت حجت الاسلام و المسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم مورخ 93/2/19
امیرالمومنین علی(علیه السلام) متعلق به تمام انسانیت و بشریت
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول
با توجه به اینکه سه شنبه این هفته میلاد سراسر نورانی مولی الموحدین اسدالله الغالب امیرالمومنین علی(علیه السلام) است خطبه اول را اختصاص به بخشی از فضائل مولایمان امیرالمومنین علی(علیه السلام) می دهم انشاءالله نگاه و توجه ما در زندگی شخصی و اجتماعی به امیرالمومنین علی(علیه السلام) باشد. میلاد پر خیر و برکت امیرالمومنین علی(علیه السلام) را روز پدر نامگذاری کردند به پدران بزرگوار حاضر در نمازجمعه تبریک عرض می کنم.
میلاد امیرالمومنین علی(علیه السلام) در خانه خدا
امیرالمومنین علی(علیه السلام) در سیزدهم ماه رجب در خانه خدا به دنیا آمدند و همین افتخار برای مولایمان بس است. وقتی حضرت عیسی مسیح(علیه السلام) می خواست به دنیا بیاید خداوند به حضرت مریم(سلام الله علیها) فرمان داد که از بیت المقدس خارج شود چون مسجد و محل عبادت است. اما وقتی امیرالمومنین علی(علیه السلام) می خواهد به دنیا بیاید مادرش به خانه خدا پناه می آورد همان جایی که محل استجابت دعاست جایی که حضرت آدم(علیه السلام) پدر همه ماها دعایش مستجاب شد در کنار خانه خدا مکانی به نام مستجار است که بندگان خدا به آن نقطه پناهنده می شوند مادر امیرالمومنین علی(علیه السلام) پناهنده به خدای متعال شد خدا را به جدش ابراهیم(علیه السلام) قسم داد به نوزادی که در شکم دارد زایمان را بر او آسان کند دیوار خانه خدا شکافته شد و تا به امروز هر کاری کردند که شکاف دیوار خانه خدا را پر کنند نتوانستند هر سال دیوار را درست می کنند ولی محل ولادت مقداری ترک برمی دارد. فاطمه بنت اسد و نوزادش سه روز مهمان خدا بودند و خداوند فرمودند من علی اعلی هستم اسم نوزاد را علی بگذار.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) نقطه وحدت بین همه مسلمانان
امیرالمومنین علی(علیه السلام) نقطه وحدت بین همه مسلمانان هستند و نقطه اوج بشریت است امیرالمومنین علی(علیه السلام) در کل متعلق به ما شیعیان و مسلمانان نیست بلکه امیرالمومنین علی(علیه السلام) متعلق به انسانیت و بشریت است. نباید امیرالمومنین علی(علیه السلام) نقطه اختلاف بین مسلمانان قرار بگیرد بلکه نقطه جمع همه مسلمانان، وحدت بین همه مسلمانان،اوج فضائل انسانی و نگاه همه بشریت به این اوج و قله باشد.
اجماع خصلتهای خوب همه پیامبران اولوالعزم در امیرالمومنین علی(علیه السلام)
روایت بسیار شریفی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) است که در جمع اصحاب خود فرمودند «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى نُوحٍ فِي عَزْمِهِ وَ إِلَى آدَمَ فِي عِلْمِهِ وَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ فِي حِلْمِهِ وَ إِلَى مُوسَى فِي فِطْنَتِهِ وَ إِلَى عِيسَى فِي زُهْدِهِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام» (بحارالأنوار،ج40 ،ص81 ، باب 91) فرمودند خصلتهای خوب همه پیامبران اولوالعزم در وجود مولا امیرالمومنین علی(علیه السلام) جمع شده است هر کس می خواهد به حضرت آدم(علیه السلام) با علم وسیع خدادایش نگاه کند چون حضرت آدم(علیه السلام) معلم تمام ملائکه است «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء»(سوره بقره،آیه31) «يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ»(سوره بقره،آیه33) حضرت آدم(علیه السلام) معلم تمام ملائکه است می فرماید اگر می خواهید نگاه کنید به علم حضرت آدم(علیه السلام) و به حضرت ابراهیم(علیه السلام) با حلم و صبر و تحمل عجیبش و اگر می خواهید با حضرت موسی(علیه السلام) با آن هیبتش که دستگاه فرعونی سرنگون شد و اگر می خواهید به حضرت عیسی(علیه السلام) با آن زهد و اخلاص کاملش نگاه کنید بیایید به حضرت علی(علیه السلام) نگاه کنید علی(علیه السلام) مظهر خصلتهای خوب تمام انبیاء الهی است هر خوبی در وجود پیغمبران الهی است در وجود امیرالمومنین علی(علیه السلام) جمع شده است. در این خطبه نمازجمعه تعدادی از فضائل حضرت علی(علیه السلام) را فرض می کنم «ذِکر علیٌ عباده» خدا را شکر می کنیم که ما را محب و شیعه امیرالمومنین علی(علیه السلام) قرار داد و بالاترین سعادت را نصیب ما کرد.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) جان فدا رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
یکی از بزرگترین افتخارات امیرالمومنین علی(علیه السلام) علاوه بر اینکه در خانه خداوند به دنیا آمدند جانش را فدای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کرد. اسلام و رسالت و پیامبر اگر باقی ماند از برکت مولا امیرالمومنین علی(علیه السلام) بود. مشرکین هر کار می کردند که نور اسلام و قرآن را خاموش کند و نگذارند که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن را تبلیغ کند نتوانستند. در یک جلسه ای بزرگان مشرک در دارالندوه جمع شدند و مشورت دادند که تنها راه این است که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) کشته شود پهلوانانی را از تمام قبائل انتخاب کردند که بنی هاشم نتواند با یک قبیله بجنگد و با تمام قبائل مشرک آن روز طرف باشد و خونبهایش را از یک قبیله نخواهد. تصمیم گرفتند که شبانه پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را ترور کنند. شبی که در نظر داشتند ترور را انجام دهند و خانه پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را محاصره کردند پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند یا علی(علیه السلام) به دستور خدا امشب جای من بخواب و پارچه سبزی که من روی خودم می اندازم شما روی خودت بیانداز آقا امیرالمومنین علی(علیه السلام) پرسیدند اگر من جای شما بخوابم جان شما حفظ می شود. فرمودند بله، امیرالمومنین علی(علیه السلام) فرمودند جانم به قربان شما یا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم)، پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) حرکت کردند و بیرون آمدند مشرکین خانه را محاصره کرده بودند ایشان مقداری خاک برداشتند و دعایی خواندند و فوت کردند و پاشیدند و مشرکین ایشان را ندیدند. دستور دادند که هیچ یک از مسلمانان امشب بیرون نیایند. ابوبکر را در راه دیدند همراه خودشان بردند. بنای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شب اول ماه ربیع الاول بر هجرت بود حضرت مسیرشان به سمت مدینه بود منتها حضرت می دانستند که دشمن راه را شناسایی می کند. حضرت یک تاکتیک نظامی بکار بردند که دشمن متوجه نشود که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کجا رفته است به جایی اینکه به سمت مدینه بروند به سمت طائف رفتند درست صد و هشتاد درجه برعکس حرکت کردند در مسیر طائف حرکت کردند انشاءالله خدا قسمت کند در مکه کوهی به نام ثور بن عبدمنات است این سه کوه به هم پیوسته است چون اول کسی که در این کوه زندگی می کرده است شخصی به نام ثوربن عبدالمنات بوده است. در بالای این کوه غاری به نام غار ثور است پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به آنجا پناه بردند کوه مثل کاسه ای است که واژگون کرده باشند دقیقا دو ساعت طول می کشد تا کسی به آنجا صعود کند و وارد غار شود. غار ثور هم بلندتر از غار حرا است و هم جای بیشتری دارد. پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) حرکت کردند وارد غار ثور شدند به امر الهی عنکبوت آمد درب این غار تار تنید و کبوتری آمد در همانجا تخم گذاری کرد. مشرکین برنامه شان را نیمه شب اجرا کردند از دیوار خانه پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) که خانه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بود با شمشیر کشیده به منزل ریختند همینکه آمدند ضربه بزنند که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را بکشند امیرالمومنین علی(علیه السلام) پارچه سبز را از روی خودشان برداشتند. فریاد زدند پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کجاست؟آقا امیرالمومنین علی(علیه السلام) فرمودند مگر پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را دست من دادید که الان از من می خواهید. امیرالمومنین علی(علیه السلام) را دستگیر و به زور به مسجدالحرام بردند تا بفهمند که پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کجا رفته است به دنبال پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گشتند. هر چه گشتند پیدا نکردند. صبح ردشناسی را آوردند که جای پای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را مشخص کند شخصی آمد گفت من جای پای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را می دانم که چگونه جای پای دارد گفتند از کجا می دانی؟ گفت من یک روز دیدم پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) پایشان را جای پای مقام ابراهیم (علیه السلام) در غار حرا گذاشتند درست اندازه پای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اندازه پای حضرت ابراهیم(علیه السلام) است. ما از همان جا اندازه اش را می گیریم و ردشناسی می کنیم. الان از جای پای حضرت ابراهیم(علیه السلام) چندین سال می گذرد از پس دست روی آن کشیدند جای پا محو شده است. و یک مقدار بزرگتر شده است ولی در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اندازه پای ایشان بود. تاریخ نویسان نوشتند حتی پاشنه و سر انگشتان در گذشته مشخص بوده است. ردشناس آمد و حرکت کرد و تا پای کوه ثور رسید گفت تا اینجا رد پا را شناسایی کردم ولی از اینجا مشخص نیست. دیگر نمی دانم به آسمان رفتند یا نه، دیگر من نمی دانم. مشرکان کنار غار ثور آمدند دیدند عنکبوت تار بسته و کبوتر تخم گذاشته است. خداوند بخواهد پیغمبرش را حفظ کند با تار عنکبوتی هم می تواند پیغمبرش را حفظ می کند. به خدای تبارک و تعالی ایمان داشته باشید توکل به خدای تبارک و تعالی کنید. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را با یک تار عنکبوت حفظ می کند ار آن طرف قارون و نمرود را با یک نیش پشه ضعیفی می کشد خدا قدرت خودش را با ابزار بزرگ نشان نمی دهد قدرت خودش را با ابزار کوچک نشان نمی دهد با تار عنکبوتی جان پیغمبر خودش را حفظ کرد. مشرکان گفتند اگر پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به این غار رفته باشد می بایست تار پاره می شد و این تار طوری بافته شده بود که قدیمی دیده می شد. مشرکین برگشتند تا سه روز هر چه گشتند پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را پیدا نکردند بعد از سه روز پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از غار بیرون آمدند و به سمت مدینه هجرت کردند. یعنی سوم ماه ربیع الاول حرکت کردند و دوازدهم ماه با پای پیاده به مدینه رسیدند.
نزول آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ» درباره امیرالمومنین علی(علیه السلام)
امیرالمومنین علی(علیه السلام) آن شب حساس به جای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خوابید و این آیه نازل شد «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ» (سوره بقره،آیه207) بعضی از انسانها کسانی هستند که جان خودشان را فدا می کند و رضای خداوند را می خرند. امیرالمومنین علی(علیه السلام) جان خودش را فدای پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) کرد. سید بن طاووس بعد از نقل این ماجرا می فرمایداگر امیرالمومنین علی(علیه السلام) آن شب جای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با خون قلبش نخوابیده بود پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را می کشتند و رسالت ناتمام می شد یعنی امروز تمام مسلمانان مدیون جانفشانی امیرالمومنین علی(علیه السلام) هستند اگر حضرت علی(علیه السلام) جانفشانی نمی کرد و جانش را در طَبق اخلاص نمی گذاشت اسلام نا تمام مانده بود رسالت اسلامی کامل نمی شد چه کنیم امت اسلامی قدرشناس امیرالمومنین علی(علیه السلام) نیستند قدر امیرالمومنین علی(علیه السلام) را ندانستند خدا را شکر می کنیم که ما را محب و دوستدار امیرالمومنین علی(علیه السلام) قرار داد. خوب این یکی از فضائل ممتاز آقا امیرالمومنین علی(علیه السلام) است بعد این آیه نازل شد «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ» (سوره بقره،آیه207)
دشمنی معاویه و معاویه صفتان با امیرالمومنین علی(علیه السلام)
معاویه به یک روحانی دربار خودش پول داد و گفت بگو این آیه درباره ابن ملجم نازل شده است. او با خدا جانبازی کرد. اینقدر پول را زیاد کرد تا او قبول کند آن روحانی دربار قبول کرد که در بین مردم تبلیغ کرد که این آیه در حق ابن ملجم نازل شده است تشکیلات معاویه و معاویه صفتان با امیرالمومنین علی(علیه السلام) و فضائل آقا دشمن بودند.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) محبوب خدا و رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)
یکی از فضائل امیرالمومنین علی(علیه السلام) حضرت محبوب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) است. انس بن مالک نقل می کند در کتابهای اهل سنت نقل کردند هر روز یکی از فرزندان انصار کارهای پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را انجام می داد. انس می گوید نوبت من شد ام ایمن غذایی را پخته بود و خدمت آقا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) آورد احوالپرسی کرد گفت یا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) این غذا را برای شما پختم و دوست دارم که شما از این غذا میل کنید. سفره را انداختند پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دعا کردند خدایا محبوب ترین خلقت نسبت به خود و من را برسان که در این غذا شریک من باشد. انس می گوید در همین حال درب خانه را زدند من دلم می خواست یکی از انصار(مردم مدینه) باشد در همین حال دیدم علی ابن ابیطالب(علیه السلام) درب خانه را می زند من دلم نمی خواست علی بن ابیطالب(علیه السلام) را به خانه راه بدهم گفتم پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به کاری مشغول است ملاقات ندارد درب را بستم مدتی گذشت دوباره درب خانه را زدند من گفتم چه خوب است الان یکی از مردم مدینه باشد دیدم علی بن ابیطالب(علیه السلام) است گفتم پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کار دارد درب را بستم. بار سوم درب زدند پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) رو به من کردند انس در را باز کن درست است تو دوست داری از طائفه تو بیاید بالاخره هر کسی قوم و طائفه خودش را دوست می دارد ولی آن کسی که پشت در است از انصار است درب را باز کن. درب را باز کردنم دیدم امیرالمومنین علی(علیه السلام) وارد خانه شدند و همراه پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) غذا خوردند. این نشان می دهد که امیرالمومنین علی(علیه السلام) محبوب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) است. دنیای اسلام باید رو به امیرالمومنین علی(علیه السلام) بیاورد.
ارزش حکومت داری و مسئولیت در نظر امیرالمومنین علی(علیه السلام)
امیرالمومنین علی(علیه السلام) حکومت داری و مسئولیت را طعمه نمی داند بلکه وظیفه ای می داند که به ضعیفی رسیدگی کند حقی را ادا کند گره ای از کار مردم باز کند عبدالله بن عباس می گوید در جمل ما جایی خیمه زدیم تعدادی از حجاج می خواستند به مکه بروند. فهمیدند حضرت علی(علیه السلام) بر این منطقه آمده می خواستند سخنان امیرالمومنین علی(علیه السلام) را بشنوند به من گفتند که ما می خواهیم صحبتهای امیرالمومنین علی(علیه السلام) را بشنویم. می گوید من پیش امیرالمومنین علی(علیه السلام) آمدم دیدم آقا کفشهایشان را دارند می دوزند و وصله می زنند. من گفتم یا علی(علیه السلام) الان ما به شما احتیاج داریم الان وقت کفش دوختن نیست الان وقت اصلاح امور است نه اینکه کفشهایتان را بدوزید. حضرت سکوت کردند و کفشهایشان که پاره شده بود دوختند بعد دو تا کفش را به هم زدند و به من فرمودند ابن عباس این کفشها چقدر می ارزد گفتم هیچی یا به اندازه یک یا نیم درهم ارزشی ندارد. آقا فرمودند به خدا سوگند این جفت کفش در نزد من محبوبتر از این است که من بر شما حاکم و امیر باشم مگر اینکه بتوانم حقی را اقامه کنم یک ظلمی را برطرف کنم یک گره ای از کار باز کنم. این شیوه حکومت داری امیرالمومنین علی(علیه السلام) بود. مسئولیتها را طعمه نمی دانستند بلکه مسئولیت را در این نگاه می دانستند که گره ای از کار مردم باز کنند حقی را اقامه کنند ظلمی را از جامعه بردارند. و این درس بزرگی به همه مدیران ما که مسئولیت پذیر هستند و نگاهشان به امیرالمومنین علی(علیه السلام) باشند. مسئولیتها را از این جهت ببینند که گره ای از کار مردم باز کنند.
روز پدر و حرمت پدر
روز پدر را به همه پدران بزرگوار تبریک عرض می کنم. برادران و خواهران بزرگوار مسئولیتها ما نسبت به فرزندانمان خیلی زیاد است. هم حرمت پدری و هم مسئولیت پدر خیلی زیاد است. کسی که می خواهد تربیت کند باید سعی کند فرزند را بپذیرد با خوشی و خوبی و رافت فرزندان خودش را تربیت کند. می خواستند سقراط را محاکمه کنند قبل از محاکمه رو به سقراط کردند گفتند آرزویی داری؟ گفت یک آرزویی دارم گفتند چه آرزویی؟ گفت آرزو دارم به بالاترین نقطه آتن در شهر روم با صدای بلند به مردم بگویم ای مردم چرا با این حرص و ولع بهترین سالهای زندگی خود را به جمع آوری ثروت می گذرانید در حالی که نسبت به تعلیم و تعلم فرزندانتان بی اعتنا هستید. مردم چقدر حرص می ورزید ولی به تربیت فرزندانتان اهمیت نمی دهید مجبور خواهید شد همین ثروت را در اختیار فرزندانتان قرار دهید این ثروت را یک عمر تلاش می کنید بدست می آورید در اختیار آنها قرار می دهید این همه برای جمع آوری ثروت تلاش می کنید چرا برای تربیت فرزند بکار نمی برید. فرزند شیره جان است و وظیفه پدر و مادر تربیت فرزندان در سن بچگی و نوجوانی است.
شروع تربیت فرزند در سن کودکی
امیرالمومنین علی(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) می نویسند من در سن کودکی تربیت تو را شروع کردم «اِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالرضِ الخاليَةِ ما اُلقىَ فيها مِن شَىءٍ قَبِلَتهُ فَبادَرتُكَ بِالادَبِ قَبلَ اَن يَقسُوَ قَلبُكَ وَ يَشتَغِلَ لُبُّكَ»( تحف العقول ص70 - نهج البلاغة(صبحی صالح) از نامه 31 ، ص393) می فرمایند دل نوجوان و بچه مثل زمین خالی است هر چیزی در دل او کاشته شود او می پذیرد در نتیجه من از آغاز بچگی برای تربیت تو همت گماشتم. « ﻣﻦ ﺍحی الارض ﻓﻬﯽ ﻟﻪ » هر کس زمین را احیا کند مالک است. اگر انسانهای خوب دل بچه ها را احیا کردند مالک انسانها مومن هستند. اگر ماهواره ها و دیگران از آن طرف آب آمدند دل بچه ما را احیا کردند آنها مالک هستند . «من ﺍحی الاﺭض ﻓﻬﯽ ﻟﻪ »در صغری این کلام دل بچه مثل زمین خالی است و در کبری شکل اول می فرمایند هر کس زمین را احیا کند او مالک است اگر دیگرانی این زمین را احیا کردند آنها مالک هستند اگر مومنین و متدینین آن را احیا کردند آنها مالک هستند.
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله ونفسی بتقوی الله»
تقوا الهی که به انجام واجبات و ترک محرمات محقق می شود نیروی در انسان به وجود می آورد که در مقابل گناهان می تواند مقاومت کند و دنبال رو گناهان نشود.
برپایی جشن ویژه میلاد امیرالمومنین علی(علیه السلام)
هفته، هفته میلاد امیرالمومنین علی(علیه السلام) است. چه خوب است ما در این ایام جشنهای ویژه میلاد داشته باشیم از روز شنبه که میلاد امام جواد(علیه السلام) تا سه شنبه که شب میلاد امیرالمومنین علی(علیه السلام) است جشنهای ویژه میلاد امام علی(علیه السلام) را برگزار کنیم البته برنامه از طرف ستاد غدیر به مساجد و روحانیون ابلاغ شده است که سه شب را برای امیرالمومنین علی(علیه السلام) مراسم جشن برگزار کنیم. ما از این مناسبتها در شادی استفاده کنیم «اضحک و ابکی» خداوند هم می خنداند و هم می گیریاند. منتها از مناسبت شادی درست استفاده نمی کنیم انسان نیاز به شادی دارد ایامی که ما اهل بیت(علیهم السلام) خوشحال هستیم شما هم خوشحال باشید چه بسا ما در ایام خوشحالی اهل بیت(علیهم السلام) هم روضه می خوانیم ایام شادی اهل بیت(علیهم السلام) شادی صحیح و درست و ایام عزاداری هم عزاداری کنیم. چه خوب است در این ایام هیئت امناء مساجد برنامه ریزی کنند مومنین و متدینین در مساجد پولی را جمع آوری و فقرای محله خودشان را شناسایی کنند به یاد امیرالمومنین علی(علیه السلام) که اهل انفاق و رسیدگی به ایتام بود به خانواده یتیم و فقیر محله رسیدگی و سرکشی و احوال پرسی کنند مومنینی که بیمار هستند به عیادتشان بروند این راه و رسم امیرالمومنین علی(علیه السلام) است رسیدگی به فقرا و ایتام و صدقه به صورت مخفی شیوه امیرالمومنین علی(علیه السلام) و اهل بیت(علیهم السلام) بود.
این هفته هفته اعتکاف است. از سه شنبه تا پنج شنبه این سه روز اعتکاف است. اعتکاف یک عبادت مأجور است از چند عبادت بزرگ تشکیل شده است هم روزه داری و هم نماز و هم خانه خدا و هم شباهت به حج پیدا می کند هم جمع هستید و هم تنها یک عبادت بسیار لذت بخش که سه روز انسان در مسجد جامع خلوت می کند یاد و نام خدا را می برد مثل اینکه باطری به شارژ می زنید انسان را یکسال شارژ می کند. تمام گناهان گذشته را می تواند پاک کند. خود پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هر ساله اعتکاف می رفتند منتها ده روز اعتکاف می کردند.کسی که نمی تواند اعتکاف کند کمک کند بهترین افراد مومن شهر مخصوصا قشر جوان اعتکاف کنند یکی از رویشهای انقلاب اعتکاف است ما قبل از انقلاب اعتکافی نداشتیم جوانان در این وادی نبودند از برکت امام و شهدا است که این مناجاتهای شبانه، راز و نیازهای عاشقانه با خدا در سطح جامعه مطرح شده است و این یکی از معجزات انقلاب اسلامی است که توانسته است این تغییر و تحول را ایجاد کند. قشر جوان با خدا به دعا و مناجات می پردازد و زمینه سازی برای حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می کند. هر کسی می تواند خودش شرکت کند و هر کسی که می تواند، کمک کند از جمله بهترین افراد شهر که این چند روز در مسجد جمع می شوند و روزه می گیرند، افطاری دادن چقدر ثواب دارد «اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ اتَّقُوا النَّارَ» افطاری حتی به نصف خرما دهید، «وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ»(خطبه پیغمبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در ماه شعبان) حتی با یک لیوان آب افطاری دهید و خودتان را از آتش جهنم نجات دهید. شما به سنت حسنه اعتکاف که از برکت امام و شهدا در ایران اسلامی اوج گرفته است کمک کنید انشاءالله خداتوفیق دهد در اعتکاف شرکت کنیم.
مناسبتی که در این هفته داریم لغو امتياز تنباكو در پى فتواى آيت الله مجاهد، ميرزا محمدحسن شيرازى(رحمة الله علیه) است. ناصر الدین شاه وقتی به انگلستان رفت بیست درصد از کشاورزان در ایران تنباکو می کاشتند انگلیسیها یک استقبال گرمی از ناصر الدین شاه کردند گفتند امتیاز کاشت و برداشت و فروش تنباکو را به ما بده، یک نفر در ظاهر که هیچ ارتباطی با دولت نداشت آمد قراردادی به مدت 50 سال بست که کشت و سودش را به یک شرکت انگلیسی داد و فقط یک پنجم آن به ایران می رسید. این قرار داد بسته شد انگلیسیها کم کم به ایران وارد شدند و کم کم به جایی رسید که دیگر بحث سر قرارداد تنباکو نبود آنها در همه شئونات مملکت دخالت می کردند و داشت به جایی می رسید که نام ایران محو شود و به عنوان یک ایالتی برای مستعمره انگلستان تبدیل شود. علمای بزرگ در تبریز و تهران و مشهد و شیراز قیام کردند که این امتیاز تنباکو لغو شود ولی نمی توانستند علما به میدان آمدند در هر حال دیگر نمی توانستند این امتیاز استعماری را لغو کنند تا اینکه یکی از مراجع بزرگ مرحوم میرزای شیرازی فتوا داد. بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمار تنباکو توتون به منزله مقابله با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. والسلام و اسمشان را نوشتند. همین یک فتوا در تمام ایران پیچیده شد حتی در قصر ناصرالدین شاه آمد ناصر الدین شاه اعلام کرده بود که برای من تنباکو بیآورید قلیان و تنباکوها را شکسته بودند وقتی ناصر الدین شاه اعلام کرد چرا تنباکو برای من نمی آورید؟ گفتند مرجع تقلید حرام اعلام کرده است این همان کسی است که فتوا داده من به تو محرم هستم همان هم فتوا داده که حرام است ما هرگز مخالفت نمی کنیم. تمام مغازه ها تنباکو فروشی دربشان بسته شد ناصر الدین شاه مجبور شد که امتیاز تنباکو را لغو کند. یکی از علمای بزرگ شیخ فضل الله نوری به خدمت این مرجع بزرگ می رود می گوید همچین برنامه ای شد و قرارداد لغو شد ایشان شروع به گریه کردن می کنند می گویند چرا گریه می کنید؟ استعمار خود پی به قدرت روحانیت و مرجعیت برد و از این زمان در صدد نابودی مرجعیت برمی آید. و اولین کسانی که قربانی شدند خود شیخ فضل الله نوری بود که قیامهای بعدی و سر چوبه دار رفت آن وقت استعمار قدرت روحانیت را دید هر کجا علیه استعمار یک مبارزه ای برگرفته پای یک روحانی بزرگ و مرجع تقلید بوده است این قدرت روحانیت است. امروز شما نگاه کنید بیشترین هجمه دشمنان به ایران اسلامی می شود به شخص مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) می شود چقدر رادیو و تلویزیونشان علیه شخص رهبری توهین می کنند چون سد راه استعمار فقاهت و مقام عظمای ولایت الامام خامنه ای(دام ظله العالی) است. چون علما پیرو امیرالمومنین علی(علیه السلام) هستند و خصلت ذاتی تشیع ایستادگی در مقابل با دیکتاتوری و ظلم است.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) می فرمایند«لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ وَ لَا یُدْرَکُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِد»(خطبه 29 نهج البلاغه) ذلت از جامعه برداشته نمی شود و مردم به حق نمی رسند مگر با جدیت و کوشش، اینکه مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) فرمودند سال اقتصاد و فرهنگ با مدیریت جهادی یعنی با کوشش و جدیت، اگر بخواهیم شهرمان آباد شود همه باید جدیت داشته باشند. مخصوصا مدیران و مسئولین در جهت پیشرفت همه جانبه از هر لحظه و فرصت استفاده کنند. مدیری که می خواهد خدمت کند باید روحیه خستگی ناپذیر داشته باشد با خستگی نمی شود کار کرد. با جدیت مستمر کارها را باید پیگیری کند باید مدیریت جهادی و بسیجی به میدان بیاید این دوا درد امروز کشور است، همت بلند داشته باشد، روحیه ریسکپذیری داشته باشد روحیه اصلاحگری و نقدپذیری داشته باشد اگر کوچکترین نقدی برایش داشته باشد براشفته شود نمی تواند کار انجام دهد سینه گشاده و سعه صدر و انگیزه اش خالص برای خدا باشد با این صفات می تواند کمک کند انشاءالله شهرستان پیشرفت کند از اسراف و هدر دادن سرمایه باید پرهیز کنید و از ذره ذره وقتش برای پیشرفت همه جانبه استفاده کند.
وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) را در همین هفته داریم تسلیت عرض می کنم.
تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس است. روز جهانی خانواده داریم که مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در جمع خانمهای ماما سخنان بسیار مهمی فرمودند که باید مراقبت کنیم جمعیت به سالمندی عمومی مبتلا نشود و ایران اسلامی همیشه جوان بماند و راهکارهایی ارائه کردند در کنار بخش سلامت اقدامات خوب دولت مسئله رشد جمعیت باید انشاءالله مد نظر باشد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
