سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

برکات مجالس حسینی و لزوم شناخت حق و پیروی از آن و شناخت مقابله با باطل

خطبه های نمازجمعه به امامت حجت الاسلام و المسلمین علی ابراهیمی امام جمعه محترم مورخ 92/8/17
برکات مجالس حسینی و لزوم شناخت حق و پیروی از آن و شناخت مقابله با باطل
http://yascms.ir/istgah/ebrahimi3.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
جمهوری اسلامی از برکات مجالس سیدالشهدا(علیه السلام)
خطبه اول

ایام محرم و تاسوعا و عاشورا آقا اباعبدالله الحسین(علیه السلام) راتسلیت عرض می کنم خطبه اول در باب عاشورا و امام حسین(علیه السلام) چند کلامی عرض می کنم. برادران و خواهران سیدالشهدا(علیه السلام) منبع خیر است شرکت در مجالس حسینی برکات فراوانی دارد هم برکت قلبی،خانوادگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و اقتصادی دارد یکی از مهمترین برکات قیام سیدالشهدا(علیه السلام) حفظ دین ما و نظام جمهوری اسلامی است منتها بنده در ابعاد سیاسی نمی خواهم بحثی داشته باشم یکی از برکات فردی مجلس سیدالشهدا(علیه السلام) خدمتتان عرض می کنم که به مجالس سیدالشهدا(علیه السلام) پایبند باشیم و اهمیت بدهیم هر چیزی وقتی دارد وقت عزاداری بر سیدالشهدا(علیه السلام) در همین ایام است درّ مجالس سیدالشهدا(علیه السلام) دهه اول ماه محرم است قدر بدانیم اهمیت بدهیم.
شرکت در مجالس حسینی شفای دردهای بزرگ و مزمن
یکی از برکات مجالس حسینی دردهای بزرگ و مزمن به دست مبارک امام حسین(علیه السلام) درمان می شود شما دردی بزرگتر از درد گناه پیدا می کنید هیچ کسی نمی تواند این درد را بتواند از انسان دور کند گناهان عظیم و بزرگ که در طول زندگی انسان انجام داده است اینها کجا می خواهید درمان کنید؟ یکی از برکات بزرگ مجالس سیدالشهدا(علیه السلام) این است گناهان ریخته می شود مثل روزی که انسان از مادر متولد می شود شما ممکن است بگوید این حرف خیلی بزرگ است شما از کجا این حرف را بیان می کنید. بنده این حرف را از پیش خودم نمی گویم روایت از امام صادق(علیه السلام) است.
ریختن گناهان شرکت در مجالس عزاداری بر سیدالشهدا(علیه السلام)
طبق نقل کلینی از کتاب منتخب امام صادق(علیه السلام) از خود سیدالشهدا(علیه السلام) نقل می کنند «لو یعلم زائری والباکی علیَّ ما له من الاجر عندالله لکان فرحه اکثر من جزعه» در مجلس امام حسین(علیه السلام) می نشینید جزع و بی تابی و عزاداری می کنید و اشک می ریزید امام می فرمایند«زائری»زائر من می دانست «والباکی» گریه کننده بر من می دانست پیش خدا چه پاداش و اجری دارد خوشحالیش هزار برابر از اشکی که می ریزد. در فراض دوم آقا می فرمایند«انّ زائری والباکی علیّ و لینقلب إلی أهله‌ مسرورا» وقتی شما به زیارت سیدالشهدا(علیه السلام) می روید سختی می کشید موقعی بر می گردید امام می فرمایندخوشحال برمی گردید. وقتی شما در مجلس سیدالشهدا(علیه السلام) می نشینید قلب شما با سیدالشهدا(علیه السلام) هماهنگ است و دل شما بر مصیبات آقا می سوزد و اشک می ریزید حالت توبه و انابه و اتصال به سیدالشهدا(علیه السلام) به انسان دست می دهد می فرمایند خوشحال به خانه برمی گردید. جمله ای که شاهد مثال من است که از برکت مجلس امام حسین(علیه السلام) مبادا ما محروم بشویم که پشیمانی سودی ندارد «ما یقوم من مجلسه الا و ما علیه ذنب» امام می فرمایند شرکت کننده در مجلس عزا بلند نمی شود «و ما علیه الذنب» گناهی بر او نیست. این درد بزرگ و عظمای که نمی شود جاهای دیگر درمانش کنید حتی از شبهای احیاء ماه مبارک رمضان بالاتر است چون همه شبها احیاء موفق نمی شوند ولی امام حسین(علیه السلام) جوری است همه را جذب کرده است خوب و بد را جذب می کند نه تنها شیعیانشان بلکه مسلمانان دیگر هم توسل پیدا می کند و گرفتاریهایشان را برطرف می کنند نه تنها مسلمان بلکه هر انسان مصیبت دیده درب خانه سیدالشهدا(علیه السلام) بیاید ناامید برنمی گردد حالا مسیحی زردتشتی و هندو گاوپرست باشد اگر درب خانه این منبع رحمت بیایند ناامید برنمی گردند «و ما علیه الذنب» از مجلس بلند می شوید هیچ گناهی بر او نوشته نشده و پاک شده است. «وصارت یوم ولدته امه» جوانان عزیز قدر مجالس عزاداری و سینه زنی و زنجیر زنی و حضور در مجالس و خالصانه و مخلصانه را بدانید همه باید قدر بدانند زن و مرد، پیر و جوان در این شبها وقت خودتان را به بطالت نگذرانید این شبها خیلی عزیز است به خاطر سیدالشهدا(علیه السلام) حرمت پیدا کرده است «وصارت یوم ولدته امه» مثل روزی از مادر متولد می شوید بلند شدن از مجلس سیدالشهدا(علیه السلام) مثل اینکه آدم از مادر متولد شده است شما کجا همچین مجلسی دارید که تاثیر بر روح و روان و جسم بگذارد. حالا دردهای جسم دوا می شود تاثیراتی دارد جای خودش است انسان را پاک می کند این یکی از برکات مجلس عزا سیدالشهدا(علیه السلام) است.
برداران و خواهران امروز هم فریاد «هل من ناصر ینصرنی» حسینی بلند است. امروز هم روز لبیک گفتن است امام هدفشان هدایت بوده است در سخنرانی که در مواجه با لشکر دشمن داشتند در روز اول برای من نوشتید که ما امام نداریم بیا ما را هدایت کن ما هم برای هدایت شماها آمدم. امروز هم امام حسین(علیه السلام) هدایتگری دارد امام از روز اولی که حرکت کردند دنبال تکلیف الهی، دستگیری مردم، اصلاح مردم، نجات مردم و دلسوزی برای امت بودند. دلسوزتر و مهربانتر از امام حسین(علیه السلام) شما کجا پیدا می کنید؟ امروز هم والله امام حسین(علیه السلام) همان دلسوزی را نسبت به همه دارند. آقا در راه می آمدند یک خیمه را دیدند چون مبنای امام این بود که مردم را جذب کنند و هدایت و راهنمایشان کنند. فرمودند این خیمه مال چه کسی است؟ گفتند مال حربن یزید جعفی یکی از سرداران کوفه است امام حرکت کردند و وارد خیمه این آدم شدند سلام و احوال پرسی کردند حربن یزید گفتند آقا جان ریش شما خیلی مشکی است این را رنگ کردید یا اینکه طبیعی است امام فرمودند پیری من زودرس بوده و محاسنم را رنگ کردم. امام آمده جان این را هدایت کند اما او ظاهر نگر است. امام فرمودند تو گناهان زیادی انجام دادی چون ایشان امیرالمومنین علی(علیه السلام) را یاری نکرد فرمودند ما را یاری کن و جبران گذشته کن و ما را همراهی کن. گفت آقا من از کوفه بیرون آمدم به این عقیده که نه با شما و نه با یزیدیان باشم. کاری به کار ما نداشته باش در گوشه ای به زندگی خودم باشم. امروز چقدر از این تفکرات در جامعه است ما کاری به دین و دیانت و رهبر و نظام نداریم ما زندگی عادی خودمان داشته باشیم بس است. دشمن هر کار می خواهد بکند حربن یزید گفت من نه می خواهم با شما باشم نه می خواهم با یزیدیان، امام حسین(علیه السلام) فرمودند از این دشت برو لحظه ای که صدای مظلومیت من بلند می شود «هل من ناصر ینصرنی» اگر بشنوی اهل آتش می شوی از اینجا برو صدا من را نشونی، گفت آقا من شمشیر و اسب خوبی دارم اینها پیش کش شما باشد این اسب هیچ موقع مرا تنها نگذاشته است شمشیرم همیشه برنده بوده است امام فرمودند من نیازی به شمشیر و اسب تو ندارم جان تو را می خواهم هدایت کنم. آدم وقتی گمراه باشد هیچی نمی شنود. بعدا پشیمان شد چه پشیمانی، می گفت امام حسین(علیه السلام) دست بچه هایش را گرفت و از من همراهی خواست اما من او را یاری نکردم. امام یاری کننده و لبیک گو می خواست. امروز هم روز لبیک گفتن به امام حسین(علیه السلام) است.
هدایت گری امام حسین(علیه السلام) برای غیر مسلمانان
در همین مسیر وقتی نزدیک کربلا رسیدند خیمه ای از دور دیدند آقا فرمودند مال چه کسی است؟ گفتند مال خانواده مسیحی است امام پیش این خانواده آمدند پیرزنی بود امام پرسیدند چکار می کنید و چه مشکلاتی دارید؟ گفت گوسفند داری می کنیم و بی آبی سخت است. امام کنار این خیمه سنگی بود جابجا کردند چشمه ای جاری شد. امام فرمودند با چه کسی زندگی می کنید؟ گفت پسرم تازه ازدواج کرده و با اینها زندگی می کنم و گوسفندها را به صحرا بردند.آقا فرمودند وقتی پسرت آمد بگو بیا پسر فاطمه را یاری کند. بگو ما غریب و بی کس هستیم به جوانت بگو بیا ما را یاری کند. اینها مسیحی هستند و مسلمان نیستند. چقدر حقیقت امام حسین(علیه السلام) دلهای آماده را جذب می کند پسر با همسرش آمد تازه داماد بود گفت پسرم آقا بزرگواری آمده است نورانیتش در قلب خودمان حس می کنیم فرمود که ما تنها در فلان سرزمین هستیم بیا ما را یاری کن اینها تمام چادرها را جمع کرد و رفتند همه اینها مسلمان و شیعه شدند و در روز عاشورا همین مادر به پسر خودش گفت اگر می خواهی پسرم شیرم را حلالت کنم باید فدای امام حسین(علیه السلام) بشوی. این پسر به میدان رفت و خیلی خوب جنگید لشکر عمر بن سعد او را اسیر کرد و به او گفت چنان داغ بر دل مادرت می گذارم تا قیام قیامت بماند دستور داد سرش را جدا کردند و جلوی مادرش انداختند. این مادر سر را بوسید بعد نیزه را برداشت و سر را به طرف دشمن انداخت و گفت چیزی که ما در راه خدا دادیم پس نمی گیریم. وقتی این پسر می خواست به جنگ برود همسرش اجازه نمی داد گفت باید پیش سیدالشهدا(علیه السلام) برویم اجازه بگیریم اگر تو شهید شدی در بهشت من همراه تو باشم. اینها هدایت سیدالشهدا(علیه السلام) است امروز آقا دستگیری و هدایتگری دارند امروز هم نورها به قلب ما در این مجلس می تابد توبه و انابه و رجعت و برگشت از گناه و پاک شدن و چه برکاتی دارد قدر بدانید خدا را شکر می کنیم و از این مجالس بالاترین استفاده را ببریم.
داستان شفا یافتن مقبل شاعر
عده از جوانان عزاداری می کردند محمد معروف به مقبل جوان زیبایی بود دو بیت شعر خواند و دل عزاداران را سوزاند و خیلی ناراحت شدند. به خاطر بی حرمتی به عزادار و مجلس امام حسین(علیه السلام) مقبل به مرض جذام مبتلا شد. و دیگر هیچ کس تحویلش نمی گرفت مرض جذام مرض مثری است و مردم می ترسند که مبتلا شوند به همین جهت در جاهای دور و پست زندگی می کرد. تا اینکه ایام عاشورا شد دید عزادارها عزاداری می کنند و این شعر را می خواندند (کربلاست امروز چه پربلاست امروز *** سر حسین مظلوم از تن جداست امروز) وقتی مقبل این صحنه را دید شروع کرد به گریه کردن وبا حسرت به این جوانان نگاه می کرد یک دفعه آتش عشق سیدالشهدا(علیه السلام) در دلش تابید و میان این بچه آمد و این شعر را گفت(روز عزاست امروز جان در بلاست امروز*** فغان و شور و وحشت در کربلاست امروز ) مقبل خیلی گریه کرد. شب خواب پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را دید پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) شفاعتش را کردند بعد برای امام حسین(علیه السلام) شروع کرد به شعر گفتن و پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اسم او را مقبل گذاشتند بالاخره توبه او مورد قبول واقع شد.
صله دادن پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) به شاعرانی که در مدح امام حسین(علیه السلام) سرودند
مقبل می گفت وقتی تمام دیوان اشعار خودم درباره سیدالشهدا(علیه السلام) نوشتم در شب جمعه ای خیلی گریه کردم خواب دیدم در حرم امام حسین(علیه السلام) هستم منبری در حرم گذاشتند انبیاء و اولیاء و پیغمبرخاتم(صلی الله علیه وآله وسلم) آنجا نشستند نمی دانستم آنجا چه اتفاقی قرار است بیافتد وقتی منبر آمده شد پیغمبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند محتشم کجاست بگوید بیاید، خوش به حال جوانانی که مداح درب خانه امام حسین(علیه السلام) هستند خوش به حال زن و مردی در خانه هایشان خالصانه و مخلصانه مجلس عزا برپا می کنند خوش به حال آن کسانی که دسته جمعی به مجلس سیدالشهدا(علیه السلام) می روند اینها هیچ موقع بی مزد نمی مانند. اهل بیت(علیهم السلام) خانواده بزرگی است محتشم آمد و پله اول ایستاد پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند پله آخر بالای منبر برو وقتی قرار گرفت فرمودند حالا مرثیه برای فرزندم حسین بخوان محتشم این بیت شعر را خواند (ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان****بر پیکر شریف امام زمان فتاد) وقتی را نقل می کند که موقعی حضرت زینب(سلام الله علیها) وقتی بالای گودی قتلگاه آمدند و بدن اباعبدالحسین (علیه السلام) را دیدند (بی اختیار نعره ی هذا حسین زود ****سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد) حضرت زینب(سلام الله علیها) فریاد زد یا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) این حسین(علیه السلام) توست (پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول****رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول/ این کشته ی فتاده به هامون حسین توست ****وین صید دست و پا زده در خون حسین توست)محتشم شعرش را تمام کرد پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) خیلی گریه کردند انبیاء خیلی اشک ریختند بعد محتشم از بالای منبر پایین آمد و پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) یک هدیه گرانبهای را به محتشم دادند. مقبل می گوید به من توجه ای نشد من هم یک عمر درب خانه سیدالشهدا(علیه السلام) نوحه خوانی و عزدارای کردم شعر گفتم مردم را گریاندم چرا پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به من توجه ای نکرد. در همین حال دیدم حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک نفر پیش پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرستاد و گفت یا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) اجازه بفرماید مقبل هم شعرش را بخواند خوش به حال کسانی که مورد توجه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قرار می گیرند، خوش به حال آن کسانی که مجلس امام حسین(علیه السلام) را گرم نگه می دارند خالصانه و مخلصانه مورد عنایت اباعبدالحسنی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) قرار می گیرند. پیغمبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند مقبل بیا شعرت را بخوان می گوید من روی پله اول رفتم ولی به من نگفتند برو بالای منبر من دو بیت شعرم را خواندم (روايت است كه چون تنگ شد بر او ميدان***فتـــــاد از حـــــركت ذوالجــناح وز جـــولان) می گوید سنگ به پیشانی سیدالشهدا(علیه السلام) زدند امام وقتی روی به سوی میدان حرکت کردند بالای بلندی صدا می زدند «لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم» یعنی زینب(سلام الله علیها) هنوز برادرت حسین جان در بدن دارد، سکینه و رقیه هنوز بابایت زنده است دشمن امام را احاطه کرد سنگ به پیشانی امام زدند خدا می داند چقدر نیزه بر بدن امام زدند دیگر آخر تیری به قلب مبارک امام زدند (نه سيــــد الشهدا بر جـدال طاقت داشت***نه ذولجـــناح دگــر تاب استقامــت داشت) امام دیگر تاب جنگ نداشت چون تیر به قلب امام کشید(كشيــــد پــا زركـــاب آن خلاصـــه ايجـــاد ***به رنـــــگ پرتو خورشـــيد، بر زمين افتــاد) امام دیگر نمی تواند طاقت بیاورد خودش را خم کرد آرام سیدالشهدا(علیه السلام) را بر زمین گذاشت(هـــوا زجور مخـــالف چــو قيرگـــون گرديد***عزيز فاطـــــمه از اسب سرنگون گــــرديد / بلند مرتبــــه شاهــي زصـــد زين افــــتاد***اگــر غلط نكـــنم، عــرش بر زميــن افتاد) می گوید در همین حال یک کسی بلند شد و گفت مقبل بس کن قلب فاطمه(سلام الله علیها) را آتش زدی، فاطمه(سلام الله علیها) مدهوش شد. بنده می خواهم این را عرض کنم برادران و خواهران این ایام را قدر بدانیم از این مجالس استفاده کنیم دلها و روح را پاک کنیم خالص و مخلص برای سیدالشهدا(علیه السلام) عزاداری کنیم.
خطبه دوم
«اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله»

در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مکرمه، جوانان و نوجوانان و فرزندان عزیزم و دختران و پسران عزیزم را به تقوای الهی، انجام واجبات و ترک محرمات دعوت می کنم. در توصیه به تقوا سفارش می کنم مجالس سیدالشهدا(علیه السلام) را دریابید. غفلت نکنید بالاترین سعادت و هدایت از همین مجالس سیدالشهدا(علیه السلام) می جوشد به این ایام اهمیت بدهید و از این ایام استفاده کنید از حضور همه عزیزانی که در هئیتهای مذهبی سینه می زنند و عزاداری شرکت می کنند از مداحان و از روسای هئیتهای که برنامه ریزی می کنند از هئیت امنای مساجد، تکیه ها و حسنیه ها و از سروان معظم روحانی به ویژه حضرت آیت الله عباسی که شرف حضور در این شهرستان دارند و در حسنیه سپاه برنامه دارند تشکر می کنم و هم حضور روحانیون را در شهرستان گرامی می داریم و شما قدر بدانید از این منابع حتما استفاده کنید مخلصانه و خالصانه بیاید و از برکات مجلس امام حسین(علیه السلام) فیض ببرید.
حق و باطل در مقابل هم تا قیامت
برادران و خواهران مکرمه «کل یوم عاشورا و کل ارض بکربلا» عاشورا فقط سال 61 نبود حق و باطل در مقابل هم هستند تا قیام قیامت طرفداران حق معلوم است و طرفداران باطل معلوم است. همیشه یزیدیان زمان بودند و هستند. مهم این است ما جبهه حق را بشناسیم حسین زمان و رهرو حسین زمان را بشناسیم یزید و یزیدیان زمان خود را بشناسیم. چون حق و باطل همیشه در مقابل هم هستند«الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ»(سوره نساء،آیه76) بالاخره شیطان طاغوت در مقابل دستگاه الهی است و خواهد بود درس بزرگ عاشورا و عبرت بزرگ این است که ما در هر زمانی هستیم جبهه حق و جبهه باطل را بشناسیم. امروز پرچم حق و پرچم رهرو راه سیدالشهدا(علیه السلام) دست امام و امروز هم دست مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) است شما ببینید درس بزرگ سیدالشهدا(علیه السلام) این است نه ظلم می کند نه زیر بار ظلم می رود چقدر به این ملت ایران ظلم شده است؟ از ناحیه استکبار جهانی آمریکا و صهیونیستها چقدر غارت زده شده است؟ هنوز هنوزه به این ملت ظلم می شود باز هم ظلم می شود امروز پرچم حق دست مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) است خوب باید حمایت و کمک کنیم جبهه دشمن را بشناسیم این عاشورا بصیرت به ما می دهد ما را منتظر برای ظهور حضرت نگه می دارد. این دوبال تشیع سرخ و سبز یعنی هم عاشورا و هم انتظار حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بالاخره جهان سراسر نورانی می شود سراسر نام و یاد سیدالشهدا(علیه السلام) می شود بالاخره منتقم خون مردان حق می آید و جهان را پر از عدالت می کند. و آینده جهان چنین آینده ای است.
درس بزرگ سیدالشهدا(علیه السلام) امر به معروف و نهی از منکر
خوب در این پرتو من و شما نباید بی اعتنا باشیم هفته امر به معروف و نهی از منکر است یک درس بزرگ سیدالشهدا(علیه السلام) است. بالاخره انسان منکری که می بینید یک زشتی و پلیدی وقتی در جامعه می بینید عاشق امام حسین(علیه السلام) نباید بگوید به من چه بی اعتنا باشد در کشورهای خارجی یک نفر تعریف می کرد 25 سال من همسایه کناری خودم را نمی شناختم کاری به کار هم ندارم همدیگر را در خیابان بکشند و رد شوند بروند ولی ما همچین تفکری نداریم ما نسبت به هم مهربانیم در غم و شادی هم شریک هستیم گناه اگر در جامعه پیدا شد مثل اینکه خانه همسایه آتش گرفته است اگر ساکت باشیم خانه خودت هم می سوزد. مثل کسی سوار قایق شده است یک جایی از قایق می شکند بگوید به من چه خوب آب همه قایق را پر می کند، انتشار گاز همه جا شهر را می گیرد و باعث انفجار می شود گناه ایستایی ندارد گناه گسترش پیدا می کند اگر جلویش را گرفتی می شود جلوی منکر را گرفتن اگر بی تفاوت باشید رشد پیدا می کند و همه جا را می گیرد.
مهمترین معروف حمایت از نظام اسلامی و رهبر و ایجاد اشتغال
برادران و خواهران به نظر بنده مهمترین معروف اینکه ما نظام اسلامی را حمایت کنیم رهبرمان را حمایت کنیم که الحمدالله هستیم بزرگترین معروف اینکه در کشور خودمان اشتغال و تولید ایجاد کنیم.
بدترین منکر برگرداندن مردم از دین و نظام
بدترین منکر اینکه ما دستمان پیش دشمن دراز باشد بدترین منکر در اداره مان کم کاری کنیم. بدترین و زشت ترین منکر مردم را از نظام و دین برگردانیم اینها بدترین منکر است همه منکر این نیست که حجاب خانمی بد باشد یا جوانی لباسش مناسب نباشد منکراتی که جامعه را تهدید می کند امروز بدترین منکر در کشورمان وابسته باشیم و اشتغال ایجاد نکنیم همه ماها مدیون هستیم همه باید کمک کنند. دشمن وقتی ببیند از درون ما قوی هستیم آرام می گیرد اگر دید ما محتاج هستیم شما دیدید یک ذره مسئولین ما روی خوش نشان دادند آمریکاییها گفتند ما تحریمها را بر نمی داریم تازه ایران باید در بحث هسته ای هر چه هست عقب نشینی کند تازه ما یک سر سوزن از این تحریمها را برمی داریم و تحریمهای اصلی سر جایش می ماند دشمن دیگر دست از ما بر نمی دارند یزیدیان زمان اعلام کردند باید ریشه ملت ایران خشکیده شود آنها که نمی خواهند ما پیشرفت کنیم آنها نمی خواهند ما عزت داشته باشیم دشمن هستند آمریکا دست یهودیان و صهیونیستها است بدترین دشمن برای اسلام صهیونیستها است. زمان پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) بودند الان هم هستند. آنها ما را آرام نمی گذارند منتها ما باید از درون محکم باشیم و وحدت خودمان را حفظ کنیم.
معنای واقعی استکبار و استکبار ستیزی و استقامت از دیدگاه مقام معظم رهبری (دام ظله العالی)
خدا این مرد بزرگ آیت الله الخامنه ای(دام ظله العالی) را حفظ کند در همین سخنرانی اخیرشان چقدر هدایتگری داشتند استکبار، استکبار ستیزی و استقامت را معنا کردند دشمن را به ما شناسایی کردند که دشمن چه برنامه ای دارد در عین حال فرمودند کسی حق ندارد مسئولین را تضعیف کند چون دشمن می خواهد بین مسئولین و مدیران و مردم شکاف و اختلاف ایجاد شود می خواهند مدیران ما پشتوانه نداشته باشند فرمودند کسی حق ندارد کسی که به تیم مذاکره کننده توهین کند آنها بچه های ما هستند وظیفه سنگینی دارند از دولت بارها حمایت کردند ملت از دولت حمایت می کند بارها فرمودند دولت به داد مردم برسد و کمک کند این وحدت داخلی را می رساند ما خیلی دشمن داریم آمریکاییها و صهیونیستها و گروههای تکفیری دور تا دور ما را دشمن محاصره کرده و ما مثل یک گلستان هستیم شما در عراق، یمن و سوریه و افغانستان ببینید چه وضعیتی است دشمن چه وضعی برای شیعیان و مسلمانان درست کرده است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.