|
|
|
 |
 |
 |
|
عظمت و آثار و بركات مباهله |
|
 |
|
 |
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحيم
عظمت و آثار و بركات مباهله
خطبه هاي نمازجمعه به امامت حجت الاسلام و المسلمين علي ابراهيمي امام جمعه محترم 91/8/19
خطبه اول
«فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»(سوره آل عمران،آيه61) آيه اي كه صدر خطبه تلاوت كردم مربوط به ماجراي روز مباهله است در اين خطبه انشاءالله به مناسبت روز مباهله عظمت، آثار و بركاتي اين جريان بزرگ تاريخي همراه داشت خدمت شما برادران و خواهران مكرمه عرضه مي دارم. مناسبتهاي امروز را خدمت شما عرض مي كنم و به يكي از مناسبتها بيشتر نمي توانم بپردازم انشاءالله برادران و خواهران مكرمه در منزل مطالعه مي كنند و روحانيون ارجمند بعد از نمازهاي جماعت حوادث تاريخي اين روز را به سمع شما بزرگواران مي رسانند. اولا بيست و چهارم ذيحجه چندين مورد مناسبت تاريخي در آن است اول روز مباهله است دوم روز نزول آيه تطهير«إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا »(سوره احزاب،آيه33) اين دو مناسبت است و مناسبت سوم روز حاتم بخشي است روزي كه مولاي ما اسدالهز الغالب اميرالمومنين علي(عليه السلام) در يك لحظه دو عبادت هم عبادت مالي و هم عبادت بدني انجام دادند هم نماز خواندند و هم در حال نماز خاتم و انگشتر خودشان را به فقير بخشيدند. وآيه «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»(سوره مائده،آيه55)در حق مولا نازل شد. مناسبت چهارم مشترك است بين بيست و پنجم و بيست و چهارم، نزول «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ» سوره انسان درباره اهل بيت(عليهم السلام) نازل شده است. پس اين روز چهار مناسبت دارد شايد كسي سوال كند همه اين مناسبتها آيا در يك سال اتفاق افتاده است؟ ممكن است نباشد مثلا در بيست و چهارم ذيحجه در سالها مختلف باشد اين جريان اتفاق افتاده باشد.
بنابراين چهار مناسبت مختلف در اين روز داريم و همه مربوط به اهل بيت(عليهم السلام) و سيد و سرور ما رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم)، اميرالمومنين علي(عليه السلام)، حضرت زهرا(سلام الله عليها)، امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) است. امروز چه مستحباتي دارد؟ درباره ماه ذيحجه و اعمالي كه در اين ماه و روز بيست و چهارم مستحب است انجام دهيد در مفاتيح الجنان مرحوم شيخ عباس قمي(رحمة الله عليه) است امروز روز مباهله و روز جمعه است مناسبتهايش غسل و روزه داشته است خوش به حال كساني كه امروز روزه گرفتند، نماز دارد حداقل دو ركعت نماز دارد بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار دارد يك دعاي بسيار عالي دارد كه سحرهاي ماه مبارك از تلويزيون گوش مي داديد اين دعا شبيه دعاي سحر است «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ بَهاَّئِكَ» چرا اين موارد را ذكر مي كنم؟ براي اينكه بايد از اين ايام انسان براي پيشرفت معنويتش استفاده كند روزها و ايام تاثيرگذار است. روزهاي خاص كه سفارش شده و خدا نظر لطفش را شامل حال بندگانش كرده دعاها بهتر مستجاب مي شود مثلا هنگام خطبه عقد دعا مستجاب مي شود درب خانه خدا باز مي شود، هنگامي كه باران مي آيد، وقتي كه رحمت و عطوفت و مهرباني نگاه به صورت پدر و مادرتان مي كنيد دعا آن لحظه بهتر مستجاب مي شود چون رحم و مهرباني خدا بيشتر شامل حال انسان مي شود وقتي كه خطيب نمازجمعه خطبه مي خواند و مي خواهد نماز را برپا كند آن لحظاتي است كه دعا بهتر مستجاب مي شود چون رحمت خدا بر همه نازل مي شود بيست و چهارم ذيحجه از ايامي كه رحمت خدا بر امت نازل شده است و لطف خدا بر اهل بيت(عليهم السلام) نازل شده است قطعا دعا در چنين ايامي بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.
رفتن به زيارت ذريه ي اميرالمومنين علي(عليه السلام) و خواندن زيارت جامعه كبيره
يكي از اعمال امروز رفتن به زيارت اميرالمومنين علي(عليه السلام) است خوش به حال آن كساني كه در نجف هستند و به زيارت آقا مي روند حالا ما كه نمي توانيم برويم به زيارت ذريه اميرالمومنين علي(عليه السلام) و امامزادگان برويم و به محضرشان سلام عرض كنيم و اعتقادات خودمان را به آنها عرضه كنيم. خواندن زيارت جامعه كبيره در اين روز خيلي سفارش شده و همينطور خيرات و صدقات ثواب زيادي دارد. به اميرالمومنين علي(عليه السلام) اقتدا كنيم در چنين روزي مولا انگشتر خودشان را به فقير داد، در چنين روزي سه روز روزه گرفتند و با آب افطار كردند و در پايان امروز كه بيست و چهارم ذيحجه بود اسيري درب خانه آنها آمد كه مسلمان نبود و كافر بود بازهم در راه خدا هر چه داشتند انفاق كردند امروز ما به اميرالمومنين علي(عليه السلام) تأسي كنيم. حتي در روايات داريم كه اگر كسي دستش تنگ شده و مي خواهد رحمت خدا بر او نازل شود زندگيش خوب شود و حتي شده يك پولي قرض كند و آن را در لحظه نداريش در راه خدا انفاق كند درياي رحمت خدا شامل حالش مي شود و درب رزق به روي او باز مي شود امروز بايد به مولا اميرالمومنين علي(عليه السلام) تأسي كنيم.
بنده دو سه نكته از دعاي امروز را عرض مي كنم كه امروز از خدا چه مي خواهيم؟ در پايان دعاي مباهله اينگونه از خدا مي خواهيم چون براي امروز اين دعا وارد شده دو سه جمله از دعا را تبركاً عرض مي كنيم چون نمازجمعه است انشاءالله خداي متعال دعاي ما را مستجاب كند. مي خوانيم« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلَى الاِْيمانِ بِكَ»خدايا مرا برانگيز كه به تو ايمان داشته باشم «وَالتَّصْديقِ بِرَسُولِكَ» و رسول(صلي الله عليه وآله و سلم) تو را تصديق كنم«وَالْوِلايَةِ ِعَلِىِّ بْنِ اَبيطالِبٍ» خدايا پيرو اميرالمومنين علي(عليه السلام) باشم خدايا كمكم كند در تمامي دنيا، لحظات عمر و پايان عمرم، خدايا لحظه اي از محبتم به مولا كم نشود با اين محبت از دنيا بروم، با پيروي از اميرالمومنين علي(عليه السلام) برانگيخته شوم، «وَالْبَرائَةِ مِنْ عَدُوِّهِ» خدايا امروز به من توفيق بده از دشمنان علي(عليه السلام) بيزار باشم با دشمنان علي(عليه السلام) دوست نباشم«وَالاْيتِمامِ بِالاْئِمَّةِ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ» نه تنها امروز پيرو اميرالمومنين علي(عليه السلام) باشم بلكه پيرو يازده امام معصوم(عليه السلام) باشم« فَاِنّى قَدْ رَضيتُ بِذلِكَ» خدايا من به اين مطلب راضي هستم كه مومن تو و پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و اهل بيت(عليهم السلام) هستم«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ»مومنين قبل از دعاها ذكر صلوات آمده است براي اينكه دشمنان وقتي آيه نازل شد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (سوره احزاب،آيه 56) ما چگونه صلوات بفرستيم پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند كه صلوات را كامل بفرستيد«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ» اين روايت را هم اهل سنت و هم شيعه نقل كرده است. اگر در تشهد نماز كسي صلوات ناقص بفرستد يعني بگويد اللهم صل عليه وسلم نمازش باطل است حتي به فتواي اهل سنت، منتها سياست خلفاي ظالم و ستمگر اين شد كه آل محمد را ذكر نمي كنند به خاطر همين در دعاها صلوات كامل آمده است.
آداب دعا كردن
جهت دوم اگر خواستيد دعايتان مستجاب شود راه و روش دارد هواپيما كه مي خواهد پرواز كند راهي دارد بايد در مسير خودش پرواز كند و دعا اگر مي خواهد به پيشگاه خدا صعود پيدا كند و مستجاب شود راهش اين است كه اولا انسان طهارت داشته باشد زبانش صادق و راستگو باشد انقطاع داشته باشد يعني دستش از تمام دنيا قطع شود رو به خدا كند و خدا را التماس كند و بندگان خوب خدا را شفيع قرار دهد و آنها را قسم دهد بعد اول دعا صلوات بفرستد و آخر دعا هم صلوات بفرستد و وسط دعاي خودش را بگويد. امامان معصوم اَدب دعا كردن را ياد ما مي دهند اول صلوات بعد دعا و در آخر هم صلوات.روايت داريم خداوند حيا مي كند دو طرف دعا را قبول كند اما دعاي وسط را قبول نكند، وقتي دو طرف دعاي شما پذيرفته و قبول شد دعاي وسط شما هم پذيرفته مي شود. منتها فوري اجابت مي شود و آن بستگي به شرايط دارد، چه بسا اگر اين دعا مستجاب شود اصلا به ضرر بنده باشد، چه بسا خداوند صداي بنده اش را دوست دارد كه هميشه درب خانه خودش التماس كند اگر يكبار دعايش را قبول كند بنده اش ديگر به سراغ او نمي آيد و دنبال كارش مي رود از صداي بنده اش خوشش مي آيد و دوست دارد بنده اش با او نجوا كند و از او درخواست كند و به همين جهت اجابتش را به تاخير مي اندازد. چه بسا اين خواسته اش به صلاحش نيست ولي در عوض بلاها و مصيبتها را از زندگيش دور مي كند و چه بسا اين دعا را خدا ذخيره مي كند و در قيامت براي او مستجاب مي كند آدم مي گويد اي كاش دعاهاي ما هيچكدام مستجاب نمي شد و امروز در قيامت خدا مستجاب مي كرد. بنابراين پيش خدا دستي بلند شود و بگويد يا رب، خداوند مي گويد اي بنده من چه مي خواهي؟ درب به روي تو باز است. براي هر دعا خداوند به بنده اش توجه مي كند خداوند فرمود است«ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»(سوره غاف، آيه60) بعد از اين ذكر مي فرمايد«وَ احْفَظْنى مِنْ کُلِّ مُصیبَةٍ»خدايا مرا از غم و غصه حفظ كند«وَمِنْ كُلِّ بَلِيَّةٍ»خدايا مرا از بلايا حفظ كند «وَمِنْ كُلِّ عُقُوبَةٍ»از عذابها مرا حفظ كن«وَمِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ وَمِنْ كُلِّ بَلاَّءٍ وَمِنْ كُلِّ شَرٍّ » خدايا از هر شر و بدي است امروز همه ما را حفظ كن«وَمِنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ ِمُصيبَةٍ وَمِنْ كُلِّ افَةٍ نَزَلَتْ»هر بلايي كه مي خواهد نازل شود يا در آينده مي خواهد نازل شود «اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاْرْضِ فى هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّيْلَةِ وَفى هذَا الْيَومِ وَفى هذَا الشَّهْرِ »خدايا در اين ماه هر بلايي كه مي خواهد بر من نازل شود اين بلاها را برگردان و ما را عافيت و سلامتي و تندرستي بده«وَفى هذِهِ السَّنَةِ»يعني از اين سال تا سال آينده اين بخشي از دعاي مباهله بود و بعد با ذكر صلوات هم شروع و هم ختم مي شود «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لى مِنْ كُلِّ سُرُورٍ»خدايا در اين روز شادي نصيبم كن «وَمِنْ كُلِّ بَهْجَةٍ» خدايا خوشحالي و خرمي به من بده «وَمِنْ كُلِّ اسْتِقامَةٍ وَمِنْ كُلِّ فَرَجٍ وَمِنْ كُلِّ عافِيَةٍ وَمِنْ كُلِّ سَلامَةٍ وَمِنْ كُلِّ كَرامَةٍ وَمِنْ كُلِّ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ طَيِّبٍ وَمِنْ كُلِّ نِعْمَةٍ وِمَنْ كُلِّ سَعَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاْرْضِ» اين بخشي دعاي مباهله كه امروز خوانده مي شود.
ماجراي مباهله
اما ماجراي مباهله كه اين همه عظمت پيدا كرده است. پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) به جاهاي مختلف نامه هاي مي نوشتند و به اسلام دعوت مي كردند از جمله هفتاد روستاي خوش آب و هوا در منطقه نجران بين حجاز و يمن كه مسيحيان زيادي زندگي مي كردند و نعمتهاي زيادي داشتند پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) به اسقف اعظم آنها كه نماينده كليساهاي روم در آن منطقه بود نامه نوشتند آنها را به توحيد و خداپرستي دعوت كردند و از پيروي و پرستش انسانها برحذر داشتند و فرمودند اسلام بياوريد اگر اسلام نمي آوريد حداقل ماليات بدهيد و در پناه كشور اسلامي زندگي كنيد با هم صلح كنيم و در حال جنگ نباشيم و الا اگر اين دو راه را انتخاب نكنيد منتظر خطر باشيد نامه حضرت به بزرگ مسيحيان رسيد. اينها با هم شور و مشورت كردند كه چه كنيم؟ گفتند بايد ببينيم آيا آثار و شباهت و صفاتي از اين پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در كتابهاي ما هست يا نيست؟ آمدند كتابهاي خودشان را باز كردند ديدند بله اين صفات در اين كتابها ذكر شده است. گفتند بايد يك گروه محقق به مدينه بفرستيم تحقيق كنند كه آيا اين صفات را در كتابهايمان درباره پيغمبر آخرالزمان آمده آيا با اين شخص تطبيق مي كند يا نه؟ هفتاد نفر را انتخاب كردند يكي از افراد اسقف اعظم ابوحارثه و ديگري از بزرگانشان به نام سيد به همراه گروه نصاراي نجران با هيئت مخصوصي به مدينه آمدند، مسلمانان تازه به مدينه آمده بودند، فقر و مشكلات و جنگهاي متعددي داشتند اينها با لباسهاي زرباف، انگشترهاي طلا و صليبهاي كه مي پرستيدند وبر گردنشان آويزان كرده بودند با لباسهاي مخصوص كه پولداري خودشان را به رخ مسلمانان بكشند به محضر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) رسيدند انشاءالله خدا قسمت كند در مسجد النبي(صلي الله عليه وآله وسلم) يك ستوني است به نام ستون وفود هيئتها مي آمدند در كنار اين ستون با آقا ملاقات مي كردند و كنار اين ستون اميرالمومنين علي(عليه السلام) حراست مي كردند و نگهباني مي دادند. اين گروه به پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) سلام كردند حضرت به اينها توجه نكردند و نشستند ديدند كه حضرت به اينها توجه نمي كند اينها بلند شدند رفتند پيش يكي از دوستان خود به نام عبدالرحمان بن عوف گفتند كه ما آمديم پيش رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) توجهي به ما نكرد به نظر شما مشكلي در ما است، چكار بايد كنيم. گفتند بايد از علي بن ابيطالب(عليه السلام) بپرسيد. آمدند نزد اميرالمومنين علي(عليه السلام) قصه را گفتند ما خدمت حضرت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم)با اين وضع رسيديم ما را تحويل نگرفتند چكار بايد كنيم؟ آقا فرمودند شما صليبها و لباسهاي زربافت را دربياوريد لباس ساده بپوشيد و با هئيت ساده خدمت رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) برويد شما را تحويل مي گيرد. اينها آمدند صليبها را از گردنشان در آوردند و طلاها و جواهراتي كه به دستشان بود درآوردند با لباس ساده به محضر پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) مشرف شدند. سلام كردند حضرت پيش پايشان بلند شدند و به استقبالشان رفتند و خيلي هم تحويلشان گرفتند. قصه مباهله در اسلام خيلي مهم است بعد بحث و گفتگو شروع شد حضرت فرمودند شما را به اسلام دعوت مي كنم و به خدا ايمان بياوريد، گفتند اسلام همان خداپرستي است خوب ما هم قبل از اين خدا را قبول داشتيم آقا فرمودند خدا را بايد قبول داشته باشيد بنده خدا را نبايد پرستش كنيد عيسي خدا نيست گفتند چگونه عيسي خدا نيست؟ كسي كه زنده مي كند كسي كه مي ميراند كسي كه از گِل پرنده اي درست مي كند و به اين پرنده فوت مي كند اين پرنده بال و پر مي زند، مي شود عيسي خدا نباشد؟ پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند اين مخلوق خداست خدا او را خلق كرده است. مسيحيان گفتند اگر عيسي خدا نيست پسر خدا هست بالاخره مادر حضرت عيسي(عليه السلام) بدون اينكه شوهري با او تماس داشته باشد حامله شده است خدا او را حامله كرده است پس پسرخدا است. جبرئيل از طرف خداي تبارك و تعالي نازل شد فرمود خلقت حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) مثل حضرت آدم(عليه السلام) است اگر بنا شد عيسي خدا يا پسر خدا باشد به طريق اولي آدم بايد پسر خدا يا خدا باشد چون حضرت آدم(عليه السلام) نه پدري داشت و نه مادري، چگونه شما به او مي گوييد بنده خدا، خدا نمي گويد همانطور كه خدا حضرت آدم(عليه السلام) را آفريد حضرت عيسي مسيح(عليه السلام) را آفريد او بنده خوب خداست نه اينكه فرزند خدا باشد، خدا كه فرزندي ندارد، حق بر اينها روشن شد. ديديد در زندگي بعضي اوقات انسان لجبازي مي كند مي داند حق با خانم و طرف مقابلش است اما غرورش اجازه نمي دهد كه حق را بپذيرد. لجاجت مي كند و سرسختي نشان مي دهد زيربار حق نمي رود. مسيحيان گفتند دليلي كه شما آورديد قبول نداريم. حضرت فرمودند قبول نداريد پس مباهله مي كنيم. مباهله يعني چه؟ يعني اينكه دست به پيشگاه خدا برمي داريم مي گويم هر كسي راست مي گويد كه هيچ، هر كسي كه دروغ مي گويد خدا او را عذاب كند لعنت خدا بر دروغگو باشد. آنها گفتند قبول داريم. اين آيه نازل شد«فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ»علم آمده و حق استدلال شده است با اينكه شنيدند اينها لجبازي و پرچانگي مي كنند زير بار حق نمي روند و مجادله مي كنند «فَقُلْ تَعَالَوْاْ »بگو «نَدْعُ أَبْنَاءنَاوَأَبْنَاءكُمْ»مي خواهيم نفرين كنيم شما جگر گوشه هاي خودتان را بياوريد ما هم جگر گوشه هايمان را مي آوريم«وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ»زنان خودتان را بياوريد ما هم زنان خودمان را مي آوريم«وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ»يك كسي را بياوريد به اندازه جانتان باشد يعني عزيزترين فردتان را بياوريد ما هم عزيزترين فردمان را مي آوريم«ثُمَّ نَبْتَهِلْ»(سوره آل عمران،آيه61) به درگاه خدا زاري مي كنيم و از خدا مي خواهيم و ابتهال از درگاه خدا كه لعنت خدا بر دروغگو قرار دهد معلوم شد كه مباهله بيرون از شهر باشد. حضرت فرمودند كه زير دو تا درخت آماده كنند كه فردا در آنجا مي خواهند مباهله كنند. اينها در چادرهاي بيرون شهر رفتند و شروع به گفتگو كردن كردند يكي از بزرگانشان گفت فردا چگونه مي آيند اگر ديديد با سپاه و لشكرش آمد معلوم مي شود كه پادشاه است و بر ما مي خواهد حكومت كند اعتقادي به خودش ندارد مي خواهد لشكر را به رخ ما بكشد اگر ديديد با عزيزترين عزيزانش آمد بدانيد به راه و هدفش ايمان دارد والا اگر ايمان نداشت عزيزترين عزيزانش را در معرض هلاكت و نابودي قرار نمي داد اگر ديديد با آن هيبت آمد مبادا زير بارنفرين برويم ما حاضريم جزيه و ماليات بدهيم، تا فردا منتظر شدند. پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم)از وارد خانه شدند عبايي داشتند روي دوش گرفتند حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام)، حضرت زهرا(سلام الله عليها)، امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) را خواستند و اين عبا را روي اهل بيت(عليهم السلام) انداختند گفتند خدايا هر پيغمبري اهل بيتي دارد اينها اهل بيت من هستند خدايا گرفتاري را از اهل بيت من دور كن، شك و دو دلي را از آنها بردار، خدايا آنها را پاك كن خداوند اين آيه را فرستاد «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»(سوره احزاب،آيه33) اين آيه تطهير و عصمت درباره اهل بيت اينجا نازل شد. براي رفتن به مباهله تاريخ به دو صورت نقل مي كند پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) امام حسين(عليه السلام) را بغل كردند و با يك دست ديگرشان را امام حسن(عليه السلام) را گرفتند و جلوي روي به اميرالمومنين علي(عليه السلام) فرمودند حركت كند از پشت سر به حضرت زهرا(سلام الله عليها) گفتند بيايد. ممكن است در مسير تغيير جهت داده باشند در جايي گفتند اميرالمومنين علي(عليه السلام) پشت سر حضرت زهرا(سلام الله عليها) بودند و آن افراد مسيحي هم آمدند. ديدند رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) عباي خود را روي درخت انداختند سايه باني درست شد و دو زانو زير درخت نشستند. جمعيت انصار و مهاجرين در اطراف حضور دارند گفتند شما بياييد. مسيحيان نجران وقتي آمدند اسقف اعظمشان سوال كرد شما با چه كساني با ما مي خواهيد مباهله كنيد؟ گفتند با اينها به درگاه خدا مي خواهيم برويم وقتي به چهرهايشان نگاه كرد برگشت گفت من چهره هايي را مي بينيم اگر دست به دعا بردارند كوهها از جا كنده مي شود، اگر پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) دعا كند و آنها آمين بگويند دعايشان مستجاب مي شود و يك مسيحي و نصارا زنده نمي ماند و من آثار عذاب را دارم مي بينيم. مرغان به صدا در آمدند شاخه هاي درخت خم شدند اطراف مدينه را دود مشاهده مي كنم. اسقف دست بزرگانشان را كشيد كه مبادا شما تن به مباهله دهيد پيش رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) آمدند گفتند ما مباهله نمي كنيم شما در همان نامه نوشتيد ما با شما صلح مي كنيم و ماليات مي پردازيم. پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) آنها را به اسلام دعوت كرد ابوحارث اسقف اعظم كه يكصد و بيست ساله بود گفت اينها ايمان نمي آورند اما من خودم به شما ايمان مي آورم و به دست حضرت مسلمان شد «اشهدان محمد رسول الله» شهادتين را بر زبان جاري كرد و مقدار جزيه را مشخص كردند عدالت اسلامي برقرار شد صورت مجلسي كه درباب اينها كه چه كار بايد كنند نوشته شده است حتما مطالعه كنيد اولا اهل سنت و بزرگانشان مي گويند امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) فرزندان پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) نيستند فرزندان امام علي(عليه السلام) هستند اما اين آيه مي گويد فرزندان پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) هستند منتها از نسل اميرالمومنين علي(عليه السلام) هستند. «نِسَاءنَا» در اين آيه ذكر شده است يعني ما زنانمان را مي آوريم خوب اين جمع است اما يك نفر آمد اين عظمت حضرت زهرا(سلام الله عليها) است كه به منزله تمام زنان مسلمان پيش خدا آبرو دارد و مهمتر از همه در اين آيه آمده «أَنفُسَنَا» ما جانمان را مي آوريم علي(عليه السلام) جان پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) است يك نفر از اين دوستان ما مي گفت بحثي با يكي از علماي اهل سنت وهابي حجاز داشتم يك آدم معمولي است از من پرسيد نظر تو در مورد عمر و ابوبكر و عثمان چيست؟ گفتم اينها اصحاب پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) هستند گفت نظرت درمورد علي(عليه السلام) چيست؟ گفتم علي(عليه السلام) جان و نفس پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) است او فرق مي كند طبق اين آيه جان پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) است همانطور كه پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) معصوم است جان پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) هم مقام عصمت دارد. كسي بايد رهبر باشد كه جان و نفس پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) باشد و خود همه چيز در اين آيه در خودش جمع شده است .
نكته ديگر اينكه همه مي توانند مباهله كنند براي حقانيت خودشان تمام مسلمانان تا روز قيامت مي توانند با طرف خصم مباهله كنند. اين مباهله هيچ اختصاصي به رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) ندارد. شما با يك اهل سنت بحث مي كنيد شما اگر در اين اعتقاد خودتان حاضريد مباهله كنيد او هم چاره اي ندارد او هم اشكالي نمي تواند داشته باشد.
خطبه دوم
«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله»
در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران و خواهران مكرمه را به تقواي الهي دعوت مي كنم. چون خطبه اول يك مقداري مفصل درباره مباهله صحبت كردم سعي مي كنم مطالب را كوتاه عرض كنم. مسجد مباهله در مدينه است در محل اجراي مباهله مسجدي ساختند به نام مسجد مباهله، حدودا 2000 متري با مسجد النبي(صلي الله عليه وآله وسلم) فاصله دارد الان اسمش را مسجد الاجابه گذاشتند چون پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم)در اينجا سه تا دعا كردند روي اين جهت مسجد الاجابه مي گويند و دو تا ماجرا دارد، زائران به اين مسجد مي روند دعا مي كنند و دعا مستجاب است خوش به حال آنهايي كه رفتند و دعا مي كنيم به آبروي حضرت زهرا(سلام الله) و اميرالمومنين(عليه السلام) كساني كه مشرف نشدند خداي متعال به زودي زمينه تشرفشان را فراهم بفرمايد.
بزرگداشت محرم و سامان دهي نذورات
مي دانيد پنجشنبه اول اين ماه آغاز ماه محرم است ما هر چه داريم از بركت محرم است. اسلام از بركت سيدالشهدا(عليه السلام) زنده شد قضيه سيدالشهدا(عليه السلام) را امام مي فرمايند رمز بقاء مذهب شيعه است همين گريه ها و موكبها و عزاداريها بوده كه اسلام براي ما حفظ شود. تقاضا مي كنم از برادران و خواهران گرامي بداريم و حضور داشته باشيم بهره ببريم و عزاداري كنيم و مجلس براي امام حسين(عليه السلام) بگيريم.
يكي از ضعفهايي كه ما در شهرستان داريم از اين جهت است كه تمام نذرها به تاسوعا و عاشورا منتهي مي شود ، ممكن است در يك خانه اي سه نوع غذا در روز عاشورا پخته شود و كوچه كناريش سه نوع غذا داشته باشند همسايه خودش هم همينطور واقعا نياز است كه اين نذرها را ساماندهي كنم اين نذرها براي اينكه كه مردم بيشتر حضور داشته باشند و بهتر عزاداري شود بنده از مومنين، هيئت امناء، مداحان و از كساني كه دستندركاران نذر هستند تقاضا مي كنم نذرها ساماندهي شود چگونه ساماندهي شود؟ از همان شب اول ماه محرم برنامه ريزي شود كساني كه نذر دارند بيايند در مسجد نذري خود را بپردازند. هم اجتماع باشكوه مي شود و هم سخنراني و عزاداري بهتر مي شود و هم مومنين كه با خانواده و فرزندانشان مي آيند سرسفره امام حسين(عليه السلام) مي نشينند و گرسنه نمي روند و مهمتر از همه به اسم امام حسين(عليه السلام) اسراف صورت نمي گيرد، اسراف حرام است. عزاداري مستحب است ما حرام را مرتكب مي شويم و يك مستحبي را انجام بدهيم خدا راضي نيست امام حسين(عليه السلام) خونشان را دادند كه حرام و گناه در جامعه نباشد. اسراف در اين موقيعت گناه بزرگي است كه رحمت را از ما مي گيرد چرا ما بياييم اسراف كنيم چند روز مي شود آبگوشت در يخچال نگه داريم ترش مي كند و بايد در سطل آشغال بريزيم آيا اين گناه نيست؟ آيا امام حسين(عليه السلام) آمده گناهان ما را توجيه كند؟ آيا امام حسين(عليه السلام) مي خواهد نعوذبالله زمينه گناه را براي ما باز كند؟ حتما بايد نذرها ساماندهي و پخش شود. ممكن است كسي بگويد ما نذر كرديم كه روز عاشورا نذر بدهيم ببينيد خيلي از نذرها اگر صيغه نذر نخوانده باشند نذر بايد با صيغه مخصوص باشد، چون صيغه مخصوص خوانده نشده است جابجا كردنش اشكال ندارد مثلا گفته بچه ام خوب شود آّبگوشت مي دهم. حالا اگر اين آبگوشت تبديل به برنج شد هيچ اتفاقي نمي افتد چون صيغه نذر چيست؟«لله عليّ ان افعل كذا» يا از طرف خدا بر من واجب است كه من چنين كاري انجام دهم در دلش گذرانده كه اين كار را انجام مي دهم ما نمي خواهيم اينها ترك شود به نذريهايتان وفا كنيد منتها نذريها را خوب و زيبا ادا كنيد همه سرسفره سيدالشهدا(عليه السلام) جمع شوند يك روضه و مداحي خوانده شود از اول ماه محرم حتي بعد از ماه محرم در مسجد يك ماه شام و غذا بدهيد و همه فيض ببرند و استفاده كنند با اين غذاي حلال و پاك و طيب گناه از وجود انسان دور مي شود و كساني كه اين كار را انجام مي دهند باعث گسترش مكتب اهل بيت(عليهم السلام) مي شوند بنده خواهشي دارم از كساني كه نذر دارند هئيتهاي مذهبي هم همكاري كنند احترامشان كنند و كسي كه بخواهد نذر بدهد استقبال كنند ممكن است جمعيت زياد باشد و يك نفر نتواند اين جمعيت را غذا دهد خوب اشكال ندارد دو نفر يا چندين نفر با هم غذا درست كنند و به مسجد بياورند فردا شب مال چند نفر باشد اين را بايد ساماندهي شود.
برگزاري صحيح مجالس ختم اموات در بافت
نكته اي درباره ختمها خدمت شما عرض كنم ختمي كه در اينجا برگزار مي شود واقعا وقت انسانها را مي گيرد مثلا دو تا سه ساعت يك ختمي، چهار تا پنج يك ختمي چه خبر است چرا اينها را يكجا و باهم برگزار نمي كنيد چرا اجتماع بيشتري نداشته باشيم هيچ كجا اين چنين كاري نيست آنهايي كه مسئول هستند نظارت كنند، خرج مردم كمتر مي شود. اين سه نفر باهم شريك شوند و يك مجلسي بگيرند خرج كمتر و وقت مردم كمتر مي شود يك سخنران و مداح بهتر مي تواند سخنراني و مداحي كند ما بايد اين كارها را سبك كنيم اسلام خيلي دين سبكي است منتها ما خودمان اسلام را خيلي سخت مي كنيم و همه را فراري مي دهيم.
روز خانواده و سالروز نزول سوره هل اتي
مطلب بعدي يكشنبه كه بيست و پنجم ذيحجه روز نزول سوره هل اتي است روز خانواده و تكريم بازنشستگان نامگذاري شده است. اين نكته را در باب خانواده عرض كنم برادران و خواهران اگر بخواهيم در خانه هايتان موريانه در آن نيافتد اگر بخواهيم خانواده سالم داشته باشيم نگاه ما نگاه به جامعه غربي نباشد خانواده در غرب از هم پاشيده شده است بيچاره و بدبخت شدند در غرب اختلاط است. زن و مردي معلوم نمي شود اين آقا يا خانم است مثل تاكسي همگاني است و هيچ حرمتي نيست دشمنان هم همين را مي خواهند كه حريم را بردارند اين ماهواره موريانه زندگي شما است خداي نكرده اگر در خانه اي باشد زندگي قطعا از هم پاشيده مي شود اگر ما تمدن اسلامي و جامعه پاك داشته باشيم جامعه وقتي خوب است كه از خانواده درست شده باشد بايد خانواده پاك، خوب و آلوده نباشد. وقتي خانواده از هم پاشيده نباشند بچه هاي طلاق در جامعه روي همديگر تلمبار نمي شوند، جنگ و دعوا در خانه ايجاد نمي شود. يكي از راهها اين است كه اختلاط در زندگي نباشد حرمتها سرجاي خودش حفظ شود.
لزوم احترام به همسر و مادر
نكته دوم حرمت خانم بايد حفظ شود در قرآن و روايات پيغمبرخدا(صلي الله عليه وآله و سلم) مي فرمايد«المرءة سيداهلها» بزرگ خانه خانم است سيد و رهبر خانه خانم است. در روايت آمده است «المرءة ريحانه و ليس بقهرمانه» خانم گل خانه است نه خدمتكار، چرا بانوان ما كمر درد و پادرد بگيرند به خاطر اينكه هيچ كس نيست به آنها كمك كند به تنهايي اين بار آقا و بچه ها را اين زن به عهده بگيرد مي فرمايد: زن خانه، سيد و قهرمان خانه است نه خدمتكار خانه به همين جهت زنان زود افتاده و كمرشان خميده مي شوند هر روز قرص و دوا و دكترهاي متعدد مي روند هيچ كس مراعاتشان نمي كند. بنده در كتابي خواندم نوشته بود يك روز مادري سفره را انداخت روي سفره يونجه ريخت گفت بخوريد همه فرياد زدند مگر ما حيوان هستيم گفت مگر شما هم انسان هستيد تشخيص مي دهيد كه چه غذا خوب است و چه بد است اين مدتها كه من غذا پختم تشخيص نمي دهيد كه چه بخوريد و چه نخوريد يكبار هم تشكر نكرديد گفتم يونجه بريزم كه تشخيص مي دهيد كه چه مي خوريد و چه نمي خوريد. زن گل و بانوي خانه است اگر اين حرمتش بايد در خانه حفظ شود اسلام اينها را مي خواهد عدم اختلاف بين زن و مرد مي خواهد.
نقش بدحجابي و از هم پاشيده شدن خانواده و اجتماع
نكته اي ديگري كه اسلام تبرج نمي خواهد تبرج يعني خودنمايي، خودنمايي براي همسر و شوهرش باشد اگر بيرون بيايد خودنمايي كند علاوه براينكه گناه در جامعه صورت مي گيرد مهمتر از همه اين بناي زندگيت از هم پاشيده مي شود اين خودنمايي و تبرج خانواده را فرو مي پاشد و از بين مي برد اين مرد ديگر دلبسته به زندگيش نيست همه اش دوست دارد چشم چراني كند و آن خانم هم دلبسته به زندگيش نيست و دوست دارد هميشه خودش را نمايش دهد در جامعه نمايش دادن زن، جامعه را از بين مي برد اسلام اينها را نمي خواهد غربيها واقعا از هم پاشيده و بدبخت و بيچاره شدند ما نمي خواهيم كه دشمن و جهان به آن دچار شده است به آن برسيم.
سالروز كتاب و كتابخواني
چهارشنبه وفات علامه طباطبايي(رحمة الله عليه) روز كتاب و كتابخواني است اين بحث غصه داري است متأسفانه ما چند دقيقه وقت خودمان را صرف كتاب مي كنيم. يك استاد ما داشتيم، خدا آيت الله سيدمحمدشيرازي را رحمت كند صدام او را از عراق بيرون كرد ايشان به قم آمده بودند و هميشه در درس اخلاق كتاب مي داد و هميشه اين جمله را مي گفت صهيونيستها در توالت و دستشويي كتابخانه درست كردند چند لحظه اي كه در دستشويي هستند بيكار نباشند و مطالعه كنند چگونه اسلام را از بين ببرند حالا ما كه شيعه اهل بيت(عليهم السلام) و امام علي(عليه السلام) هستيم كتاب و مطالعه نداريم. همين گونه كه آب و نان مي خوريم بايد كتاب مطالعه كنيم، همينطور كه به ساير وسايلمان نيازمند هستيم بايد براي كتاب هم همينگونه باشد. يك گزارشي درمورد كتابخانه ها به من دادند انشاءالله هفته آينده خدمت شما عرض مي كنم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
