سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

شرح خطبه امام سجاد(علیه السلام) و وفضائل امیرالمومنین علی(علیه السلام) قسمت اول

خطبه های نماز جمعه به امامت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا ابراهیمی امام جمعه بافت مورخ 90/10/9
شرح خطبه امام سجاد(علیه السلام) و وفضائل امیرالمومنین علی(علیه السلام) قسمت اول
http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png

بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه اول

در خطبه هاي گذشته به مناسبت ورود اهل بيت به شهر شام و نقش كاروان اهل بيت در بعد از شهادت امام حسين(علیه السلام) به خطبه امام سجاد(علیه السلام) رسيديم بخشي از خطبه امام سجاد(علیه السلام) را در مسجد جامع دمشق و شام كه در حضور يزيديان و عواملش ايراد كرده بودند خدمت شما عرض كردم گفتيم كه وقتي یزید خطيب نماز جمعه را مامور كرد كه از خودش و خاندانش تعريف كند و پيروزي هايش را به رخ مردم شام و اهل بيت و آنهم اهل بيت در حال اسارت و آوردن سر مقدس سيدالشهدا(علیه السلام) در آن مجلس و جمع زياد مردم شام، خطيب وقتيكه تا مي توانست از يزيد و يزيديان و معاویه تعريف و به اميرالمومنين علي(علیه السلام) توهين، بدگويي، جسارت به اهل بيت و جسارت به اسرا توهين و آنان را خارجي معرفي كردند، پيروزي يزيد را به رخ كشيدند امام فرمودند اجازه بده كه من بالاي اين چوبها بروم و حرفي براي مردم بزنم كه ثواب داشته باشد خدا خشنود شود يزيد چونكه امام را مي شناخت ممانعت كرد اصرار مردم و امرا زياد شد بعد یزید اين جمله را گفت شما نمي شناسيد اينها خانواده اي هستند ذقوا العلم زقا كه علم را چشيدند يعني از دوران كودكي، چگونه غذا در دهان بچه مي گذاري از پيغمبر(صلی الله علیه و آله) علم را چشيده اند شما نمي شناسيد، اگر بالاي منبر رفت تا من و خاندان من را مفتضح نكند كه پايين نمي آيد، اصرار مردم باعث شد كه امام سجاد(علیه السلام) خطبه خود را شروع كردند و بخش اول معرفي خودشان بود كه جدشان پيغمبر(صلی الله علیه و آله) است همينكه به مردم معرفي كردند صفاتي را گفتند بعد فرمودند اينها صفات جد من است مردم شام هم اينها را شنيده بودند دشمن علي(علیه السلام) بودند ولي راجع به پيغمبر(صلی الله علیه و آله) مطالبي را شنيده بودند فرمودند اين حرفها را راجع به كسي كه زديد او جد من است وقتيكه مردم متوجه شدند ايشان نواده پيغمبر(صلی الله علیه و آله) است به مسجد جامع هجوم آوردند تا بيشتر حرفها را بشنوند كه اين نواده پيغمبر(صلی الله علیه و آله) چه مي گويد كه مي گويد پيغمبر(صلی الله علیه و آله) جد من است بخش دوم خطبه معرفي مولا اميرالمومنين علی(علیه السلام) است بيان فضائل علي(علیه السلام) است شهري كه با دشمني علي(علیه السلام) بزرگ شده اند شهري كه تمام هم و غمش بيش از چهل سال كه معاويه بنيانش را بر اين گذاشته که لعن بر علي(علیه السلام) را در منابر و روضه خواني ها و جلسات زنانه و مردانه خودشان داشته باشند تا جائيكه گفته شده و شما هم شنيده ايد مردم شام بجاي اينكه لعن بر ابليس و شياطين و شيطان كنند بر علي(علیه السلام) لعن مي كردند حالا در اين فضا امام سجاد(علیه السلام) مي خواهد اميرالمومنين علی(علیه السلام) را معرفي كند من بخشي از اين خطبه را كه اختصاص به معرفي مولا دارد خدمت شما عرض مي كنم.
فضائل علی (علیه السلام)
«انا ابن علي المرتضي» اين عنوان است من فرزند علي مرتضي هستم «انا ابن من ضرب خراطيم الخلق حتي قالوا لا اله الا الله» مي گويد من فرزند كسي هستم كه بزرگان قريش را ضربت زد بزرگان كفر را كشت تا مردم آزاد شدند و گفتند لا اله الا الله، خراطيم جمع خرطوم است خرطوم به معناي بيني است و فيل بيني بزرگي كه دارد به آن خرطوم مي گويند بزرگان يك قوم را در زبان عرب خراطيم قوم مي گويند امام مي فرمايند من فرزند كسي هستم كه بزرگان و پهلوانان قريش و بزرگان مشركين را، با ضربتش به خاك و خون كشيد اميرالمومنين علی(علیه السلام) يك ضربت مي زدند ديگر نياز نبود دو ضربت بزنند همان ضربت اول ديگر كاري بود با همان ضربت به درك واصل مي شد نيازي نبود كه اميرالمومنين علی(علیه السلام) چند ضربه يا دو ضربه بزند همان ضربه اول كار طرف ساخته بود. عمرو بن عبدود را با يك شمشير پايش را قطع كردند، در جنگ بدر پهلوانان نامي اش را قريش آورده بود وليد فرزند عتبه است اميرالمومنين علی(علیه السلام) با يك ضربت او را نابود كرد. بيشترين سران كفر به دست حضرت علي(علیه السلام) كشته شدند، مرحب خيبري با يك ضربت اميرالمومنين علی(علیه السلام) كشته شد و به دو نيم شد مي فرمايند من فرزند آن كسي هستم بزرگان قريش را به درك واصل كرد تا جامعه آزاد شد و بگويد لا اله الا الله يعني مردم شام شما كه لا اله الا الله مي گوييد سر سفره جد من نشستيد، شما كه نماز مي خوانيد سر سفره علي ابن ابيطالب(علیه السلام) نشستيد.
جنگهای امیرالمومنین علی(علیه السلام) در زمان حیات رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله)
«انا ابن من ضرب بين يدي رسول الله بسيفين و طعن برمحين» من فرزند كسي هستم كه در پيشگاه پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) با دو نيزه جنگيده و دو شمشير جنگيده است يعني چه؟ من فرزند كسي هستم كه در ركاب پيغمبر با دو شمشير و دو نيزه جنگيده است در شرح اين جمله گفتند كه اميرالمومنين علی(علیه السلام) يك شمشير در زمان حيات پيغمبر (صلی الله علیه وآله) زده است يعني زمان حيات يك شمشير هم در زمان وفات آنزمان در حضور پيغمبر(صلی الله علیه وآله) جنگيد بر اساس تنزيل يعني آيه قرآن نازل مي شد و طبق دستور پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) علي(علیه السلام) وارد ميدان مي شد و در جنگهاي مختلف مثل بدر،احد، حنين و جنگهاي ديگر مي جنگيد اين را جنگ بر اساس تنزيل يعني بر اساس نازل شدن آيات قرآن يك جنگي بر اساس تاويل داشت كه حديث هم از پيغمبرخداحضرت محمد(صلی الله علیه وآله) داريم. شما هم بر اساس تنزيل نبرد مي كنید و هم بر اساس تاويل؛ تاويل يعني بر اساس تفسير قرآن برداشت قرآن حقيقت، قرآن باطن.
جنگهای امیرالمومنین علی (علیه السلام) بعد از رحلت پیغمبر(صلی الله علیه وآله)
اميرالمومنين علي(علیه السلام) با سه جنگ بعد از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در زمان حكومتشان مواجه شد يگ گروه مارقين بودند خوارج بودند يك گروه ناكثين بودند عهدشكن بودند مثل طلحه و زبير عايشه ؛ يك گروه قاسطين معاويه و دار و دسته اش بودند حضرت با هر سه گروه شروع به مبارزه كرد كه در دعاي ندبه هم اين مطلب آمده است. پس مي فرمايد من فرزند كسي هستم كه در پيشگاه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) با دو شمشير با دو نيزه، در جنگ هم از شمشير استفاده مي كند و هم از نيزه و سنان استفاده مي كند.
دو هجرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)
«و هاجر هجرتين» اينها فضائل علي(علیه السلام) است من فرزند كسي هستم كه دو هجرت انجام داد دو هجرت يعني چه؟يك هجرت پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) با تمام مسلمانان در شعب ابيطالب، چون دشمن و مشركين مكه مسلمانان را محاصره كردند تمام طوايف مشرك يك پيماني نوشتند امضا كردند كه با مسلمانها هيچ همكاري نداشته باشند چيزي به مسلمانها نفروشند به آنها زن ندهند ارتباط اقتصادي نداشته باشند پيغمبر(صلی الله علیه وآله) مجبور شد و مسلمانان را در شعب ابيطالب كنار كوه صفا آورد كوه صفا و مروه كه انشاءالله خدا قسمت كند مكه كه رفتيد يا تشريف مي بريد در صحن صفا و مروه اين محوطه بازي است كه به آن شعب ابيطالب مي گويند شعب يعني دره فاصله بين دو كوه را شعب مي گويند سه سال پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) را در محاصره بود هيچ ارتباطي نمي توانستند داشته باشند به قدري بر مسلمانان سخت گذشت گرسنگي بر مسلمانان زياد شده بود يك پوست شتري را پيدا كردند اين پوست شتر خشك شده بود بعد اين پوست را آمدند پاك كردند آسياب كردند تا توانستند يك سدي فراهم كنند و خودشان را از مرگ نجات دهند اين سه ساله شعب از جهت محاصره اقتصادي خيلي سخت گذشته است. خوب اين يك هجرت اميرالمومنين(علیه السلام) بود هجرت دوم چه بود ؟ «هاجر هجرتين» دو هجرت داشته است يك هجرت هم اين است.
پيغمبر(صلی الله علیه وآله) وقتيكه سوم ربيع الاول يا چهارم ربيع به سمت يثرب حركت كردند نه روز اين فاصله را طي كردند پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند علي جان امانتهاي من را بين مردم رد كن چون پيغمبر امين بود مشركين هم امانت پيش پيغمبر(صلی الله علیه وآله) داشتند قرضهاي من را بده امانتهاي من را رد كن بعد با حضرت فاطمه و مادر خودت فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر زبير را فاطمات با اين سه فاطمه حركت كن و به سمت مدينه يا يثرب بيا حضرت علي(علیه السلام) پاي پياده حركت كردند وقتي آمد پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) پاهاي اميرالمومنين(علیه السلام) را ديدند از بس كه زخم شده و تاول زده بودند شروع به گريه كردند اين هم يك هجرت است.
دو بیعت علی (علیه السلام) با پیامبر(صلی الله علیه وآله)
مي گويد من فرزند كسي هستم كه براي خدا دو هجرت انجام داد «و بايع البيعتين» دو بار با پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بيعت كرد كجا دو بار با پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بيعت كرده است ؟ قصه اش چيست ؟ دفعه اول به اين صورت بود كه پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) به اميرالمومنين علی(علیه السلام) فرمودند غذايي را تهيه كن و تمام فاميلها را هم دعوت كردند و اسلام را بر آنها عرضه كرد فرمودند اسلام را كه من آوردم بهتر از اين كسي چنين چيزي نياورده است هر كس از شما به من ايمان بياورد هر كس از شما با من بيعت كند او جانشين من است هيچ كس حاضر نشد بلند شود و با پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بيعت كند و ايمان بياورد اولين كسيكه ايمان آورد و بيعت كرد اميرالمومنين علي(علیه السلام) آنهم در سن كودكي بود. ابولهب و ابوجهل پدر اميرالمومنين ابوطالب پيرمردي بود را مسخره كرد گفت ببين چه مي گويد مثلا فرض پيغمبر ، آخر اينها پيغمبر(صلی الله علیه وآله) را هم قبول نداشتند مي گويد تو بايد تابع پسر كودكت باشي اينگونه جسارت و توهين مي كردند و در آنجا اولين كسي بود كه اميرالمومنين(علیه السلام) بيعت با پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) كرده است اولين كسي بوده است كه با پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بيعت كرده است اين يك بيعت بود.
بیعت رضوان در منطقه حدینیه
بيعت دوم كجا ؟ اينرا مي گويم و خطبه اول را تمام كنم در سال ششم هجرت پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) خواب ديدند كه وارد خانه خدا شدند سر را تراشيدند و مشغول طواف شدند كليد كعبه را هم بدست آوردند اين خواب را براي اصحاب بيان كردند حالا زماني بود كه اوج جنگ پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) با مشركين بود و به هيچ وجه اجازه نمي دادند كه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) وارد شهر مكه شود با اصحاب مطرح كردند چه خوب است يك عمره اي انجام دهيم پيغمبر(صلی الله علیه وآله) هم با هزار و چهارصد نفر از ياران خودشان در مسجد شجره كه حاجي ها در آن مسجد محرم مي شوند محرم شدند وسائل جنگي را فقط يك شمشير برداشتند شمشير و غلاف و ديگر هيچ چيز برنداشتند و هفتاد شتر هم براي قرباني برداشتند حركت كردند آمدند بعنواني كه اصلا ما مي خواهيم عمره انجام دهيم آمدند نزديكي هاي مكه كه رسيدند خالد ابن وليد در عصفان راه را بر پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بست با دويست سوار جلوي حضرت آمدند و عيوني كه حضرت داشتند جاسوساني كه داشتند فرستاده بودند خبر دادند كه دويست نفر مسلح راه را بر شما بستند و نمي گذارند كه شما برويد پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) راهشان را كج كردند و مستقيم كه مي خواستند به مكه بروند راه را به سمت راست كج كردند و در منطقه اي بنام حدينيه آمدند بالاي يك بلندي رفتند يك نگاهي كردند انداز و برانداز كردند آنجا هم نزديك حرم است يعني نزديك ورود به سرزمين امن خدا است از هر كجا كه بتوان وارد شد يك علامتي است كه اينجا حرم است حرم امن خدا است حضرت مي خواستند از اين نقطه وارد شوند يعني از مدينه راه را كج كردند به مسيري كه از جده مي آيد آنهايي كه جده رفتند شيخين آمدند و جلوي حضرت را دوباره گرفتند سفير رد و بدل شد چهار سفير رد و بدل شد گفتند شما براي چه آمديد؟ پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) به همه مي گفتند كه من براي عمره آمدم مي خواهم خانه خدا را زيارت كنم اجازه دهيد كه ما خانه خدا را زيارت كنيم چهار سفير رد و بدل شد اجازه نمي دادند پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) يك نفر را به مكه فرستادند خبر دادند كه اين فرستاده شما را مردم قريش و مشركين مکه به شهادت رساندند پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) به عمر گفتند تو بيا من مي خواهم بعنوان سفير من بروي و مذاكره كني عمر گفت يا رسول الله(صلی الله علیه وآله) من مي ترسم. در شهر مكه از طايفه من کسی حضور ندارد بهتر است عثمان را بفرستي چون او طايفه بيشتري دارد پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) به عثمان گفتند كه بيا سوار شو تو بعنوان سفير و نماينده من برو و با مشركين مذاكره كن و بگو كه من براي جنگ نيامدم و مي خواهم خانه خدا را زيارت كنم عثمان وقتيكه وارد شهر شد يكنفر او را پناه داد جلو حركت مي كرد و مي گفت عثمان در پناه من است ولي مشركين مكه حمله كردند و پاهاي شتر عثمان را پي كردند بعد هم دستگيرش كردند و شايعه كردند كه عثمان هم كشته شده است اين خبر به مسلمانان رسيد پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) دستور دادند تمام مسلمانان بياييد و با من بيعت كنيد پيمان ببنديد ؛ پيمان ببنديد كه از جنگ فرار نكنيد ثابت قدم باشيد اين هزار و چهارصد نفر جز يك نفر كه او زير شكم شترش مخفی شد و او نيامد بقيه اين هزار و چهارصد نفر غير از يكي همه آمدند و با پيغمبر بيعت كردند اين بيعت رضوان شد «انما يبايعنونك تحت الشجره» زير يك درخت ؛ زير يك درخت تمام مسلمانان اين هزار و چهارصد نفر بيعت كردند و همه هم با لباس احرام هستند شما ببينيد الان حاجي ها سه روز در صحراي عرفات و مني با لباس احرام هستند يعني از لحظه محرم مي شوند و لباس احرام پوشيدند بيش از سه روز نمي شود اينقدر به آنها اين لباس احرام سخت است پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) نوزده روز با لباس احرام بودند حالا آنزمان شما برگرديد نه آبي بود و نه غذايي درست و حسابي بوده است و دشمن هم هر لحظه بدنبال ضربه زدن بوده است نوزده روز با لباس احرام بودند تمام مسلمانان با پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بيعت كردند بعد به آقا خبر دادند كه يا رسول الله(صلی الله علیه وآله) آب تمام شد پيغمبر آمدند و يك چاهي آنجا است الان هم است من چند بار زائران را پاي اين چاه بردم فرمودند كه يك تيري را در كمان بگذاريد و به من بدهيد يك تيري را گرفتند و توي كمان گذاشتند و در اين چاه زدند همينكه زدند آب جوشيد و بالا آمد عمق چاه هم خيلي زياد است چاههاي عربستان شايد دو متر در دو متر است برعكس چاههاي ما كه پنجاه در پنجاه است چاهها خيلي بزرگ و گشاد چاهها را مي كنند از همين نوك سر چاه هم پله درست مي كنند پله پله تا پايين مي رود به اين صورت بوده است چاه عميقي هم است آب بالا آمد و شروع كردند و با آب خودشان را شستشو دادند به گوسفندها و شترهايي كه همراه خودشان داشتند آب دادند سفير رد و بدل شد اين خبر بيعت مسلمانان با پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) ترسي در دل مشركان ايجاد كرد كه اينها تا آخرين قدم مي جنگند بعد اين ترس بر اينها مستولي شد يك نماينده اي بنام سهيل ابن عمر فرستادند و گفتند برو و با پيغمبر(صلی الله علیه وآله) صلح كن از در صلح وارد شدند در همان جائيكه صلح برقرار شده است الان مشخص است يعني محدوده اش مشخص است يعني همان اول ورود به حرم و به شهر مكه است در آن نقطه پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) نشستند و صلحنامه بنويسند مفاد صلحنامه به اين صورت بود كه بسم الله الرحمن الرحيم سهيل ابن عمر گفت كه من اين حرف را نمي شناسم بسم الله الرحمن الرحيم را من نمي شناسم گفت خوب چه بنويسيم عربها در صلحنامه هايشان بسمك اللهم مي نوشتند گفتند همان كه ما مي شناسيم بنويس بسمك اللهم نوشتند. جمله بعدي «هذا ما صالح رسول الله (صلی الله علیه وآله)» سهيل ابن عمر فوري گفت ما اينرا قبول نداريم ما اگر شما را بعنوان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) قبول داشتيم با شما نمي جنگيديم ما اينرا هم قبول نداريم اميرالمومنين علی(علیه السلام) سختش بود كه اينرا خط بزند پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) هم فرمودند يا علي با شما هم همين كارها را مي كنند و همين مشكلات را بر سر كار شما هم مي آورند و مفاد صلح نامه امضا شد بنا شد كه مسلمانان از همين جا برگردند سال آينده بيايند و عمره قضا را انجام دهند و اما مفاد ديگر عمر مي گويد من در هيچ جا نسبت به پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) شك نكرده بودم اينجا شك كردم. چون به پيغمبر(صلی الله علیه وآله) گفته بودند كه آقا ما به شما شك داريم شك در پيغمبري شما كردم آقا فرمودند چه شكي كرديد چون شما به ما گفته بوديد كه ما خانه خدا مي رويم زيارت مي كنيم طواف مي كنيم آقا فرمودند بله من حالا هم گفتم كه خانه خدا مي رويم و زيارت مي كنيم تو هم مي روي و زيارت مي كني گفت حالا كه مي گويند برگرديد آقا فرمودند من چه موقع گفتم امسال من گفتم ما خانه خدا را زيارت مي كنيم حالا يا امسال يا سالهاي آينده منظور سر اين است كه عمر گفت هيچ وقت اين اندازه شك در پيغمبري نكرده بودم و پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) سرشان را تراشيدند و از لباس احرام در همان نقطه در آمدند و قرباني شان را در همان جا انجام دادند مسلمانان وقتيكه ديدند پيغمبر(صلی الله علیه وآله) سرشان را تراشيدند يكي آمد و سرش را تقصير كرد و يكي ديگر هم آمد و سرش را كوتاه كرد پيغمبر(صلی الله علیه وآله) سه مرتبه فرمودند خدا رحمت كند كسيكه سرش را بتراشد گفتند آقا راجع به آنها كه يك ذره موهايشان را چيدند دعا كنيد بار چهارم فرمودند خدا رحمت كند آن كسي كه سرش را تقصير كند سه بار فرمودند خدا رحمت كند بر كسي كه سرش را بتراشد خوب مسلمانها ديگر حالا بعضي سرشان را تراشيدند بعضي تقصير كردند و از لباس احرام در آمدند آن بيعت به بيعت رضوان مشهور شد و نقش اميرالمومنین(علیه السلام) آنجا ممتاز است حالا امام سجاد(علیه السلام) اشاره به اين مي كند من فرزند كسي هستم كه با پيغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) دو بار بيعت كرده است يكي همان روز اول يكي هم در بيعت رضوان خوب اميدواريم كه خداي متعال خير دنيا و آخرت را به همه ما كرامت بفرمايد انشاءالله عمري باشد و شرح و تفسيري كه به اندازه بضائت مزجاة كه بنده دارم خدمت شما عرض مي كنم.
خطبه دوم
«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوی الله»

در آغاز خطبه دوم خود و همه شما برادران بسيار عزيز خواهران مكرمه، جوانان، نوجوانان، پسران، دختران را به تقواي الهي دعوت مي كنم بهترين عمل تقوا و توجه به خداي تبارك و تعالي پيروي از دستورات خدا و انجام ندادن گناه و معاصي و در راس همه دستورات الهي دستور پيروي از پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اهل بيت و در عصر غيبت پيروي از جانشين امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) كه امروز مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (حفظه الله تعالی) مي باشند.
نهم دیماه روز...
بطور اختصار مناسبتهايي را كه در پيش داريم خدمت شما برادران و خواهران مكرمه عرض مي كنم اولا تقدير و تشكر مي كنم از حضور مومنانه آگاهانه شما برادران عزيز، خواهران مكرمه در سالروز شهادت حضرت رقيه(سلام الله علیها) و در سالروز يوم الله نهم دي كه روز بصيرت و ميثاق امت با ولايت است روز تجديد عهد با مقام معظم رهبري است از همه شما برادران و خواهران بسيجيان عزيز تقدير و تشكر مي كنم.
تشکر مقام معظم رهبری از مردم ایران
مقام معظم رهبري فرمودند كه روز نهم دي يوم الله است واقعا و تشكر هم كردند و جمله مقام معظم رهبري را خدمت شما عرض مي كنم درود به مردم ايران، درود به ملت مومن و مبارز و بصير و آگاه ايران، حضرت امام هم از مردم خيلي راضي بود بارها فرمودند مردم ايران از مردم حجاز در زمان پيامبر از مردم زمان اميرالمومنين علی(علیه السلام) از مردم زمان امام حسن(علیه السلام) و امام حسين(علیه السلام) بهتر هستند. ملت ايران را خداي تبارك و تعالي هم ستوده است در سوره جمعه «و آخرين منهم لما يلحقوا بهم» ديگراني كه هنوز ملحق نشدند سوال كردند چه كساني هنوز به عربها ملحق مي شوند فرمودند ملت ايران بارها فرمودند اگر علم و ايمان به ثريا هم چسبيده باشد مردم به آن دست پيدا مي كنند. مردم زمان پيغمبر و بعد از پيغمبر ارتداد پيدا كردند «و من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتی الله بقوم يحبهم ويحبونه» اگر شما مرتد شويد در آينده دور سوف در زبان عربي به معناي آينده دور است خدا در آينده دور يك قومي را مي آورد كه آنها را دوست ميدارد و آنها هم خدا را دوست ميدارند سوال كردند كه آنها چه كساني هستند كه در آينده مي آيند؟ فرمودند «فضرب عله عاتق سلمان» دست بر شانه سلمان زد و فرمودند همشهريان سلمان هستند ايراني ها هستند حالا مردم عرب مگر چه ارتدادي پيدا كردند ارتداد يعني از دين برگشتن آيا زمان پيغمبر مردم نماز نمي خواندند؟ مي خواندند؛ روزه نمي گرفتند؟ مي گرفتند؛ آيا زكات نمي دادند؟مي دادند اين ارتدادشان از دين برگشتن شان چه بوده است ؟ آنها ارتداد از امامت اميرالمومنين(علیه السلام) پيدا كردند گفتند حسبنا كتاب پيغمبر ما را بس، ديگر كاري به علي(علیه السلام) نداشتد ولي ملت ايران ديگر نمي گويند حسبنا كتاب ديگر نمي گويند حسبنا پيغمبر ؛ مي گويند جانشين پيغمبر علي جانشين پيغمبر(صلی الله علیه وآله) است آنها ارتداد پيدا نمي كنند. امروز شما مي بينيد كه در سراسر جهان در سراسر دنيا مردمي به اين بيداري، به اين مومني، به اين با تقوايي، به اين وفاداري در دنيا مي توانيد مثل ملت ايران پيدا كنيد
خودجوش بودن حرکت مردم خصوصا حضور نسل سومیها
تجلي و مهمترين ويژگي كه نهم دي داشت خودجوش بود، امر و نهي در كار نبود، مخصوصا نسل سوم بود حالا نسل اول با امام تربيت شده بودند نسل سوم خصوصيت مهمش اين جناح آن جناح، عكسي از اين طرف از آن طرف، اصلا هيچ چيزي نبود فقط چه بود؟ عشق مردم با ولي بود، حمايت مردم از مقام معظم رهبري و حمايت از ولايت بود. اين مهمترين ويژگي بود آنهم بدون اين كه كسي امري كرده باشد نهي كرده باشد بعنوان نمونه مي خواهم خدمت شما عرض كنم مثلا در بافت سازمان تبليغات نيامد حرفي بزند امام جمعه حرفي نزد اصلا خود مردم خودجوش از مسجد صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) تا دفتر امام جمعه ابراز وفاداري كردند در حوزه علميه جمع شدند اعلام وفاداري كردند دفاع از ولايت اين حركتي مقدس است و امامت دشمن هم تمام توانش را بكار گرفت. يك روز كه نبود كه نشسته بودند سالهاي براي حذف نظام جمهوري اسلامي برنامه ريزي كرده بودند تمام انسانهاي پست هم همراه شده بودند از منافقين از بهايي ها از بي دين ها از هر كس كه شما بگوييد دشمن نظام جمهوري اسلامي بود از سلطنت بگير تمام، زير يك چتر زير يك خيمه ؛ خيمه اي كه استكبار جهاني او را رهبري مي كرد در داخل هم سران فتنه بودند هدف چه بود؟ هدف زمين زدن نظام جمهوري اسلامي بود هدف اين بود كه مقام معظم رهبري را سرش را بالاي ني كنند غير از اين كه نبود هدف نابودي اسلام و قرآن و از بين بردن زحمات شهدا بود هدف سرنگوني نظام جمهوري اسلامي بود كه سرمايه شهدا است تمام توانشان را هم در بحث انتخابات و تقلب و تمام نيروهايشان را بكار گرفتند كه بيايند آخرين ضربه را بزنند همه خوشحال شده بودند كه كار نظام جمهوري اسلامي تمام شد شاد شده بودند و همه هم به ميدان آمده بودند. اين عظمت ملت بود كه در تهران و شهرهاي ديگر به ميدان آمد و مانند كاغذي كه لوله مي كني طومار اينها را جمع كرد. حالا فرض كنيد اگر يك قشر خاصي مي خواست بيايد و با اينها مبارزه كند آيا مي شد خيلي مشكل بود جنگ و گريز خيلي مشكل بود ولي یک توده عظيم مردم آمد مخصوصا در سراسر ايران اسلامي چونكه اينها نقشه داشتند بعد از تهران كار را به استانها و شهرستانها بكشانند همه به ميدان آمدند و اعلام وفاداري كردند از مقام معظم رهبري حفظ نظام جمهوري اسلامي و طومار همه شان جمع شد و همه به جاده خاكي كشيدند و رسوا شدند. ولي شما ببينيد اين مرد بزرگ چگونه هدايتگري كرد ما خدا را شكر مي كنيم كه چنين رهبر دلسوز و آگاه و بصير داريم مرتب حضور حداكثري را بيان كردند و مرتب با سخنرانيها با اعلام مواضع فرصت داد تا به دامن اسلام بر گرديد، به دامن مردم برگرديد. مرتب دعوت كرد دعوت كرد تا شايد اينها برگردند ولي شما ديديد كه اينها بر روي آن باطن خودشان آنروزي كه اينها به ميدان آمدند و بعدش هم گفتند امت خداجو، سلطنت طلب بيايد بدحجاب و بي حجاب هم بيايد قرآن را آتش بزند مسجد را بسوزاند نمازگزار را از بين ببرد اموال مردم هم غارت بكند بعد هم در اطلاعيه اش امت خداجو نوشتند بعد اين امت كجا خدا را جستجو مي كردند؟ اينها كفر را جستجو مي كردند، آمريكا را جستجو مي كردند، آمريكا را مي خواستند اينها دل دوستان شهيد داده را خوشحال كردند، يا دل آمريكا را خوشحال كردند دل دشمنان را خوشحال كردند اين چنين مردم به ميدان آمدند. امروز هم كه براي اعلام وفاداري نسبت به مقام معظم رهبري آمديم براي اينكه ما نمي خواهيم اشتباه بزرگي كه مردم كوفه كردند علي را تنها گذاشتند ما هم تنها بگذاريم اين امتياز بزرگي است. مردم زمان كوفه علي(علیه السلام) را ديدند و پاي حرفش نشستند كرامتش را ديدند معجزاتش را ديدند بزرگواري و رشادتش را در جنگها ديدند ولي ما شنيديم ايمان ما بر اساس سياهي و سفيدي است از پيغمبر(صلی الله علیه وآله) سوال كردند عجيبترين ايمانها چيست؟ فرمودند ايمان از روي سفيدي و سياهي است يعني از روي خطوط ما ايمان آورديم عقل ما رهنمون كرده است فطرت ما را رهنمون كرده است.
خدا را شكر مي كنيم امروز كه نگاه مي كنيم نظام جمهور ي اسلامي بسيار پرقدرت با نشاط تر با مردم فهميده تر به حركتش ادامه ميدهدخوب آن بخشي از فتنه و سران فتنه بود خوب اين تمام كه نمي شود دشمن از يك سوراخي كه ضربه خورد از جاي ديگر وارد مي شود همان فرمايشي كه جناب آقاي محسن زاده اشاره كردند جريان انحراف، خوب انحراف هم آنها هم در نهايت هدفشان بود.
دیدگاه سران جریان انحرافی
الان نمي گويند كه دشمن بر ما مسلط شده است آنها هم از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دم مي زنند ولي امام زماني كه جانشين نداشته باشد مي گويند كه ما مستقيم بايد خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) برويم ديگر كار دست جانشين ما نداريم صندلي مي گذارند و چه و چه و چه جريان انحراف اينرا هم بايد مراقبت كنيم مواظب باشيم كه مبادا خداي نكرده دوباره ما گرفتار افراد جريان انحرافي بشويم اين را هم بسيج، سپاه، شهيد داده ها، مومنين، متدينين، بصيرت بيشتري مي خواهد چون اينجا ديگر دشمن به صراحت نمي آيد و حمايت بكند آمريكا آمد و از اينها حمايت كرد چهره شان خوب آشكار شد از اينها به صراحت نمي آيد حمايت كند كه چهره شان آشكار شود و ما بشناسيم وشناسايي مشكل شود شناختش سخت مي شود اين است كه بايد مواظب و مراقب باشيم انشاءالله كه اين جريان فتنه هم شكست بخورد و در نظام جمهوري اسلامي حرف بالا حرف مقام معظم رهبري باشد اگر همانطور كه تاكنون همه گوشهايمان را دم گوش مقام معظم رهبري گذاشتيم از اين به بعد هم ببينيم آقا چه مي گويد هيچ خطري نظام جمهوري اسلامي و ما را تهديد نخواهد كرد در صورتيكه ما حواسمان به صحبتهاي مقام معظم رهبري جمع باشد.
انتخابات و بقا و استحکام نظام
يكي از فرمايشاتي كه باز حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري داشتند راز دوام و بقا و استحكام قيام الهي حضور در صحنه هاي انقلاب از جمله انتخابات است همين يك جمله همه چيز در خود دارد مي گويد راز دوام، بقا، استحكام قيام الهي يعني حفظ نظام جمهوري اسلامي به چه چيز است؟ به اين است كه مردم در انتخابات حضور داشته باشند خوب ما در انتخابات آينده اولا بايد با آرامش حركت كنيم. دوم حضور حداكثري و سوم به فرمايشات آقا توجه داشته باشيم.
حفظ اخلاق و قانونمداری در ایام انتخابات
اخلاق انتخاباتي را همه بايد مراعات كنند كانديداها خلاف قانون عمل نكنند مخصوصا كانديدايي كه مي خواهد بعنوان جريان اصولگرا خودش را معرفي كند بايد خيلي حواسش جمع باشد همه بايد حواسشان جمع باشد خلاف قانون از هيچ كس قابل قبول نيست بايد بر طبق قانون عمل كنيم چرا؟ چون انتخابات مسابقه اي در خدمت است يعني مي خواهيم ما جلو بيفتيم چه كار بكنيم قانون شكني كنيم يا جلو بيفتيم كه بيشتر به مردم خدمت كنيم به قانون وفادار باشيم مسابقه در خدمت، مي خواهيم داشته باشيم اگر مسابقه اي در خدمت باشد خيلي قصه اش فرق مي كند تا رسيدن به قدرت ؛ اگر هدف رسيدن به قدرت باشد آدم يكجور حركت مي كند با يك ديدي حركت مي كند ولي اگر بحث انتخابات اين است كه ما مي خواهيم خدمت كنيم خدمت به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و خدمت به خداي متعال كنيم اگر اينگونه شد ديگر طرفدارهاي ما با هم دعوا نمي كنند ديگر عكسهاي همديگر را پاره نمي كنند همه براي اينكه شور و نشاط بيشتري در انتخابات بوجود آيد ديگر دعوا نمي كنند ما دعوا نداريم ما مي خواهيم مسابقه بدهيم حالا يكنفر انتخاب مي شود كه به دين خدا خدمت كند به اين شهدا خدمت كند به حضرت امام خدمت كند به شما مردم خدمت كند كه خون داديد جان داديد و از اول هم در صحنه بوديد اين دعواهاي خطي و جناحي و در سر همديگر زدن اينها همه برچيده مي شود اين راهبرد مقام معظم رهبري است اين خيلي مهم است ايشان مي فرمايند اخلاق انتخاباتي مسابقه براي خدمت است نه براي رسيدن به قدرت ؛ خوب اين بخشي از فرمايشات حضرت امام (ره) بود.
پیام تاریخی امام(رحمة الله علیه) به گورباچف
ما سه شنبه سالروز ابلاغ پيام تاريخي حضرت امام(ره) به گورباچف را داريم خدا امام را رحمت كند از همين نماز جمعه علو درجات را شامل حال اين مرد بزرگ بگرداند هيچ كس نمي توانست تشخيص دهد نامه اي كه نوشت و در آن نامه نوشتند كه نظام ضد الهي ديگر دارد مي ميرد بايد در موزه پيدايش كني هيچ سياست مداري همچنين پيش بيني نكرده بود شما امروز ببينيد حرف امام درست از آب در آمد آنزماني كه امام اين حرف را نوشتند هنوز گورباچف در راس قدرت بود و داشت اصلاحاتي را بوجود مي آورد داشت كمونيسم سر و ساماني به خودش ميداد امام نوشتند بيخود زحمت نكش كمونيست ديگر مرده است و بايد در موزه پيدايش كني بعد يك پيام بسيار مهم و نقطه بسيار مهمي داد گفت تو مي خواهي كشورت را نجات دهي در حساب باش به دامن اقتصاد غرب نيفتي غرب هم همين بلا در آينده بر سرش مي آيد نروي و در اقتصاد تئوري غربي را براي خودت درست كني باز هم يكنفر بايد بيايد و خطاهاي تو را درست كند خرابي كه تو درست مي كني بايد درست كند به دامن اسلام بيا و هر چه مي خواهي در اسلام است شما ببينيد خود گورباچف گفت ما اين پيام را نگرفتيم گفت متاسفانه آنزمان ما تشخيص نداديم كه امام چه دارد مي گويد و چه اتفاقي در حال افتادن است من با سخنراني آيت الله جوادي آملي حفظه الله بودم فرمودند امام به ما گفت كه اين نامه را همان طوري به دست گورباچف ندهيد كه بعدا خودش بخواند شما خودتان مي خوانيد و او هم ترجمه كند و هر جا نياز به توضيح هم داشته باشد برايش توضيح دهيد مي گويد من نامه امام را شروع به خواندن كردم به اين جمله كه رسيدم كه كمونيست بايد در موزه ها پيدا كني گوشهاي گورباچف سرخ شد و شروع به لرزيدن كرد به محض اينكه اين جمله را از امام شنيد بعدا با گورباچف كه مصاحبه كردند گفت متاسفانه ما پيام حضرت امام(ره) را درك نكرديم شما ببينيد در اين سالها هر كجا مسئولين اقتصادي ما سراغ اسلام رفتند ما برد كرديم هر كجا به سمت غرب رفتند پدر ما را سوختند و براي كشور هم مشكل درست كردند شما ببينيد غرب از درون خودش دارد فرياد مي زند يك درصد حاكم است شما ببينيد در دوران گذشته همه اش مي گفتند به سمت آمريكا برويد الحمدالله خدا ذليلشان كرده است از بركت حضور شما مومنين خدا خوارشان كرده است ذليل شدند و در خانه هايشان دق مرگ شدند اينها مي خواستند نور خدا را خاموش كنند.
ماندگاری انقلاب اسلامی
اين انقلاب آمده است كه ايران را به تمام دنيا بشناساند مردم اميد پيدا كنند اين آتشفشان را مي خواستند خاموشش كنند كه نور غرب را در اين مملكت روشن كنند نور امام و شهدا را خاموش كنند فرش قرمز زير پاي آمريكا و استكبار جهاني بيندازند خدا آنها را برچيد همان ضرب المثل كه ما مي گوييم هر كس كه با آل علي در افتاد ور افتاد خدا ريشه شان را الحمدالله كنده است باز هم مي كند اين انقلاب دست بردار نيست خون شهداي شما هدر برو نيست زحمات بسيج و رزمندگان و جانبازان هدر برو نيست آينده گان مي آيند و اسلام را قبول مي كنند مسلمان مي شوند شيعه علي(علیه السلام) مي شوند و سر سفره شهداي شما و زخمي كه شما برداشتيد مي نشينند حالا دلخوري دارد، مشكل دارد، رنج دارد، ولي عاقبت شيرين است عاقبت اين جهان به دست صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه) است زمينه سازش هم شما مردم هستيد امانت دار پيغمبر(صلی الله علیه وآله) ملت ايران است همانگونه تا بحال خوب اين اسلام و انقلاب را حفظ كرديد انشاءالله به هدايت اين مرد بزرگ و رهبر بزرگمان انشاءالله اين انقلاب صحيح و سالم تحويل حضرت بقيه الله الاعظم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) مي شود. نهضت سواد آموزي هم نامه دادند فقط آقا فرمودند كه بايد بي سوادي به صفر برسد يعني همه كاري كنيم كه بي سوادي به صفر برسد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.