سيستم مديريت محتواي ياس/دفتر امام جمعه بخش چترود  

موضوع:گسترش مذهب تشیع توسط علامه حلی (رحمة الله علیه) در ایران

خطبه های نماز جمعه به امامت حجة الاسلام ابراهیمی امام جمعه مورخ 90/5/21
موضوع:گسترش مذهب تشیع توسط علامه حلی (رحمة الله علیه) در ایران

http://yascms.ir/emam/ebrahimi2.png

بسم الله الرحمن الرحيم
خطبه اول

از حضور مومنانه و باشكوه همه برادران و خواهران و همشهريان عزيز مخصوصا جوانان و نوجوانان، پسران و دختران در نماز جمعه تقدير و تشكر مي نمايم. خطبه اول را به شرح اين حديث شريف اختصاص داده ايم كه رسول خدا (ص) مي فرمايند: «عند ذكر الصالحين ينزل الرحمة» وقتي كه از انسانهاي صالح و پرهيزگار صحبت مي شود رحمت بر بندگان نازل ميشود. در اين جلسه يكي از بزرگان و علماي تشيع را معرفي مي كنيم و به غرض اينكه بعضي از دوستان و رفقا درخواست دستورالعمل اخلاقي و عرفاني داشتند. از اين عالم بزرگوار هم يك مقدار زندگيشان را خدمت شما عرض ميكنم كه تعريف از اين عالم بزرگوار، انسان صالح، بركت و رحمت را خدا بر ما نازل مي كند و هم از طرف ديگر اجابتی به درخواست اين عده از عزيزان كه دستورالعملي را خواستند.
قبل از اينكه اين مطلب را شروع كنيم چون نماز جمعه و خطبه نماز جمعه و لزوم سكوت در بين خطبه و توجه به خطيب نماز جمعه واجب است اين را تذكر مي دهم و خواهران مكرمه نيامدند كه سخنراني و صحبت كنند به نماز جمعه آمدن، واجب است كه هنگام خطبه هاي نماز جمعه سكوت كنند و حتي نماز را هم كه اين همه ثواب دارد نمي توانند نماز بخوانند بنابراين حرمت نمازجمعه را مراعات كنيد.
متحول شدن سلطان خدا بنده مغول توسط علامه حلی(رحمة الله علیه)
دستورالعمل اخلاقي را در اين خطبه از علامه بزرگوار علامه حلي(ره) كه در قرن هفتم اين بزرگوار از دنيا رفته اند. يك مقدار راجع به زندگي اين بزرگوار خدمت شما عرض كنم. اصبغ بن نباته مي فرمايد كه امير المومنين(ع) وقتي كه ما به جنگ صفين مي رفتيم آقا فرمودند اين نقطه را كه مي بينيد در اينجا يك شهري بوجود مي آيد كه از اين شهر خاندان مطهر بوجود مي آيد. بعدا در آن نقطه اي كه آقا فرموده بودند شهري بنام حله ساخته شد خاندان بزرگواري بنام خاندان مطهر كه علامه حلي(ره) از اين خاندان است. امير المومنين(ع) درباره اين بزرگوار پيشگويي كرده بودند. به اين عالم بزرگوار من و شما مديون هستيم ايشان ساكن حله و بزرگ شده حله و ده سال پايان عمرش را در ايران بوده است.
گسترش مذهب تشیع از برکت علامه حلی(رحمة الله علیه) در ایران
از بركت علامه حلي(ره) تشيع و مذهب جعفري در ايران رسمي شد و گسترش پيدا كرد. حكومت رسما اعلام تشيع كرد. قبل از اين بزرگوار حكومت ايران اهل سنت بود حالا قصه چه شد؟ قصه اينگونه شد كه از نوادگان چنگيز، خونخواران مغول در ايران بودند از جمله سلطاني بنام سلطان محمد خدابنده كه قبلا اسمش چيز ديگري بود بعد اين اسم را براي خودش انتخاب كرد. اين سلطان چندين زن داشت يك روز عصباني ميشود به همسرش در يك مجلس مي گويد «انت طالق ثلاثة مراة» من تورا سه بار طلاق دادم پيش علماي اهل سنت آمد چون كه خودش سني شده بود علمايي هم كه در دربار بودند از مذاهب مختلف همه سني بودند. گفتند نظر شما چيست؟ گفتند كه قبله عالم اين زن بر شما حرام است مگر اینکه برود و با يك نفر دیگر ازدواج كند و به عقد دائم آن فرد در آيد رسما او با ايشان ازدواج كند بعد او را طلاق دهد. بعد بتوانيد ازدواج كنيد گفت مگر ميشود تبصره اي چيزي در قوانين بوده است آيا اينجا نمي شود از يك تبصره اي استفاده كرد گفتند نه هيچ تبصره اي ندارد وزيري داشت گفت چرا يك تبصره دارد.
راه گشا بودن فتاوای فقهاء تشیع
عالمي در حله بنام علامه حلي(ره) است او يك فتواي ديگر دارد. گفتند كه خوب برويد و او را بياوريد علماي اهل سنت گفتند كه او هم فتوايش غلط است و هم از عقل درستي برخوردار نيست و هم ضعيف العقل است. سلطان اصرار كرد گفت چاره اي نيست بايد برويد و عالم را بياوريد تا من فتوايش را بشنوم رفتند و علامه حلي(ره) را دعوت كردند آمد. وقتيكه وارد شد شانه به شانه علماي اهل سنت و كشوري و لشكري و امرا همه نشسته بودند.
داستان نحوه حضور علامه حلی(رجمة الله علیه) در مجلس پادشاه
علامه كفشهاي گيوه اي داشت زير بغلش گرفت و سلام عمومي هم به اهل مجلس داد و پهلوي سلطان نشست. علماي اهل سنت شروع به سرزنش كردند كه آقا ما نگفتيم اینها از عقل درستي برخوردار نيستند و اين هم نشاني اش است و شما ببينيد آمد و كنار دست شما نشست و از طرفي در مقابل پادشاه بر خاك نيفتاد و تعظيم نكرد و يك سلام عمومي كرده است. گفت حالا از خودش مي پرسيم سوال كرد كه چرا آمده اي اينجا و كنار من نشسته اي؟ گفت پيغمبر خدا(ص) فرمودند در مجلس هر كجا جا باشد شما برويد بنشينيد در اين مجلس كه هيچكس به من جا نميداد من هم جايي نداشتم ديدم كنار دست شما خالي است آمدم كنار دست شما نشستم. بعد علما شروع به سرزنش كردند چرا بر قبله عالم شما سجده نكرديد احترام معمول را به خرج داديد و سلام كرديد گفت قبله عالم كه از پيغمبر خدا(ص) كه بالاتر نيست در مجلس پيغمبر (ص) مردم وارد مي شدند و هيچ يك از اين كارها را نمي كردند و يك سلام عمومي هم ميكردند. گفتند ببينيد ضعف عقلش اين است كه كفشهايش را زير بغلش كرده است، خوب سوال كرد كه چرا كفشها را زير بغلت كرده اي؟ گفت براي اينكه قبله عالم حنفي ها رئيسي بنام ابوحنيفه داشتند ابوحنيفه كفش پيغمبر(ص) را دزديد و من تريسدم علماي حنفي كفشهاي من را هم بدزدند، داد و فرياد علماي حنفي بلند شد قبله عالم صد سال بعد ابوحنيفه متولد شده است، اصلا ابوحنيفه اي زمان پيغمبر(ص) نبوده است گفت حالا اشتباه كرديم و فرقه ديگري از اهل سنت شافعي بوده است او كفشهاي پيغمبر(ص) را دزديده است علماي شافعي هم داد و فرياد قبله عالم شافعي دويست سال بعد از پيغمبر(ص) متولد شده است اين دارد به ما تهمت ميزند دروغ مي گويد. بالاخره هر چهار فرقه مالكي و حنبلي و حنفي و شافعي گفتند و همه اينها منكر شدند كه هيچكدام از علما و مجتهدين و بزرگان ما در زمان پيغمبر(ص) نبودند.
اتصال مذهب تشیع از طریق حضرت علی(علیه السلام) به رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
علامه گفت خوب جناب پادشاه شما اقرار علما را شنيديد اينها همه اقرار كردند كه ما هيچكدام از بزرگان ما در زمان پيغمبر(ص) نبودند و اينها فقط و فقط هر كدام از اينها به يكی از علماء خود چسبيده اند و اجتهاد را هم حرام ميدانند. اگر علماء اینها بالاتر از يكي از اينها باشد جرات نمي كند فتوايي بر خلاف آنها بدهد ولي ما پيرو اميرالمومنين علي(ع) هستيم پيرو اهل بيت هستيم اميرالمومنين همراه پيغمبر(ص) بود ما دينمان را مذهبمان را از علي(ع) گرفته ايم اين مطلب را ايشان وقتيكه صحبت كردند گفت فتوا چه است؟ گفت شاهد هم براي طلاق داشتي؟ گفت نه، گفت خوب اين طلاق اصلا باطل است شما شاهد نداشته ايد. بعد علمايي كه از اهل سنت آنجا بودند شروع به صحبت كردند و بحثهاي بسيار جدي و متعدد و بسيار پخته مطرح كردند علامه حلي(ره) بسيار عالم برجسته اي است شروع به صحبت كردند، تمام علماي اهل سنت محكوم شدند و نتوانستند جواب بدهند. پادشاه رسما شيعه شد و از آن لحظه به بعد از علامه خواست كه شما در كنار ما باشيد و كمك كنيد كه مذهب تشيع را در ايران گسترش دهيم. ايشان آمد و از اين موقعيت استفاده كردن و مذهب تشيع را رسمي گسترش دادند كه امروز من و شما سر سفره چنين عالم بزرگواري نشسته ايم. در محضر چنين عالمي تشيع به بار نشسته است و اسلام ناب امروز به من و شما رسيده است.
راه اندازی حوزه علمیه سیار توسط علامه حلی(رحمة الله علیه)
ايشان يك كار ديگر هم كرده است يك مدرسه و حوزه علميه اي بنام حوزه علميه سيار درست كرد چون سلطان خدابنده مرتب همه جا در حال حركت و مسافرت بود ايشان آمد و مدرسه علمي سياري درست كرد چادر و خيمه و هر كجا سلطان اقامت مي كردند اين حوزه علميه را علامه سر پا ميكرد و دانشمندان بزرگي در اين ده سال از بركت اين علامه بزرگوار پرورش يافتند، شاگردان بسيار بزرگي اين مرد پرورش داد و در بعضي از كتابهايش هم نوشته است كه مثلا من اين كتاب را در مدرسه سيار كرمانشاه تمام كردم. ايشان چنين آدمي بودند قبرشان هم انشاءالله كه شما نجف تشريف ميبريد در ايوان طلای نجف، وقتي مي خواهيد وارد شويد سمت راست يك باريكه اي است و قبر علامه حلي(ره) ورودي درب آقا اميرالمومنين علي(ع) است. اين عالم بزرگوار مي خواهد فرزند خود را نصيحت كند و دستور اخلاقي بدهد. پيداست چنين آدم پخته اي خيلي مطالب ارزنده اي را به فرزند خودش كه فخر محققين هست هم به عنوان وصيت نامه اش و هم از طرفي به عنوان دستور العمل اخلاقي و عرفاني است. من اينرا در نظر گرفتم كه خدمت شما بزرگواران چند كلامي را از اين مرد بزرگ عرض كنم. بعنوان يك پدر دانشمند ما هم پاي درس اين عالم بزرگ از صحبتهايشان كمال استفاده را ببريم، دريچه قلبمان را بروي اين حرفها باز كنيم به اين صحبتهايي كه ذخيره عمر يك شخصيتي است. وقتي كه اينها را مي نويسد مي گويد من در آستانه رفتن از اين دنيا هستم و اين دستور العمل اخلاقي را اين بزرگوار مي نويسد و حالاچند بند دارد كه بعضي از آنها را خدمت شما عرض مي كنم كه انشاءالله مفيد فايده باشد مي گويد.
نصیحتهای علامه حلی به فرزندش
علامه حلی(ره) می فرماید: وصيت ميكنم كه هم دوش با تقواي الهي باشيد. به يقين سنت پايدار و واجب حتمي و سپر نگه دارنده و توشه ماندگار است. التزام به پيروي از دستورات خدا، پرهيز از رفاقت با انسانهاي پست و همنيشني با افراد نادان زيرا رفاقت و همنشيني با آنان خلق و خوي ناپسند و باطن آدم را پست مي كند چون آنها باطنشان پست است و اين اثر را روي شما و فرزندم مي گذارد. دوستان خوب براي خودت انتخاب كن، التزام به هم دوشي باعالمان و نشست و برخاست با فاضلان كه كسب كمالات كنيد. با عالم نشست و برخاست كن تا مهارت پيدا كني و پاسخ مجهولاتت را پيدا كني، التزام به صبر و توكل و رضا، هر روز و هرشب محاسبه نفس، از درگاه خداوند بسيار آمرزش بخواه، از نفرين مظلوم بترس، بخصوص از نفرين يتيم و پيرزن كه خداوند در مورد شكستن دل شكسته گذشت نمي كند. التزام به نماز شب كه اگر كسي در پرونده اش نماز شب باشد از دنيا برود بهشت را به او ميدهند. التزام به صله رحم كه به عمر آدمي مي افزايد. التزام به خوشرويي و خوش اخلاقي، بعد از پيغمبر خدا(ص) حديثي نقل ميكند شما نمي توانيد با اموالتان همه مردم را در آسايش قرار دهيد اما با اخلاق خوب مي توانيد همه را از خودتان خوشنود كنيد. توجه و مراقبت به اهل بيت پيغمبر(ص)، به ذريه پيغمبر(ص)، توجه به سادات خيلي سفارش ميكند كه به اهل بيت و ذريه پيغمبر(ص) و به سادات رسيدگي كن. بعد احاديث را نقل ميكند در اينكه پيغمبر خدا(ص) روز قيامت مي فرمايند: كسانيكه به من خدمت كردند بلند شوند سوال مي كنند كه شما به ما خدمت كرديد، خدا به ما احسان كرده است، مي فرمايند كه هر كس به اهل بيت من احسان كرده است عده اي بلند ميشوند و از جانب خداوند ندا مي دهد اي محمد اي حبيبم امروز كار اينها را من به شما واگذار كردم هر كجاي از بهشت مي خواهي جاي دهي اينها را جاي بده، چرا؟ چون به اهل بيت و سادات خدمت كرده اند.
احترام به علماء
سفارش ميكنم تو را به علما تعظيم كني، احترام كني، بزرگداشت علما را داشته باشي، بعد حديثي را از پيغمبر (ص) نقل ميكنند هر كس به يك عالمي توهين كند خدا از او خشمگين ميشود. بعد مي فرمايند كه نگاه به چهره عالم را پيغمبر(ص) از عبادات شمرده است، حتي نگاه به درب خانه عالمان را عبادت دانسته است، رفت و آمد با دانشمندان را عبادت خوانده است. بعد فرمودند تا آنجا كه ميتواني بر علمت بيفزاي، مبادا علم و دانشی كه داري، هنري كه داري، اينرا كتمان كني به جويندگان علم اين را ببخش و هديه بده.
خیرات برای پدر
بعد مي فرمايند تو را به تلاوت قرآن سفارش ميكنم. بعد از اينها مي گويند چند نكته را تو نسبت به من بايد انجام دهي، مي فرمايند براي من طلب رحمت كن، پدر به فرزند مي گويد براي من طلب رحمت كن، بعضي اوقات مرا ياد كن مورد تفقد قرار بده، ثواب بعضي از كارهاي خوبت را براي من نثار كن و بفرست. مثلا نمازي كه ميخواني، حرمي كه مي روي، كار خيري كه انجام ميدهي، ثوابش را به روح من بده، در ياد كردن من كم نگذار، اگر مثلا پدرت را فراموش كني مردم ميگويند كه اين آدم بد و جفاكاري است. زياده روي هم نكن چون که مي گويند معلوم ميشود چه خطايي در زمان حيات پدر انجام داده است که زياده روي ميكند به اندازه باشد.
توصیه به فرزند: قضای کارهای انجام نداده ام را بجای آور
بعد از بدهكاريها، تعهدات واجب كه برعهده من بوده است من نتوانسته ام انجام دهم تو قضايش را بجاي آور بالاخره آنچه به گردن من بوده است و نتوانستم انجام دهم در حد توان به سر مزارم به زيارتم بيا، مقداري از قرآن را تلاوت كن. بعد نوشته است هر كتابي هم كه نوشته ام نتوانسته ام آنرا كامل كنم اجل به من مهلت نداده است آنرا كامل كن و اگر خطايي هم در كتابهاي من است آنرا اصلاح كن.بعد نوشته است اين وصيت من به تو است خداوند از جانب من به تو ناظر است. اين بخشي از دستور العمل اخلاقي اين عالم جليل القدر و بزرگوار است كه امروز ما ياد اين مرد بزرگ را در جمع شما نمازگزاران تازه كرديم. خدا همه علما را رحمت كند همه علماي گذشته، علمايي كه در دينداري من و شما نقش داشتند كه اگر آنها زحمت نمي كشيدند، كار نمي كردند، اگر سختيها را تحمل نمي كردند، اگر تشيع را به من و شما نمي رساندند امروز من و شما هيچ بهره اي از اسلام خالص نمي برديم خدا همه شان را رحمت كند.
خطبه دوم
«اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوی الله»
تجلیل از نخبگان کنکور شهرستان و بیان وظیفه تحصیل کردگان شهرستان
به طور اختصار مطالبي را كوتاه در خطبه دوم خدمت شما برادران عزیز و خواهران مكرمه عرض مي كنيم و سعي مي كنيم خطبه ها هم كوتاه باشد تا عزيزانمان كه تازه در نمازجمعه به بركت ماه مبارك حضور پيدا كرده اند احساس خستگي نداشته باشند. خبر بسيار خوشي را جناب آقاي ايوبي دادند و واقعا جاي تقدير و تشكر دارد كه فرمودند امسال جوانان برومند شهرستان بافت در كنكور خوب درخشيدند و اسامي كه شما مي بينيد 76 نفر رتبه زير هزار داشتند، 15 نفر رتبه زير صد و يكنفر هم رتبه يك رياضي داشته اند ما از جوانان عزيزمان، از پدر و مادر، و بستگانشان از معلمين و اساتيد از آموزش و پرورش تقدير مي كنيم. خدا را شكر مي كنيم در شهري تنفس مي كنيم كه شهر فرهنگي است جوانها دوستدار علم ودانش هستند ما هم به خودمان مي باليم اميدواريم كه اين عزيزانمان وقتي كه قدم به دانشگاه مي گذارند خدمتگذار اسلام و كشور و استان وشهرستان و مردم خودشان باشند وقتيكه از اين آب و خاك بجايي رسيدند و تحصيلات عاليه را طي كردند به شهرستان خودشان پشت نكنند نگاه كنند كمك كنند وفادار باشند. حب وطن از ايمان است مردم خودشان را فراموش نكنند ببينيد. ما چقدر پزشك در كشور و در استان داريم اگر نوبتي هم بود مثلا تقسيم ميكردند هر كسي 5 روز سهميه اش هم مي گفت برويم در شهرستان خود خدمت كنيم خدمت خيلي بزرگي بود و مي توانستند بيايند در اين شهرستان خدمت كنند. حالا در سالي 5 روز الي 10 روز به جايي بر نمي خورد بالاخره شما از همين آب و خاك هستيد و ريشه در اين آب و خاك داريد تحصيل عاليه را طي كرديد و شكرش اين است كه برگرديد به همين مردم هم خدمت كنيد انشاءالله ما دعا مي كنيم اين عزيزان ما در بهترين رشته ها موفق شوند به شرط اينكه آنها هم تصميم بگيرند كه به شهرستان خودشان خدمت كنند ما از بعضي از پزشكاني كه در اين شهرستان ماندند و مي توانستند جاي خوبي براي خودشان در استان پیدا كنند ولي ماندند و تخصصي مثل پزشك قلب كه در اين شهرستان ماندگار شده است و در شهرستان دارد خدمت مي كند ما واقعا صميمانه سپاسگذاريم دستشان را هم مي بوسيم تشكر مي كنيم و اينگونه افراد مايه احترام براي همه هستند و همه آنها مايه احترامند اما كسي كه وفادار مانده است ما بيشتر نسبت به او دعاگو هستيم.
خیرخواه نسبت به یکدیگر
نكته دوم برادران، خواهران انسان بايد خيرخواه باشد (چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار) آدم بايد خيرخواه باشد بي تفاوت نبايد باشد بي تفاوتي چيز بسيار بدي است اگر مي بينيد كسي گره اي در كارش است آدم همينجور رد مي شود مثل دو تا حيوان از كنار هم رد مي شوند. انسانيت اين است كه انسان خيرخواه و محبت داشته باشد. بعد از اين مقدمه مي خواهم اين نتيجه را بگيرم برادران، خواهران اگر بي تفاوت باشيم اگر در جامعه خطايي، گناهي، پستي و ناهنجاري مي بينيم اگر ما رد شويم ما خيرخواهي نكرديم .ما اگر خيرخواه هستيم وقتي مي بينيم او به گناه افتاده است بايد او را دوست داشته باشيم كمك كنيم و او را از گناه نجات دهيم.
اثر خوش رفتاری در زندگی
چگونه او را از گناه نجات دهيم؟ با زبان خوش راهنمايي و هدايتش كنيم دستگيريش كنيم چقدر ناهنجاريها را مي بينيم و چشممان را مي بنديم و مي گوييم به ما چه ربطي دارد. اين مثالش مثل آتش است مثلا يك گوشه خانه شما پتو آتش گرفته است بگوييم حالا همين يك ذره پتو طوري نيست كهنه است بگذار بسوزد، اگر بگوييد بگذار بسوزد تمام خانه خودتان مي سوزد و خانه همسايه ات را هم مي سوزاند. آتش سر جاي خودش نمي ايستد. گناه هم نمي ايستد. يا مثال ديگري مثلا فرض كنيد عده اي در كشتي هستند يكنفر جاي خودش را در كشتي سوراخ كند بعد افراد ديگر همه هم بگويند خوب طوري نيست اختيار جايش را دارد جاي خودش را سوراخ ميكند خودش جا ندارد اگر همه سكوت كنند همه غرق ميشوند. شما اين ناهنجاري كه دراجتماع داريد مي بينيد خيرخواهي، محبت و دوستي اقتضا مي كند كه سكوت نكنيد آنهم با زبان خوش، وظيفه فقط تذكر زباني است دخترم اينگونه صحيح نيست پسرم اينگونه صحيح نيست شما بگوييد من بگويم او بگويد در خيابان دارد مي رود ده نفر با زبان خوش بگويند دخترم اينگونه پوشش صحيح نيست اثر نمي كند بخدا اثر ميكند اصلا زبان خوش خيلي خوب و خيلي اثر گذار است. منتهي ما وقتي هم ميگوئيم بسيار بد مي گوئیم. در يك كتاب امر به معروف نوشته بود كه عده اي مي خواستند امر به معروف كنند در خانه اي ساز و آواز بود رفتند و از پشت بام در آن خانه ريختند، بعدش هم آمدند گفتند ما امر به معروف كرديم گفت شما به بهانه امر به معروف ده منكر را انجام داديد. در خانه مردم رفتيد از پشت بام بالا رفتيد. بعضي اوقات ما امر به معروف را بلد نيستيم بد برخورد مي كنيم حتي با بچه خودمان هم خوب برخورد نمی کنیم يعني كاري مي كنيم بچه خودمان هم از ما زده ميشود مي گويند تو بد اخلاقي، تو تند هستي. زبان خوش، بيان خوش، تعبير خوش زندگيها را درست مي كند آبادي مياورد. خدا اين زبان را به من و شما داده است با خوشي حرف بزنيم به خوبي تكلم كنيم. حرفهاي خوب بر زبان جاري كنيم بسيار اثرگذار است. بچه هاي ما مي پذيرند. ولي اگر ما اخم كنيم بد بگوييم بله او هم حرف ما را قبول نمی کند.
احساس تکلیف در ماه رمضان
من حرفم اين است كه ماه، ماه مبارك رمضان است بايد يك حالت نظارت همگاني يك احساس تكليف در ما بوجود بيايد. همه وظيفه داريم يك احساس تكليف همگاني اين مثل نماز بر ما واجب است مثل روزه بر ما واجب است منتهي اين احساس تكليفي كه مي كنيم با زبان خوش ، با زبان بسيار خوب، قشنگ و زيبا باشد اگر ما اينگونه احساس را داشته باشيم خيلي مسائل و مشكلات حل مي شود. وقتي فهميدي دو خانواده اختلاف دارند سعي كنيم با زبان خوش اينها را كمكشان كنيم. زن و شوهري اختلاف دارند، دادگاه مي خواهند بروند، واسطه شويد و اصلاح كنيد.
ماه، ماه مبارك رمضان است اگر شما وصل كنيد خدا رحمتش را به ما وصل مي كند خدا بركتش را بر ما نازل مي كند ما هر چه با هم بد باشيم گرفتاريهاي ما هم بيشتر مي شود، هر چه با هم قهر باشيم غضب بيشتر از رحمت بر ما وارد مي شود اين نكته را بايد توجه داشته باشيم. بچه هايمان را هم ياد دهيم آنها هم حساس شوند، آنها هم حساسيت داشته باشند منتهی آنهم با زبان بسيارخوب باشد.
مناسبتها
1- يكشنبه هم پيروزي قهرمانانه حزب الله در سال 85 است آن هم يك رژيم جنايتكار جعلي تا دندان مسلح يك تعداد جوان حزب الله لبنان در جنگ سي و سه روزه كاري واقعا كارستان كردند و ما گرامي ميداريم هم شهدايشان را و هم برايشان دعا مي كنيم كه انشاءالله ملت لبنان بر اسرائيل پيروز شوند.
2- چهارشنبه 26 مرداد هم سالروز ورود افتخارآميز آزادگان به ايران اسلامي است به همه آزادگان تبريك عرض مي كنيم.
3- پانزدهم رمضان هم ميلاد با سعادت امام حسن مجتبي(ع) كريم اهل بيت و روز اكرام است. بالاخره هر كسي هر كار مي تواند انجام دهد.
کمک به مردم قحطی زده سومالی
امروز هم كمك به مردم سومالي است بيش از ده ميليون از مردم بسيار فقيرند حالا چه طور شد كه اينها اينقدر فقير شدند چه علتي شده است؟ اولا كه اين كشور مي دانيد كه هم معادن سرشار و هم نفت و اورانيم فراواني دارد. ولي آمريكائيها مسلط شدند كارگر را ارزان كردن و دوم دولت مركزيش را از كار انداخته اند، جنگ داخلي را سالهاي سال است در سومالي راه انداختند، بيماريهاي واگيردار در اين كشور شيوع دادند، هرج و مرج را همينطور نه تنها در اينجا بلكه در كشورهاي آفريقايي اينها عامل شده است، بيش از ده ميليون فقير آواره مسلمان كه مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) هم كمك كردند. هفته گذشته هم شهرستان بافت در استان به لطف الهي حرف اول را در استان داشت چهارصد و بيست هزار تومان كمكهايي كه جمع آوري شد به حساب ارزي واريز شد اين جمعه هم سراسر استان پولي را جمع آوري مي كنند ما هم كمك مي كنيم انشاءالله كه بتوانيم يك گره و غمي را از دل يك مسلماني برداريم. اين كمكها را هلال احمر ميفرستند و هلال احمر خودش وسايلي را كه بايد بخرد مي خرد و به آنها تحويل مي دهند.
یادآوری نقاط ضعف و قوت از کلام مقام معظم رهبری(دام ظله العالی)
سخنراني مقام معظم رهبري(دام ظله العالی) را در اين هفته داشتيم نقاط قوت و ضعف را بيان كردند حالا من نقاط ضعف را چند جمله اي را يادداشت كردم. اينكه ما خوب به وظيفه مان عمل نمي كنيم، كوتاهي مي كنيم، خوب مراقبت نمي كنيم. سرگرم به يكسري امور شده ايم، منازعات سياسي، مشاجرات، رفتار قبيله اي در ميدان سياست، رفتارقبيله اي را خودشان توضيح دادند مثلا نگاه نمي كنيم اين آقا عملكردش چيست؟ مي گوييم آقا فلان حزب و گروه من است طوري نيست هر كار هم انجام بدهد نديد مي گيريم اين را رفتارقبيله اي فرمودند و آنرا يك ضعف بزرگ فرمودند. مسئله اشتغال را فرمودند هنوز حل نشده است، تورم حل نشده است، فرهنگ حل نشده است، از ساعات كار مفيد گله كردند هنوز ساعات كار مفيد در كشور ما كم است، فضايل اخلاقي مثل صبر، شكر، ذكر، احسان، مروت اينها را بايد بيشتر در جامعه ترويج كنيم. فرهنگ اسراف را بايد كمش كنيم، تجمل گرايي، ميل به خشونت، نسل جوان را دشمن دارد تباه مي كند دستگاههاي فرهنگي آن وظيفه اي كه بايد انجام دهند درست انجام نمي دهند.
نقاط قوت را هم بگوييم آقا فرمودند غلبه بر تهديد دشمن هر وقت تهديد كرده است نظام توانسته غلبه پيدا كند، اعتماد ميان مردم و مسئولين، پيشرفت در شرايطي كه ما تحريم بوديم، اين همه اعتبار بين المللي از يكطرف، دشمن هم روز به روز منفورتر شده است، ثبات كشور، تجربه قانون گذاري. فرمودند كشور ما انقلاب اسلامي الهام بخش براي منطقه است. خوب همين مقدار كافي است.خدايا چنان كن سرانجام كار تو خوشنود باشي و ما رستگار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
 
 

 
 طراحی سايت توسط شهر الکترونیک کرمان  پشتیبان رسمی سیستم مدیریتی سایت ساز دریا طراحی شده است.